از جمله کسانی که از همان ابتدای دعوت پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم به دین اسلام گروید و جزء مسلمانان اولیة قرار گرفت و با رشادتها و شجاعتهای که در حفظ اسلام از خود نشان داد و مورد لطف و محبت رسول اکرم قرار گرفت، مقداد است. مقداد که از اصحاب خاص پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم بود، از مردمان حضرت موت بوده. قبل از بعثت پیامبر در دورة جاهلیت بخاطر اختلافاتی که میان هم قبیله های خود داشت و منجر به درگیری شده بود. منطقه حضرت موت را ترک کرده به مکه آمد و در مکه با قبیله بنی زهره هم پیمان شد و به فرزند خواندگی اسود بن عبد یغوث زهری درآمد و به همین خاطر است که او را پسر اسود می دانند در حالی که پدر واقعی وی، اسود نبوده بلکه کسی دیگر پدر او بوده.[1] نام پدر واقعی مقداد عمرو بهرائی بود. و چون مقداد با قبیله بنی زهره هم پیمان بود او را مقداد بن اسود زهری نیز می گفتند. بنابه گفته دانشمندان، مقداد یکی از هفت نفری است که در ابتدای بعثت رسول اکرم حضرت محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم اسلام آورد و مسلمان شد و یکی از بزرگان اصحاب پیامبر گشت، او مردی فاضل و دانشمند و شجاع بود. در حدیثی از پیامبر هست که حضرت فرمودند: (بهشت مشتاق دیدار چهار نفر از اصحاب من است و آنها عبارتند از: 1. علی علیه السّلام 2. سلمان 3. ابوذر 4. مقداد بن اسود)[2]. مقداد به فرمان پیامبر هنگام مهاجرت گروهی از مسلمانان به حبشه که به خاطر آزار و اذیت بت پرستان مکه بود، به همراه آنان به حبشه رفت[3] و بعد از اینکه دوران هجرت تمام شد و به پیش پیامبر برگشتند در اکثر جنگهای پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم با مشرکان و بت پرستان با شجاعت تمام در کنار پیامبر از اسلام و پیامبر اسلام با جان و دل دفاع می کرد. مقداد در یکی از جنگها به پیامبر گفت: یا رسول الله ما مثل قوم بنی اسرائیل نیستیم که بگوئیم تو و خدایت به جنگ بروید و ما ایستاده ایم، بلکه ما از هر طرف به نبرد و حمایت از تو و دین خدا خواهیم پرداخت[4] و لحظه ای از این پایمردی عقب نخواهیم نشست. و باز از حضرت امام صادق علیه السّلام نقل است که فرمودند: در میان اصحاب و یاران پیامبر کسی به جلالت قدر و رفعت شأن سلمان فارسی و ابوذر و مقداد نبودند.[5] در اینکه چرا پیامبر مقداد را دوست می داشت باید گفت: که پیامبر اکثر صحابی را که ایمان خالص و تقوی داشتند و در همه حال صادق و راستگو بودند دوست میداشت و امّا برخی اصحاب پیامبر را نه تنها پیامبر دوست می داشت، بلکه خداوند هم از آنها راضی و خشنود بود. در حدیثی از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم نقل است که فرمودند: خداوند عزوجل مرا امر کرده به دوست داشتن چهار نفر که آنها را باید دوست داشته باشم و آنها کسانی نیستند جز علی علیه السّلام ، مقداد، ابوذر و سلمان فارسی.[6] بعد از رحلت پیامبر اسلام اکثر مسلمانان به راهی رفتند که موجب ناخشنودی علی و اهلبیت پیامبر را فراهم کردند. ولی افرادی مثل سلمان و ابوذر و مقداد قدمی کج برنداشتند و همیشه رضایت امام علی علیه السّلام را عین رضایت خدا می دانستند و در همه حال پیرو آن حضرت بودند. و در ایمانشان بعد از رحلت پیامبر ذره ای تردید نکردند و همچون آهن محکم و استوار در راه اسلام واقعی باقی ماندند. مقداد بعد از پیامبر سالهای متمادی در کنار علی زیست و در نهایت در سال 33 هجری در نزدیکی مدینه بدرود حیات گفت و جنازه آن بزرگوار را به قبرستان بقیع برده و در آن جا به خاک سپردند.[7] پس با توجه به مطالبی که از امامان علیهم السلام و پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم در رابطه با مقداد و سلمان و ابوذر گفته شد، بطور خلاصه می توان گفت این دوستی به خاطر 1. خواست خداوند بود 2. ایمان خالص خلل ناپذیر این افراد بود 3. این افراد از ارکان اصلی یاران پیامبر بودند و به خاندان اهلبیت علیهم السلام عشق می ورزیدند. و تا دم مرگ لحظه ای از ایمان خود دست برنداشتند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. معارف و معاریف، سید مصطفی حسینی دشتی. 2. منتهی الامال، شیخ عباس قمی. 3. اسد الغابه، عبدالکریم جزری. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، قم، چاپ دانش، نوبت دوم،76، ج 9، ص 554. [2] . قمی، عباس، منتهی الآمال، انتشارات هجرت، چاپ هشتم، 1373، ج 1، ص 227. [3] . خداجویان، محمد کاظم، تاریخ تشیع، مشهد، انتشارات جهاد دانشگاهی، چاپ چهارم، 79، ص 26. [4] . همان. [5] . قمی، عباس، پیشین، ص222. [6] . حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، ج 9، ص 554 و قمی، عباس، منتهی الآمال، ج 1، ص 223. [7] . همان، ص 228.
از جمله کسانی که از همان ابتدای دعوت پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم به دین اسلام گروید و جزء مسلمانان اولیة قرار گرفت و با رشادتها و شجاعتهای که در حفظ اسلام از خود نشان داد و مورد لطف و محبت رسول اکرم قرار گرفت، مقداد است.
مقداد که از اصحاب خاص پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم بود، از مردمان حضرت موت بوده. قبل از بعثت پیامبر در دورة جاهلیت بخاطر اختلافاتی که میان هم قبیله های خود داشت و منجر به درگیری شده بود. منطقه حضرت موت را ترک کرده به مکه آمد و در مکه با قبیله بنی زهره هم پیمان شد و به فرزند خواندگی اسود بن عبد یغوث زهری درآمد و به همین خاطر است که او را پسر اسود می دانند در حالی که پدر واقعی وی، اسود نبوده بلکه کسی دیگر پدر او بوده.[1] نام پدر واقعی مقداد عمرو بهرائی بود.
و چون مقداد با قبیله بنی زهره هم پیمان بود او را مقداد بن اسود زهری نیز می گفتند. بنابه گفته دانشمندان، مقداد یکی از هفت نفری است که در ابتدای بعثت رسول اکرم حضرت محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم اسلام آورد و مسلمان شد و یکی از بزرگان اصحاب پیامبر گشت، او مردی فاضل و دانشمند و شجاع بود. در حدیثی از پیامبر هست که حضرت فرمودند: (بهشت مشتاق دیدار چهار نفر از اصحاب من است و آنها عبارتند از: 1. علی علیه السّلام 2. سلمان 3. ابوذر 4. مقداد بن اسود)[2].
مقداد به فرمان پیامبر هنگام مهاجرت گروهی از مسلمانان به حبشه که به خاطر آزار و اذیت بت پرستان مکه بود، به همراه آنان به حبشه رفت[3] و بعد از اینکه دوران هجرت تمام شد و به پیش پیامبر برگشتند در اکثر جنگهای پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم با مشرکان و بت پرستان با شجاعت تمام در کنار پیامبر از اسلام و پیامبر اسلام با جان و دل دفاع می کرد.
مقداد در یکی از جنگها به پیامبر گفت: یا رسول الله ما مثل قوم بنی اسرائیل نیستیم که بگوئیم تو و خدایت به جنگ بروید و ما ایستاده ایم، بلکه ما از هر طرف به نبرد و حمایت از تو و دین خدا خواهیم پرداخت[4] و لحظه ای از این پایمردی عقب نخواهیم نشست.
و باز از حضرت امام صادق علیه السّلام نقل است که فرمودند: در میان اصحاب و یاران پیامبر کسی به جلالت قدر و رفعت شأن سلمان فارسی و ابوذر و مقداد نبودند.[5]
در اینکه چرا پیامبر مقداد را دوست می داشت باید گفت: که پیامبر اکثر صحابی را که ایمان خالص و تقوی داشتند و در همه حال صادق و راستگو بودند دوست میداشت و امّا برخی اصحاب پیامبر را نه تنها پیامبر دوست می داشت، بلکه خداوند هم از آنها راضی و خشنود بود.
در حدیثی از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم نقل است که فرمودند: خداوند عزوجل مرا امر کرده به دوست داشتن چهار نفر که آنها را باید دوست داشته باشم و آنها کسانی نیستند جز علی علیه السّلام ، مقداد، ابوذر و سلمان فارسی.[6]
بعد از رحلت پیامبر اسلام اکثر مسلمانان به راهی رفتند که موجب ناخشنودی علی و اهلبیت پیامبر را فراهم کردند. ولی افرادی مثل سلمان و ابوذر و مقداد قدمی کج برنداشتند و همیشه رضایت امام علی علیه السّلام را عین رضایت خدا می دانستند و در همه حال پیرو آن حضرت بودند. و در ایمانشان بعد از رحلت پیامبر ذره ای تردید نکردند و همچون آهن محکم و استوار در راه اسلام واقعی باقی ماندند.
مقداد بعد از پیامبر سالهای متمادی در کنار علی زیست و در نهایت در سال 33 هجری در نزدیکی مدینه بدرود حیات گفت و جنازه آن بزرگوار را به قبرستان بقیع برده و در آن جا به خاک سپردند.[7]
پس با توجه به مطالبی که از امامان علیهم السلام و پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم در رابطه با مقداد و سلمان و ابوذر گفته شد، بطور خلاصه می توان گفت این دوستی به خاطر 1. خواست خداوند بود 2. ایمان خالص خلل ناپذیر این افراد بود 3. این افراد از ارکان اصلی یاران پیامبر بودند و به خاندان اهلبیت علیهم السلام عشق می ورزیدند. و تا دم مرگ لحظه ای از ایمان خود دست برنداشتند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. معارف و معاریف، سید مصطفی حسینی دشتی.
2. منتهی الامال، شیخ عباس قمی.
3. اسد الغابه، عبدالکریم جزری.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، قم، چاپ دانش، نوبت دوم،76، ج 9، ص 554.
[2] . قمی، عباس، منتهی الآمال، انتشارات هجرت، چاپ هشتم، 1373، ج 1، ص 227.
[3] . خداجویان، محمد کاظم، تاریخ تشیع، مشهد، انتشارات جهاد دانشگاهی، چاپ چهارم، 79، ص 26.
[4] . همان.
[5] . قمی، عباس، پیشین، ص222.
[6] . حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، ج 9، ص 554 و قمی، عباس، منتهی الآمال، ج 1، ص 223.
[7] . همان، ص 228.
- [سایر] مقداد کیست؟ و چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله او را بسیار دوست می داشتند؟
- [سایر] در مورد حضرت مقداد توضیح دهیدوکتابی در مورد شرح حالشان معرفی کنید؟
- [سایر] آیا سلمان فارسی، مالک اشتر و پسرش ابراهیم اشتر، مقداد، اباذر، عمار یاسر، بلال در زمان ظهور زنده می شوند؟
- [سایر] شیعه میگوید: هزاران صحابه در غدیر خم حضور داشتند، و همه شنیدند که پیامبر(ص) علی را به عنوان جانشین خود بعد از وفاتش تعیین کرد؛ اگر چنین است پس چرا از هزاران صحابه یکی به خاطر غصب شدن حق علی اعتراض نکرد، حتی عمار بن یاسر و مقداد بن عمرو و سلمان فارسی چیزی نگفتند و یکی از اینها نگفت: ای ابوبکر چرا خلافت را از علی غضب میکنی و حال آنکه میدانی که پیامبر(ص) در غدیر خم چه گفت؟!
- [سایر] طفیل بن عمرو الدوسی کیست و سرانجامش چه شد؟
- [سایر] اگر ممکن است راجع به مقداد بن اسود شرح حال کاملی را ارائه فرمایید چون راجع به این شخصیت بزرگ اطلاعی چندانی نداریم.
- [سایر] عمرو عاص که بود؟
- [سایر] سلام بنده قصد دارم در رابطه با شخصیت حضرت مقداد یکسری تحقیقات انجام بدهم، ولی هرچه گشتهام کتابی در این مورد نیافتهام. لطف نموده و یکسری کتاب در این مورد به بنده معرفی نمایید. نقش ایشان بعد از شهادت پیامبر(ص) در دفاع از حریم ولایت چگونه ایفا شد؟ اگر امکان دارد یک سیر مطالعاتی در رابطه اشراف بر جریانات صدر اسلام تا زمان حال به بنده معرفی نمایید. باتشکر از لطف شما - یاعلی مدد
- [سایر] معاویه و عمرو عاص با توج هبه کلام رسول خدا ص چه جایگاهی دارند؟
- [سایر] آیا فارس یلیل همان عمرو بن عبدود است؟
- [آیت الله مظاهری] آب لولههای حمّام یا عمارات که متّصل به آب عاصم است حکم آب عاصم را دارد.
- [آیت الله اردبیلی] کافر (یعنی کسی که منکر خدا است و یا برای خدا شریک قرار میدهد یا پیامبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم را قبول ندارد و همچنین کسی که در یکی از اینها شک داشته باشد) نجس است ولی بنابر اقوی اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان) پاک هستند؛ و کسی که ضروری دین (یعنی چیزی مثل نماز و روزه که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند) را منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیز به انکار خدا، توحید یا نبوت بازگشت داشته باشد، کافر ونجس میباشد و در غیر این صورت نجس نیست.
- [آیت الله اردبیلی] باید سه روز اوّل حیض پشت سر هم باشد، پس اگر مثلاً دو روز خون ببیند و یک روز پاک شود و دوباره یک روز خون ببیند، حیض نیست ولی پس از سه روز اوّل، پشت سر هم بودن خون شرط نیست. =============================================================================== 1 زن قرشیه زنی است که نسبت او از طرف پدر به (نضر بن کنانه) که یکی از اجداد پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم است، میرسد؛ بنابراین زنانی که نسبت آنان به پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم میرسد قرشیه و سیده هستند.
- [آیت الله مظاهری] آب قلیلی که متّصل به آب عاصم است حکم آب عاصم را دارد مثلاً حوضچه یا طشتی که آب لوله به آن متّصل است حکم آب لوله را دارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه ظرفی را زیر آب لوله کشی بگذارند، آبی که درون ظرف است حکم آب جاری را دارد، به شرط این که متصل به آب لوله کشی باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مسلمانی که منکر خدا یا یگانگی خداوند یا رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله شود مرتدّ میشود و انکار حکم ضروری دین (یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه) با اعتراف به توحید و رسالت سبب ارتداد نیست، هر چند ضروری بودن آن را بداند، ولی در مسأله 1107 اشاره شد که کسی که یکی از ضروریات دین را انکار میکند و شبههای در حق وی نباشد و شک داریم که به دو اصل توحید و رسالت ایمان قلبی دارد، شرعاً کافر بشمار میآید، هر چند ضروری بودن آن حکم را نداند.
- [آیت الله مظاهری] اگر آب مضاف نجس طوری با آب عاصم مخلوط شود که دیگر به آن، آب مضاف نگویند پاک میشود.
- [آیت الله مظاهری] آب قلیلی که نجس شود اگر متّصل به آب عاصم شود پاک میشود و مخلوط شدن هم لازم نیست.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی ادّعای نبوّت و پیامبری کند یا به پیغمبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم یا یکی از ائمّه معصومین علیهم السلام یا حضرت زهرا علیها السلام دشنام دهد، بر هر کس که بشنود واجب است او را بکشد مگر اینکه بر جان یا مال یا ناموس خود یا مسلمان دیگری بترسد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مسلمانی منکر خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم شود یا حکم ضروری دین یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، مثل واجب بودن نماز و روزه را انکار کند، در صورتی که انکار آن حکم به انکار خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم برگردد و با توجه به این موضع آن را انکار کند، (مرتدّ) است.