در اکثر کتب تاریخی بزرگان اهل تشیّع و بعضی از بزرگان اهل تسنّن به این مطلب اذعان شده که بیت مقدّس فاطمه علیها السلام مورد حمله و یورش قرار گرفته[1] و به نقل بعضی‌ها، تهدید به آتش[2] و به نقل بعضی دیگر به آتش کشیده شد[3] و فاطمه علیها السلام در این حمله و یورش بی‌رحمانه‌ی حکومت غاصب، به گونه‌ای میان در و دیوار قرار گرفت که علاوه بر وارد آمدن صدمات سخت بر وجود گران مایه‌اش،[4] فرزند وی نیز سقط گردید،[5] و تازیانه‌های بیدادی که بر پیکرش فرود آمد، بدنش را مجروح و خون آلود ساخت و آثار عمیقی بر آن بدن نازنین بر جای نهاد که تا لحظه‌ی شهادت پا بر جا بود، و نیز ضربات شدید دیگری بر او وارد شد که جسم و جان و روح ملکوتی‌اش را به شدّت آزرد.[6] در کنار تمام این فشارها و دردها و رنج‌ها، سوگ پدر و گریه‌ی بسیار بر آن حضرت نیز از عواملی بود که باعث شدّت بیماری و زوال شادابی و طراوت از خورشید جهان افروز وجود او می‌شد[7] و از طرف دیگر، ستم و خشونت و مواضع ناجوان مردانه‌ی برخی از مسلمان نماها و نیز تحوّل ارتجاعی در سیستم سیاسی و دگرگونی کارها و تغییر اوضاع و شرایط به سود ارتجاع و جاهلیّت[8] را نیز می‌توان از عواملی بر شمرد که فشار دردها و رنج‌ها را هر لحظه بیش‌تر می‌ساخت و خورشید وجود گل سر سبد آفرینش را به سوی افق مغرب پیش می‌برد. و آن چه آن عزیز را سخت رنج می‌داد و پیکر مطهّرش را آب می‌کرد، امواج رنج‌ها و دردها و مصیبت‌هایی بود که هر روز بر آن افزوده می‌شد و این فشارها و رنج‌ها بود که بر درد و بیماری برخاسته از صدمات وارده در حمله و یورش دژخیمان حکومت غاصب به بیت مقدّسش، کمک کرد تا بانوی سرفراز گیتی و آفرینش را به بستر شهادت بکشاند. نحوه‌ی شهادت مظلومه‌ی زهرا علیها السلام: به دستور دختر فرزانه‌ی پیامبر صلی الله علیه وآله بسترش را به وسط اطاق آوردند و فاطمه علیها السلام پس از تدبیر امور منزل و نظافت و شست و شوی بدن مبارک و لباس هایش رو به قبله در بستر خویش آرمید. از برخی روایات چنین به نظر می‌رسد که امیر مؤمنان علیه السلام به همراه دو فرزندش در واپسین لحظات زندگی بانوی جهان هستی، در منزل نبودند و تنها اسماء بنت عمیس در خدمت حضرتش حضور داشت، لحظه‌های آخر فرا می‌رسید و از پی آن، شرایط پرواز روح ملکوتی برترین بانوی جهان هستی فراهم می‌آمد. فاطمه علیها السلام نگاهی عمیق به اطراف افکند و فرمود: درود بر فرشته‌ی وحی، سلام بر پیامبر رحمت و عدالت، بار خدایا مرا به همراه پیامبر گران مایه‌ات برانگیز و غرق در مهر و خشنودیت ساز، و در جوار رحمت و خانه‌ی مهر و منزل گاه سلامت و آرامش خویش پناه ده. آن گاه فرمود: آیا آن چه من می‌بینم شما نیز می‌بینید؟ پرسیدند مگر شما چه می‌بینید؟ فرمود: این ها، انبوه انبوه، از فرشتگان آسمان‌ها هستند و این نیز فرشته‌ی وحی است و آن هم پدر بزرگوارم پیامبر صلی الله علیه وآله که می‌فرماید: "دخترم، به نزد ما بشتاب که آن چه نزد ما داری، برای تو از دنیا و تمام ارزش های دنیوی بهتر و پسندیده‌تر است. بشتاب به نزد من که در شوق دیدار توأم... فاطمه علیها السلام لحظاتی چشمان خود را روی هم نهاد و آنگاه فرمود: "سلام بر تو ای دریافت دارنده‌ی جان ها به فرمان خدا، هر چه زودتر روح مرا از این تن خاکی و زمینی برگیر، سپس فرمود: به سوی تو روانم و ای پروردگار پر مهر؛ نه بسوی آتش. سپس پلک و دیدگان را روی هم نهاد، دست‌ها و پاهای خویش را دراز کرد و افسوس و دریغ که ریحانه‌ی نبی‌اکرم صلی الله علیه وآله جهان را بدرود گفت....[9] -------------------------------------------------------------------------------- [1] . ابن قتیبه الدینوری، الامامه و السیاسة المعروف به تاریخ الخلفاء، ج 2 1 در یک مجلد ص 30، تحقیق علی شیری، ناشر الشریف الرضی، المطبعة امیر، قم؛ عماد الدین طبری، کامل بهائی، ص 305، از جزء اول کتاب، سوق بین الحرمین، پاساژ مهتاش؛ احمد بن علی بن ابی‌طالب طبرسی، الاحتجاج، دار النعمان، نجف اشرف، ج 1، ص 181، و انتشارات اسوه قم، 1413، تحقیق: ابراهیم بهادری و محمد هادی به. [2] . بعد از آنکه عمر با عده‌ای به در خانه علی (ع) آمد، گفت: "والذی نفس عمر بیده: لتخرجنّ أولأحرقنها علی من فیها، فقیل له یا أبا حفص: إن فیها فاطمة؟ فقال و أن". ابن قتیبه الدینوری، الامامه و السیاسة، قم، منشورات الرضی، 1363 ه ش، ص 12 [3] . سلیم بن قیس هلالی: ص 868 863 585، تحقیق: محمد باقر انصاری، مؤسسه الهادی، قم، 1415 ه ؛ مؤتمر علماء بغداد، مقاتل بن عطیة، ص 135 137، دار الارشاد الاسلامی،بیروت 1415؛ علی بن حسین مسعودی، اثبات الوصیه، ص 143، نجف اشرف، بصیرتی، قم؛ شیخ عبداللّه بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم، از شاگردان علامه مجلسی، ج 11، ص 443 441 404 400، مدرسه امام مهدی علیه السلام قم، 1363 ش؛ ابوجعفر طوسی، تلخیص الشافی، (460 ه) ج 3، ص 76، تحقیق سید حسین بحر العلوم، دار الکتب الاسلامیه، قم 1349 ه . [4] . ابراهیم بن محمد بن الجوینی خراسانی، فرائد السمطین (730 ه) ج 2، ص 35 34، تحقیق شیخ محمد باقر محمودی، مؤسسه المحمودی، بیروت؛ محمد بن علی بن الحسین بن بابویه قمی، امالی صدوق، الصدوق (381 ه) مؤسسه اعلمی، بیروت، 1400 ه، ص 101 99؛ محمد بن حسن حرّ عاملی، اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، (1104 ه)، ج 1، ص 281 280، علمیه، قم؛ طبرسی، الاحتجاج، ج 1، ص 216 210؛ کتاب سلیم بن قیس، تحقیق، محمد باقر انصاری، ص 907 594 586. [5] . علی بن حسین مسعودی (346 ه)، اثبات الوصیه، ص 143، نجف الاشرف، بصیرتی قم؛ ابی الفتح محمد بن عبدالکریم بن ابی‌بکر احمد الشهرستانی، (548 - 479 ه ق)، الملل و النحل، ج 3 2 1 در یک مجلد ص 57، در شرح احوال ابراهیم بن سیار بصری معروف به نظام از متکلمین معروف معتزلی، تحقیق محمد سید گیلانی، شرکة مکتبه و مطبعة مصطفی البابی الحلبی و اولاده بمصر؛ ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 135، ملتزم الطبع و النشر، دار المعرفة، دار الکتاب العربی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان؛ عماد الدین طبری، کامل بهائی، جزء اول، ص 309، سوق بین الحرمین، پاساژ مهتاش؛ نور اللّه الحسینی المرعشی، ج 2، ص 373، منشورات مکتبه الاسلامیه، با تعلیقه آیة اللّه سید شهاب الدین النجفی، به اهتمام حسن غفاری. حقاق الحق و ازهاق الباطل. [6] . حسین بابویه قمی، صدوق، امالی، ص 118 101 99، مؤسسه اعلمی، بیروت، 1400 ه؛ محمد بن حسن حر عاملی، اثبات الهداة، ج 1، ص 281 280، علمیه، قم؛ علی بن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابی‌طالب، ج 2، ص 209، مؤسسه انتشارات علامه خیابان حضرتی، المطبعة العلمیه، قم؛ الشهرستانی، الملل و النحل، ج 3 2 1، در یک مجلد، ص 57، تحقیق سید گیلانی؛ شیخ ابوالقاسم جعفر بن قولویه، کامل الزیارات، ص 335 332، المطبعة المرتضویه، نجف اشرف 1356 ه؛ سید هاشم بن سلیمان بن اسماعیل بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ص 48، انتشارات انجمن آثار ملی، تهران. [7] . عسی بن ابی الفتح الاربلی، کشف الغمه فی معرفة الائمه، ج 1، ص 498، و علق علیه سید هاشم الرسولی، تبریز، سوق المسجد الجامع؛ علی بن حسین بن بابویه قمی (صدوق)، الخصال، ج 1، ص 272، دفتر نشر اسلامی، 1403 ه قم؛ علی بن شهر آشوب مازندرانی، مناقب علی ابی طالب، ج 3، ص 362، انتشارات علامه، قم، المطبعة العلمیه، بقم؛ نوراللّه الحسینی المرعشی، احقاق حق، ج 10، ص 438، تعلیه آیةاللّه شهاب الدین النجفی، به اهتمام حسن غفاری، المطبعة الاسلامیه. [8] . از جمله می‌توان به غصب فدک توسط حکومت غاصب اشاره نمود؛ عماد الدین طبری، کامل بهایی، جزء اول، ص 309، سوق بین الحرمین، پاساژ مهتاش؛ ابی الفتح الاربلی، کشف الغمه فی معرفة الائمه، ج 1، ص 478 477 476، علق علیه هاشم الرسولی، تبریز، سوق المسجد الجامع؛ ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغه، ج 16، ص 236، به تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، 1962، دار احیاء الکتب العربیه، عیسی البابی الحلبی و شرکاء. [9] . السید محمد کاظم القزوینی، فاطمة الزهراء علیها السلام من المهد الی اللحد، ص 617 616 615، الطبعة الاولی (1397 ه 1977 م)، دار الصادق‌طبع، نشر، توزیع، شارع الام جیلاس، البنایة المرکزیة، الطابق الرابع، بیروت، لبنان؛ میرزا محمد تقی سپهر، ناسخ التواریخ، در ذکر فضائل فاطمه زهرا علیها السلام چاپ سوم از انتشارات اسلامیّه، تهران، 1354 ش، ص 223 222؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 43، ص 172 183 200، مکتبه اسلامیه، طهران شارع بوذر جمهری، المطبعة الاسلامیه، 1391؛ علی بن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابی‌طالب، ج 3، ص 394، انتشارات علامه، قم، المطبعة العلمیه، بقم.
علّت فوت یا رحلت و یا شهادت حضرت زهرا علیها السلام و نحوهی شهادت با توجّه به مدارک معتبر چگونه بوده؟
در اکثر کتب تاریخی بزرگان اهل تشیّع و بعضی از بزرگان اهل تسنّن به این مطلب اذعان شده که بیت مقدّس فاطمه علیها السلام مورد حمله و یورش قرار گرفته[1] و به نقل بعضیها، تهدید به آتش[2] و به نقل بعضی دیگر به آتش کشیده شد[3] و فاطمه علیها السلام در این حمله و یورش بیرحمانهی حکومت غاصب، به گونهای میان در و دیوار قرار گرفت که علاوه بر وارد آمدن صدمات سخت بر وجود گران مایهاش،[4] فرزند وی نیز سقط گردید،[5] و تازیانههای بیدادی که بر پیکرش فرود آمد، بدنش را مجروح و خون آلود ساخت و آثار عمیقی بر آن بدن نازنین بر جای نهاد که تا لحظهی شهادت پا بر جا بود، و نیز ضربات شدید دیگری بر او وارد شد که جسم و جان و روح ملکوتیاش را به شدّت آزرد.[6] در کنار تمام این فشارها و دردها و رنجها، سوگ پدر و گریهی بسیار بر آن حضرت نیز از عواملی بود که باعث شدّت بیماری و زوال شادابی و طراوت از خورشید جهان افروز وجود او میشد[7] و از طرف دیگر، ستم و خشونت و مواضع ناجوان مردانهی برخی از مسلمان نماها و نیز تحوّل ارتجاعی در سیستم سیاسی و دگرگونی کارها و تغییر اوضاع و شرایط به سود ارتجاع و جاهلیّت[8] را نیز میتوان از عواملی بر شمرد که فشار دردها و رنجها را هر لحظه بیشتر میساخت و خورشید وجود گل سر سبد آفرینش را به سوی افق مغرب پیش میبرد. و آن چه آن عزیز را سخت رنج میداد و پیکر مطهّرش را آب میکرد، امواج رنجها و دردها و مصیبتهایی بود که هر روز بر آن افزوده میشد و این فشارها و رنجها بود که بر درد و بیماری برخاسته از صدمات وارده در حمله و یورش دژخیمان حکومت غاصب به بیت مقدّسش، کمک کرد تا بانوی سرفراز گیتی و آفرینش را به بستر شهادت بکشاند.
نحوهی شهادت مظلومهی زهرا علیها السلام:
به دستور دختر فرزانهی پیامبر صلی الله علیه وآله بسترش را به وسط اطاق آوردند و فاطمه علیها السلام پس از تدبیر امور منزل و نظافت و شست و شوی بدن مبارک و لباس هایش رو به قبله در بستر خویش آرمید.
از برخی روایات چنین به نظر میرسد که امیر مؤمنان علیه السلام به همراه دو فرزندش در واپسین لحظات زندگی بانوی جهان هستی، در منزل نبودند و تنها اسماء بنت عمیس در خدمت حضرتش حضور داشت، لحظههای آخر فرا میرسید و از پی آن، شرایط پرواز روح ملکوتی برترین بانوی جهان هستی فراهم میآمد. فاطمه علیها السلام نگاهی عمیق به اطراف افکند و فرمود: درود بر فرشتهی وحی، سلام بر پیامبر رحمت و عدالت، بار خدایا مرا به همراه پیامبر گران مایهات برانگیز و غرق در مهر و خشنودیت ساز، و در جوار رحمت و خانهی مهر و منزل گاه سلامت و آرامش خویش پناه ده. آن گاه فرمود:
آیا آن چه من میبینم شما نیز میبینید؟ پرسیدند مگر شما چه میبینید؟ فرمود: این ها، انبوه انبوه، از فرشتگان آسمانها هستند و این نیز فرشتهی وحی است و آن هم پدر بزرگوارم پیامبر صلی الله علیه وآله که میفرماید: "دخترم، به نزد ما بشتاب که آن چه نزد ما داری، برای تو از دنیا و تمام ارزش های دنیوی بهتر و پسندیدهتر است. بشتاب به نزد من که در شوق دیدار توأم... فاطمه علیها السلام لحظاتی چشمان خود را روی هم نهاد و آنگاه فرمود: "سلام بر تو ای دریافت دارندهی جان ها به فرمان خدا، هر چه زودتر روح مرا از این تن خاکی و زمینی برگیر، سپس فرمود: به سوی تو روانم و ای پروردگار پر مهر؛ نه بسوی آتش. سپس پلک و دیدگان را روی هم نهاد، دستها و پاهای خویش را دراز کرد و افسوس و دریغ که ریحانهی نبیاکرم صلی الله علیه وآله جهان را بدرود گفت....[9]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ابن قتیبه الدینوری، الامامه و السیاسة المعروف به تاریخ الخلفاء، ج 2 1 در یک مجلد ص 30، تحقیق علی شیری، ناشر الشریف الرضی، المطبعة امیر، قم؛ عماد الدین طبری، کامل بهائی، ص 305، از جزء اول کتاب، سوق بین الحرمین، پاساژ مهتاش؛ احمد بن علی بن ابیطالب طبرسی، الاحتجاج، دار النعمان، نجف اشرف، ج 1، ص 181، و انتشارات اسوه قم، 1413، تحقیق: ابراهیم بهادری و محمد هادی به.
[2] . بعد از آنکه عمر با عدهای به در خانه علی (ع) آمد، گفت: "والذی نفس عمر بیده: لتخرجنّ أولأحرقنها علی من فیها، فقیل له یا أبا حفص: إن فیها فاطمة؟ فقال و أن". ابن قتیبه الدینوری، الامامه و السیاسة، قم، منشورات الرضی، 1363 ه ش، ص 12
[3] . سلیم بن قیس هلالی: ص 868 863 585، تحقیق: محمد باقر انصاری، مؤسسه الهادی، قم، 1415 ه ؛ مؤتمر علماء بغداد، مقاتل بن عطیة، ص 135 137، دار الارشاد الاسلامی،بیروت 1415؛ علی بن حسین مسعودی، اثبات الوصیه، ص 143، نجف اشرف، بصیرتی، قم؛ شیخ عبداللّه بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم، از شاگردان علامه مجلسی، ج 11، ص 443 441 404 400، مدرسه امام مهدی علیه السلام قم، 1363 ش؛ ابوجعفر طوسی، تلخیص الشافی، (460 ه) ج 3، ص 76، تحقیق سید حسین بحر العلوم، دار الکتب الاسلامیه، قم 1349 ه .
[4] . ابراهیم بن محمد بن الجوینی خراسانی، فرائد السمطین (730 ه) ج 2، ص 35 34، تحقیق شیخ محمد باقر محمودی، مؤسسه المحمودی، بیروت؛ محمد بن علی بن الحسین بن بابویه قمی، امالی صدوق، الصدوق (381 ه) مؤسسه اعلمی، بیروت، 1400 ه، ص 101 99؛ محمد بن حسن حرّ عاملی، اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، (1104 ه)، ج 1، ص 281 280، علمیه، قم؛ طبرسی، الاحتجاج، ج 1، ص 216 210؛ کتاب سلیم بن قیس، تحقیق، محمد باقر انصاری، ص 907 594 586.
[5] . علی بن حسین مسعودی (346 ه)، اثبات الوصیه، ص 143، نجف الاشرف، بصیرتی قم؛ ابی الفتح محمد بن عبدالکریم بن ابیبکر احمد الشهرستانی، (548 - 479 ه ق)، الملل و النحل، ج 3 2 1 در یک مجلد ص 57، در شرح احوال ابراهیم بن سیار بصری معروف به نظام از متکلمین معروف معتزلی، تحقیق محمد سید گیلانی، شرکة مکتبه و مطبعة مصطفی البابی الحلبی و اولاده بمصر؛ ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 135، ملتزم الطبع و النشر، دار المعرفة، دار الکتاب العربی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان؛ عماد الدین طبری، کامل بهائی، جزء اول، ص 309، سوق بین الحرمین، پاساژ مهتاش؛ نور اللّه الحسینی المرعشی، ج 2، ص 373، منشورات مکتبه الاسلامیه، با تعلیقه آیة اللّه سید شهاب الدین النجفی، به اهتمام حسن غفاری. حقاق الحق و ازهاق الباطل.
[6] . حسین بابویه قمی، صدوق، امالی، ص 118 101 99، مؤسسه اعلمی، بیروت، 1400 ه؛ محمد بن حسن حر عاملی، اثبات الهداة، ج 1، ص 281 280، علمیه، قم؛ علی بن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابیطالب، ج 2، ص 209، مؤسسه انتشارات علامه خیابان حضرتی، المطبعة العلمیه، قم؛ الشهرستانی، الملل و النحل، ج 3 2 1، در یک مجلد، ص 57، تحقیق سید گیلانی؛ شیخ ابوالقاسم جعفر بن قولویه، کامل الزیارات، ص 335 332، المطبعة المرتضویه، نجف اشرف 1356 ه؛ سید هاشم بن سلیمان بن اسماعیل بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ص 48، انتشارات انجمن آثار ملی، تهران.
[7] . عسی بن ابی الفتح الاربلی، کشف الغمه فی معرفة الائمه، ج 1، ص 498، و علق علیه سید هاشم الرسولی، تبریز، سوق المسجد الجامع؛ علی بن حسین بن بابویه قمی (صدوق)، الخصال، ج 1، ص 272، دفتر نشر اسلامی، 1403 ه قم؛ علی بن شهر آشوب مازندرانی، مناقب علی ابی طالب، ج 3، ص 362، انتشارات علامه، قم، المطبعة العلمیه، بقم؛ نوراللّه الحسینی المرعشی، احقاق حق، ج 10، ص 438، تعلیه آیةاللّه شهاب الدین النجفی، به اهتمام حسن غفاری، المطبعة الاسلامیه.
[8] . از جمله میتوان به غصب فدک توسط حکومت غاصب اشاره نمود؛ عماد الدین طبری، کامل بهایی، جزء اول، ص 309، سوق بین الحرمین، پاساژ مهتاش؛ ابی الفتح الاربلی، کشف الغمه فی معرفة الائمه، ج 1، ص 478 477 476، علق علیه هاشم الرسولی، تبریز، سوق المسجد الجامع؛ ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغه، ج 16، ص 236، به تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، 1962، دار احیاء الکتب العربیه، عیسی البابی الحلبی و شرکاء.
[9] . السید محمد کاظم القزوینی، فاطمة الزهراء علیها السلام من المهد الی اللحد، ص 617 616 615، الطبعة الاولی (1397 ه 1977 م)، دار الصادقطبع، نشر، توزیع، شارع الام جیلاس، البنایة المرکزیة، الطابق الرابع، بیروت، لبنان؛ میرزا محمد تقی سپهر، ناسخ التواریخ، در ذکر فضائل فاطمه زهرا علیها السلام چاپ سوم از انتشارات اسلامیّه، تهران، 1354 ش، ص 223 222؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 43، ص 172 183 200، مکتبه اسلامیه، طهران شارع بوذر جمهری، المطبعة الاسلامیه، 1391؛ علی بن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابیطالب، ج 3، ص 394، انتشارات علامه، قم، المطبعة العلمیه، بقم.
- [سایر] چه مدرک معتبر سنی پسندی برای ماجرای شهادت حضرت زهرا(علیها السلام) وجود دارد؟
- [سایر] چرا حضرت علی (ع) قبل از حضرت فاطمه در را باز نکرد تا حضرت فاطمه (س) شهید نشود؟
- [سایر] آیا حضرت زهرا(سلام الله علیها)به شهادت رسیدند و یا فوت کردند ؟
- [سایر] سنّ حضرت زهرا(س) در زمان رحلت حضرت خدیجه(س) چقدر بود؟
- [سایر] با عرض سلام وتسلیت به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) درباره شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)مطالب زیادی وجود دارد مخواستم از شما خواهش کنم نحوه ی چگونگی شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)؟؟؟؟ واین که حضرت علی(ع)وفرزندانشان اصحاب وکنیزانی که در خانه وجود داشتند چرا حضرت فاطمه زهرا(س)در را باز کردند؟؟؟؟؟ و بعد از اینکه خانم فاطمه زهرا(س)را زدندچراکسی کاری نکرد ؟؟
- [سایر] حضرت فاطمه زهرا ( سلام الله علیها) پس از رحلت پدر گرامیشان در چه وضعیتی قرار داشتند؟
- [سایر] علت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها چه بود؟
- [سایر] کیفیت شهادت و وصیت حضرت زهرا (سلام الله علیها) به حضرت علی (سلام الله علیه) هنگام شهادت و دفن آن حضرت را توضیح دهید.
- [سایر] وصیت حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) به امیر المومنین (علیه السلام) در هنگام شهادت چه بود؟
- [سایر] حضرت زهرا س چگونه به شهادت رسید؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.