حضرت خدیجه(س) در سال دهم بعد از بعثت پیامبر(ص) یا همان «عام الحزن» وفات یافتند.[1] با توجه به این‌که نقل‌های مختلفی در مورد تاریخ ولادت حضرت زهرا(س) وجود دارد، بر این اساس سن ایشان در آن زمان نیز متفاوت خواهد بود. در منابع تاریخی و حدیثی سه تاریخ برای ولادت حضرت زهرا(س) ذکر شده است: الف. بیستم جمادی الآخر سال پنجم قبل از مبعث پیامبر اکرم(ص). ب. دهم جمادی الآخر سال پنجم بعد از مبعث. ج. بیستم جمادی الآخر سال دوم بعد از مبعث.[2] بر اساس این نقل‌ها، در مورد سن حضرت زهرا(س) هنگام رحلت حضرت خدیجه(س) سه احتمال وجود دارد: 1. بنا بر قول اول؛ سن حضرت زهرا پانزده سال بود. 2. بنا بر قول دوم؛ سن آن حضرت پنج سال بود. 3. بنا بر قول سوم؛ سن آن حضرت هشت سال بود. [1] . مقریزی، تقی الدین احمد بن علی، امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفده و المتاع، ج ‏1، ص 45، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1420ق؛ مستوفی قزوینی، حمد الله بن ابی بکر بن احمد، تاریخ ‏گزیده، ص 138، تهران، امیر کبیر، چاپ سوم، 1364ش؛ اربلی، کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج‏1، ص 513، تبریز، بنی هاشمی‏، چاپ اول، 1381ق. [2] . ر.ک: «تاریخ تولّد حضرت زهرا(س)»، سؤال 9925.
حضرت خدیجه(س) در سال دهم بعد از بعثت پیامبر(ص) یا همان «عام الحزن» وفات یافتند.[1]
با توجه به اینکه نقلهای مختلفی در مورد تاریخ ولادت حضرت زهرا(س) وجود دارد، بر این اساس سن ایشان در آن زمان نیز متفاوت خواهد بود.
در منابع تاریخی و حدیثی سه تاریخ برای ولادت حضرت زهرا(س) ذکر شده است:
الف. بیستم جمادی الآخر سال پنجم قبل از مبعث پیامبر اکرم(ص).
ب. دهم جمادی الآخر سال پنجم بعد از مبعث.
ج. بیستم جمادی الآخر سال دوم بعد از مبعث.[2]
بر اساس این نقلها، در مورد سن حضرت زهرا(س) هنگام رحلت حضرت خدیجه(س) سه احتمال وجود دارد:
1. بنا بر قول اول؛ سن حضرت زهرا پانزده سال بود.
2. بنا بر قول دوم؛ سن آن حضرت پنج سال بود.
3. بنا بر قول سوم؛ سن آن حضرت هشت سال بود. [1] . مقریزی، تقی الدین احمد بن علی، امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفده و المتاع، ج 1، ص 45، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1420ق؛ مستوفی قزوینی، حمد الله بن ابی بکر بن احمد، تاریخ گزیده، ص 138، تهران، امیر کبیر، چاپ سوم، 1364ش؛ اربلی، کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج1، ص 513، تبریز، بنی هاشمی، چاپ اول، 1381ق. [2] . ر.ک: «تاریخ تولّد حضرت زهرا(س)»، سؤال 9925.
- [سایر] آیا پیامبر (ص) از حضرت خدیجه (س) فرزندی غیر حضرت زهرا (س) داشتند؟
- [سایر] این که گفته شده: در تولد حضرت زهرا(س) زنان بهشتی به کمک خدیجه آمدند (بحارج4ص30) یعنی چه؟
- [سایر] آیا صحبت نمودن حضرت زهرا(س) از درون رَحِم، با مادرشان حضرت خدیجه صحیح است؟ چطور امکان دارد؟
- [سایر] حضرت خدیجه(س) در چه سنی به همسری پیامبر اکرم(ص) برگزیده شدند و چند سال بچه دار نشدند و در چند سالگی فاطمه(س) را به دنیا آوردند و در چه سنی رحلت نمودند؟
- [سایر] آسیه چه کرده بود که به آن مقام در ردیف فاطمه (س) و حضرت خدیجه (س) و مریم (س) قرار گرفت؟
- [سایر] الف. از نظر تاریخی، آیا درست است که حضرت خدیجه قبل از ازدواج با پیامبر اکرم (ص) ازدواج کرده بودند و از شوهر قبلی خود فرزندانی داشتند؟ ب. اختلاف سنّی بین پیامبر و حضرت خدیجه چقدر بوده است؟ ج. حضرت خدیجه(س) در حالی حضرت زهرا(س) را به دنیا آورد که عمرش 60 سال بود (5 سال بعد از بعثت)، چگونه زنی در سن یائسگی (بدون معجزه ) میتواند بچهای به دنیا آورد؟
- [سایر] سن حضرت خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر اکرم(ص) چقدربود؟
- [سایر] القاب و فضایل حضرت خدیجه س را بیان کنید؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه(س) فاطمه نامیده شده است؟
- [سایر] علت گریه های حضرت زهرا(س)، بعد از رحلت پیامبر را توضیح دهید؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).