شعر و موسیقی از نظر شرع مقدس بطور مطلق مذموم نیست و هیچگاه دین اسلام با این دو ابزار و وسیله هنری بطور همه جانبه مبارزه نکرده و آنها را مردود نمیداند بلکه درباره شعر از پیامبر چنین حدیثی آمده است: (ان من البیان لَسِحراً و ان من الشعر لَحِکماً...)[1] و همچنین از آن حضرت درباره شعر نقل شده: (الشعر بمنزلة الکلام فَحَسَنُهُ احسن الکلام و قبیحُهُ قبیحُ الکلام)[2] بنابراین دو روایت شریف، اصل شعر گفتن و شعر شناختن در شرع مقدس و از دیدگاه پیامبر اکرم مذموم نیست. امّا هر هنرورزی را، باید با معیارهای شرعی بسنجیم، اگر با معیارهای شرعی مطابق باشد قابل قبول اهلشرع میباشد. اشعاری حکمتانگیز به ائمه منسوب است و از آنها که بگذریم بسیاری از بزرگان و فقهای اسلام آثار شعری فراوان داشته و دارند امّا شرایط شرعی را باید رعایت نمود اشعاری که از این خصیصه برخوردار باشند قابل تحسین هستند و بسیاری از شعرا در صدر اسلام از پیامبر و ائمه به خاطر سرودن اشعار مذهبی و زیبا و بیان حق در قالب هنری و شعر و دفاع از حق جایزههای کلانی گرفتهاند که در تاریخ مشهودند.[3] بر این اساس اگر سکینه سلامالله علیها دختر امام حسین علیهالسّلام شعرشناس بوده و یا اگر شعری سروده است قطعاً از چهارچوب شرعی خارج نشده است لذا کاری که نسبت به شعر و یا تمایز اشعار از هم و ردهبندی آنها بصورت اشعار درجه اول و دوم اگر انجام داده است هیچگونه خلاف شرع نبوده و هیچکس نمیتواند بر او بخاطر این استعداد و هوش خردهگیری کند. زیرا که امام حسین علیهالسّلام و حوادث کربلا بیشتر با اشعار و مراثی زند مانده و نام و یاد حسین علیهالسّلام را برای همیشه در تاریخ زنده داشته است و این یکی از ابعاد تلاشهای فرهنگی خاندان امام حسین علیهالسّلام میتواند باشد و هیچ مانع شرعی ندارد. امّا درباره موسیقی، و موسیقیدان بودن جناب سکینه دختر امام حسین علیهالسّلام لازم است بدانیم که موسیقی نیز همانند شعر از انواع و اقسام مختلفی برخوردار است همانطوری که شعر خوب ابزاری برای ترویج حق است، موسیقی غیرغنائی و مشروع هم میتواند بعنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف مقدس بکار برده شود. نکته دیگری که درباره موسیقیدان بودن حضرت سکینه باید گفت این است که شناختن انواع موسیقیها و برخورداری از علم موسیقی که بسیار پیچیده است و برای هر کس قابل درک نیست در حقیقت معرفت به علم موسیقی در تمام ابعادش برای کسی که میخواهد بعنوان کارشناس در علم موسیقی نظر بدهد امر مشروع است مثلاً در فقه شیعه بحث شده است که سحر و جادو و... فعل حرامی است.امّا اگر کسی این علوم را بیاموزد تا در مقابل مشکلات پاسخگو باشد این عمل برای هدف عالی مشروع است، و دانستن علم موسیقی برای شبههیابی و پاسخ به شبهات به خاطر کارشناسی وکاردانی، هیچ منعی ندارد مثلاً منعی نیست که یک فقیه اسلامشناس برای تشخیص موسیقی غنائی با غیر آن علم موسیقی را فرا بگیرد چنانکه سابقاً برخی از فقهای شیعه در این علم خُبره بودهاند. هیچ منع شرعی برای این امر (یادگیری) مترتب نیست و فینفسه دانستن آن حرام نیست، امّا آنچه را که شرعاًمنع شده و مذموم است موسیقی غنائی است که مخصوص مجالس لهو باشد که در آن اختلاط زن و مرد صورت گرفته و نوازندگی به جایی برسد که عمل غیر شرعی و خلاف شرع مرتکب شوند که این نوع مجالس در شرع مقدس حرام و این نوع از موسیقی کاملاً غیرمشروع است، چنانکه، پیامبر اکرم فرموده است (الغناء یُنبتُ النفاق فی القلب کما یُنبتُ الماء الزَّرعَ)[4] موسیقی غنائی نفاق را در دل میرویاند چنانکه آب زراعت را. علاوه بر این حرمت موسیقی غنائی از جمله موارد اتفاقی در بین فقهای شیعه است که هیچگونه اختلافی در بین فقهاء در این موضوع وجود ندارد. امّا ریشة اتهاماتی که به جناب سکینه دختر امام حسین علیهالسّلام زده میشود به دوران حاکمیت جهل و نادانی (بنیامیه) برمیگردد زیرا در این دوران بعد از شهادت امام حسین علیهالسّلام تمام جامعه اسلامی بویژه مدینه به خاطر آلوده شدن حاکمان به ابتذالات و استفاده از مغنیان زن (که اشعار شرکآمیز و شهوت انگیز را با صدای زیبا میخواندند) عموم مردم را به انحراف میکشانیدند و در حقیقت میتوان گفت که این روزگار از نظر آلودگی به موسیقی غنائی بدترین دوران اسلامی بوده است که بسیاری از بدعتهای تاریخی در این دوران توسط بنیامیه در اسلام بوجود آمد در این روزگار امامت الهی را امام سجاد علیهالسّلام عهدهدار بود که برادر سکینه سلامالله علیها میباشند، امام علیهالسّلام بعد از شهادت پدر و برادران و عموها عزادار بود و مدام میگریست و اساساً خاندان امامت بر اثر این فاجعه دردناک و عمیق عزادار بودند، مخصوصاً آنهائی که از نزدیک شاهد این فاجعه عظیم تاریخی بودند دلشان پر از خون بود و هرگز این داغ دل تا آخر عمرشان آرام نگرفت و گداختگی قلبشان از شدت حزن خاموش نشد، چنانکه دل شیعیان بعد از چندین قرن پر از خون است چون میدانند امام عصر (عج) برای این حادثه دلی خونبار دارد (سلام الله علیهم اجمعین) لذا بانوی عظیم القدر سکینه که یکی از شاهدان ماجرا بود مانند برادرش امام سجاد همیشه گریه میکرد و با این گریه پیام عاشورا را زنده میداشت او نیز عزادار بود و هرگز دلخوشی نداشت، و با توجّه به اینکه همیشه این خانواده تحت نظر بودند تا هیچ فعالیت سیاسی علیه حکومت نداشته باشند، برای حفظ ارزشهای اسلامی ابتکاری که امام سجاد علیهالسّلام بکار برد طریق دعا و بُکاء و عبادت و مناجات با صدای سوزناک بود چنانکه نقل شد، هرکس صدای آن حضرت را میشنید بیاختیار جلب صدای او شده و تا آخر به شنیدن مناجات شیفته میشد و گاهی از جذابیت آن بیهوش میشد.[5] با این اوضاع که برای خاندان امامت بوجود آمده بود و اوضاع اجتماعی و شیوع فساد که در دوران بنیامیه از هر لحاظ حاکم بود، هیچگاه دختر امام به کارهایی که خلاف شأن اوست نمیپرداخت و با مفسدان که قاتلان پدر و برادرانش بودند همدست نمیشد بلکه از کار آنها بیزار و متنفر بود. بنابراین برخی قصد دارند با استناد به کتاب (الاغانی) ابیالفرج اصفهانی، دامن بانوی مخدره سکینه سلامالله علیها را با این حرفهای دروغین که برخاسته از عدم فهم و دقت در این کتاب است آلوده نمایند در حالی که ابوالفرج در هیچ جای کتابش از این بانو به عنوان موسیقیدانی که سرگرم ترویج موسیقی حرام در عصر بنیامیه باشد یاد نکرده است، امّا ادیب بودن و شعرشناسی آن بانو بر تمام شعرای عرب معلوم بود که اشعار خود را به حضور عرضه نموده و مورد سنجش قرار میدادند و تا حدّی نظرش در شعر و ادبیات نافذ بود که مورد قبول تمام اُدَبا و شعرا قرار میگرفت چنانکه جد بزرگوارش علی علیهالسّلام نیز در علم خطابه و ادب صاحبنظر و استاد اساتید بود و چنین میفرمود: (... و اِنّا لَاُمراء الکلام..)[6] ما خاندان نبوت امیران سخن هستیم. پس شایسته است این علم را بهترین وارث خاندان امامت باشند از جهتی فعالیتی که سکینه داشته میتواند به نوعی در ترویج اندیشه اهلبیت در مقابل امویان و تبلیغات آنها نتیجه خوبی داشته باشد. بنابراین سکینه هرگز به حمایت از موسیقی نپرداخته است، بلکه به عنوان شعرشناس ماهر درباره اشعار قضاوت مینمود و از پشت پرده شعر شاعران را میشنید.[7] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی. 2. الاغانی، الوالفرج اصفهانی. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . پاینده، ابوالقاسم، نهجالفصاحه، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ اول، 1374، ص 339. [2] . همان، ص540. [3] . مانند کمیت بن زید اسدی، فرزدق، و دعبل خزاعی. [4] . همان، ص 586. [5] . حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 6، ص 211، و فیض کاشانی، محمد حسن، مفاتیح الشرایع، ج 2، ص 21. [6] . نهجالبلاغه، ترجمه دشتی، خ 233. [7] . اصفهانی، ابوالفرج، الاغانی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بیتا، ج 16، صص 163، 170 و 171.
آیا سکینه دختر امام حسین علیهالسّلام به شعر و موسیقی پرداخته است آیا جایز است دختر امام چنان کند؟
شعر و موسیقی از نظر شرع مقدس بطور مطلق مذموم نیست و هیچگاه دین اسلام با این دو ابزار و وسیله هنری بطور همه جانبه مبارزه نکرده و آنها را مردود نمیداند بلکه درباره شعر از پیامبر چنین حدیثی آمده است: (ان من البیان لَسِحراً و ان من الشعر لَحِکماً...)[1] و همچنین از آن حضرت درباره شعر نقل شده: (الشعر بمنزلة الکلام فَحَسَنُهُ احسن الکلام و قبیحُهُ قبیحُ الکلام)[2] بنابراین دو روایت شریف، اصل شعر گفتن و شعر شناختن در شرع مقدس و از دیدگاه پیامبر اکرم مذموم نیست. امّا هر هنرورزی را، باید با معیارهای شرعی بسنجیم، اگر با معیارهای شرعی مطابق باشد قابل قبول اهلشرع میباشد. اشعاری حکمتانگیز به ائمه منسوب است و از آنها که بگذریم بسیاری از بزرگان و فقهای اسلام آثار شعری فراوان داشته و دارند امّا شرایط شرعی را باید رعایت نمود اشعاری که از این خصیصه برخوردار باشند قابل تحسین هستند و بسیاری از شعرا در صدر اسلام از پیامبر و ائمه به خاطر سرودن اشعار مذهبی و زیبا و بیان حق در قالب هنری و شعر و دفاع از حق جایزههای کلانی گرفتهاند که در تاریخ مشهودند.[3] بر این اساس اگر سکینه سلامالله علیها دختر امام حسین علیهالسّلام شعرشناس بوده و یا اگر شعری سروده است قطعاً از چهارچوب شرعی خارج نشده است لذا کاری که نسبت به شعر و یا تمایز اشعار از هم و ردهبندی آنها بصورت اشعار درجه اول و دوم اگر انجام داده است هیچگونه خلاف شرع نبوده و هیچکس نمیتواند بر او بخاطر این استعداد و هوش خردهگیری کند. زیرا که امام حسین علیهالسّلام و حوادث کربلا بیشتر با اشعار و مراثی زند مانده و نام و یاد حسین علیهالسّلام را برای همیشه در تاریخ زنده داشته است و این یکی از ابعاد تلاشهای فرهنگی خاندان امام حسین علیهالسّلام میتواند باشد و هیچ مانع شرعی ندارد. امّا درباره موسیقی، و موسیقیدان بودن جناب سکینه دختر امام حسین علیهالسّلام لازم است بدانیم که موسیقی نیز همانند شعر از انواع و اقسام مختلفی برخوردار است همانطوری که شعر خوب ابزاری برای ترویج حق است، موسیقی غیرغنائی و مشروع هم میتواند بعنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف مقدس بکار برده شود.
نکته دیگری که درباره موسیقیدان بودن حضرت سکینه باید گفت این است که شناختن انواع موسیقیها و برخورداری از علم موسیقی که بسیار پیچیده است و برای هر کس قابل درک نیست در حقیقت معرفت به علم موسیقی در تمام ابعادش برای کسی که میخواهد بعنوان کارشناس در علم موسیقی نظر بدهد امر مشروع است مثلاً در فقه شیعه بحث شده است که سحر و جادو و... فعل حرامی است.امّا اگر کسی این علوم را بیاموزد تا در مقابل مشکلات پاسخگو باشد این عمل برای هدف عالی مشروع است، و دانستن علم موسیقی برای شبههیابی و پاسخ به شبهات به خاطر کارشناسی وکاردانی، هیچ منعی ندارد مثلاً منعی نیست که یک فقیه اسلامشناس برای تشخیص موسیقی غنائی با غیر آن علم موسیقی را فرا بگیرد چنانکه سابقاً برخی از فقهای شیعه در این علم خُبره بودهاند. هیچ منع شرعی برای این امر (یادگیری) مترتب نیست و فینفسه دانستن آن حرام نیست، امّا آنچه را که شرعاًمنع شده و مذموم است موسیقی غنائی است که مخصوص مجالس لهو باشد که در آن اختلاط زن و مرد صورت گرفته و نوازندگی به جایی برسد که عمل غیر شرعی و خلاف شرع مرتکب شوند که این نوع مجالس در شرع مقدس حرام و این نوع از موسیقی کاملاً غیرمشروع است، چنانکه، پیامبر اکرم فرموده است (الغناء یُنبتُ النفاق فی القلب کما یُنبتُ الماء الزَّرعَ)[4] موسیقی غنائی نفاق را در دل میرویاند چنانکه آب زراعت را. علاوه بر این حرمت موسیقی غنائی از جمله موارد اتفاقی در بین فقهای شیعه است که هیچگونه اختلافی در بین فقهاء در این موضوع وجود ندارد. امّا ریشة اتهاماتی که به جناب سکینه دختر امام حسین علیهالسّلام زده میشود به دوران حاکمیت جهل و نادانی (بنیامیه) برمیگردد زیرا در این دوران بعد از شهادت امام حسین علیهالسّلام تمام جامعه اسلامی بویژه مدینه به خاطر آلوده شدن حاکمان به ابتذالات و استفاده از مغنیان زن (که اشعار شرکآمیز و شهوت انگیز را با صدای زیبا میخواندند) عموم مردم را به انحراف میکشانیدند و در حقیقت میتوان گفت که این روزگار از نظر آلودگی به موسیقی غنائی بدترین دوران اسلامی بوده است که بسیاری از بدعتهای تاریخی در این دوران توسط بنیامیه در اسلام بوجود آمد در این روزگار امامت الهی را امام سجاد علیهالسّلام عهدهدار بود که برادر سکینه سلامالله علیها میباشند، امام علیهالسّلام بعد از شهادت پدر و برادران و عموها عزادار بود و مدام میگریست و اساساً خاندان امامت بر اثر این فاجعه دردناک و عمیق عزادار بودند، مخصوصاً آنهائی که از نزدیک شاهد این فاجعه عظیم تاریخی بودند دلشان پر از خون بود و هرگز این داغ دل تا آخر عمرشان آرام نگرفت و گداختگی قلبشان از شدت حزن خاموش نشد، چنانکه دل شیعیان بعد از چندین قرن پر از خون است چون میدانند امام عصر (عج) برای این حادثه دلی خونبار دارد (سلام الله علیهم اجمعین) لذا بانوی عظیم القدر سکینه که یکی از شاهدان ماجرا بود مانند برادرش امام سجاد همیشه گریه میکرد و با این گریه پیام عاشورا را زنده میداشت او نیز عزادار بود و هرگز دلخوشی نداشت، و با توجّه به اینکه همیشه این خانواده تحت نظر بودند تا هیچ فعالیت سیاسی علیه حکومت نداشته باشند، برای حفظ ارزشهای اسلامی ابتکاری که امام سجاد علیهالسّلام بکار برد طریق دعا و بُکاء و عبادت و مناجات با صدای سوزناک بود چنانکه نقل شد، هرکس صدای آن حضرت را میشنید بیاختیار جلب صدای او شده و تا آخر به شنیدن مناجات شیفته میشد و گاهی از جذابیت آن بیهوش میشد.[5] با این اوضاع که برای خاندان امامت بوجود آمده بود و اوضاع اجتماعی و شیوع فساد که در دوران بنیامیه از هر لحاظ حاکم بود، هیچگاه دختر امام به کارهایی که خلاف شأن اوست نمیپرداخت و با مفسدان که قاتلان پدر و برادرانش بودند همدست نمیشد بلکه از کار آنها بیزار و متنفر بود. بنابراین برخی قصد دارند با استناد به کتاب (الاغانی) ابیالفرج اصفهانی، دامن بانوی مخدره سکینه سلامالله علیها را با این حرفهای دروغین که برخاسته از عدم فهم و دقت در این کتاب است آلوده نمایند در حالی که ابوالفرج در هیچ جای کتابش از این بانو به عنوان موسیقیدانی که سرگرم ترویج موسیقی حرام در عصر بنیامیه باشد یاد نکرده است، امّا ادیب بودن و شعرشناسی آن بانو بر تمام شعرای عرب معلوم بود که اشعار خود را به حضور عرضه نموده و مورد سنجش قرار میدادند و تا حدّی نظرش در شعر و ادبیات نافذ بود که مورد قبول تمام اُدَبا و شعرا قرار میگرفت چنانکه جد بزرگوارش علی علیهالسّلام نیز در علم خطابه و ادب صاحبنظر و استاد اساتید بود و چنین میفرمود: (... و اِنّا لَاُمراء الکلام..)[6] ما خاندان نبوت امیران سخن هستیم. پس شایسته است این علم را بهترین وارث خاندان امامت باشند از جهتی فعالیتی که سکینه داشته میتواند به نوعی در ترویج اندیشه اهلبیت در مقابل امویان و تبلیغات آنها نتیجه خوبی داشته باشد. بنابراین سکینه هرگز به حمایت از موسیقی نپرداخته است، بلکه به عنوان شعرشناس ماهر درباره اشعار قضاوت مینمود و از پشت پرده شعر شاعران را میشنید.[7]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی.
2. الاغانی، الوالفرج اصفهانی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . پاینده، ابوالقاسم، نهجالفصاحه، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ اول، 1374، ص 339.
[2] . همان، ص540.
[3] . مانند کمیت بن زید اسدی، فرزدق، و دعبل خزاعی.
[4] . همان، ص 586.
[5] . حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 6، ص 211، و فیض کاشانی، محمد حسن، مفاتیح الشرایع، ج 2، ص 21.
[6] . نهجالبلاغه، ترجمه دشتی، خ 233.
[7] . اصفهانی، ابوالفرج، الاغانی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بیتا، ج 16، صص 163، 170 و 171.
- [سایر] حضرت سکینه ،دختر امام حسین (ع) چند سال زندگی کرد ؟
- [سایر] چرا بسیاری از اهل بیت امام حسین (علیه السلام)مانند زینب و سکینه(علیها السلام)در سوریه مدفون اند؟
- [سایر] آیا سکینه دختر امام حسین علیهالسّلام با پسر زبیر که دشمن امام بود ازدواج کرده است؟
- [سایر] مراد از سکینه قلب چیست ؟
- [سایر] فرق بین وقار و سکینه چیست؟ آیات و روایاتی درباره هر کدام می خواهم.
- [سایر] فرق بین وقار و سکینه چیست؟ آیات و روایاتی درباره هر کدام می خواهم.
- [سایر] آیا ازدواجهای متعدد حضرت سکینه بخصوص با مصعب بن زبیر صحت دارد؟
- [سایر] فرق بین وقار و سکینه چیست؟ آیات و روایاتی درباره هر کدام می خواهم.
- [سایر] مادر حضرت رقیه (علیها السلام) که بود و فرزندان دیگر امام حسین (علیه السلام) که با حضرت رقیه(علیها السلام) مدفونند که هستند؟
- [سایر] آیا حضرت رقیه(س) دختر امام حسین است؟
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) مشرف شود، اگر به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و هرگاه به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او نیست.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله سبحانی] خوردن خاک و گِل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیّدالشهداء امام حسین(علیه السلام) که از قبر شریف اخذ شود (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن خاک و گل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیدالشهداء امام حسین(علیه السلام) (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . در آشامیدن آب، چند چیز مستحب است: اول آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوم در روز، ایستاده آب بخورد. سوم پیش از آشامیدن آب (بِسْمِ الله) و بعد از آن (اَلْحَمْدُ لله) بگوید. چهارم به سه نفس آب بیاشامد. پنجم از روی میل آب بیاشامد. ششم بعد از آشامیدن آب، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و اهل بیت بزرگوارش را یاد کند، و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] أَشْهَدُ أَنَّ عَلیّاً وَلِیُّ اللَّه) جزء اذان و اقامه نیست؛ البته ولایت امیر المؤمنین و ائمه معصومین علیهمالسلام از ارکان ایمان است و اسلام بدون آن ظاهری بیش نیست و قالبی از معنی تهیست و خوب است که پس از (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، به قصد تیمن و تبرّک، شهادت به ولایت و امامت بلافصل حضرت امیر المؤمنین و سایر معصومین علیهمالسلام به گونهای که عرفاً از اجزاء اذان و اقامه به حساب نیاید؛ ذکر گردد.