در مدارک معتبر میان فرزندان امام حسین نامی از حضرت رقیه برده نشده است. محدث قمی نیز در فرزندان حسین بن علی ذکری از حضرت رقیه به میان نیاورده است. اما در منتهی الآمال(1) از کامل بهائی نقل کرده است: که در شام از بچه های کوچک شهادت پدرشان را مخفی می کردند و به آن ها می گفتند پدرتان به مسافرت رفته. بر همین وضع بود تا یزید آن ها را به خانه شخصی خود منتقل نمود. امام دختری چهارساله داشت. شبی از خواب بیدار شد. گفت: پدرم کو. اکنون او را در خواب دیدم. ناراحت و پریشان بود. زنان که نوای این کودک را شنیدند. همه صدا به گریه بلند کردند. سایر بچه ها نیز گریه می کردند. یزید از خواب بیدار شد. پرسید: چه خبر است؟ جریان را به او گفتند. دستور داد سر پدرش را برایش ببرند. سر را آوردند. در دامن آن کودک گذاردند. پرسید: چیست؟ گفتند: این سر پدر توست. چنان ناراحت شد که فریادی زد. از همان ناراحتی مریض گردید و پس از چند روز فوت شد. این واقعه بنابر قول وقایع الشهور و الایام آیت ا. . . بیرجندی در پنجم ماه صفر اتفاق افتاده است. در کتاب ریاض القدس مینویسد که روز پنجم صفر بنا به قولی حضرت رقیه خاتون از دنیا رفته و آن طفل کوچک که مرحوم آیت الله بیرجندی در کتاب وقایع فرموده. به احتمال قوی رقیه بوده است. (2) روایت فوق نام این دختر را بیان نکرده و از او فقط با تعبیر دخترک چهارساله یاد کرده است. برای وجود چنین دختری دو شاهد میتوان آورد: شاهد اول: هنگامی که زینب(س) در کوفه با سر بریده امام حسین(ع) مواجه شد. اشعاری سرود که در ضمن آن آمده است:(ای برادرم! با فاطمه کوچک سخن بگو که نزدیک است قلبش تهی گردد). (3) که نشان از وجود چنین دختر خردسالی که در فراق پدر بیتاب بوده دارد. شاهد دوم: امام حسین(ع) در آخرین لحظات حیات خویش. هنگام مواجهه با شمر فرمود: الا یا زینب یا سکینه! یا ولدی! من ذایکون لکم بعدی؛ الا یا رقیه! یا امکلثوم! انتم ودیعة ربی. الیوم قد قرب الوعد. (4) اگر چه این جا نیز تنها یک نقل تاریخی است. ابن فندق (م 565ق)نیز در لباب الانساب از رقیه به عنوان دختر امام حسین(ع) یاد کرده است.(5) آقای محمد باقر مدرس می گوید: درباره این دختر امام حسین از مرحوم آیت ا. . . نجفی کتباً و شفاهاً سؤالاتی نمودم. فرمود: اگر چه مدارک معتبر از وجود چنین دختری ساکت است. لکن با وجود این شهرت نمی شود انکار کرد. (6) پی نوشت ها : 1. محدث قمی، منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل، ناشر: دلیل، مکان نشر قم، سال چاپ: 1379 ش، نوبت چاپ اول، ج2، ص 1002. 2. حضرت رقیه دختر امام حسین، شیخ علی فلسفی خراسانی، ص5. 3. ( …یا اخی فاطمة الصغیرة کلمّها فقد کاد قلبها ان یذوبا )بحارالانوار، ج 45، ص 115؛ القندوزی، ینابیع المودة، ج 2، ص 421،انتشارات الشریف الرضی، چاپ اول 1371 ش. 4. موسوعة کلمات الامام الحسین، معهد تحقیقات باقرالعلوم، ص511، دارالمعروف، قم، 1415 ه. چاپ اول؛ ینابیع الموده، ج 2، ص 416. 5. ابن فندق، لباب الانساب، ج 1، ص 355، تحقیق سید مهدی رجایی، کتابخانه آیت الله نجفی. 6. شخصیت حسین، محمد باقر مدرس بستان آبادی، ناشر دارالکتب الاسلامیه، ص458.
در مدارک معتبر میان فرزندان امام حسین نامی از حضرت رقیه برده نشده است. محدث قمی نیز در فرزندان حسین بن علی ذکری از حضرت رقیه به میان نیاورده است.
اما در منتهی الآمال(1) از کامل بهائی نقل کرده است: که در شام از بچه های کوچک شهادت پدرشان را مخفی می کردند و به آن ها می گفتند پدرتان به مسافرت رفته. بر همین وضع بود تا یزید آن ها را به خانه شخصی خود منتقل نمود. امام دختری چهارساله داشت. شبی از خواب بیدار شد. گفت: پدرم کو. اکنون او را در خواب دیدم. ناراحت و پریشان بود. زنان که نوای این کودک را شنیدند. همه صدا به گریه بلند کردند. سایر بچه ها نیز گریه می کردند. یزید از خواب بیدار شد. پرسید: چه خبر است؟ جریان را به او گفتند. دستور داد سر پدرش را برایش ببرند. سر را آوردند. در دامن آن کودک گذاردند. پرسید: چیست؟ گفتند: این سر پدر توست. چنان ناراحت شد که فریادی زد. از همان ناراحتی مریض گردید و پس از چند روز فوت شد.
این واقعه بنابر قول وقایع الشهور و الایام آیت ا. . . بیرجندی در پنجم ماه صفر اتفاق افتاده است. در کتاب ریاض القدس مینویسد که روز پنجم صفر بنا به قولی حضرت رقیه خاتون از دنیا رفته و آن طفل کوچک که مرحوم آیت الله بیرجندی در کتاب وقایع فرموده. به احتمال قوی رقیه بوده است. (2)
روایت فوق نام این دختر را بیان نکرده و از او فقط با تعبیر دخترک چهارساله یاد کرده است.
برای وجود چنین دختری دو شاهد میتوان آورد:
شاهد اول: هنگامی که زینب(س) در کوفه با سر بریده امام حسین(ع) مواجه شد. اشعاری سرود که در ضمن آن آمده است:(ای برادرم! با فاطمه کوچک سخن بگو که نزدیک است قلبش تهی گردد). (3) که نشان از وجود چنین دختر خردسالی که در فراق پدر بیتاب بوده دارد.
شاهد دوم: امام حسین(ع) در آخرین لحظات حیات خویش. هنگام مواجهه با شمر فرمود: الا یا زینب یا سکینه! یا ولدی! من ذایکون لکم بعدی؛ الا یا رقیه! یا امکلثوم! انتم ودیعة ربی. الیوم قد قرب الوعد. (4)
اگر چه این جا نیز تنها یک نقل تاریخی است.
ابن فندق (م 565ق)نیز در لباب الانساب از رقیه به عنوان دختر امام حسین(ع) یاد کرده است.(5)
آقای محمد باقر مدرس می گوید: درباره این دختر امام حسین از مرحوم آیت ا. . . نجفی کتباً و شفاهاً سؤالاتی نمودم. فرمود: اگر چه مدارک معتبر از وجود چنین دختری ساکت است. لکن با وجود این شهرت نمی شود انکار کرد. (6)
پی نوشت ها :
1. محدث قمی، منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل، ناشر: دلیل، مکان نشر قم، سال چاپ: 1379 ش، نوبت چاپ اول، ج2، ص 1002.
2. حضرت رقیه دختر امام حسین، شیخ علی فلسفی خراسانی، ص5.
3. ( …یا اخی فاطمة الصغیرة کلمّها فقد کاد قلبها ان یذوبا )بحارالانوار، ج 45، ص 115؛ القندوزی، ینابیع المودة، ج 2، ص 421،انتشارات الشریف الرضی، چاپ اول 1371 ش.
4. موسوعة کلمات الامام الحسین، معهد تحقیقات باقرالعلوم، ص511، دارالمعروف، قم، 1415 ه. چاپ اول؛ ینابیع الموده، ج 2، ص 416.
5. ابن فندق، لباب الانساب، ج 1، ص 355، تحقیق سید مهدی رجایی، کتابخانه آیت الله نجفی.
6. شخصیت حسین، محمد باقر مدرس بستان آبادی، ناشر دارالکتب الاسلامیه، ص458.
- [سایر] پرسش:آیا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام دختری به اسم رقیه(س) داشته اند؟ چرا که شنیده ام شهید مطهری می گفته که حضرت رقیه گویا اصلاً وجود خارجی ندارد؟
- [سایر] مادر حضرت رقیه (علیها السلام) که بود و فرزندان دیگر امام حسین (علیه السلام) که با حضرت رقیه(علیها السلام) مدفونند که هستند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] نظر شما در مورد دختر سه ساله امام حسین علیه السلام (رقیه علیها السلام) چیست؟
- [سایر] نام واقعی رقیه دختر امام حسین علیه السلام چیست؟ آیا این نام (رقیه) درست است و صحیح میباشد؟
- [سایر] آیا جریان دختر سه ساله امام حسین (ع ) حضرت رقیه واقعیت دارد؟
- [سایر] آیا امام حسین(علیه السلام) دختری به نام «رقیّه» داشته است؟
- [سایر] حضرت رقیه(علیها السلام) چندمین دختر امام حسین(علیه السلام) بودند و چه روزی به دنیا آمدند؟
- [سایر] آیا واقعا از نظر شهید مطهری (ره) حضرت رقیه (س) وجود نداشتهاند؟
- [سایر] آیا حضرت رقیه در خرابه شام، حضرت فاطمه(س) را در خواب میبیند؟ این قضیه در کجا آمده است؟
- [سایر] حضرت رقیه ( س) چرا داخل خرابه زندگی کرده است و چگونه شده که بنت ولی ا... باید داخل خرابه زندگی کند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است امامِ خطیب در زمستان و تابستان عمامه داشته و ردائی از برد یمانی یا (عدنی) بپوشد و خود را بیاراید، تمیزترین لباسهای خود را بپوشد و بوی خوش به کار برد به طوری که با وقار و سکینه باشد، و قبل از خطابه هنگامی که مؤذن اذان می گوید او بر منبر قرار گرفته باشد تا اذان به پایان رسد و خطبه را آغاز کند، و هنگام صعود بر منبر خطابه روبروی مردم بایستد و سلام کند و مردم نیز با چهره های خود از او استقبال کنند و به چیزی از قبیل کمان و شمشیر (اسلحه) و عصا تکیه کند، و مردم نیز خود را روبروی او قرار دهند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] خوردن خاک و گِل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیّدالشهداء امام حسین(علیه السلام) که از قبر شریف اخذ شود (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن خاک و گل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیدالشهداء امام حسین(علیه السلام) (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) مشرف شود، اگر به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و هرگاه به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . در آشامیدن آب، چند چیز مستحب است: اول آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوم در روز، ایستاده آب بخورد. سوم پیش از آشامیدن آب (بِسْمِ الله) و بعد از آن (اَلْحَمْدُ لله) بگوید. چهارم به سه نفس آب بیاشامد. پنجم از روی میل آب بیاشامد. ششم بعد از آشامیدن آب، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و اهل بیت بزرگوارش را یاد کند، و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .