حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام به سال 83 ه . ق در مدینه چشم به جهان گشود. آن حضرت به سال 114 ه . ق به امامت رسید و در سال 148 ه . ق به شهادت رسید.[1] با توجه به این مطلب، در دوران امامت آن امام همام (114 148)، 7 خلیفه به شرح زیر به مسند خلافت مسلمین تکیه زدند: از خلفای اموی: 1 هشام بن عبدالملک (105 125) 2 ولید بن یزید بن عبدالملک (125 126) 3 یزید بن ولید بن عبدالملک (126 ه . ق) 4 ابراهیم بن ولید بن عبدالملک (126 ه . ق) (75 روز) 5 مروان بن محمّد (مروان حمار) (126 132) از خلفای عباسی: 1 عبدالله سفاح (132 137) 2 منصور دوانیقی (137 158)[2] به طور کلی اوضاع سیاسیِ این دوران بسیار آشفته بوده است که به آنها اشارهای میکنیم: وضعیت درون حاکمیت: با مرگ هشام، ولید بر مسند خلافت مینشیند او فردی میگسار و زنباره، است. لذا کارهایش بر مردم و لشکریانش گران آمد پس طی شورشی کشته شد.[3] همچنانکه سال بعد وقتی یزید بن ولید در شرف مرگ بود ابراهیم، پسرش، جانشین او میشود اما به سرعت توسط مروان بن محمّد و در طی یک لشکرکشی از خلافت خلع میشود.[4] مدتی بیش نگذشته بود که سلیمان بن هشام که بیش از ده هزار تن در اختیار داشت مروان را مخلوع اعلام نمود و بین آن دو جنگ سختی درگرفت که در نهایت به بقاء مروان انجامید.[5] اختلاف قبایل هم چشمگیر بوده است، قیسیان با عبدالملک بن مروان درافتادند اما بعد با پسرش هشام همراه شدند همچنانکه در خونخواهی ولید بن یزید کوشیدند و بعد به مروان بن محمّد یاری رساندند در مقابل قبایل یمنی به عباسیان متمایل بودند و در نهایت آنان را به خلافت رساندند.[6] جنگهای خلافت با دیگر قلمروها: این جنگها در این دوران زیاد بوده است از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد. 1. جنگ با ترکان خزری در سال 114ه ق و ادامه آن در سال 119ه ق که مسلمین موفق به کشتن خاقان ترک در حوالی بلخ و طخارستان گردیدند.[7] 2. جنگ با رومیان در سال 115ه ق و 118 ه ق و 119 ه . ق. 3. جنگ در ماوراء النهر در سال 121 ه ق که تا تاشکند رسیده بود.[8] ناآرامیها در قلمرو خلافت اموی: 1 شورش مردم حمص پس از کشته شدن ولید که توسط یزید بن ولید سرکوب شد. 2 شورش مردم فلسطین و بیرون راندن والی اموی به سال 126 ه . ق. 3 در همین سال در خراسان نزاریها و یمانیها به جان هم افتادند. چون فرمان حکومت به نام نصر بن سیار آمد. مصریها از او حمایت کردند و عدهای به پیروی از شخصی به نام جُدیع کرمانی پرداختند. 4 شورش مردم یمامه علیه کارگزار اموی به سال 126. 5 شورش مردم حمص بار دیگر در دورة خلافت مروان بن محمّد.[9] قیامها: 1. در سال 126 خوارج اباضیه در یمن خروج کردند و مدت سه ماه بر مدینه تسلط یافتند.[10] 2. در سال 127 ه . ق ضحاک بن قیس خارجی قیام کرد و وارد کوفه شد مردم موصل نیز از او پیروی کردند. او با سپاهی صد هزار نفری به جنگ با سپاه خلیفه رفت اما کشته شد. پس از او شیبان حروری رهبری شورشیان را به عهده گرفت بالاخره شیبان گریخت.[11] 3. قیام زید بن علی بن حسین به سال 123 ه . ق در کوفه که مردم بسیاری با او بیعت کردند اما چون او از لعن شیخین امتناع کرد شیعیان کوفه او را رها کردند. بالاخره در جنگ با سپاه اموی زید شکست خورد و اعدام گردید.[12] در مورد عقاید او اختلاف نظر زیادی وجود دارد. در هر صورت چون زید کشته شد پسرش یحیی به خراسان رفت و در آنجا قیام نمود. امام صادق علیه السّلام کشته شدن او را از قبل پیش بینی فرموده بود.[13] شروع نهضت عباسیان: نهضت عباسی به سال 129 ه . ق در خراسان توسط ابو مسلم رسماً اعلام موجودیت کرد. قبل از این فعالیتهای آنان از سال 118 توسط امام محمّد به طور کاملاً مخفیانه رهبری میشد، ابو مسلم توانست همکاری اقوام یمنی و ربیعه و نیز خوارج حروریه را جلب کند و به زودی بر سرزمین شرق تسلط یابد. بالاخره به سال 132 نیروهای عباسی وارد کوفه شدند و ابو سلمه مسئولیت کوفه را عهدهدار گردید.[14] در این زمان بنی عباس که با (شعار الرضا من آل محمّد) همکاری علویان را نیز جلب کرده بودند و حتی با محمّد بن نفس زکیه به خلافت بیعت کرده بودند،[15] به تصفیه کسانی که به عباسیان اخلاص نداشتند پرداختند و بالاخره با ابو العباس سفّاح به عنوان خلیفه بیعت شد.[16] ناآرامیها و شورشهای دورة عباسی (132 148) عدهای به فکر اعاده حکومت اموی بودند از جمله آنها: 1. شورش حبیب بن مرّه در بثیفة فلسطین. 2. ابو الورد در قنّسرین و اسامة بن مسلم در جزیره. این سه حرکت خود را در مقابل عباسیان سفید جامگان مینامیدند زیرا عباسیان به سیاه جامگان معرولف بودند. 3. شورش یزید بن هبیره در واسط (آخرین حرکت اموی)[17] 4. شورش عبدالله بن علی، عموی سفاح، که ادعا داشت او جانشین سفاح خلیفه اول عباسی و ولیعهدش بوده است لذا با سپاهی که برای جنگ علیه روم تهیه شده بود، شورید، منصور دوانیقی که برادر سفاح و جانشین او بود، ابو مسلم را برای دفع او اعزام داشت.[18] چون منصور از قدرت یافتن ابو مسلم خراسانی وحشت داشت با طرح توطئهای او را که میتوان بنیانگذار حکومت عباسی نام نهادش از سر راه خود برداشت. با قتل ابو مسلم، در مناطقی شورشهایی بعنوان خونخواهی ابومسلم در گرفت که به آنها اشارهای میشود. 1 حرکت سنباد در نیشابور و قومس وری، او زردشتی بود و اعلام کرد که کعبه را ویران خواهد نمود به سال 137 سرکوب شد. 2 حرکت راوندیه در سال 141 ه . ق. 3 حرکت استا ذسیس در سال 150 ه . ق.[19] علویان: 1. نخستین حرکت علوی علیه عباسیان، حرکت محمّد بن عبدالله نفس زکیه بود. آنان که در حاکمیت یافتن عباسیان تلاش کرده بودند اکنون به غصب آنها ناراضی بودند.[20] او با گرفتن فتوا از مالک بن انس مبنی بر جواز شکستن عهد عباسیان و نیز از ابوحنیفه مبنی بر به حق بودن محمّد، در مدینه قیام خود را آغاز کرد. با هجوم لشکر عباسیان به مدینه، این قیام (به سال 145 ه . ق) سرکوب شد.[21] 2. قیام ابراهیم، برادر نفس زکیه، او بر بصره و اهواز و فارس و مدائن تسلط یافت و با او به عنوان امیرالمؤمنین بیعت شد. جنگ بین آنها و عباسیان در باخرا صورت گرفت که به پیروزی بنی عباس انجامید.[22] استقلال طلبیها: 1 حکومت بنی مدرار که توسط خوارج صفریه در مغرب الاقصی (سجلماسه) شکل گرفت به سال 145ه ق. 2 حکومت خوارج اباضیه در مغرب الاوسط به سال 144ه ق پا گرفت.[23] 3 حکومت اموی در اندلس توسط عبدالرحمان بن معاویه در سال 138 ه . ق که سلسله امویان اندلس را بنیان نهاد.[24] جنگها: در این دوره نیز جنگهای خارجی علیه همسایه شرقی (چین و ترکستان) و همسایه غربی (روم ادامه داشت). در سال 133 سپاه چین به تاشکند (چاچ) تاختند و تا یک سال به آن دیار مسلط بودند تا با جنگ طراز، برای همیشه از مرزهای قلمرو عباسی عقب نشستند.[25] در سال 133ه ق رومیان بر ارمنستان تاختند. این جنگها در سال 134 ه . ق نیز ادامه داشت اما بیشتر جنگها محدود بوده است.[26] در پایان باید گفت، تبلیغ امامت تشیع نیز از سوی حضرت امام صادق علیه السّلام مورد غفلت نبوده است چنانچه امام صادق علیه السّلام کسی را به مناطق کوفه و خراسان در جهت این امر اعزام داشته بودند.[27] از سوی دیگر در این اوضاع بهم ریختة حاکمیت، فرصتی پیش آمد که تا نهضت علمی و فرهنگی پدر بزرگوارشان را ادامه داده، حوزه وسیع علمی در رشتههای مختلف علوم عقلی و نقلی به وجود آورده تا شالودة مکتب تشیّع را پی ریزی کنند.[28] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. ارشاد شیخ مفید ترجمه رسولی محلاتی. 2. سیره پیشوایان- مهدی پیشوایی. 3. حیات فکری سیاسی ائمه: رسول جعفریان. 4. امام جعفر صادق(ع) - عبدالحلیم جندی - ترجمه عباس جلالی. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . مفید، الارشاد، قم، مؤسسة آل البیت، چاپ اول، 1413، ج 2، ص 179. [2] . مسعودی، التنبیه و الاشراف، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم، 1365، ص 303. [3] . جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه علی جواهر کلام، تهران، امیرکبیر، چاپ ششم، 1369، ص 748. [4] . نویری، شهاب الدّین احمد، نهایة الارب، ترجمه محمود مهدوی، تهران، امیرکبیر، 1364، ج 6، ص 394. [5] . همان، ص 402. [6] . جرجی زیدان، پیشین، ص 696. [7] . نویری، شهاب الدّین، پیشین، ص 332. [8] . همان، ص333 335. [9] . همان، ص380 400. [10] . مسعودی، پیشین، ص 308. [11] . نویری، شهاب الدّین، پیشین، ص406. [12] . مشکور، محمّدجواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ دوم، 1372، ص 214. [13] . شهرستانی، ملل و نحل، ترجمه افضل الدّین اصفهانی، تهران، 1321، ص 137 140. [14] . ابو محمد ابن اعثم، الفتوح، بیروت، دار الکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1986، ج 4، ص 348. [15] . ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1967، ج 4، ص 370. [16] . جرجی زیدان، پیشین، ص 752. [17] . طبری، تاریخ الرسل و الملوک، مصر، دار المعارف، 1960م، ج7، صص443 457. [18] . الیعقوبی، احمد، تاریخ الیعقوبی، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1892م، ج2، ص302. [19] . طبری، پیشین، ص 495. [20] . همان، ص 424. [21] . جرجی زیدان، پیشین، ص 754. [22] . طبری، پیشین، ص 446. [23] . طقوش، محمّدسهیل، دولت عباسیان، ترجمه حجت الله جودکی، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1380، ص 65. [24] . جرجی زیدان، پیشین، ص 840. [25] . ابن اثیر، پیشین، ص 342. [26] . همان، ص 341. [27] . مجلسی، بحار الانوار، تهران، المکتبة الاسلامیه، چاپ دوم، 1395 ه . ق، ج 47، ص 72. [28] . ر.ک: مفید، پیشین، صص 190 206.
حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام به سال 83 ه . ق در مدینه چشم به جهان گشود. آن حضرت به سال 114 ه . ق به امامت رسید و در سال 148 ه . ق به شهادت رسید.[1] با توجه به این مطلب، در دوران امامت آن امام همام (114 148)، 7 خلیفه به شرح زیر به مسند خلافت مسلمین تکیه زدند: از خلفای اموی:
1 هشام بن عبدالملک (105 125)
2 ولید بن یزید بن عبدالملک (125 126)
3 یزید بن ولید بن عبدالملک (126 ه . ق)
4 ابراهیم بن ولید بن عبدالملک (126 ه . ق) (75 روز)
5 مروان بن محمّد (مروان حمار) (126 132)
از خلفای عباسی:
1 عبدالله سفاح (132 137)
2 منصور دوانیقی (137 158)[2]
به طور کلی اوضاع سیاسیِ این دوران بسیار آشفته بوده است که به آنها اشارهای میکنیم:
وضعیت درون حاکمیت:
با مرگ هشام، ولید بر مسند خلافت مینشیند او فردی میگسار و زنباره، است.
لذا کارهایش بر مردم و لشکریانش گران آمد پس طی شورشی کشته شد.[3] همچنانکه سال بعد وقتی یزید بن ولید در شرف مرگ بود ابراهیم، پسرش، جانشین او میشود اما به سرعت توسط مروان بن محمّد و در طی یک لشکرکشی از خلافت خلع میشود.[4] مدتی بیش نگذشته بود که سلیمان بن هشام که بیش از ده هزار تن در اختیار داشت مروان را مخلوع اعلام نمود و بین آن دو جنگ سختی درگرفت که در نهایت به بقاء مروان انجامید.[5]
اختلاف قبایل هم چشمگیر بوده است، قیسیان با عبدالملک بن مروان درافتادند اما بعد با پسرش هشام همراه شدند همچنانکه در خونخواهی ولید بن یزید کوشیدند و بعد به مروان بن محمّد یاری رساندند در مقابل قبایل یمنی به عباسیان متمایل بودند و در نهایت آنان را به خلافت رساندند.[6]
جنگهای خلافت با دیگر قلمروها:
این جنگها در این دوران زیاد بوده است از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
1. جنگ با ترکان خزری در سال 114ه ق و ادامه آن در سال 119ه ق که مسلمین موفق به کشتن خاقان ترک در حوالی بلخ و طخارستان گردیدند.[7]
2. جنگ با رومیان در سال 115ه ق و 118 ه ق و 119 ه . ق.
3. جنگ در ماوراء النهر در سال 121 ه ق که تا تاشکند رسیده بود.[8]
ناآرامیها در قلمرو خلافت اموی:
1 شورش مردم حمص پس از کشته شدن ولید که توسط یزید بن ولید سرکوب شد.
2 شورش مردم فلسطین و بیرون راندن والی اموی به سال 126 ه . ق.
3 در همین سال در خراسان نزاریها و یمانیها به جان هم افتادند. چون فرمان حکومت به نام نصر بن سیار آمد. مصریها از او حمایت کردند و عدهای به پیروی از شخصی به نام جُدیع کرمانی پرداختند.
4 شورش مردم یمامه علیه کارگزار اموی به سال 126.
5 شورش مردم حمص بار دیگر در دورة خلافت مروان بن محمّد.[9]
قیامها:
1. در سال 126 خوارج اباضیه در یمن خروج کردند و مدت سه ماه بر مدینه تسلط یافتند.[10]
2. در سال 127 ه . ق ضحاک بن قیس خارجی قیام کرد و وارد کوفه شد مردم موصل نیز از او پیروی کردند. او با سپاهی صد هزار نفری به جنگ با سپاه خلیفه رفت اما کشته شد. پس از او شیبان حروری رهبری شورشیان را به عهده گرفت بالاخره شیبان گریخت.[11]
3. قیام زید بن علی بن حسین به سال 123 ه . ق در کوفه که مردم بسیاری با او بیعت کردند اما چون او از لعن شیخین امتناع کرد شیعیان کوفه او را رها کردند. بالاخره در جنگ با سپاه اموی زید شکست خورد و اعدام گردید.[12] در مورد عقاید او اختلاف نظر زیادی وجود دارد. در هر صورت چون زید کشته شد پسرش یحیی به خراسان رفت و در آنجا قیام نمود. امام صادق علیه السّلام کشته شدن او را از قبل پیش بینی فرموده بود.[13]
شروع نهضت عباسیان:
نهضت عباسی به سال 129 ه . ق در خراسان توسط ابو مسلم رسماً اعلام موجودیت کرد. قبل از این فعالیتهای آنان از سال 118 توسط امام محمّد به طور کاملاً مخفیانه رهبری میشد، ابو مسلم توانست همکاری اقوام یمنی و ربیعه و نیز خوارج حروریه را جلب کند و به زودی بر سرزمین شرق تسلط یابد.
بالاخره به سال 132 نیروهای عباسی وارد کوفه شدند و ابو سلمه مسئولیت کوفه را عهدهدار گردید.[14] در این زمان بنی عباس که با (شعار الرضا من آل محمّد) همکاری علویان را نیز جلب کرده بودند و حتی با محمّد بن نفس زکیه به خلافت بیعت کرده بودند،[15] به تصفیه کسانی که به عباسیان اخلاص نداشتند پرداختند و بالاخره با ابو العباس سفّاح به عنوان خلیفه بیعت شد.[16]
ناآرامیها و شورشهای دورة عباسی (132 148)
عدهای به فکر اعاده حکومت اموی بودند از جمله آنها:
1. شورش حبیب بن مرّه در بثیفة فلسطین.
2. ابو الورد در قنّسرین و اسامة بن مسلم در جزیره.
این سه حرکت خود را در مقابل عباسیان سفید جامگان مینامیدند زیرا عباسیان به سیاه جامگان معرولف بودند.
3. شورش یزید بن هبیره در واسط (آخرین حرکت اموی)[17]
4. شورش عبدالله بن علی، عموی سفاح، که ادعا داشت او جانشین سفاح خلیفه اول عباسی و ولیعهدش بوده است لذا با سپاهی که برای جنگ علیه روم تهیه شده بود، شورید، منصور دوانیقی که برادر سفاح و جانشین او بود، ابو مسلم را برای دفع او اعزام داشت.[18]
چون منصور از قدرت یافتن ابو مسلم خراسانی وحشت داشت با طرح توطئهای او را که میتوان بنیانگذار حکومت عباسی نام نهادش از سر راه خود برداشت. با قتل ابو مسلم، در مناطقی شورشهایی بعنوان خونخواهی ابومسلم در گرفت که به آنها اشارهای میشود.
1 حرکت سنباد در نیشابور و قومس وری، او زردشتی بود و اعلام کرد که کعبه را ویران خواهد نمود به سال 137 سرکوب شد.
2 حرکت راوندیه در سال 141 ه . ق.
3 حرکت استا ذسیس در سال 150 ه . ق.[19]
علویان:
1. نخستین حرکت علوی علیه عباسیان، حرکت محمّد بن عبدالله نفس زکیه بود. آنان که در حاکمیت یافتن عباسیان تلاش کرده بودند اکنون به غصب آنها ناراضی بودند.[20] او با گرفتن فتوا از مالک بن انس مبنی بر جواز شکستن عهد عباسیان و نیز از ابوحنیفه مبنی بر به حق بودن محمّد، در مدینه قیام خود را آغاز کرد. با هجوم لشکر عباسیان به مدینه، این قیام (به سال 145 ه . ق) سرکوب شد.[21]
2. قیام ابراهیم، برادر نفس زکیه، او بر بصره و اهواز و فارس و مدائن تسلط یافت و با او به عنوان امیرالمؤمنین بیعت شد. جنگ بین آنها و عباسیان در باخرا صورت گرفت که به پیروزی بنی عباس انجامید.[22]
استقلال طلبیها:
1 حکومت بنی مدرار که توسط خوارج صفریه در مغرب الاقصی (سجلماسه) شکل گرفت به سال 145ه ق.
2 حکومت خوارج اباضیه در مغرب الاوسط به سال 144ه ق پا گرفت.[23]
3 حکومت اموی در اندلس توسط عبدالرحمان بن معاویه در سال 138 ه . ق که سلسله امویان اندلس را بنیان نهاد.[24]
جنگها:
در این دوره نیز جنگهای خارجی علیه همسایه شرقی (چین و ترکستان) و همسایه غربی (روم ادامه داشت). در سال 133 سپاه چین به تاشکند (چاچ) تاختند و تا یک سال به آن دیار مسلط بودند تا با جنگ طراز، برای همیشه از مرزهای قلمرو عباسی عقب نشستند.[25]
در سال 133ه ق رومیان بر ارمنستان تاختند. این جنگها در سال 134 ه . ق نیز ادامه داشت اما بیشتر جنگها محدود بوده است.[26]
در پایان باید گفت، تبلیغ امامت تشیع نیز از سوی حضرت امام صادق علیه السّلام مورد غفلت نبوده است چنانچه امام صادق علیه السّلام کسی را به مناطق کوفه و خراسان در جهت این امر اعزام داشته بودند.[27] از سوی دیگر در این اوضاع بهم ریختة حاکمیت، فرصتی پیش آمد که تا نهضت علمی و فرهنگی پدر بزرگوارشان را ادامه داده، حوزه وسیع علمی در رشتههای مختلف علوم عقلی و نقلی به وجود آورده تا شالودة مکتب تشیّع را پی ریزی کنند.[28]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. ارشاد شیخ مفید ترجمه رسولی محلاتی.
2. سیره پیشوایان- مهدی پیشوایی.
3. حیات فکری سیاسی ائمه: رسول جعفریان.
4. امام جعفر صادق(ع) - عبدالحلیم جندی - ترجمه عباس جلالی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مفید، الارشاد، قم، مؤسسة آل البیت، چاپ اول، 1413، ج 2، ص 179.
[2] . مسعودی، التنبیه و الاشراف، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم، 1365، ص 303.
[3] . جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه علی جواهر کلام، تهران، امیرکبیر، چاپ ششم، 1369، ص 748.
[4] . نویری، شهاب الدّین احمد، نهایة الارب، ترجمه محمود مهدوی، تهران، امیرکبیر، 1364، ج 6، ص 394.
[5] . همان، ص 402.
[6] . جرجی زیدان، پیشین، ص 696.
[7] . نویری، شهاب الدّین، پیشین، ص 332.
[8] . همان، ص333 335.
[9] . همان، ص380 400.
[10] . مسعودی، پیشین، ص 308.
[11] . نویری، شهاب الدّین، پیشین، ص406.
[12] . مشکور، محمّدجواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ دوم، 1372، ص 214.
[13] . شهرستانی، ملل و نحل، ترجمه افضل الدّین اصفهانی، تهران، 1321، ص 137 140.
[14] . ابو محمد ابن اعثم، الفتوح، بیروت، دار الکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1986، ج 4، ص 348.
[15] . ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1967، ج 4، ص 370.
[16] . جرجی زیدان، پیشین، ص 752.
[17] . طبری، تاریخ الرسل و الملوک، مصر، دار المعارف، 1960م، ج7، صص443 457.
[18] . الیعقوبی، احمد، تاریخ الیعقوبی، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1892م، ج2، ص302.
[19] . طبری، پیشین، ص 495.
[20] . همان، ص 424.
[21] . جرجی زیدان، پیشین، ص 754.
[22] . طبری، پیشین، ص 446.
[23] . طقوش، محمّدسهیل، دولت عباسیان، ترجمه حجت الله جودکی، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1380، ص 65.
[24] . جرجی زیدان، پیشین، ص 840.
[25] . ابن اثیر، پیشین، ص 342.
[26] . همان، ص 341.
[27] . مجلسی، بحار الانوار، تهران، المکتبة الاسلامیه، چاپ دوم، 1395 ه . ق، ج 47، ص 72.
[28] . ر.ک: مفید، پیشین، صص 190 206.
- [سایر] دوران امامت امام باقر علیه السّلام چگونه بود؟ اوضاع سیاسی تحت چه شرایطی بود؟
- [سایر] دوران امامت امام باقر علیه السّلام چگونه بود؟ اوضاع سیاسی تحت چه شرایطی بود؟
- [سایر] اوضاع خلافت و منطقه جغرافیایی جهان اسلام در عصر امام رضا علیه السّلام چگونه بود؟
- [سایر] درباره ولادت، کودکی و نوجوانی امام صادق علیه السّلام تا دورة امامت آن حضرت توضیح دهید؟
- [سایر] امیرمؤمنان(علیه السلام) در دوره خلافت خلفای سه گانه و در طول دوره 25 ساله، چه خدماتی را به جهان اسلام ارائه نمودند؟
- [سایر] نقش علی عبدالرزاق در ترویج سکولاریزم در جهان اسلام چیست؟اندیشهی سیاسی او و امام خمینی (ره) چه تفاوتی دارد؟
- [سایر] سوال 1 . دلایل سیاسی و اجتماعی عدم پذیرش رهبری قیام (مخصوصا قیام خراسان) و عدم اقدام مستقیم به قیام از سوی امام صادق (ع) چه بوده است ؟ سوال 2 .نتایج و تاثیرات ترویج علوم اسلامی توسط امام صادق (ع) در دوره انتقال خلافت از امویان به عباسیان به چه کیفیتی بوده و دلیل سیاسی و اجتماعی ترویج علوم اسلامی چه بوده است ؟
- [سایر] اوضاع سیاسی و فرهنگی زمان امام موسی کاظم ع و حضرت معصومه س را بیان کنید؟
- [سایر] چند تا از کارهای سیاسی، اجتماعی و دینی امام صادق(ع) چیست؟
- [سایر] چرا در زمان امامت امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) معارف شیعه شکوفا گردید؟
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مبارزه با نفوذ اقتصادی و فکری و سیاسی بیگانگان، در بلاد اسلام، بر هر مسلمان واجب است و کمک کردن به آن حرام است.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر مسلمانان به امر امام ( علیه السّلام ) با کفار جنگ کنند و چیزهائی در جنگ بدست آورند به آنها غنیمت گفته می شود . و مخارجی را که برای غنیمت کرده اند ، مانند مخارج نگهداری و حمل و نقل آن و نیز مقداری را که امام ( علیه السّلام ) صلاح می داند به مصرفی برساند و چیزهائی که مخصوص به امام است ، باید از غنیمت کنار بگذارند و خمس بقیّة آن را بدهند . 7 زمینی که کافر ذمّی از مسلمان بخرد:
- [آیت الله سبحانی] اگر مسلمانان به امر امام(علیه السلام) با کفّار جنگ کنند و چیزهائی در جنگ به دست آورند. به آنها غنیمت گفته می شود و مخارجی را که برای غنیمت کرده اند، مانند مخارج نگهداری و حمل و نقل آن و نیز مقداری را که امام(علیه السلام)صلاح می داند به مصرفی برساند و چیزهائی که مخصوص به امام است، باید از غنیمت کنار بگذارند و خمس بقیه آن را بدهند 7 زمینی که کافر ذمّی از مسلمان بخرد
- [آیت الله شبیری زنجانی] أَشْهَدُ أَنَّ عَلیّاً وَلِیُّ اللَّه) جزء اذان و اقامه نیست؛ البته ولایت امیر المؤمنین و ائمه معصومین علیهمالسلام از ارکان ایمان است و اسلام بدون آن ظاهری بیش نیست و قالبی از معنی تهیست و خوب است که پس از (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، به قصد تیمن و تبرّک، شهادت به ولایت و امامت بلافصل حضرت امیر المؤمنین و سایر معصومین علیهمالسلام به گونهای که عرفاً از اجزاء اذان و اقامه به حساب نیاید؛ ذکر گردد.
- [آیت الله مظاهری] اگر به واسطه توسعه نفوذ سیاسی، اقتصادی و تجاری اجانب یا روابط سیاسی با آنها، خوف آن باشد که تسلّط بر بلاد مسلمین پیدا کنند بر مسلمانان واجب است نقشه آنان را به هم بزنند.
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.