اوضاع خلافت و منطقه جغرافیایی جهان اسلام در عصر امام رضا علیه السّلام چگونه بود؟
امام رضا علیه السّلام بعد از شهادت امام موسی کاظم علیه السّلام در زندان بغداد به سال 183 ه در سن 35 سالگی به امامت رسید و عهده‌دار رهبری امّت گردید. آنحضرت مدّت بیست سال امامت نموده،[1]که ده سال آن معاصر با خلافت هارون الرشید و پنج سال معاصر با محمّد امین و پنج سال آخر هم معاصر با خلافت عبدالله مأمون بوده است. امام(ع) تا شروع خلافت مأمون در مدینه حضور داشت، ولی بعد از به حکومت رسیدن مأمون، آن حضرت به خواست مأمون در رمضان سال 201 ه وارد مرو شد و بعد از حدود دو سال اقامت در ایران در سال 203 ه آخر ماه صفر در سنّ 55 سالگی به شهادت رسیدند.[2] قلمرو جهان اسلام در عصر امام رضا علیه السّلام که بخش عمدة آن تحت سیطرة خلافت عباسی اداره می شد و در زمان هارون بین فرزندان وی تقسیم گردید عبارت بود از: ماوراء النّهر و ترکستان تاآفریقا و قسمتی از هند و اروپا که تحت نظر قلمرو خلافت بود و لذا هارون آن را بین امین و مأمون بدین ترتیب تقسیم نمود: از حُلوان به طرف شرق تا ماوراء النهر و ترکستان و هند و خراسان بزرگ را به مأمون و بغداد و واسط و عراق عرب و شامات حجاز و مصر تا به اقصی مغرب به امین واگذار شد،[3] که قلمرو وسیعی از لحاظ جغرافیایی را در بر می گرفت. البته در این دوره قسمتی از شمال آفریقا مستقل شده و به طور جداگانه توسط حکومت اغالبه که در قیروان حکومت می‌کردند اداره می شد.[4] و بخشی از قلمرو اسلام نیز در مغرب الاقصی تحت سیطره ادریسیان شیعه مذهب بوده و اندلس هم زیر فرمان امویان آن خطّه قرار داشت. برای بررسی وضع خلافت عباسی در عصر امام رضا علیه السّلام باید این دوره را در بخش‌های مختلف به طور خلاصه بررسی و بیان نمود. 1. دورة هارون الرشید بین سال‌های 183 تا 193 ه ق: الف: اوضاع داخلی: در این دوره با وجود اینکه عصر هارون را در خلافت عباسی عصر طلایی آن می‌نامند ما شاهد وقایع و حوادثی در داخل قلمرو خلافت عباسی هستیم، قیام‌هایی که از جانب علویان در مخالفت با خلافت عباسی صورت می‌گرفت که خوف خلافت از این جریانات باعث حبس و شهادت امام موسی کاظم علیه السّلام و بعد از آن هم سرکوب قیام‌ها و قتل عام شیعیان و سخت‌گیری نسبت به آنها در تمام قلمرو اسلامی بوده است. و دیگر اینکه دراین دوره خوارج در گوشه‌ کنار قلمرو اسلامی، بالاخص در سیستان و خراسان علیه خلافت عباسی شورش‌هایی انجام می دادند.[5] که این شورش‌ها چندین سال طول کشید. و همچنین ناآرامی‌هایی در شرق و غرب خلافت اسلامی در جریان بوده که خلافت با آنها گریبانگیر بود. واقعة مهمّی که در این دوره به وقوع پیوست نحوة برخورد رشید با مشاوران خود یعنی آل برمک است، که بعد از چندین سال خدمت به خاندان عباسی مورد خشم واقع شده و غالباً کشته و یا زندانی شدند و اموالشان مصادره شد.[6] ب: اوضاع خارجی: در این دوره بین خلافت اسلامی با حکومت‌های هم‌جوار برخوردهایی وجود داشته که اغلب این برخوردها با امپراطوری روم بوده که غالباً در جنگ و صلح به نفع مسلمین برخوردها به خاتمه می‌رسید.[7] و همچنین در این دوره هست که هارون با شارلمان جهت ارتباط، سفرائی را ردّ و بدل می کند. هارون می‌خواست از این رابطه در جهت مقابله با امپراطوری روم شرقی استفاده کند[8] و همچنین مانع از تعرضات امویان اندلس به سر زمینهای خود گردد. در عصر هارون الرشید قلمرو اسلامی به نهایت درجة وسعت خود رسید و مرکز تجارت جهانی گردید. در عرصة علم هم تحوّلاتی صورت گرفته بود که در دورة مأمون این روند تکمیل شد. 2. دورة امین و مأمون: الف اوضاع داخلی: بعد از اینکه رشید در سال 193 در گذشت،[9]بر سر جانشینی او بین دو پسرش اختلاف افتاد که ریشه‌های آن را می‌توان در شکل ولایتعهدی، درگیری دو حزب ایرانی و عربی و در نهایت دخالت اطرافیان دانست که سرانجام به شکست و کشته شدن امین بعد از پنج سال خلافت و به پیروزی و روی کار آمدن مأمون و حزب ایرانی منجر شد.[10] در این دوره نیز با توجّه به اینکه در پی درگیری و جنگ خانگی عباسیان، بی‌ثباتی به وجود آمده بود در گوشه کنار سرزمین‌های اسلامی شورش‌ها و قیام‌هایی علیه خلافت صورت گرفت که عمده‌ترین آنها قیام‌های علویان و بالاخصّ حرکت ابوالسرایا بود که بخش اعظم عراق، حجاز و یمن را فرا گرفت و مشکلات فراوانی برای عباسیان به وجود ‌آورد.[11] غیر از شورش‌های علویان شورش‌هایی هم از جانب عباسیان در بغداد صورت می گرفت.[12] و در شرق و غرب خلافت اسلامی نیز حرکت‌هایی در جریان بود. لذا مأمون برای تسلّط بر اوضاع ناهموار که اغلب از جانب علویان احساس خطر می‌کرد و همچنین برای رسیدن به اهدافی که در نظر داشت، تصمیم گرفت امام رضا علیه السّلام را که در مدینه حضور داشت و در این مدت شاهد وقایع و حوادث زمان بوده و دره ی تربیت شاگردان، جهت شناساندن مکتب اهل بیت علیهم السّلام به جهان اسلام بود به مرو آورده و ولیعهد خود کند، که در ابتداء با عکس العمل امام علیه السّلام مواجه شده و در نهایت با تهدید، امام ولایتعهدی را به طور مشروط می‌پذیرند.[13] ب اوضاع خارجی: در این مدّت که بعد از هارون در داخل خلافت اسلامی حوادث و وقایعی در جریان بود غالباً مرزهای اسلامی با آرامش همراه بود. از لحاظ فرهنگی این دوره نیز شاهد رشد و شکوفایی علوم اسلامی و ترجمة کتب قدیمه از فرهنگ‌های قدیمی به زبان عربی جهت استفادة دانشمندان اسلامی هستیم که در تاریخ اسلام به نهضت علمی و نهضت ترجمه معروف است.[14] به طور کلّی می‌توان گفت که دورة امام رضا علیه السّلام خلافت عباسی در اوج قدرت سیاسی و همچنین آغاز رشد و توسعة علمی بوده که امام علیه السّلام نیز در جلسات و مناظرات علمی که در مرو صورت می‌گرفت شرکت می‌جست. ولی آنچه قابل ذکر است اینکه؛ در این دوره هم ما شاهد قیام‌ها و شورش‌هایی از جانب علویان و سایر مخالفین خلافت عباسی در نقاط مختلف قلمرو وسیع عباسی هستیم. که خلافت عباسی را به چالش می‌کشانید. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی. 2. تاریخ یعقوبی، ابن واضح یعقوبی. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . مفید، ارشاد، قم، مؤسسة آل البیت، چاپ اول، 1412، ج2، ص 247. [2] . همان، ص 247. [3] . طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، بیروت، مؤسسة اعلمی،‌بی‌تا، ج6، ص 476. [4] . طبری، همان، تحقیق: محمّد ابوالفضل ابراهیم، مصر، دار المعارف، چاپ اول، 1960، ج8، ص 314. [5] . طبری، همان، ص 256. [6] . ابن کثیر، البدایة والنهایة فی التاریخ، بیروت، دار المعارف، چاپ دوم، 1977 م، ج10، ص204. [7] . طقوش، محمّد سهیل، دولت عباسیان، ترجمة حجت الله جودکی، قم، پژوهشکدة حوزه و دانشگاه، چاپ اول، 1380، ص 105 تا 114. [8] . همان. [9] . طبری، پیشین، ص 342. [10] . میر خواند، روضة الصفا، تصحیح جمشید کیانفر، تهران، انتشارات اساطیر، چاپ اول، 1380، ج3، ص 2619. [11] . ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار الاحیاء لتراث العربی، چاپ اول، 1408، ج 4، ص 152. [12] . همان، ص 172. [13] . عاملی، جعفرمرتضی، حیاة سیاسی امام رضا علیه السّلام ، قم، انتشارات جامعة مدرسین، چاپ دوم، 1363، ص 524. [14] . طقوش، محمّدسهیل، پیشین، ص 138.
عنوان سوال:

اوضاع خلافت و منطقه جغرافیایی جهان اسلام در عصر امام رضا علیه السّلام چگونه بود؟


پاسخ:

امام رضا علیه السّلام بعد از شهادت امام موسی کاظم علیه السّلام در زندان بغداد به سال 183 ه در سن 35 سالگی به امامت رسید و عهده‌دار رهبری امّت گردید. آنحضرت مدّت بیست سال امامت نموده،[1]که ده سال آن معاصر با خلافت هارون الرشید و پنج سال معاصر با محمّد امین و پنج سال آخر هم معاصر با خلافت عبدالله مأمون بوده است. امام(ع) تا شروع خلافت مأمون در مدینه حضور داشت، ولی بعد از به حکومت رسیدن مأمون، آن حضرت به خواست مأمون در رمضان سال 201 ه وارد مرو شد و بعد از حدود دو سال اقامت در ایران در سال 203 ه آخر ماه صفر در سنّ 55 سالگی به شهادت رسیدند.[2]
قلمرو جهان اسلام در عصر امام رضا علیه السّلام که بخش عمدة آن تحت سیطرة خلافت عباسی اداره می شد و در زمان هارون بین فرزندان وی تقسیم گردید عبارت بود از: ماوراء النّهر و ترکستان تاآفریقا و قسمتی از هند و اروپا که تحت نظر قلمرو خلافت بود و لذا هارون آن را بین امین و مأمون بدین ترتیب تقسیم نمود: از حُلوان به طرف شرق تا ماوراء النهر و ترکستان و هند و خراسان بزرگ را به مأمون و بغداد و واسط و عراق عرب و شامات حجاز و مصر تا به اقصی مغرب به امین واگذار شد،[3] که قلمرو وسیعی از لحاظ جغرافیایی را در بر می گرفت. البته در این دوره قسمتی از شمال آفریقا مستقل شده و به طور جداگانه توسط حکومت اغالبه که در قیروان حکومت می‌کردند اداره می شد.[4] و بخشی از قلمرو اسلام نیز در مغرب الاقصی تحت سیطره ادریسیان شیعه مذهب بوده و اندلس هم زیر فرمان امویان آن خطّه قرار داشت.
برای بررسی وضع خلافت عباسی در عصر امام رضا علیه السّلام باید این دوره را در بخش‌های مختلف به طور خلاصه بررسی و بیان نمود.
1. دورة هارون الرشید بین سال‌های 183 تا 193 ه ق:
الف: اوضاع داخلی: در این دوره با وجود اینکه عصر هارون را در خلافت عباسی عصر طلایی آن می‌نامند ما شاهد وقایع و حوادثی در داخل قلمرو خلافت عباسی هستیم، قیام‌هایی که از جانب علویان در مخالفت با خلافت عباسی صورت می‌گرفت که خوف خلافت از این جریانات باعث حبس و شهادت امام موسی کاظم علیه السّلام و بعد از آن هم سرکوب قیام‌ها و قتل عام شیعیان و سخت‌گیری نسبت به آنها در تمام قلمرو اسلامی بوده است. و دیگر اینکه دراین دوره خوارج در گوشه‌ کنار قلمرو اسلامی، بالاخص در سیستان و خراسان علیه خلافت عباسی شورش‌هایی انجام می دادند.[5] که این شورش‌ها چندین سال طول کشید. و همچنین ناآرامی‌هایی در شرق و غرب خلافت اسلامی در جریان بوده که خلافت با آنها گریبانگیر بود. واقعة مهمّی که در این دوره به وقوع پیوست نحوة برخورد رشید با مشاوران خود یعنی آل برمک است، که بعد از چندین سال خدمت به خاندان عباسی مورد خشم واقع شده و غالباً کشته و یا زندانی شدند و اموالشان مصادره شد.[6]
ب: اوضاع خارجی: در این دوره بین خلافت اسلامی با حکومت‌های هم‌جوار برخوردهایی وجود داشته که اغلب این برخوردها با امپراطوری روم بوده که غالباً در جنگ و صلح به نفع مسلمین برخوردها به خاتمه می‌رسید.[7] و همچنین در این دوره هست که هارون با شارلمان جهت ارتباط، سفرائی را ردّ و بدل می کند. هارون می‌خواست از این رابطه در جهت مقابله با امپراطوری روم شرقی استفاده کند[8] و همچنین مانع از تعرضات امویان اندلس به سر زمینهای خود گردد.
در عصر هارون الرشید قلمرو اسلامی به نهایت درجة وسعت خود رسید و مرکز تجارت جهانی گردید. در عرصة علم هم تحوّلاتی صورت گرفته بود که در دورة مأمون این روند تکمیل شد.
2. دورة امین و مأمون:
الف اوضاع داخلی: بعد از اینکه رشید در سال 193 در گذشت،[9]بر سر جانشینی او بین دو پسرش اختلاف افتاد که ریشه‌های آن را می‌توان در شکل ولایتعهدی، درگیری دو حزب ایرانی و عربی و در نهایت دخالت اطرافیان دانست که سرانجام به شکست و کشته شدن امین بعد از پنج سال خلافت و به پیروزی و روی کار آمدن مأمون و حزب ایرانی منجر شد.[10]
در این دوره نیز با توجّه به اینکه در پی درگیری و جنگ خانگی عباسیان، بی‌ثباتی به وجود آمده بود در گوشه کنار سرزمین‌های اسلامی شورش‌ها و قیام‌هایی علیه خلافت صورت گرفت که عمده‌ترین آنها قیام‌های علویان و بالاخصّ حرکت ابوالسرایا بود که بخش اعظم عراق، حجاز و یمن را فرا گرفت و مشکلات فراوانی برای عباسیان به وجود ‌آورد.[11] غیر از شورش‌های علویان شورش‌هایی هم از جانب عباسیان در بغداد صورت می گرفت.[12] و در شرق و غرب خلافت اسلامی نیز حرکت‌هایی در جریان بود. لذا مأمون برای تسلّط بر اوضاع ناهموار که اغلب از جانب علویان احساس خطر می‌کرد و همچنین برای رسیدن به اهدافی که در نظر داشت، تصمیم گرفت امام رضا علیه السّلام را که در مدینه حضور داشت و در این مدت شاهد وقایع و حوادث زمان بوده و دره ی تربیت شاگردان، جهت شناساندن مکتب اهل بیت علیهم السّلام به جهان اسلام بود به مرو آورده و ولیعهد خود کند، که در ابتداء با عکس العمل امام علیه السّلام مواجه شده و در نهایت با تهدید، امام ولایتعهدی را به طور مشروط می‌پذیرند.[13]
ب اوضاع خارجی: در این مدّت که بعد از هارون در داخل خلافت اسلامی حوادث و وقایعی در جریان بود غالباً مرزهای اسلامی با آرامش همراه بود. از لحاظ فرهنگی این دوره نیز شاهد رشد و شکوفایی علوم اسلامی و ترجمة کتب قدیمه از فرهنگ‌های قدیمی به زبان عربی جهت استفادة دانشمندان اسلامی هستیم که در تاریخ اسلام به نهضت علمی و نهضت ترجمه معروف است.[14]
به طور کلّی می‌توان گفت که دورة امام رضا علیه السّلام خلافت عباسی در اوج قدرت سیاسی و همچنین آغاز رشد و توسعة علمی بوده که امام علیه السّلام نیز در جلسات و مناظرات علمی که در مرو صورت می‌گرفت شرکت می‌جست. ولی آنچه قابل ذکر است اینکه؛ در این دوره هم ما شاهد قیام‌ها و شورش‌هایی از جانب علویان و سایر مخالفین خلافت عباسی در نقاط مختلف قلمرو وسیع عباسی هستیم. که خلافت عباسی را به چالش می‌کشانید.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی.
2. تاریخ یعقوبی، ابن واضح یعقوبی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مفید، ارشاد، قم، مؤسسة آل البیت، چاپ اول، 1412، ج2، ص 247.
[2] . همان، ص 247.
[3] . طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، بیروت، مؤسسة اعلمی،‌بی‌تا، ج6، ص 476.
[4] . طبری، همان، تحقیق: محمّد ابوالفضل ابراهیم، مصر، دار المعارف، چاپ اول، 1960، ج8، ص 314.
[5] . طبری، همان، ص 256.
[6] . ابن کثیر، البدایة والنهایة فی التاریخ، بیروت، دار المعارف، چاپ دوم، 1977 م، ج10، ص204.
[7] . طقوش، محمّد سهیل، دولت عباسیان، ترجمة حجت الله جودکی، قم، پژوهشکدة حوزه و دانشگاه، چاپ اول، 1380، ص 105 تا 114.
[8] . همان.
[9] . طبری، پیشین، ص 342.
[10] . میر خواند، روضة الصفا، تصحیح جمشید کیانفر، تهران، انتشارات اساطیر، چاپ اول، 1380، ج3، ص 2619.
[11] . ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار الاحیاء لتراث العربی، چاپ اول، 1408، ج 4، ص 152.
[12] . همان، ص 172.
[13] . عاملی، جعفرمرتضی، حیاة سیاسی امام رضا علیه السّلام ، قم، انتشارات جامعة مدرسین، چاپ دوم، 1363، ص 524.
[14] . طقوش، محمّدسهیل، پیشین، ص 138.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین