قیام امام حسین(ع) از اواسط قرن سوم در ادبیات فارسی وارد شد. البته اوائل به صورت جدی نبود، بلکه در قالب تمثیل ها و استنادها اشاراتی به شهادت امام حسین(ع) و شهدای کربلا داشتند. یکی دو قرن بعد در حدود قرن پنج و شش هجری (سنایی) به طور خاص جزو شعرایی بود که به شهادت امام حسین(ع) اشاره مستقیم کرد. پس از قرن پنجم یعنی در زمان (ناصر خسرو) اشاراتی به عاشورا وامام حسین (ع) شده است اما به طور کامل و جزئی نگر از دوره تیموریان به بعد به این مسئله پرداخته شده، در دوره صفویه به خاطر مذهب رسمی تشیع و تغییر نظام حکومتی و گسترش تفکر شیعی در ایران، گرایش شاعران به عاشورا دیده و ثبت شده است.(1) (ابن حسام) از چهره هایی است که در باب پرداختن به موضوع عاشورا پیش از عهده صفویه شاخص است . او شاعری است که بیشتر آثارش مربوط به وقایع عاشورا است. پس از او شاعران فراوانی ظهور کردند تا جایی که در دوره قاجاریه و بعد از آن ها دفتر شعر در خصوص مسئله عاشورا تدوین شد. اینک به اجمال، مواردی را بیان می داریم: 1. ناصر خسرو: از شاعران قوی طبع و قصیده سرایان گرانقدر زبان فارسی است که در سال 481 درگذشت. او به حادثه کربلا اشاره کرده چنین می سراید: خون حسین آن بچشد در صبوح وین بخورد ز اشتر صالح کباب غرّّه مشو گرچه به آواز نرم عرضه کند بر تو عقاب و ثواب چون بخورد ساتگنی هفت و هشت با گلوش تاب ندارد رباب این شب دین است، نباشد شگفت نیم شبان بانگ و فغان کلاب گاه سحر بود، کنون سخت زود برزند از مشرق تیغ آفتاب تازه شود صورت دین راه جبین سهل شود شیعت حق را صعاب زیر رکاب و علم فاطمی نرم شود بیخردان را رقاب(2) 2. ابوالمجد مجدد بن آدم سنایی (م 535 ه): عارف واراستهای است که به باور همة پژوهندگان، عرفان را در ادب پارسی درآمیخت. درون مایة عرفانی شعر او و پیشرو بودنش در این زمینه، بر کسی پوشیده نیست. عارفان درویشی خود را به امام علی(ع) باز میبندند و دل در گرو او دارند و امام حسین(ع) فرزند آن امام یگانه است. از این رو سنایی نیز که دل در گرو دوستی اهل بیت(ع) دارد، به این رویداد (واقعة کربلا) پرداخته است.(3) سنایی معتقد است که راه دین، راهی سخت و طاقتفرساست و انسان به حکم آن که در عالَم ذر به (ألستُ بربّکم) (بلی) گفت، باید تن به سختیهای کرب و بلا بسپارد و چون حسین(ع) خون از گلوی او جاری گردد: خرمی چون باشد اندر راه دین کز بهر حق خون روان گشتست از حلق حسین در کربلا از برای یک بلا کاندر ازل گفتست جان تا ابد اندر دهد مرد بلی تن در بلا(4) سنایی باور دارد که حسین(ع) شهید یگانه است، همان گونه که مادرش بانوی یگانه بود: سراسر جمله عالم پُر زنانند زنی چون فاطمه خیر النساء کو؟ سراسر جمله عالم پر شهید است شهیدی چون حسین کربلا کو؟ سراسر جمله عالم پر امام است امامی چون علی موسی الرضا کو؟(5) 3. نورالدین عبدالرحمن جامی: یکی از شاعران و عارفان بلند مقام سدة نهم هجری است که در عرفان نظری، پایة بلند دارد. او حسین(ع) را الگوی عاشقان میداند و معتقد است هر عاشقی را فرض است که به دیدار مرقد او بشتابد، تا راه و رسم عاشقی را از وی بیاموزد: کردم زدیده پای سوی مشهد حسین هست این سفر به مذهب عشاق فرض عین خُدّام مرقدش به سرم گَر نهند پای حقا که بگذرد سرم از فرق فرقدین(6) 4. ابن حسام هروی (م 875 ه): از شاعران ایرانی است که درباره فضیلت پیامبر و خاندان وی اشعاری سروده است.(7) او دربارة امام حسین(ع) می گوید: دلم شکسته و مجروح و مبتلای حسین طواف کرد شبی گرد کربلای حسین طراز طره مشکین عنبر افشانش خضاب کرد به خون خصم بیوفای حسین قدر چو واقعة کربلا مشاهده کرد زچشم، چشمة خون راند بر قضای حسین نشسته بر سر خاکستر آفتاب مقیم کبود پوش به سوگ از پی عزای حسین جمال روشن خورشید را غبار گرفت که در غبار نهان شد مه لقای حسین سحاب قطره باران، حسین سر بخشید عطای ابر کجا و کجا عطای حسین خموش ابن حسان این سخن نه لایق توست ستایش تو کجا و کجا ثنای حسین کز آفتاب قیامت مرا پناهی ده به زیر سایه دامن کش لوای حسین(8) 5. محتشم کاشانی: یکی از این شعرا (محتشم کاشانی) است که همه با آثار او در خصوص عاشورا و امام حسین(ع) آشنا هستند. او یکی از مهم ترین و معروف ترین شعرای دوره صفوی بود که اشعاری در سوگواری اهل بیت سروده و در این سبک شهرت یافته است به طوری که می توان او را معروف ترین شاعر مرثیه¬گوی ایران دانست. مرثیه دوازده بندی او تا به امروز لطف خود را که ناشی از صفا و صداقت حقیقی سراینده اش است، حفظ کرده است: باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟ باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟ باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است ؟ این صبح تیره باز دمید از کجا ؟ کزو کار جهان و خلق جهان جمله درهم است گویا طلوع می کند از مغرب آفتاب کاشوب در تمامی ذرات عالم است گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست این رستخیز عام که نامش محرم است در بار گاه قدس که جای ملال نیست سر های قدسیان همه بر زانوی غم است جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند گویا عزای اشرف اولاد آدم است خورشید آسمان و زمین نور مشرقین پرورده کنار رسول خدا حسین (9) 6. صباحی بیگدلی صباحی بیگدلی شاعر سده دوازدهم و اوایل سده سیزدهم هجری و معاصر با پادشاهان زندیه بود که در سوگ و مرثیه امام حسین(ع) ترکیببندی به تقلید از کلیم کاشانی ساخته است . افتاد شام گه به کنار افق نگران خود چون سربریده از این طشت، واژگون گفتم محرم است و نمود از شفق هلال چون ناخنی که غم زده آلایدش زخون (10) 7. ملک الشعرای بهار ملک الشعرا محمدتقی بهار، شاعر دوره مشروطیت نیز در رثای سید الشهدا گفته است: ای فلک ، آل علی را از وطن آواره کردی ز آن سخن در کربلا شان بُردی و بیچاره کردی تاختی از وادی ایمن غزالان حرم را پس اسیر پنجه گرگانِ آدمخوار کردی جسم پاک شیر مردان را نمودی پاره پاره هم دل شیر خدا را زین مصیبت پاره کردی گوشوار عرش رحمن را بریدی سر ، پس آنگه دخترانش را زکین بی گوشوار و یاره کردی جبهة فرزند زهرا را ز سنگ کین شکستی تو مگر ای آسمان دل را ز سنگ خاره کردی تا کنی خورشید عصمت را به ابر کینه پنهان دشت را ز اعدای دین پر ثابت و سیاره کردی جورها کردی از اول در حق پاکان و لیکن در حق آل پیمبر جور را یک باره کردی کودکی دیدی صغیر اندر میان گا هواره چون نکردی شرم و زکین قصد آن گهواره کردی چاره می جستند در خاموشی آن طفل گریان خود تو در یک لحظه از پیکان تیرش چاره کردی سوختی از آتش کین خانة آل علی را و ایستادی بر سر آن آتش و نظّاره کردی خانمان آل زهرا رفت بر باد از جفایت آوخ از بیداد و داد از جور و فریاد از جفایت آسمانا جز به کین آل پیغمبر نگشتی تا نکُشتی آل زهرا را از این ره بر نگشتی چون فکندی آتش کین در حریم آل یاسین ز آه آتش بارشان چون شد که خاکستر نگشتی چون حسین بن علی با لشکر کین شد مقابل از چه پشتیبان آن سلطان بی لشکر نگشتی چون دچا ر موج غم شد کشتی آل محمد از چه رو ای زورق بیداد بی لنگر نگشتی (11) 8. محمدحسین شهریار سید محمدحسین شهریار شاعر بزرگ معاصر که شیفته و دلباخته اهل بیت و ائمه اطهار بود، بارها در رثای امام حسین(ع) و شهدای کربلا شعر سروده و به درد گریسته است. استاد شهریار غزلی دارد تحت عنوان (کاروان کربلا) که مطلع آن بدین گونه است: شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین روی دل با کاروان کربلا دارد حسین از حریم کعبة جدش باشگی شست دست مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین پیش رو راه دیار نیستی کافیش نیست اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب کس نمی داند عروسی یا عز ا دارد حسین رخت و دیباج حرم چون گل به تاراجش برند تا بجایی که کفن از بوریا دارد حسین بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب ورنه این بی حُرمتی ها کی روا دارد حسین سروران ، پروانگان شمع رُخسارش ولی چون سحر روشن که سراز تن جدا آرد حسین سر بقاچ زین نهاده ، راه پیمای ¬عراق می نماید خودکه عهدی با خدا دارد حسین او و فای عهد را با سر کند سودا ولی خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا باکدامین سرکند ، مشکل دو تا دارد حسین سیرت آل علی با سر نوشت کربلا ست هر زمان ازما ، یکی صورت نما دارد حسین آب خود با دشمنان تشنه قسمت میکند عزّت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین دشمن هم آب میبندد به روی اهل بیت داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین بعد از اینش صحنهها و پردهها اشکست و خون دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین ساز عشق است و بدل هر زخم پیکان زخمهای گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار کاندرین گوشه عزایی بی ریا دارد حسین(12) تاثیر نهضت امام حسین(ع) بر ادب فارسی فراوان است که خوانندگان می توانند به این منابع مراجعه نمایند: * پیشینه مرثیه سرایی عاشورا در ادبیات فارسی، مجله بصائر، سال سوم، شماره 24. * جایگاه شعر در تبیین فرهنگ عاشورا، نشریه ره توشه راهیان نور، ویژه محرم الحرام، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، 1375. * مرثیه پردازی در ادبیات فارسی، نشریه سروش، نشر صدا و سیما، 1360، ش 132. * نگاهی به انقلاب کربلا در ادب فارسی، منصور یارویسی، نشریه اطلاعات 22/1/81. -------------------------------------------------------------------------------------------------------------- پینوشتها: 1. حماسه حسینی در ادبیات فارسی، گفتگو با عبدالجبار کاکایی، نشریه خراسان، 27/12/80. 2. دیوان ناصرخسرو، ص 141. 3. مجموعه مقالات امام حسین(ع)، ج 10، ص 139. 4. همان، ص 149. 5. همان، ص 143. 6. دیوان جامی، ص 78. 7. مصاحب، دائرةالمعارف فارسی، ج 1، ص 18. 8. مجموعه مقالات همایش امام حسین(ع)، ج 12، ص 62. 9. چند مرثیه از شاعران پارسی گو، دکتر ابوالقاسم رادفر، انتشارات امیرکبیر، چاپ اول 1365، ص 57. 10. همان، ص 69، 70 و 71. 11. همان، ص 116، 117. 12. دیوان اشعار شهریار، انتشارات زرین و نگاه، چاپ هفتم، 1371، ج 1، ص 98.
قیام امام حسین(ع) از اواسط قرن سوم در ادبیات فارسی وارد شد. البته اوائل به صورت جدی نبود، بلکه در قالب تمثیل ها و استنادها اشاراتی به شهادت امام حسین(ع) و شهدای کربلا داشتند. یکی دو قرن بعد در حدود قرن پنج و شش هجری (سنایی) به طور خاص جزو شعرایی بود که به شهادت امام حسین(ع) اشاره مستقیم کرد. پس از قرن پنجم یعنی در زمان (ناصر خسرو) اشاراتی به عاشورا وامام حسین (ع) شده است اما به طور کامل و جزئی نگر از دوره تیموریان به بعد به این مسئله پرداخته شده، در دوره صفویه به خاطر مذهب رسمی تشیع و تغییر نظام حکومتی و گسترش تفکر شیعی در ایران، گرایش شاعران به عاشورا دیده و ثبت شده است.(1)
(ابن حسام) از چهره هایی است که در باب پرداختن به موضوع عاشورا پیش از عهده صفویه شاخص است . او شاعری است که بیشتر آثارش مربوط به وقایع عاشورا است. پس از او شاعران فراوانی ظهور کردند تا جایی که در دوره قاجاریه و بعد از آن ها دفتر شعر در خصوص مسئله عاشورا تدوین شد.
اینک به اجمال، مواردی را بیان می داریم:
1. ناصر خسرو:
از شاعران قوی طبع و قصیده سرایان گرانقدر زبان فارسی است که در سال 481 درگذشت. او به حادثه کربلا اشاره کرده چنین می سراید:
خون حسین آن بچشد در صبوح
وین بخورد ز اشتر صالح کباب
غرّّه مشو گرچه به آواز نرم
عرضه کند بر تو عقاب و ثواب
چون بخورد ساتگنی هفت و هشت
با گلوش تاب ندارد رباب
این شب دین است، نباشد شگفت
نیم شبان بانگ و فغان کلاب
گاه سحر بود، کنون سخت زود
برزند از مشرق تیغ آفتاب
تازه شود صورت دین راه جبین
سهل شود شیعت حق را صعاب
زیر رکاب و علم فاطمی
نرم شود بیخردان را رقاب(2)
2. ابوالمجد مجدد بن آدم سنایی (م 535 ه):
عارف واراستهای است که به باور همة پژوهندگان، عرفان را در ادب پارسی درآمیخت. درون مایة عرفانی شعر او و پیشرو بودنش در این زمینه، بر کسی پوشیده نیست. عارفان درویشی خود را به امام علی(ع) باز میبندند و دل در گرو او دارند و امام حسین(ع) فرزند آن امام یگانه است. از این رو سنایی نیز که دل در گرو دوستی اهل بیت(ع) دارد، به این رویداد (واقعة کربلا) پرداخته است.(3)
سنایی معتقد است که راه دین، راهی سخت و طاقتفرساست و انسان به حکم آن که در عالَم ذر به (ألستُ بربّکم) (بلی) گفت، باید تن به سختیهای کرب و بلا بسپارد و چون حسین(ع) خون از گلوی او جاری گردد:
خرمی چون باشد اندر راه دین کز بهر حق
خون روان گشتست از حلق حسین در کربلا
از برای یک بلا کاندر ازل گفتست جان
تا ابد اندر دهد مرد بلی تن در بلا(4)
سنایی باور دارد که حسین(ع) شهید یگانه است، همان گونه که مادرش بانوی یگانه بود:
سراسر جمله عالم پُر زنانند
زنی چون فاطمه خیر النساء کو؟
سراسر جمله عالم پر شهید است
شهیدی چون حسین کربلا کو؟
سراسر جمله عالم پر امام است
امامی چون علی موسی الرضا کو؟(5)
3. نورالدین عبدالرحمن جامی:
یکی از شاعران و عارفان بلند مقام سدة نهم هجری است که در عرفان نظری، پایة بلند دارد. او حسین(ع) را الگوی عاشقان میداند و معتقد است هر عاشقی را فرض است که به دیدار مرقد او بشتابد، تا راه و رسم عاشقی را از وی بیاموزد:
کردم زدیده پای سوی مشهد حسین
هست این سفر به مذهب عشاق فرض عین
خُدّام مرقدش به سرم گَر نهند پای
حقا که بگذرد سرم از فرق فرقدین(6)
4. ابن حسام هروی (م 875 ه):
از شاعران ایرانی است که درباره فضیلت پیامبر و خاندان وی اشعاری سروده است.(7) او دربارة امام حسین(ع) می گوید:
دلم شکسته و مجروح و مبتلای حسین
طواف کرد شبی گرد کربلای حسین
طراز طره مشکین عنبر افشانش
خضاب کرد به خون خصم بیوفای حسین
قدر چو واقعة کربلا مشاهده کرد
زچشم، چشمة خون راند بر قضای حسین
نشسته بر سر خاکستر آفتاب مقیم
کبود پوش به سوگ از پی عزای حسین
جمال روشن خورشید را غبار گرفت
که در غبار نهان شد مه لقای حسین
سحاب قطره باران، حسین سر بخشید
عطای ابر کجا و کجا عطای حسین
خموش ابن حسان این سخن نه لایق توست
ستایش تو کجا و کجا ثنای حسین
کز آفتاب قیامت مرا پناهی ده
به زیر سایه دامن کش لوای حسین(8)
5. محتشم کاشانی:
یکی از این شعرا (محتشم کاشانی) است که همه با آثار او در خصوص عاشورا و امام حسین(ع) آشنا هستند. او یکی از مهم ترین و معروف ترین شعرای دوره صفوی بود که اشعاری در سوگواری اهل بیت سروده و در این سبک شهرت یافته است به طوری که می توان او را معروف ترین شاعر مرثیه¬گوی ایران دانست. مرثیه دوازده بندی او تا به امروز لطف خود را که ناشی از صفا و صداقت حقیقی سراینده اش است، حفظ کرده است:
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است ؟
این صبح تیره باز دمید از کجا ؟ کزو
کار جهان و خلق جهان جمله درهم است
گویا طلوع می کند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است
در بار گاه قدس که جای ملال نیست
سر های قدسیان همه بر زانوی غم است
جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
خورشید آسمان و زمین نور مشرقین
پرورده کنار رسول خدا حسین (9)
6. صباحی بیگدلی
صباحی بیگدلی شاعر سده دوازدهم و اوایل سده سیزدهم هجری و معاصر با پادشاهان زندیه بود که در سوگ و مرثیه امام حسین(ع) ترکیببندی به تقلید از کلیم کاشانی ساخته است .
افتاد شام گه به کنار افق نگران
خود چون سربریده از این طشت، واژگون
گفتم محرم است و نمود از شفق هلال
چون ناخنی که غم زده آلایدش زخون (10)
7. ملک الشعرای بهار
ملک الشعرا محمدتقی بهار، شاعر دوره مشروطیت نیز در رثای سید الشهدا گفته است:
ای فلک ، آل علی را از وطن آواره کردی
ز آن سخن در کربلا شان بُردی و بیچاره کردی
تاختی از وادی ایمن غزالان حرم را
پس اسیر پنجه گرگانِ آدمخوار کردی
جسم پاک شیر مردان را نمودی پاره پاره
هم دل شیر خدا را زین مصیبت پاره کردی
گوشوار عرش رحمن را بریدی سر ، پس آنگه
دخترانش را زکین بی گوشوار و یاره کردی
جبهة فرزند زهرا را ز سنگ کین شکستی
تو مگر ای آسمان دل را ز سنگ خاره کردی
تا کنی خورشید عصمت را به ابر کینه پنهان
دشت را ز اعدای دین پر ثابت و سیاره کردی
جورها کردی از اول در حق پاکان و لیکن
در حق آل پیمبر جور را یک باره کردی
کودکی دیدی صغیر اندر میان گا هواره
چون نکردی شرم و زکین قصد آن گهواره کردی
چاره می جستند در خاموشی آن طفل گریان
خود تو در یک لحظه از پیکان تیرش چاره کردی
سوختی از آتش کین خانة آل علی را
و ایستادی بر سر آن آتش و نظّاره کردی
خانمان آل زهرا رفت بر باد از جفایت
آوخ از بیداد و داد از جور و فریاد از جفایت
آسمانا جز به کین آل پیغمبر نگشتی
تا نکُشتی آل زهرا را از این ره بر نگشتی
چون فکندی آتش کین در حریم آل یاسین
ز آه آتش بارشان چون شد که خاکستر نگشتی
چون حسین بن علی با لشکر کین شد مقابل
از چه پشتیبان آن سلطان بی لشکر نگشتی
چون دچا ر موج غم شد کشتی آل محمد
از چه رو ای زورق بیداد بی لنگر نگشتی (11)
8. محمدحسین شهریار
سید محمدحسین شهریار شاعر بزرگ معاصر که شیفته و دلباخته اهل بیت و ائمه اطهار بود، بارها در رثای امام حسین(ع) و شهدای کربلا شعر سروده و به درد گریسته است. استاد شهریار غزلی دارد تحت عنوان (کاروان کربلا) که مطلع آن بدین گونه است:
شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین
روی دل با کاروان کربلا دارد حسین
از حریم کعبة جدش باشگی شست دست
مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین
می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم
بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین
پیش رو راه دیار نیستی کافیش نیست
اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین
بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب
کس نمی داند عروسی یا عز ا دارد حسین
رخت و دیباج حرم چون گل به تاراجش
برند تا بجایی که کفن از بوریا دارد حسین
بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب
ورنه این بی حُرمتی ها کی روا دارد حسین
سروران ، پروانگان شمع رُخسارش ولی
چون سحر روشن که سراز تن جدا آرد حسین
سر بقاچ زین نهاده ، راه پیمای ¬عراق
می نماید خودکه عهدی با خدا دارد حسین
او و فای عهد را با سر کند سودا ولی
خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین
دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا
باکدامین سرکند ، مشکل دو تا دارد حسین
سیرت آل علی با سر نوشت کربلا ست
هر زمان ازما ، یکی صورت نما دارد حسین
آب خود با دشمنان تشنه قسمت میکند
عزّت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین
دشمن هم آب میبندد به روی اهل بیت
داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین
بعد از اینش صحنهها و پردهها اشکست و خون
دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین
ساز عشق است و بدل هر زخم پیکان زخمهای
گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین
دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز
با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین
شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا
جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین
اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار
کاندرین گوشه عزایی بی ریا دارد حسین(12)
تاثیر نهضت امام حسین(ع) بر ادب فارسی فراوان است که خوانندگان می توانند به این منابع مراجعه نمایند:
* پیشینه مرثیه سرایی عاشورا در ادبیات فارسی، مجله بصائر، سال سوم، شماره 24.
* جایگاه شعر در تبیین فرهنگ عاشورا، نشریه ره توشه راهیان نور، ویژه محرم الحرام، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، 1375.
* مرثیه پردازی در ادبیات فارسی، نشریه سروش، نشر صدا و سیما، 1360، ش 132.
* نگاهی به انقلاب کربلا در ادب فارسی، منصور یارویسی، نشریه اطلاعات 22/1/81.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پینوشتها:
1. حماسه حسینی در ادبیات فارسی، گفتگو با عبدالجبار کاکایی، نشریه خراسان، 27/12/80.
2. دیوان ناصرخسرو، ص 141.
3. مجموعه مقالات امام حسین(ع)، ج 10، ص 139.
4. همان، ص 149.
5. همان، ص 143.
6. دیوان جامی، ص 78.
7. مصاحب، دائرةالمعارف فارسی، ج 1، ص 18.
8. مجموعه مقالات همایش امام حسین(ع)، ج 12، ص 62.
9. چند مرثیه از شاعران پارسی گو، دکتر ابوالقاسم رادفر، انتشارات امیرکبیر، چاپ اول 1365، ص 57.
10. همان، ص 69، 70 و 71.
11. همان، ص 116، 117.
12. دیوان اشعار شهریار، انتشارات زرین و نگاه، چاپ هفتم، 1371، ج 1، ص 98.
- [سایر] لطفاً درباره تأثیر شخصیت و نهضت امام حسین(علیه السلام) در ادبیات فارسی به طور مشروح توضیح دهید.
- [سایر] یاد امام حسین(ع) چه تاثیری در یاد خداوند دارد؟
- [سایر] تاثیر عاشورا و نهضت امام حسین (ع) بر انقلاب و فرهنگ سیاسی ایران معاصر چه بوده است؟
- [سایر] تاثیر عاشورا و نهضت امام حسین (ع) بر انقلاب و فرهنگ سیاسی ایران معاصر چه بوده است؟
- [سایر] سخن پیامبران، امام علی، امام حسن و امام سجاد(ع) در مورد مظلومیت و شهادت امام حسین(ع) و یارانشان در روز عاشورا چه بود؟ عربی و فارسی آنرا میخواستم.
- [سایر] چگونه نهضت الهی امام حسین علیه السلام در عصر ظهور به ثمر میرسد؟
- [سایر] زنده نگه داشتن یاد و خاطره مردان بزرگ (همانند امام حسین(ع)) چه تاثیری در اجتماع دارد؟
- [سایر] درباره نهضت بزرگ علمی امام باقر (ع) توضیح فرمایید؟
- [سایر] نهضت عظیم علوی امام صادق(ع) را توضیح دهید؟
- [سایر] چرا امام صادق (ع) به نهضت علمی روی آوردند؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز در حرم امامان (ع) مستحب بلکه بهتر از مسجد است و مروی است که نماز حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در صیغه طلاق مبارات نیز مثل خلع باید اول زن مهریه خودش را به شوهر ببخشد تا شوهر او را طلاق دهد و حتی می تواند به فارسی بگوید: (مهریه خودم را به تو بخشیدم تا مرا طلاق دهی). اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رها است و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَهْرِها) (بِمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] خوردن خاک و گِل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیّدالشهداء امام حسین(علیه السلام) که از قبر شریف اخذ شود (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن خاک و گل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیدالشهداء امام حسین(علیه السلام) (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) مشرف شود، اگر به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و هرگاه به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او نیست.