رنگ سیاه از جهات گوناگون، آثار و خواص مختلف دارد و به اعتبار هر یک از این خواص، در مورد یا مواردی خاص، فرد یا گروهی مخصوص برای منظور ویژه خویش از آن بهره می‌گیرند. رنگ سیاه از جهتی رنگ پوشش است یعنی، رنگ تیره سبب استتار و اختفا می‌گردد و گاه برای چنین امری به کار گرفته می‌شود.(1) رنگ سیاه از جهت دیگر، رنگ هیبت و تشخص است و ازاین‌رو، لباس رسمی شخصیت‌ها نوعاً سیاه یا سرمه‌ای سیر است، و در نقل‌های تاریخی موارد فراوانی را می‌توان یافت که برای نشان دادن هیبت و تشخص فرد، گروه، حکومت یا مسأله‌ای از این رنگ استفاده می‌شده است.(2) یکی دیگر از خواص و آثار رنگ سیاه، آن است که این رنگ به صورت طبیعی، رنگی حزن‌آور و دلگیر و مناسب عزا و ماتم است. از همین رو، بسیاری از مردم جهان، از این رنگ به عنوان اظهار غم و اندوه از مرگ دوستان و عزیزان خود سود می‌جویند. امّا باید توجه داشت که انتخاب رنگ سیاه در ایام سوگواری- علاوه بر نکته فوق- علتی منطقی- عاطفی نیز دارد و آن عبارت است از این حقیقت که کسی که در ماتم عزیزان خویش، جامه سیاه می‌پوشد و در و دیوار را سیاهپوش می‌کند، با این عمل می‌خواهد بگوید و بفهماند که: (تو، مایه روشنی چشم من و در حکم فروغ دیدگان من بودی و دفن پیکر تو در دل خاک بسان افول ماه و خورشید در چاه مغرب، سینه حیات و زندگی را در چشمم تیره و تار ساخته و زمین و زمان را در سیاهی و ظلمت فرو برده است). چنان که حضرت زهرا (س) در روز هشتم رحلت حضرت رسول (ص) بر سر قبر آن حضرت رفت و فریاد برآورد: (یا ابتاه انقطعت بک الدنیا بانوارها و زوت زهرتها و کانت ببهجتک زاهرة فقد اسود نهارها، فصار یحکی حنادسها رطبها و یابسها و الأسی لازمنا)(3) (ای پدر تو رفتی و با رفتن تو، دنیا روشنی‌های خویش را از ما برگرفت و نعمت و خوشی‌اش را از ما دریغ کرد. جهان، به حسن و جمال تو، روشن و درخشان بود [ولی اکنون با رفتن تو] روز روشن آن سیاه گشته و تر و خشکش حکایت از شب‌های بس تاریک دارد و حزن و اندوه، همواره، ملازم ما است). بی مهر رخت، روز مرا نور نمانده است و ز عمر، مرا جز شب دیجور نمانده است‌ بنابراین، سیاه‌پوشی، به دلیل رمز و رازی که در این رنگ نهفته است به عنوان یک رسم طبیعی و سنت منطقی نشان حزن و اندوه دارد و پیروان اهل‌بیت (ع) در ایام عزاداری، لباس سیاه بر تن می‌کنند زیرا لباس سیاه، نشانه عشق و دوستی به ساحت آنان، اعلام جانبداری از سرور آزادگان، در جبهه ستیز حق و باطل و اظهار تیره شدن آفاق حیات معنوی است.(4) لباس مشکین در عزاداری امامان نور (ع)- خصوصاً سالار شهیدان- جسمی تیره، ولی جانی روشن دارد. در ظاهر سیاه است ولی در باطن سپید و چه خوش گفته است شیخ محمود شبستری در گلشن راز: سیاهی گر بدانی نور ذات است به تاریکی درون، آب حیات است‌ چه می‌گویم، که هست این نکته باریک شب روشن میان روز تاریک‌ پی نوشت : (1) نگاه کنید به: یادداشت‌هایی در زمینه فرهنگ و تاریخ، صص 272- 372. (2) ابن اثیر یکی از مورخان برجسته می‌نویسد: ابومسلم خراسانی روزی خطبه خواند. مردی برخاست و پرسید: این علامت سیاه که بر تو می‌بینم، چیست؟ گفت: ابوزبیر از جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده است که گفت: پیغمبر) ص (هنگام فتح مکه عمامه سیاهی بر سر داشت و این لباس هیبت و لباس دولت است.) ترجمه الکامل، ج 9، ص 411). (3) بحارالانوار، ج 43، صص 471- 081. (4) نگا: سیاهپوشی در سوگ ائمه نور، صص 13- 35.
رنگ سیاه از جهات گوناگون، آثار و خواص مختلف دارد و به اعتبار هر یک از این خواص، در مورد یا مواردی خاص، فرد یا گروهی مخصوص برای منظور ویژه خویش از آن بهره میگیرند. رنگ سیاه از جهتی رنگ پوشش است یعنی، رنگ تیره سبب استتار و اختفا میگردد و گاه برای چنین امری به کار گرفته میشود.(1)
رنگ سیاه از جهت دیگر، رنگ هیبت و تشخص است و ازاینرو، لباس رسمی شخصیتها نوعاً سیاه یا سرمهای سیر است، و در نقلهای تاریخی موارد فراوانی را میتوان یافت که برای نشان دادن هیبت و تشخص فرد، گروه، حکومت یا مسألهای از این رنگ استفاده میشده است.(2)
یکی دیگر از خواص و آثار رنگ سیاه، آن است که این رنگ به صورت طبیعی، رنگی حزنآور و دلگیر و مناسب عزا و ماتم است. از همین رو، بسیاری از مردم جهان، از این رنگ به عنوان اظهار غم و اندوه از مرگ دوستان و عزیزان خود سود میجویند.
امّا باید توجه داشت که انتخاب رنگ سیاه در ایام سوگواری- علاوه بر نکته فوق- علتی منطقی- عاطفی نیز دارد و آن عبارت است از این حقیقت که کسی که در ماتم عزیزان خویش، جامه سیاه میپوشد و در و دیوار را سیاهپوش میکند، با این عمل میخواهد بگوید و بفهماند که: (تو، مایه روشنی چشم من و در حکم فروغ دیدگان من بودی و دفن پیکر تو در دل خاک بسان افول ماه و خورشید در چاه مغرب، سینه حیات و زندگی را در چشمم تیره و تار ساخته و زمین و زمان را در سیاهی و ظلمت فرو برده است).
چنان که حضرت زهرا (س) در روز هشتم رحلت حضرت رسول (ص) بر سر قبر آن حضرت رفت و فریاد برآورد: (یا ابتاه انقطعت بک الدنیا بانوارها و زوت زهرتها و کانت ببهجتک زاهرة فقد اسود نهارها، فصار یحکی حنادسها رطبها و یابسها و الأسی لازمنا)(3) (ای پدر تو رفتی و با رفتن تو، دنیا روشنیهای خویش را از ما برگرفت و نعمت و خوشیاش را از ما دریغ کرد. جهان، به حسن و جمال تو، روشن و درخشان بود [ولی اکنون با رفتن تو] روز روشن آن سیاه گشته و تر و خشکش حکایت از شبهای بس تاریک دارد و حزن و اندوه، همواره، ملازم ما است).
بی مهر رخت، روز مرا نور نمانده است و ز عمر، مرا جز شب دیجور نمانده است
بنابراین، سیاهپوشی، به دلیل رمز و رازی که در این رنگ نهفته است به عنوان یک رسم طبیعی و سنت منطقی نشان حزن و اندوه دارد و پیروان اهلبیت (ع) در ایام عزاداری، لباس سیاه بر تن میکنند زیرا لباس سیاه، نشانه عشق و دوستی به ساحت آنان، اعلام جانبداری از سرور آزادگان، در جبهه ستیز حق و باطل و اظهار تیره شدن آفاق حیات معنوی است.(4)
لباس مشکین در عزاداری امامان نور (ع)- خصوصاً سالار شهیدان- جسمی تیره، ولی جانی روشن دارد. در ظاهر سیاه است ولی در باطن سپید و چه خوش گفته است شیخ محمود شبستری در گلشن راز:
سیاهی گر بدانی نور ذات است
به تاریکی درون، آب حیات است
چه میگویم، که هست این نکته باریک
شب روشن میان روز تاریک
پی نوشت :
(1) نگاه کنید به: یادداشتهایی در زمینه فرهنگ و تاریخ، صص 272- 372.
(2) ابن اثیر یکی از مورخان برجسته مینویسد: ابومسلم خراسانی روزی خطبه خواند. مردی برخاست و پرسید: این علامت سیاه که بر تو میبینم، چیست؟ گفت: ابوزبیر از جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده است که گفت: پیغمبر) ص (هنگام فتح مکه عمامه سیاهی بر سر داشت و این لباس هیبت و لباس دولت است.) ترجمه الکامل، ج 9، ص 411).
(3) بحارالانوار، ج 43، صص 471- 081.
(4) نگا: سیاهپوشی در سوگ ائمه نور، صص 13- 35.
- [سایر] اهمیت و فلسفه عزاداری امام حسین(ع) چیست؟
- [سایر] فلسفه عزاداری امام حسین علیه السّلام چیست؟
- [سایر] اهمیت و فلسفۀ عزاداری امام حسین (ع) چیست؟
- [سایر] دلیل اینکه بعد از 1400سال عزاداری میکنیم چیست؟ کدام یک از ادیان به این کار می پردازند؟ در کل، فلسفه عزاداری چیست ؟
- [سایر] آیا حُسن ذاتی گریه را میتوان فلسفه تأکید بر گریه و عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) دانست؟
- [سایر] آیا می توان تجلیل از مجاهدتهای امام حسین (علیه السلام) و تعظیم شعائر را، فلسفه عزاداری دانست؟
- [سایر] لطفا یک سیر مطالعاتی برای مطالعه مباحث زیر ارائه دهید: کلام اسلامی- فلسفه اسلامی عرفان اسلامی -فقه اسلامی -فلسفه غرب.
- [آیت الله خامنه ای] در بعضی از مساجد در ایام عزاداری از عَلَم های(2) متعددی استفاده می شود که دارای تزئینات زیاد و گرانبهایی است و گاهی موجب سؤال متدینین از اصل فلسفه آنها می گردد و در برنامه های تبلیغی خلل ایجاد می کند و حتّی با اهداف مقدس مسجد تعارض دارد، حکم شرعی در این رابطه چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا سرمه کشیدن و حنا بستن در ایام عزاداری نیز مانند غیر عزاداری همچنان مستحب است یا ترک آن در این گونه ایام بهتر می باشد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در ایام سوگواری اباعبدالله الحسین (علیه السلام) نماز مقدم است یا عزاداری؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] زنانی که عادت وقتیه و عددیه دارند همین که در ایام عادت خون ببینند حائض می شوند و تا پایان ایام عادت، احکام حائض را دارند، خواه نشانه های خون حیض در آن بوده باشد، یا نه.
- [آیت الله سیستانی] زنی که عادت عددیه دارد اگر خون از عدد روزهای عادت او بیشتر شود هر چند از ده روز تجاوز نکند بنابر احتیاط واجب در روزهای بعد از عدد عادت محرمات نفساء را ترک و واجبات مستحاضه را انجام دهد ، و اگر بیش از یک بار خون ببیند و بین آنها پاکی باشد به عدد ایام عادت خون را نفاس قرار دهد و احتیاطاً در ایام پاکی وسط و ایام خون زائد بر عادت ، محرمات نفساء را ترک و واجبات را انجام دهد .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر برای مراسم عزاداری و روضه خوانی و سوگواری یا جشنهای مذهبی و مانند آن مسجد را چادر بزنند و سیاهی بکوبند و اسباب چای و غذا در مسجد ببرند در صورتی که این کارها به مسجد ضرر نرساند و مانع نماز خواندن نشود اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] دیدن آلودگی قبل از ایّام عادت در صورتی که رحم پاک باشد و نشانه حیض را نداشته باشد، استحاضه است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر برای مخارج عزاداری خود وصیّت نکرده باشد، نمیتوان از سهم ورثه صغیر بابت مخارج چیزی برداشت، ولی ورثه بالغ او میتوانند از سهم خودشان بپردازند.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کسی بمیرد، ورثه بالغ او میتوانند از سهم خودشان خرج عزاداری میّت نمایند ولی از سهم صغیر نمیشود چیزی برداشت.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر کسی بمیرد، ورثه بالغ او می توانند از سهم خودشان خرج عزاداری میت نمایند، ولی از سهم صغیر نمی شود چیزی برداشت.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر کسی بمیرد؛ ورثه بالغ او می توانند از سهم خودشان خرج عزاداری میت نمایند؛ ولی از سهم صغیر نمی شود چیزی برداشت.
- [آیت الله بروجردی] اگر کسی بمیرد، ورثهی بالغ او میتوانند از سهم خودشان خرج عزاداری میت نمایند، ولی از سهم صغیر نمیشود چیزی برداشت.
- [آیت الله خوئی] اگ- ر ک- سی بمیرد، ورث بالغ او میتوانند از سهم خودشان خرج عزاداری میت نمایند، ولی از سهم صغیر نمیشود چیزی برداشت.