حرکت امام حسین(علیه السلام) به سوی کربلا برای حکومت بود یا برای شهادت؟
قیام امام حسین برای اصلاح در میان امت اسلام بود و برای آن بزرگوار مهم نبود که چه نتیجه ای می گیرد. اگر پیروز می شد و حکومت را اسلامی می کرد خوب بود و اگر با شهادت خویش و یاران خود و اسارت خاندان خود چهره باطل و حاکمان غاصب را بیش از پیش رسوا می سازد حرکت ایشان سزاوار بود. پس قیام حضرت نه برای حکومت و نه برای شهادت بلکه برای اجرای عدالت در راستای عبودیت خدا و آزادی از غیر خدا در جامعه بود. به عبارت دیگر آن چه برای امام حسین (ع) اصل اساسی بود امر به معروف و نهی از منکر بود اما در این باره نخست باید معروف و منکر را خوب باز شناسیم و اساسا معروف و منکری را که حضرت خود را ملزم و مکلف به امر به آن و نهی از آن می داند چیست؟ نوع معروف ترک شده و نوع منکر انجام شده تعیین کنندة امر و نهی واجب و یا مستحب است که انسان مکلف به انجام و ادای آن است. این که امام حسین (ع) انگیزة خویش را در قیام، انجام این تکلیف مهم و بزرگ معرفی و اعلان می کند دلیل بر اهمیت آن است. امام در وصیت نامه و سخنرانی خویش فرمودند: (أرید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و ابی علی بن ابی طالب می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و طبق سیره و روش جدم و پدرم علی بن ابی طالب رفتار کنم) و نیز فرمودند: (اللهم انک تعلم انه ما کان منا تنافسا فی سلطان و لا التماسا من فضول الحطام و لکن لنرد المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی بلادک قیام ما به خاطر دنیا نبود بلکه هدف ما این بود که نشانه های دینت را به جای خود برگردانیم و سرزمین تو را اصلاح کنیم((1) فرمایشات دیگری از حضرت وجود دارد که بیانگر حساسیت و اهمیت موضوع معروف ها و منکرها است. اجرای سیره و سنت پیامبر (ص) و علی (ع)، معروفی ترک شده بود و امام برای امر به آن قیام کرد تا آن را احیا کند. سنت پیامبر (ص) و سیره علی (ع) یعنی روح تعالیم دینی و آموزه های تعالی بخش اسلام که انجام و اجرای آن ضامن عدالت، مساوات، برابری و تحکیم روابط برادرانه در جامعه اسلامی بود. به دلیل انحرافات زیادی که در عرصه های گوناگون دینی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی رخ داده بود، از اسلام جز نامی و از مسلمانی جز اسمی باقی نمانده بود. امویان که سردمداران و صحنه گردانان انحرافات اعتقادی، سیاسی و اجتماعی بودند بر اریکه قدرت تکیه زده و گستاخانه منکر وحی و رسالت بودند و این شعر یزید گواه آن است: لعبت هاشم بالملک لاخبر جاء و لا وحی نزل (مقصود این است که: بنی هاشم با ملک و پادشاهی بازی کرد و همه دعوی پیامبری برای سلطنت بود و الا نه خبری در کار است و نه وحی نازل شده است). برای آگاهی بیشتر به کتاب هایی که در باره قیام امام حسین (ع) نوشته شده، و به بحث های تحلیلی پرداخته اند، مراجعه شود. مانند: مطهری، مرتضی؛ حماسه حسینی (ع).- قم: صدرا، چ 1367، 7 ش. گرچه مقصود حضرت کاملًا روشن است ولی جهت توضیح گفتنی است که خداوند معیارها و برنامه‌هایی را جهت امور فردی و اجتماعی مردم بیان فرموده که از جمله آنها موضوع زمامداری و صلاحیت پیشوایان است و درصورت مخدوش شدن آن، تمامی جامعه آسیب خواهد دید. قیام امام حسین (ع) در قدم اول برای اصلاح حکومت و دگرگون ساختن آن بود که بالاترین مرتبه امر به معروف است و نیز بازداشتن آنان از مفاسد که بالاترین مصداق نهی از منکر است. البته آن چه گفته شد منافات با علم غیب امام حسین (ع) به فرجام شهادت خود و یارانش ندارد چرا که امامان (ع) بنا بر وظیفه و تکلیف ظاهری خود عمل می کردند. ناگفته نماند جهت احیای دین و دستیابی به هدف برتر با علم به شهادت و اسارت، حرکت و قیام سزاوار است و نمادی از آمیختگی (عقل و عشق) است که ویژه اولیای خداوند است و این حقیقت را امام حسین (ع) در پاسخ به برادرش محمد حنفیه قبل از بیرون آمدن از مکه بیان می فرماید: (آتانی رسول الله (ص) و قال یا حسین اخرج فان الله تعالی شاء ان یراک قتیلا و قد شاء ان یراهن سبایا) در عالم رؤیا پیامبر (ص) آمد و فرمود: ای حسین حرکت کن همانا خداوند خواسته که تو را کشته شده ببیند و خداوند خواسته که خاندان تو را اسیر ببیند.(2) پی نوشتها: (1) تحف العقول، ص 242 (2) سید بن طاووس، لهوف، ص 65- نجمی، محمد صادق، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص 64
عنوان سوال:

حرکت امام حسین(علیه السلام) به سوی کربلا برای حکومت بود یا برای شهادت؟


پاسخ:

قیام امام حسین برای اصلاح در میان امت اسلام بود و برای آن بزرگوار مهم نبود که چه نتیجه ای می گیرد. اگر پیروز می شد و حکومت را اسلامی می کرد خوب بود و اگر با شهادت خویش و یاران خود و اسارت خاندان خود چهره باطل و حاکمان غاصب را بیش از پیش رسوا می سازد حرکت ایشان سزاوار بود. پس قیام حضرت نه برای حکومت و نه برای شهادت بلکه برای اجرای عدالت در راستای عبودیت خدا و آزادی از غیر خدا در جامعه بود. به عبارت دیگر آن چه برای امام حسین (ع) اصل اساسی بود امر به معروف و نهی از منکر بود اما در این باره نخست باید معروف و منکر را خوب باز شناسیم و اساسا معروف و منکری را که حضرت خود را ملزم و مکلف به امر به آن و نهی از آن می داند چیست؟
نوع معروف ترک شده و نوع منکر انجام شده تعیین کنندة امر و نهی واجب و یا مستحب است که انسان مکلف به انجام و ادای آن است. این که امام حسین (ع) انگیزة خویش را در قیام، انجام این تکلیف مهم و بزرگ معرفی و اعلان می کند دلیل بر اهمیت آن است. امام در وصیت نامه و سخنرانی خویش فرمودند: (أرید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و ابی علی بن ابی طالب می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و طبق سیره و روش جدم و پدرم علی بن ابی طالب رفتار کنم) و نیز فرمودند: (اللهم انک تعلم انه ما کان منا تنافسا فی سلطان و لا التماسا من فضول الحطام و لکن لنرد المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی بلادک قیام ما به خاطر دنیا نبود بلکه هدف ما این بود که نشانه های دینت را به جای خود برگردانیم و سرزمین تو را اصلاح کنیم((1)
فرمایشات دیگری از حضرت وجود دارد که بیانگر حساسیت و اهمیت موضوع معروف ها و منکرها است. اجرای سیره و سنت پیامبر (ص) و علی (ع)، معروفی ترک شده بود و امام برای امر به آن قیام کرد تا آن را احیا کند. سنت پیامبر (ص) و سیره علی (ع) یعنی روح تعالیم دینی و آموزه های تعالی بخش اسلام که انجام و اجرای آن ضامن عدالت، مساوات، برابری و تحکیم روابط برادرانه در جامعه اسلامی بود. به دلیل انحرافات زیادی که در عرصه های گوناگون دینی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی رخ داده بود، از اسلام جز نامی و از مسلمانی جز اسمی باقی نمانده بود. امویان که سردمداران و صحنه گردانان انحرافات اعتقادی، سیاسی و اجتماعی بودند بر اریکه قدرت تکیه زده و گستاخانه منکر وحی و رسالت بودند و این شعر یزید گواه آن است: لعبت هاشم بالملک لاخبر جاء و لا وحی نزل (مقصود این است که: بنی هاشم با ملک و پادشاهی بازی کرد و همه دعوی پیامبری برای سلطنت بود و الا نه خبری در کار است و نه وحی نازل شده است).
برای آگاهی بیشتر به کتاب هایی که در باره قیام امام حسین (ع) نوشته شده، و به بحث های تحلیلی پرداخته اند، مراجعه شود. مانند: مطهری، مرتضی؛ حماسه حسینی (ع).- قم: صدرا، چ 1367، 7 ش.
گرچه مقصود حضرت کاملًا روشن است ولی جهت توضیح گفتنی است که خداوند معیارها و برنامه‌هایی را جهت امور فردی و اجتماعی مردم بیان فرموده که از جمله آنها موضوع زمامداری و صلاحیت پیشوایان است و درصورت مخدوش شدن آن، تمامی جامعه آسیب خواهد دید.
قیام امام حسین (ع) در قدم اول برای اصلاح حکومت و دگرگون ساختن آن بود که بالاترین مرتبه امر به معروف است و نیز بازداشتن آنان از مفاسد که بالاترین مصداق نهی از منکر است.
البته آن چه گفته شد منافات با علم غیب امام حسین (ع) به فرجام شهادت خود و یارانش ندارد چرا که امامان (ع) بنا بر وظیفه و تکلیف ظاهری خود عمل می کردند.
ناگفته نماند جهت احیای دین و دستیابی به هدف برتر با علم به شهادت و اسارت، حرکت و قیام سزاوار است و نمادی از آمیختگی (عقل و عشق) است که ویژه اولیای خداوند است و این حقیقت را امام حسین (ع) در پاسخ به برادرش محمد حنفیه قبل از بیرون آمدن از مکه بیان می فرماید: (آتانی رسول الله (ص) و قال یا حسین اخرج فان الله تعالی شاء
ان یراک قتیلا و قد شاء ان یراهن سبایا) در عالم رؤیا پیامبر (ص) آمد و فرمود: ای حسین حرکت کن همانا خداوند خواسته که تو را کشته شده ببیند و خداوند خواسته که خاندان تو را اسیر ببیند.(2)
پی نوشتها:
(1) تحف العقول، ص 242
(2) سید بن طاووس، لهوف، ص 65- نجمی، محمد صادق، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص 64





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین