درباره اولین شهید در راه حرکت امام حسین(ع) به سوی کوفه باید گفت: 1. در برخی از منابع تاریخی آمده: پس از آن‌که امام حسین(ع) از مکه خارج شد، در پاسخ نامه مسلم که در آن خواستار آمدن امام(ع) شده و اتحاد مردم را به اطلاع آن‌حضرت رسانده بود، امام حسین نامه‌ای به وسیله عبد اللّه بن یَقطُر حمیری‏، نزد مسلم فرستاد. عبد اللّه، توسط حُصَین بن تمیم(یا نُمَیر) در قادسیه دستگیر شد، وی او را نزد عبید اللّه بن زیاد فرستاد، عبید اللّه ماجرای او را جویا شد، ولی او اطلاعاتی در اختیار وی قرار نداد، از این‌رو، گفت: بالای دار الاماره برو و دروغگو فرزند دروغگو [منظورش امام حسین(ع) بود] را لعنت نما و سپس پایین بیا، تا درباره‌ات بیندیشم، وی بالای دار الاماره رفت، وقتی مشرف بر مردم شد، گفت: مردم! من فرستاده حسین پسر فاطمه دخت رسول خدا(ص) به سوی شما هستم، بیایید و او را یاری کنید و در برابر پسر مرجانه و پسر سمیّه، فرومایه فرزند فرومایه، از حسین حمایت و پشتیبانی نمایید. عبید اللّه فرمان داد او را از بالای دار الاماره به زمین افکندند و استخوان‌هایش درهم شکست و اندک رمقی در بدنش باقی مانده بود، که عبد الملک بن عمیر لخمی وارد شد و با کاردی سر از بدن او جدا ساخت و زمانی که او را بر این کار مورد نکوهش قرار دادند، گفت: من خواستم او را راحت کنم.[1] ‏ بر طبق این نقل، اولین شهید مربوط به حرکت امام حسین(ع) به کوفه عبد الله بن یقطر حمیری بوده است. 2. در برخی دیگر از منابع همان جریان بالا را برای قیس بن مسهر نقل کرده‌اند.[2] بنابراین، طبق نقل‌های تاریخی در ترتیب جریانی که در کوفه اتفاق افتاد؛ بعد از عبد اللّه بن یَقطُر یا قیس بن مسهر، مسلم بن عقیل و هانی بن عروه در کوفه به شهادت رسیدند.[3] [1] . ر.ک: طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج ‏1، ص 446 – 447، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1417ق؛ فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج ‏1، ص 405، قم، انتشارات دلیل ما، چاپ اول، 1423ق؛ بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب الاشراف، ج ‏3، ص 168 – 169، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق. [2] . شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏2، ص 70 – 71، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق؛ سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص 75 – 77، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1348ش؛ روضة الواعظین، ج ‏1، ص 405؛ سبط بن جوزی‏، تذکرة الخواص من الأمة فی ذکر خصائص الأئمة، ص 221، قم، منشورات الشریف الرضی‏، چاپ اول، 1418ق. [3] . إعلام الوری بأعلام الهدی، ج ‏1، ص 447؛ الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏2، ص 74؛ روضة الواعظین، ج ‏1، ص 407؛ أنساب الأشراف، ج ‏3، ص 168.
درباره اولین شهید در راه حرکت امام حسین(ع) به سوی کوفه باید گفت:
1. در برخی از منابع تاریخی آمده: پس از آنکه امام حسین(ع) از مکه خارج شد، در پاسخ نامه مسلم که در آن خواستار آمدن امام(ع) شده و اتحاد مردم را به اطلاع آنحضرت رسانده بود، امام حسین نامهای به وسیله عبد اللّه بن یَقطُر حمیری، نزد مسلم فرستاد. عبد اللّه، توسط حُصَین بن تمیم(یا نُمَیر) در قادسیه دستگیر شد، وی او را نزد عبید اللّه بن زیاد فرستاد، عبید اللّه ماجرای او را جویا شد، ولی او اطلاعاتی در اختیار وی قرار نداد، از اینرو، گفت: بالای دار الاماره برو و دروغگو فرزند دروغگو [منظورش امام حسین(ع) بود] را لعنت نما و سپس پایین بیا، تا دربارهات بیندیشم، وی بالای دار الاماره رفت، وقتی مشرف بر مردم شد، گفت: مردم! من فرستاده حسین پسر فاطمه دخت رسول خدا(ص) به سوی شما هستم، بیایید و او را یاری کنید و در برابر پسر مرجانه و پسر سمیّه، فرومایه فرزند فرومایه، از حسین حمایت و پشتیبانی نمایید. عبید اللّه فرمان داد او را از بالای دار الاماره به زمین افکندند و استخوانهایش درهم شکست و اندک رمقی در بدنش باقی مانده بود، که عبد الملک بن عمیر لخمی وارد شد و با کاردی سر از بدن او جدا ساخت و زمانی که او را بر این کار مورد نکوهش قرار دادند، گفت: من خواستم او را راحت کنم.[1] بر طبق این نقل، اولین شهید مربوط به حرکت امام حسین(ع) به کوفه عبد الله بن یقطر حمیری بوده است.
2. در برخی دیگر از منابع همان جریان بالا را برای قیس بن مسهر نقل کردهاند.[2]
بنابراین، طبق نقلهای تاریخی در ترتیب جریانی که در کوفه اتفاق افتاد؛ بعد از عبد اللّه بن یَقطُر یا قیس بن مسهر، مسلم بن عقیل و هانی بن عروه در کوفه به شهادت رسیدند.[3] [1] . ر.ک: طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج 1، ص 446 – 447، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1417ق؛ فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج 1، ص 405، قم، انتشارات دلیل ما، چاپ اول، 1423ق؛ بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب الاشراف، ج 3، ص 168 – 169، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق. [2] . شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 70 – 71، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق؛ سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص 75 – 77، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1348ش؛ روضة الواعظین، ج 1، ص 405؛ سبط بن جوزی، تذکرة الخواص من الأمة فی ذکر خصائص الأئمة، ص 221، قم، منشورات الشریف الرضی، چاپ اول، 1418ق. [3] . إعلام الوری بأعلام الهدی، ج 1، ص 447؛ الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 74؛ روضة الواعظین، ج 1، ص 407؛ أنساب الأشراف، ج 3، ص 168.
- [سایر] آیا امام حسین(ع) پس از شهادت حضرت مسلم از وضع کوفه آگاه نشد؟ اگر مطّلع شد، چرابرنگشت؟
- [سایر] سلام؛ مسیر حرکت کاروان امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا به چه صورت بوده است؟ مگر در این مسیر، کوفه جلوتر از کربلا نیست؟ مگر امام حسین(ع) قصد نداشتند به کوفه بروند؟ پس چه طور سر از کربلا که تقریباً هفتاد کیلومتر بالاتر از کوفه قرار دارد، درآوردند؟
- [سایر] چرا امام حسین(ع) به سمت کوفه حرکت کرد و در مدینه نماند تا کشته نشود و قیامش بی فایده نشود؟
- [سایر] چرا مردم کوفه بیعت خود را با امام حسین(ع) شکستند؟
- [سایر] آیا امام حسین(ع) بعد از اطلاع از پیمان شکنی مردم کوفه قصد بازگشت داشتند؟
- [سایر] حرکت امام حسین(علیه السلام) به سوی کربلا برای حکومت بود یا برای شهادت؟
- [سایر] آیا امام حسین(ع) به شهادت خود علم داشتند؟
- [سایر] در چه منزلی از منازلی که امام حسین(ع) از مکه تا عراق طی نمودند خبر شهادت قیس را به امام حسین (ع)دادند؟
- [سایر] آیا ظهور امام زمان (عج) به علت شهادت امام حسین (ع) به تأخیر افتاده است؟
- [سایر] امام حسین(ع) میتوانستند با آن درایتی که داشتند مردمان کوفه را جذب کنند. حال چه اتفاقی در کوفه رخ داد که مردم امام را رها کردند؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله سیستانی] (أَشْهَدُ أنَّ عَلِیّاً وَلیُّ اللّهِ) جزء اذان و اقامه نیست ، و لی خوب است بعد از (أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهَ) به قصد قربت گفته شود . ترجمه اذان و اقامه اللّه اکبر : یعنی خدای تعالی بزرگتر از آنست که او را وصف کنند . أَشْهَدُ أَن لا إِلهَ إِلاّ اللّهُ : یعنی شهادت میدهم که کسی جز خدا سزاوار پرستش نیست . أَشْهَدُ أَنّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ : یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیغمبر و فرستاده خداست . أَشْهَدُ أنَّ عَلیّاً أمْیر المُؤمنِین وَلیُّ اللّهِ : یعنی شهادت میدهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . حَیَّ عَلَی الصّلاةِ : یعنی بشتاب برای نماز . حَیَّ عَلَی الْفَلاحِ : یعنی بشتاب برای رستگاری . حَیَّ عَلَی خَیْر الْعَمَلِ : یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَدْ قَامَتِ الصَّلاةُ : یعنی بتحقیق نماز برپا شد . لا إِله إِلاّ اللّهُ : یعنی کسی جز خدا سزاوار پرستش نیست .
- [آیت الله سبحانی] اللّه اکبر یعنی خدای بزرگ تر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، یعنی شهادت می دهم که خدایی جز اللّه نیست. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله(صلی الله علیه وآله)پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمیرالمؤمنینَ وَلِیُّ اللّه، یعنی شهادت می دهم که حضرت علی(علیه السلام)امیرالمؤمنین، و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، یعنی بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الفَلاَح، یعنی بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قًد قامَتِ الصَّلاةُ، یعنی نماز برپا شده است. لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، یعنی خدایی جز اللّه نیست.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز در حرم امامان (ع) مستحب بلکه بهتر از مسجد است و مروی است که نماز حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) برابر دویست هزار نماز است.
- [امام خمینی] ترجمه اذان و اقامه اَللّههُ اَکْبَرُ یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. اَشْهَدُ اَنْ لاه اِلههَ اِلاَّ اللّههُ یعنی شهادت میدهم که غیرخدایی که یکتا وبیهمتا است خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهه یعنی شهادت میدهم که حضرت محمد بن عَبْداللّهه صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیغمبر و فرستاده خداست. اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیّاً امیرُالمُؤْمنینَ وَلِیُّ اللّههِ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی علیه الصّلاة والسّلام امیرالمؤمنین و ولیّ خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلوة یعنی بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاهحِ یعنی بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلیه خَیْرِ الْعَمَلِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَدْ قهامَتِ الصّلوة یعنی به تحقیق نماز برپا شد. لاه اِلههَ اِلاَّ اللّههُ یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله وحید خراسانی] الله اکبر یعنی الله بزرگتر از ان است که وصف شود اشهد ان لا اله الا الله یعنی شهادت می دهم که نیست خدایی معبودی به غیر از الله اشهد ان محمدا رسول الله یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه واله وسلم فرستاده خداست حی علی الصلاه یعنی بشتاب برای نماز حی علی الفلاح یعنی بشتاب برای رستگاری حی علی خیر العمل یعنی بشتاب برای بهترین کارها قد قامت الصلاه یعنی به تحقیق که نماز بر پا شد لا اله الا الله یعنی نیست معبودی مگر الله
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] اشهدً انّ علیاً ولیً اللهِ جزء اذان و اقامه نیست ولی خوب است بعد از اشهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ ، به قصد قربت گفته شود . و چون در امثال زمان ما ، شعا ر تشیع محسوب می شود در هر جا که اظهار این شعار مستحسن و لازم باشد ، گفتن آن هم مستحسن و لازم است . ترجمه اذان و اقامه اللهَ اکبرً یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند اشهدً ان لا الهَ الاّ اللهً یعنی شهادت می دهم که غیر خدائی که یکتا و بی همتا است خدای دیگر سزاوار پرستش نیست . اشَهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی علیه و آله و سلم پیغمبر و فرستادة خداست . اشهدً ان علیاً امیر المؤمنینَ ولیّ الله یعنی شهادت می دهم که حضرت علی (علیه الصلاهَ و السلام ) امیر المؤمنین ولی خدا بر همة خلق است حیّ علیَ الصلاهِ یعنی بشتاب برای نماز . حیّ علی الفلاحِ یعنی بشتاب برای رستگاری . حیّ علی خیرِ العملِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَد قامتِ الصلاهُ یعنی بتحقیق نماز بر پا شد . لا الهَ الاّ اللهُ یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است .
- [امام خمینی] "اشهد ان علیا ولی الله" جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه "الله اکبر" یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند."اشهد ان لا اله الا الله" یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است، خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. "اشهد ان محمدا رسول الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام، امیر المؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"یعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" یعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خیرالعمل" یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. "قد قامت الصلاه" یعنی به تحقیق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.