خدای سبحان رسول اکرم(ص) را به عنوان اسوه معرفی کرده است : (لَقد کان لَکم فی رسول الله أُسوة حسنة) احزاب/21، چنانکه دستور اعتصام به (حبل الله) داده است: (واعتَصِموا بِحبل الله جمیعاً) آل‌عمران/103. (حبل الله) همان قرآن کریم است که عصاره رسالت است. شخصیت حقوقی رسول اکرم(ص) به صورت قرآن متجلّی شده است و چون قرآن و عترت از یکدیگر جدا نبوده، عدل قرآن کریم هستند، در حقیقت دستور اعتصام به عترت نیز داده شده است و چون هر بالعرضی باید به بالذات برسد و هر بالتبع باید به بالأصل منتهی گردد، قرآن که حبل الله است و ما مأمور به اعتصام آن هستیم خود به الله اعتصام می‌کند و رسول خدا که اسوه ماست و باید به او اقتدا کنیم او نیز به الله اقتدا می‌کند. پس باید به ریسمانی چنگ زد که در دست خداست و به رسولی اقتدا کرد که به الله اقتدا می‌کند؛ از این‌ رو خدای سبحان نوع اوصاف برجسته و اسمای حسنایی که در قرآن برای خود ثابت می‌داند برای پیامبر نیز ثابت دانسته، کار او را کار خود می‌شمرد، چنانکه در بیان خط اصلی، که خطوط فرعی به آن منتهی می‌شود، می‌فرماید: (انَّ ربی علی صراطٍ مستقیمٍ) هود/56؛ کار خدا، در مقام فعل، بر صراط مستقیم است. (صراط مستقیم) راهی است که نه بین اجزای آن اختلاف و تخلف باشد و نه در میان پویندگان آن مخالفت. مراد از بر صراط مستقیم بودن خداونداین است که در مقام عمل، نه اختلاف در کار اوست و نه تخلف و همین صفت برجسته که از اوصاف فعل خداست، برای رسول اکرم(ص) نیز بیان شده است: (انک علی صراطٍ مستقیمٍ) زخرف/43؛تو بر صراط مستقیم هستی. یعنی عقیده، خلق و عمل تو بر صراط مستقیم است. انسان کامل، هم میزان قسطِ اعمال است و هم صراط مستقیم. پس کار خدا بر صراط مستقیم است، رسول او نیز بر صراط مستقیم است. کاری که خدا انجام می‌دهد رسول اکرم(ص) نیز که آیینه خدانما و مظهر حق است در نشئه امکان انجام می‌دهد، گرچه کار خدا بالذات است و کار رسول او بالعرض؛ یکی ظاهر است و دیگری مظهر، یکی خالق است و دیگری مخلوق، لیکن کار که صفت فعل است و از مقام فعل واجب انتزاع می‌شود، موجودی است مخلوق، ممکن و حادث. بنابر این دستور اقتدای به پیامبر(ص) برای آن است که او صراط مستقیم و متخلق به اخلاق خداست و اقتدای به او پیمودن صراط مستقیم است؛ و فرمان اعتصام به ریسمان خدا برای این است که حبل خدا به عصمت الهی معتصم است.1 پی نوشت: 1. آیت الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن کریم ج 9 (سیرة رسول اکرم در قرآن) منبع: www.payambarazam.ir
خدای سبحان رسول اکرم(ص) را به عنوان اسوه معرفی کرده است : (لَقد کان لَکم فی رسول الله أُسوة حسنة) احزاب/21، چنانکه دستور اعتصام به (حبل الله) داده است: (واعتَصِموا بِحبل الله جمیعاً) آلعمران/103. (حبل الله) همان قرآن کریم است که عصاره رسالت است. شخصیت حقوقی رسول اکرم(ص) به صورت قرآن متجلّی شده است و چون قرآن و عترت از یکدیگر جدا نبوده، عدل قرآن کریم هستند، در حقیقت دستور اعتصام به عترت نیز داده شده است و چون هر بالعرضی باید به بالذات برسد و هر بالتبع باید به بالأصل منتهی گردد، قرآن که حبل الله است و ما مأمور به اعتصام آن هستیم خود به الله اعتصام میکند و رسول خدا که اسوه ماست و باید به او اقتدا کنیم او نیز به الله اقتدا میکند. پس باید به ریسمانی چنگ زد که در دست خداست و به رسولی اقتدا کرد که به الله اقتدا میکند؛ از این رو خدای سبحان نوع اوصاف برجسته و اسمای حسنایی که در قرآن برای خود ثابت میداند برای پیامبر نیز ثابت دانسته، کار او را کار خود میشمرد، چنانکه در بیان خط اصلی، که خطوط فرعی به آن منتهی میشود، میفرماید: (انَّ ربی علی صراطٍ مستقیمٍ) هود/56؛ کار خدا، در مقام فعل، بر صراط مستقیم است. (صراط مستقیم) راهی است که نه بین اجزای آن اختلاف و تخلف باشد و نه در میان پویندگان آن مخالفت. مراد از بر صراط مستقیم بودن خداونداین است که در مقام عمل، نه اختلاف در کار اوست و نه تخلف و همین صفت برجسته که از اوصاف فعل خداست، برای رسول اکرم(ص) نیز بیان شده است: (انک علی صراطٍ مستقیمٍ) زخرف/43؛تو بر صراط مستقیم هستی. یعنی عقیده، خلق و عمل تو بر صراط مستقیم است.
انسان کامل، هم میزان قسطِ اعمال است و هم صراط مستقیم. پس کار خدا بر صراط مستقیم است، رسول او نیز بر صراط مستقیم است. کاری که خدا انجام میدهد رسول اکرم(ص) نیز که آیینه خدانما و مظهر حق است در نشئه امکان انجام میدهد، گرچه کار خدا بالذات است و کار رسول او بالعرض؛ یکی ظاهر است و دیگری مظهر، یکی خالق است و دیگری مخلوق، لیکن کار که صفت فعل است و از مقام فعل واجب انتزاع میشود، موجودی است مخلوق، ممکن و حادث.
بنابر این دستور اقتدای به پیامبر(ص) برای آن است که او صراط مستقیم و متخلق به اخلاق خداست و اقتدای به او پیمودن صراط مستقیم است؛ و فرمان اعتصام به ریسمان خدا برای این است که حبل خدا به عصمت الهی معتصم است.1
پی نوشت:
1. آیت الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن کریم ج 9 (سیرة رسول اکرم در قرآن)
منبع: www.payambarazam.ir
- [سایر] چرا زنان پیامبر اسلام (ص ) بعد از وفات پیامبر اکرم(ص ), نمی توانستند ازدواج کنند؟
- [سایر] نام حضرت محمد (ص) چند بار در قرآن آمده است؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم (ص) از قرآن افضل هستند؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم (ص) از قرآن افضل هستند؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم (ص) از قرآن افضل هستند؟
- [سایر] آیا حضرت محمد (ص) غیر از قرآن معجزه دیگری داشتند؟
- [سایر] قرآن در دیدگاه پیامبر اکرم(ص) و حضرت زهرا(س) چگونه توصیف شده است؟
- [سایر] بهترین جملهای که محمد رسول الله(ص) به انسان فرمود، چیست؟
- [سایر] محمد بن عبدالوهاب چه توهینی به قبر مطهر رسول خدا ص کرد؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) در اذان و اقامه شان ذکر اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله را می گفتند؟
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)