ادب قرائت رسول اکرم(ص) در بخشی از وصایای خود به ابوذر، می‌فرماید: ای ابوذر! شایسته است انسان در برابر قرآن صدای خود را پایین بیاورد تا هرچه بهتر و بیشتر امکان تدبر در آیات آن، برای خود یا دیگران فراهم گردد، چنانکه در هنگام تشییع جنازه شایسته است با صدای آهسته سخن بگوید، زیرا تشییع جنازه جای تفکر است و در هنگام اندیشیدن هرچه انسان آهسته‌تر سخن بگوید به تفکر و تعقل نزدیکتر است. حاملان قرآن: در قسمتی دیگر از آن وصیت چنین آمده است: (یا أباذر إن من إِجلال الله سبحانه وتعالی إِکرام ذی الشیبة المُسلم وإِکرام حَملة القران؛ ای ابوذر! یکی از راههای تجلیل خداوند سبحان آن است که مسلمان سالمندی که عمر خود را در اسلام گذرانده گرامی بداریم و همچنین به حاملان قرآن که در حقیقت عارفان به احکام و حِکَم و عاملان به دستورات آن هستند احترام بگذاریم). حاملان قرآن کسانی هستند که خداوند سبحان، قرآن را بر آنها تحمیل کرده است، آنها هم آن را تحمل کرده و به مقصد رسانده‌اند، زیرا خداوند این امانت را به آسمانها و زمین عرضه کرد و آنها آن را حمل نکردند: (فأبین أن یحملنها) احزاب/72، اما انسان عالم عادل آن را قبول کرده و هم به مقصد رسانید، در نتیجه خود به هدف عالی نایل آمد. تهذیب، ره‌آورد مشترک انبیا: ابوذر از رسول گرامی(ص) سؤال کرد: آیا مطلبی در قرآن یافت می‌شود که در کتابهای انبیای گذشته هم آمده باشد؟ آن حضرت فرمود: آری و آن عبارت است از اهمیت و فضیلت و خودسازی و تهذیب و تزکیه روح که از بهترین و برجسته‌ترین مسایل انسانی است: (قد أَفلح من تَزکی و ذکر اسَم ربه فَصلی بل تُؤثرون الحیوة الدنیا والاخرة خَیر و أبقی إِن هذا لَفی الصحف الأُولی صُحف إبراهیم و موسی) اعلی/14-19. خداوند سبحان، تزکیه روح و یاد حق و نماز را زمینه فلاح و رستگاری می‌داند. کسی که زمین را کند و کاو و آبیاری می‌کند تا بذر را شکوفا ساخته، آن را از پوسیدگی رهایی بخشد، به (فلّاح) موسوم است و بر این اساس مفلح کسی است که بذر توحید و فطرت را در مزرعه دل شکوفا کرده، آن را به ثمر می‌رساند. آیات مزبور، مانع فلاح و تهذیب نفس را سرگرمی به دنیا می‌داند. از این جا معلوم می‌شود که تهذیب نفس و یاد حق و نماز گر چه در دنیا سودمند است ولی آثار مهم آن مربوط به آخرت است. مطالب یاد شده یقیناً در صحایف پیامبرانی هم که بین ابراهیم و موسی و بعد از موسی و قبل از رسول اکرم(ع) آمده‌اند موجود بوده است، چنانکه درباره انجیل آمده است: (مصُدقاً لِما بیَن یدیه) مائده/46. یعنی عیسی آنچه را که در تورات آمده تصدیق کرده است، که یکی از مطالبی که در تورات است اهمیت خودسازی و تهذیب روح می‌باشد، گذشته از آن بسیاری از برنامه‌های عیسوی درباره تزکیه نفس است. تفاوت فروتنی با ذلت‌پذیری: سپس رسول گرامی(ص) به ابوذر می‌فرماید: (لاتخف فی الله) در راه خدا و احیای آثار الهی از هیچ چیز مترس. این وصیت پیامبر، از قسمت پایانی این آیه شریفه استفاده شده است: (یا أیها الذین امنوا مَن یَرتدّ منِکم عن دینه فَسوف یأتی الله بِقوم یُحبهم و یُحبونه اذلة عَلی المؤُمنین أَعزة علی الکافرین یُجاهدون فی سبَیل الله ولا یَخافون لَومة لائم ذلک فَضل الله یُؤتیه مَن یشاء والله واسع علیم) مائده/54. مؤمنان راستین که محبوب خدایند و محبّ او و فروتنند و ذلت‌ناپذیر، از ملامت هیچ سرزنش‌کننده‌ای هراسناک نیستند، زیرا آن‌ها همان‌طور که در رجاء موحدند، در خوف نیز موحدند: (یَرجون رحمته و یَخافون عَذابه) اسراء/57، و سرّ توحیدِ خوف و رجای آنها همان عقل عملی است که ناشی از توحید در بینش اعتقادیشان است، از این‌رو جز از خدا نمی‌هراسند و جز به او امیدوار نیستند. پیامبر، مأمور به تسبیح حق: رسول گرامی(ص) در ادامه می‌فرماید: (یا أباذر إِن الله سُبحانه و تعالی لم یأمرنی بجمع مال ...)؛ خداوند مرا به جمع مال امر نکرده است بلکه مرا به تسبیح و تحمید و عبادت دعوت کرده است: (فَسَبحّ بِحمد رَبک و کنُ من الساجدین واعبد ربک حَتی یأتیک الیقین) حجر/98-99. از انضمام این دو آیه، چنین بر می‌آید که یقین نتیجه عبادتی است که جامع تسبیح و تحمید و سجده باشد. علم نافع: پیامبر اکرم(ص) به ابوذر فرمود: نشانه عالمی که از علمش بهره می‌برد آن است که هنگام خواندن قرآن نه تنها در آن تدبر می‌کند، بلکه در پیشگاه خدا ابتهال و تضرع هم دارد. از همین‌رو دعای رسول اکرم(ص) این است که: (اللهمّ إنی أعوذ بک من علم لا ینفع و ...)؛(بحار83/18). مرابطه با خداوند: پیامبر گرامی(ص) در توصیه به ابوذر، آخرین آیه سوره آل عمران را تبیین و مصداقش را مشخص می‌کند. آیه پایانی سوره آل عمران چنین است: (یا اَیها الذین امنوا اصبِروا و صابِروا و رابِطوا و اتقَوا الله لَعلکم تُفلحون). این آیه شریفه گرچه مصادیق فراوانی نظیر مرزبانی و حفظ ثغور دارد ولی بارزترین مصداق آن، رفتن به مراکز مذهبی و انس گرفتن با عبادات دینی است، از این‌رو رسول اکرم(ص) فرمود: (کثرة الاختلاف إلی المساجد فذلکم الرباط)؛ (بحار74/86). مرابطه آن است که انسان وقتی نماز خواند خوشحال نباشد که از عهده تکلیف برآمده و خود را فارغ بداند، بلکه باید شوق به عبادت و لذت ارتباط و مناجات با خداوند در او حالتی ایجاد کند که منتظر نوبت نماز دیگر باشد. کِشت آخرت: سپس رسول گرامی(ص) فرمود: ای ابوذر! این که خداوند می‌فرماید: (مَن کان یُرید حَرث الاخرة نَزد له فی حَرثه وَ مَن کان یُرید حَرث الدنیا نؤُته منها وما له فی الاخرة من نَصیب) شوری/20، منظور از حرث و کشت آخرت، عمل صالح است. اگر کسی از عمل صالح برخوردار بود خداوند سبحان کمبود او را جبران کرده، آنها را از او قبول می‌کند و آنچه را که انجام نداده توفیق و اشتیاق انجام آن را به او مرحمت می‌کند. محبوبترین و امیدوارترین انسان: ای ابوذر! محبوبترین انسانها نزد خداوند کسی است که بیش از دیگران به یاد حق باشد: (إن أَحبکم إِلی الله أَکثرکم ذِکرا له)؛ (بحار74/86)، که این مطلب را از آیه (إن أکرمکم عِند الله أتقیکم)حجرات/13می‌توان استفاده کرد. ای ابوذر! آگاه باش کسی در قیامت امید نجاتش بیشتر است که ترس و هراسش از خداوند بیش از دیگران بوده است: (وأما مَن خاف مَقام رَبه و نَهی النفَس عَن الهوی فَإِن الجَنة هِی المأوی) نازعات/40-41. ملکه تقوا: عنوان (پرهیزکاران) که در بعضی از آیات به صورت وصف که نشانه استمرار است آمده: (إنّ المتقین فی ...)، غیر از(ان الذین اتقوا...) که با فعل ماضی آمده است می‌باشد؛ زیرا وصف تقوا برای متصفان به آن، چنان ملکه شده است که از چیزهایی که در نظر دیگران ارتکاب آن‌ها بی‌اهمیت است پرهیز می‌کنند؛ از این‌رو رسول اکرم(ص) فرمود: ای ابوذر! تو به گونه‌ای از خدا بترس و پرهیز کن که دیگران آن چنان پرهیز نمی‌کنند. پرهیز از مشتبهات، لازم چنان تقوایی است، که از این‌رو برای آن که مؤمنان به چنین تقوایی دست یابند، می‌فرماید: (دَع ما یُریبک إِلی ما لا یُریبک) ؛(بحار2/260). تقوای دل: سپس آن حضرت به سینه مبارک خود اشاره کردند و فرمودند: تقوا در دل است. تقوا صفت قلب است که مظاهری دارد و این مظاهر به عنوان مصادیق تقوا ذکر می‌شود، چنانکه خداوند سبحان در تعظیم شعائر الهی می‌فرماید: (ذلک ومن یُعظم شَعائر الله فَإِنها من تقوی القلوب)حج/32. تقوا، مشکل‌گشاست: ای ابوذر! اگر همه مردم به این آیه عمل کنند برای آنها کافی است: (ومَن یَتق الله یَجعل لَه مخَرجاً و یَرزقه مِن حَیث لا یَحتسَب و من یَتوکل عَلی الله فَهو حسَبه إِن الله بالغ أَمره قَد جعل الله لِکل شیء قدراً)طلاق/2-3. زیرا جامعه‌ای که همه مردم آن اهل تقوا باشند، گرفتار ناامنی و نابسامانی نخواهند شد. عمل با تقوا، مقبول و کثیر است: ای ابوذر! اگر با تقوا باشید عمل شما مقبول است: (إِنَّما یتقبّل الله من المتّقین)مائده/27. در این حال، عمل شما اندک نخواهد بود، زیرا چیزی که مقبول خدا باشد، نباید ناچیز و اندک شمرده شود. نتیجه آن که عمل با تقوا، مقبول و کثیر است. پی نوشت: 1. آیت الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن کریم ج 9 (سیره رسول اکرم(ص) در قرآن) منبع: www.payambarazam.ir
ادب قرائت رسول اکرم(ص) در بخشی از وصایای خود به ابوذر، میفرماید: ای ابوذر! شایسته است انسان در برابر قرآن صدای خود را پایین بیاورد تا هرچه بهتر و بیشتر امکان تدبر در آیات آن، برای خود یا دیگران فراهم گردد، چنانکه در هنگام تشییع جنازه شایسته است با صدای آهسته سخن بگوید، زیرا تشییع جنازه جای تفکر است و در هنگام اندیشیدن هرچه انسان آهستهتر سخن بگوید به تفکر و تعقل نزدیکتر است.
حاملان قرآن:
در قسمتی دیگر از آن وصیت چنین آمده است:
(یا أباذر إن من إِجلال الله سبحانه وتعالی إِکرام ذی الشیبة المُسلم وإِکرام حَملة القران؛ ای ابوذر! یکی از راههای تجلیل خداوند سبحان آن است که مسلمان سالمندی که عمر خود را در اسلام گذرانده گرامی بداریم و همچنین به حاملان قرآن که در حقیقت عارفان به احکام و حِکَم و عاملان به دستورات آن هستند احترام بگذاریم).
حاملان قرآن کسانی هستند که خداوند سبحان، قرآن را بر آنها تحمیل کرده است، آنها هم آن را تحمل کرده و به مقصد رساندهاند، زیرا خداوند این امانت را به آسمانها و زمین عرضه کرد و آنها آن را حمل نکردند: (فأبین أن یحملنها)
احزاب/72، اما انسان عالم عادل آن را قبول کرده و هم به مقصد رسانید، در نتیجه خود به هدف عالی نایل آمد.
تهذیب، رهآورد مشترک انبیا:
ابوذر از رسول گرامی(ص) سؤال کرد: آیا مطلبی در قرآن یافت میشود که در کتابهای انبیای گذشته هم آمده باشد؟ آن حضرت فرمود: آری و آن عبارت است از اهمیت و فضیلت و خودسازی و تهذیب و تزکیه روح که از بهترین و برجستهترین مسایل انسانی است: (قد أَفلح من تَزکی و ذکر اسَم ربه فَصلی بل تُؤثرون الحیوة الدنیا والاخرة خَیر و أبقی إِن هذا لَفی الصحف الأُولی صُحف إبراهیم و موسی) اعلی/14-19. خداوند سبحان، تزکیه روح و یاد حق و نماز را زمینه فلاح و رستگاری میداند. کسی که زمین را کند و کاو و آبیاری میکند تا بذر را شکوفا ساخته، آن را از پوسیدگی رهایی بخشد، به (فلّاح) موسوم است و بر این اساس مفلح کسی است که بذر توحید و فطرت را در مزرعه دل شکوفا کرده، آن را به ثمر میرساند. آیات مزبور، مانع فلاح و تهذیب نفس را سرگرمی به دنیا میداند. از این جا معلوم میشود که تهذیب نفس و یاد حق و نماز گر چه در دنیا سودمند است ولی آثار مهم آن مربوط به آخرت است.
مطالب یاد شده یقیناً در صحایف پیامبرانی هم که بین ابراهیم و موسی و بعد از موسی و قبل از رسول اکرم(ع) آمدهاند موجود بوده است، چنانکه درباره انجیل آمده است: (مصُدقاً لِما بیَن یدیه) مائده/46. یعنی عیسی آنچه را که در تورات آمده تصدیق کرده است، که یکی از مطالبی که در تورات است اهمیت خودسازی و تهذیب روح میباشد، گذشته از آن بسیاری از برنامههای عیسوی درباره تزکیه نفس است.
تفاوت فروتنی با ذلتپذیری: سپس رسول گرامی(ص) به ابوذر میفرماید:
(لاتخف فی الله) در راه خدا و احیای آثار الهی از هیچ چیز مترس. این وصیت پیامبر، از قسمت پایانی این آیه شریفه استفاده شده است: (یا أیها الذین امنوا مَن یَرتدّ منِکم عن دینه فَسوف یأتی الله بِقوم یُحبهم و یُحبونه اذلة عَلی المؤُمنین أَعزة علی الکافرین یُجاهدون فی سبَیل الله ولا یَخافون لَومة لائم ذلک فَضل الله یُؤتیه مَن یشاء والله واسع علیم) مائده/54. مؤمنان راستین که محبوب خدایند و محبّ او و فروتنند و ذلتناپذیر، از ملامت هیچ سرزنشکنندهای هراسناک نیستند، زیرا آنها همانطور که در رجاء موحدند، در خوف نیز موحدند: (یَرجون رحمته و یَخافون عَذابه) اسراء/57، و سرّ توحیدِ خوف و رجای آنها همان عقل عملی است که ناشی از توحید در بینش اعتقادیشان است، از اینرو جز از خدا نمیهراسند و جز به او امیدوار نیستند.
پیامبر، مأمور به تسبیح حق: رسول گرامی(ص) در ادامه میفرماید:
(یا أباذر إِن الله سُبحانه و تعالی لم یأمرنی بجمع مال ...)؛ خداوند مرا به جمع مال امر نکرده است بلکه مرا به تسبیح و تحمید و عبادت دعوت کرده است: (فَسَبحّ بِحمد رَبک و کنُ من الساجدین واعبد ربک حَتی یأتیک الیقین) حجر/98-99. از انضمام این دو آیه، چنین بر میآید که یقین نتیجه عبادتی است که جامع تسبیح و تحمید و سجده باشد.
علم نافع:
پیامبر اکرم(ص) به ابوذر فرمود: نشانه عالمی که از علمش بهره میبرد آن است که هنگام خواندن قرآن نه تنها در آن تدبر میکند، بلکه در پیشگاه خدا ابتهال و تضرع هم دارد. از همینرو دعای رسول اکرم(ص) این است که:
(اللهمّ إنی أعوذ بک من علم لا ینفع و ...)؛(بحار83/18).
مرابطه با خداوند: پیامبر گرامی(ص) در توصیه به ابوذر، آخرین آیه سوره آل عمران را تبیین و مصداقش را مشخص میکند. آیه پایانی سوره آل عمران چنین است: (یا اَیها الذین امنوا اصبِروا و صابِروا و رابِطوا و اتقَوا الله لَعلکم تُفلحون). این آیه شریفه گرچه مصادیق فراوانی نظیر مرزبانی و حفظ ثغور دارد ولی بارزترین مصداق آن، رفتن به مراکز مذهبی و انس گرفتن با عبادات دینی است، از اینرو رسول اکرم(ص) فرمود:
(کثرة الاختلاف إلی المساجد فذلکم الرباط)؛ (بحار74/86). مرابطه آن است که انسان وقتی نماز خواند خوشحال نباشد که از عهده تکلیف برآمده و خود را فارغ بداند، بلکه باید شوق به عبادت و لذت ارتباط و مناجات با خداوند در او حالتی ایجاد کند که منتظر نوبت نماز دیگر باشد.
کِشت آخرت:
سپس رسول گرامی(ص) فرمود: ای ابوذر! این که خداوند میفرماید: (مَن کان یُرید حَرث الاخرة نَزد له فی حَرثه وَ مَن کان یُرید حَرث الدنیا نؤُته منها وما له فی الاخرة من نَصیب) شوری/20، منظور از حرث و کشت آخرت، عمل صالح است. اگر کسی از عمل صالح برخوردار بود خداوند سبحان کمبود او را جبران کرده، آنها را از او قبول میکند و آنچه را که انجام نداده توفیق و اشتیاق انجام آن را به او مرحمت میکند.
محبوبترین و امیدوارترین انسان:
ای ابوذر! محبوبترین انسانها نزد خداوند کسی است که بیش از دیگران به یاد حق باشد:
(إن أَحبکم إِلی الله أَکثرکم ذِکرا له)؛ (بحار74/86)، که این مطلب را از آیه (إن أکرمکم عِند الله أتقیکم)حجرات/13میتوان استفاده کرد.
ای ابوذر! آگاه باش کسی در قیامت امید نجاتش بیشتر است که ترس و هراسش از خداوند بیش از دیگران بوده است: (وأما مَن خاف مَقام رَبه و نَهی النفَس عَن الهوی فَإِن الجَنة هِی المأوی) نازعات/40-41.
ملکه تقوا:
عنوان (پرهیزکاران) که در بعضی از آیات به صورت وصف که نشانه استمرار است آمده: (إنّ المتقین فی ...)، غیر از(ان الذین اتقوا...) که با فعل ماضی آمده است میباشد؛ زیرا وصف تقوا برای متصفان به آن، چنان ملکه شده است که از چیزهایی که در نظر دیگران ارتکاب آنها بیاهمیت است پرهیز میکنند؛ از اینرو رسول اکرم(ص) فرمود: ای ابوذر! تو به گونهای از خدا بترس و پرهیز کن که دیگران آن چنان پرهیز نمیکنند. پرهیز از مشتبهات، لازم چنان تقوایی است، که از اینرو برای آن که مؤمنان به چنین تقوایی دست یابند، میفرماید:
(دَع ما یُریبک إِلی ما لا یُریبک) ؛(بحار2/260).
تقوای دل:
سپس آن حضرت به سینه مبارک خود اشاره کردند و فرمودند: تقوا در دل است. تقوا صفت قلب است که مظاهری دارد و این مظاهر به عنوان مصادیق تقوا ذکر میشود، چنانکه خداوند سبحان در تعظیم شعائر الهی میفرماید: (ذلک ومن یُعظم شَعائر الله فَإِنها من تقوی القلوب)حج/32.
تقوا، مشکلگشاست: ای ابوذر! اگر همه مردم به این آیه عمل کنند برای آنها کافی است: (ومَن یَتق الله یَجعل لَه مخَرجاً و یَرزقه مِن حَیث لا یَحتسَب و من یَتوکل عَلی الله فَهو حسَبه إِن الله بالغ أَمره قَد جعل الله لِکل شیء قدراً)طلاق/2-3. زیرا جامعهای که همه مردم آن اهل تقوا باشند، گرفتار ناامنی و نابسامانی نخواهند شد.
عمل با تقوا، مقبول و کثیر است: ای ابوذر! اگر با تقوا باشید عمل شما مقبول است: (إِنَّما یتقبّل الله من المتّقین)مائده/27. در این حال، عمل شما اندک نخواهد بود، زیرا چیزی که مقبول خدا باشد، نباید ناچیز و اندک شمرده شود. نتیجه آن که عمل با تقوا، مقبول و کثیر است.
پی نوشت:
1. آیت الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن کریم ج 9 (سیره رسول اکرم(ص) در قرآن)
منبع: www.payambarazam.ir
- [سایر] پیشگوئی پیامبراکرم(ص) در مورد مرگ ابوذر چگونه محقق شد و چه کسانی در دفن ابوذر شرکت کردند؟
- [سایر] بانو خدیجه(س) از حضرت رسول اکرم(ص)مستقیم خواستگاری کردند یا با واسطه؟
- [سایر] چرا زنان پیامبر اسلام (ص ) بعد از وفات پیامبر اکرم(ص ), نمی توانستند ازدواج کنند؟
- [سایر] بهترین جملهای که محمد رسول الله(ص) به انسان فرمود، چیست؟
- [سایر] محمد بن عبدالوهاب چه توهینی به قبر مطهر رسول خدا ص کرد؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) در اذان و اقامه شان ذکر اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله را می گفتند؟
- [سایر] آیا پیامبران اولوالعزم موظف به پیروی از دین پیامبر قبل از خود بودهاند و چرا حضرت رسول اکرم(ص) خود را پیرو دین ابراهیم میدانست؟
- [سایر] آیا از لحاظ مقام، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله بر حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام برتری دارد؟
- [سایر] برای اولین بار چه کسی حضرت محمد (ص) را یا رسول الله خطاب کرد؟
- [سایر] با توجه به روایات زیر، معنای اختیال چیست؟ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ مَشَی علی الْأَرْضِ اخْتِیالًا لَعَنَتْهُ الْأَرْضُ وَ مَنْ تَحْتَهَا وَ مَنْ فَوْقَهَا. عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَیلٌ لِمَنْ یخْتَالُ فِی الْأَرْضِ یعَانِدُ جَبَّارَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ.
- [آیت الله اردبیلی] هر گاه انسان اسامی مبارک حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم مانند محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم و احمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم یا لقب و کنیه آن جناب مثل مصطفی صلیاللهعلیهوآلهوسلم و ابوالقاسم صلیاللهعلیهوآلهوسلم را بگوید یا بشنود، اگرچه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله اردبیلی] هنگام نوشتن اسم مبارک حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، مستحب است صلوات را نیز بنویسد و همچنین بهتر است هر گاه آن حضرت را یاد میکند، صلوات بفرستد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد صلی الله علیه و آله یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابو القاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.