آیا امام حسین(علیه السلام) از شهادت خود خبر داشتند؟
امام حسین(ع) مکرر از قتل خود خبر می‌داد و از خلع یزید و تصرف ممالک اسلامی و تشکیل حکومت به کسی خبر نداد، هر چند همه را موظّف و مکلف می‌دانست که با آن حضرت همکاری کنند و از بیعت با یزید و اطاعت او امتناع ورزند و به ضد او شورش و انقلاب برپا نمایند ولی می‌دانست که چنین قیامی نخواهد شد و خودش با جمع قلیلی باید قیام نمایند و کشته شوند. لذا شهادت خود را به مردم اعلام می‌کرد. گاهی در پاسخ کسانی که از آن حضرت می‌خواستند سفر نکند و به عراق نرود می‌فرمود: من رسول خدا را در خواب دیدم و در آن خواب به کاری مأمور شدم که اگر آن کار را انجام دهم, سزاوارتر است. عرض کردند: آن خواب چگونه بود؟ فرمود: آن را به کسی نگفته‌ام و برای کسی هم نخواهم گفت تا خدا را ملاقات کنم. (تاریخ طبری، 4/292 و الحسن وا لحسین سبطا رسول الله، / 91 و 92) ابن اعثم کوفی روایت کرده که حسین(ع) شبی بر سر قبر جدش چند رکعت نماز خواند، سپس گفت: خدا! این قبر پیغمبر تو محمّد است، من پسر دختر پیغمبر تو هستم و آنچه برای من پیش آمده میدانی. خدایا! من معروف و کار نیک را دوست میدارم و منکر و کار بد را زشت و منکر میشمارم، من از تو به حق این قبر و آنکس که در آن است میخواهم که برای من اختیار کنی آنچه را رضای تو در آن است و باعث رضای پیغمبر تو و مؤمنین است. سپس مشغول گریه شد تا نزدیک صبح سر را بر قبر گذارد، خواب سبکی آن حضرت را گرفت، پیغمبر(ص) را در میان جمعی از فرشتگان دید آمد او را به سینه چسباند و میان دو چشمش را بوسید و فرمود: حبیب من یا حسین! گویا میبینم تو را در زمان نزدیکی در زمین کربلا به خون آغشته و سر بریده، در میان گروهی از امت من و تو در این هنگام تشنه کامی و کسی تو را سیراب نسازد و با این ستم آن مردم امید شفاعت مرا دارند. خدا شفاعت مرا به آنها نرساند. آنان را نزد خدا نصیبی نیست. حبیب من یا حسین! پدر، مادر و برادرت بر من وارد شدهاند و مشتاق دیدار تو هستند. و تو را در بهشت درجهای است که به آن درجه نمیرسی مگر به شهادت. حسین عرض کرد: یا جداه! مرا حاجتی به بازگشت به دنیا نیست، مرا بگیر و با خود ببر. فرمود: یا حسینّ تو باید به دنیا برگردی تا شهادت روزی تو شود و به ثواب عظیم آن برسی؛ تو، پدر، مادر، برادر، عمو و عموی پدرت، روز قیامت در زمرة واحده محشور میشوید تا داخل بهشت شوید. وقتی حسین(ع) از خواب بیدار شد آن خواب را برای اهلبیت و فرزندان عبدالمطلب حکایت کرد، غصه و اندوهشان زیاد شد به حدی که در آنروز در شرق و غرب عالم، کسی از اهلبیت رسول خدا(ص)، گریه و غصه و اندوهش بیشتر نبود. www. eporsesh.com
عنوان سوال:

آیا امام حسین(علیه السلام) از شهادت خود خبر داشتند؟


پاسخ:

امام حسین(ع) مکرر از قتل خود خبر می‌داد و از خلع یزید و تصرف ممالک اسلامی و تشکیل حکومت به کسی خبر نداد، هر چند همه را موظّف و مکلف می‌دانست که با آن حضرت همکاری کنند و از بیعت با یزید و اطاعت او امتناع ورزند و به ضد او شورش و انقلاب برپا نمایند ولی می‌دانست که چنین قیامی نخواهد شد و خودش با جمع قلیلی باید قیام نمایند و کشته شوند. لذا شهادت خود را به مردم اعلام می‌کرد. گاهی در پاسخ کسانی که از آن حضرت می‌خواستند سفر نکند و به عراق نرود می‌فرمود: من رسول خدا را در خواب دیدم و در آن خواب به کاری مأمور شدم که اگر آن کار را انجام دهم, سزاوارتر است. عرض کردند: آن خواب چگونه بود؟
فرمود: آن را به کسی نگفته‌ام و برای کسی هم نخواهم گفت تا خدا را ملاقات کنم. (تاریخ طبری، 4/292 و الحسن وا لحسین سبطا رسول الله، / 91 و 92) ابن اعثم کوفی روایت کرده که حسین(ع) شبی بر سر قبر جدش چند رکعت نماز خواند، سپس گفت:
خدا! این قبر پیغمبر تو محمّد است، من پسر دختر پیغمبر تو هستم و آنچه برای من پیش آمده میدانی. خدایا! من معروف و کار نیک را دوست میدارم و منکر و کار بد را زشت و منکر میشمارم، من از تو به حق این قبر و آنکس که در آن است میخواهم که برای من اختیار کنی آنچه را رضای تو در آن است و باعث رضای پیغمبر تو و مؤمنین است.
سپس مشغول گریه شد تا نزدیک صبح سر را بر قبر گذارد، خواب سبکی آن حضرت را گرفت، پیغمبر(ص) را در میان جمعی از فرشتگان دید آمد او را به سینه چسباند و میان دو چشمش را بوسید و فرمود:
حبیب من یا حسین! گویا میبینم تو را در زمان نزدیکی در زمین کربلا به خون آغشته و سر بریده، در میان گروهی از امت من و تو در این هنگام تشنه کامی و کسی تو را سیراب نسازد و با این ستم آن مردم امید شفاعت مرا دارند. خدا شفاعت مرا به آنها نرساند. آنان را نزد خدا نصیبی نیست.
حبیب من یا حسین! پدر، مادر و برادرت بر من وارد شدهاند و مشتاق دیدار تو هستند. و تو را در بهشت درجهای است که به آن درجه نمیرسی مگر به شهادت.
حسین عرض کرد: یا جداه! مرا حاجتی به بازگشت به دنیا نیست، مرا بگیر و با خود ببر.
فرمود: یا حسینّ تو باید به دنیا برگردی تا شهادت روزی تو شود و به ثواب عظیم آن برسی؛ تو، پدر، مادر، برادر، عمو و عموی پدرت، روز قیامت در زمرة واحده محشور میشوید تا داخل بهشت شوید.
وقتی حسین(ع) از خواب بیدار شد آن خواب را برای اهلبیت و فرزندان عبدالمطلب حکایت کرد، غصه و اندوهشان زیاد شد به حدی که در آنروز در شرق و غرب عالم، کسی از اهلبیت رسول خدا(ص)، گریه و غصه و اندوهش بیشتر نبود.
www. eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین