چهارده معصوم(ع) حقیقت واحدی دارند، به تعبیر دیگر (کلهمنور واحد)، همه آنها جلوه کاملی از صفات الهی‌اند که هر کدام بنا بر شرایط زمان، بروز و جلوه خاصی داشته‌اند. اتحاد نور معصومین‌(علیهم السلام‌)، به صراحت در روایات بسیاری از سنی و شیعه وارد شده است، برای مثال:( قال الله تعالی: (یا محمد انیخلقتک و خلقت علیا و فاطمة و الحسن و الحسین و الائمة من ولده نورا من نوری و عرضت ولایتکم علی اهل السماوات و الارض، فمن قبلها کان عندی من المؤمنین و من جحدها کان عندی من‌الکافرین یا محمد لو ان عبدا من عبیدی عبدنی حتی ینقطع و یصیر کالشن البالی ثم اتانی جاحدا لولایتکم ما غفرت له حتی یقرب بولایتکم...)[1]حدیثفوق از احادیث معراجی است که حق تعالی خطاب به حضرت رسول ‌(صلی الله علیه وآله‌) می‌فرماید: ای محمد(ص)! من تو و علی، فاطمه، حسن، حسین و ائمه نسل حسین را از نور خودآفریدم و ولایت ‌شما را بر اهل آسمانها و زمین عرضه داشتم، پس هر کس آن را بپذیرد،در پیشگاه من از مؤمنان به شمار می‌آید و هر کس آن را انکار کند، نزد من از کافرانمحسوب می‌گردد. ای محمد(ص)! اگر بنده‌ای از بندگانم سر بر آستان عبودیت من بساید تابدانجا که جسمش فرسوده و نزار شود، سپس در حالتی نزد من آید که منکر ولایت ‌شما باشد،هرگز او را نخواهم آمرزید، تا آن که به ولایت‌شما تقرب جوید... البته در ضمیر نا آشکار و آشکار هر مؤمنی، محبت پیغمبر خدا(ص)، امیر المؤمنین(ع)، حضرت زهرا(س) و سایر ائمه هدی(س) هست و همه مؤمنین با یادآوری این مصائب، متاثر می شوند، ولی برای بعضیاز آنها، جریان هایی پیش آمده است که آن جریانها توانسته، لااقل قسمتی از واقعیت آنهارا نشان دهد و بارز و ظاهر کند. و الا فرق نمی‌کند، همه آنها نور واحد هستند. امامحسین علیه السلام در قضایا و مسائل عاشورا از وجود مقدسش، آنقدر فضائل ظهور و بروزکرد که، امکان ندارد کسی واقعا مؤمن باشد و در عمق دل و روحش، امام حسین علیه السلامرا دوست نداشته باشد. 2 طبق روایات زیادی که در بیان مصائب وارده بر معصومین(س) رسیده و طبق زیارات متعدده امام حسین(ع) مانند زیارت عاشورا، زیارت اول و نیمه ماه رجب و.... هیچ مصیبتی به عظمت و بزرگی مصیبت اباعبدالله (ع) و واقعه عاشورا نمی رسد. از اهتمام سایر ائمه معصومین(س)، بر حفظ و نگهداری و پاس و بزرگداشتن واقعه عاشورا نیز، می توان این نکته را استنباط کرد، گر چه اهداف واقعی از این برنامه چیزی دیگری بوده است. 3- در حقیقت با ظلمی که بر حضرت زهرا(س) روا داشته اند، بذر و تخم همه مظالم، بدیها و جور و ستمهایی که از این به بعد، بر سایر ائمه(س) و حتی واقعه عاشورا روا داشته شد، در همان مصیبت حضرت فاطمه(س) کاشته شد، فلذا عذاب آن ظالمین، به مراتب بیشتر از بقیه، و ظالمین بعدی باشد و فی الواقع در آن واقعه بود که آن انحراف بزرگ ایجاد شد و اسلام و مسلمین از مسیر اصلی و صراط مستقیم خارج شدند. پی نوشت: [1] بحارالانوار، ج 36، ص 261. منبع: پایگاه حوزه
آیا مصیبت شهادت حضرت زهرای اطهر(سلام الله علیها) سنگین تر است یا مصیبت شهادت امام حسین(علیه السلام)؟
چهارده معصوم(ع) حقیقت واحدی دارند، به تعبیر دیگر (کلهمنور واحد)، همه آنها جلوه کاملی از صفات الهیاند که هر کدام بنا بر شرایط زمان، بروز و جلوه خاصی داشتهاند.
اتحاد نور معصومین(علیهم السلام)، به صراحت در روایات بسیاری از سنی و شیعه وارد شده است، برای مثال:( قال الله تعالی: (یا محمد انیخلقتک و خلقت علیا و فاطمة و الحسن و الحسین و الائمة من ولده نورا من نوری و عرضت ولایتکم علی اهل السماوات و الارض، فمن قبلها کان عندی من المؤمنین و من جحدها کان عندی منالکافرین یا محمد لو ان عبدا من عبیدی عبدنی حتی ینقطع و یصیر کالشن البالی ثم اتانی جاحدا لولایتکم ما غفرت له حتی یقرب بولایتکم...)[1]حدیثفوق از احادیث معراجی است که حق تعالی خطاب به حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) میفرماید: ای محمد(ص)! من تو و علی، فاطمه، حسن، حسین و ائمه نسل حسین را از نور خودآفریدم و ولایت شما را بر اهل آسمانها و زمین عرضه داشتم، پس هر کس آن را بپذیرد،در پیشگاه من از مؤمنان به شمار میآید و هر کس آن را انکار کند، نزد من از کافرانمحسوب میگردد. ای محمد(ص)! اگر بندهای از بندگانم سر بر آستان عبودیت من بساید تابدانجا که جسمش فرسوده و نزار شود، سپس در حالتی نزد من آید که منکر ولایت شما باشد،هرگز او را نخواهم آمرزید، تا آن که به ولایتشما تقرب جوید...
البته در ضمیر نا آشکار و آشکار هر مؤمنی، محبت پیغمبر خدا(ص)، امیر المؤمنین(ع)، حضرت زهرا(س) و سایر ائمه هدی(س) هست و همه مؤمنین با یادآوری این مصائب، متاثر می شوند، ولی برای بعضیاز آنها، جریان هایی پیش آمده است که آن جریانها توانسته، لااقل قسمتی از واقعیت آنهارا نشان دهد و بارز و ظاهر کند. و الا فرق نمیکند، همه آنها نور واحد هستند. امامحسین علیه السلام در قضایا و مسائل عاشورا از وجود مقدسش، آنقدر فضائل ظهور و بروزکرد که، امکان ندارد کسی واقعا مؤمن باشد و در عمق دل و روحش، امام حسین علیه السلامرا دوست نداشته باشد.
2 طبق روایات زیادی که در بیان مصائب وارده بر معصومین(س) رسیده و طبق زیارات متعدده امام حسین(ع) مانند زیارت عاشورا، زیارت اول و نیمه ماه رجب و.... هیچ مصیبتی به عظمت و بزرگی مصیبت اباعبدالله (ع) و واقعه عاشورا نمی رسد.
از اهتمام سایر ائمه معصومین(س)، بر حفظ و نگهداری و پاس و بزرگداشتن واقعه عاشورا نیز، می توان این نکته را استنباط کرد، گر چه اهداف واقعی از این برنامه چیزی دیگری بوده است.
3- در حقیقت با ظلمی که بر حضرت زهرا(س) روا داشته اند، بذر و تخم همه مظالم، بدیها و جور و ستمهایی که از این به بعد، بر سایر ائمه(س) و حتی واقعه عاشورا روا داشته شد، در همان مصیبت حضرت فاطمه(س) کاشته شد، فلذا عذاب آن ظالمین، به مراتب بیشتر از بقیه، و ظالمین بعدی باشد و فی الواقع در آن واقعه بود که آن انحراف بزرگ ایجاد شد و اسلام و مسلمین از مسیر اصلی و صراط مستقیم خارج شدند.
پی نوشت:
[1] بحارالانوار، ج 36، ص 261.
منبع: پایگاه حوزه
- [آیت الله سبحانی] اگر عاقد بگوید انکحت موکلاتی فاطمه، زهرا، زینب لموکِلی احمد، علی، حسین یعنی قصد دارد فاطمه را به عقد احمد و زهرا به عقد علی و زینب را به عقد حسین درآورد آیا چنین عقدی صحیح است؟
- [سایر] چرا بسیاری از اهل بیت امام حسین (علیه السلام)مانند زینب و سکینه(علیها السلام)در سوریه مدفون اند؟
- [سایر] باسلام آیا درست است که حضرت زینب(س) بعداز شهادت امام حسین(ع) چندین بار سرشو به محمل زد؟
- [سایر] کیفیت شهادت و وصیت حضرت زهرا (سلام الله علیها) به حضرت علی (سلام الله علیه) هنگام شهادت و دفن آن حضرت را توضیح دهید.
- [سایر] چرا حضرت علی (ع) قبل از حضرت فاطمه در را باز نکرد تا حضرت فاطمه (س) شهید نشود؟
- [سایر] نقش حضرت زینب(علیها السلام) در قیام امام حسین(علیه السلام) چه بود؟
- [سایر] وصیت حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) به امیر المومنین (علیه السلام) در هنگام شهادت چه بود؟
- [سایر] آیا امام رضا(ع) بعد از شهادت حضرت معصومه(س) به قم سفر کردهاند یا خیر؟ همراهان حضرت معصومه در سفر به ایران چه کسانی بودهاند؟
- [سایر] آیا صحت دارد که حضرت زینب سلام الله علیها در وداع با امام حسین علیه السلام زیر گلوی امام را بوسیدند؟
- [آیت الله جوادی آملی] نظر حضرت عالی دربارهی افزودن این شهادت (أشهد أن فاطمة الزّهراء عصمة الله الکبری و حجّة الله علی الحجج) به قصد ثواب و رجاء، در فصول اذان و اقامه، پس از شهادت به ولایتِ امیرِ مؤمنان (علیه السّلام) چیست؟
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.