کلیسا ابتدا با جنبش رهبانیت مخالفت کرد و آن را یک عمل بدعت آمیز تلقی نمود، سپس آن را به عنوان یک وزنه ی تعادل بخش در مقابل اشتغال روزافزون خود به حکم رانی، پذیرا شد. آبای کلیسای شرق مسیحیت تعریف جدیدی از رهبانیت ارائه کردند: آنان جامعه را فاسد نمی دانستند و ترک اشتغالات دنیوی و امور اجتماعی را هم لازم نمی شمردند، ولی به دلیل مشغله های زیاد و بحث و جدل های الهیاتی و سیاسی، احساس نیاز به محیطی می کردند که گه گاه آنان را از فعالیت و اشتغالات روزمره جدا کند و زمینه ی دعا و تفکر و خلوت و راز و نیاز را برایشان فراهم آورد.با این عمل می توانستند به یاد آورند که هدف زندگی، پیروی کامل از تعالیم مسیح است. باسل کبیر (330 379 م) اسقف منطقه ی کاپادوکیه، قانونی برای راهبان وضع کرد که هنوز هم کلیساهای ارتدکس شرقی از آن پیروی می کنند. دیرهای باسیلی در مناطق بیابانی سوریه، جزیرة العرب و مناطقی در آناتولی و یونان تأسیس شد و راهبان به پند و ارشاد کسانی که به زیارتشان می آمدند می پرداختند و از مسافران راه گم کرده پذیرایی می کردند و فراریان را پناه می دادند.[1] باسل اصرار داشت که راهبان کار کنند، دعا کنند، کتاب مقدس بخوانند و به انجام اعمال نیک بپردازند؛ و با این اقدام به رهبانیت جلوه ای اجتماعی بخشید.[2] رهبانیت، پس از شیوع در شرق، کم کم به سرزمین های غربی راه یافت. گفته می شود رهبانیت را (آتاناسیوس)، شخصیت مهم شورای نیقیه و مخالف سرسخت آریوس،[3] در یکی از تبعیدهای دوره ای اش از اسکندریه به روم، رواج داد.[4] نخستین اثر مکتوب درباره ی زندگی رهبانی در غرب، مربوط به (یوحنّا کاسیانس) (425 م) است، اما پدر رهبانیت در غرب را (بندیکت) (547 م) می دانند. وی که در سال های جوانی در حوالی شهر رم به ریاضت اشتغال داشت، قانونی برای زندگی گروهی رهبانی تنظیم کرد که بعدها مهم ترین سند در تاریخ رهبانیت شد.[5] در اواخر قرن ششم، رهبانیت و صومعه نشینی ریشه ی عمیقی در هر دو بخش شرقی و غربی کلیسا دوانیده بود. در قرن ده و یازده میلادی اصلاحاتی در رهبانیت صورت گرفت، این دوره را دوره ی دوم شکوفایی دیرنشینی می نامند. رهبانیت هنوز هم جایگاه مهمّی در کلیسای کاتولیک دارد.[6] پی نوشتها: [1]. سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ، ص 125. [2]. تاریخ تمدن، ج 3، ص 767؛ و پطرس بستانی، دایره المعارف بستانی، ج 5، ص 108. [3]. در شورای نیقیه در سال 325 م برای نخستین بار بر عیسی خدایی و بر این که عیسی حقیقتاً و واقعاً پسر خداست، به صورت رسمی تأکید شد، که مخالف سرسخت آن بیانیه ی آتاناسیوس بود. [4]. کلام مسیحی، ص 144. [5]. همان. [6]. سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ، ص 123. منبع: مسیحیت، سید محمد ادیب آل علی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم
کلیسا ابتدا با جنبش رهبانیت مخالفت کرد و آن را یک عمل بدعت آمیز تلقی نمود، سپس آن را به عنوان یک وزنه ی تعادل بخش در مقابل اشتغال روزافزون خود به حکم رانی، پذیرا شد. آبای کلیسای شرق مسیحیت تعریف جدیدی از رهبانیت ارائه کردند: آنان جامعه را فاسد نمی دانستند و ترک اشتغالات دنیوی و امور اجتماعی را هم لازم نمی شمردند، ولی به دلیل مشغله های زیاد و بحث و جدل های الهیاتی و سیاسی، احساس نیاز به محیطی می کردند که گه گاه آنان را از فعالیت و اشتغالات روزمره جدا کند و زمینه ی دعا و تفکر و خلوت و راز و نیاز را برایشان فراهم آورد.با این عمل می توانستند به یاد آورند که هدف زندگی، پیروی کامل از تعالیم مسیح است.
باسل کبیر (330 379 م) اسقف منطقه ی کاپادوکیه، قانونی برای راهبان وضع کرد که هنوز هم کلیساهای ارتدکس شرقی از آن پیروی می کنند. دیرهای باسیلی در مناطق بیابانی سوریه، جزیرة العرب و مناطقی در آناتولی و یونان تأسیس شد و راهبان به پند و ارشاد کسانی که به زیارتشان می آمدند می پرداختند و از مسافران راه گم کرده پذیرایی می کردند و فراریان را پناه می دادند.[1] باسل اصرار داشت که راهبان کار کنند، دعا کنند، کتاب مقدس بخوانند و به انجام اعمال نیک بپردازند؛ و با این اقدام به رهبانیت جلوه ای اجتماعی بخشید.[2]
رهبانیت، پس از شیوع در شرق، کم کم به سرزمین های غربی راه یافت. گفته می شود رهبانیت را (آتاناسیوس)، شخصیت مهم شورای نیقیه و مخالف سرسخت آریوس،[3] در یکی از تبعیدهای دوره ای اش از اسکندریه به روم، رواج داد.[4]
نخستین اثر مکتوب درباره ی زندگی رهبانی در غرب، مربوط به (یوحنّا کاسیانس) (425 م) است، اما پدر رهبانیت در غرب را (بندیکت) (547 م) می دانند. وی که در سال های جوانی در حوالی شهر رم به ریاضت اشتغال داشت، قانونی برای زندگی گروهی رهبانی تنظیم کرد که بعدها مهم ترین سند در تاریخ رهبانیت شد.[5]
در اواخر قرن ششم، رهبانیت و صومعه نشینی ریشه ی عمیقی در هر دو بخش شرقی و غربی کلیسا دوانیده بود. در قرن ده و یازده میلادی اصلاحاتی در رهبانیت صورت گرفت، این دوره را دوره ی دوم شکوفایی دیرنشینی می نامند.
رهبانیت هنوز هم جایگاه مهمّی در کلیسای کاتولیک دارد.[6]
پی نوشتها:
[1]. سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ، ص 125.
[2]. تاریخ تمدن، ج 3، ص 767؛ و پطرس بستانی، دایره المعارف بستانی، ج 5، ص 108.
[3]. در شورای نیقیه در سال 325 م برای نخستین بار بر عیسی خدایی و بر این که عیسی حقیقتاً و واقعاً پسر خداست، به صورت رسمی تأکید شد، که مخالف سرسخت آن بیانیه ی آتاناسیوس بود.
[4]. کلام مسیحی، ص 144.
[5]. همان.
[6]. سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ، ص 123.
منبع: مسیحیت، سید محمد ادیب آل علی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم
- [سایر] واکنش یزید نسبت به شهادت امام حسین(علیه السلام) چه بود؟ آیا به اهداف خود دست یافت؟
- [آیت الله علوی گرگانی] چگونه میتوان دیگران را نسبت به امام زمان (عج) و ظهور ایشان آگاه کرد؟
- [سایر] عرفان های نو ظهور چه رویکردی نسبت به پیامبر ص دارند؟
- [سایر] با سلام؛ منظور امام علی از این عبارت در نهج البلاغه چیست؟ (وقرضوا الدنیا قرضا علی منهاج المسیح). آیا این همان تجرد و رهبانیت نیست؟!
- [سایر] آثار منفی نهضت رهبانیت مسیحی چیست؟
- [سایر] علل و آثار رهبانیت مسیحی چیست؟
- [سایر] آیا رهبانیت در دین حضرت مسیح علی نبینا و آله و علیه السلام یک اختراع از سوی برخی از مردم بود که خداوند آن را امضاء نمود؟
- [سایر] مهمترین مانع ظهور چیست؟ چه کنیم مانع ظهور نباشیم؟
- [سایر] یکی از شرایط ظهور امام زمان(عج)؛ فراهم آوردن زمینه ظهور آن حضرت است، چگونه بایستی زمینه ظهور را فراهم کرد؟
- [سایر] شبهه: ظهور همان قیامت است و پس از ظهور امام زمان علیه السلام زندگی نیست
- [آیت الله وحید خراسانی] فروختن میوه یک سال قبل از ظهور ان بدون ضمیمه جایز نیست و فروختن میوه دو سال یا بیشتر از ان و همچنین فروختن میوه یک سال با ضمیمه جایز است و بعد از ظهور ان پیش از ان که دانه ببندد و گلش بریزد احتیاط مستحب ان است که چیزی از حاصل زمین مانند سبزیها یا مال دیگری با ان بفروشند و یا میوه بیشتر از یک سال را به او بفروشند
- [آیت الله وحید خراسانی] مضاربه از عقود جایزه است و هر یک از مالک و عامل می توانند مضاربه را در هر حال فسخ کنند چه قبل از شروع در عمل و چه بعد از ان و چه قبل از ظهور سود و چه بعد از ان
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر عامل به قصد مجانی بودن کاری را برای دیگری انجام دهد استحقاق مزد ندارد وگرنه در دو صورت استحقاق مزد دارد: 1 - بر اساس قرارداد کار را انجام دهد 2 - به امر یا در خواست دیگری عملی را انجام دهد و این امر و درخواست ظهور در مجانی بودن نداشته باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر روزه دار به گفتن یا به نوشتن یا به اشاره و مانند اینها به خدا و پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم و ایمه معصومین علیهم السلام عمدا خبری را به دروغ نسبت بدهد اگر چه فورا بگوید دروغ گفتم یا توبه کند روزه او باطل است و نسبت دادن به دروغ به سایر پیغمبران و اوصیای انان علی نبینا و اله و علیهم السلام بنابر احتیاط واجب روزه را باطل می کند مگر این که ان نسبت برگردد به خداوند متعال که در این صورت روزه اش باطل است و همچنین است نسبت دادن به دروغ به حضرت زهراء علیها السلام مگر این که ان نسبت برگردد به خداوند متعال و حضرت رسول صلی الله علیه واله وسلم و ایمه علیهم السلام که در این صورت روزه اش باطل است
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر زنی کسی را وکیل کند که مثلاً ده روزه او را به عقد مردی در آورد و ابتدای ده روز را معیّن نکند، آن وکیل میتواند هر وقت که بخواهد او را ده روزه به عقد آن مرد در آورد، در صورتی که در لفظش ظهور نداشته باشد به ده روز متصل به زمان اجازهاش، ولی اگر معلوم باشدکه زن روز یا ساعات معیّنی را قصد کرده، باید صیغه را مطابق قصد او بخواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] هرگاه تجارت سود کرد عامل سهمی را که برای او قرار داده شده مالک می شود هرچند سود قسمت نشده باشد ولی هر گونه ضرر و تلفی که حاصل شود جبران می شود و هنگام ظهور سود معامله اگر مالک راضی به قسمت نشد عامل حق ندارد او را مجبور به پذیرفتن قسمت کند و اگر عامل راضی به قسمت نشد مالک می تواند او را به پذیرفتن قسمت مجبور کند
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که اذان دیگری را می شنود مستحب است هر قسمتی را که می شنود بگوید و اما نسبت به اقامه از حی علی الصلاه تا قد قامت الصلاه را رجاء بگوید و مستحب است بقیه را به قصد ذکر بگوید
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در بین خودشان با گذشت، و همکار یکدیگر باشند و نسبت به کفار سخت و از دادن هر گونه اختیار و سلطه به آنها نسبت به امور مسلمین، اجتناب نمایند.
- [آیت الله سیستانی] پدر میتواند از زکات برای پسر فقیرش زن بگیرد ، و همچنین است پسر نسبت به پدر .
- [آیت الله اردبیلی] اگر دو نفر ادّعای مالکیّت تمام ملکی را که در تصرّف و اختیار هر دوی آنهاست داشته باشند، هر کدام نسبت به نیمی از آن مدّعی و منکر هستند؛ پس هر کدام باید نسبت به نیمی از آن مدرک و دلیل قطعی بیاورد یا دو شاهد عادل اقامه کند و نسبت به نیم دیگر، گفته او با قَسم قبول میشود و چنانچه هر دو نفر اقامه شاهد نموده و قسم یاد کردند، آن ملک بین آنها تقسیم میگردد.