در کتاب مقدس به مواردی از مصادیق تحریف برمی خوریم. ذیلا به برخی از آنها اشاره می شود. آشنایی با این موارد می تواند زمینه های پژوهش بیشتر را فراهم کند: 1. در سِفر (پیدایش) می خوانیم: بعد از این ایام که خدا ابراهیم(علیه السلام) را امتحان کرد، به او گفت: ای ابراهیم. عرض کرد: لبیک. گفت: (اکنون پسر خود را که یگانه فرزند تو است و او را دوست می داری، یعنی (اسحاق) را بردار و بر زمین موریا برو و او را در آن جا بر یکی از کوه هایی که به تو نشان می دهم به عنوان هدیه سوختنی قربانی کن.[1] در این متن که مربوط است به جریان ذبح کردن یکی از فرزندان حضرت ابراهیم(علیه السلام)به دست او، پس از عبارت (یگانه فرزند)، عبارت (یعنی اسحاق) قرار گرفته است. در حالی که عبارت صریح عهد عتیق، وعده ی تولد اسحاق را سیزده سال پس از تولد اسماعیل می داند.[2] یعنی اسماعیل تا چهارده سالگی تنها فرزند ابراهیم است. پس به نظر می رسد در این جا تحریفی صورت گرفته باشد و شاید عبارت (یعنی اسحاق) بعداً به متن عهد عتیق اضافه شده باشد. اما انگیزه ی این تحریف چیست؟ در اعتقاد یهودیان که به مسیحیان هم انتقال یافته است، (مسیّا) یعنی همان پیامبر موعود باید از نسل اسحاق باشد و از سوی دیگر، شخص موعود از نسل شخص (مذبوح) است. تنها در صورتی که اسحاق همان شخص مذبوح باشد می توان موعود امم را از نوادگان اسحاق دانست و تنها در این صورت است که سیادت بنی اسرائیل و اندیشه ی برتری یهود تثبیت می شود و مسیحیان با استناد به همین متن، عیسی(علیه السلام) را که از نوادگان اسحاق است، موعود امم دانسته اند. و اگر مشخص شود که مذبوح اسماعیل بوده نه اسحاق، زیربنای بسیاری از اعتقادات یهود و مسیحیت تخریب می گردد. 2. انجیل متی، عیسی(علیه السلام) را از فرزندان سلیمان بن داود(علیه السلام) می داند[3] در حالی که وی در انجیل لوقا فرزند ناتان بن داود معرفی شده است.[4] 3. در انجیل متی، عیسی(علیه السلام) اعلام می کند که پس از مصلوب شدن سه شبانه روز در زمین مدفون خواهد ماند: زیرا هم چنان که یونس سه شبانه روز در شکم ماهی ماند، پسر انسان نیز سه شبانه روز در شکم زمین خواهد بود.[5] در حالی که اناجیل دیگر مدت دفن او را از غروب جمعه تا قبل از سپیده ی یکشنبه، یعنی حداکثر یک روز و دو شب می دانند.[6] 4. انجیل متی در توضیح علت سکونت عیسی(علیه السلام) در (ناصره) می نویسد: آمده در بلده ی مسمّی به ناصره ساکن شد تا آن چه به زبان انبیا گفته شده بود تمام شود که: (به ناصری خوانده خواهد شد.)[7] این در حالی است که هیچ یک از کتب انبیا دربردارنده چنین بشارتی نیست. 5. انجیل متی بشارت کتاب اشعیا در مورد (تولد فرزندی از باکره) را بر تولد عیسی(علیه السلام) از مریم(علیها السلام) منطبق کرده است: و این همه برای آن واقع شد تا کلامی که خداوند به زبان نبی گفته بود تمام گردد که اینک باکره آبستن شده پسری خواهد زایید و نام او را (عما نوئیل) خواهند خواند...[8] در حالی که با دقت در داستان بشارت تولد (عمانوئیل) معلوم می گردد که این بشارت مربوط به واقعه ای است که شش قرن قبل از تولد عیسی(علیه السلام)به وقوع پیوسته و تمام شده و آن بشارت در آن زمان به فعلیت رسیده است.[9] در برخی موارد نیز عباراتی از عهد عتیق و عهد جدید بر اعتقادات کلیسای مسیحیت منطبق شده است که می تواند مصداق تحریف معنوی باشد؛ مانند بشارت عیسی(علیه السلام) به آمدن تسلی دهنده یا (پارقلیط)[10]، که به روح القدس تفسیر شده است، در حالی که این بشارت اشاره به آمدن یک (انسان) متعالی و مقدس است. شاهد بر این مدعی ظهور انسان هایی در طول تاریخ مسیحیت است که ادعای (تسلی دهنده و پارقلیط) بودن داشته اند.[11] انجیل یوحنا مکرراً به آمدن پارقلیط بشارت می دهد: این سخنان را به شما گفتم وقتی که با شما بودم، لیکن (تسلی دهنده)، یعنی (روح القدس) که پدر او را به اسم من می فرستد، او همه چیز را به شما تعلیم خواهد داد و آن چه به شما گفتم یاد شما خواهد آورد... الآن قبل از وقوع به شما گفتم تا وقتی که واقع گردد ایمان آورید. بعد از این بسیار با شما نخواهم گفت، زیرا رئیس این جهان می آید.[12] از ظاهر این عبارت بر می آید که (تسلی دهنده) باید یک (شخص) باشد نه یک (روح)؛ بنابراین احتمال این که عبارت (یعنی روح القدس) تفسیری لفظی بوده که بعدها به صورت کتبی در آمده و در انجیل جای گرفته است، خالی از قوت نیست. و در جایی دیگر آمده است: لیکن چون (تسلی دهنده) که او را از جانب پدر نزد شما می فرستم، می آید، یعنی (روح القدس) که از پدر صادر می گردد او بر من شهادت خواهد داد.[13] کسی که بر حضرت عیسی شهادت دهد و شهادتش در میان خلق عیان باشد، باید به صورت شخص در میان خلق ندا دهد و نمی تواند یک روح باشد. به نظر می رسد در این عبارت نیز تفسیری شفاهی مطرح شده و سپس به مرور زمان کتباً در انجیل یوحنّا جای داده شده است. هم چنین آمده است: و من به شما و امت می گویم که رفتن من برای شما مفید است، زیرا اگر نروم تسلی دهنده نزد شما نخواهد آمد. اما اگر بروم او را نزد شما می فرستم و چون او آید جهان را بر گناه و عدالت و داوری ملزم خواهد نمود.[14] وظایفی که در این عبارت برای تسلی دهنده مشخص شده است کار یک روح یا فرشته نیست، بلکه شخصی انسانی باید عهده دار اعمال فوق باشد. جیمز هاکس در قاموس کتاب مقدس در توضیح لفظ پارقلیط می نویسد: لفظ تسلی دهنده تماماً توضیح معنای فارقلیط نیست، چرا که او نه تنها تسلی بخش، بلکه تقویت کننده و هادی است. پی نوشتها: [1]. پیدایش، 22: 1. [2]. همان، 17: 25 و 18: 1. [3]. انجیل متی، 1: 6. [4]. انجیل لوقا، 3: 31. [5]. انجیل متی، 12: 40. [6]. ر.ک: انجیل متی، 27: 57 و 28: 1؛ انجیل مرقس، 15: 42 و 16: 1؛ انجیل لوقا، 23: 53 و 24: 1. [7]. انجیل متی، 2: 22. [8]. انجیل متی، 1: 22. [9]. اشعیاء، باب هفتم. [10]. انجیل یوحنّا، 15: 26 و 16: 7. [11]. مانند (مانی) در قرن سوم میلادی که خود را فارقلیط موعود مسیح خواند. ر.ک: آرنولد توین بی، تاریخ تمدن، ص 375؛ فیلیین شاله، تاریخ مختصر ادیان بزرگ، ص 216؛ حنّا الفاخوری، تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، ص 20؛ و سید حسن تقی زاده، مانی و دین او، ص 204 و 532. [12]. انجیل یوحنّا، 14: 26. [13]. همان، 15: 26. [14]. همان، 16: 7. منبع: مسیحیت، سید محمد ادیب آل علی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم
در کتاب مقدس به مواردی از مصادیق تحریف برمی خوریم. ذیلا به برخی از آنها اشاره می شود. آشنایی با این موارد می تواند زمینه های پژوهش بیشتر را فراهم کند:
1. در سِفر (پیدایش) می خوانیم:
بعد از این ایام که خدا ابراهیم(علیه السلام) را امتحان کرد، به او گفت: ای ابراهیم. عرض کرد: لبیک. گفت: (اکنون پسر خود را که یگانه فرزند تو است و او را دوست می داری، یعنی (اسحاق) را بردار و بر زمین موریا برو و او را در آن جا بر یکی از کوه هایی که به تو نشان می دهم به عنوان هدیه سوختنی قربانی کن.[1]
در این متن که مربوط است به جریان ذبح کردن یکی از فرزندان حضرت ابراهیم(علیه السلام)به دست او، پس از عبارت (یگانه فرزند)، عبارت (یعنی اسحاق) قرار گرفته است. در حالی که عبارت صریح عهد عتیق، وعده ی تولد اسحاق را سیزده سال پس از تولد اسماعیل می داند.[2] یعنی اسماعیل تا چهارده سالگی تنها فرزند ابراهیم است. پس به نظر می رسد در این جا تحریفی صورت گرفته باشد و شاید عبارت (یعنی اسحاق) بعداً به متن عهد عتیق اضافه شده باشد.
اما انگیزه ی این تحریف چیست؟ در اعتقاد یهودیان که به مسیحیان هم انتقال یافته است، (مسیّا) یعنی همان پیامبر موعود باید از نسل اسحاق باشد و از سوی دیگر، شخص موعود از نسل شخص (مذبوح) است. تنها در صورتی که اسحاق همان شخص مذبوح باشد می توان موعود امم را از نوادگان اسحاق دانست و تنها در این صورت است که سیادت بنی اسرائیل و اندیشه ی برتری یهود تثبیت می شود و مسیحیان با استناد به همین متن، عیسی(علیه السلام) را که از نوادگان اسحاق است، موعود امم دانسته اند. و اگر مشخص شود که مذبوح اسماعیل بوده نه اسحاق، زیربنای بسیاری از اعتقادات یهود و مسیحیت تخریب می گردد.
2. انجیل متی، عیسی(علیه السلام) را از فرزندان سلیمان بن داود(علیه السلام) می داند[3] در حالی که وی در انجیل لوقا فرزند ناتان بن داود معرفی شده است.[4]
3. در انجیل متی، عیسی(علیه السلام) اعلام می کند که پس از مصلوب شدن سه شبانه روز در زمین مدفون خواهد ماند:
زیرا هم چنان که یونس سه شبانه روز در شکم ماهی ماند، پسر انسان نیز سه شبانه روز در شکم زمین خواهد بود.[5]
در حالی که اناجیل دیگر مدت دفن او را از غروب جمعه تا قبل از سپیده ی یکشنبه، یعنی حداکثر یک روز و دو شب می دانند.[6]
4. انجیل متی در توضیح علت سکونت عیسی(علیه السلام) در (ناصره) می نویسد:
آمده در بلده ی مسمّی به ناصره ساکن شد تا آن چه به زبان انبیا گفته شده بود تمام شود که: (به ناصری خوانده خواهد شد.)[7]
این در حالی است که هیچ یک از کتب انبیا دربردارنده چنین بشارتی نیست.
5. انجیل متی بشارت کتاب اشعیا در مورد (تولد فرزندی از باکره) را بر تولد عیسی(علیه السلام) از مریم(علیها السلام) منطبق کرده است:
و این همه برای آن واقع شد تا کلامی که خداوند به زبان نبی گفته بود تمام گردد که اینک باکره آبستن شده پسری خواهد زایید و نام او را (عما نوئیل) خواهند خواند...[8]
در حالی که با دقت در داستان بشارت تولد (عمانوئیل) معلوم می گردد که این بشارت مربوط به واقعه ای است که شش قرن قبل از تولد عیسی(علیه السلام)به وقوع پیوسته و تمام شده و آن بشارت در آن زمان به فعلیت رسیده است.[9]
در برخی موارد نیز عباراتی از عهد عتیق و عهد جدید بر اعتقادات کلیسای مسیحیت منطبق شده است که می تواند مصداق تحریف معنوی باشد؛ مانند بشارت عیسی(علیه السلام) به آمدن تسلی دهنده یا (پارقلیط)[10]، که به روح القدس تفسیر شده است، در حالی که این بشارت اشاره به آمدن یک (انسان) متعالی و مقدس است. شاهد بر این مدعی ظهور انسان هایی در طول تاریخ مسیحیت است که ادعای (تسلی دهنده و پارقلیط) بودن داشته اند.[11]
انجیل یوحنا مکرراً به آمدن پارقلیط بشارت می دهد:
این سخنان را به شما گفتم وقتی که با شما بودم، لیکن (تسلی دهنده)، یعنی (روح القدس) که پدر او را به اسم من می فرستد، او همه چیز را به شما تعلیم خواهد داد و آن چه به شما گفتم یاد شما خواهد آورد... الآن قبل از وقوع به شما گفتم تا وقتی که واقع گردد ایمان آورید. بعد از این بسیار با شما نخواهم گفت، زیرا رئیس این جهان می آید.[12]
از ظاهر این عبارت بر می آید که (تسلی دهنده) باید یک (شخص) باشد نه یک (روح)؛ بنابراین احتمال این که عبارت (یعنی روح القدس) تفسیری لفظی بوده که بعدها به صورت کتبی در آمده و در انجیل جای گرفته است، خالی از قوت نیست.
و در جایی دیگر آمده است:
لیکن چون (تسلی دهنده) که او را از جانب پدر نزد شما می فرستم، می آید، یعنی (روح القدس) که از پدر صادر می گردد او بر من شهادت خواهد داد.[13]
کسی که بر حضرت عیسی شهادت دهد و شهادتش در میان خلق عیان باشد، باید به صورت شخص در میان خلق ندا دهد و نمی تواند یک روح باشد. به نظر می رسد در این عبارت نیز تفسیری شفاهی مطرح شده و سپس به مرور زمان کتباً در انجیل یوحنّا جای داده شده است.
هم چنین آمده است:
و من به شما و امت می گویم که رفتن من برای شما مفید است، زیرا اگر نروم تسلی دهنده نزد شما نخواهد آمد. اما اگر بروم او را نزد شما می فرستم و چون او آید جهان را بر گناه و عدالت و داوری ملزم خواهد نمود.[14]
وظایفی که در این عبارت برای تسلی دهنده مشخص شده است کار یک روح یا فرشته نیست، بلکه شخصی انسانی باید عهده دار اعمال فوق باشد.
جیمز هاکس در قاموس کتاب مقدس در توضیح لفظ پارقلیط می نویسد:
لفظ تسلی دهنده تماماً توضیح معنای فارقلیط نیست، چرا که او نه تنها تسلی بخش، بلکه تقویت کننده و هادی است.
پی نوشتها:
[1]. پیدایش، 22: 1.
[2]. همان، 17: 25 و 18: 1.
[3]. انجیل متی، 1: 6.
[4]. انجیل لوقا، 3: 31.
[5]. انجیل متی، 12: 40.
[6]. ر.ک: انجیل متی، 27: 57 و 28: 1؛ انجیل مرقس، 15: 42 و 16: 1؛ انجیل لوقا، 23: 53 و 24: 1.
[7]. انجیل متی، 2: 22.
[8]. انجیل متی، 1: 22.
[9]. اشعیاء، باب هفتم.
[10]. انجیل یوحنّا، 15: 26 و 16: 7.
[11]. مانند (مانی) در قرن سوم میلادی که خود را فارقلیط موعود مسیح خواند. ر.ک: آرنولد توین بی، تاریخ تمدن، ص 375؛ فیلیین شاله، تاریخ مختصر ادیان بزرگ، ص 216؛ حنّا الفاخوری، تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، ص 20؛ و سید حسن تقی زاده، مانی و دین او، ص 204 و 532.
[12]. انجیل یوحنّا، 14: 26.
[13]. همان، 15: 26.
[14]. همان، 16: 7.
منبع: مسیحیت، سید محمد ادیب آل علی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم
- [سایر] شبهه: مسلمانها دلیلی بر تحریف کتاب مقدس ندارند.
- [سایر] تحریف یعنی چه؟ دلیل مسلمانان بر تحریف کتب مقدس چیست؟
- [سایر] ادله عدم تحریف قرآن و تحریف کتاب آسمانی دیگر چیست؟
- [سایر] چرا کتاب تورات و انجیل دچار تحریف شده ولی کتاب قرآن دچار تحریف نشده است؟
- [سایر] قاموس کتاب مقدس چگونه کتابی است و چه فرقی با خود کتاب مقدس دارد؟
- [سایر] با توجه به اینکه در کتاب کافی احادیث تحریف قرآن آمده آیا جناب کلینی معتقد به تحریف قرآن بوده اند؟
- [سایر] آیا کتاب اوستا هم تحریف شده می شود مثال بیاورید؟
- [سایر] چند نمونه از وصیت های شهدای 8 سال دفاع مقدس را ارائه دهید ؟
- [سایر] آیا تثلیث در کتاب مقدس وجود دارد؟
- [سایر] آیا امام خمینی (ره) در کتاب "کشف الاسرار" قائل به تحریف قرآن است؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اهل کتاب (یهود و نصاری و مجوس) پاک می باشند.
- [آیت الله مظاهری] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیّت زیاد میدهد باید ملاحظه اهمیّت شود و مجرّد ضرر قابل توجّه موجب سقوط آن نمیشود.
- [آیت الله سیستانی] انسان نمیتواند از سهم سبیل اللّه قرآن یا کتاب دینی ، یا کتاب دعا بخرد و وقف نماید ، مگر آنکه مصلحت عامه اقتضای این کار را داشته و از حاکم شرع بنابر احتیاط لازم اجازه بگیرد .
- [آیت الله اردبیلی] طلاق دادن زن در حال حیض به تفصیلی که در کتاب طلاق گفته میشود، باطل است.
- [آیت الله بروجردی] طلاق دادن زن در حال حیض، به طوری که در کتاب طلاق گفته میشود باطل است.
- [آیت الله بهجت] طلاق دادن زن در حال حیض، بهطوریکه در کتاب طلاق گفته میشود، باطل است.
- [آیت الله علوی گرگانی] طلاق دادن زن در حال حیض، به طوری که در کتاب طلاق گفته میشود باطل است.
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق دادن زن در حال حیض ، بطوری که در کتاب طلاق گفته می شود ، باطل است .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . طلاق دادن زن در حال حیض بطوری که در کتاب طلاق گفته می شود، باطل است.
- [آیت الله نوری همدانی] تمام بدن کافر غیر اهل کتاب حتی مو و ناخن و رطوبتهای او نجس است .