در گوشه و کنار دنیا جنایات و فساد ها و انحرافات اخلاقی و نیز جنگ و گرسنگی و بی خانمانی و آوارگی توسط برخی از طوائف و انسان ها است که بر جامعه بشری تحمیل می شود. وقتی که صفحات جنایات تاریخ بشر را بنگریم و با دقت پیرامون آن به تحقیق بپردازیم در می یابیم که ریشه های بیشتر این جنایات به دست یهود کاشته شده و مزدوران آنان آبیاریش کرده اند، از این رو قرآن خطر یهود را به مسلمانان گوشزد می کند و آنان را دشمن ترین ملت ها به اسلام معرفی کرده و می فرماید: (به طور مسلم یهود و مشرکان را دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان خواهی یافت... )[1] وقتی انواع دشمنی ها را بررسی می کنیم می بینیم که یهود، انواع دشمنیها را در شدیدترین وضع خود در مقابل اسلام و مسلمانان به کار برده است. حتی دشمنی آنها از مشرکین هم بدتر بود. چون دشمنی یهود از روی عناد و از بین بردن حق بود، به همین خاطر انبیاء را می کشتند و چندین بار نقشه قتل پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را ریختند، ولی دشمنی مشرکین بخاطر جهل آنها به حقایق دین و خدا و پیامبران علیهم السلام بود.[2] علاوه بر آن یهود برای شکست مسلمانان با شرک گرایان و حق ستیزان، همدل و همکار بودند و این در حالی بود که آنان می بایست نسبت به پیروان قرآن، نزدیکتر و پرمهرتر باشند و اینان را در برابر شرک و کفر یاری رسانند، چرا که اینان به رسالت موسی علیه السلام ایمان داشتند و کتاب او را از سوی خدا می شناختند، اما کفرگرایان نه به خدا ایمان داشتند و نه به رسالت و کتابهای آسمانی. و روشن است که این دشمنی، برخاسته از آفت ویرانگر حسد بود.[3] یهود از روی حقد و خبث ذاتی، به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ایمان نیاوردند، با آنکه می دانستند او پیامبر خدا است. قرآن، بنی اسرائیل را دعوت به ایمان بر رسالت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می کند و می فرماید: (ای فرزندان اسرائیل بیاد بیاورید نعمت هائی که من بر شما ارزانی داشتم، و به پیمانی که با من بسته اید وفا کنید، تا من نیز به پیمان شما وفا کنم و (در راه انجام وظیفه، و عمل به پیمانها) تنها از من بترسید. و به آنچه نازل کرده ام (قرآن) ایمان بیاورید، که نشانه های آن، با آنچه در کتابهای شماست، مطابقت دارد. و نخستین کافر به آن نباشید، و آیات مرا به بهای ناچیزی نفروشید، و تنها از من (و مخالفت دستورهایم) بترسید (نه از مردم). و حق را با باطل نیامیزید، و حقیقت را با اینکه می دانید کتمان نکنید.[4]) دشمنی آنان از زمانی آغاز شد که دعوت اسلام متوجه یهود شد و از آنها تقاضای تصدیق و ایمان کرد، زیرا از وقتی که دعوت اسلام متوجه آنها گردید، سرپیچی را آغاز نموده و بر علیه آن مبارزه را شروع کردند.[5] قرآن یهود را به خاطر عدم پذیرش اسلام سرزنش می کند و می فرماید: (وقتی که رسولی (محمد) از طرف خداوند برای آنها آمد و به چیزی که نزد آنهاست (تورات) تصدیق می کرد. گروهی از صاحبان کتاب (یهود)، کتاب خدا (قرآن) را به پشت سر خود می انداختند و عمل به آنها نکردند، مثل آنکه آنها اصلاً نمی دانستند.)[6] و (در نتیجه مستحق راندگی و دوری از رحمت خداوند شدند؛ زیرا که آنها از روی لجبازی و ستم وحی الهی را به کفر وگمراهی فروختند و در نتیجه مستحق غضب پی در پی خداوند شدند.[7]) یکی دیگر از موارد دشمنی آنها با شرع اسلام مخالفت آنان با احکام اسلام بود، وقتی اسلام بر اساس مقتضیات زمان و رشد فکری مردم پاره ای از احکام یهود را نسخ کرد، آنان از روی کینه به مخالفت پرداختند و زبان به اعتراض گشودند. و به پیامبر گفتند: ای محمد اگر تو بر آئین ابراهیم و پیامبران بعد از او هستی و آنها را تصدیق می کنی، چگونه حرام های آنان را مانند گوشت حلال می شماری؟ قرآن به آنها چنین پاسخ داد: ( تمام خوردنیهای دنیا برای بنی اسرائیل حلال بود مگر چیزی را که اسرائیل (یعقوب) قبل از آمدن تورات برخود حرام کرده بود، بگو اگر راست می گوئید تورات را بیاورید و بخوانید.)[8] از آنچه گذشت معلوم شد که در اثر ایمان نیاوردن یهود به پیامبر صلی الله علیه و آله ، بین مسلمین و یهود دشمنی ایجاد شد و یهود به وحشت افتاد به فکر ایجاد وحدت میان خود و طرح نقشه علیه مسلمین افتادند که به برخی از آنها اشاره می شود: 1. محاصره اقتصادی: یهود برای دور ساختن مسلمین از آئین اسلام، دست به محاصرة اقتصادی زد و مسلمین را در فشار و بحران های اقتصادی قرار داد و برای انجام این عمل، از دادن قرض های خود و اموالی که مسلمین خریده و اماناتی که قبل از اسلام به آن ها سپرده بودند، خودداری کردند و برای تبرئه خود به آن ها می گفت: که برگرداندن آن ها تا زمانی الزام آور بود که شما اسلام اختیار نکرده بودید، ولی ایمان شما به اسلام، این حقوق را ابطال کرد.[9] قرآن به همین موضوع اشاره می کند و می فرماید: (پاره ای از اهل کتاب (نصاری) اگر مال فراوانی بعنوان امانت نزد او بسپاری به تو بر می گرداند. و پاره ای دیگر (یهود) اگر دیناری به او بسپاری به تو نخواهد داد، مگر وفتی که اصرار و پافشاری زیاد کنی، زیرا آنها می گفتند که امیین (درس نخوانده ها) بر ما حقی ندارند که بپردازیم، آن ها بر خدا دروغ می بندند در حالی که خود می دانند.)[10] 2. کینه افروزیهای مذهبی: یکی دیگر از نقشه ها و نیرنگ های یهود، علیه اسلام گرم ساختن بازار کینه های دوران گذشته در افکار اوس و خزرج بود.[11] قرآن می فرماید: (بگو ای صاحبان کتاب چرا مردمی را که ایمان آورده اند از راه خدا باز می دارید و آن ها را به سوی گمراهی سوق می دهید، در حالی که خود ناظر و گواه بر این هستید. ای صاحبان ایمان اگر فرمان دسته ای از اهل کتاب را ببرید بدانید که شما را بعد از ایمان، به کفر بر می گردانند. چگونه کافر می شوید در حالیکه آیات خدا بر شما خوانده می شود و در میان شما پیامبر خدا وجود دارد و کسی که متکی به خداوند شود به سوی راه راست هدایت شده است.)[12] این رفتاری که یهود در آن روز انجام می داد، امروز نیز همین دشمنان اسلام و صهیونیسم نسبت به مسلمین انجام می دهند و پیوسته می کوشند که بین مذاهب اسلامی تفرقه و جدایی بیفکنند تا خود، نقشة خویش را به ثمر رسانند.[13] 3. جاسوسی علیه مسلمین: یهود برای آگاهی و اطلاع بر اسرار مسلمین دست به عملیات جاسوسی زده و در این میان، مورخین، نام گروهی از یهودیان را می برند که به ظاهر اسلام اختیار کردند و آن را وسیله جاسوسی و آگاهی از وضع مسلمین قرار دادند. برای انجام این کار، یهودیان در میان مسلمین می رفتند و در انجمن و مجالس آن ها شرکت می کردند، تا از تصمیم آنها آگاه شوند و جریان را به کمیتة خویش گزارش دهند و یا شبهاتی را در دل کسانی که ایمانشان ضعیف است وارد کنند و یا با منافقین رابطه برقرار کرده و با آن ها دست دوستی دهند و با خود متحد ساخته علیه مسلمین میان آن ها فتنه و آشوب بر پا سازند. قرآن کریم درین باره چنین می فرماید: (ای کسانی که ایمان آورده اید؛ افرادی را که در جنایت و ظلم نسبت به شما کوتاهی نمی کنند، هم راز خود قرار ندهید، این ها مردمی هستند که خواستار درد و رنج شما می باشند و دشمنی آن ها از راه دهان، برای شما ظاهر شد اما آن چه از دشمنی که در دل آن ها نهفته است، به مراتب بزرگتر است از آن چه که از راه دهان ظاهر شده است. ما برای شما نشانه هایی بیان کردیم که اگر دانا باشید خواهید فهمید.)[14] 4. تلاش برای نفوذ در پیغمبر: یکی از نقشه های دیگر یهود، تلاش برای نفوذ در پیغمبر بود، آنها کوشیدند به هر وسیله ای که باشد در پیامبر نفوذ کنند تا او نتواند دستورات اسلام را به خوبی انجام دهد.[15] قرآن می فرماید: بین یهود به آن چه خداوند به تو دستور داده حکم و قضاوت کن و از خواسته های آنان پیروی مکن. از آن ها دوری بجوی، آن ها می خواهند تو را از پاره ای از دستورات خدا که بر تو نازل شده منحرف سازند. پس اگر باز گشتند و به تو ایمان نیاوردند، بدان که خداوند کیفر پاره ای از گناهانشان را به آنها می دهد، هر آینه بیشتر مردم، فاسق و گناه کارند.[16]) آنچه آشکار شد تنها گوشه ای از دشمنی های یهود با مومنان بود که برای تفصیل بیشتر این موضوع به تفاسیر قرآن ذیل آیاتی که درباره بنی اسرائیل و یهود آمده است مراجعه شود. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. چهره یهود در قرآن با ترجمه سید مهدی آیت اللهی. 2. یهود از نظر قرآن، عفیف عبد الفتاح طباره، ترجمه علی منتظمی. 3. مقارنة الادیان الیهود، احمد شلبی. 4. آثار الحرب، وهبة الزحیلی. [1] . مائده/82. [2] . الزحیلی وهبة التفسیر المنیر، بیروت، انتشارات دارالفکر المعاصر، 1418 ق، ج 7، ص 8. [3] . طبرسی، مجمع البیان، بیروت، انتشارات دارالعلمیه، چاپ اول، 1418ه ، ج3، ص306. [4] . بقره/40 41، ترجمه از آیت الله ناصر مکارم شیرازی. [5] . عفیف عبدالفتاح طباره، الیهود فی القرآن، بیروت، دارالعلم للملایین، چ یازدهم، 1986، ص 18. [6] . بقره/101. [7] . رجوع شود به بقره/89 و 90. [8] . آل عمران/93. [9] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، انتشارات اسماعیلیان، چاپ مکرر، ج 2، ص 472، ذیل آیه 75، آل عمران. [10] . آل عمران/75. [11] . الیهود فی القرآن، ص 25. [12] . آل عمران/99 101. [13] . الیهود فی القرآن، ص 26. [14] . آل عمران/118. [15] . طبرسی، امین الاسلام، تفسیر جوامع الجامع، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم، 1371، ج اول، ص 334. [16] . مائده/49. ( اندیشه قم )
در گوشه و کنار دنیا جنایات و فساد ها و انحرافات اخلاقی و نیز جنگ و گرسنگی و بی خانمانی و آوارگی توسط برخی از طوائف و انسان ها است که بر جامعه بشری تحمیل می شود. وقتی که صفحات جنایات تاریخ بشر را بنگریم و با دقت پیرامون آن به تحقیق بپردازیم در می یابیم که ریشه های بیشتر این جنایات به دست یهود کاشته شده و مزدوران آنان آبیاریش کرده اند، از این رو قرآن خطر یهود را به مسلمانان گوشزد می کند و آنان را دشمن ترین ملت ها به اسلام معرفی کرده و می فرماید: (به طور مسلم یهود و مشرکان را دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان خواهی یافت... )[1]
وقتی انواع دشمنی ها را بررسی می کنیم می بینیم که یهود، انواع دشمنیها را در شدیدترین وضع خود در مقابل اسلام و مسلمانان به کار برده است. حتی دشمنی آنها از مشرکین هم بدتر بود. چون دشمنی یهود از روی عناد و از بین بردن حق بود، به همین خاطر انبیاء را می کشتند و چندین بار نقشه قتل پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را ریختند، ولی دشمنی مشرکین بخاطر جهل آنها به حقایق دین و خدا و پیامبران علیهم السلام بود.[2]
علاوه بر آن یهود برای شکست مسلمانان با شرک گرایان و حق ستیزان، همدل و همکار بودند و این در حالی بود که آنان می بایست نسبت به پیروان قرآن، نزدیکتر و پرمهرتر باشند و اینان را در برابر شرک و کفر یاری رسانند، چرا که اینان به رسالت موسی علیه السلام ایمان داشتند و کتاب او را از سوی خدا می شناختند، اما کفرگرایان نه به خدا ایمان داشتند و نه به رسالت و کتابهای آسمانی. و روشن است که این دشمنی، برخاسته از آفت ویرانگر حسد بود.[3]
یهود از روی حقد و خبث ذاتی، به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ایمان نیاوردند، با آنکه می دانستند او پیامبر خدا است. قرآن، بنی اسرائیل را دعوت به ایمان بر رسالت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می کند و می فرماید:
(ای فرزندان اسرائیل بیاد بیاورید نعمت هائی که من بر شما ارزانی داشتم، و به پیمانی که با من بسته اید وفا کنید، تا من نیز به پیمان شما وفا کنم و (در راه انجام وظیفه، و عمل به پیمانها) تنها از من بترسید. و به آنچه نازل کرده ام (قرآن) ایمان بیاورید، که نشانه های آن، با آنچه در کتابهای شماست، مطابقت دارد. و نخستین کافر به آن نباشید، و آیات مرا به بهای ناچیزی نفروشید، و تنها از من (و مخالفت دستورهایم) بترسید (نه از مردم). و حق را با باطل نیامیزید، و حقیقت را با اینکه می دانید کتمان نکنید.[4])
دشمنی آنان از زمانی آغاز شد که دعوت اسلام متوجه یهود شد و از آنها تقاضای تصدیق و ایمان کرد، زیرا از وقتی که دعوت اسلام متوجه آنها گردید، سرپیچی را آغاز نموده و بر علیه آن مبارزه را شروع کردند.[5]
قرآن یهود را به خاطر عدم پذیرش اسلام سرزنش می کند و می فرماید:
(وقتی که رسولی (محمد) از طرف خداوند برای آنها آمد و به چیزی که نزد آنهاست (تورات) تصدیق می کرد. گروهی از صاحبان کتاب (یهود)، کتاب خدا (قرآن) را به پشت سر خود می انداختند و عمل به آنها نکردند، مثل آنکه آنها اصلاً نمی دانستند.)[6] و (در نتیجه مستحق راندگی و دوری از رحمت خداوند شدند؛ زیرا که آنها از روی لجبازی و ستم وحی الهی را به کفر وگمراهی فروختند و در نتیجه مستحق غضب پی در پی خداوند شدند.[7])
یکی دیگر از موارد دشمنی آنها با شرع اسلام مخالفت آنان با احکام اسلام بود، وقتی اسلام بر اساس مقتضیات زمان و رشد فکری مردم پاره ای از احکام یهود را نسخ کرد، آنان از روی کینه به مخالفت پرداختند و زبان به اعتراض گشودند. و به پیامبر گفتند: ای محمد اگر تو بر آئین ابراهیم و پیامبران بعد از او هستی و آنها را تصدیق می کنی، چگونه حرام های آنان را مانند گوشت حلال می شماری؟
قرآن به آنها چنین پاسخ داد: ( تمام خوردنیهای دنیا برای بنی اسرائیل حلال بود مگر چیزی را که اسرائیل (یعقوب) قبل از آمدن تورات برخود حرام کرده بود، بگو اگر راست می گوئید تورات را بیاورید و بخوانید.)[8]
از آنچه گذشت معلوم شد که در اثر ایمان نیاوردن یهود به پیامبر صلی الله علیه و آله ، بین مسلمین و یهود دشمنی ایجاد شد و یهود به وحشت افتاد به فکر ایجاد وحدت میان خود و طرح نقشه علیه مسلمین افتادند که به برخی از آنها اشاره می شود:
1. محاصره اقتصادی: یهود برای دور ساختن مسلمین از آئین اسلام، دست به محاصرة اقتصادی زد و مسلمین را در فشار و بحران های اقتصادی قرار داد و برای انجام این عمل، از دادن قرض های خود و اموالی که مسلمین خریده و اماناتی که قبل از اسلام به آن ها سپرده بودند، خودداری کردند و برای تبرئه خود به آن ها می گفت: که برگرداندن آن ها تا زمانی الزام آور بود که شما اسلام اختیار نکرده بودید، ولی ایمان شما به اسلام، این حقوق را ابطال کرد.[9] قرآن به همین موضوع اشاره می کند و می فرماید:
(پاره ای از اهل کتاب (نصاری) اگر مال فراوانی بعنوان امانت نزد او بسپاری به تو بر می گرداند. و پاره ای دیگر (یهود) اگر دیناری به او بسپاری به تو نخواهد داد، مگر وفتی که اصرار و پافشاری زیاد کنی، زیرا آنها می گفتند که امیین (درس نخوانده ها) بر ما حقی ندارند که بپردازیم، آن ها بر خدا دروغ می بندند در حالی که خود می دانند.)[10]
2. کینه افروزیهای مذهبی: یکی دیگر از نقشه ها و نیرنگ های یهود، علیه اسلام گرم ساختن بازار کینه های دوران گذشته در افکار اوس و خزرج بود.[11] قرآن می فرماید: (بگو ای صاحبان کتاب چرا مردمی را که ایمان آورده اند از راه خدا باز می دارید و آن ها را به سوی گمراهی سوق می دهید، در حالی که خود ناظر و گواه بر این هستید. ای صاحبان ایمان اگر فرمان دسته ای از اهل کتاب را ببرید بدانید که شما را بعد از ایمان، به کفر بر می گردانند. چگونه کافر می شوید در حالیکه آیات خدا بر شما خوانده می شود و در میان شما پیامبر خدا وجود دارد و کسی که متکی به خداوند شود به سوی راه راست هدایت شده است.)[12]
این رفتاری که یهود در آن روز انجام می داد، امروز نیز همین دشمنان اسلام و صهیونیسم نسبت به مسلمین انجام می دهند و پیوسته می کوشند که بین مذاهب اسلامی تفرقه و جدایی بیفکنند تا خود، نقشة خویش را به ثمر رسانند.[13]
3. جاسوسی علیه مسلمین: یهود برای آگاهی و اطلاع بر اسرار مسلمین دست به عملیات جاسوسی زده و در این میان، مورخین، نام گروهی از یهودیان را می برند که به ظاهر اسلام اختیار کردند و آن را وسیله جاسوسی و آگاهی از وضع مسلمین قرار دادند. برای انجام این کار، یهودیان در میان مسلمین می رفتند و در انجمن و مجالس آن ها شرکت می کردند، تا از تصمیم آنها آگاه شوند و جریان را به کمیتة خویش گزارش دهند و یا شبهاتی را در دل کسانی که ایمانشان ضعیف است وارد کنند و یا با منافقین رابطه برقرار کرده و با آن ها دست دوستی دهند و با خود متحد ساخته علیه مسلمین میان آن ها فتنه و آشوب بر پا سازند. قرآن کریم درین باره چنین می فرماید:
(ای کسانی که ایمان آورده اید؛ افرادی را که در جنایت و ظلم نسبت به شما کوتاهی نمی کنند، هم راز خود قرار ندهید، این ها مردمی هستند که خواستار درد و رنج شما می باشند و دشمنی آن ها از راه دهان، برای شما ظاهر شد اما آن چه از دشمنی که در دل آن ها نهفته است، به مراتب بزرگتر است از آن چه که از راه دهان ظاهر شده است. ما برای شما نشانه هایی بیان کردیم که اگر دانا باشید خواهید فهمید.)[14]
4. تلاش برای نفوذ در پیغمبر: یکی از نقشه های دیگر یهود، تلاش برای نفوذ در پیغمبر بود، آنها کوشیدند به هر وسیله ای که باشد در پیامبر نفوذ کنند تا او نتواند دستورات اسلام را به خوبی انجام دهد.[15]
قرآن می فرماید: بین یهود به آن چه خداوند به تو دستور داده حکم و قضاوت کن و از خواسته های آنان پیروی مکن. از آن ها دوری بجوی، آن ها می خواهند تو را از پاره ای از دستورات خدا که بر تو نازل شده منحرف سازند. پس اگر باز گشتند و به تو ایمان نیاوردند، بدان که خداوند کیفر پاره ای از گناهانشان را به آنها می دهد، هر آینه بیشتر مردم، فاسق و گناه کارند.[16])
آنچه آشکار شد تنها گوشه ای از دشمنی های یهود با مومنان بود که برای تفصیل بیشتر این موضوع به تفاسیر قرآن ذیل آیاتی که درباره بنی اسرائیل و یهود آمده است مراجعه شود.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. چهره یهود در قرآن با ترجمه سید مهدی آیت اللهی.
2. یهود از نظر قرآن، عفیف عبد الفتاح طباره، ترجمه علی منتظمی.
3. مقارنة الادیان الیهود، احمد شلبی.
4. آثار الحرب، وهبة الزحیلی.
[1] . مائده/82.
[2] . الزحیلی وهبة التفسیر المنیر، بیروت، انتشارات دارالفکر المعاصر، 1418 ق، ج 7، ص 8.
[3] . طبرسی، مجمع البیان، بیروت، انتشارات دارالعلمیه، چاپ اول، 1418ه ، ج3، ص306.
[4] . بقره/40 41، ترجمه از آیت الله ناصر مکارم شیرازی.
[5] . عفیف عبدالفتاح طباره، الیهود فی القرآن، بیروت، دارالعلم للملایین، چ یازدهم، 1986، ص 18.
[6] . بقره/101.
[7] . رجوع شود به بقره/89 و 90.
[8] . آل عمران/93.
[9] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، انتشارات اسماعیلیان، چاپ مکرر، ج 2، ص 472، ذیل آیه 75، آل عمران.
[10] . آل عمران/75.
[11] . الیهود فی القرآن، ص 25.
[12] . آل عمران/99 101.
[13] . الیهود فی القرآن، ص 26.
[14] . آل عمران/118.
[15] . طبرسی، امین الاسلام، تفسیر جوامع الجامع، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم، 1371، ج اول، ص 334.
[16] . مائده/49.
( اندیشه قم )
- [سایر] نگاه به افراد محرم و نامحرم را از منظر قرآن کریم به طور کامل توضیح دهید.
- [سایر] شیطان که در ابتدا از فرشتگان بود و بعدا از درگاه خداوند رانده شد چرا در قرآن به عنوان یک دشمن قدیمی معرفی شده است ؟
- [سایر] منابعی در رابطه با تحریفات یهود معرفی کنید؟
- [سایر] آیا نمونههای وجود دارد که نشان دهنده تأثیر فصاحت و بلاغت قرآن کریم در جذب قلوب افراد به اسلام باشد؟
- [سایر] چند تا کتاب در رابطه با تحریفات یهود معرفی کنید؟
- [سایر] چرا در قرآن کریم گاهی مال و فرزندان را زینت زندگی معرفی کرده و گاهی نیز آنها را فتنه نامیده است؟
- [سایر] با سلام وعرض ادب لطفاً جهت آموزش مفاهیم قرآن کریم وروش تدبر در آیات شریف آن کتاب ،سی دی ویا کلاس و.... معرفی فرمائید. با تشکر
- [سایر] شیطان در ادیان یهود و مسیحیت و زرتشت و بودایی ها چگونه معرفی شده؟
- [سایر] چرا قرآن کریم تعداد افراد اصحاب کهف را به طور صریح نام نبرده و تعداد آن ها را با تردید بیان کرده است؟
- [سایر] آیا قرآن کریم به تفاوت های فردی انسان ها مانند تفاوت در صفات، توانایی ها و هوش افراد نیز پرداخته است؟
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام فرار از جنگ است و در نظر قرآن و روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) گناه آن خیلی بزرگ است، و آن اقسامی دارد: الف) فرار از جنگ مخصوصاً اگر موجب تضعیف جبهه و یا تقویت دشمن شود، و مخصوصاً اگر فرار از خطِّ مقدّم جبهه باشد. ب) تخلّف از فرمان فرمانده مخصوصاً اگر این تخلّف، موجب سرکشی دیگران و یا تضعیف فرمانده و یا تضعیف دیگران و یا تقویت دشمن باشد. ج) کمکاری یا بیکاری یا تخلّف از وظیفه مخصوصاً اگر موجب تضعیفی در جبهه یا تقویتی برای دشمن گردد. د) شرکت نکردن در جنگ در صورت احتیاج به او، مخصوصاً اگر تخلّف او موجب تضعیف دیگران یا تقویت دشمن باشد. ه) کمک نکردن به جبهه از جهت مالی و فکری و تبلیغی و مانند اینها مخصوصاً اگر تخلّف او موجب تضعیف دیگران و یا تقویت دشمن باشد.
- [آیت الله اردبیلی] حجّ بر سه قسم است: حجّ تَمتّع، حجّ اِفراد و حجّ قِران. (حج تمتّع) وظیفه کسی است که فاصله وطن او تا مکّه معظّمه شانزده فرسنگ یا بیشتر باشد. (حجّ اِفراد) و (حجّ قِران) نیز وظیفه کسی است که اهل خود مکّه یا اطراف آن تا کمتر از شانزده فرسنگ باشد. البتّه در بعضی از موارد، وظیفه برخی افراد بیمار یا معذور از حجّ تمتّع به حجّ إفراد تبدیل میشود. هر سه قسم حجّ در بیشتر اعمال مشترک هستند؛ ولی در حجّ تمتّع، عمره پیش از حجّ و وابسته به حجّ و همچون جزیی از آن میباشد که باید در یک سال و در ماههای حجّ بجا آورده شود؛ ولی در حجّ اِفراد و حجِّ قِران، عمره کاملاً مستقل و از حجّ جداست. همچنین در حجّ تمتّع در روز عید قربان در مِنی قربانی واجب است و از اعمال آن میباشد و در حجّ قِران، قربانی از ابتدا مقرون با احرام است و باید تا روز عید در مِنی همراه حاجی باشد، ولی در حجّ اِفراد اصلاً قربانی واجب نیست.
- [امام خمینی] جایز نیست برای طلاب علوم دینیه دخول در مدارس که بعض معممین و ائمه جماعت از طرف دولت جائر و یا با اشاره دولت تصدی نمودهاند چه برنامه تحصیلی از طرف دولت جائر باشد یا از طرف این نحو متصدیان که عمّال دولت جائر هستند، زیرا در این امور نقشه محو آثار اسلام و احکام قرآن کریم کشیده شده است.
- [امام خمینی] قوانین و مصوباتی که از مجالس قانونگذاری دولتهای جائر به امر عمال اجانب خَذَلَهم اللَّه تعالی بر خلاف صریح قرآن کریم و سنّت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میگذرد و گذشته است، از نظر اسلام لغو و از نظر قانون بیارزش است، و لازم است مسلمانها از امرکننده و رأیدهنده به هر طور ممکن است اعراض کنند، و با آنها معاشرت و معامله نکنند، و آنان مجرمند و عملکننده به رأی آنها معصیت کار و فاسق است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] امر به معروف و نهی از منکر بر تمام افراد عاقل و بالغ با شرایط زیر واجب است: 1 کسی که می خواهد امر و نهی کند باید یقین داشته باشد که طرف مقابل مشغول انجام حرام یا ترک واجبی است. 2 احتمال دهد که امر و نهی او اثردارد، خواه اثر فوری داشته باشد یا غیر فوری، کامل یا ناقص، بنابراین اگر بداند هیچ اثر نمی کند واجب نیست. 3 در امر و نهی او مفسده و ضرری نباشد، پس اگر بداند یا خوف این باشد که امر یا نهی او، ضرر جانی یا عرضی و آبرویی یا مالی قابل توجه نسبت به او یا بعضی از مؤمنین می رساند واجب نیست، ولی اگر معروف و منکر از اموری باشد که شارع مقدس اسلام اهمیت زیادی به آن می دهد (مانند حفظ اسلام و قرآن و استقلال ممالک اسلامی، یا حفظ احکام ضروری اسلام)، باید اعتنا به ضرر نکند و با بذل جان و مال در حفظ آنها بکوشد.
- [آیت الله اردبیلی] صدقه دادن که یک اقدام خالصانه و صادقانه میباشد، مورد سفارش قرآن کریم و احادیث فراوان قرار گرفته و موجب خیر و برکت در زندگی، دفع بلا و مرگهای ناگهانی و شفای بیماران میشود و همان طور که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده: (کلّ معروف صدقه)(1) یعنی هر کار خیر و پسندیدهای، صدقه محسوب میشود و اقداماتی که موجب هدایت گمراهان، حمایت نیازمندان و عمران و آبادانی مادی و معنوی جامعه گردد، ماندگارتر و مفیدتر میباشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] کافر یعنی کسی که منکر خدا یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه واله وسلم یا معاد است یا شاک در خدا و رسول است یا برای خدا شریک قرار می دهد یا در و حدانیت خدا شک دارد نجس است و همچنین است خوارج یعنی کسانی که بر امام معصوم علیه السلام خروج کنند و غلات یعنی انهایی که قایل به خدایی یکی از ایمه علیهم السلام می باشند یا بگویند خدا در او حلول کرده است و نواصب یعنی کسانی که دشمن یکی از ایمه علیهم السلام یا حضرت فاطمه زهراء علیها السلام باشند و کسی که یکی از ضروریات دین را مثل نماز و روزه با علم به این که ضروری دین است منکر شود و اما اهل کتاب یعنی یهود و نصاری اقوی طهارت انها است هر چند احوط اجتناب است
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام نفاق است و در روایات فراوانی فرمودهاند کسی که دارای دو چهره و دو زبان باشد، در روز قیامت با دو زبان که آتش از آنها شعلهور است محشور میشود و این نفاق اقسامی دارد: الف) کسانی که ایمان ندارند، ولی با زبان یا عمل ایمان نمایی میکنند، و این افراد همان منافقینی هستند که قرآن جایگاه آنان را پستترین جاهای جهنّم قرار داده است. ب) افراد ریاکار که اعمالشان برای خدا نیست، ولی نمایش برای خداست و قرآن علاوه بر اینکه اعمال این افراد را باطل میداند، گناه آنان را در حدّ کفر شمرده است. ج) افرادی که در برخورد با مردم دارای دو چهره و دو زبان هستند؛ مثلاً در حالی که کینه و عداوت دارند و از غیبت و تهمت باک ندارند، ولی در ظاهر اظهار محبّت و ارادت میکنند. د) افرادی که خود را وابسته به دین میکنند، ولی در حقیقت آن وابستگی را در عمل ندارند، نظیر عالم بی عمل و زاهد بیحقیقت و مقدّس و متّقی نما، و این افراد گرچه در روایات اطلاق نفاق بر آنها شده است و از نظر اخلاقی منافق میباشند، ولی گناه منافق را ندارند و اگر بر طبق وظیفه دینی خود عمل نکنند، در روز قیامت با منافقین محشور میشوند.
- [آیت الله سیستانی] اگر کسی در حال احرام بمیرد ، نباید او را با آب کافور غسل دهند و به جای آن باید با آب خالص غسل بدهند ، مگر اینکه در احرام حج تمتع بوده و طواف و نمازش و سعی را تمام نموده باشد ، یا آنکه در احرام حج قران یا إفراد بوده و حلق را انجام داده باشد ، که در این دو صورت با آب کافور باید غسل دهند .
- [آیت الله اردبیلی] انسان میتواند برای بعضی از کارهای مستحبّی، مثل حج، عمره، طواف از طرف کسی که در مکه نیست، قرائت قرآن، زیارت قبر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و امامان علیهمالسلام و توابع آن مثل نماز زیارت، از طرف زندگان اجیر شود و ظاهرا نیابت تبرّعی (مجانی) در جمیع مستحبات از طرف افراد زنده اگر به قصد رجا باشد اشکال ندارد؛ اما صحّت اجیر شدن برای غیر از مثل مستحبات ذکر شده، محلّ تأمّل است و نیز انسان میتواند کار مستحبّی را انجام دهد و ثواب آن را به مردگان یا زندگان هدیه نماید.