شیطان در ادیان یهود و مسیحیت و زرتشت و بودایی ها چگونه معرفی شده؟
شیطان در ادیان یهود و مسیحیت و زرتشت و بودایی ها چگونه معرفی شده؟ (شیطان) در لغت از ماده (شطن) به معنای دور شدن است، لذا به شیطان، شیطان می‌گویند چون از فرمان خدا سرپیچی نمود، سپس از رحمت او دور ماند، و در اصطلاح (شیطان) مفهومی عام دارد که شامل هر موجود متمرد و طغیانگر و خرابکار می‌شود خواه از جن باشد یا از انسانها. در عالم آفرینش جدا از موجودات محسوس، موجودات غیرمحسوسی نیز وجود دارند که وجود آنها به واسطه‌ی آیات الهی ثابت شده است یکی از آن موجودات غیرمحسوس جن است که برای ما در شرایط عادی، قابل درک حسی نیست و از آنجایی که شیطان نیز از جن است بدیهی است که آن هم از موجودات واقعی غیرمحسوس به شمار می‌آید. مؤید این مطلب (جن بودن و غیرمحسوس بودن شیطان) آیه‌ی 50، از سوره‌ی کهف است که می‌فرماید: (وَ کانَ مِنَ الجِن) ابلیس از جن بود. شیطان از جنس فرشتگان نبوده بلکه از طایفه‌ی جن بوده؛ چرا که شیطان دارای اولاد و ذریه است در حالی که فرشتگان فرزند ندارند، فرشتگان معصومند ولی شیطان معصوم نیست، شیطان از آتش آفریده شده اما فرشتگان از نور آفریده شده‌اند. فرشتگان رسول الهی‌اند در حالی که ابلیس از چنین مقام و مرتبه‌ای برخوردار نیست. خلقت جن و شیطان بر خلقت انسان تقدم دارد، چرا که خداوند متعال در قرآن، سوره‌ی حجر، آیه26 و27 می‌فرماید: ( همانا ما انسان را از گل و لای سالخورده تغییر یافته، بیافریدیم و طایفه‌ی جن را پیش‌تر، از آتش گدازنده خلق نمودیم). وجود شیطان از نظر نظام کلی ضرورت دارد و به عبارتی شیطان، سگ تربیت شده نظام آفرینش است،‌ برای هر کسی پارس نمی‌کند و هر کس را نمی‌گزد، در کل این نظام وجود شیطان رحمت است، اگر کسی سگ تربیت شده داشته باشد می‌فهمد در عین حال که این سگ و نجس‌العین و حرام گوشت است، خدماتی نیز دارد، بنابراین وجود شیطانی که انسان را به شر و معصیت دعوت کند از ارکان نظام عالم بشری است و نسبت به راه مستقیم او به منزله‌ی کنار جاده است و معلوم است که تا دو طرفی برای جاده نباشد متن جاده هم فرض نمی‌شود لذا القائات شیطانی خود مصلحتی دارد و آن این است که مردم عموماً به وسیله‌ی آن آزمایش می‌شوند و در کوره‌ی امتحان ناخالصی‌ها جدا می‌شوند. خداوند از ابتدا شیطان را به عنوان شیطان نیافرید. بلکه او سالها، همنشین فرشتگان و از مخلوقات پاک بود ولی بعد، از آزادی خود، سوء استفاده کرد و وقتی در مقابل امر الهی مبنی بر سجده بر آدم قرار گرفت بنای سرکشی و طغیان گذارد. شیطان از دیدگاه ادیان مختلف شیطان در یهودیت شیطان در یهودیت، در لغت به معنای دشمن یا تهمت زننده است. و همینطور نام فرشته ای است که مؤمنین را مورد محک قرار میدهد. شیطان در یهود به عنوان دشمن خدا شناخته نشده است بلکه یک خادم خدا است که وظیفه دارد ایمان بشیریت را مورد آزمایش قرار دهد. شیطان در مسیحیت در بسیاری از شاخه های مسیحیت ، شیطان (دراصل لوسیفر) قبل از آن که از درگاه خدا طرد شود ، یک موجود روحانی یا فرشته بوده که درخدمت خداوندگار بوده است . گفته می شود شیطان از درگاه خداوند به دلیل غرور بیش از حد و خودپرستی طرد شده است . همچنین گفته شده است که شیطان کسی بوده که به انسان گفته می تواند خدا شود . به همین سبب موجب معصیت اصلی انسان در درگاه خدا شده و در نتیجه از بهشت عدن اخراج شده است . کلمه شیطان در انجیل ، اسم خصم یا مانع بشر است . در قسمت دیگر از کتاب انجیل ، شیطان برای تمرد کردن در برابر خدا تلاش می کردامادرنافرمانی ناکام شد و خدا او را به جهنم تبعید کرد . شیطان ،اختراع کلیسا بود تا همه ی بدی ها را به او نسبت دهند . البته مقامات کلیسا می دانستند که شیطان ساخته و پرداخته دست خود آن ها است ؛‌ ولی متعصبان مذهبی که دنباله رو آنها شده بودند ، واقعا تصور می کردند که با نسبت دادن همه بدیها به شیطان به مذهب و کلیسا خدمت می کنند. شیطان در زرتشت دین در زرتشت تنها دینی است که از یک اعتقاد دین مشخص وام گرفته شده و در کتاب مقدس از آن یاد شده است. از آغاز صحیفه های عهد عتیق تا صحیفه اشعیای نبی، همواره منشا غایی همه چیز، و از جمله شر، یهود معرفی گردیده است. اما پس از اسارت و تبعید یهود، تغییر مشخصی صورت پذیرفت. اگر دو روایت مشابه مربوط به تجربه خاصی از حضرت داوود ، پادشاه قوم اسرائیل را در نظر بگیریم ، خواهیم دید که در سندی که مربوط به دوران پس از تبعید است ، در مطلب مشابهی که مربوط به دوران قبل از تبعید قوم یهود بوده، واژه شیطان جایگزین قوم یهود گردیده است. بنابراین این شیطان از اجزای اصلی کتاب مقدس نبود؛ بلکه بعدها از طریق دین زرتشتی وارد آن شده است. هنگامی که یهودیان به بابل تبعید شده بودند ، در تماس مستقیم با دین زرتشتی قرار گرفتند و ایده های دقیق و استادانه ای از ان دین وام گرفتند ؛ از قبیل مبحث فرشتگان و شیطان. اولی اهورامزدا نام دارد که نور است و حیات آفریدگار خوبی و پاکی؛ دومی که اهریمن است،‌ ظلمت است و پلیدی و خالق امور مضر و اشیای زشت و دروغ. شیطان در بسیاری از ادیان، مظهر شرو ناپاکی است که این مفاهیم در تعالیم بنیانگذار دین زرتشت و همه متون بعدی این دین بوده است. از ویژگی های اصلی شیطان ،دروغ و فریب است و حداقل 606 بار در گاته ها مورد سرزنش قرار گرفته است. اسم خاص انگره مینو به عنوان متخاصم ترین روح، فقط یک بار در تعالیم زرتشت به چشم می خورد. وجود خداوند نیک وشیطان که با یکدیگر مبارزه می کنند ، از مشخصات اصلی دین زرتشتی است و به نام اعتقاد به ثنویت جهانی (دوگانه پرستی) در میان سایر ادیان شهرت یافته است.انگره مینو وتعداد ب‌ی شماری از شیاطین وجود دارند که به طور منظم در مقابل فرشتگان خیر واهورا مزدا (خدای حکیم –ذات متعال ) قرار می گیرند. نام این شیاطین عبارتند از :گرسنگی، تشنگی، خشم، نفرت، حسد ، دروغ، خشکسالی، زمستان وبدکاری –نام این ارواح شرور، دیو می باشد که در زبان پارسی به صورت diu ودر زبان انگلیسی به نام devil تغییر یافت. شیطان در مذهب بودائی در دین بودائی، شیطان مظهر زشتی و پلیدی است و مردم را از اطاعت آن بازداشته است. به موجب عقیده بودا، شیطان نه تنها وارد کننده رنج در جهان بلکه صاحب هر رنج و بدی و محرک بزرگ تمام اندیشه و گفتارها و کردارهای زشت در وجود انسان است. از نظر شکل و شمائل شیطان در عقاید بودائیان، آنها معتقدند که ( شیطان ) یا ( مارا ) به اشکال مختلفی دیده می شود. گاهی به شکل یک پیرمرد برهمن خزیده و تنگ نفس، گاهی به صورت یک دهقان، گاهی به شکل یک فیل و یا پادشاه تا برای فریب دادن مردان پاک و مقدس اقدام نماید. برخی از بودائیان اعتقاد دارند به اینکه شیطان به اندازه یک کوه ، پول دارد و کسانی را که علاقه پایان ناپذیر و حرص فراوان به پول و مال دنیا دارند با پرداخت مقداری پول می خرد و همیشه از این معامله راضی است و هیچ وقت هم پولهایش تمام نمی شود . از نظر بودائی ها، از میان تمام دامهایی که شیطان برای فریب آدم گسترده،( دام زن ) خطرناک ترین آنهاست. بطوری که نوشته اند تا مدتها بودا جز مردان، هیچ زنی را به کیش و آئین خود نمی پذیرفت ولی سرانجام در اثر اصرار نامادری اش ( ماها پاچاپاتی ) بودا با کمال کرامت راضی شد که زنان هم در شمار شاگردان او پذیرفته شوند. چگونگی پیروز شدن بودا بر شیطان از این قرار است که همچون آفتاب که از درون ابرهای تیره شب بیرون می آید ، بودا نیز از درون تیرگی های ماری بنام ( مایا ) سربرمی آورد و هنگام زاده شدن او، یک شعاع نورانی پیدا شده و تمام جهان را می پیماید و مایا مانند ابرهای صبحگاهی در برابر نور خورشید می میرد. همانگونه که رب النوع خورشید با شیطان طوفان می جنگد، بودا نیز در جنگی سخت بر ضد ( مارا )( شیطان، ابلیس) یعنی آن شیطان بدخواه در زیر درخت مقدس فاتح گشته و بودا به راه می افتد تا جهانیان را پند دهد و قانون مقدس خود را بر آنان ابلاغ نماید.
عنوان سوال:

شیطان در ادیان یهود و مسیحیت و زرتشت و بودایی ها چگونه معرفی شده؟


پاسخ:

شیطان در ادیان یهود و مسیحیت و زرتشت و بودایی ها چگونه معرفی شده؟

(شیطان) در لغت از ماده (شطن) به معنای دور شدن است، لذا به شیطان، شیطان می‌گویند چون از فرمان خدا سرپیچی نمود، سپس از رحمت او دور ماند، و در اصطلاح (شیطان) مفهومی عام دارد که شامل هر موجود متمرد و طغیانگر و خرابکار می‌شود خواه از جن باشد یا از انسانها.
در عالم آفرینش جدا از موجودات محسوس، موجودات غیرمحسوسی نیز وجود دارند که وجود آنها به واسطه‌ی آیات الهی ثابت شده است یکی از آن موجودات غیرمحسوس جن است که برای ما در شرایط عادی، قابل درک حسی نیست و از آنجایی که شیطان نیز از جن است بدیهی است که آن هم از موجودات واقعی غیرمحسوس به شمار می‌آید. مؤید این مطلب (جن بودن و غیرمحسوس بودن شیطان) آیه‌ی 50، از سوره‌ی کهف است که می‌فرماید: (وَ کانَ مِنَ الجِن) ابلیس از جن بود.
شیطان از جنس فرشتگان نبوده بلکه از طایفه‌ی جن بوده؛ چرا که شیطان دارای اولاد و ذریه است در حالی که فرشتگان فرزند ندارند، فرشتگان معصومند ولی شیطان معصوم نیست، شیطان از آتش آفریده شده اما فرشتگان از نور آفریده شده‌اند. فرشتگان رسول الهی‌اند در حالی که ابلیس از چنین مقام و مرتبه‌ای برخوردار نیست.
خلقت جن و شیطان بر خلقت انسان تقدم دارد، چرا که خداوند متعال در قرآن، سوره‌ی حجر، آیه26 و27 می‌فرماید: ( همانا ما انسان را از گل و لای سالخورده تغییر یافته، بیافریدیم و طایفه‌ی جن را پیش‌تر، از آتش گدازنده خلق نمودیم).
وجود شیطان از نظر نظام کلی ضرورت دارد و به عبارتی شیطان، سگ تربیت شده نظام آفرینش است،‌ برای هر کسی پارس نمی‌کند و هر کس را نمی‌گزد، در کل این نظام وجود شیطان رحمت است، اگر کسی سگ تربیت شده داشته باشد می‌فهمد در عین حال که این سگ و نجس‌العین و حرام گوشت است، خدماتی نیز دارد، بنابراین وجود شیطانی که انسان را به شر و معصیت دعوت کند از ارکان نظام عالم بشری است و نسبت به راه مستقیم او به منزله‌ی کنار جاده است و معلوم است که تا دو طرفی برای جاده نباشد متن جاده هم فرض نمی‌شود لذا القائات شیطانی خود مصلحتی دارد و آن این است که مردم عموماً به وسیله‌ی آن آزمایش می‌شوند و در کوره‌ی امتحان ناخالصی‌ها جدا می‌شوند.
خداوند از ابتدا شیطان را به عنوان شیطان نیافرید. بلکه او سالها، همنشین فرشتگان و از مخلوقات پاک بود ولی بعد، از آزادی خود، سوء استفاده کرد و وقتی در مقابل امر الهی مبنی بر سجده بر آدم قرار گرفت بنای سرکشی و طغیان گذارد.

شیطان از دیدگاه ادیان مختلف
شیطان در یهودیت
شیطان در یهودیت، در لغت به معنای دشمن یا تهمت زننده است. و همینطور نام فرشته ای است که مؤمنین را مورد محک قرار میدهد. شیطان در یهود به عنوان دشمن خدا شناخته نشده است بلکه یک خادم خدا است که وظیفه دارد ایمان بشیریت را مورد آزمایش قرار دهد.
شیطان در مسیحیت
در بسیاری از شاخه های مسیحیت ، شیطان (دراصل لوسیفر) قبل از آن که از درگاه خدا طرد شود ، یک موجود روحانی یا فرشته بوده که درخدمت خداوندگار بوده است . گفته می شود شیطان از درگاه خداوند به دلیل غرور بیش از حد و خودپرستی طرد شده است . همچنین گفته شده است که شیطان کسی بوده که به انسان گفته می تواند خدا شود . به همین سبب موجب معصیت اصلی انسان در درگاه خدا شده و در نتیجه از بهشت عدن اخراج شده است . کلمه شیطان در انجیل ، اسم خصم یا مانع بشر است . در قسمت دیگر از کتاب انجیل ، شیطان برای تمرد کردن در برابر خدا تلاش می کردامادرنافرمانی ناکام شد و خدا او را به جهنم تبعید کرد . شیطان ،اختراع کلیسا بود تا همه ی بدی ها را به او نسبت دهند . البته مقامات کلیسا می دانستند که شیطان ساخته و پرداخته دست خود آن ها است ؛‌ ولی متعصبان مذهبی که دنباله رو آنها شده بودند ، واقعا تصور می کردند که با نسبت دادن همه بدیها به شیطان به مذهب و کلیسا خدمت می کنند.
شیطان در زرتشت
دین در زرتشت تنها دینی است که از یک اعتقاد دین مشخص وام گرفته شده و در کتاب مقدس از آن یاد شده است. از آغاز صحیفه های عهد عتیق تا صحیفه اشعیای نبی، همواره منشا غایی همه چیز، و از جمله شر، یهود معرفی گردیده است. اما پس از اسارت و تبعید یهود، تغییر مشخصی صورت پذیرفت. اگر دو روایت مشابه مربوط به تجربه خاصی از حضرت داوود ، پادشاه قوم اسرائیل را در نظر بگیریم ، خواهیم دید که در سندی که مربوط به دوران پس از تبعید است ، در مطلب مشابهی که مربوط به دوران قبل از تبعید قوم یهود بوده، واژه شیطان جایگزین قوم یهود گردیده است. بنابراین این شیطان از اجزای اصلی کتاب مقدس نبود؛ بلکه بعدها از طریق دین زرتشتی وارد آن شده است. هنگامی که یهودیان به بابل تبعید شده بودند ، در تماس مستقیم با دین زرتشتی قرار گرفتند و ایده های دقیق و استادانه ای از ان دین وام گرفتند ؛ از قبیل مبحث فرشتگان و شیطان. اولی اهورامزدا نام دارد که نور است و حیات آفریدگار خوبی و پاکی؛ دومی که اهریمن است،‌ ظلمت است و پلیدی و خالق امور مضر و اشیای زشت و دروغ. شیطان در بسیاری از ادیان، مظهر شرو ناپاکی است که این مفاهیم در تعالیم بنیانگذار دین زرتشت و همه متون بعدی این دین بوده است. از ویژگی های اصلی شیطان ،دروغ و فریب است و حداقل 606 بار در گاته ها مورد سرزنش قرار گرفته است. اسم خاص انگره مینو به عنوان متخاصم ترین روح، فقط یک بار در تعالیم زرتشت به چشم می خورد. وجود خداوند نیک وشیطان که با یکدیگر مبارزه می کنند ، از مشخصات اصلی دین زرتشتی است و به نام اعتقاد به ثنویت جهانی (دوگانه پرستی) در میان سایر ادیان شهرت یافته است.انگره مینو وتعداد ب‌ی شماری از شیاطین وجود دارند که به طور منظم در مقابل فرشتگان خیر واهورا مزدا (خدای حکیم –ذات متعال ) قرار می گیرند. نام این شیاطین عبارتند از :گرسنگی، تشنگی، خشم، نفرت، حسد ، دروغ، خشکسالی، زمستان وبدکاری –نام این ارواح شرور، دیو می باشد که در زبان پارسی به صورت diu ودر زبان انگلیسی به نام devil تغییر یافت.
شیطان در مذهب بودائی
در دین بودائی، شیطان مظهر زشتی و پلیدی است و مردم را از اطاعت آن بازداشته است. به موجب عقیده بودا، شیطان نه تنها وارد کننده رنج در جهان بلکه صاحب هر رنج و بدی و محرک بزرگ تمام اندیشه و گفتارها و کردارهای زشت در وجود انسان است.
از نظر شکل و شمائل شیطان در عقاید بودائیان، آنها معتقدند که ( شیطان ) یا ( مارا ) به اشکال مختلفی دیده می شود. گاهی به شکل یک پیرمرد برهمن خزیده و تنگ نفس، گاهی به صورت یک دهقان، گاهی به شکل یک فیل و یا پادشاه تا برای فریب دادن مردان پاک و مقدس اقدام نماید. برخی از بودائیان اعتقاد دارند به اینکه شیطان به اندازه یک کوه ، پول دارد و کسانی را که علاقه پایان ناپذیر و حرص فراوان به پول و مال دنیا دارند با پرداخت مقداری پول می خرد و همیشه از این معامله راضی است و هیچ وقت هم پولهایش تمام نمی شود .
از نظر بودائی ها، از میان تمام دامهایی که شیطان برای فریب آدم گسترده،( دام زن ) خطرناک ترین آنهاست. بطوری که نوشته اند تا مدتها بودا جز مردان، هیچ زنی را به کیش و آئین خود نمی پذیرفت ولی سرانجام در اثر اصرار نامادری اش ( ماها پاچاپاتی ) بودا با کمال کرامت راضی شد که زنان هم در شمار شاگردان او پذیرفته شوند.
چگونگی پیروز شدن بودا بر شیطان از این قرار است که همچون آفتاب که از درون ابرهای تیره شب بیرون می آید ، بودا نیز از درون تیرگی های ماری بنام ( مایا ) سربرمی آورد و هنگام زاده شدن او، یک شعاع نورانی پیدا شده و تمام جهان را می پیماید و مایا مانند ابرهای صبحگاهی در برابر نور خورشید می میرد. همانگونه که رب النوع خورشید با شیطان طوفان می جنگد، بودا نیز در جنگی سخت بر ضد ( مارا )( شیطان، ابلیس) یعنی آن شیطان بدخواه در زیر درخت مقدس فاتح گشته و بودا به راه می افتد تا جهانیان را پند دهد و قانون مقدس خود را بر آنان ابلاغ نماید.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین