بسیاری از ادیان و مذاهب، در آیین خود، به مصلح یا موعودی که در آخر الزمان ظهور می کند و جهان را به صلح و آرامش رسانده، عدالت و مساوات را برقرار می نماید، اعتقاد دارند؛ این باور حتی جزئی از اصول اساسی کیش و مذهب آنهاست. اوضاع آشفته و اسفناک جهان، چنان مردم را به وحشت می اندازد که وجدان های زنده و دل های حساس را پریشان می نماید. این وضعیت، خیرخواهان بشریت را سرگردان نموده؛ و زنگ خطر سقوط انسانیت را طنین انداز می سازد؛ گاه به طوری ناامید می شوند که در اصل قابلیت اصلاح بشر تردید می نمایند و به اوضاع آیندة جهان بدبین می شوند. به طور قطع هیچ یک از ادیان آسمانی، به قدر اسلام به آیندة بشریت توجه نکرده است؛ زیرا با تنظیم قوانینی مستدل به سعادت و کمال بشری پرداخته و فضایل و کرامات انسانی را در آن لحاظ کرده است. قرآن نیز بر این مطلب تأکیده کرده و به شایستگی وارثان زمین اشاره کرده و فرموده: (ما این مطلب را مسجّل نمودیم که بندگان شایسته و صلاحیت دار ما وارث زمین گردند.)[1] در این میان شیعیان قوانین و دستورات جامع و متین اسلام را که برگرفته از منبع وحی می باشد برای تأمین سعادت بشری کامل و جامع می دانند و عصر درخشان حکومت توحیدی را در زمان ظهور مهدی موعود (عج) می دانند. (تبیین کنندة) عقیدة شیعه، کلام امام رضا علیه السّلام است که در ادامة قرائت شعر دعبل بیان کردند. حضرت فرمودند: (فرزند چهارم من حجت و قائمی است که در ایام غیبت باید در انتظارش بود و وقتی ظهور می کند باید از وی اطاعت کرد؛ اوست که زمین را پر از عدل و داد می کند).[2] نویسنده و متفکر غربی، هانری کربن می گوید: با در نظر گرفتن (منجی) در همه ادیان، نشانه هایی هم برای او بیان شده است. همچنین به نام و نشان او، علت ظهور و نحوة برقراری صلح و عدالت در جهان اشارات بسیاری شده است. مثلاً زردتشتی ها معتقدند که (سرانجام در پایان این هزاره سوشیانس، آخرین منجی زردتشتی، ظهور می کند. جاودانان زردتشتی به یاری او می آیند. نبرد نهایی نیروهای اورمزدی با قدرت های اهریمنی صورت می گیرد. اورمزد اهریمن را شکست می دهد... سوشیانس با اجرای مراسم (یسنا) - که مهم ترین آیین زردتشتی است - موجب جاودانگی مردمان می شود. (دینکرد، 675، جاماسب نامه، فصل 17، بند 9 - 16، گزیده های زاد سپرم، فصل 34 و 35).[3] همچنین با وجود اختلافات بسیاری که در آیین یهود نسبت به منجی وجود دارد این نکته قابل تأمل است که همگی به وجود و ظهور منجی که پایان دهندة بی عدالتی ها و گرفتاری ها خواهد بود معتقد هستند: (سرانجام، پادشاهی، از نسل یسئی (پدر داود) که حکیم و خدا ترس است، ظهور خواهد کرد و جهان را از عدل و خیر و برکت پر خواهد کرد. (اشعیا: 11/1-8)).[4] اما مسئله مهدویت در دنیای غرب که پیرو آیین مسیحیت و منتظر بازگشت مسیح است. دربارة آخر الزمان در بخش های مختلف کتاب عهد جدید نظریاتی بیان شده که یکسان و یکنواخت نیست، ولی مبین وجود و ظهور منجی است که نمونة آن در بخش هایی از کتاب عهد جدید، خصوصاً در آخرین رساله های پولس؛ و در انجیل یوحنا دیده می شود و در حقیقت مکمل نظر پیشین است. (مسیح یک شخص معین نیست، بلکه اصلی است الهی و فوق طبیعی، فراتر از تاریخ و زمان، که پیش از آفرینش جهان بوده و بعد از پایان آن نیز خواهد بود. (رسالة پولس به کولسیان: 1/15-18، یوحنا: 11/25).)[5] بعضی معتقدند که عیسی علیه السّلام تنها از آمدن ملکوت و نجات بخشی سخن گفته، و آنچه دربارة علایم آخر الزمان در کتاب عهد جدید دیده می شود، همه را نویسندگان انجیل ها از مکاشفات یهودی گرفته و در نوشته های خود وارد کرده اند (چارلز: 383).[6] در شرح وقایع آخر الزمان در کتاب عهد جدید، از همه جا مفصل تر و نزدیک تر به فرجام شناسی یهود، مواردی در کتاب مکاشفة یوحنا آمده است: تصویری از شهر آسمانی (اورشلیم سماوی) که جایگاه مؤمنان و رستگاران است ارائه میدهد (یوحنا: 21/9). پیش از رجعت عیسی علیه السّلام تحولات عظیم کیهانی مانند باریدن خون و آتش از آسمان، تاریک شدن خورشید و ماه و ستارگان و... واقع می شود، دجال (ضد مسیح) در دریای آتش افکنده می شود و پرندگان از خون و گوشت جباران و بدکاران سیر می شوند (یوحنا: 13/1-18). هنگامی که قدرت های شیطانی نابود شدند، شیطان خود به زنجیر کشیده می شود، و هزار سال در هاویه محبوس می ماند (یوحنا: 20/1-10). شهیدان زنده می شوند و مسیح بر جهان حکومت می کند و صلح و خیر و برکت درجهان برقرار می ماند ... فرشتگان کتاب اعمال را می گشایند، نیکوکاران که نام شان در (دفتر حیات) ثبت است،در جهانی نو که ملکوت الهی است، به حیات جاوید میرسند (یوحنا: باب 20). عیسی علیه السّلام ، منجی موعود اسرائیل: تولد دوبارة اسرائیل، در میان یهودیان سراسر جهان، توأم با احیای علاقه به معنویت بوده است. بسیاری از یهودیان تعالیم تورات و پیامبران را با ادعاهای عهد جدید، مورد قیاس قرار داده اند و پذیرفته اند که عیسی، منجی موعود اسرائیل است و عهد جدید، کتابی یهودی دربارة موعودی یهودی است. آغاز جنبش یهودیت مسیحایی فعلی، همزمان با شروع جنبش صهیونیسم در اوایل 1900 میلادی آغاز شد. گروه های تحقیق و اخوت بسیاری در سراسر جهان با رشد فزاینده ای گسترش می یابند. پیروان عیسی که در سلک یهودیت مسیحایی هستند از نام عبری عیسی: یشوعا (به معنای رستگاری) استفاده کرده و هویت یهودی خود را محفوظ میدارند. آنان (مسیحیان یهودی) اعیاد یهودیان را جشن می گیرند، تعلیمات خود را از تورات می گیرند و در آداب و رسوم از یهودیان تبعیت می کنند. اینها همه نشان از نفوذ یهودیان در بین مسیحیان، و نیز اعتقادشان به ظهور عیسی علیه السّلام است که در بسیاری موارد از آن سوء استفاده هایی بر علیه مسلمانان و خود مسیحیان شده و می شود. به عنوان نمونه جملاتی از نامة دکتر مروان سعید صالح ابوالروب آورده می شود. او می نویسد : (بین مسجد الاقصی (قبلة اول مسلمین) و مسجد القبه سر درگمی قابل توجهی وجود دارد. چنان که هر گاه در رسانه ها ذکری از مسجد الاقصی به میان می آید، عکسی از مسجد القبه (قدس) به عوض آن نشان داده می شود که این عمق توطئة اسرائیل را نمایان می کند.اسرائیل می خواهد تصویر مسجد الاقصی را از اذهان مردم بالاخص مسلمانان پاک کند تا قادر به تخریب آن و ساختن هیکل سلیمان باشد). در حال حاضر یهودیانی وجود دارند که می خواهند حرم شریف را به هر قیمت ممکن به چنگ آورند. مسیحیانی که می خواهند شاهد بازسازی معبد یهودیان و تخریب آن برای تحقق آرماگدون[7] باشند. و مسلمانانی که به هیچ قیمت قدس را واگذار نخواهند کرد. آرماگدون، عوام فریبی و انتظار مهدی (عج): این مقاله به دست های پشت پردة صهیونیسم مسیحی در اجرای سناریوی حمله به عراق، که بیشتر حول محور مسئلة انتظار منجی صورت می گیرد، هشدار می دهد و عوام فریبی هایی را که صهیونیست ها در جهت مسخ اعتقاد به ظهور منجی در اذهان پیروان دیگر ادیان، به ویژه اسلام و مسیحیت، ا نجام می دهند، گوشزد می کند. نویسنده، دولت های غرب را در پیگیری مسئلة آخر الزمان، از شیعیان فعال تر می داند. ساختن فیلم هایی مانند (مردی که آینده را می دید)، (ماتریکس)، (ده فرمان) و (بن هور) و نیز طراحی (جنگ ستارگان) از شواهد این فعالیت است. افزون بر اینکه مؤسسه های دینی راست گرایان مسیحی، از دهة هشتاد میلادی، مردمان کشورهای غربی را به ایمان جمعی به وقوع حادثه ای بزرگ در سرزمین شام توجه داده اند. بنا به پیش بینی این گروه از مفسران، در آینده لشکری از به اصطلاح دشمنان مسیح که بدنه اصلی آن از میلیون ها نظامی تشکیل یافته است، از عراق حرکت می کند و پس از گذشتن از رود خشک فرات، به سوی قدس رهسپار می گردد. اما نیروهای مؤمن به مسیح، راه این لشکر را سدّ کرده، سپس همگی در دره ای به نام (آرماگدون) با یکدیگر برخورد خواهند کرد. بنابر پیش گویی و بلکه برنامه ریزی نظامی این دولت ها، به منظور تسریع در ظهور مسیح یهودی، وقوع نبردهای هسته ای در این منطقه اجتناب ناپذیر است، جنگی جهانی که به مرگ میلیون ها نفر غیر یهودی و غیر مسیحی خواهد انجامید. نویسنده در ادامه گزارشی از تلاش های صهیونیست ها برای عملی کردن آرمان دیرینة خود مبنی بر تشکیل حکومت جهانی ارائه می دهد و در پایان، جریان هایی مانند تقابل بن لادن یا صدام با آمریکا را بدون تردید، یک بازی سیاسی، جهت پیاده شدن نقشه های یهودیان، صهیونیست می داند.[8] با جمع بندی مطالب فوق به خوبی می توان دریافت که آنچه در غرب کنونی می گذرد رسیدن زود هنگام به منجی و مصلح جهانی است و برای تسریع در ظهور او - مثل برخی افراد کج اندیش در آیین خودمان (اسلام) که برای تسریع در ظهور او به فساد و تباهی دامن می زنند. به هر شیوه ای متوسل می شوند؛ چرا که فقط اوست که می تواند جهان پر از نابرابر و فساد را پر از عدل و داد کند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. نشان های پایان، علی فاطمیان، انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1381 تهران. 2. منتظر، چشم به راهی فریادگر، مهدی حکیمی، انتشارات آستان قدس رضوی، 1381، مشهد. 3. منتظر جهان و راز طول عمر، سید احمد علم الهدی، انتشارات طوس، 1348، مشهد. 4. دادگستر جهان، ابراهیم امینی، انتشارات شفق، 1376، قم. [1] . انبیاء/105. [2] . سلیمان، ینابیع المودة، ج2، ص197. [3] . فاطمیان، علی، نشانه های پایان، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1381، ص171. [4] . همان، ص141. [5] . نشانه های پایان، ص161. [6] . همان، ص164. [7] . آرماگدون تنها یک بار در کتاب مقدس آمده است (یوحنا: 16/16). احتمالاً لغتی عبری است به معنای (تپة مگیدو) که در فلسطین واقع می باشد. در عهد جدید نام محلی است که در پایان دنیا، پادشاهان زمین تحت رهبری اهریمنی، به نبرد با نیروهای خدا می پردازند. [8] . خبر نامة دین پژوهان، شمارة 11، ص 19 و 20، به نقل از روزنامه اطلاعات، 4/8/1381. ( اندیشه قم )
مهدویت در غرب چگونه تعبیر می شود؟
بسیاری از ادیان و مذاهب، در آیین خود، به مصلح یا موعودی که در آخر الزمان ظهور می کند و جهان را به صلح و آرامش رسانده، عدالت و مساوات را برقرار می نماید، اعتقاد دارند؛ این باور حتی جزئی از اصول اساسی کیش و مذهب آنهاست.
اوضاع آشفته و اسفناک جهان، چنان مردم را به وحشت می اندازد که وجدان های زنده و دل های حساس را پریشان می نماید. این وضعیت، خیرخواهان بشریت را سرگردان نموده؛ و زنگ خطر سقوط انسانیت را طنین انداز می سازد؛ گاه به طوری ناامید می شوند که در اصل قابلیت اصلاح بشر تردید می نمایند و به اوضاع آیندة جهان بدبین می شوند.
به طور قطع هیچ یک از ادیان آسمانی، به قدر اسلام به آیندة بشریت توجه نکرده است؛ زیرا با تنظیم قوانینی مستدل به سعادت و کمال بشری پرداخته و فضایل و کرامات انسانی را در آن لحاظ کرده است. قرآن نیز بر این مطلب تأکیده کرده و به شایستگی وارثان زمین اشاره کرده و فرموده: (ما این مطلب را مسجّل نمودیم که بندگان شایسته و صلاحیت دار ما وارث زمین گردند.)[1]
در این میان شیعیان قوانین و دستورات جامع و متین اسلام را که برگرفته از منبع وحی می باشد برای تأمین سعادت بشری کامل و جامع می دانند و عصر درخشان حکومت توحیدی را در زمان ظهور مهدی موعود (عج) می دانند. (تبیین کنندة) عقیدة شیعه، کلام امام رضا علیه السّلام است که در ادامة قرائت شعر دعبل بیان کردند. حضرت فرمودند: (فرزند چهارم من حجت و قائمی است که در ایام غیبت باید در انتظارش بود و وقتی ظهور می کند باید از وی اطاعت کرد؛ اوست که زمین را پر از عدل و داد می کند).[2]
نویسنده و متفکر غربی، هانری کربن می گوید:
با در نظر گرفتن (منجی) در همه ادیان، نشانه هایی هم برای او بیان شده است. همچنین به نام و نشان او، علت ظهور و نحوة برقراری صلح و عدالت در جهان اشارات بسیاری شده است. مثلاً زردتشتی ها معتقدند که (سرانجام در پایان این هزاره سوشیانس، آخرین منجی زردتشتی، ظهور می کند. جاودانان زردتشتی به یاری او می آیند. نبرد نهایی نیروهای اورمزدی با قدرت های اهریمنی صورت می گیرد. اورمزد اهریمن را شکست می دهد... سوشیانس با اجرای مراسم (یسنا) - که مهم ترین آیین زردتشتی است - موجب جاودانگی مردمان می شود. (دینکرد، 675، جاماسب نامه، فصل 17، بند 9 - 16، گزیده های زاد سپرم، فصل 34 و 35).[3]
همچنین با وجود اختلافات بسیاری که در آیین یهود نسبت به منجی وجود دارد این نکته قابل تأمل است که همگی به وجود و ظهور منجی که پایان دهندة بی عدالتی ها و گرفتاری ها خواهد بود معتقد هستند: (سرانجام، پادشاهی، از نسل یسئی (پدر داود) که حکیم و خدا ترس است، ظهور خواهد کرد و جهان را از عدل و خیر و برکت پر خواهد کرد. (اشعیا: 11/1-8)).[4]
اما مسئله مهدویت در دنیای غرب که پیرو آیین مسیحیت و منتظر بازگشت مسیح است.
دربارة آخر الزمان در بخش های مختلف کتاب عهد جدید نظریاتی بیان شده که یکسان و یکنواخت نیست، ولی مبین وجود و ظهور منجی است که نمونة آن در بخش هایی از کتاب عهد جدید، خصوصاً در آخرین رساله های پولس؛ و در انجیل یوحنا دیده می شود و در حقیقت مکمل نظر پیشین است. (مسیح یک شخص معین نیست، بلکه اصلی است الهی و فوق طبیعی، فراتر از تاریخ و زمان، که پیش از آفرینش جهان بوده و بعد از پایان آن نیز خواهد بود. (رسالة پولس به کولسیان: 1/15-18، یوحنا: 11/25).)[5]
بعضی معتقدند که عیسی علیه السّلام تنها از آمدن ملکوت و نجات بخشی سخن گفته، و آنچه دربارة علایم آخر الزمان در کتاب عهد جدید دیده می شود، همه را نویسندگان انجیل ها از مکاشفات یهودی گرفته و در نوشته های خود وارد کرده اند (چارلز: 383).[6]
در شرح وقایع آخر الزمان در کتاب عهد جدید، از همه جا مفصل تر و نزدیک تر به فرجام شناسی یهود، مواردی در کتاب مکاشفة یوحنا آمده است: تصویری از شهر آسمانی (اورشلیم سماوی) که جایگاه مؤمنان و رستگاران است ارائه میدهد (یوحنا: 21/9). پیش از رجعت عیسی علیه السّلام تحولات عظیم کیهانی مانند باریدن خون و آتش از آسمان، تاریک شدن خورشید و ماه و ستارگان و... واقع می شود، دجال (ضد مسیح) در دریای آتش افکنده می شود و پرندگان از خون و گوشت جباران و بدکاران سیر می شوند (یوحنا: 13/1-18). هنگامی که قدرت های شیطانی نابود شدند، شیطان خود به زنجیر کشیده می شود، و هزار سال در هاویه محبوس می ماند (یوحنا: 20/1-10). شهیدان زنده می شوند و مسیح بر جهان حکومت می کند و صلح و خیر و برکت درجهان برقرار می ماند ... فرشتگان کتاب اعمال را می گشایند، نیکوکاران که نام شان در (دفتر حیات) ثبت است،در جهانی نو که ملکوت الهی است، به حیات جاوید میرسند (یوحنا: باب 20).
عیسی علیه السّلام ، منجی موعود اسرائیل:
تولد دوبارة اسرائیل، در میان یهودیان سراسر جهان، توأم با احیای علاقه به معنویت بوده است. بسیاری از یهودیان تعالیم تورات و پیامبران را با ادعاهای عهد جدید، مورد قیاس قرار داده اند و پذیرفته اند که عیسی، منجی موعود اسرائیل است و عهد جدید، کتابی یهودی دربارة موعودی یهودی است.
آغاز جنبش یهودیت مسیحایی فعلی، همزمان با شروع جنبش صهیونیسم در اوایل 1900 میلادی آغاز شد. گروه های تحقیق و اخوت بسیاری در سراسر جهان با رشد فزاینده ای گسترش می یابند. پیروان عیسی که در سلک یهودیت مسیحایی هستند از نام عبری عیسی: یشوعا (به معنای رستگاری) استفاده کرده و هویت یهودی خود را محفوظ میدارند. آنان (مسیحیان یهودی) اعیاد یهودیان را جشن می گیرند، تعلیمات خود را از تورات می گیرند و در آداب و رسوم از یهودیان تبعیت می کنند.
اینها همه نشان از نفوذ یهودیان در بین مسیحیان، و نیز اعتقادشان به ظهور عیسی علیه السّلام است که در بسیاری موارد از آن سوء استفاده هایی بر علیه مسلمانان و خود مسیحیان شده و می شود. به عنوان نمونه جملاتی از نامة دکتر مروان سعید صالح ابوالروب آورده می شود. او می نویسد : (بین مسجد الاقصی (قبلة اول مسلمین) و مسجد القبه سر درگمی قابل توجهی وجود دارد. چنان که هر گاه در رسانه ها ذکری از مسجد الاقصی به میان می آید، عکسی از مسجد القبه (قدس) به عوض آن نشان داده می شود که این عمق توطئة اسرائیل را نمایان می کند.اسرائیل می خواهد تصویر مسجد الاقصی را از اذهان مردم بالاخص مسلمانان پاک کند تا قادر به تخریب آن و ساختن هیکل سلیمان باشد).
در حال حاضر یهودیانی وجود دارند که می خواهند حرم شریف را به هر قیمت ممکن به چنگ آورند. مسیحیانی که می خواهند شاهد بازسازی معبد یهودیان و تخریب آن برای تحقق آرماگدون[7] باشند. و مسلمانانی که به هیچ قیمت قدس را واگذار نخواهند کرد.
آرماگدون، عوام فریبی و انتظار مهدی (عج):
این مقاله به دست های پشت پردة صهیونیسم مسیحی در اجرای سناریوی حمله به عراق، که بیشتر حول محور مسئلة انتظار منجی صورت می گیرد، هشدار می دهد و عوام فریبی هایی را که صهیونیست ها در جهت مسخ اعتقاد به ظهور منجی در اذهان پیروان دیگر ادیان، به ویژه اسلام و مسیحیت، ا نجام می دهند، گوشزد می کند.
نویسنده، دولت های غرب را در پیگیری مسئلة آخر الزمان، از شیعیان فعال تر می داند. ساختن فیلم هایی مانند (مردی که آینده را می دید)، (ماتریکس)، (ده فرمان) و (بن هور) و نیز طراحی (جنگ ستارگان) از شواهد این فعالیت است. افزون بر اینکه مؤسسه های دینی راست گرایان مسیحی، از دهة هشتاد میلادی، مردمان کشورهای غربی را به ایمان جمعی به وقوع حادثه ای بزرگ در سرزمین شام توجه داده اند. بنا به پیش بینی این گروه از مفسران، در آینده لشکری از به اصطلاح دشمنان مسیح که بدنه اصلی آن از میلیون ها نظامی تشکیل یافته است، از عراق حرکت می کند و پس از گذشتن از رود خشک فرات، به سوی قدس رهسپار می گردد. اما نیروهای مؤمن به مسیح، راه این لشکر را سدّ کرده، سپس همگی در دره ای به نام (آرماگدون) با یکدیگر برخورد خواهند کرد. بنابر پیش گویی و بلکه برنامه ریزی نظامی این دولت ها، به منظور تسریع در ظهور مسیح یهودی، وقوع نبردهای هسته ای در این منطقه اجتناب ناپذیر است، جنگی جهانی که به مرگ میلیون ها نفر غیر یهودی و غیر مسیحی خواهد انجامید.
نویسنده در ادامه گزارشی از تلاش های صهیونیست ها برای عملی کردن آرمان دیرینة خود مبنی بر تشکیل حکومت جهانی ارائه می دهد و در پایان، جریان هایی مانند تقابل بن لادن یا صدام با آمریکا را بدون تردید، یک بازی سیاسی، جهت پیاده شدن نقشه های یهودیان، صهیونیست می داند.[8]
با جمع بندی مطالب فوق به خوبی می توان دریافت که آنچه در غرب کنونی می گذرد رسیدن زود هنگام به منجی و مصلح جهانی است و برای تسریع در ظهور او - مثل برخی افراد کج اندیش در آیین خودمان (اسلام) که برای تسریع در ظهور او به فساد و تباهی دامن می زنند. به هر شیوه ای متوسل می شوند؛ چرا که فقط اوست که می تواند جهان پر از نابرابر و فساد را پر از عدل و داد کند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. نشان های پایان، علی فاطمیان، انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1381 تهران.
2. منتظر، چشم به راهی فریادگر، مهدی حکیمی، انتشارات آستان قدس رضوی، 1381، مشهد.
3. منتظر جهان و راز طول عمر، سید احمد علم الهدی، انتشارات طوس، 1348، مشهد.
4. دادگستر جهان، ابراهیم امینی، انتشارات شفق، 1376، قم.
[1] . انبیاء/105.
[2] . سلیمان، ینابیع المودة، ج2، ص197.
[3] . فاطمیان، علی، نشانه های پایان، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1381، ص171.
[4] . همان، ص141.
[5] . نشانه های پایان، ص161.
[6] . همان، ص164.
[7] . آرماگدون تنها یک بار در کتاب مقدس آمده است (یوحنا: 16/16). احتمالاً لغتی عبری است به معنای (تپة مگیدو) که در فلسطین واقع می باشد. در عهد جدید نام محلی است که در پایان دنیا، پادشاهان زمین تحت رهبری اهریمنی، به نبرد با نیروهای خدا می پردازند.
[8] . خبر نامة دین پژوهان، شمارة 11، ص 19 و 20، به نقل از روزنامه اطلاعات، 4/8/1381.
( اندیشه قم )
- [سایر] در قرآن درباره شرق و غرب چنین آمده است: (یک شرق و یک غرب) (سوره 26 آیه 28)، (دو شرق و دو غرب) (سوره 55 آیه 17) و (چندین شرق و چندین غرب) (سوره 70 آیه 40)؛ علت این اختلاف در تعبیر چیست؟
- [سایر] مدعیان دروغین مهدویت را چگونه بشناسیم؟
- [سایر] مدعیان دروغین مهدویت در طول تاریخ چه کسانی بودند؟
- [سایر] جامعترین تعبیر در قرآن از (حمد خدا) کدام تعبیر است؟
- [سایر] مهدویت از دیدگاه اهل سنت با مهدویت از دیدگاه شیعه، چه فرقی دارد؟
- [سایر] اگر موضوع مهدویت حضرت مهدی واضح بوده، چرا عدهای به مهدویت غیر ایشان معتقد شدند؟
- [سایر] چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حقّ آنها ادعای مهدویت شده است؟
- [سایر] آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت از آثار سوء اعتقاد به مهدویت است؟
- [سایر] مبانی کلامی مهدویت چیست؟
- [سایر] مراد از (فلسفه احکام) چیست؟ اصلاً این تعبیر، تعبیر صحیحی است یا باید گفت (حکمت احکام)، تفاوت آن ها چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] (حیض) که گاهی از آن تعبیر به (عادت ماهانه) می کنند خونی است که غالباً در هر ماه چند روزی از رحم خارج می شود و به هنگام انعقاد نطفه، غذای فرزند است. زن را در موقع دیدن خون حیض (حائض) می گویند و در شرع مقدس اسلام احکامی دارد که در مسائل آینده خواهد آمد.
- [آیت الله جوادی آملی] .در این زمان که نظام جمهوری اسلامی ایران با کشورهای شرق و غرب و دولت های کفّار حربی , معاهده و پیمان عدم تعرّض و تجاوز بسته است، سرقت و نیرنگ و عدم وفا به تعهّد نسبت به حقوق و اموال کفّار حربی, جایز نیست.
- [آیت الله بهجت] اگر در شهری ماه دیده شد، در صورتی برای ساکنین شهر دیگر مفید است که یقین یا اطمینان بکنند اگر در آسمان یا زمین مانعی نبود در آنجا هم ماه دیده میشد، چه در شرق باشد یا در غرب، ولی اگر به این مطلب یقین نداشته باشند نمیتوانند به دیدن ماه در شهر دیگر اکتفا کنند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در زکات فطره می توان به جای جنس، پول داد، مثلاً حساب می کند قیمت یک من گندم چه اندازه است; پول آن را به همین عنوان به فقیر می دهد، ولی باید توجه داشت ملاک، قیمت خرده فروشی در بازار آزاد است نه قیمت عمده فروشی و نرخ رسمی و به تعبیر دیگر باید پولی بدهد که فقیر اگر بخواهد بتواند با آن همان جنس را از بازار بخرد.
- [آیت الله جوادی آملی] .با فرارسیدن مغرب؛ یعنی برطرف شدن اثر سرخی آفتاب , بعد از غروب آن (آفتاب) در کرانه غرب، وقت نماز مغرب و عشاء با تقدّم نماز مغرب بر عشاء فرا می رسد. غایب شدن آفتاب در حجاب کوه و مانند آن، غروب نیست؛ بلکه فرو رفتن آن در افق سطح زمین و بدون حاجب، غروب بوده، سپس برطرف شدن اثر آن از بالای سر، مغرب است .
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله سیستانی] اگر در شهری اول ماه ثابت شود ، در شهرهای دیگر که در افق با او متّحد میباشند اول ماه نیز ثابت میشود ، و مقصود از اتّحاد افق در اینجا آن است که اگر در شهر اول ماه دیده شود در شهر دوم اگر مانعی مانند ابر نباشد ، دیده میشود ، و این در موردی اطمینان آور است که شهر دوم اگر غرب شهر اول است در خط عرض نزدیک به آن باشد ، و اگر در شرق آن است به اضافه به نزدیکی در خط عرضی ، تفاوت زیادی در خط طول نداشته باشند .
- [آیت الله سیستانی] اگر مکلّف در شهر خود نماز صبح را بخواند، و سپس به سمت غرب مسافرت کند و بهجایی برسد که هنوز فجر ندمیده است و بماند تا فجر بدمد، یا آنکه نماز ظهر را در شهر خود بخواند و سپس مسافرت کند و به شهری برسد که هنوز ظهر نشده است و بماند تا وقت داخل شود، یا آنکه نماز مغرب را در شهر خود بخواند سپس مسافرت کند و به شهری برسد که هنوز خورشید غروب نکرده است و بماند تا غروب کند در همه این فرضها اعاده نماز واجب نیست گر چه احتیاط مستحب اعاده است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر کسی هواپیمایی سوار شود که سرعت حرکت ان برابر سرعت حرکت زمین باشد و از طرف شرق به سوی غرب حرکت کند و مدتی به دور زمین بگردد بنابر احتیاط واجب در هر بیست و چهار ساعت نمازهای پنجگانه خود را انجام دهد و قضای ان نماز و روزه را هم به جا اورد و اگر سرعت حرکت هواپیما دو برابر سرعت حرکت زمین باشد واجب است نماز صبح را موقع طلوع فجر و ظهر و عصر را موقع زوال افتاب و مغرب و عشا را موقع غروب به جا اورد و اگر سرعت حرکت به حدی باشد که در هر سه ساعت مثلا یک بار دور زمین می گردد بنا بر احتیاط واجب نمازها را در موقع طلوع فجر و زوال افتاب و غروب بخواند و در هر بیست و چهار ساعت هم یک بار دیگر پنج نماز را به جا اورد واگر هواپیما از غرب به سوی شرق حرکت کند در صورتی که حرکت او برابر و یا کندتر از حرکت زمین باشد واجب است نمازها را در موقع طلوع فجر و زوال افتاب و غروب به جا اورد و اگر سرعت هواپیما بیشتر از حرکت زمین باشد به حدی که مثلا در هر سه ساعت یک بار دور زمین می گردد احتیاط گذشته مراعات شود
- [آیت الله خوئی] اگر کسی هواپیمایی سوار شود که سرعت حرکت آن یک برابر سرعت حرکت زمین بوده باشد مانند سفینههای فضایی و از طرف شرق به سوی غرب حرکت کند و مدتی به دور زمین بگردد، احتیاط واجب آن است که در هر بیست و چهار ساعت نمازهای پنجگانه خود را بهجا آورد و اما گرفتن روزه ظاهر این است که واجب نباشد چون اگر مسافرت در شب شروع شده باشد، واضح است که شب روزه ندارد و اگر در روز شروع شده است، دلیلی بر وجوب گرفتن روزه در چنین فرضی نداریم، و اگر سرعت حرکت هواپیما دو برابر سرعت حرکت زمین بوده باشد، یعنی در هر دوازده ساعت یک بار دور زمین میگردد، در فرض از شرق به غرب حرکت میکند، آیا واجب است در این صورت نماز صبح را موقع فجر و ظهر و عصر را موقع زوال و مغرب و عشاء را موقع غروب بهجا آورد و یا در هر بیست و چهار ساعت نمازها را بخواند؟ دو صورت دارد ولی احتیاط واجب است بلکه ظاهر آن است که نمازها را باید در موقع خود یعنی وقت فجر و زوال و غروب بهجا آورد. و اگر سرعت حرکت هواپیما خیلی زیاد بوده باشد به حدی که در هر سه ساعت یا کمتر از آن یک بار دور زمین میگردد، در این صورت مشکل است که گفته شود واجب است نمازها را در موقع فجر و زوال و غروب بهجا آورد بلکه احتیاط واجب آن است که در هر بیست و چهار ساعت نمازها را بهجا آورد و از این جا حکم حرکت هواپیما از غرب به سوی شرق نیز معلوم میگردد و درصورتی که حرکت او یک برابر و یا کمتر از یک برابر حرکت زمین بوده در این صورت واجب است نمازها را در موقع فجر و زوال و مغرب بهجا آورد و اگر سرعت هواپیما خیلی بیشتر از حرکت زمین بوده باشد به حدی که در هر سه ساعت یا کمتر از آن یک بار دور زمین میگردد حکم آن نیز از گذشته معلوم گردید که باید نمازها را در هر بیست و چهار ساعت بهجا آورد.