دولت انگلیس بخاطر چپاول ثروت ملّتها و بر هم زدن اتّحاد آنها از سیاست (تفرقه بیانداز و حکومت بکن) استفاده می کرد و برای ایجاد اختلاف در بین مسلمین پیوسته دست بر فرقه تراشی زده و در برخی نواحی بوسیله مزدوران خود فرقه هایی را به وجود آورد و از عقاید مردم سوءِ استفاده می کرد، مخصوصاً از عقیدة مهدویت نهایت استفاده را کرده و در ایران فرقه بابیت و بهائیت را راه انداختند و در هند و پاکستان فرقة قادیانه را و در نواحی مختلف فرقه هایی به همین هدف، تراشید. فرقه قادیانیه منسوب به میرزا غلام احمد قادیانی اهل روستای قادیان از شهر گرداس پور پنجاب است. وی مردی عالم و تحصیل کرده بود و در پنجاه سالگی با استفاده از توجیه و تفسیر برخی از احادیث شیعه که زمان ظهور مهدی علیه السّلام را در قرن چهاردهم هجری پیش بینی کرده است مدعی شد که وی مهدی موعود و مظهر رجعت مسیح است، سپس در روز چهارم مارس 1889 م ادعا نمود که وحی بر او نازل شده[1] و پیامبر است، چون مردی عالم و زباندار بود، جمعی از مردم قادیان بدو گرویدند و با او بیعت کردند، و پیروان وی را بنام قادیانی یا میرزائی و یا (احمدی) نامیدند. غلام احمد در اثبات دعوی خویش کتابهائی چند تألیف کرد که اهم آنها قصیدة احمدیه (المسیح الموعود و المهدی الموعود) مواهب الرحمن، حمامه البشری الی اهل مکه و صلحاء ام القری، است.[2] بعلاوه یک مجلة ماهیانه بزبان انگلیسی از سال 1902 در قادیان منتشر نمود که ارگان رسمی قادیانیها است و هنوز هم برقرار است. بنابراین میرزا غلام احمد قادیانی در اوایل بنام مجدد اسلام، دعوت خویش را آغاز کرد و بعداً ادعای نبوت کرد.[3] برای اثبات ادعای نبوت خود از آیة 6 سوره صف (وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ) استفاده کرد که خدا به حضرت محمد صلّی الله علیه و آله در کتاب مقدس قرآن بشارت آمدن غلام احمد را داده است: در حالیکه قسمت اول آیه حذف شده است و آیه دربارة بشارت حضرت عیسی به آمدن پیامبر بعد از او است و او را به پیروان خود چنین معرفی می کند: (وَ إِذْ قالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ یا بَنِی إِسْرائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَیِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبِینٌ)[4] و یاد آورید هنگامی را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده خدا به سوی شما هستم در حالی که تصدیق کننده کتابی که قبل از من فرستاده شده یعنی تورات می باشم، و بشارت دهنده به رسولی هستم که بعد از من می آید، و نام او احمد است، هنگامی که او(احمد) با معجزات و دلایل روشن به سراغ آنها آمد گفتند این سحری است آشکار. بعد از ادعای نبوت، مدعی شد که یا چهار زبان(عربی، فارسی، اردو، و انگلیسی) بر او وحی می شود و اکثر تألیفات خود را بر این چهار زبان نوشته است، و در مقابل قرآن کتاب مقدسی را مدعی شد بنام (الکتاب المبین)[5] نمونه ای از آنچه به عنوان وحی در کتاب مقدس خود آورده است چنین است: (انّ الله خاطبنی و قال یا احمدی انت معی و أنا معک، اذا غضبت غضبت، و کل ما أحببت أحببته، أنا مهین من اراد اهانتک، و انی معین من اراد اعانتک)[6] به درستی که خداوند مرا مخاطب ساخت و گفت ای احمد من، تو با من هستی و من با تو، آنگاه که خشم کنی من هم خشمگین می شوم و هر آنچه را که تو دوست داشته باشی من هم آن را دوست دارم، من کسی را که می خواهد به تو اهانت کند، سبک می شمارم و کسی که می خواهد به تو یاری رساند، یاری می رسانم. بنابراین می توان نتیجه گرفت که فرقة قادیانیه اعتقاد به نبوت شخص میرزا احمد قادیانی دارند. و او را دارای کتاب مقدس بنام (الکتاب المبین) می دانند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. القادیانیه و الاستعمار الانجلیزی دکتر عبدالله سلوم الساحرائی 2. القادیانیه با تحقیق سید محمد حسن طالقانی. [1] . مشکور، محمد جواد، فرهنگ اسلامی، انتشارات آستان قدس، چاپ دوم، 1372، ص 39. [2] . دایرة المعارف الاسلامیة، ج1، ص 504 و به نقل از حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، قم، انتشارات اسماعلیان، چاپ اول، 1369، ج1، ص1739. [3] . طالقانی، سید محمد حسن. القادیانیه، بیروت، انتشارات الغدیر، چاپ اول، 1420ه ، ص 21. [4] . صف/6. [5] . القادیانیه (همان)، ص 22. [6] . القادیانیه (همان)، ص 23، به نقل از امواهب الرحمن، 14 و 49 و 50. ( اندیشه قم )
دولت انگلیس بخاطر چپاول ثروت ملّتها و بر هم زدن اتّحاد آنها از سیاست (تفرقه بیانداز و حکومت بکن) استفاده می کرد و برای ایجاد اختلاف در بین مسلمین پیوسته دست بر فرقه تراشی زده و در برخی نواحی بوسیله مزدوران خود فرقه هایی را به وجود آورد و از عقاید مردم سوءِ استفاده می کرد، مخصوصاً از عقیدة مهدویت نهایت استفاده را کرده و در ایران فرقه بابیت و بهائیت را راه انداختند و در هند و پاکستان فرقة قادیانه را و در نواحی مختلف فرقه هایی به همین هدف، تراشید.
فرقه قادیانیه منسوب به میرزا غلام احمد قادیانی اهل روستای قادیان از شهر گرداس پور پنجاب است. وی مردی عالم و تحصیل کرده بود و در پنجاه سالگی با استفاده از توجیه و تفسیر برخی از احادیث شیعه که زمان ظهور مهدی علیه السّلام را در قرن چهاردهم هجری پیش بینی کرده است مدعی شد که وی مهدی موعود و مظهر رجعت مسیح است، سپس در روز چهارم مارس 1889 م ادعا نمود که وحی بر او نازل شده[1] و پیامبر است، چون مردی عالم و زباندار بود، جمعی از مردم قادیان بدو گرویدند و با او بیعت کردند، و پیروان وی را بنام قادیانی یا میرزائی و یا (احمدی) نامیدند.
غلام احمد در اثبات دعوی خویش کتابهائی چند تألیف کرد که اهم آنها قصیدة احمدیه (المسیح الموعود و المهدی الموعود) مواهب الرحمن، حمامه البشری الی اهل مکه و صلحاء ام القری، است.[2] بعلاوه یک مجلة ماهیانه بزبان انگلیسی از سال 1902 در قادیان منتشر نمود که ارگان رسمی قادیانیها است و هنوز هم برقرار است.
بنابراین میرزا غلام احمد قادیانی در اوایل بنام مجدد اسلام، دعوت خویش را آغاز کرد و بعداً ادعای نبوت کرد.[3] برای اثبات ادعای نبوت خود از آیة 6 سوره صف (وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ) استفاده کرد که خدا به حضرت محمد صلّی الله علیه و آله در کتاب مقدس قرآن بشارت آمدن غلام احمد را داده است:
در حالیکه قسمت اول آیه حذف شده است و آیه دربارة بشارت حضرت عیسی به آمدن پیامبر بعد از او است و او را به پیروان خود چنین معرفی می کند:
(وَ إِذْ قالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ یا بَنِی إِسْرائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَیِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبِینٌ)[4]
و یاد آورید هنگامی را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده خدا به سوی شما هستم در حالی که تصدیق کننده کتابی که قبل از من فرستاده شده یعنی تورات می باشم، و بشارت دهنده به رسولی هستم که بعد از من می آید، و نام او احمد است، هنگامی که او(احمد) با معجزات و دلایل روشن به سراغ آنها آمد گفتند این سحری است آشکار.
بعد از ادعای نبوت، مدعی شد که یا چهار زبان(عربی، فارسی، اردو، و انگلیسی) بر او وحی می شود و اکثر تألیفات خود را بر این چهار زبان نوشته است، و در مقابل قرآن کتاب مقدسی را مدعی شد بنام (الکتاب المبین)[5]
نمونه ای از آنچه به عنوان وحی در کتاب مقدس خود آورده است چنین است:
(انّ الله خاطبنی و قال یا احمدی انت معی و أنا معک، اذا غضبت غضبت، و کل ما أحببت أحببته، أنا مهین من اراد اهانتک، و انی معین من اراد اعانتک)[6]
به درستی که خداوند مرا مخاطب ساخت و گفت ای احمد من، تو با من هستی و من با تو، آنگاه که خشم کنی من هم خشمگین می شوم و هر آنچه را که تو دوست داشته باشی من هم آن را دوست دارم، من کسی را که می خواهد به تو اهانت کند، سبک می شمارم و کسی که می خواهد به تو یاری رساند، یاری می رسانم.
بنابراین می توان نتیجه گرفت که فرقة قادیانیه اعتقاد به نبوت شخص میرزا احمد قادیانی دارند. و او را دارای کتاب مقدس بنام (الکتاب المبین) می دانند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. القادیانیه و الاستعمار الانجلیزی دکتر عبدالله سلوم الساحرائی
2. القادیانیه با تحقیق سید محمد حسن طالقانی.
[1] . مشکور، محمد جواد، فرهنگ اسلامی، انتشارات آستان قدس، چاپ دوم، 1372، ص 39.
[2] . دایرة المعارف الاسلامیة، ج1، ص 504 و به نقل از حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، قم، انتشارات اسماعلیان، چاپ اول، 1369، ج1، ص1739.
[3] . طالقانی، سید محمد حسن. القادیانیه، بیروت، انتشارات الغدیر، چاپ اول، 1420ه ، ص 21.
[4] . صف/6.
[5] . القادیانیه (همان)، ص 22.
[6] . القادیانیه (همان)، ص 23، به نقل از امواهب الرحمن، 14 و 49 و 50.
( اندیشه قم )
- [سایر] بهائیت چگونه شکل گرفت، مؤسس و رهبران این فرقه چه کسانی بودند؟
- [سایر] زبور، کتاب مقدس کدام پیامبر و دین است؟
- [سایر] قاموس کتاب مقدس چگونه کتابی است و چه فرقی با خود کتاب مقدس دارد؟
- [سایر] اولین فرقه ای که بعد از پیامبر (ص) به وجود آمد چه فرقه ای بوده است؟
- [آیت الله سبحانی] اگر کسی با فردی که از فرقه بهائی است ازدواج نموده باشد و لکن آن فرد منحرف توبه نماید آیا می تواند زندگی مشترک را ادامه دهد؟ و نیز اگر فرد منحرف مدعی ندامت و عدول از آن فرقه باشد آیا ادعای وی پذیرفته است؟
- [سایر] آیا تثلیث در کتاب مقدس وجود دارد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر کسی ادعای نبوت و پیغمبری کند وظیفه چیست؟
- [سایر] کتاب اقدس که کتاب مقدس بهاییان است چه احکامی دارد؟ چه فلسفه ای دارد؟
- [سایر] نمونه هایی از تحریف در کتاب مقدس را بیان کنید.
- [سایر] آیا در کتاب مقدس اسامی پنج تن (ع) نوشته شده؟
- [آیت الله وحید خراسانی] زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر در اید و مرد مسلمان هم نمی تواند با زنهای کافره غیر اهل کتاب ازدواج کند ولی متعه کردن زنهای اهل کتاب یعنی یهود و نصاری مانعی ندارد و بنابر احتیاط مستحب ازدواج دایم با انها ننماید ولی نمی تواند با زن های اهل کتاب بدون رضایت زن مسلمان خود ازدواج دایم یا موقت نماید و بعضی از فرقه ها از قبیل خوارج و غلات و نواصب که خودرا مسلمان می دانند و در حکم کفارند مرد و زن مسلمان نمی توانند با انها به طور دایم یا موقت ازدواج نمایند
- [آیت الله اردبیلی] یاد گرفتن سحر و عمل به آن حرام است، مگر این که به وسیله افراد متعهد و لایقی برای باطل کردن سحر و یا روشن کردن اذهان مردم نسبت به کسی که با توسّل به سحر، ادّعای نبوّت یا امامت و امثال آن را دارد، باشد که در حدّ ضرورت اشکال ندارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر سرمایه تلف شود یا ضرر و خسارت به آن وارد شود و مالک ادّعا کند که عامل خیانت کرده یا در حفظ آن کوتاهی و تقصیر نموده یا طبق شرط تعیین شده عمل نکرده است و بینه بر ادّعای خود نداشته باشد و عامل منکر باشد، قول عامل با قسم، مقدم است.
- [آیت الله نوری همدانی] کافر ، یعنی کسی که منکر خدا است یا برای خدا شریک قرار می دهد یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء ، محمّد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله ) را قبول ندارد مگر اهل کتاب که درآخر مساله ذکر میشود و هخمچنین است اگر در یکی از اینها شک داشته باشد و نیز کسی که ضروری دین ، یعنی چیزی را که مسلمانان جزء دین اسلام می دانند منکر شود ، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیزبرگردد به انکار خدا ، یا توحید ، یا نبوت ، نجس می باشد و اگر ضروری دین بودن آن را نداند ، به طوری که انکار آن به انکار خدا یا توحید یا نبوت برنگردد ، بهتر آن است که از او اجتناب کنند . کفاری که مانند یهود و نصاری اهل کتاب می باشند و تا هنگامی که علم به ملاقات بدن آنها با یکی از نجاسات که ذکر شد و می شود حاصل نشده است ، اجتناب لازم نیست .
- [آیت الله اردبیلی] اگر دو نفر ادّعای مالکیّت تمام ملکی را که در تصرّف و اختیار هر دوی آنهاست داشته باشند، هر کدام نسبت به نیمی از آن مدّعی و منکر هستند؛ پس هر کدام باید نسبت به نیمی از آن مدرک و دلیل قطعی بیاورد یا دو شاهد عادل اقامه کند و نسبت به نیم دیگر، گفته او با قَسم قبول میشود و چنانچه هر دو نفر اقامه شاهد نموده و قسم یاد کردند، آن ملک بین آنها تقسیم میگردد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه بخواهد خبری را نقل کند که از راست یا دروغ بودن آن اطلاعی ندارد، باید از کسی که آن خبر را گفته، یا از کتابی که در آن نوشته شده نقل نماید، مثلاً بگوید: فلان راوی چنین می گوید و یا در فلان کتاب چنان نوشته شده است که پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود...
- [آیت الله سیستانی] کسی که معترف به خدا یا به یگانگی او نباشد و همچنین غُلاة یعنی آنهایی که یکی از ائمه علیهمالسلام را خدا خوانده ، یا بگویند خدا در او حلول کرده است و خوارج و نواصب یعین آنهایی که به ائمه علیهمالسلام اظهار دشمنی مینمایند نجسند ، و همچنین است کسی که نبوّت یا یکی از ضروریات دین ، مانند نماز و روزه را منکر شود ، اگر به نحوی باشد که مستلزم تکذیب پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم بشود هر چند فی الجمله . و امّا اهل کتاب یعنی یهود و نصاری و مجوس محکوم به طهارتاند .
- [آیت الله اردبیلی] کافر (یعنی کسی که منکر خدا است و یا برای خدا شریک قرار میدهد یا پیامبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم را قبول ندارد و همچنین کسی که در یکی از اینها شک داشته باشد) نجس است ولی بنابر اقوی اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان) پاک هستند؛ و کسی که ضروری دین (یعنی چیزی مثل نماز و روزه که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند) را منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیز به انکار خدا، توحید یا نبوت بازگشت داشته باشد، کافر ونجس میباشد و در غیر این صورت نجس نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر جنسی را نقد بفروشند، خریدار و فروشنده، بعد از معامله می توانند جنس و عوض را از یکدیگر مطالبه نموده و تحویل بگیرند و تحویل دادن هر چیز به حسب خودش می باشد مثلاً تحویل دادن خودکار و کتاب آن است که آن را به دست مشتری بدهد و تحویل دادن خانه و باغ به این است که کلید خانه یا باغ را به او بدهد و اثاثیه خود را از آنجا تخلیه کند و مانع ورود او به باغ یا خانه نشود و همین طور است تحویل دادن مغازه.
- [آیت الله خوئی] کافر یعنی کسی که منکر خدا یا معاد است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، و همچنین غلاة (یعنی آنهایی که یکی از ائمه علیهم السلام را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب (یعنی آنهائی که با ائمه علیم السلام اظهار دشمنی مینمایند) نجساند، و همچنین است کسی که به نبوت یا یکی از ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلمانان جزو دین اسلام میدانند چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است منکر شود. و أما اهل کتاب (یعنی یهود و نصاری) که پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) را قبول ندارند نیز بنابر مشهور نجس میباشند. و این قول موافق احتیاط است، پس اجتناب از آنها نیز لازم است.