شیطان پرستی یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی و یا فلسفی است که هواداران آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی میپندارند. آنها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک میدانند. شیطان پرستی به جای اطاعت از قوانین خدایی یا قوانین طبیعی و اخلاقی، عموماً بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنماییهای موجودی مافوق تمرکز دارد. به همین دلیل بسیاری از شیطان پرستان معاصر از باورها و گرایشهای ادیان گذشته اجتناب میکنند و بیشتر گرایشات خود پرستانه دارند. به طور غیر رسمی و گستردهای شیطان پرستی فلسفی را منتسب به آنتوان شزاندر لاوی میدانند. او کسی بود که کلیسای شیطان را تأسیس کرد. (سال 1966 م) در نظر شیطان پرستان فلسفی، محور و مرکزیت عالم هستی، خود انسان است و بزرگترین آرزو و شرط رستگاری این نوع از شیطان پرستان برتری و ترفیع ایشان نسبت به دیگران است. شیطان پرستان فلسفی عموماً خدایی برای پرستش قائل نیستند و به زندگی غیر مادی بعد از مرگ نیز عقیده ندارند. به هر حال زندگی این گروه از شیطان پرستان عاری از روحیة مذهبی و معنویت نیز نیست. در نظر شیطان پرستان فلسفی، هر شخصی خدای خودش است. آنها با تکیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا، مطالب مربوط به فلسفه عقلانی را خوار میشمارند و به آنها به دید ترس از مسائل ماوراء الطبیعی مینگرند و تنها به یک زندگی عقیم و بر مبنای جهان واقعی اعتقاد دارند.[1] شیطان پرستی دینی: گرایشات شیطان پرستی دینی اغلب مشابه گرایشات شیطان پرستی فلسفی است. شیطانی که در این گروه تعریف شده است، میتواند تنها در ذهن یک شیطان پرست تعریف شود یا از یک دین (قبل از مسیح) اقتباس شوند. بسته به اینکه کدام نوع شیطان پرستی مد نظر باشد، خدا یا خدایان میتوانند از انواع مختلفی از معبودها باشند. بعضی از آنها از ادیان بسیار قدیمی نشئت گرفتهاند. انواع معمول شیطان پرستی خدایانشان را از ادیان قدیمی مصر باستان و بسیاری از الهههای باستانی بین النهرین و بعضاً از الهههای رومی و یونانی اقتباس کردهاند. بقیه شیطان پرستان ادعای پرستش خدای اصلی را دارند، ولی بیشتر شیطان پرستان میگویند خدای معبود آنها در واقع قدمت بسیاری دارد.[2] با توجه به بررسی انواع شیطان پرستی که عمدة آنها شیطان پرستی فلسفی و دینی میباشد، این مسئله روشن میشود که عبادت شیطان پرستان همانند عبادت خداوند در کلیسای مسیحی نمیباشد، بلکه غالب آنها گرایشات خود پرستانه دارند و بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنماییهای موجودی تمرکز دارد و بسته به اینکه کدام نوع شیطان پرستی مد نظر باشد، خدا یا خدایان میتوانند از انواع مختلفی از معبودها باشند. بنابراین مفهوم عبادت در نزد شیطان پرست ما با مفهوم آن در نزد معتقدین به ادیان قائل به خدا متفاوت است و تنها میتوان آثاری از تقلید از ادیان قدیم و مسیحیت را در نحلههای مختلف شیطان پرستی مشاهده کرد، که بیشباهت به مراسم عبادی و پرستش نیستند. [1] . سایت اینترنتی و یکی پدیا، دانشنامة آزاد. [2] . همان. ( اندیشه قم )
شیطان پرستی یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی و یا فلسفی است که هواداران آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی میپندارند. آنها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک میدانند. شیطان پرستی به جای اطاعت از قوانین خدایی یا قوانین طبیعی و اخلاقی، عموماً بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنماییهای موجودی مافوق تمرکز دارد. به همین دلیل بسیاری از شیطان پرستان معاصر از باورها و گرایشهای ادیان گذشته اجتناب میکنند و بیشتر گرایشات خود پرستانه دارند. به طور غیر رسمی و گستردهای شیطان پرستی فلسفی را منتسب به آنتوان شزاندر لاوی میدانند. او کسی بود که کلیسای شیطان را تأسیس کرد. (سال 1966 م) در نظر شیطان پرستان فلسفی، محور و مرکزیت عالم هستی، خود انسان است و بزرگترین آرزو و شرط رستگاری این نوع از شیطان پرستان برتری و ترفیع ایشان نسبت به دیگران است. شیطان پرستان فلسفی عموماً خدایی برای پرستش قائل نیستند و به زندگی غیر مادی بعد از مرگ نیز عقیده ندارند. به هر حال زندگی این گروه از شیطان پرستان عاری از روحیة مذهبی و معنویت نیز نیست. در نظر شیطان پرستان فلسفی، هر شخصی خدای خودش است. آنها با تکیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا، مطالب مربوط به فلسفه عقلانی را خوار میشمارند و به آنها به دید ترس از مسائل ماوراء الطبیعی مینگرند و تنها به یک زندگی عقیم و بر مبنای جهان واقعی اعتقاد دارند.[1]
شیطان پرستی دینی: گرایشات شیطان پرستی دینی اغلب مشابه گرایشات شیطان پرستی فلسفی است. شیطانی که در این گروه تعریف شده است، میتواند تنها در ذهن یک شیطان پرست تعریف شود یا از یک دین (قبل از مسیح) اقتباس شوند. بسته به اینکه کدام نوع شیطان پرستی مد نظر باشد، خدا یا خدایان میتوانند از انواع مختلفی از معبودها باشند. بعضی از آنها از ادیان بسیار قدیمی نشئت گرفتهاند. انواع معمول شیطان پرستی خدایانشان را از ادیان قدیمی مصر باستان و بسیاری از الهههای باستانی بین النهرین و بعضاً از الهههای رومی و یونانی اقتباس کردهاند. بقیه شیطان پرستان ادعای پرستش خدای اصلی را دارند، ولی بیشتر شیطان پرستان میگویند خدای معبود آنها در واقع قدمت بسیاری دارد.[2]
با توجه به بررسی انواع شیطان پرستی که عمدة آنها شیطان پرستی فلسفی و دینی میباشد، این مسئله روشن میشود که عبادت شیطان پرستان همانند عبادت خداوند در کلیسای مسیحی نمیباشد، بلکه غالب آنها گرایشات خود پرستانه دارند و بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنماییهای موجودی تمرکز دارد و بسته به اینکه کدام نوع شیطان پرستی مد نظر باشد، خدا یا خدایان میتوانند از انواع مختلفی از معبودها باشند.
بنابراین مفهوم عبادت در نزد شیطان پرست ما با مفهوم آن در نزد معتقدین به ادیان قائل به خدا متفاوت است و تنها میتوان آثاری از تقلید از ادیان قدیم و مسیحیت را در نحلههای مختلف شیطان پرستی مشاهده کرد، که بیشباهت به مراسم عبادی و پرستش نیستند.
[1] . سایت اینترنتی و یکی پدیا، دانشنامة آزاد.
[2] . همان.
( اندیشه قم )
- [سایر] کلیسای شیطان یعنی چه؟ و نام چه فرقه ای است؟
- [سایر] آیا از آن رو که خداوند به شیطان تا قیامت مهلت داد، در ازلی و ابدی بودن همانند خداوند است؟
- [سایر] با توجه به هزاران سال عبادت شیطان؛ آیا استحقاق نداشت که خداوند او را یاری کند؟
- [سایر] با توجه به هزاران سال عبادت شیطان آیا استحقاق نداشت که خداوند او را یاری کند؟
- [سایر] چگونه شیطان که سالیان دراز مشغول عبادت بوده، یک باره از مسیر الهی خارج می شود؟
- [سایر] اختلافات کلیسای ارتدکس با کاتولیک چیست؟
- [سایر] چگونه خدا را عبادت کنیم؟
- [سایر] قدرت نفوذ شیطان بیشتر است یا خدا؟
- [سایر] چرا خدا شیطان را آفریده است؟
- [سایر] چرا باید خدا را عبادت کنیم؟
- [آیت الله سبحانی] اجیر باید واجبات میت را نیابتاً انجام دهد و عبادت های او را قضا نماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] مبتدیه و مضطربه و ناسیه و زنی که عادت عددیه دارد اگر خونی ببینند که نشانه های حیض را داشته باشد باید عبادت را ترک کنند و چنانچه بعد بفهمند حیض نبوده باید عبادتهایی را که به جا نیاورده اند قضا نمایند و اگر خونی ببینند که نشانه های حیض را نداشته باشد باید عبادت را به جا اورند مگر ناسیه در صورتی که یقین به تحقق عادت پیدا کند که تا احتمال بقای عادت را می دهد باید عبادت را ترک کند
- [آیت الله اردبیلی] (اِعتکاف) آن است که انسان به قصد عبادت کردن در مسجد بماند؛ بلکه اگر تنها با ماندن در مسجد نیز قصد عبادت کند، کافی است، هرچند عبادت دیگری انجام ندهد. اعتکاف عمل مستحبّی است که درباره آن بسیار سفارش شده است. روایت شده است که رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند: (اعتکاف ده روز در ماه رمضان معادل دو حجّ و دو عمره است)(1) و نیز روایت شده که خود آن حضرت دهه آخر ماه رمضان در مسجد اعتکاف میکردند(2).
- [آیت الله جوادی آملی] .نمازگزار باید نماز ر ا به قصد اجرای دستور خدا انجام دهد . لازم نیست آن را به تفصیل از قلب بگذراند , چنان که لازم نیست بر زبان آورد . درجات قرب عبادت , به درجات معرفت پروردگار و محبّت وی و در محضر او بودن و مظهر وی شدن است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرکس برای ریا یعنی نشان دادن به مردم نماز یا عبادت دیگری را انجام دهد علاوه بر این که عبادتش باطل است گناه کبیره نیز انجام داده است و اگر خدا و مردم را هر دو در نظر بگیرد باز عملش باطل و گناه کبیره است.
- [آیت الله اردبیلی] وضو عملی است شامل شستن و مسح کردن برخی از اعضای بدن که انسان به دستور خداوند متعال و برای تقرّب به او انجام میدهد و خود به تنهایی عبادت و مستحب و موجب تطهیر قلب است و طهارت حاصل از وضو از شرایط صحت نماز و طواف است.
- [آیت الله نوری همدانی] زنی که عادت حیضش کمتر از ده روز است ، اگر بیشتر از روزهای عادتش خون نفاس ببیند ، باید به اندازة روزهای عادت خود نفاس قرار دهد و بعد از آن تا روز دهم می تواند عبادت را ترک نماید یا کارهای مستحاضه را انجام دهد ، ولی ترک عبادت یک روز یا دو روز خیلی خوب است پس اگر از ده روز بگذرد ، به اندازة عادتش نفاس و بقیه استحاضه است و اگر عبادت را ترک کرده ، باید قضا کند .
- [امام خمینی] زنی که عادت حیضش کمتر از ده روز است، اگر بیشتر از روزهای عادتش خون نفاس ببیند، باید به اندازه روزهای عادت خود نفاس قرار دهد، و بعداز آن تا روز دهم می تواند عبادت را ترک نماید یا کارهای مستحاضه را انجام دهد.ولی ترک عبادت، یک روز یا دو روز خیلی خوب است. پس اگر از ده روز بگذرد، به روزهای عادتش حیض است و بقیه استحاضه است، و اگر عبادت را ترک کرده باید قضا کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر انسان حالی دارد که در آب کشیدن چیز نجس یقین پیدا نمی کند، همانند عرف مردم رفتار نماید و یقین برای او لازم نیست.
- [آیت الله خوئی] زنی که عادت حیضش کمتر از ده روز است، اگر بیشتر از روزهای عادتش خون نفاس ببیند، باید به اندازة روزهای عادت خود نفاس قرار دهد، و بعد از آن واجب است یک روز عبادت را ترک نماید، و بعد جائز است احکام مستحاضه را جاری یا عبادت را تا ده روز ترک نماید، و اگر خون از ده روز بگذرد، باید روزهای بعد از عادت تا روز دهم را هم استحاضه قرار دهد، و عبادتهائی را که در آن روزها بهجا نیاورده قضا نماید، مثلًا زنی که عادت او شش روز بوده اگر بیشتر از شش روز خون ببیند، باید شش روز را نفاس قرار دهد و روز هفتم نیز عبادت را ترک کند و در روز هشتم و نهم و دهم مخیر است بین عبادت را ترک کند یا کارهای استحاضه را بهجا آورد، و اگر بیشتر از ده روز خون دید، از روز بعد از عبادت او استحاضه میباشد.