چه چیزهایی باعث عقده های روحی (روانی) می شوند؟
جوانی که روانشناسی معاصر داده است این است که تلخکامیها، در زیر فشار محرومیت ها و ریاضت های سخت به ضمیر ناآگاه و واپس رانده می شوند لیکن هیچ خاطره ای فراموش و هیچ میلی واپس رانده شده نابود نمی شود، بلکه تغییر چهره می دهد، به ویژه وقتی که گنجایش و ظرفیت تحمل روحی لبریز شود به شیوه ای بیماری آسا و گمراه کننده و عصیانی، به تخریب و خودنمایی می پردازد آین جریان تشکیل عقده از این دیدگاه است. البته از نگاه و منظر دینی انسان نباید مطلقاً به تعطیل غرایز و خواسته ها بپردازد بلکه تعدیل آن را پیشنهاد نموده و برای هر نیازی پاسخی در خود از تربیت را آماده می کند که مؤمن با التزام به آن به شخصی محبوب تبدیل می شود. گر چه مؤمن باید به محبوبیت نزد خداوند دلبسته باشد. ولی به طور طبیعی انسان متقی نیکوکار حس احترام دیگران را برمی انگیزد. در نتیجه این انسان عقده خودنمایی ندارد. و همینطور نیاز جنسی و... بهرحال گرچه بخشی از رهنمود روانکاوانه درست است اما ایجاد عقده بنفسه بعد نمی باشد. بسیاری از استعدادهای نهفته، در اثر محرومیت شکوفا شد و بعد از رسیدن به نعمت به قدردانی تبدیل می شود. پس نتیجه می گیریم آنچه باعث عقده روانی می شود همانا برخورد ناآگاهانه به نیازهای خویش و اطرافیان و اعمال زور و زیاده طلبی، زمینه محرومیت و انباشته شدن کینه ها و عقده را فراهم می آورد. که در اینجا رهنمود مکتب را دیدیم اما گاهی عقده ها حاصل جریان طبیعی زندگی است واجتناب ناپذیر است از این عقده ها می توان به عنوان یک انرژی متراکم استفاده کرد و عقده مطلقاً بد نمی باشد. به تعدادی از زمینه ها اشاره می کنیم: 1 - مشکلات مالی در دوران جوانی و نوجوانی و کودکی 2 - اختلافات پدر و مادر با هم 3 - اختلاف خواهران با برادران 4 - فرق گذاشتن والدین بین فرزندان خود 5 - حادثه های ناگوار دوران کودکی 6 - نارسائی های جنسی 7 - کم روئی 8 - ترس های گوناگون 9 - کمبود مواد غذایی 10 - فشار محیط اجتماعی.... در هر صورت با پی بردن ریشه عقده می توان آنرا از بین برد و خود را سالم نمود.درباره این موضوع می توان جلد دوّم به کتاب کودکان از نظر وراثت وتربیت نوشته آقای فلسفی مراجعه شود. منبع:سایت انوار طاها
عنوان سوال:

چه چیزهایی باعث عقده های روحی (روانی) می شوند؟


پاسخ:

جوانی که روانشناسی معاصر داده است این است که تلخکامیها، در زیر فشار محرومیت ها و ریاضت های سخت به ضمیر ناآگاه و واپس رانده می شوند لیکن هیچ خاطره ای فراموش و هیچ میلی واپس رانده شده نابود نمی شود، بلکه تغییر چهره می دهد، به ویژه وقتی که گنجایش و ظرفیت تحمل روحی لبریز شود به شیوه ای بیماری آسا و گمراه کننده و عصیانی، به تخریب و خودنمایی می پردازد
آین جریان تشکیل عقده از این دیدگاه است.
البته از نگاه و منظر دینی انسان نباید مطلقاً به تعطیل غرایز و خواسته ها بپردازد بلکه تعدیل آن را پیشنهاد نموده و برای هر نیازی پاسخی در خود از تربیت را آماده می کند که مؤمن با التزام به آن به شخصی محبوب تبدیل می شود. گر چه مؤمن باید به محبوبیت نزد خداوند دلبسته باشد. ولی به طور طبیعی انسان متقی نیکوکار حس احترام دیگران را برمی انگیزد. در نتیجه این انسان عقده خودنمایی ندارد. و همینطور نیاز جنسی و... بهرحال گرچه بخشی از رهنمود روانکاوانه درست است اما ایجاد عقده بنفسه بعد نمی باشد. بسیاری از استعدادهای نهفته، در اثر محرومیت شکوفا شد و بعد از رسیدن به نعمت به قدردانی تبدیل می شود. پس نتیجه می گیریم آنچه باعث عقده روانی می شود همانا برخورد ناآگاهانه به نیازهای خویش و اطرافیان و اعمال زور و زیاده طلبی، زمینه محرومیت و انباشته شدن کینه ها و عقده را فراهم می آورد. که در اینجا رهنمود مکتب را دیدیم اما گاهی عقده ها حاصل جریان طبیعی زندگی است واجتناب ناپذیر است از این عقده ها می توان به عنوان یک انرژی متراکم استفاده کرد و عقده مطلقاً بد نمی باشد. به تعدادی از زمینه ها اشاره می کنیم:
1 - مشکلات مالی در دوران جوانی و نوجوانی و کودکی
2 - اختلافات پدر و مادر با هم
3 - اختلاف خواهران با برادران
4 - فرق گذاشتن والدین بین فرزندان خود
5 - حادثه های ناگوار دوران کودکی
6 - نارسائی های جنسی
7 - کم روئی
8 - ترس های گوناگون
9 - کمبود مواد غذایی
10 - فشار محیط اجتماعی....
در هر صورت با پی بردن ریشه عقده می توان آنرا از بین برد و خود را سالم نمود.درباره این موضوع می توان جلد دوّم به کتاب کودکان از نظر وراثت وتربیت نوشته آقای فلسفی مراجعه شود.
منبع:سایت انوار طاها





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین