در برخی از کشورهای اروپایی آرامش برقرار است آیا با این توصیف هایی که شما گفتید تناقض ایجاد نمی شود ؟
یک سری آرامش های ظاهری در اروپا است که ناشی از قانونمندی است . مثلاً شاید در آلمان فرد در مدت شش ماه فقط یک بار بوق بشنود . اما در ایران برخی از افراد یک سی دی موسیقی در ماشین خود می گذارند و آنقدر صدای آن را بلند می کنند که گویی می خواهند به گوش همه برسانند . در اروپا اصلاً اینطور نیست . حتی در ایران وقتی انسان داخل اتوبوس می نشیند یک سی دی فیلم می گذارند و همه مجبور هستند نگاه کنند . هواپیمای جمهوری اسلامی ایران نیز برای هواپیماهایی که به کشورهای دیگر می رود فیلم می گذارند ولی برای هواپیما هایی که به اروپا می رود گوشی می دهند تا همه صدای آن را نشنوند . در سراسر اروپا کسی صدای رادیوی دیگری را نمی شنود . اما این یک آرامش ظاهری است . این آرامش با آرامش درونی تفاوت می کند . ما سخن از درون می گوییم. آرامش درونی با آلودگی صدا متفاوت است . در آن کشورها آلودگی صدا تا حدی کنترل می شود. چون قانونمند شده است . در آماری گفته شده که در تهران روزی هشت هزار بار بوق زده می شود اما در آن کشورها یک نفردر شش ماه هم یک بار بوق نمی شنود. این صدا نشنیدن قانون بسیار خوبی است و باید آن را ستایش کرد . ما نباید سروصدای خود را به دیگران تحمیل کرده و آرامش دیگران را مورد خدشه قرار دهیم. این مسائل ربطی به اسلام ندارد و اسلام نیز طرفدار همین قانون است . در صدر اسلام بوق نبود که پیامبر یا امامان بگویند که بوق نزنید . اما یک شیوه بود که آرامش مردم را برهم می زد . آن شیوه هم این بود که وقتی شاه یا بزرگی در راهی می رفتند خادمان او فریاد می زدند راه را باز کنید . امام صادق (ع) فرمودند: یکی از راه های تجاوز به آرامش مردم این است که کسی فریاد بزند راه را باز کنید . ولی بحث ما بر سر آرامش صوتی نیست . آیا آن فرد اروپایی و آمریکایی در آن خانه ی آرام آرامش درونی دارد یا خیر. یا اینکه اژدهای درونی پیوسته او را نیش می زند .
عنوان سوال:

در برخی از کشورهای اروپایی آرامش برقرار است آیا با این توصیف هایی که شما گفتید تناقض ایجاد نمی شود ؟


پاسخ:

یک سری آرامش های ظاهری در اروپا است که ناشی از قانونمندی است . مثلاً شاید در آلمان فرد در مدت شش ماه فقط یک بار بوق بشنود . اما در ایران برخی از افراد یک سی دی موسیقی در ماشین خود می گذارند و آنقدر صدای آن را بلند می کنند که گویی می خواهند به گوش همه برسانند . در اروپا اصلاً اینطور نیست . حتی در ایران وقتی انسان داخل اتوبوس می نشیند یک سی دی فیلم می گذارند و همه مجبور هستند نگاه کنند . هواپیمای جمهوری اسلامی ایران نیز برای هواپیماهایی که به کشورهای دیگر می رود فیلم می گذارند ولی برای هواپیما هایی که به اروپا می رود گوشی می دهند تا همه صدای آن را نشنوند . در سراسر اروپا کسی صدای رادیوی دیگری را نمی شنود . اما این یک آرامش ظاهری است . این آرامش با آرامش درونی تفاوت می کند . ما سخن از درون می گوییم. آرامش درونی با آلودگی صدا متفاوت است . در آن کشورها آلودگی صدا تا حدی کنترل می شود. چون قانونمند شده است . در آماری گفته شده که در تهران روزی هشت هزار بار بوق زده می شود اما در آن کشورها یک نفردر شش ماه هم یک بار بوق نمی شنود. این صدا نشنیدن قانون بسیار خوبی است و باید آن را ستایش کرد . ما نباید سروصدای خود را به دیگران تحمیل کرده و آرامش دیگران را مورد خدشه قرار دهیم. این مسائل ربطی به اسلام ندارد و اسلام نیز طرفدار همین قانون است . در صدر اسلام بوق نبود که پیامبر یا امامان بگویند که بوق نزنید . اما یک شیوه بود که آرامش مردم را برهم می زد . آن شیوه هم این بود که وقتی شاه یا بزرگی در راهی می رفتند خادمان او فریاد می زدند راه را باز کنید . امام صادق (ع) فرمودند: یکی از راه های تجاوز به آرامش مردم این است که کسی فریاد بزند راه را باز کنید . ولی بحث ما بر سر آرامش صوتی نیست . آیا آن فرد اروپایی و آمریکایی در آن خانه ی آرام آرامش درونی دارد یا خیر. یا اینکه اژدهای درونی پیوسته او را نیش می زند .





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین