ازدواج و انتخاب همسر و پیوند زناشویی یکی از سنت‌های پرثمر الهی است. خداوند انسان را به گونه‌ای آفرید که بدون همسر ناقص است. انسان هر چه از نظر علم و ایمان و فضایل اخلاقی بالا رود، تا همسر اختیار نکند، به کمال مطلوب نمی‌رسد. هیچ چیز دیگر جای ازدواج و تشکیل خانواده را نمی‌گیرد. مرد برای زن و زن برای مرد آفریده شده است و این دو کاملاً نیازمند همدیگر هستند. نه زن می‌تواند بدون همسر زندگی معقول و آرامی داشته باشد و نه مرد بدون زن. لذا اولا توجه داشته باشید این نعمت بزرگ برای شما فراهم شده است و شکر این موهبت الهی به این است که بتوانید آن را نگه داشته و از ثمره شیرینش بهره‌مند شوید. برای این که این کانون سراسر مهر و محبت و خوشی شده و از سستی یا خدای نکرده از فروپاشی آن جلوگیری شود، رعایت چند چیز لازم است. 1 - ابراز عشق و محبت نسبت به خانم خود. زن و شوهر دو رکن بزرگ خانواده هستند، لیکن مرد بدان جهت که سرپرست خانواده است، می‌تواند با تدبیرات عاقلانه خویش خانواده را به بهترین وجه اداره کند و اسباب خوش بختی و سعادت آنان را فراهم سازد و محیط خانه را همانند بهشت برین مرتب و منظم گرداند و همسرش را به صورت فرشته‌ای در آورد. مردی که بخواهد زن داری کند، باید اخلاق و روحیات همسرش را به دست آورد، تا بتواند در او نفوذ کرده و دلش را به دست آورد که به خانه و زوندگی دلگرم شده، از روی عشق و عاقه خانه داری کند. زن کانون محبت و یک موجود صد در صد عاطفه است. از وجودش مهر و محبت می‌بارد و حیات و زندگی او به عشق و علاقه بستگی دارد. می‌خواهد محبوب شوهرش باشد. ممکن است اظهار نکند، ولی هر چه محبوب‌تر باشد، شاداب‌تر خواهد بود. برای به دست آوردن محبوبیت تا سر حد فداکاری کوشش می‌کند. اگر بداند محبوب شوهر واقع نشده، خودش را شکست خورده و بی اثر پنداشته، دائماً پژمرده و افسرده خواهد بود. به همین خاطر بزرگ‌ترین رمز زن داری اظهار محبت و علاقه است، و بهترین کلید حل مشکلات زناشویی اظهارعشق و علاقه است. اگر می‌خواهید پیوند زناشویی را استوار سازید، اگر می‌خواهید او را به خانه و زندگی دلگرم نمایید، اگر می‌خواهید او را نسبت به خودتان علاقه‌مند سازید، اگر می‌خواهید تا آخر عمر نسبت به شما وفادار باشد، بهترین راهش این است که تا می‌توانید نسبت به همسرتان اظهار عشق و علاقه کنید. پیامبر اسلام(ص) فرمود: "هر چه ایمان انسان کامل‌تر باشد، به همسرش بیش‌تر اظهار محبت می‌کند".(1) نیز فرمود: "این سخن مرد که به همسرش می‌گوید: واقعاً تو را دوست دارم، هرگز از قلبس خارج نخواهد شد".(2) امام صادق(ع) فرمود: "یکی از اخلاق پیامبران این است که نسبت به همسرانشان محبت دارند".(3) باید توجه داشت که تنها محبت قلبی کافی نیست، بلکه لازم است صریحاً محبت را اظهار نمود. صریحاً به همسرتان اظهار محبت و عشق و علاقه کنید، زیرا یکی از چیزهایی که بانوان آن را فراموش نمی‌کنند، مهرورزی‌های واقعی است. وقتی شما همدیگر را از صمیم قلب دوست داشته باشید و دیدن یکدیگر برای تان لذت بخش باشد، تحمل مشکلات و حل آن بسیار آسان خواهد شد. بنابراین هر چه می‌توانید نسبت به خانمتان اظهار محبت و علاقه کنید که نتیجه اش صلح و صفا و صمیمیت خواهد بود. وقتی همسرتان با تمام وجود لمس کرد که شوهرش او را دوست دارد و علاقه‌مند به او است و خواهان سعادت او است، به زندگی خود بیش از هر چیز دیگری اهمیت داده و به حرف دیگران و دخالت‌های خانواده ترتیب اثر نمی‌دهد. وقتی آن‌ها دیدند دخالت‌هایشان بی اثر است، دست از کارشان خواهند کشید. 2 - در یک وقت مناسب این مطلب را با همسرتان در میان بگذارید که محیط خانه باید محیط صفا و محبت باشد، نه محیط کشمکش و بهانه جویی، و هر دو باید در جهت تأمین سعادت و خوش بختی زندگی مشترکمان تلاش کنیم و سعی کنیم زندگی را سراسر مهر و شیرینی کنیم. مگر نه این است که می‌خواهیم خوش بخت شویم؟ آیا خوش بختی در صلح و صفا است یا در درگیری و اختلاف که هم برای دنیا و هم برای آخرت زیان بار است؟ به او زبان خوش و منطقی بگویید که: من خواهان خوش بختی تو هستم و در این جهت تلاش می‌کنم. لذا به دخالت‌های بی جا و غیر منطقی ترتیب اثر نده. البته نه به این سخن که با کسی درگیر شود یا بی احترامی کند، زیرا این کار بسیار مضر است، بلکه با اخلاق خوش و ترتیب اثر ندادن عملی به دخالت‌ها، به آن‌ها بفهماند او زندگی خود را دوست دارد و به شوهرش علاقه دارد و از زندگی خود راضی است. وقتی خانواده همسرتان این برخورد را از دخترشان دیدند، دست از کارشان بر می‌دارند، زیرا آنان در واقع خیر خواه شما هستند، لیکن خیال می‌کنند که با دخالتشان به شما خدمت می‌کنند. 3 - هم در خانه و هم نسبت به خانواده همسرت خوش اخلاق باش، زیرا چنانچه احسان و بخشش، محبت دیگران را جلب می‌کند، رفتار با اخلاق حسنه و خُلق و خوی نیک، محیت دیگران را جلب می‌کند. امام علی(ع) فرمود: "خوش رویی دام دوستی است".(4) امام موسی بن جعفر(ع) فرمود: خوش خلقی خانه‌ها را آباد و روزی را فراوان می‌کند".(5) پیامبر اسلام(ص) فرمود: "خوش خلقی خیر دنیا و آخرت را با خود دارد".(6) بدانید اگر با خانواده همسرتان با خوش اخلاقی برخورد نمایید و رابطه تان را با آنها قطع نکنید و با کمال حسن نیت به آن‌ها بفهمانید که آن‌ها را دوست دارید و همه تلاشتان برای خوش بختی دخترشان است، مسلما موثر خواهد بود و رفتارشان را عوض می‌کنند، زیرا آنان در واقع خواهان سعادت دخترشان هستند، لیکن راه صحیح را گم کرده‌اند. وقتی از شما غیر از اخلاقی نیک و رعایت ادب و احترام ندیدند، به طور طبیعی به اشتباهشان پی برده و تغییر رفتار خواهند داد. 4 - مطلقاً نباید نسبت به خانواده همسرتان کینه داشته باشید، زیرا کینه نسبت به دیگری از گناهان قلبی و انحراف‌های روانی است و کینه از جمله صفاتی است که در هر دلی جای گرفت، موجب شقاوت و محرومیت سعادت و خوش بختی در زندگی دنیا وآخرت خواهد شد. یکی از عوارض کینه این است که انسان را همدست شیطان می‌کند، زیرا خدا انسان‌ها را به دوستی و الفت و مهربانی نسبت به هم دعوت می‌کند و شیطان به درگیری و اختلاف دعوت می‌کند. کینه همواره انسان را به دشمنی و تلافی می‌خواند . بنابراین همواره از در دوستی و آشتی وارد و به آنان بقبولان که تو هم جزء خانواده آن‌ها هستی و دخترشان را دوست دارد و برای زندگی همیشگی آن را انتخاب کرده‌ای. در این صورت موفق خواهی شد. 5 - از ته دل باور کنید آن چه دین و اسلام درباره خوش خلقی و محبت به همسر و سلامت قلب و نبودن کینه در قلب و روابط حسنه با مردم خصوصاً با فامیل دستور داده، صدردرصد به نفع انسان است و اگر انسان به حرف خدا گوش دهد، در دنیا و آخرت خوش بخت می‌شود. وقتی این را از عمق جان پذیرفتید عمل به آن آسان خواهد شد. پی نوشت: 1 - ابراهیم امینی، آئین همسر داری، ص 204. 2 - همان. 3 - همان. 4 - مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف، ماده خوش رویی. 5 - همان. 6 - همان. www.morsalat.com
بر اثر دخالتهای خانواده خانمم، زندگی ام بامشکل روبرو شده است. چگونه باید با این مشکل برخورد کرد؟
ازدواج و انتخاب همسر و پیوند زناشویی یکی از سنتهای پرثمر الهی است. خداوند انسان را به گونهای آفرید که بدون همسر ناقص است. انسان هر چه از نظر علم و ایمان و فضایل اخلاقی بالا رود، تا همسر اختیار نکند، به کمال مطلوب نمیرسد. هیچ چیز دیگر جای ازدواج و تشکیل خانواده را نمیگیرد. مرد برای زن و زن برای مرد آفریده شده است و این دو کاملاً نیازمند همدیگر هستند. نه زن میتواند بدون همسر زندگی معقول و آرامی داشته باشد و نه مرد بدون زن.
لذا اولا توجه داشته باشید این نعمت بزرگ برای شما فراهم شده است و شکر این موهبت الهی به این است که بتوانید آن را نگه داشته و از ثمره شیرینش بهرهمند شوید. برای این که این کانون سراسر مهر و محبت و خوشی شده و از سستی یا خدای نکرده از فروپاشی آن جلوگیری شود، رعایت چند چیز لازم است.
1 - ابراز عشق و محبت نسبت به خانم خود. زن و شوهر دو رکن بزرگ خانواده هستند، لیکن مرد بدان جهت که سرپرست خانواده است، میتواند با تدبیرات عاقلانه خویش خانواده را به بهترین وجه اداره کند و اسباب خوش بختی و سعادت آنان را فراهم سازد و محیط خانه را همانند بهشت برین مرتب و منظم گرداند و همسرش را به صورت فرشتهای در آورد. مردی که بخواهد زن داری کند، باید اخلاق و روحیات همسرش را به دست آورد، تا بتواند در او نفوذ کرده و دلش را به دست آورد که به خانه و زوندگی دلگرم شده، از روی عشق و عاقه خانه داری کند. زن کانون محبت و یک موجود صد در صد عاطفه است. از وجودش مهر و محبت میبارد و حیات و زندگی او به عشق و علاقه بستگی دارد. میخواهد محبوب شوهرش باشد. ممکن است اظهار نکند، ولی هر چه محبوبتر باشد، شادابتر خواهد بود. برای به دست آوردن محبوبیت تا سر حد فداکاری کوشش میکند. اگر بداند محبوب شوهر واقع نشده، خودش را شکست خورده و بی اثر پنداشته، دائماً پژمرده و افسرده خواهد بود. به همین خاطر بزرگترین رمز زن داری اظهار محبت و علاقه است، و بهترین کلید حل مشکلات زناشویی اظهارعشق و علاقه است.
اگر میخواهید پیوند زناشویی را استوار سازید، اگر میخواهید او را به خانه و زندگی دلگرم نمایید، اگر میخواهید او را نسبت به خودتان علاقهمند سازید، اگر میخواهید تا آخر عمر نسبت به شما وفادار باشد، بهترین راهش این است که تا میتوانید نسبت به همسرتان اظهار عشق و علاقه کنید.
پیامبر اسلام(ص) فرمود: "هر چه ایمان انسان کاملتر باشد، به همسرش بیشتر اظهار محبت میکند".(1) نیز فرمود: "این سخن مرد که به همسرش میگوید: واقعاً تو را دوست دارم، هرگز از قلبس خارج نخواهد شد".(2)
امام صادق(ع) فرمود: "یکی از اخلاق پیامبران این است که نسبت به همسرانشان محبت دارند".(3)
باید توجه داشت که تنها محبت قلبی کافی نیست، بلکه لازم است صریحاً محبت را اظهار نمود. صریحاً به همسرتان اظهار محبت و عشق و علاقه کنید، زیرا یکی از چیزهایی که بانوان آن را فراموش نمیکنند، مهرورزیهای واقعی است. وقتی شما همدیگر را از صمیم قلب دوست داشته باشید و دیدن یکدیگر برای تان لذت بخش باشد، تحمل مشکلات و حل آن بسیار آسان خواهد شد. بنابراین هر چه میتوانید نسبت به خانمتان اظهار محبت و علاقه کنید که نتیجه اش صلح و صفا و صمیمیت خواهد بود. وقتی همسرتان با تمام وجود لمس کرد که شوهرش او را دوست دارد و علاقهمند به او است و خواهان سعادت او است، به زندگی خود بیش از هر چیز دیگری اهمیت داده و به حرف دیگران و دخالتهای خانواده ترتیب اثر نمیدهد. وقتی آنها دیدند دخالتهایشان بی اثر است، دست از کارشان خواهند کشید.
2 - در یک وقت مناسب این مطلب را با همسرتان در میان بگذارید که محیط خانه باید محیط صفا و محبت باشد، نه محیط کشمکش و بهانه جویی، و هر دو باید در جهت تأمین سعادت و خوش بختی زندگی مشترکمان تلاش کنیم و سعی کنیم زندگی را سراسر مهر و شیرینی کنیم. مگر نه این است که میخواهیم خوش بخت شویم؟ آیا خوش بختی در صلح و صفا است یا در درگیری و اختلاف که هم برای دنیا و هم برای آخرت زیان بار است؟ به او زبان خوش و منطقی بگویید که: من خواهان خوش بختی تو هستم و در این جهت تلاش میکنم. لذا به دخالتهای بی جا و غیر منطقی ترتیب اثر نده. البته نه به این سخن که با کسی درگیر شود یا بی احترامی کند، زیرا این کار بسیار مضر است، بلکه با اخلاق خوش و ترتیب اثر ندادن عملی به دخالتها، به آنها بفهماند او زندگی خود را دوست دارد و به شوهرش علاقه دارد و از زندگی خود راضی است.
وقتی خانواده همسرتان این برخورد را از دخترشان دیدند، دست از کارشان بر میدارند، زیرا آنان در واقع خیر خواه شما هستند، لیکن خیال میکنند که با دخالتشان به شما خدمت میکنند.
3 - هم در خانه و هم نسبت به خانواده همسرت خوش اخلاق باش، زیرا چنانچه احسان و بخشش، محبت دیگران را جلب میکند، رفتار با اخلاق حسنه و خُلق و خوی نیک، محیت دیگران را جلب میکند. امام علی(ع) فرمود: "خوش رویی دام دوستی است".(4)
امام موسی بن جعفر(ع) فرمود: خوش خلقی خانهها را آباد و روزی را فراوان میکند".(5) پیامبر اسلام(ص) فرمود: "خوش خلقی خیر دنیا و آخرت را با خود دارد".(6)
بدانید اگر با خانواده همسرتان با خوش اخلاقی برخورد نمایید و رابطه تان را با آنها قطع نکنید و با کمال حسن نیت به آنها بفهمانید که آنها را دوست دارید و همه تلاشتان برای خوش بختی دخترشان است، مسلما موثر خواهد بود و رفتارشان را عوض میکنند، زیرا آنان در واقع خواهان سعادت دخترشان هستند، لیکن راه صحیح را گم کردهاند. وقتی از شما غیر از اخلاقی نیک و رعایت ادب و احترام ندیدند، به طور طبیعی به اشتباهشان پی برده و تغییر رفتار خواهند داد.
4 - مطلقاً نباید نسبت به خانواده همسرتان کینه داشته باشید، زیرا کینه نسبت به دیگری از گناهان قلبی و انحرافهای روانی است و کینه از جمله صفاتی است که در هر دلی جای گرفت، موجب شقاوت و محرومیت سعادت و خوش بختی در زندگی دنیا وآخرت خواهد شد. یکی از عوارض کینه این است که انسان را همدست شیطان میکند، زیرا خدا انسانها را به دوستی و الفت و مهربانی نسبت به هم دعوت میکند و شیطان به درگیری و اختلاف دعوت میکند. کینه همواره انسان را به دشمنی و تلافی میخواند .
بنابراین همواره از در دوستی و آشتی وارد و به آنان بقبولان که تو هم جزء خانواده آنها هستی و دخترشان را دوست دارد و برای زندگی همیشگی آن را انتخاب کردهای. در این صورت موفق خواهی شد.
5 - از ته دل باور کنید آن چه دین و اسلام درباره خوش خلقی و محبت به همسر و سلامت قلب و نبودن کینه در قلب و روابط حسنه با مردم خصوصاً با فامیل دستور داده، صدردرصد به نفع انسان است و اگر انسان به حرف خدا گوش دهد، در دنیا و آخرت خوش بخت میشود. وقتی این را از عمق جان پذیرفتید عمل به آن آسان خواهد شد.
پی نوشت:
1 - ابراهیم امینی، آئین همسر داری، ص 204.
2 - همان.
3 - همان.
4 - مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف، ماده خوش رویی.
5 - همان.
6 - همان.
www.morsalat.com
- [سایر] به خانمم میگویم دوستت دارم ولی خیلی باورش نمیشود. مشکل کجاست ؟
- [سایر] با سلام , از طرف مادر خانمم سوال میکنم : ما نسبتا در خانواده ای مذهبی زندگی میکنیم و پوشش اکثریت خانمها چادر میباشد , ولی برادر خانمم با خانمی که حجاب ضعیفتری دارد ازدواج کرده , اکنون پس از 3 سال مادر خانمم ورود انها را با این وضعیت حجاب ممنوع کرده , و ایشان هم حاضر به تغییر در رفتار خود ندارد تکلیف و کار صحیح در این مورد چیست؟
- [سایر] با سلام بنده دو سال پیش عروسی کردهام و چهار سال پیش عقد نموده ام متاسفانه متوجه شدهام که مادر خانمم با کسانی که دعا میدهند در ارتباط است یعنی اگر مشکلی برای اعضا خانواده پیش بیاید به سراغ این افراد رفته و با هزینه کردن دعا می گیردو... حالا این رفتار مادر خانم من به زن من هم سرایت کرده است چرا که برای خانم من هم دعا می گرد که برای حل مشکپلات زندگی ما به کار بندد و این رفتار طوری شده است که خانمم دیگر با خانواده مادر من رفت و امد نمی کند و پشست سرشان هم حرفهای بد می زند پدر خانمم هم از این رفتار زنش شاکی است اما چه کار کند بنده خدا؟هر از چند گاهی هم بنده با خانمم سر این موضوع و تفکری که نسبت به ملدرم دارد دچار کنتاکت می شویم که باعث می شود چند روزی من با خانم قهر کنم ونیز چند ماهی است که به خانه پدر خانمم نمی روم چرا که احساس میکنم در زندگی ما شدید دخالت دارد مادر خانمم. بهتر است بگویم که ما در طبقه پایین خانه پدر خانمم زندگی می کنیم و به دلیل درآمد کم بنده اکثر خرج زندگی مارا اعم از غذا،میوه و امکانات رفاهی ما از خرج پدر خانم است و نیز خانم من دختر اول خانواده و تنها دختر آنه است و یک پسر 17 ساله نیز دارند.شغل خانم من خانه داری است و تحصیلات فوق دیپلم حسابداری دارد.هر دفعه که با خانمم راجع به اینکه چرا مادرت دعا می گیرد و... بحث می کنیم او این کارها را به مادر من نسبت می دهد و می گوید سلام بهشون برسون یعنی ما اهل دعا نیستیم بلکه این مادر شما است که در زندگی ما دخالت دارد در صورتیکه من بارها دیده ام که دعا گرفته و در آب یا چیز دیگری حل کرده و به خورد من می دهند تازه پدر خانمم هم اعتراف کرده است.خلاصه موقعی که مادرم علت نیامدن عروسش را از من پرسید بعد از مدتی قضیه را گفتن و به شدت عصبانی شد و موقعی که به خانواده آنها تماس گرفت گوشی تلفن را بر نمی داشتند و اصلا خانمم به من گفت به آنها بگو دیگر خانه ما نیاییند! لطفا بگویید من چه کنم؟در ضمن فعلا برای جدا شدن از خانه پدر خانمم پس انداز کافی ندارم.محل سکونت من با محل کارم یک ساعت فاصله دارد و خانمم می گوید حتما باید شهرکرد یعنی محل کارم خانه بخری!
- [سایر] همسرم با خانواده ما رابطه و برخورد خوبی ندارد ؟چگونه با او برخورد کنم؟
- [سایر] 28 سالم و فوق لیسانس مدیریت دارم . کارمندم . 9ماه است ازدواج کردم. 3 سال هم با شوهرم دوست بودم. گرچه دائما باهم اختلاف داشتیم. براساس نظر مشاور شوهرم دچار نوعی وسواس یا وسوسه است . وسواس فکری (فکربه سکس) که این مشکل عواقب دیگری هم دارد. مااز نظر خانوادگی و فرهنگی خیلی باهم اختلاف داریم . نمی دونم بامشکل شوهره می شه باز به زندگی مشترک ادامه داد ؟ نمی تونم تصمیم بگیرم. لطفا کمکم کنید. با یک انتخاب غلط تمام زندگی ام رانابود کردم.
- [سایر] خانمم انتظار دارد من در بین خانواده ام به ایشان ابراز محبت کنم ومن می گویم نه. چون زن ذلیلی است . شما چه می فرمایید ؟
- [سایر] خانواده های دو فرزندی چگونه با فرزندانشان برخورد نمایند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] استحاضه خانمی، در اثر بیماری نوعاً طولانی می شود و برای روزی سه غسل با مشکل روبرو است، وظیفه او چیست؟
- [سایر] ما درباره داستان های پیامبران در انجیل با مشکل روبرو هستیم؟ آیا قرآن و روایات اسلامی درباره حضرت خضر مطلبی دارند؟
- [سایر] سلام حاج اقا سال نو مبارک این دفعه دومه که من براتون پیغام میفرستم و شما جواب نمیدید...اما اشکال نداره ..من دوباره مشکلم را مینویسم...دو ساله که ازدواج کردیم...خانم من جاری خاله اش شده... و از روزی که ما ازدواج(عروسی)کردیم همه فامیل از ما بریدن و با ما رفت وامد ندارن...فامیل ما به خاطر ناسازگاری زن داداشم (خاله خانمم)میگویند که در نهایت خانم منم مثل خالش میشه ...در صورتیکه خانم من اصلا هیچکدوم از اخلاقاش مثل خالش نیست...از طرفی چون برادرم تو زندگی با خاله خانمم مشکل داره و فامیل خانمم برادرم را مقصر میدونن و نیز معتقدن که من به برادرم خط میدم ..لذا اونام از من بریدن ...حالا ما موندیم تنهای تنها نه کسی از فامیل میاد خونمون و نه ما میریم خونه فامیل....در ضمن من و خانمم بسیار احساس خوشبختی میکنیم ودر زندگی مشترکمون هیچ مشکلی نداریم...تازگیها هم خونواده من یه خورده کوتاه اومدن و گفتن که میخوان بیان خونه ما و سر بزنن(فامیل من و خانمم همگی کرمونشاه هستن و ما تو اصفهان زندگی میکنیم)ولی خانمم میگه که اصلا به اونا نمیشه اعتماد کرد...رو اینحساب دوست نداره که پدرومادرمن بیان خونمون...حالا ما موندیم چیکار کنیم...اگه پا پیش بذاریم و بریم اشتی کنیم اونا اینرو به حساب این میذارن که ما فهمیدیم اشتباه کردیم.. خلاصه حاج اقا ما تو این دو سال نتونستیم برای اقوام جا بندازیم که بابا زندگی من و خانمم کاملا مستقل و جدای از زندگی مشترک برادرمن وخاله خانمم است..اگه ممکنه براتون یه راه حل پیش پای ما بذارین با تشکر
- [آیت الله مظاهری] فقیری که یاد گرفتن صنعت برای او مشکل نیست باید یاد بگیرد و با گرفتن زکات زندگی نکند، ولی تا وقتی مشغول یاد گرفتن است، میتواند زکات بگیرد.
- [آیت الله علوی گرگانی] فقیری که یاد گرفتن صنعت برای او مشکل نیست ویاد گرفتن او هم محتاج به مدّت زیادی نباشد، میتواند با گرفتن زکاْ زندگی کند تا وقتی مشغول یادگرفتن است، میتواند زکاْ بگیرد.
- [آیت الله وحید خراسانی] فقیری که یاد گرفتن صنعت برای او مشکل نیست باید یاد بگیرد و با گرفتن زکات زندگی نکند ولی تا وقتی که مشغول یاد گرفتن است می تواند زکات بگیرد
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . فقیری که یاد گرفتن صنعت برای او مشکل نیست، بنابر احتیاط واجب باید یاد بگیرد، و با گرفتن زکات زندگی نکند، ولی مادامی که از تحصیل مخارج عاجز است، میتواند زکات بگیرد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] فقیری که یاد گرفتن صنعت برای او مشکل نیست؛ بنا بر احتیاط واجب باید یاد بگیرد و با گرفتن زکاه زندگی نکند؛ ولی تا وقتی مشغول یاد گرفتن است؛ می تواند زکاه بگیرد.
- [امام خمینی] فقیری که یاد گرفتن صنعت برای او مشکل نیست بنابر احتیاط واجب باید یاد بگیرد، و با گرفتن زکات زندگی نکند ولی تا وقتی مشغول یاد گرفتن است، می تواند زکات بگیرد.
- [آیت الله بهجت] فقیری که یاد گرفتن صنعت برای او مشکل نیست، بنابر احتیاط واجب باید یاد بگیرد و با گرفتن زکات زندگی نکند، ولی تا وقتی که مشغول یاد گرفتن است، میتواند زکات بگیرد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] فقیری که یاد گرفتن صنعت برای او مشکل نیست، بنابر احتیاط واجب باید یاد بگیرد و با گرفتن زکات زندگی نکند، ولی تا وقتی مشغول یاد گرفتن است، می تواند زکات بگیرد.
- [آیت الله نوری همدانی] فقیری که یاد گرفتن صنعت برای او مشکل نیست ، بنابر احتیاط واجب باید یاد بگیرد و با گرفتن زکوه زندگی نکند . ولی تا وقتی مشغول یاد گرفتن است ، می تواند زکوه بگیرد .
- [آیت الله بروجردی] فقیری که یاد گرفتن صنعت برای او مشکل نیست، بنا بر احتیاط واجب باید یاد بگیرد و با گرفتن زکات زندگی نکند، ولی تا وقتی مشغول یاد گرفتن است، میتواند زکات بگیرد.