بعد از دوسال که از عقد ما می گذرد شوهرم نسبت به من بی علاقه شده و مایل به ازدواج با من نیست. چه کنم ؟
در این رابطه اولین چیزی که لازم است این است که به دقت و بدون اندک تعصب و پیش داوری و بدون غلبه احساسات ، ویژگی‌های روحی اخلاقی و رفتاری خود و همسرتان را بررسی کنید و دقیقا مطالب زیر را روشن سازید و درباره هر کدام خوب فکر کنید . چرا که احتمال این که هر کدام از این مسائل ریشه در مشکل شما داشته باشند و بتوانند در حل آن موثر باشند. 1) ایده‌آل شوهر شما در زندگی چیست و چه گمشده‌ای دارد که آن را در شما نمی‌بیند؟ 2) شناخت پیشین شوهر شما نسبت به جناب عالی تا چه اندازه بوده و از کی و چگونه از شما سرخورده است؟ 3) نقش اطرافیان - اعم از خانواده و نزدیکان شما و همسرتان - در این مسأله چیست و چه تأثیراتی در پی داشته است؟ 4) به نظر خودتان چه راه حل‌هایی برای مسأله وجود دارد و تا چه اندازه این راه‌ها ثمر بخشند؟ 5) شوهر شما از چه کسانی بیشتر تأثیر می‌پذیرد و به طور کلی میزان انعطاف پذیری وی چقدر است؟ 6) شوهر شما نسبت به چه اموری حساسیت دارد و پاسخ شما نسبت به آنها چیست؟ 7) در نهایت بین او و خودتان تا چه اندازه تفاهم اخلاقی می‌بینید و آیا به یک زندگی گرم و صمیمی با ایشان امید داریدیا نه؟ 8) پیشنهاد اطرافیان شما بویژه والدین در این رابطه چیست؟ امید است باتوکل به خداوند همین نوشتن‌ها و جمع بندی‌ها شما را در یافتن راه صحیح کمک نماید. در مجموع هنوز احتمال آن که شما بتوانید در کنار هم زندگی سالمی داشته باشید منتفی نیست. پیشنهاد: 1- پس از بررسی نکات مذکور جلسه ای کاملا صمیمانه برای بررسی مشکل با همسر خود قرار دهید و در این جلسه سعی کنید ریشه دلسردی ایشان را به دست آورید . چه بسا آنچه که تاکنون برای شما گفته اند و به عنوان دلیل برای جدایی از شما بیان کرده اند دلیل اصلی و ریشه حقیقی این مشکل شما نبوده باشد. اگر دلایلی منطقی برای این تصمیم خود بیان کردند 1به خوبی آنها را بررسی کرده و آنچه که از جانب شما قالب برآوردن یا گذشت می باشد کوتاهی نکنید . چه بسا این مشکل از مساله ای که ممکن است شما نسبت به آن بی توجه بوده و اخهمیت قائل نشده اید شروع شده باشد . چه بسا با کمی گذشت از جانب شما این مشکل قابل حل باشد. ولی در صورتی که خواسته ایشان بی جا و غیر معقول بود دلیلی برای تسلیم شدن و پذیرش خواسته ایشان وجود ندارد . در طول این صحبتها توجه داشته باشید که اولا هدف شما رسیتدن به ریشه مشکل و حل آن باشد نه اثبات بی گناهی خود یا مقصر بودن همسر خود. ثانیا کاملا کنترل خود را حفظ کنید و از کشیدن بحث خود به مشاجره و بیشتر شدن اختلاف جلوگیری کنید. در صورتی که از این راهکار نتیجه گرفتید همین مسیر را در جهت حل سایر مشکلات ادامه دهید. 2- در صورتی که از راهکار قبلی نتیجه ای حاصل نشد به فرموده قرآن در آیه 35 سوره نسأ : (چنان چه بیم آن دارید که نزاع و خلاف بین زن و شوهر پدید آید ازطرف کسان مرد و کسان زن داورانی بر گزینید. پس اگر قصد اصلاح داشته باشند خدا ایشان را بر آن به توافق رساند که خدا به همه چیز دانا و از همه سرائر آگاه است). بنا بر دستور آیه شریفه یک نفر از خانواده شما و یک نفر از خانواده شوهر برای اخذ تصمیم و تبادل نظر پیرامون ادامه یا قطع پیوند باید با یکدیگر مذاکره و تصمیم لازم را اتخاذ نمایند لازم به ذکر است که افراد مزبور باید متدین خردمند و بصیر باشند و عواقب مثبت و منفی مساله را دقیقا بررسی نمایند. اگر حکمین به این نتیجه رسیدند که زندگی شما افق‌های روشنی دارد و به خوبی می‌تواند ادامه یابد در اینصورت با تدابیر و توصیه‌های خود و نهادن شروط معقول و مشروعی برای طرفین امور را سامان کنند. 3- در نهایت در صورت به نتیجه نرسیدن مراحل قیلی باز هم به یک مشاور خانواده مراجعه کنید و در هیچ کدام از مراحل برای رسیدن به نتیجه و حل مشکل امیدوار باشید . در آخر امر در صورت تصمیم به جدایی شما در پیشنهاد طلاق پیشقدم نشوید و اجازه دهید تا شوهرتان در این زمینه اقدام قانونی به عمل بیاورد تا در این مسیر یا هشیار گشته و متنبه شود و یا لااقل خسارت اشتباه خود را بپردازد. www.morsalat.com
عنوان سوال:

بعد از دوسال که از عقد ما می گذرد شوهرم نسبت به من بی علاقه شده و مایل به ازدواج با من نیست. چه کنم ؟


پاسخ:

در این رابطه اولین چیزی که لازم است این است که به دقت و بدون اندک تعصب و پیش داوری و بدون غلبه احساسات ، ویژگی‌های روحی اخلاقی و رفتاری خود و همسرتان را بررسی کنید و دقیقا مطالب زیر را روشن سازید و درباره هر کدام خوب فکر کنید . چرا که احتمال این که هر کدام از این مسائل ریشه در مشکل شما داشته باشند و بتوانند در حل آن موثر باشند.
1) ایده‌آل شوهر شما در زندگی چیست و چه گمشده‌ای دارد که آن را در شما نمی‌بیند؟
2) شناخت پیشین شوهر شما نسبت به جناب عالی تا چه اندازه بوده و از کی و چگونه از شما سرخورده است؟
3) نقش اطرافیان - اعم از خانواده و نزدیکان شما و همسرتان - در این مسأله چیست و چه تأثیراتی در پی داشته است؟
4) به نظر خودتان چه راه حل‌هایی برای مسأله وجود دارد و تا چه اندازه این راه‌ها ثمر بخشند؟
5) شوهر شما از چه کسانی بیشتر تأثیر می‌پذیرد و به طور کلی میزان انعطاف پذیری وی چقدر است؟
6) شوهر شما نسبت به چه اموری حساسیت دارد و پاسخ شما نسبت به آنها چیست؟
7) در نهایت بین او و خودتان تا چه اندازه تفاهم اخلاقی می‌بینید و آیا به یک زندگی گرم و صمیمی با ایشان امید داریدیا نه؟
8) پیشنهاد اطرافیان شما بویژه والدین در این رابطه چیست؟
امید است باتوکل به خداوند همین نوشتن‌ها و جمع بندی‌ها شما را در یافتن راه صحیح کمک نماید. در مجموع هنوز احتمال آن که شما بتوانید در کنار هم زندگی سالمی داشته باشید منتفی نیست.
پیشنهاد: 1- پس از بررسی نکات مذکور جلسه ای کاملا صمیمانه برای بررسی مشکل با همسر خود قرار دهید و در این جلسه سعی کنید ریشه دلسردی ایشان را به دست آورید . چه بسا آنچه که تاکنون برای شما گفته اند و به عنوان دلیل برای جدایی از شما بیان کرده اند دلیل اصلی و ریشه حقیقی این مشکل شما نبوده باشد. اگر دلایلی منطقی برای این تصمیم خود بیان کردند 1به خوبی آنها را بررسی کرده و آنچه که از جانب شما قالب برآوردن یا گذشت می باشد کوتاهی نکنید . چه بسا این مشکل از مساله ای که ممکن است شما نسبت به آن بی توجه بوده و اخهمیت قائل نشده اید شروع شده باشد . چه بسا با کمی گذشت از جانب شما این مشکل قابل حل باشد. ولی در صورتی که خواسته ایشان بی جا و غیر معقول بود دلیلی برای تسلیم شدن و پذیرش خواسته ایشان وجود ندارد . در طول این صحبتها توجه داشته باشید که اولا هدف شما رسیتدن به ریشه مشکل و حل آن باشد نه اثبات بی گناهی خود یا مقصر بودن همسر خود. ثانیا کاملا کنترل خود را حفظ کنید و از کشیدن بحث خود به مشاجره و بیشتر شدن اختلاف جلوگیری کنید. در صورتی که از این راهکار نتیجه گرفتید همین مسیر را در جهت حل سایر مشکلات ادامه دهید.
2- در صورتی که از راهکار قبلی نتیجه ای حاصل نشد به فرموده قرآن در آیه 35 سوره نسأ : (چنان چه بیم آن دارید که نزاع و خلاف بین زن و شوهر پدید آید ازطرف کسان مرد و کسان زن داورانی بر گزینید. پس اگر قصد اصلاح داشته باشند خدا ایشان را بر آن به توافق رساند که خدا به همه چیز دانا و از همه سرائر آگاه است). بنا بر دستور آیه شریفه یک نفر از خانواده شما و یک نفر از خانواده شوهر برای اخذ تصمیم و تبادل نظر پیرامون ادامه یا قطع پیوند باید با یکدیگر مذاکره و تصمیم لازم را اتخاذ نمایند لازم به ذکر است که افراد مزبور باید متدین خردمند و بصیر باشند و عواقب مثبت و منفی مساله را دقیقا بررسی نمایند.
اگر حکمین به این نتیجه رسیدند که زندگی شما افق‌های روشنی دارد و به خوبی می‌تواند ادامه یابد در اینصورت با تدابیر و توصیه‌های خود و نهادن شروط معقول و مشروعی برای طرفین امور را سامان کنند.
3- در نهایت در صورت به نتیجه نرسیدن مراحل قیلی باز هم به یک مشاور خانواده مراجعه کنید و در هیچ کدام از مراحل برای رسیدن به نتیجه و حل مشکل امیدوار باشید . در آخر امر در صورت تصمیم به جدایی شما در پیشنهاد طلاق پیشقدم نشوید و اجازه دهید تا شوهرتان در این زمینه اقدام قانونی به عمل بیاورد تا در این مسیر یا هشیار گشته و متنبه شود و یا لااقل خسارت اشتباه خود را بپردازد.
www.morsalat.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین