چرا مادرشوهر نمی تواند به فرزند آدم شیر دهد؟
در پاسخ به این پرسش توجه به چند نکته ضروری است: شیر دادنی که موجب محرمیت می شود دارای شرایطی است که ذیلا به بعضی از آنها شاره می شود: الف. شیر، خالص و با چیز دیگر مخلوط نباشد. ب. بچه شیر را از پستان بمکد، پس اگر شیر را در گلوی او بریزند نتیجه ندارد. ج. دو سال بچه تمام نشده باشد و اگر بعد از تمام شدن دو سال، او را شیر دهند به کسی محرم نمی شود د. پانزده مرتبه، یا یک شبانه روز، شیر سیر بخورد یا مقداری شیر به او بدهند که بگویند از آن شیر استخوانش محکم شده و گوشت در بدنش روییده است. ه. شیر آن زن از حرام نباشد. بنابراین اگر، زنی بچه ای را با شرایطی که ذکر شد ونیز دیگر شرایطی که در رساله های علمیه مذکور است شیر بدهد، آن بچه به خود آن زن و نیز فرزندان و دیگر محارم آن زن، محرم خواهد بود و ازدواج با آنان ممنوع و حرام است. لذا فقها فرموده اند: اگر زنی بچه دختر خود را شیر دهد، آن دختر به شوهر خود حرام می‌شود. شاید دلیل این ممنوعیت این نکته باشد که اصولا بعضی چیزها دارای حریم است و آن حریم، به تبع آن چیز، دارای احکام و مقررات ویژه ای است. مثلا کعبه و مسجد الحرام، حریم دارد و تا مسافتی طولانی از اطراف شهر مکه، از حرمت خاصی برخوردار است. امروز برای راه ها و جاده ها حریم در نظر می گیرند. مردم به حسب عرف خودشان، خانه ها یا زمین ها و املاک مجاور ملک خود را حریم می شمارند. زناشویی نیز حریم دارد. در این حریم، ایجاد محرمیت می شود و حتما عواطف و علایقی نیز -به گونه ای شدید یا ضعیف- حکمفرماست و چه بهتر که این عواطف و علایق، به گونه ای باشد که الفت و التیام روح ها باشد و مسائل جنسی و التذاذات شهوانی در آن راه نیابد! این که برای ازدواج، در همه ادیان و در همه جای جهان -با مختصری اختلاف- حریم قایل شده اند، نمایانگر اصالت و قداست پیوند یک زن و مرد و قدرت جذب و کشش آن در میان بستگان هر یک از آنها یا هر دوی آنهاست؛ یعنی این پیوند جسمی و روحی و این حرکت جوهری، از بیگانگی به سوی یگانگی، موجب آن چنان پیوندی عاطفی در میان افرادی که در حریم آنها هستند می شود که مسأله التذاذات جنسی را تحت الشعاع قرار می دهد و گویا آن تضادی که لازمه کشش جنسی است از بین می رود و این ها همه یکی می شوند، تا آن جا که اگر معقول باشد که کسی از مشاهده و ملاحظه صورت و پیکر خود لذت جنسی ببرد، معقول است که از مشاهده صورت یا پیکر خواهر و برادر و فرزند و پدر و مادر و اجداد پدری و مادری و نوه ها و خواهرزاده و برادرزاده و عروس و داماد و پدرشوهر و مادر زن و زن پدر و شوهر مادر، لذت ببرد! انسان است که: اگر کسی از مشاهده صورت و پیکر خویش لذت می برد، ناسالم است و بنابراین، آنهایی هم که در حریم ازدواج، بهره جنسی غلط می گیرند، از تعادل و سلامت محرومند.(آیه الله دکتر احمد بهشتی، خانواده قرآن، ویرایش دوم، مؤسسه بوستان کتاب قم، صص 308-309) بنابراین زنی که انسان از شیر او تغذیه کرده است او و خانواده اش دارای حریم خواهند بود و در واقع این بچه ای که از آن زن شیر خورده است گویا با هم یک خانواده هستند و با هم یکی شده اند. با شیر خوردن یک رابطه عاطفی بین کودک و زن مرضعه و نیز فرزندان وی حاصل می شود از این رو، همین رابطه عاطفی می تواند یکی از حکمت های تحریم ازدواج باشد. از سوی دیگر، یکی از اموری که زمینه ساز وراثت ها و نقل وانتقال ویژگی هاست، تغذیه می باشد. وراثت در چند بعد قابل مطالعه و بررسی است: الف. بعد فیزیکی و جسمی: در بعد فیزیکی و جسمی، به طور طبیعی مختصات و ویژگی های جسمی بوسیله کروموزوم هایی که حامل ژن ها هستند، به فرزندان و نسل های بعد، منتقل می شود و هر انسانی مجموعه بسیار پیچیده ای از خصایص ارثی والدین و اجداد پدری و مادری خویش است. ژن ها آن عوامل نامرئی و فعال هستند که در ساختمان بدن یک انسان دخالت مستقیم دارند و از رنگ مو و رنگ چشم گرفته، تا کیفیت ساختمان اعضا و جوارح و طول و عرض بدن، همه را با خودهماهنگ می سازند و ساختمان جسمی هیچ جنبنده ای نمی تواند خارج از برنامه از پیش طراحی شده ژنتیک، در جهان طبیعت تحقق پیدا کند (آیت الله دکتر احمد بهشتی، خانواده در قرآن، ص 327). در این بعد اگر چه نقش اصلی را ژن های والدین ایفا می کنند اما تأثیر شیر (تغذیه) را نیز نمی توان نادیده گرفت. ب. بعد روحی و اخلاقی: امور نفسانی و اخلاقی را نباید تافته ای جدا بافته از بعد جسمی و فیزیکی تلقی کرد بلکه روح، غنچه شکفته همین بدن و میوه همین کالبد خاکی است. اگر از چنین دیدگاهی به بعد روحی و اخلاقی یک انسان بنگریم، بهتر متوجه می شویم که چه قدر روحیات و اخلاقیات یک انسان به ویژگی های جسمی او ارتباط دارد و حتی شیر و غذا در تکوین شخصیت او اثر می گذارد. شیر و غذا، اعضاء و جوارح انسان را می سازند، قبل از تولد، همه مواد سازنده اعضا و جوارح را بدن مادر تأمین می کند و بدن مادر نیز اینها را از جهان خارج می گیرد. آن گونه که از قرآن بر می آید وقتی بدن انسان پس از گذشتن از مراحل و مقاطعی چون (علقه) و (مضغه) استخوان بندی و شکل بندی و از گوشت و پوست پوشیده شد، صاحب روح می شود و بنابراین همه غذاها و ویتامین ها و شرایط جسمی والدین در امور روحی و نفسانی طفل مؤثرند. و از آن پس نیز تن و جان کودک، با غذاهایی که از بدن مادر می گیرد و شیری که از مادر (چه نسبی و چه رضاعی) می نوشد، رشد می کند و شرایط جسمی و روحی او با شرایط جسمی و روحی والدین (و نیز مادر رضاعی) هماهنگ می شود. به همین دلیل بود که در گذشته سعی می شد تا برای کودکان دایه هایی بگیرند که دارای اوصاف برجسته، کمالات، شجاعت و سجایای اخلاقی باشند زیرا این اوصاف از طریق شیر دادن به کودک منتقل می شود. بنابراین در یک خانواده که فرزندان آن از شیر این زن نوشیده و رشد یافته اند دارای اوصاف و ویژگی های مشترکی خواهند بود. بنابراین بین فرزندان نسبی و رضاعی یک نوع همانندی و همسانی وجود خواهد داشت و شاید یک از حکمت های تحریم ازدواج محارم رضاعی همین امر باشد. پس اگر بپذیریم که با شیر خوردن کودک از یک زن، محرمیت بین آن زن و کودک برقرار می شود، پذیرش محرمیت بین فرزندان آن مادر و این کودک امر ساده ای خواهد بود و هیچ بعدی نخواهد داشت. porseman.org
عنوان سوال:

چرا مادرشوهر نمی تواند به فرزند آدم شیر دهد؟


پاسخ:

در پاسخ به این پرسش توجه به چند نکته ضروری است:
شیر دادنی که موجب محرمیت می شود دارای شرایطی است که ذیلا به بعضی از آنها شاره می شود:
الف. شیر، خالص و با چیز دیگر مخلوط نباشد.
ب. بچه شیر را از پستان بمکد، پس اگر شیر را در گلوی او بریزند نتیجه ندارد.
ج. دو سال بچه تمام نشده باشد و اگر بعد از تمام شدن دو سال، او را شیر دهند به کسی محرم نمی شود
د. پانزده مرتبه، یا یک شبانه روز، شیر سیر بخورد یا مقداری شیر به او بدهند که بگویند از آن شیر استخوانش محکم شده و گوشت در بدنش روییده است.
ه. شیر آن زن از حرام نباشد.
بنابراین اگر، زنی بچه ای را با شرایطی که ذکر شد ونیز دیگر شرایطی که در رساله های علمیه مذکور است شیر بدهد، آن بچه به خود آن زن و نیز فرزندان و دیگر محارم آن زن، محرم خواهد بود و ازدواج با آنان ممنوع و حرام است. لذا فقها فرموده اند: اگر زنی بچه دختر خود را شیر دهد، آن دختر به شوهر خود حرام می‌شود.
شاید دلیل این ممنوعیت این نکته باشد که اصولا بعضی چیزها دارای حریم است و آن حریم، به تبع آن چیز، دارای احکام و مقررات ویژه ای است. مثلا کعبه و مسجد الحرام، حریم دارد و تا مسافتی طولانی از اطراف شهر مکه، از حرمت خاصی برخوردار است.
امروز برای راه ها و جاده ها حریم در نظر می گیرند. مردم به حسب عرف خودشان، خانه ها یا زمین ها و املاک مجاور ملک خود را حریم می شمارند.
زناشویی نیز حریم دارد. در این حریم، ایجاد محرمیت می شود و حتما عواطف و علایقی نیز -به گونه ای شدید یا ضعیف- حکمفرماست و چه بهتر که این عواطف و علایق، به گونه ای باشد که الفت و التیام روح ها باشد و مسائل جنسی و التذاذات شهوانی در آن راه نیابد!
این که برای ازدواج، در همه ادیان و در همه جای جهان -با مختصری اختلاف- حریم قایل شده اند، نمایانگر اصالت و قداست پیوند یک زن و مرد و قدرت جذب و کشش آن در میان بستگان هر یک از آنها یا هر دوی آنهاست؛ یعنی این پیوند جسمی و روحی و این حرکت جوهری، از بیگانگی به سوی یگانگی، موجب آن چنان پیوندی عاطفی در میان افرادی که در حریم آنها هستند می شود که مسأله التذاذات جنسی را تحت الشعاع قرار می دهد و گویا آن تضادی که لازمه کشش جنسی است از بین می رود و این ها همه یکی می شوند، تا آن جا که اگر معقول باشد که کسی از مشاهده و ملاحظه صورت و پیکر خود لذت جنسی ببرد، معقول است که از مشاهده صورت یا پیکر خواهر و برادر و فرزند و پدر و مادر و اجداد پدری و مادری و نوه ها و خواهرزاده و برادرزاده و عروس و داماد و پدرشوهر و مادر زن و زن پدر و شوهر مادر، لذت ببرد!
انسان است که: اگر کسی از مشاهده صورت و پیکر خویش لذت می برد، ناسالم است و بنابراین، آنهایی هم که در حریم ازدواج، بهره جنسی غلط می گیرند، از تعادل و سلامت محرومند.(آیه الله دکتر احمد بهشتی، خانواده قرآن، ویرایش دوم، مؤسسه بوستان کتاب قم، صص 308-309)
بنابراین زنی که انسان از شیر او تغذیه کرده است او و خانواده اش دارای حریم خواهند بود و در واقع این بچه ای که از آن زن شیر خورده است گویا با هم یک خانواده هستند و با هم یکی شده اند.
با شیر خوردن یک رابطه عاطفی بین کودک و زن مرضعه و نیز فرزندان وی حاصل می شود از این رو، همین رابطه عاطفی می تواند یکی از حکمت های تحریم ازدواج باشد.
از سوی دیگر، یکی از اموری که زمینه ساز وراثت ها و نقل وانتقال ویژگی هاست، تغذیه می باشد. وراثت در چند بعد قابل مطالعه و بررسی است:
الف. بعد فیزیکی و جسمی: در بعد فیزیکی و جسمی، به طور طبیعی مختصات و ویژگی های جسمی بوسیله کروموزوم هایی که حامل ژن ها هستند، به فرزندان و نسل های بعد، منتقل می شود و هر انسانی مجموعه بسیار پیچیده ای از خصایص ارثی والدین و اجداد پدری و مادری خویش است.
ژن ها آن عوامل نامرئی و فعال هستند که در ساختمان بدن یک انسان دخالت مستقیم دارند و از رنگ مو و رنگ چشم گرفته، تا کیفیت ساختمان اعضا و جوارح و طول و عرض بدن، همه را با خودهماهنگ می سازند و ساختمان جسمی هیچ جنبنده ای نمی تواند خارج از برنامه از پیش طراحی شده ژنتیک، در جهان طبیعت تحقق پیدا کند (آیت الله دکتر احمد بهشتی، خانواده در قرآن، ص 327).
در این بعد اگر چه نقش اصلی را ژن های والدین ایفا می کنند اما تأثیر شیر (تغذیه) را نیز نمی توان نادیده گرفت.
ب. بعد روحی و اخلاقی: امور نفسانی و اخلاقی را نباید تافته ای جدا بافته از بعد جسمی و فیزیکی تلقی کرد بلکه روح، غنچه شکفته همین بدن و میوه همین کالبد خاکی است. اگر از چنین دیدگاهی به بعد روحی و اخلاقی یک انسان بنگریم، بهتر متوجه می شویم که چه قدر روحیات و اخلاقیات یک انسان به ویژگی های جسمی او ارتباط دارد و حتی شیر و غذا در تکوین شخصیت او اثر می گذارد.
شیر و غذا، اعضاء و جوارح انسان را می سازند، قبل از تولد، همه مواد سازنده اعضا و جوارح را بدن مادر تأمین می کند و بدن مادر نیز اینها را از جهان خارج می گیرد.
آن گونه که از قرآن بر می آید وقتی بدن انسان پس از گذشتن از مراحل و مقاطعی چون (علقه) و (مضغه) استخوان بندی و شکل بندی و از گوشت و پوست پوشیده شد، صاحب روح می شود و بنابراین همه غذاها و ویتامین ها و شرایط جسمی والدین در امور روحی و نفسانی طفل مؤثرند. و از آن پس نیز تن و جان کودک، با غذاهایی که از بدن مادر می گیرد و شیری که از مادر (چه نسبی و چه رضاعی) می نوشد، رشد می کند و شرایط جسمی و روحی او با شرایط جسمی و روحی والدین (و نیز مادر رضاعی) هماهنگ می شود.
به همین دلیل بود که در گذشته سعی می شد تا برای کودکان دایه هایی بگیرند که دارای اوصاف برجسته، کمالات، شجاعت و سجایای اخلاقی باشند زیرا این اوصاف از طریق شیر دادن به کودک منتقل می شود. بنابراین در یک خانواده که فرزندان آن از شیر این زن نوشیده و رشد یافته اند دارای اوصاف و ویژگی های مشترکی خواهند بود. بنابراین بین فرزندان نسبی و رضاعی یک نوع همانندی و همسانی وجود خواهد داشت و شاید یک از حکمت های تحریم ازدواج محارم رضاعی همین امر باشد. پس اگر بپذیریم که با شیر خوردن کودک از یک زن، محرمیت بین آن زن و کودک برقرار می شود، پذیرش محرمیت بین فرزندان آن مادر و این کودک امر ساده ای خواهد بود و هیچ بعدی نخواهد داشت.
porseman.org





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین