دیده میشود که والدین مختلف شیوههای متفاوتی را برای ارتباط کودکان خود بکار میبرند. این شیوه ها را با وجود تنوع آن ها می توان در چهار دسته طبقه بندی کرد. این دسته بندی بر اساس دو ویژگی مهم در ارتباط با کودک، شامل محبت و قاطعیت صورت میگیرد . معنای لغوی قاطعیت در ارتباط با کودک به معنی استواری و ثبات در رأی است. بطوری که با دلیل خاصی کاری انجام شود و ادامه پیدا کند و براحتی تغییر نکند. و منظور از محبت همان پذیرش و صمیمیتی است که والدین در مقابل کودک از خود نشان میدهند. روش ارتباطی توام با احترام با کودک در پیش بگیرید. به این طریق او خود را موجودی ارزشمند خواهد دانست و عزت نفس او رشد پیدا خواهد کرد انواع والدین بر حسب نحوه برخورد با کودکان: والدین را بر حسب اینکه چه میزانی از قاطعیت و محبت را در ارتباط با کودکان خود نشان میدهند میتوان به چهار طبقه دسته بندی کرد. والدین قاطع و محبت کننده این دسته از والدین آنهایی هستند که قاطعیت در کلام و گفتار دارند. بدون دلیل کاری را انجام نمیدهند و وقتی دلیلی برای انجام کاری وجود داشته باشد با قاطعیت آن را انجام میدهند. یا برعکس ، اگر دلیلی منطقی وجود نداشته باشد با قاطعیت از انجام آن خودداری میکنند و تسلیم خواستههای کودک نمیشوند. آنها در عین قاطع بودن ، صمیمی و با محبت نیز هستند. به خواستههای کودک به صورت متعادل توجه دارند و از اینکه تمام خواستههای کودک را برای ساکت کردن او بپذیرند خودداری میکنند. چنین مادرانی کار تربیت کودک را با محبت و پذیرش جلو میبرند و از تنبیه بدنی خودداری میکنند. و از شیوههایی مثل قطع کوتاه محبت (مثل اخم ، مثل نگاه تنبیه آمیز) برای تنبیه استفاده میکنند. والدین قاطع طرد کننده این دسته از والدین با وجود قاطعیت زیادی که دارند فاقد محبت و صمیمیت هستند. آنها در رفتار و گفتار خود چندان پذیرش و صمیمیتی از خود نشان نمیدهند. سختگیر و خشک و خشن میباشند. ممکن است از تنبیههای شدید هم استفاده کنند. کودکان این والدین همیشه احساس خلاء عاطفی میکنند. این کودکان یا مثل والدین خود طرد کننده و سرد و خشن بار میآیند یا شدیدا نیازمند محبت. چنین کودکانی اختیار ، عزت نفس و اعتماد به نفس کافی ندارند. والدین با محبت فاقد قاطعیت این والدین شاید به همان اندازه والدین قاطع با محبت به کودکان خود محبت می کنند، اما قاطعیت کافی ندارند. بطوری که با کوچکترین اصرار و پافشاری تسلیم کودک میشوند. رفتارهای خود را زود تغییر میدهند و شیوه تربیتی و ارتباطی ندارند. این کودکان یاد میگیرند که با کمی اصرار میتوانند پدر یا مادر را راضی کند. والدین فاقد قاطعیت طرد کننده این دسته از والدین نه قاطعیت دارند نه محبت. معمولا کودکان را بحال خود میگذارند. بر شیوههای تربیتی پایبند نیستند. و بسیار سهل گیر هستند. توجهی به نیازهای کودک چه جسمی و عاطفی ندارند و عمدتا به دنبال نیازها و خواستههای خود هستند. این کودکان یاد میگیرند روی والدین خود حساب نکنند. دارای آزادیهای مطلق هستند و سرخود بار میآیند. کدام شیوه ارتباطی مناسبتر است؟ باید توجه داشته باشیم که قاطعیت و محبت و تعیین میزان آن در ارتباط با کودک اهمیت بسیار دارد. درجاتی از قاطعیت همراه با محبت برای ارتباط با کودک ضروریست. بطوری که سالمترین فرزندان را گروه والدین قاطع با محبت پرورش دهند. آنها اعتماد به نفس بالایی دارند و قدرت منطق و استدلال آنها در کنار تأمین شدن نیازهای عاطفیشان رشد پیدا میکند. آنها یاد میگیرند باید برخی خواستهها را بنا به دلایلی به تأخیر انداخت. همچنین در کنار محبتی که از والدین خود دریافت میکند، میداند که قاطعیت پدر و مادر به معنی فقدان محبت آنها نسبت به او نیست. فرزندان گروه والدین قاطع با محبت دارای اعتماد به نفس بالایی هستند و قدرت منطق و استدلال آنها در کنار تأمین شدن نیازهای عاطفیشان رشد پیدا میکند توصیههای تربیتی در کنار اینکه سعی میکنیم توضیحات خود را در حد درک و توان کودک ارائه کنیم، از بکار بردن واژهها و اصطلاحات و تلفظ کودکانه خودداری کنیم. کودک شیوه صحیح ارتباط زبانی را از پدر و مادر یاد میگیرد، بنابراین شیوه درست برقراری ارتباط زبانی را به او نشان دهیم. از گول زدن و فریب دادن کودک بخاطر اینکه موقتا او را ساکت کرده باشیم یا بنا به دلایل دیگر خودداری کنیم. این مسأله موجب خواهد شد اعتماد کافی به ما نداشته باشند. احساسات کودک را درک کنیم. کودکی که گریه میکند نیاز به درک شدن دارند. زمانی که کودک حس کند با او همدردی میشود، راحتتر آرام میگیرد تا زمانی که پدری به اجبار از وی میخواهد بس کند. پدر و مادرانی که اولین بار از این شیوه استفاده میکنندف بدانند که تداوم چنین شیوه کودک را به این مسأله عادت خواهد داد. تنها خواستههایی را که شما دلایل منطقی برای رد آنها دارید با قاطعیت رد کنید. در غیر اینصورت اگر قرار است رفتاری را با اصرار کودک انجام دهید بدون اصرار او در همان مرحله اول خواستن انجام دهید. همینطور اگر خواستهای از کودک دارید و میخواهید حتما کودک آن را انجام دهد تا آخرین مرحله یعنی زمانی که او رفتار مورد نظر را انجام میدهد قاطع بمانید. با کودکان خود زیاد صحبت کنید. این کار علاوه بر سرعت بخشیدن به رشد کلامی او رابطه مناسب و نزدیکی را بین شما و او ایجاد می کند. به او فرصت دهید صحبت کنید و دلایلش را توضیح دهد. روش ارتباطی توام با احترام با کودک در پیش بگیرید. به این طریق او خود را موجودی ارزشمند خواهد دانست و عزت نفس او رشد پیدا خواهد کرد. تنبیه را برای فرو نشاندن خشم و ناراحتی خود استفاده نکنیم. علاوه بر اینکه سعی میکنیم تنبیهها بدنی نباشد آنها را به عنوان یک شیوه و با حفظ خونسردی خود بکار ببریم. انتظارات خود را متناسب با توانایی های او در آوریم. بازی بهترین موقعیت برای برقراری ارتباط با کودک است. ساعات زیادی را برای بازی با کودک اختصاص دهیم. www.eporsesh.com
دیده میشود که والدین مختلف شیوههای متفاوتی را برای ارتباط کودکان خود بکار میبرند. این شیوه ها را با وجود تنوع آن ها می توان در چهار دسته طبقه بندی کرد. این دسته بندی بر اساس دو ویژگی مهم در ارتباط با کودک، شامل محبت و قاطعیت صورت میگیرد .
معنای لغوی قاطعیت در ارتباط با کودک به معنی استواری و ثبات در رأی است. بطوری که با دلیل خاصی کاری انجام شود و ادامه پیدا کند و براحتی تغییر نکند. و منظور از محبت همان پذیرش و صمیمیتی است که والدین در مقابل کودک از خود نشان میدهند.
روش ارتباطی توام با احترام با کودک در پیش بگیرید. به این طریق او خود را موجودی ارزشمند خواهد دانست و عزت نفس او رشد پیدا خواهد کرد
انواع والدین بر حسب نحوه برخورد با کودکان: والدین را بر حسب اینکه چه میزانی از قاطعیت و محبت را در ارتباط با کودکان خود نشان میدهند میتوان به چهار طبقه دسته بندی کرد.
والدین قاطع و محبت کننده
این دسته از والدین آنهایی هستند که قاطعیت در کلام و گفتار دارند. بدون دلیل کاری را انجام نمیدهند و وقتی دلیلی برای انجام کاری وجود داشته باشد با قاطعیت آن را انجام میدهند. یا برعکس ، اگر دلیلی منطقی وجود نداشته باشد با قاطعیت از انجام آن خودداری میکنند و تسلیم خواستههای کودک نمیشوند. آنها در عین قاطع بودن ، صمیمی و با محبت نیز هستند. به خواستههای کودک به صورت متعادل توجه دارند و از اینکه تمام خواستههای کودک را برای ساکت کردن او بپذیرند خودداری میکنند. چنین مادرانی کار تربیت کودک را با محبت و پذیرش جلو میبرند و از تنبیه بدنی خودداری میکنند. و از شیوههایی مثل قطع کوتاه محبت (مثل اخم ، مثل نگاه تنبیه آمیز) برای تنبیه استفاده میکنند.
والدین قاطع طرد کننده
این دسته از والدین با وجود قاطعیت زیادی که دارند فاقد محبت و صمیمیت هستند. آنها در رفتار و گفتار خود چندان پذیرش و صمیمیتی از خود نشان نمیدهند. سختگیر و خشک و خشن میباشند. ممکن است از تنبیههای شدید هم استفاده کنند. کودکان این والدین همیشه احساس خلاء عاطفی میکنند. این کودکان یا مثل والدین خود طرد کننده و سرد و خشن بار میآیند یا شدیدا نیازمند محبت. چنین کودکانی اختیار ، عزت نفس و اعتماد به نفس کافی ندارند.
والدین با محبت فاقد قاطعیت
این والدین شاید به همان اندازه والدین قاطع با محبت به کودکان خود محبت می کنند، اما قاطعیت کافی ندارند. بطوری که با کوچکترین اصرار و پافشاری تسلیم کودک میشوند. رفتارهای خود را زود تغییر میدهند و شیوه تربیتی و ارتباطی ندارند. این کودکان یاد میگیرند که با کمی اصرار میتوانند پدر یا مادر را راضی کند.
والدین فاقد قاطعیت طرد کننده
این دسته از والدین نه قاطعیت دارند نه محبت. معمولا کودکان را بحال خود میگذارند. بر شیوههای تربیتی پایبند نیستند. و بسیار سهل گیر هستند. توجهی به نیازهای کودک چه جسمی و عاطفی ندارند و عمدتا به دنبال نیازها و خواستههای خود هستند. این کودکان یاد میگیرند روی والدین خود حساب نکنند. دارای آزادیهای مطلق هستند و سرخود بار میآیند.
کدام شیوه ارتباطی مناسبتر است؟
باید توجه داشته باشیم که قاطعیت و محبت و تعیین میزان آن در ارتباط با کودک اهمیت بسیار دارد. درجاتی از قاطعیت همراه با محبت برای ارتباط با کودک ضروریست. بطوری که سالمترین فرزندان را گروه والدین قاطع با محبت پرورش دهند. آنها اعتماد به نفس بالایی دارند و قدرت منطق و استدلال آنها در کنار تأمین شدن نیازهای عاطفیشان رشد پیدا میکند. آنها یاد میگیرند باید برخی خواستهها را بنا به دلایلی به تأخیر انداخت. همچنین در کنار محبتی که از والدین خود دریافت میکند، میداند که قاطعیت پدر و مادر به معنی فقدان محبت آنها نسبت به او نیست.
فرزندان گروه والدین قاطع با محبت دارای اعتماد به نفس بالایی هستند و قدرت منطق و استدلال آنها در کنار تأمین شدن نیازهای عاطفیشان رشد پیدا میکند
توصیههای تربیتی
در کنار اینکه سعی میکنیم توضیحات خود را در حد درک و توان کودک ارائه کنیم، از بکار بردن واژهها و اصطلاحات و تلفظ کودکانه خودداری کنیم. کودک شیوه صحیح ارتباط زبانی را از پدر و مادر یاد میگیرد، بنابراین شیوه درست برقراری ارتباط زبانی را به او نشان دهیم.
از گول زدن و فریب دادن کودک بخاطر اینکه موقتا او را ساکت کرده باشیم یا بنا به دلایل دیگر خودداری کنیم. این مسأله موجب خواهد شد اعتماد کافی به ما نداشته باشند.
احساسات کودک را درک کنیم. کودکی که گریه میکند نیاز به درک شدن دارند. زمانی که کودک حس کند با او همدردی میشود، راحتتر آرام میگیرد تا زمانی که پدری به اجبار از وی میخواهد بس کند. پدر و مادرانی که اولین بار از این شیوه استفاده میکنندف بدانند که تداوم چنین شیوه کودک را به این مسأله عادت خواهد داد.
تنها خواستههایی را که شما دلایل منطقی برای رد آنها دارید با قاطعیت رد کنید. در غیر اینصورت اگر قرار است رفتاری را با اصرار کودک انجام دهید بدون اصرار او در همان مرحله اول خواستن انجام دهید.
همینطور اگر خواستهای از کودک دارید و میخواهید حتما کودک آن را انجام دهد تا آخرین مرحله یعنی زمانی که او رفتار مورد نظر را انجام میدهد قاطع بمانید.
با کودکان خود زیاد صحبت کنید. این کار علاوه بر سرعت بخشیدن به رشد کلامی او رابطه مناسب و نزدیکی را بین شما و او ایجاد می کند. به او فرصت دهید صحبت کنید و دلایلش را توضیح دهد.
روش ارتباطی توام با احترام با کودک در پیش بگیرید. به این طریق او خود را موجودی ارزشمند خواهد دانست و عزت نفس او رشد پیدا خواهد کرد. تنبیه را برای فرو نشاندن خشم و ناراحتی خود استفاده نکنیم. علاوه بر اینکه سعی میکنیم تنبیهها بدنی نباشد آنها را به عنوان یک شیوه و با حفظ خونسردی خود بکار ببریم.
انتظارات خود را متناسب با توانایی های او در آوریم.
بازی بهترین موقعیت برای برقراری ارتباط با کودک است. ساعات زیادی را برای بازی با کودک اختصاص دهیم.
www.eporsesh.com
- [سایر] نقش محبت و قاطعیت در تربیت فرزندان را توضیح دهید.
- [سایر] چگونه والدین در محبت کردن به فرزندان دچار افراط و تفریط نشوند؟
- [سایر] اشتباهات رایج والدین در تربیت کودکان چیست؟
- [سایر] والدین چگونه مراقب تربیت کودک باشند؟
- [سایر] کلیدهای والدین برای تربیت موفق کودکان چیست؟
- [سایر] نقش محبت در تعلیم و تربیت اسلامی چیست؟
- [سایر] تکلیف و مسئولیت والدین در تربیت فرزند را بیان کنید؟
- [سایر] کلیدهای موفق والدین برای تربیت موفق کودکان چیست؟
- [سایر] دانایی والدین چه نقشی در تربیت بهتر کودکان دارد؟
- [سایر] دانستنیهای والدین در قبال فرزندان چیست؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کفار حق ندارند در بلاد اسلام، مدرسه دایر کنند و تعلیم و تربیت اطفال مسلمانان را عهده دار شوند، و جایز نیست مسلمانان فرزندان خود را به مدارس و کودکستان های آنها بفرستند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طبقه اول عبارتند از پدر مادر فرزندان فرزندان آنها (نوه) به تفصیلی که بیان می شود.
- [آیت الله مظاهری] قطع رحم (یعنی بریدن از خویشان) یکی از گناهان کبیره در اسلام است و قرآن شریف کراراً قاطع رحم را لعن فرموده است: (اولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّار)[1] (برای آنان لعنت و بدی سرای آخرت میباشد.)
- [آیت الله مظاهری] درختها در دست کسی که آنها را آبیاری و تربیت میکند امانت است و اگر تلف شود ضامن نیست، ولی اگر در تربیت و آبیاری آنها کوتاهی کند و یا به شرایطی که گفته شد عمل نکرده باشد ضامن است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر تمام فرزندان میت قبل از او مرده باشند فرزندان آنها (نوه ها) از متوفی ارث می برند. نحوه ارث بردن به این صورت است که فرض می شود فرزندان میت زنده هستند و سهم هر یک را طبق مسائل قبل معین نموده و بین فرزندان آنها تقسیم می کنیم مثلا اگر میت یک پسر و یک دختر داشته است 32 اموال میت به فرزندان پسر او می رسد (هر چند یک دختر باشد) و 31 اموال او به فرزندان دختر او می رسد (هرچند پسر باشند).
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد، چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند ورثهاش به جای او هستند و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند واجیر هم نگیرند، حاکم شرع از مال میّت اجیر میگیرد، وحاصل را بین ورثه میّت ومالک قسمت میکند، و اگر شرط کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید، پس اگر قرار گذاشتهاند که به دیگری واگذار نکند، با مردن او معامله به هم میخورد، و اگر قرار نگذاشتهاند مالک میتواند عقد را به هم بزند یا راضی شود که ورثه او یا کسی که آنها اجیرش میکنند درختها را تربیت نمایند.
- [آیت الله مظاهری] دو نفری که مساقات کردهاند اگر بفهمند که معامله مساقات باطل است، پس اگر درختها مال صاحب زمین بوده، بعد از تربیت هم مال اوست و باید مزد کسی که آنها را تربیت کرده بدهد، و اگر مال کسی بوده که آنها را تربیت کرده بعد از تربیت هم مال اوست و میتواند آنها را بکند، ولی باید گودالهایی را که به واسطه کندن درختها پیدا شده پر کند و اجاره زمین را از روزی که درختها را کاشته به صاحب زمین بدهد، ولی صاحب زمین نمیتواند او را مجبور نماید که درختها را بکند و فقط میتواند اجاره زمین را بگیرد.
- [امام خمینی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند، ورثهاش به جای او هستند، و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند، حاکم شرع از مال میت اجیر میگیرد و حاصل را بین ورثه میت و مالک قسمت میکند و اگر شرط کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید، پس اگر قرار گذاشتهاند که به دیگری واگذار نکند، با مردن او معامله به هم میخورد، و اگر قرار نگذاشتهاند مالک میتواند عقد را به هم بزند، یا راضی شود که ورثه او یا کسی که آنها اجیرش میکنند، درختها را تربیت نماید.
- [آیت الله مظاهری] اگر بعد از قرارداد مساقات، مالک یا کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد، مساقات به هم نمیخورد و به وارث منتقل میشود، ولی اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد و شرط کرده باشند که خودش آنها را تربیت کند، مساقات به هم میخورد و باید سهم او را به ورثهاش بدهند و اگر حقوق دیگری هم داشته، ورثه او ارث میبرند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش انها را تربیت کند ورثه اش به جای او هستند و اگر خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند حاکم شرع از مال میت اجیر می گیرد و حاصل را بین ورثه میت و مالک قسمت می کند و اگر قرارداد کرده باشند که خود او درختها را تربیت کند با مردن او معامله به هم می خورد