پروردگار عالم، انسان را به گونه ای آفرید که بدون همسر، ناقص است و برای رشد و تعالی و پاسخ گویی درست به نیازهای روحی و جسمی، نیازمند تشکیل خانواده می باشد. همیشه برای جوان این پرسش مطرح است که (چه زمانی ازدواج کنیم؟) در پاسخ باید گفت: زمان مناسب، هنگامی است که بلوغ جنسی و عقلی در انسان به کمال برسد و انسان به حدّ رشد رسیده باشد. هر زمانی که از درون انسان، این نیروی فطری و غریزی، ندای طلب سرداد و احساس نیازِ روحی و جسمیِ انسان را گوشزد نمود و خویش را آماده ی قبول مسئولیّت احساسات و عواطف طرف مقابل معّرفی نمود، هنگام ازدواج است. هر کس می تواند به خوبی این ندا را از درون خود بشنود؛ البته به شرطی که این نیرو در اثر بعضی عوامل، که باعث بلوغ زودرس می شوند، منحرف و بیمار نشده باشد. کسی که به خوبی غوغای درونش را درک می کند و احساس نیاز به همسر را هم چون غذای روزانه لمس می کند و به سوی جنس مخالف کشیده می شود و همیشه غرق در افکار و رؤیاها، دل نگران تنهایی و پریشانی خود است و به خوبی می داند که ایام بچّگی، گذشته و تحوّلی در او به وجود آمده و دایم به دنبال گم شده ای است که آرامش بخش لحظه های سکوت و تنهایی او باشد و همچون یار و یاوری غمخوار با تمام وجود درکش کند، چنین کسی به بلوغ لازم برای ازدواج رسیده است و تأخیر در آن جز پشیمانی و حسرت ارمغان دیگری ندارد. البته جوانی که هنوز ازدواج را نوعی بازی کودکانه می پندارد و تنها هدف آن را تخلیه ی نیروی تحریک شده از محرّکات گوناگون، تلقّی می کند، هنوز به بلوغ فکری لازم نرسیده است. جوان باید به این نکته برسد که در کنار همسر، جدای از آن که به نیازهای روحی و جسمی خود پاسخی درست می دهد، در مقابل سلامت جامعه ی امروز و آینده مسئول است؛ بنابراین در انتخاب همسر باید دقّت لازم را نموده، فردی را برگزیند که با تعهّدی عمیق و مقدّس، به سوی ایجاد کانونی گرم و با صفا برای تأمین نیازهای روحی و روانی و جسمی و تربیت نسل آینده، گام بردارد. چه بسا جوانانی با رسیدن به بلوغِ لازم، احساس نیاز نموده، خویشتن داری برایشان مشکل است، اما به سبب فضای جامعه و به خیال عدم استقلال مالی و به ویژه با عدم مساعدت خانواده، تن به ازدواج نمی دهند. بسی روشن است چنین جوانی که به بهانه های تحصیل و مشکلات مالی و هزینه ی جشن، ازدواج را به تأخیر بیندازد، خواه ناخواه طراوات و طهارت روح او از بین رفته و به روابط غیر قانونی با جنس مخالف تن داده، به انحراف کشیده می شود که به اعتراف همه ی روان شناسان و جامعه شناسان، عواقب آن از هر معضل دیگری زیان بارتر است. جوان فرسوده ای می گفت: چندین سال است که استمنا می کنم. اکنون برایم همسری گرفته اند، به او میل ندارم و نمی توانم از او لذّت ببرم. هنوز هم استمنا می کنم و این کار را بر مباشرت با همسر ترجیح می دهم[1]. به اعتراف کارشناسان علوم تربیتی و علوم اجتماعی، ازدواج در سنین جوانی، بهترین راه حل برای سلامت فرد و جامعه است. دختر و پسر می توانند با نامزدی شرعی، هم از لذایذ زندگی بهره مند شوند و هم عفاف و طهارت جسم و روح را نگه دارند و در عین حال، به خاطر این که مسئولیّت های زندگی بر دوششان نیست، ادامه ی تحصیل دهند. بدیهی است در صورت همراهی و برنامه ریزی درستِ خانواده ها، می توان این گونه نامزدی را راه حلّ مناسبی برای وضعیت کنونی جامعه دانست.[2] هر چند باید در مدت زمان آن دقت نمود و مناسب با شرایط و محیط افراد عمل کرد تا آثار سوئی از آن به بار نیاید. پی نوشتها: [1]. علی اکبر مظاهری، جوانان و انتخاب همسر، ص 24. [2]. ر.ک: آل اسحاق، دوران نامزدی، حل مشکل جوانان، رسالت: شماره ی 2102، 1/2/1372؛ هم چنین ر.ک: جوانان و انتخاب همسر، ص 240. منبع: جوانان و روابط، ابوالقاسم مقیمی، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه (1380)
بهترین زمان برای ازدواج چه سنّی است؟ آیا ازدواج در اوایل جوانی با شرایط کنونی جامعه مناسب است؟
پروردگار عالم، انسان را به گونه ای آفرید که بدون همسر، ناقص است و برای رشد و تعالی و پاسخ گویی درست به نیازهای روحی و جسمی، نیازمند تشکیل خانواده می باشد.
همیشه برای جوان این پرسش مطرح است که (چه زمانی ازدواج کنیم؟) در پاسخ باید گفت: زمان مناسب، هنگامی است که بلوغ جنسی و عقلی در انسان به کمال برسد و انسان به حدّ رشد رسیده باشد. هر زمانی که از درون انسان، این نیروی فطری و غریزی، ندای طلب سرداد و احساس نیازِ روحی و جسمیِ انسان را گوشزد نمود و خویش را آماده ی قبول مسئولیّت احساسات و عواطف طرف مقابل معّرفی نمود، هنگام ازدواج است.
هر کس می تواند به خوبی این ندا را از درون خود بشنود؛ البته به شرطی که این نیرو در اثر بعضی عوامل، که باعث بلوغ زودرس می شوند، منحرف و بیمار نشده باشد.
کسی که به خوبی غوغای درونش را درک می کند و احساس نیاز به همسر را هم چون غذای روزانه لمس می کند و به سوی جنس مخالف کشیده می شود و همیشه غرق در افکار و رؤیاها، دل نگران تنهایی و پریشانی خود است و به خوبی می داند که ایام بچّگی، گذشته و تحوّلی در او به وجود آمده و دایم به دنبال گم شده ای است که آرامش بخش لحظه های سکوت و تنهایی او باشد و همچون یار و یاوری غمخوار با تمام وجود درکش کند، چنین کسی به بلوغ لازم برای ازدواج رسیده است و تأخیر در آن جز پشیمانی و حسرت ارمغان دیگری ندارد. البته جوانی که هنوز ازدواج را نوعی بازی کودکانه می پندارد و تنها هدف آن را تخلیه ی نیروی تحریک شده از محرّکات گوناگون، تلقّی می کند، هنوز به بلوغ فکری لازم نرسیده است.
جوان باید به این نکته برسد که در کنار همسر، جدای از آن که به نیازهای روحی و جسمی خود پاسخی درست می دهد، در مقابل سلامت جامعه ی امروز و آینده مسئول است؛ بنابراین در انتخاب همسر باید دقّت لازم را نموده، فردی را برگزیند که با تعهّدی عمیق و مقدّس، به سوی ایجاد کانونی گرم و با صفا برای تأمین نیازهای روحی و روانی و جسمی و تربیت نسل آینده، گام بردارد.
چه بسا جوانانی با رسیدن به بلوغِ لازم، احساس نیاز نموده، خویشتن داری برایشان مشکل است، اما به سبب فضای جامعه و به خیال عدم استقلال مالی و به ویژه با عدم مساعدت خانواده، تن به ازدواج نمی دهند. بسی روشن است چنین جوانی که به بهانه های تحصیل و مشکلات مالی و هزینه ی جشن، ازدواج را به تأخیر بیندازد، خواه ناخواه طراوات و طهارت روح او از بین رفته و به روابط غیر قانونی با جنس مخالف تن داده، به انحراف کشیده می شود که به اعتراف همه ی روان شناسان و جامعه شناسان، عواقب آن از هر معضل دیگری زیان بارتر است.
جوان فرسوده ای می گفت:
چندین سال است که استمنا می کنم. اکنون برایم همسری گرفته اند، به او میل ندارم و نمی توانم از او لذّت ببرم. هنوز هم استمنا می کنم و این کار را بر مباشرت با همسر ترجیح می دهم[1].
به اعتراف کارشناسان علوم تربیتی و علوم اجتماعی، ازدواج در سنین جوانی، بهترین راه حل برای سلامت فرد و جامعه است. دختر و پسر می توانند با نامزدی شرعی، هم از لذایذ زندگی بهره مند شوند و هم عفاف و طهارت جسم و روح را نگه دارند و در عین حال، به خاطر این که مسئولیّت های زندگی بر دوششان نیست، ادامه ی تحصیل دهند.
بدیهی است در صورت همراهی و برنامه ریزی درستِ خانواده ها، می توان این گونه نامزدی را راه حلّ مناسبی برای وضعیت کنونی جامعه دانست.[2] هر چند باید در مدت زمان آن دقت نمود و مناسب با شرایط و محیط افراد عمل کرد تا آثار سوئی از آن به بار نیاید.
پی نوشتها:
[1]. علی اکبر مظاهری، جوانان و انتخاب همسر، ص 24.
[2]. ر.ک: آل اسحاق، دوران نامزدی، حل مشکل جوانان، رسالت: شماره ی 2102، 1/2/1372؛ هم چنین ر.ک: جوانان و انتخاب همسر، ص 240.
منبع: جوانان و روابط، ابوالقاسم مقیمی، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه (1380)
- [سایر] چه سنی برای ازدواج آقا و خانم مناسب است و تفاوت سنی چقدر باید باشد؟
- [سایر] روانشناسان چه تفاوت سنی را برای ازدواج مناسب میدانند؟
- [سایر] آیا بین تفاوت سنی زن و شوهر و موفقیت آنها در امور زندگی و زناشویی ارتباطی وجود دارد؟ و تفاوت سنی تا چه اندازه مناسب است؟
- [سایر] سن مناسب برای ازدواج پسر؟ تفاوت سنی دختر با پسر (اگر دختر 4 سال از پسر بزرگ باشد مشکل دارد)؟
- [سایر] ویژگی های روان شناختی انسان در مرحله ی سنی نوجوانی و جوانی چیست؟ چرا تهاجم فرهنگی، بیش تر متوجه این طبقه ی سنی است؟
- [سایر] شرایط سنی برای روزه داری چیست؟
- [آیت الله سیستانی] شرایط سنی برای روزه داری چیست ؟
- [آیت الله سیستانی] شرایط سنی برای روزه داری چیست ؟
- [آیت الله بهجت] آیا ازدواج مردان سنّی با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنی چه طور؟
- [سایر] بهترین موقع برای ازدواج چه سنی است؟بهترین تفاوت سنی چقدر است؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه چیزی که پیدا کرده؛ نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند؛ اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است؛ در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد؛ باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحبّ است در شوهر دادن دختری که بالغه است (یعنی مکلّف شده) و به سنی رسیده که حیض دیدن وی متعارف است، عجله کنند، از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که مرض خوره یا پیسی دارد مکروه است امام جماعت شود، بلکه این کار برخلاف احتیاط استحبابی نیز میباشد و همچنین مکروه است کسی که به جهت مثلاً فلج نمیتواند شرایط قیام را رعایت کند، امام جماعت افراد سالم شود و بنا بر احتیاط به کسی که حدّ شرعی بر او جاری شده، اقتدا ننمایند؛ و همچنین اهل شهر (یعنی خانهنشینان) به اعرابی (یعنی صحرانشین)، اقتدا نکنند.