آیا بین تفاوت سنی زن و شوهر و موفقیت آنها در امور زندگی و زناشویی ارتباطی وجود دارد؟ و تفاوت سنی تا چه اندازه مناسب است؟
در مورد اختلاف سنی دختر و پسر زمان دقیق و مشخصی نمی توان بیان کرد . اما از آنجا که زمان بلوغ دختر و پسر متفاوت است، رسیدن به سن آمادگی برای ازدواج نیز در آنها همزمان نخواهد بود. پسر در حدود 4سال دیرتر از دختر به بلوغ جنسی می رسد پس خوب است که تفاوت سنی آنان در امر ازدواج نیز به همین مقدار باشد .البته رعایت این تفاوت سن به طور تقریبی است وباید این خصوصیت را با مجموعه صفات وخصوصیات دختر وپسر بررسی کرد .ممکن است فاصله سنی به این مقدار نباشد اما امتیازات دیگری هر یک داشته باشند که این فاصله سنی را جبران می کند. (1جوانان وانتخاب همسر نوشته علی اکبر مظاهری ص23و142 ) به عقیده بعضی کارشناسان چون پایان تمایل جنسی زن زودتر از مرد فرا می‌رسد، به نظر می‌رسد که با تفاوت سنی 5 تا 6 سال بین زن و مرد، می‌توان مطمئن بود که سن یائسگی زن تا حدودی با فروکش کردن تمایلات جنسی مرد مصادف می‌شود و ضریب موفقیت این زن و شوهر در امر همسرداری و حاکم کردن روح فداکاری و صفا بیشتر خواهد بود.اگر تفاوت سنی زن و مرد زیاد باشد و سن مرد خیلی بیشتر از سن زن باشد، ممکن است با همسر خود همچون دخترش رفتار کند و همسر جوان هم چه بسا شوهرش را به جای پدر خود بگیرد و در نتیجه رابطه بین آنها دوستانه و مودت‌آمیز نباشد. نقطه مقابل اینکه اگر سن زن خیلی بیشتر از مرد باشد، شاید در برخورد با همسر جوانتر از خودش، بیشتر نقش مادر یا پرستار را ایفا کند نه نقش یک همسر را و در هر دو صورت ناآشنایی و عدم پختگی یکی از آنها ممکن است دیگری را بی‌حوصله کند و بی‌تفاوتی یکی می‌تواند خشم و دلزدگی دیگری را برانگیزد؛ زیرا بین این زن و شوهر، توازن و تعادل روحی و جنسی ضعیف است و قادر به درک نیازهای یکدیگر نیستند.(2) نکته مهم دیگری که از نظر روان شناختی و همچنین از جهات دیگری مانند مدیریت خانواده و مسائل تربیتی باید مورد توجه قرار گیرد این است که در فرهنگ ما و بر اساس اعتقادات دینی ما زن و شوهر یک سلسله حقوقی نسبت به یکدیگر دارند و متقابلاً هر کدام مسئولیتها را باید در خانواده به عهده گیرند مثلاً نفقه زن اعم از تغذیه، پوشاک، مسکن و ... به عهده مرد است در مقابل تربیت فرزند و مسائل عاطفی و تربیتی در خانواده بیشتر به عهده زنهاست همچنین مدیریت خانواده به عهده مرد است و زن باید بعنوان یک مشاور امین این مدیریت را بپذیرد این گونه مسائل می طلبد که مرد از نظر سنی، فکری، علمی و تجربی آمادگی بیشتری باید برخوردار باشد تا بتواند این مسئولیت ها را انجام دهد و الا جایگاه زن و مرد در خانواده عوض می شود و بدون تردید در دراز مدت مشکلاتی را بدنبال خواهد داشت البته ممکن است یک موارد استثنایی پیدا شود که علیرغم بزرگتر بودن زن مشکلی را ایجاد نکند اما ما نباید استثناءات را ملاک قرار دهیم لذا توصیه این است که حداقل 2 سال و حداکثر 6 سال تفاوت سنی بین زن و شوهر اگر رعایت شود بهتر است یعنی مرد بزرگتر از زن باشد. www.morsalat.com
عنوان سوال:

آیا بین تفاوت سنی زن و شوهر و موفقیت آنها در امور زندگی و زناشویی ارتباطی وجود دارد؟ و تفاوت سنی تا چه اندازه مناسب است؟


پاسخ:

در مورد اختلاف سنی دختر و پسر زمان دقیق و مشخصی نمی توان بیان کرد . اما از آنجا که زمان بلوغ دختر و پسر متفاوت است، رسیدن به سن آمادگی برای ازدواج نیز در آنها همزمان نخواهد بود. پسر در حدود 4سال دیرتر از دختر به بلوغ جنسی می رسد پس خوب است که تفاوت سنی آنان در امر ازدواج نیز به همین مقدار باشد .البته رعایت این تفاوت سن به طور تقریبی است وباید این خصوصیت را با مجموعه صفات وخصوصیات دختر وپسر بررسی کرد .ممکن است فاصله سنی به این مقدار نباشد اما امتیازات دیگری هر یک داشته باشند که این فاصله سنی را جبران می کند. (1جوانان وانتخاب همسر نوشته علی اکبر مظاهری ص23و142 )
به عقیده بعضی کارشناسان چون پایان تمایل جنسی زن زودتر از مرد فرا می‌رسد، به نظر می‌رسد که با تفاوت سنی 5 تا 6 سال بین زن و مرد، می‌توان مطمئن بود که سن یائسگی زن تا حدودی با فروکش کردن تمایلات جنسی مرد مصادف می‌شود و ضریب موفقیت این زن و شوهر در امر همسرداری و حاکم کردن روح فداکاری و صفا بیشتر خواهد بود.اگر تفاوت سنی زن و مرد زیاد باشد و سن مرد خیلی بیشتر از سن زن باشد، ممکن است با همسر خود همچون دخترش رفتار کند و همسر جوان هم چه بسا شوهرش را به جای پدر خود بگیرد و در نتیجه رابطه بین آنها دوستانه و مودت‌آمیز نباشد. نقطه مقابل اینکه اگر سن زن خیلی بیشتر از مرد باشد، شاید در برخورد با همسر جوانتر از خودش، بیشتر نقش مادر یا پرستار را ایفا کند نه نقش یک همسر را و در هر دو صورت ناآشنایی و عدم پختگی یکی از آنها ممکن است دیگری را بی‌حوصله کند و بی‌تفاوتی یکی می‌تواند خشم و دلزدگی دیگری را برانگیزد؛ زیرا بین این زن و شوهر، توازن و تعادل روحی و جنسی ضعیف است و قادر به درک نیازهای یکدیگر نیستند.(2)
نکته مهم دیگری که از نظر روان شناختی و همچنین از جهات دیگری مانند مدیریت خانواده و مسائل تربیتی باید مورد توجه قرار گیرد این است که در فرهنگ ما و بر اساس اعتقادات دینی ما زن و شوهر یک سلسله حقوقی نسبت به یکدیگر دارند و متقابلاً هر کدام مسئولیتها را باید در خانواده به عهده گیرند مثلاً نفقه زن اعم از تغذیه، پوشاک، مسکن و ... به عهده مرد است در مقابل تربیت فرزند و مسائل عاطفی و تربیتی در خانواده بیشتر به عهده زنهاست همچنین مدیریت خانواده به عهده مرد است و زن باید بعنوان یک مشاور امین این مدیریت را بپذیرد این گونه مسائل می طلبد که مرد از نظر سنی، فکری، علمی و تجربی آمادگی بیشتری باید برخوردار باشد تا بتواند این مسئولیت ها را انجام دهد و الا جایگاه زن و مرد در خانواده عوض می شود و بدون تردید در دراز مدت مشکلاتی را بدنبال خواهد داشت البته ممکن است یک موارد استثنایی پیدا شود که علیرغم بزرگتر بودن زن مشکلی را ایجاد نکند اما ما نباید استثناءات را ملاک قرار دهیم لذا توصیه این است که حداقل 2 سال و حداکثر 6 سال تفاوت سنی بین زن و شوهر اگر رعایت شود بهتر است یعنی مرد بزرگتر از زن باشد.
www.morsalat.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین