بی تردید اسلام که یک مکتب انسان سازی است برای همة شؤونات فردی و اجتماعی آدمی طرح و برنامه دارد می بایست به یکی از مهم ترین جنبه های روحی و روانی انسان یعنی غریزة جنسی او توجه داشته باشد و او را به حال خود وانگذارد مضاف بر اینکه هم فرد و هم جامعه نیازمند آرامش و امنیت است و بدین جهت اسلام با هرگونه مسئله ای که نظم و آرامش و امنیت فرد و خانواده و اجتماع را بر هم زند و به خطر بیندازد مخالف است. در جامعه افراد متعددی اعم از زن و مرد داریم که به هر دلایلی یا نمی توانند ازدواج دائم کنند و یا مردانی هستند که نیازشان و غریزة جنسی آنها با ازدواج دائم مرتفع نمیشود اینجا تکلیف چیست؟ آیا می بایست مردم را به اجبار محدود و وادار به ریاضت و رهبانیت کرد؟ آیا باید آزادی مطلق داد و کمونیسم جنسی یعنی اینکه هر کس با هر فردی خواسته بدون هیچ محدودیتی به اجبار محدود و رابطة جنسی برقرار کرد رواج داد؟ آیا می شود گفت اسلام هیچ برنامه و طرحی ندارد و مردم را به حال خود رها کرده است؟ مسلم است که در این زمینه اسلام بهترین گزینه را انتخاب کرده که هم عقل و هم وجدان آن را تأیید می کند بدین خاطر یکی از قوانین ارزشمند و درخشان از دیدگاه مذهب جعفری، مسئلة ازدواج موقت یا صیغه است. اما با توجه به اینکه ما به برخی ملاکات و اسرار احکام می رسیم به نظر می رسد بی تردید حکمت و هدف اصلی تشریع و جواز ازدواج موقت در اسلام عبارت است از: ایجاد ارتباط و رابطة صحیح و مشروع با جنس مخالف، پاسخ مناسب و مجاز به ارضاء صحیح امیال جنسی و غریزة شهوانی انسان، جلوگیری از تباهی و بی بندوباری و هرزه گری افراد جامع و اجتماع و حفظ نظام مقدس خانواده. دین مقدس اسلام برای اینکه بتواند این هدف عالی خود را به نحو صحیح و کامل و مناسب دنبال کند تا از آن تخطی و سوء استفاده نشود و جلوی افراط و تفریط ها و عوارض و تبعات ناصحیح آن را بگیرد، یک سری شرایط و راهکارها و سازوکارهای مناسبی را به همراه آن ارائه نموده است. ما در اینجا به طور خلاصه از یک حوزه و عرصة مهم یعنی جنبة اخلاقی و تربیتی به این مسئله می پردازیم تا در ضمن آن حکمت صیغه بیشتر و بهتر تبیین شود. از جنبة تربیتی و اخلاقی ازدواج موقت دارای آداب خاصی است. اسلام به دور از هرگونه تعصبات شخصی و سلیقه ای آئین و رسوم جاهلی به قضیه نگاه کرده و این مسئله را برای مردان و زنان با حفظ شرایط آن جایز و پسندیده دانسته که چه بسا در برخی اوقات و شرائط خاص آن را بعنوان بهترین گزینه و شیوه معرفی و تشویق کرده است مانند جایی که غریزة جنسی فشار روحی زیادی آورده به گونه ای که اگر مبادرت به این طریق حلال نورزد به حرام و گناه بزرگتری خواهد افتاد. مسلم است در چنین مواقعی که اسلام حتی به هیچ صورتی راضی به انجام گناهانی به ظاهر کوچک (همچون نگاه ها و چشم چرانی های حرام) نیست چگونه راضی به مهالک و خطرهای بزرگتری چون زنا و لواط و استمناء و... بشود. از این رو اسلام عقلانی ترین طریق و شیوه را که ازواج موقت است پیشنهاد می کند البته در صورت فراهم شدن امکانات و نبودن موانع بزرگ که باز در اینجا اسلام بی برنامه نبوده و راههای مقطعی دیگری چون ورزش و روزه و دیگر ریاضتهای شرعی را پیشنهاد می کند. خداوند متعال در قرآن کریم جواز ازدواج موقت را اینگونه بیان می کند: (فما استمتعتم به منهنّ فاتوهنّ اجورهن فریضة و لا جناح علیکم فیما تراضیتم به من بعد الفریضة...)[1] و زنانی را که متعه (ازدواج موقت) می کنید واجب است مهر آنها را بپردازید و گناهی بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهر،با یکدیگر توافق کرده اید. این آیه طبق صریح روایات برای جواز متعه نازل شده است.[2] امام جعفر صادق علیه السّلام که بیش از ائمه دیگر (بعد از حرام کردن صیغه موقت توسط خلیفة دوم) در احیاء و زنده نگهداشتن این سنت حسنه نقش داشت در مورد اهمیت و فایدة متعه می فرماید: (اگر عمر بن الخطاب (خلیفة دوم) متعه را حرام نمی کرد هیچ مؤمنی زنا نمی کرد مگر اشقیاء از آنها).[3] در حدیثی دیگر در ترغیب و تشویق به این امر حسنه ثواب آن را امام صادق علیه السّلام اینگونه بیان می فرماید: (هیچ مردی نیست که متعه کند سپس غسل کند مگر اینکه خداوند متعال از هر قطرة آبی که از بدن آن می چکد هفتاد ملک را خلق می کند که تا روز قیامت او را استغفار کند و لعنت کند تا روز قیامت کسانی را که مانع از انجام آن شدند.)[4] حاصل آنکه حکمت و هدف اصلی از تشریع چنین حکمی (جواز متعه) در اسلام ارضاء و تسکین صحیح و مناسب به امیال جنسی و شهوانی انسان هاست چرا که در هر جامعه ای افرادی زندگی می کنند که نیاز شدید به دفع شهوت جنسی و آرامش روحی و روانی دارند و اسلامی که جامع و کامل است باید برای این قبیل افراد برنامه داشته باشد تا اینکه آنها به حال خود رها نشوند و جامعه به فساد و تباهی کشانده نشود. از باب نمونه ما به برخی افراد که نیاز به متعه دارند اشاره می کنیم: 1. کسی که توانایی و استطاعت مالی و اقتصادی و دیگر شرائط ازدواج دائم را ندارد و مسائل جنسی خود را نمی تواند کنترل کند. 2. برخی مردانی که به علت داشتن غریزة جنسی زیاد با یک زن دائم خود نمی توانند نیاز خود را مرتفع کنند و به حرام می افتند. 3. کسانی که به هر دلیلی در مسافرتهای طولانی به سر می برند و از همسر خود دور هستند. 4. مردانی که همسرشان در بیماری طولانی بسر می برند و یا درگیر مسائل حاملگی و زایمان و... هستند. 5. مرد یا زنی که همسرش فوت کرده و یا طلاق گرفته و به هر دلایلی، دیگر نمی خواهد ازدواج دائم داشته باشد. 6. دخترانی که به هر دلیلی مثل پیدا نشدن خواستگار مناسب و... نتوانسته اند ازدواج دائم کنند و همچنین وقت ازدواجشان گذشته و در فشار روحی روانی جنسی هستند (البته با اذن پدر به فتوای اکثر مراجع) به خصوص این معضل زمانی بروز می کند که در یک جامعه تعداد دخترانی که وقت ازدواجشان رسیده بیشتر از پسرانی باشد که وقت ازدواجشان رسیده. 7. مردانی که از زن دائم خود صاحب بچه نشده اند و می خواهند با متعه کردن صاحب فرزند شوند بهر حال وظیفة دین اسلام عقلاً و منطقاً چنین اقتضاء می کند که تکلیف این قبیل افراد را مشخص کند و بهترین و صحیح ترین شیوه ها و گزینه ها را برای آنها مشخص و معین کند. اما نکتة مهمی که نباید از آن غفلت کرد آن است که همین اسلامی که چنین مسئله ای را جایز شمرده همین اسلام با افراط گری و هرزه گری و شهوت پرستی مخالفت کرده و از ازدواج های موقت بی مورد نهی کرده به خصوص اگر با موانع و مشکلات و تبعاتی همراه باشد مانند جامعه کنونی ما در عصر حاضر، طبیعی است که می بایست با این حکم اسلام با توجه به مقتضیات زمان به گونه ای متناسب با آن برخورد و تعامل کرد و با پذیرفتن حکم جواز و مشروع بودن آن از هرگونه افراط و تفریط در این عرصه برحذر بود. به هر حال جای هیچ تردیدی نیست که هدف حتمی شارع از این قانون در اسلام، این نبوده است که وسیلة عیاشی و حرمسراسازی و شهوت رانی برای مردم هواپرست و وسیلة بدبختی و رنج یک زن و سلب آرامش کانون گرم خانواده باشد؛[5] به همین جهت در برخی روایات ائمه علیهم السلام متعه را در مواردی که نیازی به آن نیست نهی کرده از باب نمونه امام موسی کاظم علیه السّلام به یکی ازیاران خود علی بن یقطین می فرماید: (تو را با نکاح متعه چه کار و حال آنکه خداوند تو را از آن بی نیاز کرده است.)[6] در آخر لازم است به برخی جنبه های فقهی و شرعی مسئله صیغة موقت اشاره گردد به لحاظ مسائل و احکام شرعی، شارع مقدس ازدواج موقت را با یک سری آداب و شرایط و قیود خاصی، محقق و مشروع دانسته؛[7] از جملة آنها عبارتند از: 1. به فتوای همة مراجع و فقهاء حتماً می بایست صیغة عقد با علم به آن و رضایت هر دو طرف ایجاب (زن) و قبول (مرد) به طور صحیح به لفظ عربی خوانده شود (البته با اختلافی که بین مراجع هست، اما اکثراً عربی خواندن را احتیاط واجب می دانند). 2. در این صیغه ذکر دو چیز شرط است یکی مدت صیغه و دیگری تعیین مهریة زن. 3. زنی که می خواهد صیغه شود شرائطی دارد از جمله: 1. می بایست مسلمان یا اهل کتاب باشد (یهودی، مسیحی و زرتشتی) لذا کافر و مرتد و ناصبی و... خارج می شوند. 2. زن اگر باکره است به فتوای اکثر مراجع اذن و رضایت پدر شرط است.3. زن نمی تواند در آن واحد صیغه چند مرد باشد برخلاف مرد. 4. در حال عدة وفات (بعد از مرگ شوهر چهار ماه و 10 روز) یا عدة طلاق (سه طهر و پاک شدن از حیض و یا...) یا عدة ازدواج موقت قبلی (2 طهر از حیض یا چهل و پنج روز)[8] البته زنانی که یائسه هستند این شرط لازم نیست اما به هر حال هم زمان نمی توانند صیغه چند مرد باشند. معرفی منابع جهت مطالعة بیشتر: 1. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا. 2. مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج 3، ذیل آیة 24 سورة نساء، ص 335 346 دارالکتب الاسلامیه، سال 1371. [1] . سورة نساء، آیة 24. [2] . ر. ک: شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج 7، ص 250، دارالکتب الاسلامیه، 1365، استبصار ج 3، ص 141، دارالکتب الاسلامیه، کلینی، محمد بن یعقوب الکافی، ج 5، ص 448، دارالکتب الاسلامیه، 1365. [3] . شیخ حر عاملی، وسائلالشیعه، ج 21، ص 11 مؤسسه آل البیت قم، 1409 ق، همچنین الکافی، ج 5، ص 448 دارالکتب الاسلامیه. [4] . وسائلالشیعه، ج 21، ص 16. [5] . مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 19، حقوق زن در اسلام، ص 78، چاپ دوم، انتشارات صدرا، 1379 ش. [6] . معزی ملایری، اسماعیل، جامع الاحادیث الشیعه، ج 26، ص 67 64، ناشر: المؤلف، قم 1379 ش همچنین کافی ، ج 5،ص 452 و 453. [7] . ر. ک: امام خمینی ، روح الله، توضیح المسائل و تحریر الوسیله، ج 2، ص 258 261 مؤسسة نشر اسلامی ، قم، 1363. [8] . ر. ک: امام خمینی ، تحریر الوسیله، ج 2، ص 298 303، مؤسسة نشر اسلامی 1363. ( اندیشه قم )
بی تردید اسلام که یک مکتب انسان سازی است برای همة شؤونات فردی و اجتماعی آدمی طرح و برنامه دارد می بایست به یکی از مهم ترین جنبه های روحی و روانی انسان یعنی غریزة جنسی او توجه داشته باشد و او را به حال خود وانگذارد مضاف بر اینکه هم فرد و هم جامعه نیازمند آرامش و امنیت است و بدین جهت اسلام با هرگونه مسئله ای که نظم و آرامش و امنیت فرد و خانواده و اجتماع را بر هم زند و به خطر بیندازد مخالف است. در جامعه افراد متعددی اعم از زن و مرد داریم که به هر دلایلی یا نمی توانند ازدواج دائم کنند و یا مردانی هستند که نیازشان و غریزة جنسی آنها با ازدواج دائم مرتفع نمیشود اینجا تکلیف چیست؟ آیا می بایست مردم را به اجبار محدود و وادار به ریاضت و رهبانیت کرد؟ آیا باید آزادی مطلق داد و کمونیسم جنسی یعنی اینکه هر کس با هر فردی خواسته بدون هیچ محدودیتی به اجبار محدود و رابطة جنسی برقرار کرد رواج داد؟ آیا می شود گفت اسلام هیچ برنامه و طرحی ندارد و مردم را به حال خود رها کرده است؟ مسلم است که در این زمینه اسلام بهترین گزینه را انتخاب کرده که هم عقل و هم وجدان آن را تأیید می کند بدین خاطر یکی از قوانین ارزشمند و درخشان از دیدگاه مذهب جعفری، مسئلة ازدواج موقت یا صیغه است. اما با توجه به اینکه ما به برخی ملاکات و اسرار احکام می رسیم به نظر می رسد بی تردید حکمت و هدف اصلی تشریع و جواز ازدواج موقت در اسلام عبارت است از: ایجاد ارتباط و رابطة صحیح و مشروع با جنس مخالف، پاسخ مناسب و مجاز به ارضاء صحیح امیال جنسی و غریزة شهوانی انسان، جلوگیری از تباهی و بی بندوباری و هرزه گری افراد جامع و اجتماع و حفظ نظام مقدس خانواده. دین مقدس اسلام برای اینکه بتواند این هدف عالی خود را به نحو صحیح و کامل و مناسب دنبال کند تا از آن تخطی و سوء استفاده نشود و جلوی افراط و تفریط ها و عوارض و تبعات ناصحیح آن را بگیرد، یک سری شرایط و راهکارها و سازوکارهای مناسبی را به همراه آن ارائه نموده است.
ما در اینجا به طور خلاصه از یک حوزه و عرصة مهم یعنی جنبة اخلاقی و تربیتی به این مسئله می پردازیم تا در ضمن آن حکمت صیغه بیشتر و بهتر تبیین شود.
از جنبة تربیتی و اخلاقی ازدواج موقت دارای آداب خاصی است.
اسلام به دور از هرگونه تعصبات شخصی و سلیقه ای آئین و رسوم جاهلی به قضیه نگاه کرده و این مسئله را برای مردان و زنان با حفظ شرایط آن جایز و پسندیده دانسته که چه بسا در برخی اوقات و شرائط خاص آن را بعنوان بهترین گزینه و شیوه معرفی و تشویق کرده است مانند جایی که غریزة جنسی فشار روحی زیادی آورده به گونه ای که اگر مبادرت به این طریق حلال نورزد به حرام و گناه بزرگتری خواهد افتاد. مسلم است در چنین مواقعی که اسلام حتی به هیچ صورتی راضی به انجام گناهانی به ظاهر کوچک (همچون نگاه ها و چشم چرانی های حرام) نیست چگونه راضی به مهالک و خطرهای بزرگتری چون زنا و لواط و استمناء و... بشود. از این رو اسلام عقلانی ترین طریق و شیوه را که ازواج موقت است پیشنهاد می کند البته در صورت فراهم شدن امکانات و نبودن موانع بزرگ که باز در اینجا اسلام بی برنامه نبوده و راههای مقطعی دیگری چون ورزش و روزه و دیگر ریاضتهای شرعی را پیشنهاد می کند.
خداوند متعال در قرآن کریم جواز ازدواج موقت را اینگونه بیان می کند: (فما استمتعتم به منهنّ فاتوهنّ اجورهن فریضة و لا جناح علیکم فیما تراضیتم به من بعد الفریضة...)[1] و زنانی را که متعه (ازدواج موقت) می کنید واجب است مهر آنها را بپردازید و گناهی بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهر،با یکدیگر توافق کرده اید. این آیه طبق صریح روایات برای جواز متعه نازل شده است.[2]
امام جعفر صادق علیه السّلام که بیش از ائمه دیگر (بعد از حرام کردن صیغه موقت توسط خلیفة دوم) در احیاء و زنده نگهداشتن این سنت حسنه نقش داشت در مورد اهمیت و فایدة متعه می فرماید: (اگر عمر بن الخطاب (خلیفة دوم) متعه را حرام نمی کرد هیچ مؤمنی زنا نمی کرد مگر اشقیاء از آنها).[3]
در حدیثی دیگر در ترغیب و تشویق به این امر حسنه ثواب آن را امام صادق علیه السّلام اینگونه بیان می فرماید: (هیچ مردی نیست که متعه کند سپس غسل کند مگر اینکه خداوند متعال از هر قطرة آبی که از بدن آن می چکد هفتاد ملک را خلق می کند که تا روز قیامت او را استغفار کند و لعنت کند تا روز قیامت کسانی را که مانع از انجام آن شدند.)[4]
حاصل آنکه حکمت و هدف اصلی از تشریع چنین حکمی (جواز متعه) در اسلام ارضاء و تسکین صحیح و مناسب به امیال جنسی و شهوانی انسان هاست چرا که در هر جامعه ای افرادی زندگی می کنند که نیاز شدید به دفع شهوت جنسی و آرامش روحی و روانی دارند و اسلامی که جامع و کامل است باید برای این قبیل افراد برنامه داشته باشد تا اینکه آنها به حال خود رها نشوند و جامعه به فساد و تباهی کشانده نشود. از باب نمونه ما به برخی افراد که نیاز به متعه دارند اشاره می کنیم:
1. کسی که توانایی و استطاعت مالی و اقتصادی و دیگر شرائط ازدواج دائم را ندارد و مسائل جنسی خود را نمی تواند کنترل کند.
2. برخی مردانی که به علت داشتن غریزة جنسی زیاد با یک زن دائم خود نمی توانند نیاز خود را مرتفع کنند و به حرام می افتند.
3. کسانی که به هر دلیلی در مسافرتهای طولانی به سر می برند و از همسر خود دور هستند.
4. مردانی که همسرشان در بیماری طولانی بسر می برند و یا درگیر مسائل حاملگی و زایمان و... هستند.
5. مرد یا زنی که همسرش فوت کرده و یا طلاق گرفته و به هر دلایلی، دیگر نمی خواهد ازدواج دائم داشته باشد.
6. دخترانی که به هر دلیلی مثل پیدا نشدن خواستگار مناسب و... نتوانسته اند ازدواج دائم کنند و همچنین وقت ازدواجشان گذشته و در فشار روحی روانی جنسی هستند (البته با اذن پدر به فتوای اکثر مراجع) به خصوص این معضل زمانی بروز می کند که در یک جامعه تعداد دخترانی که وقت ازدواجشان رسیده بیشتر از پسرانی باشد که وقت ازدواجشان رسیده.
7. مردانی که از زن دائم خود صاحب بچه نشده اند و می خواهند با متعه کردن صاحب فرزند شوند بهر حال وظیفة دین اسلام عقلاً و منطقاً چنین اقتضاء می کند که تکلیف این قبیل افراد را مشخص کند و بهترین و صحیح ترین شیوه ها و گزینه ها را برای آنها مشخص و معین کند.
اما نکتة مهمی که نباید از آن غفلت کرد آن است که همین اسلامی که چنین مسئله ای را جایز شمرده همین اسلام با افراط گری و هرزه گری و شهوت پرستی مخالفت کرده و از ازدواج های موقت بی مورد نهی کرده به خصوص اگر با موانع و مشکلات و تبعاتی همراه باشد مانند جامعه کنونی ما در عصر حاضر، طبیعی است که می بایست با این حکم اسلام با توجه به مقتضیات زمان به گونه ای متناسب با آن برخورد و تعامل کرد و با پذیرفتن حکم جواز و مشروع بودن آن از هرگونه افراط و تفریط در این عرصه برحذر بود. به هر حال جای هیچ تردیدی نیست که هدف حتمی شارع از این قانون در اسلام، این نبوده است که وسیلة عیاشی و حرمسراسازی و شهوت رانی برای مردم هواپرست و وسیلة بدبختی و رنج یک زن و سلب آرامش کانون گرم خانواده باشد؛[5] به همین جهت در برخی روایات ائمه علیهم السلام متعه را در مواردی که نیازی به آن نیست نهی کرده از باب نمونه امام موسی کاظم علیه السّلام به یکی ازیاران خود علی بن یقطین می فرماید: (تو را با نکاح متعه چه کار و حال آنکه خداوند تو را از آن بی نیاز کرده است.)[6]
در آخر لازم است به برخی جنبه های فقهی و شرعی مسئله صیغة موقت اشاره گردد
به لحاظ مسائل و احکام شرعی، شارع مقدس ازدواج موقت را با یک سری آداب و شرایط و قیود خاصی، محقق و مشروع دانسته؛[7] از جملة آنها عبارتند از:
1. به فتوای همة مراجع و فقهاء حتماً می بایست صیغة عقد با علم به آن و رضایت هر دو طرف ایجاب (زن) و قبول (مرد) به طور صحیح به لفظ عربی خوانده شود (البته با اختلافی که بین مراجع هست، اما اکثراً عربی خواندن را احتیاط واجب می دانند).
2. در این صیغه ذکر دو چیز شرط است یکی مدت صیغه و دیگری تعیین مهریة زن.
3. زنی که می خواهد صیغه شود شرائطی دارد از جمله: 1. می بایست مسلمان یا اهل کتاب باشد (یهودی، مسیحی و زرتشتی) لذا کافر و مرتد و ناصبی و... خارج می شوند. 2. زن اگر باکره است به فتوای اکثر مراجع اذن و رضایت پدر شرط است.3. زن نمی تواند در آن واحد صیغه چند مرد باشد برخلاف مرد. 4. در حال عدة وفات (بعد از مرگ شوهر چهار ماه و 10 روز) یا عدة طلاق (سه طهر و پاک شدن از حیض و یا...) یا عدة ازدواج موقت قبلی (2 طهر از حیض یا چهل و پنج روز)[8] البته زنانی که یائسه هستند این شرط لازم نیست اما به هر حال هم زمان نمی توانند صیغه چند مرد باشند.
معرفی منابع جهت مطالعة بیشتر:
1. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا.
2. مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج 3، ذیل آیة 24 سورة نساء، ص 335 346 دارالکتب الاسلامیه، سال 1371.
[1] . سورة نساء، آیة 24.
[2] . ر. ک: شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج 7، ص 250، دارالکتب الاسلامیه، 1365، استبصار ج 3، ص 141، دارالکتب الاسلامیه، کلینی، محمد بن یعقوب الکافی، ج 5، ص 448، دارالکتب الاسلامیه، 1365.
[3] . شیخ حر عاملی، وسائلالشیعه، ج 21، ص 11 مؤسسه آل البیت قم، 1409 ق، همچنین الکافی، ج 5، ص 448 دارالکتب الاسلامیه.
[4] . وسائلالشیعه، ج 21، ص 16.
[5] . مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 19، حقوق زن در اسلام، ص 78، چاپ دوم، انتشارات صدرا، 1379 ش.
[6] . معزی ملایری، اسماعیل، جامع الاحادیث الشیعه، ج 26، ص 67 64، ناشر: المؤلف، قم 1379 ش همچنین کافی ، ج 5،ص 452 و 453.
[7] . ر. ک: امام خمینی ، روح الله، توضیح المسائل و تحریر الوسیله، ج 2، ص 258 261 مؤسسة نشر اسلامی ، قم، 1363.
[8] . ر. ک: امام خمینی ، تحریر الوسیله، ج 2، ص 298 303، مؤسسة نشر اسلامی 1363.
( اندیشه قم )
- [آیت الله مکارم شیرازی] حکمت عدم اجازه ازدواج مسلمانان با کافر یا مشرک چیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کسی زنی را صیغه موقّت نموده، آیا بعد از اتمام صیغه میتواند دختر او را صیغه کند؟
- [سایر] آیا در آیین یهود، ازدواج با بیگانه جایز است؛ حکمت آن چیست؟
- [سایر] ازدواج سفید چه فرقی با صیغه یا ازدواج موقت دارد؟
- [سایر] آیا در آیین مسیحیّت ازدواج با بیگانه جایز است؛ حکمت آن چیست؟
- [سایر] اگر دختر و پسری بخواهند خودشان صیغه عقد موقت بخوانند، کیفیت آن به چه شکل است؟- خواندن صیغه - صیغه عقد موقت -
- [سایر] آیا ائمه اطهار (ع) متعه (ازدواج موقت) کرده اند؟ پسرانی که از متعه دارند چه کسانی هستند؟
- [سایر] خواندن صیغه ازدواج موقت از طریق اینترنت چه حکمی دارد؟
- [سایر] برای عقد موقت (صیغه، متعه) چه باید خوانده شود؟ و شرایط و احکام آن به چه شکل است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا کسی که صیغه عقد دائم خوانده، می تواند با اجرای صیغه مجدد آنرا به عقد موقت تبدیل کند؟
- [آیت الله بهجت] بنابر اظهر، ترجمه صیغه عقد به فارسی یا زبان دیگر با وجود قدرت بر عربی کافی است، و احتیاط مستحب عربی بودن صیغه است، و برای کسی که آشنا به معنای عربی صیغه نیست و فقط میداند که صیغه عقد، به این لفظ جاری میشود، احتیاط مستحب این است که هم صیغه عربی و هم ترجمهاش را بخواند، و اکتفا کردن او به عربی خالی از تأمل نیست، و اگر نمیتوانند صیغه عربی را بخوانند و یا وکیل بگیرند، قطعاً ترجمه کافی است.
- [آیت الله خوئی] زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل آنها صیغه را خوانده است نمیتوانند به یکدیگر نگاه محرمانه نمایند، و گمان به این که وکیل صیغه را خوانده است کفایت نمیکند، ولی اگر وکیل بگوید صیغه را خواندهام کافی است.
- [آیت الله علوی گرگانی] زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل آنها صیغه را خوانده است، نمیتوانند بیکدیگر نگاه محرمانه نمایند و گمان به این که وکیل صیغه را خوانده است کفایت نمیکند ولی اگر وکیل بگوید صیغه را خواندهام کافیاست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل آنان صیغه را خوانده است نمیتوانند به یکدیگر نگاه محرمانه نمایند، و گمان به اینکه وکیل صیغه را خوانده است کفایت نمیکند، ولی اگر وکیل بگوید صیغه را خواندهام کافی است.
- [آیت الله اردبیلی] زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل آنها صیغه را خوانده است، نمیتوانند به یکدیگر نگاه محرمانه نمایند و گمان به این که وکیل صیغه را خوانده است، کفایت نمیکند؛ ولی اگر وکیل بگوید: (صیغه را خواندهام) کافی است.
- [آیت الله بروجردی] زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل آنها صیغه را خوانده است، نمیتوانند به یکدیگر رفتار محرمانه نمایند و گمان به این که وکیل صیغه را خوانده است کفایت نمیکند، ولی اگر وکیل بگوید صیغه را خواندهام کافی است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در عقد ازدواج خواه دائم باشد یا موقت، خواندن صیغه لازم است و رضایت طرفین به تنهایی کافی نیست و صیغه عقد را طرفین یا وکیل آنها می توانند بخوانند.
- [آیت الله اردبیلی] در زناشویی، چه دائم و چه موقّت، باید صیغه خوانده شود و تنها راضی بودن زن و مرد کافی نیست و صیغه عقد را یا خود زن و مرد میخوانند یا دیگری را وکیل میکنند که از طرف آنان بخواند و اگر زن و مرد نتوانند صیغه را صحیح بخوانند، باید وکیل بگیرند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] به واسطه عقد ازدواج زن و مرد به هم حلال می شوند و آن بر دو قسم است: ازدواج دائم که همیشگی است و زنی را که به این عقد در می آید (دائمه) گویند و ازدواج موقت که برای مدت معینی عقد زناشوئی می بندند، خواه این مدت کوتاه باشد یا طولانی و آن را (متعه) و (صیغه) نیز می نامند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] وکیل لازم نیست مرد باشد، زن هم میتواند برای خواندن صیغه عقد از طرف دیگری وکیل شود؛ بلکه بچه ممیّز نیز میتواند برای خواندن صیغه وکیل شود.