فقر در اسلام هرگز ستوده نیست، اما فقری که رهبران الهی انتخاب میکنند به عنوان یک صفت برجسته و یک وظیفه الهی قلمداد شده است. از این رو حضرت فاطمه سلام الله علیها به عنوان دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و همسر علی علیه السّلام زندگی فقیرانهای را برگزید و از بین تمام خواستگاران سرمایهدار خود، فقیرترین آنها را انتخاب کرد. اما در کنار انبوه روایات در ترسیم شکوه و عظمت والای آن حضرت به چند روایت ساختگی و بی اساس برخورد میکنیم که دست خیانت و تعصب آنها را ساخته است.[1] از جمله آن روایات و داستانهای ساختگی این است که، گویا حضرت فاطمه سلام الله علیها به پدر از فقر علی علیه السّلام شکایت میکند و میگوید، زنان قریش به من طعنه و کنایه میزنند و میگویند پدرت تو را به ازدواج فقیری بیچیز و تهیدست آورده است....) (ابوهریره) از فاطمه سلام الله علیها نقل کرده (یا رسولالله زوجتنی من علی بن ابی طالب و هو فقیر لامال له) یعنی مرا به ازدواج علی در آوردی که شخص فقیر و تهیدستی است. [2] با نگرشی ژرف به داستان فوق و هیاهوی تاریخ نگاران در مییابیم که این اظهار نظرها بی اساس و پایه میباشد. باید بگوییم که حضرت فاطمه سلام الله علیها در خانهای پرورش یافت که در آن ارزشها مادی محو عظمت معنوی صاحبان آن کاشانه بود و ملاکهای دنیوی به هیچ انگاشته میشد و هرگز در لابهلای اندیشه آن خاندان از مادیگرایی و تجملپرستی خبری نبود و تاریخ نگاران حیات فاطمه سلام الله علیها به یقین دریافتند که او تمام آرزویش برکناری و عزلت از ظواهر و مظاهر پست مادی و نفسانی بود. اما شگفتا که این نویسندگان، رنج تحقیق و کشف حقیقت را بر خود هموار نساختند و داستان فوق را به ساحت مقدس صدیقة کبری نسبت دادند، چون اگر اینان به کتب سودمند دست پیدا میکردند هرگز این غبار پلیدی و زشتی بر رخسار حقایق زندگی دختر پیامبر نقش نمیبست، و چگونه ممکن است که این شخص لب به گلایه و شکوه بگشاید؟! او به چه کسی این گونه اعتراض داشت؟!! به کمال مطلق انسانی، به معجزه بزرگ بشریت، کسی که اندیشهها و عقول متفکر در شناخت منش و شخصیت او حیران و سرگردان شدهاند و همة عظمتها و بزرگیها و ا فتخارات انسانی در عظمت و کمال او محو شدهاند! آری این نویسندگان و پژوهشگران، زن را با همان دید و بصیرتی مینگرند که خوش غیرتان زمان جاهلیت مینگریستند[3] و میکوشیدند که به مدد خیالبافیهای خود سیمای زن را در عالم خیال مشاهده بکنند و از ثروت و کاخ و خواستگاران سرمایهدار سخن به میان آورند. و مزة مرد فقیر را در کام زن تلخ جلوه بدهند. اگر اینگونه روایات با عقاید و تعصب راویان آن نمیآمیخت و پردهای که دیدگانشان را پوشانیده بود کنار میرفت، در مییافتند که فاطمه بر خلاف توصیف آنها، موصوف ویژگیهای دیگری است که کلمات از بیانشان عاجزند.[4] حال برای قضاوت نهایی در این مطلب به خانه علی علیه السّلام میرویم و به گفتگوی او با فاطمه سلام الله علیها گوش میدهیم آنجا که حضرت از فاطمه غذا میخواهد و او در جوابش میگوید که دو روز است ما چیزی نخوردیم و وقتی حضرت میگوید پس چرا به من اطلاع ندادی میگوید، از خدا شرم داشتم که تو را به چیزی که نمیتوانی به سختی بیندازم.)[5] حال آیا میتوان به صاحب این چنین اندیشهای آن افسانهها را نسبت داد. علاوه بر اینها، راوی این حدیث شخصی جز (ابوهریره) نیست که این شخص به جعل حدیث معروف است و به احادیث او علمای شیعه هیچ اعتمادی ندارند. حتّی عمر بن خطاب او را به جهت دروغ به پیامبر توبیخ کرده است و رواج این گونه احادیث در زمان اوج دشمنیهای همه جانبة معاویه با اهلبیت میباشد که در جنگ سرد شروع به جعل احادیث بر علیه خاندان پیامبر نمود و احادیث زیادی بر علیه این خاندان مخصوصاً علی علیه السلام جعل شد. تا با این کار افتخارات غیر قابل انکار علی علیه السلام را زیر سؤال ببرند و این طور وانمود کنند که حضرت فاطمه سلام الله علیهما از علی علیه السلام راضی نبوده است. البتّه این احتمال هم وجود دارد که این روایت صحیح باشد مبنی بر اینکه حضرت فاطمه سلام الله علیهما با این شکایت میخواسته فضیلت علی علیه السلام از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله بازگو گردد که جواب پیامبر صلی الله علیه و آله تعریف و تمجید او از علی علیه السلام این مطلب را روشنتر میکند. از این رو حکمت این سؤال در جواب آن نهفته است و آن اذعان پیامبر صلی الله علیه و آله به مقان والای علی علیه السلام میباشد. و در پایان گمان نمیکنم بعد از شناخت نسبی فاطمه سلام الله علیها کسی بتواند به خود جرأت بدهد تا این سخنان را به او نسبت بدهد مگر آنکه مغرض و یا از نعمت عقل بینصیب باشد. برای مطالعة بیشتر در خانه فاطمه سلام الله علیهما؛ عبدالصمد ترکی -------------------------------- [1] - علامه قزوینی، فاطمه از ولادت تا شهادت، ترجمة، ص 42. [2] - کنز العمال، ج6، ص 291؛ کفایة الطالب، ص 162. [3] - اشاره به آیة 58 سورة نحل میباشد. [4] - عبدالصمد ترکی، در خانه فاطمه، ترجمه دریانی، ص 32تا49. [5] - محی الدین طبری، ذخایر ا لعقبی، ص45. ( اندیشه قم )
فقر در اسلام هرگز ستوده نیست، اما فقری که رهبران الهی انتخاب میکنند به عنوان یک صفت برجسته و یک وظیفه الهی قلمداد شده است. از این رو حضرت فاطمه سلام الله علیها به عنوان دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و همسر علی علیه السّلام زندگی فقیرانهای را برگزید و از بین تمام خواستگاران سرمایهدار خود، فقیرترین آنها را انتخاب کرد.
اما در کنار انبوه روایات در ترسیم شکوه و عظمت والای آن حضرت به چند روایت ساختگی و بی اساس برخورد میکنیم که دست خیانت و تعصب آنها را ساخته است.[1]
از جمله آن روایات و داستانهای ساختگی این است که، گویا حضرت فاطمه سلام الله علیها به پدر از فقر علی علیه السّلام شکایت میکند و میگوید، زنان قریش به من طعنه و کنایه میزنند و میگویند پدرت تو را به ازدواج فقیری بیچیز و تهیدست آورده است....) (ابوهریره) از فاطمه سلام الله علیها نقل کرده (یا رسولالله زوجتنی من علی بن ابی طالب و هو فقیر لامال له) یعنی مرا به ازدواج علی در آوردی که شخص فقیر و تهیدستی است. [2]
با نگرشی ژرف به داستان فوق و هیاهوی تاریخ نگاران در مییابیم که این اظهار نظرها بی اساس و پایه میباشد. باید بگوییم که حضرت فاطمه سلام الله علیها در خانهای پرورش یافت که در آن ارزشها مادی محو عظمت معنوی صاحبان آن کاشانه بود و ملاکهای دنیوی به هیچ انگاشته میشد و هرگز در لابهلای اندیشه آن خاندان از مادیگرایی و تجملپرستی خبری نبود و تاریخ نگاران حیات فاطمه سلام الله علیها به یقین دریافتند که او تمام آرزویش برکناری و عزلت از ظواهر و مظاهر پست مادی و نفسانی بود. اما شگفتا که این نویسندگان، رنج تحقیق و کشف حقیقت را بر خود هموار نساختند و داستان فوق را به ساحت مقدس صدیقة کبری نسبت دادند، چون اگر اینان به کتب سودمند دست پیدا میکردند هرگز این غبار پلیدی و زشتی بر رخسار حقایق زندگی دختر پیامبر نقش نمیبست، و چگونه ممکن است که این شخص لب به گلایه و شکوه بگشاید؟! او به چه کسی این گونه اعتراض داشت؟!! به کمال مطلق انسانی، به معجزه بزرگ بشریت، کسی که اندیشهها و عقول متفکر در شناخت منش و شخصیت او حیران و سرگردان شدهاند و همة عظمتها و بزرگیها و ا فتخارات انسانی در عظمت و کمال او محو شدهاند!
آری این نویسندگان و پژوهشگران، زن را با همان دید و بصیرتی مینگرند که خوش غیرتان زمان جاهلیت مینگریستند[3] و میکوشیدند که به مدد خیالبافیهای خود سیمای زن را در عالم خیال مشاهده بکنند و از ثروت و کاخ و خواستگاران سرمایهدار سخن به میان آورند. و مزة مرد فقیر را در کام زن تلخ جلوه بدهند.
اگر اینگونه روایات با عقاید و تعصب راویان آن نمیآمیخت و پردهای که دیدگانشان را پوشانیده بود کنار میرفت، در مییافتند که فاطمه بر خلاف توصیف آنها، موصوف ویژگیهای دیگری است که کلمات از بیانشان عاجزند.[4]
حال برای قضاوت نهایی در این مطلب به خانه علی علیه السّلام میرویم و به گفتگوی او با فاطمه سلام الله علیها گوش میدهیم آنجا که حضرت از فاطمه غذا میخواهد و او در جوابش میگوید که دو روز است ما چیزی نخوردیم و وقتی حضرت میگوید پس چرا به من اطلاع ندادی میگوید، از خدا شرم داشتم که تو را به چیزی که نمیتوانی به سختی بیندازم.)[5] حال آیا میتوان به صاحب این چنین اندیشهای آن افسانهها را نسبت داد.
علاوه بر اینها، راوی این حدیث شخصی جز (ابوهریره) نیست که این شخص به جعل حدیث معروف است و به احادیث او علمای شیعه هیچ اعتمادی ندارند. حتّی عمر بن خطاب او را به جهت دروغ به پیامبر توبیخ کرده است و رواج این گونه احادیث در زمان اوج دشمنیهای همه جانبة معاویه با اهلبیت میباشد که در جنگ سرد شروع به جعل احادیث بر علیه خاندان پیامبر نمود و احادیث زیادی بر علیه این خاندان مخصوصاً علی علیه السلام جعل شد. تا با این کار افتخارات غیر قابل انکار علی علیه السلام را زیر سؤال ببرند و این طور وانمود کنند که حضرت فاطمه سلام الله علیهما از علی علیه السلام راضی نبوده است.
البتّه این احتمال هم وجود دارد که این روایت صحیح باشد مبنی بر اینکه حضرت فاطمه سلام الله علیهما با این شکایت میخواسته فضیلت علی علیه السلام از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله بازگو گردد که جواب پیامبر صلی الله علیه و آله تعریف و تمجید او از علی علیه السلام این مطلب را روشنتر میکند. از این رو حکمت این سؤال در جواب آن نهفته است و آن اذعان پیامبر صلی الله علیه و آله به مقان والای علی علیه السلام میباشد.
و در پایان گمان نمیکنم بعد از شناخت نسبی فاطمه سلام الله علیها کسی بتواند به خود جرأت بدهد تا این سخنان را به او نسبت بدهد مگر آنکه مغرض و یا از نعمت عقل بینصیب باشد.
برای مطالعة بیشتر
در خانه فاطمه سلام الله علیهما؛ عبدالصمد ترکی
--------------------------------
[1] - علامه قزوینی، فاطمه از ولادت تا شهادت، ترجمة، ص 42.
[2] - کنز العمال، ج6، ص 291؛ کفایة الطالب، ص 162.
[3] - اشاره به آیة 58 سورة نحل میباشد.
[4] - عبدالصمد ترکی، در خانه فاطمه، ترجمه دریانی، ص 32تا49.
[5] - محی الدین طبری، ذخایر ا لعقبی، ص45.
( اندیشه قم )
- [سایر] حضرت فاطمه (س) چگونه به همسری امام علی (ع) رسیدند؟
- [سایر] ازدواج علی(ع) و فاطمه(س)چگونه بوده است؟
- [سایر] چرا حضرت علی (ع) قبل از حضرت فاطمه در را باز نکرد تا حضرت فاطمه (س) شهید نشود؟
- [سایر] سورهای که بر ازدواج حضرت امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) دلالت دارد، کدام است؟
- [سایر] آیا حضرت علی(ع) در یمن، در زمان حضرت فاطمه(س) کنیز اختیار کرده بودند؟
- [سایر] مراسم خواستگاری، عقد و عروسی امام علی (ع) و حضرت زهرا(س) چگونه برگزار شد؟
- [سایر] زندگی حضرت زهرا (س) وامام علی (ع) و روش الگو گیری از آنها را تبیین کنید ؟
- [سایر] رفتار حضرت فاطمه(س) با شوهرشان، حضرت علی (ع) چگونه بود؟
- [سایر] زندگی حضرت زهرا (س) وامام علی (ع) و روش الگو گیری از آنها را تبیین کنید ؟
- [سایر] چرا با وجود حضرت علی(ع)، فاطمه زهرا (س) پشت در رفت؟
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.