در گفت‌وگوی دختر و پسر چه مسائلی باید مطرح شود؟ آیا لازم است تمام جزئیات زندگی حال و گذشته خود را بگوییم؟
در گفت‌وگو مسائلی مطرح می‌شود که به زندگی آینده و مشترک دو نفر ارتباط می‌یابد؛ برای مثال، حتما باید بیماری‌های حاد یا خاص جسمی، اختلافات روحی - روانی و ازدواج پیشین یا هر گونه اعتیاد و حتی مصرف سیگار گفته شود. پرده‌پوشی در ازدواج، تقلب به کار می‌رود و در اصطلاح فقهی، )تدلیس( و حرام است و اگر از موارد هفتگانه مبطل عقد باشد، عقد نیز باطل می‌شود. گفتن بیماری‌های جزئی یا بیماری‌هایی که سال‌ها قبل بوده و به طور کامل درمان شده یا افسردگی‌های مقطعی که درمان یافته‌اند، لازم نیست. رابطه قبلی با جنس مخالف به هر شکل و در هر اندازه در هر صورتی که دیگران اطلاع دارند یا احتمال آشکار شدن آن به وسیله طرف مقابل وجود دارد، باید گفته شود؛ اما اگر رابطه قطع شده و شخص به درگاه خداوند توبه کرده و احتمال آشکار شدن آن نیست، گفتن چنین رابطه‌ای ضرورت ندارد. ) در صورتی که بر اثر رابطه قبلی، از همسر آینده ضایع شده، به این معنا که دختر، گوهر عفت خود را از دست داده است و دوشیزه نیست؛ گرچه توبه کرده، باید آن را بگوید در حالت اول اگر گفته نشود، سال‌های سال، اضطراب و دلهره ناشی از فاش شدن آن و پنهان‌کاری دائم از همسر در طول زندگی، شیرینی ازدواج را از بین می‌برد و در صورت آشکار شدن، طرف مقابل )به ویژه پسر( خود را فریب خورده می‌یابد و احساس زیان خواهد کرد که یا زندگی را به کام همسر خود تلخ می‌کند و ممکن است به جدایی بینجامد یا این که باید تا آخر عمر بسوزد و بسازد که در این صورت هم زندگی، هیچ گونه لذتی نخواهد داشت. طبیعی با گفتن چنین مطلبی از سوی دختر، گروهی از خواستگاران او منصرف می‌شوند که با پیامدهای منطقی رفتار خود مواجه شود. این کاهش تعداد خواستگاران در حقیقت تاوان اشتباه او است؛ ولی به طور قطع از نگفتن مطلب به خواستگار به سبب پیامدهای منفی آن، بهتر است؛ البته ممکن است خواستگاری که وضعیت مشابه دختر را داشته یا کسی که شرایط پایین‌تری در مقایسه با او دارد و یا شرایط مطلوبی را در دختر دیده و می‌تواند با این مشکل کنار بیاید، به ویژه که صداقت وی را هم دیده است، با او ازدواج کند. گفتن بیماری‌های حاد یا خاص جسمی و اختلال روحی - روانی، افزون بر خود شخص باید با خانواده او هم مطرح شود. گفتن ارتباطات قبلی، به طرف مقابل کافی است؛ چون به آبروی فرد مربوط می‌شود. گفتن تمام جزئیات )عصبانیت‌های موردی، بی‌نظمی‌های موردی، ضعف در مهارت‌های زندگی و...( لازم نیست؛ زیرا مفسده دارد و باعث نگرانی و ایجاد تردید می‌شود و زمینه وسوسه‌های شیطانی را فراهم می‌آورد و ممکن است طرف مقابل این گونه برداشت کند که مشکل بسیار بزرگ بوده و فقط قسمتی از آن گفته شده است. همان‌گونه که گفتن جزئیات و مسائلی که به زندگی مشترک مربوط نمی‌شود لازم نیست، پرسیدن آن‌ها نیز لزومی ندارد؛ بنابراین، پرسش درباره این‌که چه گناهانی را مرتکب شده‌ای؛ آیا دوست پسر یا دختر داشته‌ای؛ ) در صورتی سؤال از رابطه با جنس مخالف لازم است که در تحقیقات به مطلبی برخورده باشید و در شما نگرانی و تردید ایجاد کرده باشد که در این صورت برای رفع نگرانی و پیشگیری از سلب اعتماد از همسر آینده به طور لطیف، غیرمستقیم و محترمانه می‌پرسید. چند تا خواستگار برایت آمده؛ به خواستگاری چند نفر رفته‌ای؛ چگونه مسلمان شده‌ای و... لازم نیست و گاهی توهین و بی‌حرمتی به شمار می‌رود و پیامدهای منفی دارد.
عنوان سوال:

در گفت‌وگوی دختر و پسر چه مسائلی باید مطرح شود؟ آیا لازم است تمام جزئیات زندگی حال و گذشته خود را بگوییم؟


پاسخ:

در گفت‌وگو مسائلی مطرح می‌شود که به زندگی آینده و مشترک دو نفر ارتباط می‌یابد؛ برای مثال، حتما باید بیماری‌های حاد یا خاص جسمی، اختلافات روحی - روانی و ازدواج پیشین یا هر گونه اعتیاد و حتی مصرف سیگار گفته شود.
پرده‌پوشی در ازدواج، تقلب به کار می‌رود و در اصطلاح فقهی، )تدلیس( و حرام است و اگر از موارد هفتگانه مبطل عقد باشد، عقد نیز باطل می‌شود.
گفتن بیماری‌های جزئی یا بیماری‌هایی که سال‌ها قبل بوده و به طور کامل درمان شده یا افسردگی‌های مقطعی که درمان یافته‌اند، لازم نیست.
رابطه قبلی با جنس مخالف به هر شکل و در هر اندازه در هر صورتی که دیگران اطلاع دارند یا احتمال آشکار شدن آن به وسیله طرف مقابل وجود دارد، باید گفته شود؛ اما اگر رابطه قطع شده و شخص به درگاه خداوند توبه کرده و احتمال آشکار شدن آن نیست، گفتن چنین رابطه‌ای ضرورت ندارد. ) در صورتی که بر اثر رابطه قبلی، از همسر آینده ضایع شده، به این معنا که دختر، گوهر عفت خود را از دست داده است و دوشیزه نیست؛ گرچه توبه کرده، باید آن را بگوید در حالت اول اگر گفته نشود، سال‌های سال، اضطراب و دلهره ناشی از فاش شدن آن و پنهان‌کاری دائم از همسر در طول زندگی، شیرینی ازدواج را از بین می‌برد و در صورت آشکار شدن، طرف مقابل )به ویژه پسر( خود را فریب خورده می‌یابد و احساس زیان خواهد کرد که یا زندگی را به کام همسر خود تلخ می‌کند و ممکن است به جدایی بینجامد یا این که باید تا آخر عمر بسوزد و بسازد که در این صورت هم زندگی، هیچ گونه لذتی نخواهد داشت.
طبیعی با گفتن چنین مطلبی از سوی دختر، گروهی از خواستگاران او منصرف می‌شوند که با پیامدهای منطقی رفتار خود مواجه شود. این کاهش تعداد خواستگاران در حقیقت تاوان اشتباه او است؛ ولی به طور قطع از نگفتن مطلب به خواستگار به سبب پیامدهای منفی آن، بهتر است؛ البته ممکن است خواستگاری که وضعیت مشابه دختر را داشته یا کسی که شرایط پایین‌تری در مقایسه با او دارد و یا شرایط مطلوبی را در دختر دیده و می‌تواند با این مشکل کنار بیاید، به ویژه که صداقت وی را هم دیده است، با او ازدواج کند.
گفتن بیماری‌های حاد یا خاص جسمی و اختلال روحی - روانی، افزون بر خود شخص باید با خانواده او هم مطرح شود.
گفتن ارتباطات قبلی، به طرف مقابل کافی است؛ چون به آبروی فرد مربوط می‌شود. گفتن تمام جزئیات )عصبانیت‌های موردی، بی‌نظمی‌های موردی، ضعف در مهارت‌های زندگی و...( لازم نیست؛ زیرا مفسده دارد و باعث نگرانی و ایجاد تردید می‌شود و زمینه وسوسه‌های شیطانی را فراهم می‌آورد و ممکن است طرف مقابل این گونه برداشت کند که مشکل بسیار بزرگ بوده و فقط قسمتی از آن گفته شده است.
همان‌گونه که گفتن جزئیات و مسائلی که به زندگی مشترک مربوط نمی‌شود لازم نیست، پرسیدن آن‌ها نیز لزومی ندارد؛ بنابراین، پرسش درباره این‌که چه گناهانی را مرتکب شده‌ای؛ آیا دوست پسر یا دختر داشته‌ای؛ ) در صورتی سؤال از رابطه با جنس مخالف لازم است که در تحقیقات به مطلبی برخورده باشید و در شما نگرانی و تردید ایجاد کرده باشد که در این صورت برای رفع نگرانی و پیشگیری از سلب اعتماد از همسر آینده به طور لطیف، غیرمستقیم و محترمانه می‌پرسید. چند تا خواستگار برایت آمده؛ به خواستگاری چند نفر رفته‌ای؛ چگونه مسلمان شده‌ای و... لازم نیست و گاهی توهین و بی‌حرمتی به شمار می‌رود و پیامدهای منفی دارد.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین