پاسخ از حجت الاسلام حسین دهنوی: نکند همسرشان را با خودشان مقایسه میکنند . چون خودشان خانم هستند ، ویژگی شدت عاطفه دارند . ولی آقایان این ویژگی را ندارند . اصلا یکی از ویژگی ذاتی آقایان ، کم رنگی عواطف است و شاید دارند با خودشان مقایسه میکنند و می بینند رفتارهای شوهرشان ، مثل خودشان نیست و برداشت شان این گونه است که شوهرشان سرد است و بی عاطفه است . اگر این جوری است که این درست نیست . شما خانم هستید و همسر شما آقا هستید . شما شدت عواطف دارید و همسر شما کمرنگی عواطف دارند و اصلا لطف خداست و چرا خداوند این کار را کرده ؟ خانم ها شدت عواطف و آقایان کمرنگی عواطف . باز این همان جایگاه رسالت زن و مرد است . قبلا اشاره کردم ، رسالت خانم ها محترم ، تربیت فرزند است حتی اگر شاغل هم باشند ، باز همان محل کارشان هم که هستند ، دلشان پیش بچه هاست و رسالت اصلیشان تربیت فرزندان است و برای تربیت فرزند حتما باید شدت عواطف باشند . اصلا عنصر اصلی در تربیت بچه و فرزند ، عاطفه است . اگر عاطفه نباشد ، من گمان می کنم محال باشد . حالا اگر اغراق نکنم باید بگویم که بدون عاطفه کسی نمیتواند فرزند تربیت کند . ما این را ، در جاهای مختلف زندگی مان می بینیم . بچه تب کرده ، نیمه شب آه و نالی میکند ، مادر بیدار میشود و می بیند بچه تب کرده ، بعد می رود آشپزخانه ظرفی می آورد تا تب بچه را پایین بیاورد ، تب بر میدهد و بچه خواب از سرش می پرد . مادر کنار بستر بچه اش می نشیند و حتی اشک هم می ریزد . چه چیزی مادر را بیدار میکند؟ شدت عواطف . چه چیزی باعث میشود کنار بستر بچه بنشیند و دیگر خوابش نبرد و یک وقت هایی هم که خانم خوابش ببرد و خسته باشد ، چند لحظه و چند دقیقه بعد دوباره به حالت وحشت و استرس و کابوس از خواب می پرد . آقا همان موقع خواب هستند و بیدار نشده اند زیرا آقا ، کمرنگی عواطف دارد . آقا مثل خانم نیست . شدت عواطف ندارند . آقا این جور حرکتی از خودشان ندارند و این نقص نیست . عرض کردم ، جایگاه آقا و چون آقا کارش در بیرون است و آقا با هر کی سر و کار دارند، تیپی های مختلف ، آدمهای مختلف و به ویژه مسئولیتی سنگربانی الرجال قوامون علی النساء.که منظور قوامون و قوام به معنای سنگر بانی است . الرجال و سید اهل ها ، آن مسئولیت خانواده هم که به عهده اش است ، برای کارش در اجتماع و برای این نقش سنگر بانی اش باید کم رنگی عواطف داشته باشد . این نباید شدت عواطف داشته باشد و گرنه در کارش قطعاً موفق نخواهد بود و ببینید آنجا که شدت عواطف دارند ، لطف خداست و انجا که سردی عواطف دارند ، باز هم لطف خداست . یک وقتی در جوامع خصوصی عرض کردم سردی عواطف ، احساس کردم خانم ها یک جورهایی دارند اشتباه برداشت میکنند و تلقی می کنند ما آقایان بی عاطفه هستیم . خیر . ما آقایان بی عاطفه نیستیم ، کمرنگی عاطفه داریم . بنابراین خانم محتر م ، اگر منظورتان این است اشتباه میکنید . شما گریه می کنید های های .مثل ابر بهار و مرد شما مثل شما عمل نمیکند . او پا به پای شما گریه نمیکند . گاهی نه با حالت تحکم می گوید که خانم بس است . گریه نکن . بیا منطقی بررسی کنیم . حرف بزن . منطق و حتی اگر شما این را هم از مردتان می بینید ، همین را به حساب بی عاطفه و سردی ایشان نگذارید . این همان کمرنگی عاطفه است و جالب است خیلی از آقایان نمی دانند خانم ها در حالت عاطفی شان اشک میریزند. و آه و ناله دارند و گریه میکنند و الان نیاز به تأیید دارد . استدلال نمیخواهد و اصلا راه کار نمی خواهند. خانم تحت فشار بوده ، بچه اذیتش کرده ، مشکلی داشته ، حالا مردش آمده ، اشک میریزد، عقده کرده ، گریه میکند و فقط میخواهد آقا تاییدش کند و درکش کند و آقا بگوید : خانم درکت میکنم . می دانم خسته شدید . الهی قربانت برم . این خیلی برایش مهم است . ولی آقا میگوید بیا بنشین من راه کار دارم . یک دو سه ، من مشکلات را حل میکنم . برای خانم استدلال می آورد . اینجا خانم استدلال نمی خواهد . ایشان الان درک میخواهد . این ها تفاوت است . بنابراین اگر چنین چیزی هست من خواهش میکنم اندیشه تان را اصلاح کنید . این اشکال نیست . اما اگر نه مطلقا سرد و بی عاطفه است ، این ممکن است . آقایانی که سرد وبی عاطفه هستند یعنی واقعا هیچ ابراز عاطفه نمیکنند . این ممکن است و دلیل دارد . مثلا محیط تربیتی آقا ، ممکن است محیط تربیتی آقا بگونه ای بوده که پدر و مادرآقا سرد بودند و ارتباط عاطفی با هم نداشتند و همین جوری یاد گرفته و رشد کرده . این آقا که کودک بوده و بزرگ شده و حالا ازدواج کرده ، بلد نیست . چون یاد نگرفته ، سردی دیده و گرمی ندیده و یا آموزشهای غلط و آموزش نادرستی که متاسفانه برخی خانواده ها در دوران کودکی به آقا پسرها می دهند . مثلا آقا پسر اگر گریه کند و ابراز احساسات کند ، این واقعا مرد نیست و ما زیاد متاسفانه این جمله را می شنویم که خجالت بکش . تو گریه می کنی ؟ مگر مرد گریه میکند . آرام باش . محکم باش . او در دوره نوجوانی انسان است . بگذارید ابراز کند . اشکالی ندارد . بله ما نمیخواهیم آن قدر پیازداغش را زیاد کنیم که روحیه دخترانه بگیرند . این باز مشکلاتی ممکن است ایجاد کند . مادر عزیز بگذارید او هم گریه کند . حالا اگر دختر خانمشان مشکلی داشته باشد و گریه کند و بغض کند ، مادر تشویقش میکند ونازش میکند . فاطمه جان ، عزیزم ، بنشین برا ی مامان حرف بزن .گریه کن عزیزم. آرام میشوی . چون خودش وقتی گریه میکند و حرف می زند ، آرام میگیرد و یک وقتی که نوبت پسرش است ، میگوید نه محکم باش . یک علتی هم ممکن است داشته باشد و آن برخورد شما خانم محترم باشد. دقت بفرمایید . نکند اگر مرد شما ابراز احساسات نمیکند و سرد است و به نظر شما بی عاطفه است ، شما با او برخورد خوبی نداشته باشید و همان برخورد را بکنید . مثلا نکند اقتدار او را تثبیت نکردید، نکند غرور او را جریحه دار کرده اید ، نکند حقوق او را رعایت نکردید . چه بحث محیط تربیت و آموزش نادرست باشد و چه بحث برخورد نامناسب شما باشد ، به نظر من قابل اصلاح است و باید اصلاح شود و این سردی و بی عاطفه گی مرد ، در زندگی چیز خوبی نیست و باید اصلاح شود . حالا اگر خودشان دخیل بودند و اگر عامل دوم هست ، بیندیشند با این فرض که شوهر شما سرد و بی عاطفه است ، آن گروه اول نیستند و اگر جنابعالی دخیل بودید خوب درست کنید. و بعد می بینید که ابراز احساسات می کند و به شما توجه می کند و اگر بحث محیط و تربیت نادرست است ، کار خود آقا است. که خود آقا میتواند با تلقین و تمرین و روش القای تدریجی و راه کارها یی که عرض خواهیم کرد ، آرام آرام این عواطف را در خودشان گرم کنند. www. ch3.iribtv.ir
شوهرم خیلی سرد و بی عاطفه است و تحمل این وضعیت ، برایم خیلی دشوار شده ، چه کار باید بکنم ؟
پاسخ از حجت الاسلام حسین دهنوی:
نکند همسرشان را با خودشان مقایسه میکنند . چون خودشان خانم هستند ، ویژگی شدت عاطفه دارند . ولی آقایان این ویژگی را ندارند . اصلا یکی از ویژگی ذاتی آقایان ، کم رنگی عواطف است و شاید دارند با خودشان مقایسه میکنند و می بینند رفتارهای شوهرشان ، مثل خودشان نیست و برداشت شان این گونه است که شوهرشان سرد است و بی عاطفه است . اگر این جوری است که این درست نیست . شما خانم هستید و همسر شما آقا هستید . شما شدت عواطف دارید و همسر شما کمرنگی عواطف دارند و اصلا لطف خداست و چرا خداوند این کار را کرده ؟ خانم ها شدت عواطف و آقایان کمرنگی عواطف . باز این همان جایگاه رسالت زن و مرد است . قبلا اشاره کردم ، رسالت خانم ها محترم ، تربیت فرزند است حتی اگر شاغل هم باشند ، باز همان محل کارشان هم که هستند ، دلشان پیش بچه هاست و رسالت اصلیشان تربیت فرزندان است و برای تربیت فرزند حتما باید شدت عواطف باشند . اصلا عنصر اصلی در تربیت بچه و فرزند ، عاطفه است . اگر عاطفه نباشد ، من گمان می کنم محال باشد . حالا اگر اغراق نکنم باید بگویم که بدون عاطفه کسی نمیتواند فرزند تربیت کند . ما این را ، در جاهای مختلف زندگی مان می بینیم . بچه تب کرده ، نیمه شب آه و نالی میکند ، مادر بیدار میشود و می بیند بچه تب کرده ، بعد می رود آشپزخانه ظرفی می آورد تا تب بچه را پایین بیاورد ، تب بر میدهد و بچه خواب از سرش می پرد . مادر کنار بستر بچه اش می نشیند و حتی اشک هم می ریزد . چه چیزی مادر را بیدار میکند؟ شدت عواطف . چه چیزی باعث میشود کنار بستر بچه بنشیند و دیگر خوابش نبرد و یک وقت هایی هم که خانم خوابش ببرد و خسته باشد ، چند لحظه و چند دقیقه بعد دوباره به حالت وحشت و استرس و کابوس از خواب می پرد . آقا همان موقع خواب هستند و بیدار نشده اند زیرا آقا ، کمرنگی عواطف دارد . آقا مثل خانم نیست . شدت عواطف ندارند . آقا این جور حرکتی از خودشان ندارند و این نقص نیست . عرض کردم ، جایگاه آقا و چون آقا کارش در بیرون است و آقا با هر کی سر و کار دارند، تیپی های مختلف ، آدمهای مختلف و به ویژه مسئولیتی سنگربانی الرجال قوامون علی النساء.که منظور قوامون و قوام به معنای سنگر بانی است . الرجال و سید اهل ها ، آن مسئولیت خانواده هم که به عهده اش است ، برای کارش در اجتماع و برای این نقش سنگر بانی اش باید کم رنگی عواطف داشته باشد . این نباید شدت عواطف داشته باشد و گرنه در کارش قطعاً موفق نخواهد بود و ببینید آنجا که شدت عواطف دارند ، لطف خداست و انجا که سردی عواطف دارند ، باز هم لطف خداست . یک وقتی در جوامع خصوصی عرض کردم سردی عواطف ، احساس کردم خانم ها یک جورهایی دارند اشتباه برداشت میکنند و تلقی می کنند ما آقایان بی عاطفه هستیم . خیر . ما آقایان بی عاطفه نیستیم ، کمرنگی عاطفه داریم . بنابراین خانم محتر م ، اگر منظورتان این است اشتباه میکنید . شما گریه می کنید های های .مثل ابر بهار و مرد شما مثل شما عمل نمیکند . او پا به پای شما گریه نمیکند . گاهی نه با حالت تحکم می گوید که خانم بس است . گریه نکن . بیا منطقی بررسی کنیم . حرف بزن . منطق و حتی اگر شما این را هم از مردتان می بینید ، همین را به حساب بی عاطفه و سردی ایشان نگذارید . این همان کمرنگی عاطفه است و جالب است خیلی از آقایان نمی دانند خانم ها در حالت عاطفی شان اشک میریزند. و آه و ناله دارند و گریه میکنند و الان نیاز به تأیید دارد . استدلال نمیخواهد و اصلا راه کار نمی خواهند. خانم تحت فشار بوده ، بچه اذیتش کرده ، مشکلی داشته ، حالا مردش آمده ، اشک میریزد، عقده کرده ، گریه میکند و فقط میخواهد آقا تاییدش کند و درکش کند و آقا بگوید : خانم درکت میکنم . می دانم خسته شدید . الهی قربانت برم . این خیلی برایش مهم است . ولی آقا میگوید بیا بنشین من راه کار دارم . یک دو سه ، من مشکلات را حل میکنم . برای خانم استدلال می آورد . اینجا خانم استدلال نمی خواهد . ایشان الان درک میخواهد . این ها تفاوت است . بنابراین اگر چنین چیزی هست من خواهش میکنم اندیشه تان را اصلاح کنید . این اشکال نیست . اما اگر نه مطلقا سرد و بی عاطفه است ، این ممکن است . آقایانی که سرد وبی عاطفه هستند یعنی واقعا هیچ ابراز عاطفه نمیکنند . این ممکن است و دلیل دارد . مثلا محیط تربیتی آقا ، ممکن است محیط تربیتی آقا بگونه ای بوده که پدر و مادرآقا سرد بودند و ارتباط عاطفی با هم نداشتند و همین جوری یاد گرفته و رشد کرده . این آقا که کودک بوده و بزرگ شده و حالا ازدواج کرده ، بلد نیست . چون یاد نگرفته ، سردی دیده و گرمی ندیده و یا آموزشهای غلط و آموزش نادرستی که متاسفانه برخی خانواده ها در دوران کودکی به آقا پسرها می دهند . مثلا آقا پسر اگر گریه کند و ابراز احساسات کند ، این واقعا مرد نیست و ما زیاد متاسفانه این جمله را می شنویم که خجالت بکش . تو گریه می کنی ؟ مگر مرد گریه میکند . آرام باش . محکم باش . او در دوره نوجوانی انسان است . بگذارید ابراز کند . اشکالی ندارد . بله ما نمیخواهیم آن قدر پیازداغش را زیاد کنیم که روحیه دخترانه بگیرند . این باز مشکلاتی ممکن است ایجاد کند . مادر عزیز بگذارید او هم گریه کند . حالا اگر دختر خانمشان مشکلی داشته باشد و گریه کند و بغض کند ، مادر تشویقش میکند ونازش میکند . فاطمه جان ، عزیزم ، بنشین برا ی مامان حرف بزن .گریه کن عزیزم. آرام میشوی . چون خودش وقتی گریه میکند و حرف می زند ، آرام میگیرد و یک وقتی که نوبت پسرش است ، میگوید نه محکم باش . یک علتی هم ممکن است داشته باشد و آن برخورد شما خانم محترم باشد. دقت بفرمایید . نکند اگر مرد شما ابراز احساسات نمیکند و سرد است و به نظر شما بی عاطفه است ، شما با او برخورد خوبی نداشته باشید و همان برخورد را بکنید . مثلا نکند اقتدار او را تثبیت نکردید، نکند غرور او را جریحه دار کرده اید ، نکند حقوق او را رعایت نکردید . چه بحث محیط تربیت و آموزش نادرست باشد و چه بحث برخورد نامناسب شما باشد ، به نظر من قابل اصلاح است و باید اصلاح شود و این سردی و بی عاطفه گی مرد ، در زندگی چیز خوبی نیست و باید اصلاح شود .
حالا اگر خودشان دخیل بودند و اگر عامل دوم هست ، بیندیشند با این فرض که شوهر شما سرد و بی عاطفه است ، آن گروه اول نیستند و اگر جنابعالی دخیل بودید خوب درست کنید. و بعد می بینید که ابراز احساسات می کند و به شما توجه می کند و اگر بحث محیط و تربیت نادرست است ، کار خود آقا است. که خود آقا میتواند با تلقین و تمرین و روش القای تدریجی و راه کارها یی که عرض خواهیم کرد ، آرام آرام این عواطف را در خودشان گرم کنند.
www. ch3.iribtv.ir
- [سایر] وضعیت ولایت فقیه در بعداز غیبت صغری خصوصا در زمان صفویه وقاجار را برایم توضیح دهید؟
- [سایر] چند ماه پیش به طور اتفاقی تلفن شوهرم و چک کردم و متوجه یک اس ام اس شدم و فهمیدم که شوهرم به من خیانت کرده اما با اصرارهای شوهرم برای ادامه زندگی و همینطور علاقه ای که بهش داشتم سعی کردم به جای فرار کردن زندگی کنم اما نمی دونم تصمیم درستی گرفتم یا نه اما الان بعد از گذشت دو ماه هنوز نتونستم خودمو پیدا کنم و نمی تونم به شوهرم اعتماد داشته باشم زندگیم سخت شده حتی رابطه زناشوییم هم با کینه هست من نمیتونم این وضعیت رو تحمل کنم خواهش میکنم کمکم کنید
- [آیت الله نوری همدانی] اینجانب خانمی 25 ساله هستم که شوهرم 000/600/1 تومان بابت مشرف شدن به حج برایم حج خریده، این حجّ من چه حجّی است؟
- [سایر] همسرم حاضر نیست از اشتباهاتش عذرخواهی کند و این کار برای او بسیار دشوار است . در چنین شرایطی چه باید کرد؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] حکم شخصی که شغل او سخت و دشوار است و در شهر بسیار گرمی کار میکند و عملاً روزهگرفتن در تابستان برای وی تقریباً غیر ممکن است، چیست؟
- [آیت الله نوری همدانی] شوهرم 5 میلیون تومان به من هبه کرده و اینجانب آن مبلغ را صرف ثبت نام برای خرید ماشین نمودم، الان ماشین را 7 میلیون تومان میخواهم بفروشم وضعیت خمس این ماشین چگونه است؟ فقط برای فروختن و سود کردن این کار را کردهام و اگر یقین حاصل شود که 5 میلیون هبه شده از طرف شوهرم خمسش داده نشده باشد، چه مبلغی خمس بدهکارم؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] هنگام برگزاری بعضی مراسمات در کمیته امداد حضرت امام(رحمه الله)، مانند جشن عاطفه ها، از کمک های جمع آوری شده، مبالغی به عنوان پاداش به پرسنل برگزار کننده پرداخت می گردد. این کار چه حکمی دارد؟
- [آیت الله بهجت] اگر کارگران در هنگام کار در معدن، چاه یا قنات بمیرند و بیرون آوردن جسد آن ها دشوار باشد، چه باید کرد؟
- [سایر] تغییر وضعیت کاری کارگر از نوبتی به غیرنوبتی و یا بالعکس و یا تبدیل وضعیت از شبکاری به روز کار و … چه صورتی پیدا می کند؟
- [سایر] آیا تغییر وضعیت استخدامی کارگران مشمول قانون کار امکان پذیر است و یا در حکم تغییر شرایط کار خواهد بود؟
- [آیت الله سیستانی] تلقیح زن با منی شوهرش در حال حیات او جایز است. البته اگر این کار مستلزم نگاه بهجایی که دیدن آن حرام است، و لمس قسمتی از بدن که لمس آن حرام است، باشد، جز شوهر جایز نیست کسی این کار را انجام دهد مگر در موارد ضرورت، مانند اینکه بچهدار شدن برای او مستلزم حرجی باشد که معمولاً تحمل نمیشود و راهی برای حامله شدن بجز این راه نباشد. حکم فرزندی هم که از این تلقیح حاصل میشود، بیهیچ تفاوتی حکم دیگر فرزندان آنها را دارد. ولی تلقیح زن با منی شوهر پس از مرگ او بنا بر احتیاط واجب جایز نیست و اگر انجام شود فرزند از او ارث نمیبرد گر چه به او منتسب است.
- [آیت الله سیستانی] جایز است که زن از دستگاه پیشگیری از حاملگی، و مانند آن اگر ضرر مهمی به او نزند استفاده کند، لکن در صورتی که گذاشتن دستگاه متوقف بر نگاه کردن بهجایی است که نظر به آن حرام است، و یا لمس قسمتی از بدن که لمس آن جایز نیست، باشد، جایز نیست کسی غیر از شوهر این کار را انجام دهد مگر در صورت ضرورت، مانند اینکه بچهدار شدن برای او ضرر داشته باشد، یا مستلزم حرجی باشد که معمولاً تحمل نمیشود با فرض اینکه راه دیگری برای منع حمل نباشد، یا اگر باشد باز هم مستلزم ضرر یا حرج باشد. این در صورتی است که معلوم نباشد دستگاه نطفه را پس از انعقادش تلف میکند، وگرنه بنا بر احتیاط واجب باید در هر حال، ترک شود.
- [آیت الله سیستانی] در وجوب أمر به معروف و نهی از منکر باید شرائط زیر وجود داشته باشد : 1 شناخت معروف و منکر ولو به طور اجمال . بنابراین کسی که معروف و منکر را نمیشناسد ، و آنها را از همدیگر تشخیص نمیدهد ، امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست ، بلی گاهی برای امر به معروف و نهی از منکر کردن یاد گرفتن و شناختن معروف و منکر ، واجب میشود . 2 احتمال تأثیر در شخص خلافکار . بنابراین اگر کسی میداند که سخن و گفته او أثر ندارد ، مشهور بین فقهاء آن است که در این صورت وظیفه ندارد ، و امر به معروف و نهی از منکر بر او واجب نیست ، ولی احتیاط واجب آن است که کراهت و ناراحتی خود را از کارهای ناشایسته خلافکار بهر طوری که ممکن است اظهار نماید ، هر چند بداند که در او اثر نخواهد داشت . 3 قصد ادامه کارهای ناشایسته و خلاف از شخص خلافکار . بنابراین شخص خلافکار چنانچه نخواهد کارهای خلاف خود را تکرار کند و دوباره مرتکب شود ، امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست . 4 معذور نبودن شخص خلافکار در کارهای زشت و خلاف خود ، با اعتقاد اینکه کار زشتی که انجام داده حرام نبوده ، بلکه مباح بوده ، و یا کار خوبی که ترک کرده واجب نبوده است . بلی اگر منکر از کارهائی باشد که شارع مقدّس هرگز بوقوع آن راضی نیست مثل قتل نفس محرّم جلوگیری از آن واجب است ، هر چند انجام دهنده معذور باشد ، و حتّی مکلّف هم نباشد . 5 ضرر جانی یا آبروئی و یا مالی بمقدار قابل توجّه شخص امر کننده به معروف و نهی کننده از منکر را تحدید نکند ، و مشقّت و دشواری غیر قابل تحمل وجود نداشته باشد ، مگر اینکه کار معروف خوب و منکر بد بقدری نزد شارع مقدّس مهم باشد که باید در راه آن ضررها و دشواریها را تحمّل نمود . اگر بخود امر به معروف و نهی از منکر کننده ضرر متوجّه نشود ، ولی بر کسان دیگر از مسلمین ضرر جانی ، یا آبروئی ، و یا مالی معتنا به متوجّه گردد ، امر به معروف و نهی از منکر واجب نمیشود ، که در اینصورت أهمّیّت ضرر و آن کار مقایسه میگردد که گاهی در صورت ضرر هم امر به معروف ، و نهی از منکر ساقط نمیشود .
- [آیت الله بروجردی] قسم چند شرط دارد:اوّل:کسی که قسم میخورد باید بالغ و عاقل باشد و از روی قصد و اختیار قسم بخورد، پس قسم خوردن بچّه و دیوانه و مست و کسی که مجبورش کردهاند، درست نیست و همچنین است اگر در حال عصبانی بودن بیقصد قسم بخورد.دوم:کاری را که قسم میخورد انجام دهد باید حرام و مکروه نباشد و کاری که قسم میخورد ترک کند باید واجب و مستحب نباشد و اگر قسم بخورد که کار مباحی را به جا آورد، باید ترک آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد و نیز اگر قسم بخورد کار مباحی را ترک کند، باید انجام آن در نظر مردم بهتر از ترکش نباشد.سوم:به یکی از اسمهای خداوند عالم قسم بخورد که به غیر ذات مقدس او گفته نمیشود، مانند خدا و الله و نیز اگر به اسمی قسم بخورد که به غیر خدا هم میگویند، ولی به قدری به خدا گفته میشود که هر وقت کسی آن اسم را بگوید، ذات مقدس حق در نظر میآید، مثل آن که به خالق و رازق قسم بخورد صحیح است.چهارم:قسم را به زبان بیاورد و اگر بنویسد یا در قلبش آن را قصد کند صحیح نیست، ولی آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد، صحیح است.پنجم:عمل کردن به قسم برای او ممکن باشد و اگر موقعی که قسم میخورد ممکن باشد و بعداً از عمل به آن عاجز شود، از وقتی که عاجز میشود، قسم او به هم میخورد و همچنین است اگر عمل کردن به نذر به قدری مشقّت پیدا کند که نشود آن را تحمّل کرد.
- [آیت الله علوی گرگانی] قسم چند شرط دارد: اوّل - کسی که قسم میخورد باید بالغ وعاقل باشد و از روی قصد واختیار قسم بخورد پس قسم خوردن بچه ودیوانه ومست و کسی که مجبورش کردهاند، درست نیست و همچنین است اگر در حال عصبانیبودن بیاختیار قسم بخورد. دوم - کاری را که قسم میخورد انجام دهد، باید حرام ومکروه نباشد وکاری را که قسم میخورد ترک کند، باید واجب ومستحبّ نباشد و اگر قسم بخورد که کار مباحی را بجا آورد، باید ترک آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد، و نیز اگر قسم بخورد که کار مباحی را ترک کند، باید انجام آن در نظر مردم بهتر از ترکش نباشد. سوم - به یکی از اسمهای خداوند عالم قسم بخورد که بغیر ذات مقدّس او گفته نمیشود مانند خداوند وا& و نیز اگر باسمی قسم بخورد که بغیر خدا هم میگویند ولی به قدری بخدا گفته میشود که هروقت کسی آن اسم را بگوید، ذات مقدّس حقّ در نظر میآید، مثل آن که بخالق ورازق قسم بخورد صحیح است بلکه قسم باسمی که انصراف بذات حقّ نداشته باشد ولی نیّت خدا را بکند مثل بصیر و سمیع به احتیاط واجب هم صحیح است. چهارم - قسم را به زبان بیاورد و اگر بنویسد یا در قلبش آن را قصد کند صحیح نیست ولی آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد، صحیح است. پنجم - عمل کردن به قسم برای او ممکن باشد و اگرموقعی که قسم میخورد ممکن باشد و بعداً از عمل به آن عاجز شود، از وقتی که عاجز میشود قسم او به هم میخورد و همچنین است اگر عمل کردن به قسم به قدری مشقّت پیدا میکند که نشود آن را تحمّل کرد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . قسم چند شرط دارد: اول کسی که قسم می خورد باید بالغ و عاقل باشد، و از روی قصد و اختیار قسم بخورد، پس قسم خوردن بچه و دیوانه و مست و کسی که مجبورش کرده اند، درست نیست. و هم چنین است اگر در حال عصبانی بودن بی اختیار قسم بخورد. دوم کاری را که قسم می خورد انجام دهد، باید حرام و مکروه نباشد، و کاری را که قسم می خورد ترک کند، باید واجب و مستحب نباشد، و اگر قسم بخورد که کار مباحی را به جا آورد، باید ترک آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد، و نیز اگر قسم بخورد کار مباحی را ترک کند، باید انجام آن در نظر مردم بهتر از ترکش نباشد. سوم به یکی از اسم های خداوند عالم قسم بخورد که به غیر ذات مقدس او گفته نمی شود مانند خدا و الله. و نیز اگر به اسمی قسم بخورد که به غیر خدا هم می گویند، ولی به قدری به خدا گفته می شود که هر وقت کسی آن اسم را بگوید، ذات مقدس حق در نظر می آید: مثل آن که به خالق و رازق قسم بخورد صحیح است. چهارم قسم را به زبان بیاورد و اگر بنوسید یا در قلبش آن را قصد کند صحیح نیست، ولی آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد صحیح است. پنجم عمل کردن به قسم برای او ممکن باشد، و اگر موقعی که قسم می خورد ممکن باشد، و بعداً از عمل به آن عاجز شود، از وقتی که عاجز می شود، قسم او به هم می خورد، و نیز اگر عمل کردن به قسم به قدری مشقت پیدا کند که نشود آن را تحمل کرد، و یا این که متعلق قسم در موقع عمل مرجوح یا حرام شود، قسم به هم می خورد و همین طور است حکم در عهد و نذر.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] قسم چند شرط دارد: اول کسی که قسم می خورد باید بالغ و عاقل باشد و از روی قصد قسم بخورد؛ پس قسم خوردن بچه و دیوانه و مست و کسی که مجبورش کرده اند درست نیست و همچنین است اگر در حال عصبانی بودن بی قصد قسم بخورد. دوم کاری را که برای آن قسم می خورد باید حرام یا مکروه نباشد و کاری را که قسم می خورد ترک کند؛ باید واجب یا مستحب نباشد و اگر قسم بخورد کار مباحی را به جا آورد؛ باید ترک آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد و نیز اگر قسم بخورد کار مباحی را ترک کند باید انجام آن بهتر از ترکش نباشد. سوم به یکی از اسمهای خداوند عالم قسم بخورد که به غیر ذات مقدس او گفته نمی شود مانند خدا و اللّه. و نیز اگر به اسمی قسم بخورد که به غیر خدا هم می گویند ولی به قدری به خدا گفته می شود که هر وقت کسی آن اسم را بگوید؛ ذات مقدس حق در نظر می آید؛ مثل آنکه به خالق و رازق قسم بخورد؛ صحیح است؛ بلکه احتیاط وجوبی در غیر این صورت نیز عمل به قسم است. چهارم قسم را به زبان بیاورد و اگر بنویسد یا در قلبش آن را قصد کند صحیح نیست؛ ولی آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد صحیح است. پنجم عمل کردن به قسم برای او ممکن باشد و اگر موقعی که قسم می خورد ممکن باشد و بعدا از عمل به آن عاجز شود؛ از وقتی که عاجز می شود قسم او به هم می خورد و همچنین است اگر عمل کردن به نذر یا قسم یا عهد به قدری مشقت پیدا کند که نشود آن را تحمل کرد.
- [آیت الله خوئی] قسم چند شرط دارد: (اول): کسی که قسم میخورد باید بالغ و عاقل باشد، و از روی قصد قسم بخورد پس قسم خوردن بچه و دیوانه و مست و کسی که مجبورش کردهاند، درست نیست و همچنین است اگر در حال عصبانی بودن بیقصد قسم بخورد. (دوم): کاری را که برای انجام آن قسم میخورد، باید حرام یا مکروه نباشد و کاری را که قسم میخورد ترک کند، باید واجب و مستحب نباشد، و اگر قسم بخورد که کار مباحی را بهجا آورد، باید ترک آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد، و نیز اگر قسم بخورد کار مباحی را ترک کند، باید انجام آن بهتر از ترکش نباشد. (سوم): به یکی از اسامی خداوند عالم قسم بخورد که به غیر ذات مقدس او گفته نمیشود، مثل (خدا) و (الله) و نیز اگر به اسمی قسم بخورد که به غیر خدا هم میگویند، ولی به قدری به خدا گفته میشود که هر وقت کسی آن اسم را بگوید، ذات مقدس حق در نظر میآید، مثل آن که به خالق و رازق قسم بخورد، صحیح است، بلکه احتیاط وجوبی در غیر این صورت هم عمل به قسم نماید. (چهارم): قسم را به زبان بیاورد و اگر بنویسد یا در قلبش آن را قصد کند صحیح نیست ولی آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد صحیح است. (پنجم): عمل کردن به قسم برای او ممکن باشد و اگر موقعی که قسم میخورد ممکن باشد و بعداً از عمل به آن عاجز شود از وقتی که عاجز میشود قسم او به هم میخورد و همچنین است اگر عمل کردن به نذر یا قسم یا عهدی به قدری مشقت پیدا کند که نشود آن را تحمل کرد.
- [آیت الله سیستانی] قسَم چند شرط دارد : اول : کسی که قسَم میخورد باید بالغ و عاقل باشد ، و از روی قصد و اختیار قسَم بخورد ، پس قسَم خوردن بچه و دیوانه و مست و کسی که مجبورش کردهاند درست نیست ، و همچنین است اگر در حال عصبانی بودن بی قصد یا بی اختیار قسَم بخورد . دوم : کاری را که برای آن قسَم میخورد باید حرام یا مکروه نباشد ، و کاری را که قسَم میخورد ترک کند ، باید واجب یا مستحب نباشد ، و اگر قسَم بخورد کار مباحی را بجا آورد یا ترک کند ، چنانچه آن فعل یا ترک از نظر عقلا رجحان داشته باشد ، یا برای شخص او مصلحتی دنیوی داشته باشد ، قسَمش صحیح است . سوم : به یکی از اسمهای خداوند عالم قسَم بخورد که به غیر ذات مقدس او گفته نمیشود ، مانند خدا ، و اللّه ، یا خدا را به صفات و افعالی یاد کند که مخصوص اوست مثلاً بگوید : قسم به آن کسی که آسمانها و زمین را آفرید ، و نیز اگر به اسمی قسَم بخورد که به غیر خدا هم میگویند ، ولی بقدری به خدا گفته میشود که هر وقت کسی آن اسم را بگوید ، ذات مقدس حق در نظر میآید ، مثل آنکه به خالق و رازق قسَم بخورد ، صحیح است ، بلکه اگر به اسمی قسَم بخورد که فقط در مقام قسَم خوردن ذات حق از آن به نظر میآید ، مثل سمیع و بصیر باز هم قَسمش صحیح است . چهارم : قسَم را به زبان بیاورد ، ولی آدم لال اگر با اشاره قسَم بخورد صحیح است ، و کسی که قادر بر تکلم نیست ، اگر بنویسد و آن را در قلبش قصد کند کافی است ، بلکه قادر بر تکلم نیز اگر بنویسد بنابر احتیاط واجب ، باید به آن عمل کند . پنجم : عمل کردن به قسَم برای او ممکن باشد ، و اگر موقعی که قسَم میخورد ممکن نباشد و بعداً ممکن شود ، کافی است ، و اگر موقعی که قسَم میخورد ممکن باشد و بعداً از عمل به آن عاجز شود ، از وقتی که عاجز میشود قسَم او بهم میخورد ، و همچنین است اگر بقدری مشقت پیدا کند که نشود آن را تحمل کرد ، و این عجز اگر به اختیار او باشد ، یا بدون اختیار ولی او در تأخیر از زمان قدرت عذری نداشته باشد ، گناه کرده و کفاره واجب است .