در خصوص دخترانی که بنا به دلائلی موفق به ازدواج نشدند و گاه مجبورند تا مدت ها عذب بمانند تکلیفشان چیست؟
حکمت خداوند متعال از ایجاد غریزه جنسی استمرار و بقای نوع بشر است و لذا سالم‌ترین و مطلوب‌ترین نوع مواجهه با آن و بهترین راه حل مقابله با آن، ازدواج و نکاح مشروع است. انسان با نکاح بموقع و در وقت نیاز، بی‌آنکه به دیری یا زودی آن فکر کند، به مقبول‌ترین و کامل‌ترین صورت خود به نیازمندی خویش پاسخ مثبت می‌دهد و پیش از آنکه به عواقب و پی‌آمدهای آزار دهنده و فشارهای غریزه به دنبال آن عقده‌های روانی دچار گردد، آن را مهار ساخته و از التهاب آن کاسته است و قبل از آنکه انرژی انباشته آن از وجودش سرازیر شود و دامنش را آلوده کرده و بسوزاند، آن را با پاسخ طبیعی و مشروع، بی‌اضطراب و نگرانی، فرو نشانده است. و این نخستین توصیه دین در این مورد است. رسول اکرم (ص) می‌فرمایند: (یا معشر الشباب! من استطاع منکم الباه فلیتزوّج ...؛ ای جمعیت جوانان هر کس از شما توانایی ازدواج دارد ازدواج کند.)[1] کنترل اگر برای کسی به هر دلیلی امکان ازدواج نباشد، چنین شخصی تحت هیچ عنوان مجاز نیست روی به گناه آورد زیرا خطر گناه و آلوده دامنی بسیار فراتر از فشارها و رنج های عزوبت و بی‌همسری است و در صورت خوف وقوع در گناه، ازدواج به هر صورت ممکن واجب می‌شود. و لذا چنین کسی باید مقدمات ازدواج خود را از هر راه ممکن و مشروع فراهم آورد و اقدام به ازدواج نماید و در صورتی که به هیچ روی امکان ازدواج نیافت، قرآن کریم می‌فرماید: (و لیستعفف الّذین لا یجدون نکاحا؛ و باید آن کسانی که ازدواج برایشان مقدور نیست عفّت بورزند)[2] (عفت‌) نقطه مقابل ‌(شکم پرستی و شهوت پرستی‌) است که از مهمترین فضایل انسانی‌محسوب می‌شود. علمای اخلاق نیز در تعریف‌(عفت‌)،آن را صفتی حد وسط در میان شهوت پرستی و خمودی دانسته‌اند. در قرآن نمونه های زنان و مردان با عفت را ذکر می کند که نمونه آن شرح زندگی پرماجرای حضرت یوسف علیه السلام و بیان مقام والای عفت و پارسایی اوست. عفت، گنجی است که راه موفقیت دنیا و آخرت از آن آغاز می‌شود. در منابع حدیثی،اهمیت فوق العاده‌ای به‌(عفت‌)داده شده است: 1-امام امیر المؤمنین علیه السلام،عفت را برترین عبادت شمرده است: (افضل العبادة ‌العفاف: عفت‌بالاترین عبادت‌هاست )[3] تعبیر به عفت در این جا، ممکن است ‌به معنی وسیع آن استعمال شده و یا ممکن است در مقابل شکم پرستی و شهوت جنسی به کار رفته باشد. 2-امام باقر علیه السلام می‌فرمایند:(ما عبد الله بشی‌ء افضل من عفة بطن و فرج،هیچ‌عبادتی در پیشگاه خداوند،برتر از عفت در برابر شکم و مسایل جنسی نیست‌)[4] زنی که بتواند عفت ‌خود را نگاه‌داری کند، بزرگ‌ترین وظیفه دینی وانسانی خود را انجام داده است. البته چنین گوهر گران و این گونه جواهر درخشان، دزدان بسیاری دارد که همواره در کمین نشسته‌اند تا آن را از کف دارنده‌اش بربایند و برای ربودن گوهر عفت، از تهمت و افترا و گاه از قتل و غارت دریغ نمی‌کنند. به هر حال کنترل این غریزه به دو صورت ممکن است تحقق پذیرد، 1 کنترل منفی. 2 کنترل مثبت. کنترل منفی غالبا وقتی سخن از کنترل غریزه جنسی به میان می‌آید، توجه اشخاص به سمت و سوی نوع منفی آن جلب می‌شود. و آن این است که کسی با وجود تحریکات مختلف و مواجهه با عوامل انگیزش این غریزه، بخواهد با میل تحریک‌شده‌اش مبارزه و مقابله کند و به سوی ارتکاب جرم نرود، چنین کاری گرچه قطعا بهتر از آلایش دامن و عمل به جرم است، ولی پیامدهای سوء و مخرب آن بر کسی پوشیده نیست. این کار هم به غایت دشوار است و هم زیانبار، و بدین جهت هرگاه شخصی به کنترل غریزه سفارش می‌شود، با چنین برداشتی از آن، و تصور دشواری و زیانباری آن، از پذیرفتن چنین توصیه‌هایی سر باز می‌زند. ایستادگی و مبارزه با شهوت امر دشواری است اما اجری فراوان در پی دارد. کنترل مثبت غریزه جنسی اگر با ازدواج مهار نگردد، مطلوب‌ترین راه تسلط بر آن، کنترل مثبت است. و آن پرهیز از صحنه‌ها و کارهایی است که به تحریک این غریزه می‌انجامد. این نوع از کنترل، که در حقیقت جنبه پیشگیری دارد هم راحت است و هم بی‌زیان و بلکه مفید. راحت است، زیرا در این صورت همچون وسیله نقلیه‌ای است با سرعت معمولی و قانونی، که در مواجهه با خطر، مهار حرکت آن زحمت چندانی ندارد، بر خلاف ماشینی که با سرعتی بسیار فراتر از حد شناخته شده و بایسته خود سیر می‌کند. که چه بسا به کلی اختیار آن از دست صاحبش بیرون رفته و مصیبتها به بار آورد و کنترل آن هم در صورت تحقق، صدها زیان و رنج و زحمت و اضطراب برای وسیله و صاحب آن به همراه دارد. و بی‌زیان است، زیرا با این حال کنترل غریزه فشاری بر جسم و روان تحمیل نمی‌کند تا به آن صدمه‌ای وارد شود. و مفید است چون موجب می‌شود مغز و اعصاب و قوای بدن در حالت عادی به سر برند و تعادل روانی شخص محفوظ بماند و انرژی و سرمایه‌های جسمی و روحی او بیهوده مصرف نشوند. پیش از این نیز از قرآن کریم نقل کردیم که باید کسانی که قدرت و وضعیت مساعد برای ازدواج ندارند عفت پیشه کنند و عفت در این آیه گرچه در ابتدا مفهوم عمل خاصی منافی با آن را دارد، ولی با تأمل بیشتر معلوم می‌شود که آیه کریمه معنایی عام دارد و عفت در همه اعضا و اندام را شامل است. و اکنون طرق کنترل مثبت را به اختصار برمی‌شمریم: 1: پرهیز از فکر و ترسیم صحنه‌های محرک در ذهن و خیال عبداللّه‌ بن‌سنان از امام صادق(ع) نقل می‌کند که حضرت(ع) فرمود: (انّ عیسی قال للحواریّین: ... انّ موسی امرکم ان لا تزنوا و أنا آمرکم أن لا تحدّثوا انفسکم بالزنا فضلاً عن أن تزنوا فانّ من حدّث نفسه بالزنا کان کمن أوقد فی بیت مزوّق فأفسد التزاویقَ الدّخان و ان لم یخرق البیت؛ عیسی به اصحاب خود گفت: ... موسی به شما دستور داد که زنا نکنید و من به شما دستور می‌دهم که فکر زنا هم در سر نپرورانید تا چه رسد به اینکه زنا کنید زیرا کسی که خیال زنا کند مانند کسی است که در خانه‌ای نقش و نگار شده دود و آتش به پا کند. چنین کاری گرچه خانه را نمی‌سوزاند ولی زینت و صفای آن را مکدّر کرده و فاسد می‌کند.)[5] 2: دوری از نگاههای مسموم و مناظر تحریک‌آمیز قرآن کریم در دو آیه متوالی دستور به اغماض و نگهداری چشم از نگاه حرام و هوس‌آلود داده است. در آیه اول می‌فرماید: (قل للمؤمنین یغضّوا من أبصارهم و یحفظوا فروجهم ...؛ به مؤمنان بگو دیدشان، را از نامحرمان فرو نشانند و نهانگاههای خود را ، از وقوع در حرام نگه دارند. و در آیه بعدی می‌فرماید: (و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ و یحفظن فروجهنّ ...؛به زنان مؤمن بگو چشمهایشان را فرو گیرند و نهانگاههای خویش را محافظت کنند.)[6] جالب این است که در هر دو مورد خداوند متعال نخست دستور به مراقبت از نگاه محرک و عفت چشم می‌دهد و آنگاه به حفاظت از عورت فرمان داده است. رسول اکرم(ص) می‌فرمایند: (النّظرة سهم مسموم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفا من اللّه‌ اعطاه اللّه‌ ایمانا یجد حلاوته فی قلبه؛ نگاه هوس‌آلود تیری است مسموم از تیرهای شیطان. هر کس آن را به جهت خوف الهی ترک کند، خداوند ایمانی به او می‌بخشد که حلاوت آن را در قلب خود احساس می‌کند.)[7] 3: گوش ندادن به آوازها و موسیقی های تحریک‌کننده و مبتذل. در حدیثی از حضرت صادق(ع) آمده است: (إنّ رجلا سأله عن سماع الغناء، فنهی عنه و تلا قول اللّه‌ عزّ و جلّ: (انّ السّمع و البصر و الفؤاد کلّ اولئک کان عنه مسؤولاً) و قال یسأل السّمع عمّا سمع و الفؤاد عمّا عقد و البصر عمّا ابصر؛ مردی از آن حضرت در باره شنیدن آواز محرک پرسید. حضرت از آن نهی کرده و این آیه را خواندند: (به یقین گوش و چشم و دل هر یک مورد سؤال خواهند بود)[8] و فرمود: گوش از آنچه شنیده و قلب از آنچه بدان دل بسته و چشم از آنچه دیده است مسؤول بوده و بازخواست خواهند شد.)[9] 4: اجتناب شدید از معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحریک‌آمیز. از حضرت امام باقر(ع) این گونه روایت شده است: (من اصغی إلی ناطق فقد عبده، فإن کان النّاطق یؤذی عن اللّه‌ عزّ و جلّ فقد عبد اللّه‌ و ان کان یؤذی عن الشّیطان فقد عبد الشیطان؛ هر کس به سخن گوینده‌ای گوش فرا دهد او را بندگی کرده است، پس اگر ناطق از خدا بگوید شنونده، خداوند را بنده شده و اگر از شیطان و سخنان شیطانی بر زبانش جاری کند قطعا بندگی شیطان کرده است.)[10] 5: اعتدال در خوردن. بی‌تردید پرخوری و بی‌نظمی در خوردن در ذخیره‌سازی و انباشتن موادی که موجب هیجانات می شود مؤثر است، ولی در صورت اعتدال و کم‌خوری چنین مشکلی کمتر پیش می آید. در حدیثی که قبلاً از پیامبر گرامی(ص) نقل کردیم، آن حضرت پس از آنکه جوانان را به ازدواج ترغیب می‌کنند می‌فرمایند: (و من لم یستطع فلیصم، فإنّ الصّوم به وِجاء؛ هر کس قدرت بر ازدواج ندارد و روزه بگیرد یقینا روزه نیروی غریزه او را تضعیف می‌کند.)[11] 6: اشتغال، ورزش و سرگرمی های مفید. زیرا با وجود فراغت، هم مواد غذایی در تقویت غریزه به مصرف می‌رسد و هم فکر و خیال مصروف چاره‌سازی در دفع آن می‌شود. و لذا در روایات بر اشتغال و کار و پرهیز از فراغت تأکید بسیار شده است. حضرت امام صادق(ع) در حدیث پردامنه (مفضّل) می‌فرمایند: (... و هکذا الانسان لو خلا من الشّغل لخرج من الأشر و العبث و البطر الی ما یعظم ضرره علیه و علی من قرب منه ...؛ و همین گونه انسان اگر بی‌کار و فارغ باشد، به بیهودگی و سرمستی دچار می‌شود و بر اثر آن به مسایلی مبتلا می‌شود که زیان آن هم بر خود و هم بر نزدیکان او سنگینی خواهد کرد ...)[12] 7: تلاوت قرآن. بی‌شک انس با قرآن، تلاوت، تدبر و تفکر در مضامین آن، خود شفای هر دردی است که به سرعت کار هر پریشانی را رو به سامان می‌برد و زخم های پنهان را التیام می‌دهد، و همت ها را تا آسمان ها بالا می‌برد و بشر را از فرو رفتن در عالم حیوانات را نجات می‌بخشد. امیر مؤمنان(ع) می‌فرمایند: (و تعلّموا القرآن فانه ربیع القلوب و استشفوا بنوره فانّه شفاء الصّدور و احسنوا تلاوته فأنّه انفع القصص ...؛ قرآن را فرا گیرید زیرا قرآن بهار دلهاست و از نور آن بر مرضها و دردهای خود مرهم بگذارید زیرا آن داروی شفابخش سینه‌هاست و آن را نیکو تلاوت کنید که به یقین سودمندترین قصه‌هاست.)[13] خلاصه اینکه: راه حل دین در خصوص نوع مقابله و مواجهه به غریزه جنسی نخست ازدواج و نکاح مشروع است و در صورت عدم امکان، کنترل مثبت با شرحی که بیان شد و سپس کنترل منفی با وجود همه زیان های آن، ولی هیچ گاه به بی‌بند و باری و افسار گسیختگی و آلودگی به گناه رضایت نمی‌دهد و زیان آن را به مراتب خسارت‌بارتر و ویرانگرتر از ضرر کنترل منفی می‌داند. این نوشتار را با این جمله به پایان می‌بریم که بزرگان گفته‌اند: (نفس را مشغول بدار و گرنه او تو را به خود مشغول خواهد ساخت.) پی نوشتها: [1] مستدرک الوسائل، چاپ قدیم، ج2، ابواب مقدمات نکاح، ص531، ح21 [2] سوره نور، آیه 33. [3] اصول کافی،ج 2،ص‌79. [4] اصول کافی،ج 2،ص‌79. [5] وسائل الشیعه، ج14، ص240. [6] نور آیه 30 و31 [7] الاخلاق، سیدعبداللّه‌ شبّر، قم، انتشارات بصیرتی، ص127. [8] سوره اسراء آیه 36 [9] مستدرک الوسائل، چاپ قدیم، ج2، ص459، ابواب یکتسب به، باب 80. [10] وسائل الشیعه، چاپ ایران، کتابفروشی اسلامیه، ج12، ص236. [11] مستدرک الوسائل، ج2، ص531. [12] بحارالانوار، تهران، انتشارات دار الکتب الاسلامیة، ج3، ص87. [13] وسائل الشیعه، ج4، ص825، ابواب قرائة القرآن، باب 1، ح7. www.shamimm.ir
عنوان سوال:

در خصوص دخترانی که بنا به دلائلی موفق به ازدواج نشدند و گاه مجبورند تا مدت ها عذب بمانند تکلیفشان چیست؟


پاسخ:

حکمت خداوند متعال از ایجاد غریزه جنسی استمرار و بقای نوع بشر است و لذا سالم‌ترین و مطلوب‌ترین نوع مواجهه با آن و بهترین راه حل مقابله با آن، ازدواج و نکاح مشروع است. انسان با نکاح بموقع و در وقت نیاز، بی‌آنکه به دیری یا زودی آن فکر کند، به مقبول‌ترین و کامل‌ترین صورت خود به نیازمندی خویش پاسخ مثبت می‌دهد و پیش از آنکه به عواقب و پی‌آمدهای آزار دهنده و فشارهای غریزه به دنبال آن عقده‌های روانی دچار گردد، آن را مهار ساخته و از التهاب آن کاسته است و قبل از آنکه انرژی انباشته آن از وجودش سرازیر شود و دامنش را آلوده کرده و بسوزاند، آن را با پاسخ طبیعی و مشروع، بی‌اضطراب و نگرانی، فرو نشانده است. و این نخستین توصیه دین در این مورد است.
رسول اکرم (ص) می‌فرمایند: (یا معشر الشباب! من استطاع منکم الباه فلیتزوّج ...؛
ای جمعیت جوانان هر کس از شما توانایی ازدواج دارد ازدواج کند.)[1]
کنترل
اگر برای کسی به هر دلیلی امکان ازدواج نباشد، چنین شخصی تحت هیچ عنوان مجاز نیست روی به گناه آورد زیرا خطر گناه و آلوده دامنی بسیار فراتر از فشارها و رنج های عزوبت و بی‌همسری است و در صورت خوف وقوع در گناه، ازدواج به هر صورت ممکن واجب می‌شود. و لذا چنین کسی باید مقدمات ازدواج خود را از هر راه ممکن و مشروع فراهم آورد و اقدام به ازدواج نماید و در صورتی که به هیچ روی امکان ازدواج نیافت، قرآن کریم می‌فرماید: (و لیستعفف الّذین لا یجدون نکاحا؛ و باید آن کسانی که ازدواج برایشان مقدور نیست عفّت بورزند)[2]
(عفت‌) نقطه مقابل ‌(شکم پرستی و شهوت پرستی‌) است که از مهمترین فضایل انسانی‌محسوب می‌شود.
علمای اخلاق نیز در تعریف‌(عفت‌)،آن را صفتی حد وسط در میان شهوت پرستی و خمودی دانسته‌اند.
در قرآن نمونه های زنان و مردان با عفت را ذکر می کند که نمونه آن شرح زندگی پرماجرای حضرت یوسف علیه السلام و بیان مقام والای عفت و پارسایی اوست.
عفت، گنجی است که راه موفقیت دنیا و آخرت از آن آغاز می‌شود. در منابع حدیثی،اهمیت فوق العاده‌ای به‌(عفت‌)داده شده است:
1-امام امیر المؤمنین علیه السلام،عفت را برترین عبادت شمرده است: (افضل العبادة ‌العفاف: عفت‌بالاترین عبادت‌هاست )[3] تعبیر به عفت در این جا، ممکن است ‌به معنی وسیع آن استعمال شده و یا ممکن است در مقابل شکم پرستی و شهوت جنسی به کار رفته باشد.
2-امام باقر علیه السلام می‌فرمایند:(ما عبد الله بشی‌ء افضل من عفة بطن و فرج،هیچ‌عبادتی در پیشگاه خداوند،برتر از عفت در برابر شکم و مسایل جنسی نیست‌)[4]
زنی که بتواند عفت ‌خود را نگاه‌داری کند، بزرگ‌ترین وظیفه دینی وانسانی خود را انجام داده است. البته چنین گوهر گران و این گونه جواهر درخشان، دزدان بسیاری دارد که همواره در کمین نشسته‌اند تا آن را از کف دارنده‌اش بربایند و برای ربودن گوهر عفت، از تهمت و افترا و گاه از قتل و غارت دریغ نمی‌کنند.
به هر حال کنترل این غریزه به دو صورت ممکن است تحقق پذیرد، 1 کنترل منفی. 2 کنترل مثبت.
کنترل منفی
غالبا وقتی سخن از کنترل غریزه جنسی به میان می‌آید، توجه اشخاص به سمت و سوی نوع منفی آن جلب می‌شود. و آن این است که کسی با وجود تحریکات مختلف و مواجهه با عوامل انگیزش این غریزه، بخواهد با میل تحریک‌شده‌اش مبارزه و مقابله کند و به سوی ارتکاب جرم نرود، چنین کاری گرچه قطعا بهتر از آلایش دامن و عمل به جرم است، ولی پیامدهای سوء و مخرب آن بر کسی پوشیده نیست. این کار هم به غایت دشوار است و هم زیانبار، و بدین جهت هرگاه شخصی به کنترل غریزه سفارش می‌شود، با چنین برداشتی از آن، و تصور دشواری و زیانباری آن، از پذیرفتن چنین توصیه‌هایی سر باز می‌زند. ایستادگی و مبارزه با شهوت امر دشواری است اما اجری فراوان در پی دارد.
کنترل مثبت
غریزه جنسی اگر با ازدواج مهار نگردد، مطلوب‌ترین راه تسلط بر آن، کنترل مثبت است. و آن پرهیز از صحنه‌ها و کارهایی است که به تحریک این غریزه می‌انجامد.
این نوع از کنترل، که در حقیقت جنبه پیشگیری دارد هم راحت است و هم بی‌زیان و بلکه مفید.
راحت است، زیرا در این صورت همچون وسیله نقلیه‌ای است با سرعت معمولی و قانونی، که در مواجهه با خطر، مهار حرکت آن زحمت چندانی ندارد، بر خلاف ماشینی که با سرعتی بسیار فراتر از حد شناخته شده و بایسته خود سیر می‌کند. که چه بسا به کلی اختیار آن از دست صاحبش بیرون رفته و مصیبتها به بار آورد و کنترل آن هم در صورت تحقق، صدها زیان و رنج و زحمت و اضطراب برای وسیله و صاحب آن به همراه دارد.
و بی‌زیان است، زیرا با این حال کنترل غریزه فشاری بر جسم و روان تحمیل نمی‌کند تا به آن صدمه‌ای وارد شود.
و مفید است چون موجب می‌شود مغز و اعصاب و قوای بدن در حالت عادی به سر برند و تعادل روانی شخص محفوظ بماند و انرژی و سرمایه‌های جسمی و روحی او بیهوده مصرف نشوند.
پیش از این نیز از قرآن کریم نقل کردیم که باید کسانی که قدرت و وضعیت مساعد برای ازدواج ندارند عفت پیشه کنند و عفت در این آیه گرچه در ابتدا مفهوم عمل خاصی منافی با آن را دارد، ولی با تأمل بیشتر معلوم می‌شود که آیه کریمه معنایی عام دارد و عفت در همه اعضا و اندام را شامل است. و اکنون طرق کنترل مثبت را به اختصار برمی‌شمریم:
1: پرهیز از فکر و ترسیم صحنه‌های محرک در ذهن و خیال
عبداللّه‌ بن‌سنان از امام صادق(ع) نقل می‌کند که حضرت(ع) فرمود:
(انّ عیسی قال للحواریّین: ... انّ موسی امرکم ان لا تزنوا و أنا آمرکم أن لا تحدّثوا انفسکم بالزنا فضلاً عن أن تزنوا فانّ من حدّث نفسه بالزنا کان کمن أوقد فی بیت مزوّق فأفسد التزاویقَ الدّخان و ان لم یخرق البیت؛
عیسی به اصحاب خود گفت: ... موسی به شما دستور داد که زنا نکنید و من به شما دستور می‌دهم که فکر زنا هم در سر نپرورانید تا چه رسد به اینکه زنا کنید زیرا کسی که خیال زنا کند مانند کسی است که در خانه‌ای نقش و نگار شده دود و آتش به پا کند. چنین کاری گرچه خانه را نمی‌سوزاند ولی زینت و صفای آن را مکدّر کرده و فاسد می‌کند.)[5]
2: دوری از نگاههای مسموم و مناظر تحریک‌آمیز
قرآن کریم در دو آیه متوالی دستور به اغماض و نگهداری چشم از نگاه حرام و هوس‌آلود داده است. در آیه اول می‌فرماید: (قل للمؤمنین یغضّوا من أبصارهم و یحفظوا فروجهم ...؛
به مؤمنان بگو دیدشان، را از نامحرمان فرو نشانند و نهانگاههای خود را ، از وقوع در حرام نگه دارند. و در آیه بعدی می‌فرماید: (و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ و یحفظن فروجهنّ ...؛به زنان مؤمن بگو چشمهایشان را فرو گیرند و نهانگاههای خویش را محافظت کنند.)[6]
جالب این است که در هر دو مورد خداوند متعال نخست دستور به مراقبت از نگاه محرک و عفت چشم می‌دهد و آنگاه به حفاظت از عورت فرمان داده است.
رسول اکرم(ص) می‌فرمایند: (النّظرة سهم مسموم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفا من اللّه‌ اعطاه اللّه‌ ایمانا یجد حلاوته فی قلبه؛
نگاه هوس‌آلود تیری است مسموم از تیرهای شیطان. هر کس آن را به جهت خوف الهی ترک کند، خداوند ایمانی به او می‌بخشد که حلاوت آن را در قلب خود احساس می‌کند.)[7]
3: گوش ندادن به آوازها و موسیقی های تحریک‌کننده و مبتذل.
در حدیثی از حضرت صادق(ع) آمده است: (إنّ رجلا سأله عن سماع الغناء، فنهی عنه و تلا قول اللّه‌ عزّ و جلّ: (انّ السّمع و البصر و الفؤاد کلّ اولئک کان عنه مسؤولاً) و قال یسأل السّمع عمّا سمع و الفؤاد عمّا عقد و البصر عمّا ابصر؛
مردی از آن حضرت در باره شنیدن آواز محرک پرسید. حضرت از آن نهی کرده و این آیه را خواندند: (به یقین گوش و چشم و دل هر یک مورد سؤال خواهند بود)[8]
و فرمود: گوش از آنچه شنیده و قلب از آنچه بدان دل بسته و چشم از آنچه دیده است مسؤول بوده و بازخواست خواهند شد.)[9]
4: اجتناب شدید از معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحریک‌آمیز.
از حضرت امام باقر(ع) این گونه روایت شده است: (من اصغی إلی ناطق فقد عبده، فإن کان النّاطق یؤذی عن اللّه‌ عزّ و جلّ فقد عبد اللّه‌ و ان کان یؤذی عن الشّیطان فقد عبد الشیطان؛
هر کس به سخن گوینده‌ای گوش فرا دهد او را بندگی کرده است، پس اگر ناطق از خدا بگوید شنونده، خداوند را بنده شده و اگر از شیطان و سخنان شیطانی بر زبانش جاری کند قطعا بندگی شیطان کرده است.)[10]
5: اعتدال در خوردن. بی‌تردید پرخوری و بی‌نظمی در خوردن در ذخیره‌سازی و انباشتن موادی که موجب هیجانات می شود مؤثر است، ولی در صورت اعتدال و کم‌خوری چنین مشکلی کمتر پیش می آید.
در حدیثی که قبلاً از پیامبر گرامی(ص) نقل کردیم، آن حضرت پس از آنکه جوانان را به ازدواج ترغیب می‌کنند می‌فرمایند: (و من لم یستطع فلیصم، فإنّ الصّوم به وِجاء؛
هر کس قدرت بر ازدواج ندارد و روزه بگیرد یقینا روزه نیروی غریزه او را تضعیف می‌کند.)[11]
6: اشتغال، ورزش و سرگرمی های مفید. زیرا با وجود فراغت، هم مواد غذایی در تقویت غریزه به مصرف می‌رسد و هم فکر و خیال مصروف چاره‌سازی در دفع آن می‌شود. و لذا در روایات بر اشتغال و کار و پرهیز از فراغت تأکید بسیار شده است.
حضرت امام صادق(ع) در حدیث پردامنه (مفضّل) می‌فرمایند: (... و هکذا الانسان لو خلا من الشّغل لخرج من الأشر و العبث و البطر الی ما یعظم ضرره علیه و علی من قرب منه ...؛
و همین گونه انسان اگر بی‌کار و فارغ باشد، به بیهودگی و سرمستی دچار می‌شود و بر اثر آن به مسایلی مبتلا می‌شود که زیان آن هم بر خود و هم بر نزدیکان او سنگینی خواهد کرد ...)[12]
7: تلاوت قرآن. بی‌شک انس با قرآن، تلاوت، تدبر و تفکر در مضامین آن، خود شفای هر دردی است که به سرعت کار هر پریشانی را رو به سامان می‌برد و زخم های پنهان را التیام می‌دهد، و همت ها را تا آسمان ها بالا می‌برد و بشر را از فرو رفتن در عالم حیوانات را نجات می‌بخشد.
امیر مؤمنان(ع) می‌فرمایند: (و تعلّموا القرآن فانه ربیع القلوب و استشفوا بنوره فانّه شفاء الصّدور و احسنوا تلاوته فأنّه انفع القصص ...؛
قرآن را فرا گیرید زیرا قرآن بهار دلهاست و از نور آن بر مرضها و دردهای خود مرهم بگذارید زیرا آن داروی شفابخش سینه‌هاست و آن را نیکو تلاوت کنید که به یقین سودمندترین قصه‌هاست.)[13]
خلاصه اینکه: راه حل دین در خصوص نوع مقابله و مواجهه به غریزه جنسی نخست ازدواج و نکاح مشروع است و در صورت عدم امکان، کنترل مثبت با شرحی که بیان شد و سپس کنترل منفی با وجود همه زیان های آن، ولی هیچ گاه به بی‌بند و باری و افسار گسیختگی و آلودگی به گناه رضایت نمی‌دهد و زیان آن را به مراتب خسارت‌بارتر و ویرانگرتر از ضرر کنترل منفی می‌داند.
این نوشتار را با این جمله به پایان می‌بریم که بزرگان گفته‌اند: (نفس را مشغول بدار و گرنه او تو را به خود مشغول خواهد ساخت.)
پی نوشتها:
[1] مستدرک الوسائل، چاپ قدیم، ج2، ابواب مقدمات نکاح، ص531، ح21
[2] سوره نور، آیه 33.
[3] اصول کافی،ج 2،ص‌79.
[4] اصول کافی،ج 2،ص‌79.
[5] وسائل الشیعه، ج14، ص240.
[6] نور آیه 30 و31
[7] الاخلاق، سیدعبداللّه‌ شبّر، قم، انتشارات بصیرتی، ص127.
[8] سوره اسراء آیه 36
[9] مستدرک الوسائل، چاپ قدیم، ج2، ص459، ابواب یکتسب به، باب 80.
[10] وسائل الشیعه، چاپ ایران، کتابفروشی اسلامیه، ج12، ص236.
[11] مستدرک الوسائل، ج2، ص531.
[12] بحارالانوار، تهران، انتشارات دار الکتب الاسلامیة، ج3، ص87.
[13] وسائل الشیعه، ج4، ص825، ابواب قرائة القرآن، باب 1، ح7.
www.shamimm.ir





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین