یکی از مسائلی که در سالهای اخیر در کشورها، در زمینه دینشناسی مورد بحث قرار میگیرد، بحث گوهر و صدف دین است کسانی که این بحث را مطرح میکنند، تلاش دارند تا آموزههای دینی را به دو دسته تقسیم کنند. که یک دسته دارای ارزش بیشتری هستند و در واقع هدف اصلی دین میباشد و ارزشهای ذاتی دین به شمار میروند. و دسته دوم، آموزههایی هستند که نسبت به گروه اول ارزش کمتری دارند و مهمترین خصوصیتشان این است که این گروه دوم، راه و وسیلهای برای رسیدن به آن ارزشهای اصلی هستند، که گوهر محسوب میشوند، و این احکام همچون صدفی هستند که هم گوهر اصلی دین را حفظ میکنند و هم آن را پرورش میدهند. و اگر آن گوهر نباشد این صدف ارزش خود را از دست میدهد. چنان که اگر صدف نباشد، کسی نمیتواند به گوهر برسد به علاوه که گوهر را نمیتوان به خوبی محافظت کرد. مثل آن که در یک کشور قانون اساسی، که اهداف و ارزشهای اصیل را تبیین میکند، میتواند گوهر محسوب شود و سایر قوانین عادی که برای اجرایی کردن اهداف قانون اساسی تنظیم میشوند، صدف این قوانین هستند اصل این تقسیمبندی، مورد تأیید علمای اسلامی نیز میباشد. و آن را قبول دارند ولی مهم آن است که اولاً بدانیم گوهر دین کدام است و صدف آن چیست و ثانیاً متوجه باشیم که صدف بودن چیزی باعث بیارزشی و رها کردن آن نمیشود. بلکه تمام آموزههای دینی لازمالاجرا هستند، و کسی نمیتواند آنها را کنار بگذارد. و فایده این تقسیمبندی آن است که گوهر دین توسط صدف آن حفظ میشود و مهمتر آن که اعمال ظاهری و روبنایی، با گوهر دین ارزشگذاری و سنجیده میشوند، و معیار صحت و سعادت آنها، مطابقتشان با گوهر دین میباشد. برای شناخت گوهر و صدف اصلی دین، میتوان به بحثهای مربوط به اهداف انبیاء و آیات مربوط به بعثت انبیاء مراجعه کرد. آیت الله جوادی آملی، نظریات مختلفی را درباره گوهر و صدف دین نقل کردهاند.[1] و خودشان نیز معتقدند که هدف اصلی دین،تعالی یافتن و نورانی شدن انسان است.[2] شهید مطهری نیز هدف اصلی دین را شناخت و نزدیک شدن به خدا معرفی میکنند.[3] که البته تفاوتی بین دو نظر وجود ندارد. نظر این دو عالم بزرگوار را میتوان از آیات قرآن و روایات اهل بیت استخراج کرد. چنان که آیات متعددی، قرآن کریم هدف انبیاء را تزکیه معرفی میکند. در آیات دیگر میفرماید قدافلح من زکیها (شمس، 9) و یا قد افلح من تزکی (اعلی، 14) به این معنا هر کس تزکیه کند و رستگار میشود. پس هدف انبیاءآن است که انسانها برای رسیدن به فلاح و سعادت، به تزکیه خود بپردازند. البته در آیات دیگر اهداف دیگری نیز ذکر شده است مثل اقامه قسط و عدل اجتماعی (25 حدید) و یا حل اختلافات مردم (213 بقره) ولی چنان که شهید مطهری نیز ذکر کردهاند، این اهداف میانی دین هستند ولی هدف اصلی دین همان سعادت و جاودانگی فرد میباشد و لذا احکام و فروعات همه صدفی هستند که گوهردین را حفظ میکنند و راه رسیدن به گوهر را نیز نشان میدهند و در عین حال ارزش خود آنها هم به آن است که پیوسته با گوهر باشند. و چنان که انسانی که از نردبانی صعود میکند اگر بخواهد پلههای پایینی را بردارد به این گمان که چون بالا رفته پس به آن نیازی ندارد. بیگمان سقوط خواهد کرد. کسی که بخواهد به تصور رسیدن به گوهر دین، صدف آن را رها کند در واقع خود را به ضلالت انداخته است. بحث گوهر دین را از زاویهای دیگر نیز میتوان پیگیری کرد. و آن گوهر مشترک ادیان مختلف میباشد. که البته به دلیل تفاوتهای فراوان همه ادیان موجود در عالم، از ادیان بدوی و بدون خدا گرفته تا مسیحیت و اسلام نمیتوان وجه مشترکی برای همه آنها پیدا کرد ولی در میان ادیان ابراهیمی و الهی، مشترکات فراوانی یافت میشود. از جمله باور به اصول سه گانه توحید،نبوت معاد و او نیز بسیاری از باورهای فرعی مثل فرشتگان .... و همچنین اعمال و مناسک عبادی که در این ادیان وجود دارد. برای مطالعه بیشتر ر.ک: مطهری مرتضی، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی؛ (وحی و نبوت) ص 21 56 و نیز خسروپناه، عبدالحسین، قلمرو دین، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، قم. پی نوشتها: [1]. جوادی آملی،عبدالله، دینشناسی، مرکز نشر اسراء، قم، 1381، ص 59 73. [2]. هم او، نسبت دین و دنیا، مرکز نشر اسراء، قم،1381، ص 25. [3]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 2،صدرا، تهران، ص 177.
صدف و گوهر دین چیست؟
یکی از مسائلی که در سالهای اخیر در کشورها، در زمینه دینشناسی مورد بحث قرار میگیرد، بحث گوهر و صدف دین است کسانی که این بحث را مطرح میکنند، تلاش دارند تا آموزههای دینی را به دو دسته تقسیم کنند. که یک دسته دارای ارزش بیشتری هستند و در واقع هدف اصلی دین میباشد و ارزشهای ذاتی دین به شمار میروند.
و دسته دوم، آموزههایی هستند که نسبت به گروه اول ارزش کمتری دارند و مهمترین خصوصیتشان این است که این گروه دوم، راه و وسیلهای برای رسیدن به آن ارزشهای اصلی هستند، که گوهر محسوب میشوند، و این احکام همچون صدفی هستند که هم گوهر اصلی دین را حفظ میکنند و هم آن را پرورش میدهند. و اگر آن گوهر نباشد این صدف ارزش خود را از دست میدهد. چنان که اگر صدف نباشد، کسی نمیتواند به گوهر برسد به علاوه که گوهر را نمیتوان به خوبی محافظت کرد.
مثل آن که در یک کشور قانون اساسی، که اهداف و ارزشهای اصیل را تبیین میکند، میتواند گوهر محسوب شود و سایر قوانین عادی که برای اجرایی کردن اهداف قانون اساسی تنظیم میشوند، صدف این قوانین هستند اصل این تقسیمبندی، مورد تأیید علمای اسلامی نیز میباشد. و آن را قبول دارند ولی مهم آن است که اولاً بدانیم گوهر دین کدام است و صدف آن چیست و ثانیاً متوجه باشیم که صدف بودن چیزی باعث بیارزشی و رها کردن آن نمیشود. بلکه تمام آموزههای دینی لازمالاجرا هستند، و کسی نمیتواند آنها را کنار بگذارد. و فایده این تقسیمبندی آن است که گوهر دین توسط صدف آن حفظ میشود و مهمتر آن که اعمال ظاهری و روبنایی، با گوهر دین ارزشگذاری و سنجیده میشوند، و معیار صحت و سعادت آنها، مطابقتشان با گوهر دین میباشد.
برای شناخت گوهر و صدف اصلی دین، میتوان به بحثهای مربوط به اهداف انبیاء و آیات مربوط به بعثت انبیاء مراجعه کرد.
آیت الله جوادی آملی، نظریات مختلفی را درباره گوهر و صدف دین نقل کردهاند.[1] و خودشان نیز معتقدند که هدف اصلی دین،تعالی یافتن و نورانی شدن انسان است.[2] شهید مطهری نیز هدف اصلی دین را شناخت و نزدیک شدن به خدا معرفی میکنند.[3] که البته تفاوتی بین دو نظر وجود ندارد. نظر این دو عالم بزرگوار را میتوان از آیات قرآن و روایات اهل بیت استخراج کرد. چنان که آیات متعددی، قرآن کریم هدف انبیاء را تزکیه معرفی میکند. در آیات دیگر میفرماید قدافلح من زکیها (شمس، 9) و یا قد افلح من تزکی (اعلی، 14) به این معنا هر کس تزکیه کند و رستگار میشود. پس هدف انبیاءآن است که انسانها برای رسیدن به فلاح و سعادت، به تزکیه خود بپردازند.
البته در آیات دیگر اهداف دیگری نیز ذکر شده است مثل اقامه قسط و عدل اجتماعی (25 حدید) و یا حل اختلافات مردم (213 بقره) ولی چنان که شهید مطهری نیز ذکر کردهاند، این اهداف میانی دین هستند ولی هدف اصلی دین همان سعادت و جاودانگی فرد میباشد و لذا احکام و فروعات همه صدفی هستند که گوهردین را حفظ میکنند و راه رسیدن به گوهر را نیز نشان میدهند و در عین حال ارزش خود آنها هم به آن است که پیوسته با گوهر باشند. و چنان که انسانی که از نردبانی صعود میکند اگر بخواهد پلههای پایینی را بردارد به این گمان که چون بالا رفته پس به آن نیازی ندارد. بیگمان سقوط خواهد کرد. کسی که بخواهد به تصور رسیدن به گوهر دین، صدف آن را رها کند در واقع خود را به ضلالت انداخته است.
بحث گوهر دین را از زاویهای دیگر نیز میتوان پیگیری کرد. و آن گوهر مشترک ادیان مختلف میباشد. که البته به دلیل تفاوتهای فراوان همه ادیان موجود در عالم، از ادیان بدوی و بدون خدا گرفته تا مسیحیت و اسلام نمیتوان وجه مشترکی برای همه آنها پیدا کرد ولی در میان ادیان ابراهیمی و الهی، مشترکات فراوانی یافت میشود. از جمله باور به اصول سه گانه توحید،نبوت معاد و او نیز بسیاری از باورهای فرعی مثل فرشتگان .... و همچنین اعمال و مناسک عبادی که در این ادیان وجود دارد.
برای مطالعه بیشتر ر.ک:
مطهری مرتضی، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی؛ (وحی و نبوت) ص 21 56 و نیز خسروپناه، عبدالحسین، قلمرو دین، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، قم.
پی نوشتها:
[1]. جوادی آملی،عبدالله، دینشناسی، مرکز نشر اسراء، قم، 1381، ص 59 73.
[2]. هم او، نسبت دین و دنیا، مرکز نشر اسراء، قم،1381، ص 25.
[3]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 2،صدرا، تهران، ص 177.
- [سایر] راه تقویت گوهر ایمان چیست ؟
- [آیت الله سیستانی] خوردن صدف دریایی حلال است ؟
- [سایر] آیا منبر صاحب الزمان در مسجد گوهر شاد، مورد استفاده ائمه (ع) قرار گرفته است؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا خوردن محتویات صدف دریایی حلال است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا خوردن صدف دریایی با توجه به خواص دارویی که دارد جایز است؟
- [آیت الله سیستانی] آیا خورن صدف هایی که گوشت خوار نیستند حلال است یا خیر ؟
- [سایر] مرحوم (ملاعبد الرزاق لاهیجی) در کتاب گوهر مراد، چه راه هایی را برای تبیین ضرورت وحی و نبوت بیان می کند؟
- [سایر] سلام... اگر یادتون بیاد 20 اسفند در حرم صحن گوهر شاد با ما(من و بچه های دبیرستانی منطقه 16-جوادیه و ....)جلسه داشتیم و عکس یادگاری انداختیم . می خواستم ببینم در دبیرستان می تونیم در خدمت شما با شیم؟
- [آیت الله سیستانی] نظر اسلام در مورد خوردن صدف ، خرچنگ و حیوانات دیگر دریایی چیست ؟ آیاحکمی کلی در مورد حلال یا حرام بودن موجودات دریایی وجود دارد ؟
- [سایر] آیا خوردن لابستر (lobster) و یا صدف های دریایی و هشت پا حرام است؟ اگر حرام است پس چرا در ایران هم فروخته می شود؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر انسان احتمال بدهد تکمه صدفی و مانند آن از حیوان است نماز خواندن با آن مانعی ندارد، و اگر بداند صدف است و احتمال بدهد صدف گوشت نداشته باشد نماز خواندن با آن مانع ندارد.
- [امام خمینی] اگر انسان احتمال دهد تکمه صدفی و مانند آن از حیوان است، نماز خواندن با آن مانعی ندارد. و اگر بداند صدف است و احتمال بدهد صدف گوشت نداشته باشد، نماز خواندن با آن مانع ندارد.
- [آیت الله بهجت] اگر انسان احتمال دهد دکمه صدفی و مانند آن، از حیوان است نماز خواندن با آن مانعی ندارد و اگر بداند صدف است و احتمال بدهد صدف گوشت نداشته باشد نماز خواندن با آن مانع ندارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] نماز خواندن با صدف و انچه از ان ساخته می شود مانند تکمه صدفی جایز است
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کسی بعضی از اشیاء و گوهرهای دریایی را که روی آب دریا شناور هستند، جمعآوری نماید، به عنوان غوص خمس ندارد. تعاقب ید غوّاصان در گوهر
- [آیت الله سیستانی] معلوم نیست که صدف از اجزاء حیوان حرام گوشت باشد ، پس جایز است که انسان با آن نماز بخواند .
- [آیت الله خوئی] معلوم نیست که صدف از اجزاء حیوان حرامگوشت باشد، پس جایز است که انسان با آن نماز بخواند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] جواهراتی که از رودخانه های بزرگی که محل پرورش جواهر و صید صدف است بیرون می آورند نیز خمس دارد.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کسی به قصد حفّاری، لایروبی یا اکتشاف معدن نفت و مانند آن به زیر دریا رفت و گوهری یافت و بیرون آورد، در این صورت, اگرچه به قصد غوص و حیازت گوهر به دریا نرفته است؛ ولی کار او عنوان غوص دارد و باید پس از کسر هزینه و رسیدن به مقدار نصاب، خمس آن را بپردازد. یافتن گوهر در شکم حیوانِ غواصی شده
- [آیت الله شبیری زنجانی] نماز خواندن در صدف جایز است ولی خلاف احتیاط استحبابی است؛ مگر بداند که از اجزاء حیوان حرامگوشت میباشد، که نماز خواندن در آن صحیح نیست.