آیا اسلام, نظام تربیتی, سیاسی, اقتصادی و اجتماعی خاصی دارد؟
یکی از راههای اثبات فراگیری و جامعیت دین اسلام, استفاده از بعضی ادله اثبات ضرورت نزول‌ وحی و بعثت انبیاء است به این صورت که الف) آفریدگار انسان, خدای علیم و حکیم است که او را برای هدفی عالی رسیدن به کمال و سعادت ابدی آفریده است. ب) انسان حقیقتی جاودانه است و باید در (صراط مستقیم) به سوی ابدیت حرکت کند، تا از این راه سعادت ابدی خود را تأمین کرده و به کمال برسد؛ و هر قدر در این راه مرتکب خطا شود به همان اندازه از سعادت ابدی محروم خواهد بود. ج) چون انسان مخلوق خدای علیم و حکیم است, فقط خداوند به حقیقت انسان و ابعاد وجودی و نیازهای وی به طور دقیق واقف است و جز او, کسی از حقیقت انسان و نیازها و انتظارات واقعی او, آگاهی ندارد. د) و لذا هیچ کس جز خداوند نمی‌تواند نیازهای او را برآورده سازد, و اگر هم بخواهد در این باره (تأمین نیازهای دنیوی و اخروی بشر) قدمی بردارد چون به همه ابعاد وجودی انسان آگاهی ندارد و از طرفی احتمال بروز خطا برایش وجود دارد موجبات محرومیت انسان از کمال و سقوط وی را فراهم می‌کند. و این با عنایت و حکمت الهی سازگار نیست که انسان را برای کمال بیافریند ولی مسیر آن کمال در اختیار انسان قرار ندهد؛ از این رو پروردگار حکیم، برنامة هدایت انسان را تنظیم و آن را به‌ وسیلة رسولان خود ارسال می‌‌‌کند, تا بشر با پیمودن این راه و برنامه الهی, مصون از انحرافات و لغزش‌ها به سعادت حقیقی خویش نائل آید و به کمال نهایی که لقای الهی است برسد و از سعادت جاودانه بهره‌مند گردد.[1] برهان مزبور که به اختصار بیان شد, روشن می‌کند که بین عمل انسان در زندگی دنیوی و سعادت ابدی او رابطه برقرار است و چون شئون زندگی انسان گسترده است, دین هم باید شئون مختلف داشته, و از برنامه گسترده برخوردار باشد و لازم است هر آنچه برای سعادت و کمال انسان ضروری است و جز از طریق وحی حاصل نمی‌شود و یا با سختی‌های فراوان حاصل می‌شود, از جانب خداوند متعال تأمین شود. و از آنجایی که وحی و نبوت انسان را به سعادت دنیا و آخرت نایل می‌سازد, مؤمن دین‌باور و دین‌شناس در مقام نیایش می‌گوید: ( ربّنا اتنا فی الدّنیا حسنة و فی الاخرة حسنة)[2] خدا در دنیا و آخرت به ما حسنات اعطا کن. حسنات دنیا, همان نظام اقتصادی و مالی سالم, نظام سیاسی و اجتماعی صحیح, وجدان کاری و نظم, توسعه در معیشت, امانت, عدالت و مانند آن‌هاست و حسنات آخرت رضوان الهی و بهشت خواهد بود.[3] و امام صادق علیه السّلام نیز در بیان حسنات دنیا و آخرت می‌فرماید: (رضوان الله و الجنة فی الاخره و السعه فی المعیشة و حسن الخلق فی الدنیا)[4] حسنه آخرت رضوان خدا و بهشت است, و حسنة دنیا, توسعه در معیشت و اخلاق خوب است. و در روایت دیگری آن امام می‌فرماید: حسنه دنیا توسعه در رزق و معیشت و حسن خلق است[5] بنابراین با ارائه نمونه‌ای از برهان عقلی و روایات نقلی[6] استفاده می‌شود که دین با ارائة برنامه‌های متنوع، در صدد آن است که جامعه انسانی را وادارد تا زندگی خود را در دنیا به گونه‌ای نتظیم کند که دنیائی نیکو و آخرتی سعادتمند برای خود رقم زند چرا که ما بر این باوریم که دنیا و آخرت به هم پیوسته‌اند و نمی‌توان دنیا را بدون در نظر گرفتن موازین الهی سامان داد آنگاه انتظار آخرتی سعادتمند داشت. اما به صورت مصداقی نسبت به هر کدام باید گفت: در نظام اقتصادی اسلام اصول و پایه‌های اساسی و ساختمان نظری‌‌ آن، که حاوی احکام کلی و جزئی است، در قالب متون دینی و در گسترة فقه اسلامی ارائه شده است. یکی از ارائه دهندگان مکتب اقتصادی اسلام شهید محمد باقر صدر است که نظریات و اصول کلی را زیربنا، و سیستم قانونی و احکام اقتصادی را که که مبتنی بر اصول است رو بنا نامید و با مطالعه و بررسی احکام حقوقی اقتصادی، یعنی رو بنا به کشف زیربنا یا اصول کلی نظام اقتصادی همت گماشت. مکتب اقتصادی اسلام اهداف خاصی را برای تحقق خود بیان کرده است که چگونگی اجرای این هدف، به مقتضیات زمان و مکان و اوضاع و شرایط جوامع مختلف بستگی دارد.[7] بدین معنا که اصول کلی اقتصاد اسلامی بیانگر محدودة فعالیت‌های اقتصادی هر مسلمان است. که تخطی از ‌آن باعث کسب حرام و بطلان معاملات می‌شود. از آن جمله می‌توان سلسة مقررات اقتصادی دربارة مالکیت، مبادلات، معاملات، مالیات، ارث، هدایا، صدقات، وقف، مجازات‌های مالی و... را نام برد. از طرف دیگر اسلام محدودیت‌هایی به لحاظ اخلاقی نیز ارائه داده است و به مردم توصیه به رعایت امانت، عفت، عدالت، ایثار و منع تعدی به مال دیگران، خیانت، رشوه و... اما ضوابط جزئی و موردی را به عهده عقل بشر قرار داده است تا براساس تجربیات کرده است بشری شکل گیرد و به شرط انطباق بر آن محدودیت‌های کلی اقتصادی و اخلاقی مورد تأیید اسلام خواهد بود.[8] به عنوان نمونه‌ای از بیان آن اصول کلی می‌‌توان به آیه کریمه 29 سوره مبارکه نساء اشاره نمود: (لاتأکلو اموالکم بینکم بالباطِلِ اِلّا ان تکون تجارة عن تراض منکم اموال یکدیگر را به ناروا مخورید؛ مگر آن که داد و ستدی با جلب رضایت هر دو طرف از شما باشد. نظام تربیتی در مورد نظام تربیتی اسلام بایدگفت منظور از این نظام، کلیه اطلاعات و اندیشه‌هایی است که دین راجع به حقیقت انسان و ویژگی‌ها و ابعاد او و رابطه‌اش با خداوند و اموری مانند این‌ها ارائه می‌کند. فقط باید به این نکته توجه داشته باشیم که بدون شک علم و فلسفه در توسعه و بالندگی مبانی نظام تربیتی اسلام مؤثر است.[9] یکی از مهم‌ترین اهداف پیامبران تربیت و هدایت انسان‌ها بوده است و از فراز و نشیب‌های زندگی عبور دهند و به مقصود و مطلوب نهائی، که قرب به خداوند متعال است رهنمون سازند. لَقَدْ مَنَّ الله علی المُؤمِنینَ اِذْ بَعَثَ فیهِمْ رسولاً مِنْ اَنفُسِهِم‌ْ یَتْلوُا عَلَیهم آیاتِهِ و یُزَکیهم و یُعَلِمُهُمُا الکتابَ و لحِکمْة[10] ترجمه: به یقین خدا بر مؤمنان منت نهاد که رسولی از خودشان در میان آن برانگیخت، تا آیات خود را بر ایشان تلاوت کند و به پاکی تربیت‌شان کند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد. مبانی و اهداف نظام تربیتی؛ به عنوان بخش‌های بنیادین آن نظام، به صورت گسترده‌تر و آشکارتری در متون دینی اسلام ظاهر می‌شوند، گرچه روش‌ها و راه‌کارهای تربیتی نیز به صورت قابل توجهی در آیات و روایات مشاهده می‌شود. نظام اجتماعی قرآن و سنت به مسائلی در حوزة فلسفه اجتماع و تاریخ پرداخته است؛ ولی این پرداختن، ما را از مطالعة علمی جامعه‌شناسی بی‌نیاز نمی‌کند. بدین معنا که عالمان علوم اجتماعی باید همواره با مطالعه میدانی، آماری و تجربی پدیده‌های اجتماعی در جامعة خود، آسیب‌های اجتماعی و روابط پدیده‌های اجتماعی را کشف کنند و در عین حال به جهت اینکه موضوع بحث جامعة دینی و جامعة مسلمین است، به ناچار باید از آموزه‌های دینی مدد گرفت.[11] نظام سیاسی ادغام دین و سیاست در اسلام، از زمان شخص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آغاز شد و با قوانین سیاسی و حقوقی جهت خاصی پیدا کرد. پس از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله از شهر مکه به مدینه، سیاست عملی ایشان به صورت حکومت دینی ظاهر شد و او رهبری سیاسی و در عین حال، دینی جامعة خویش را برعهده داشت. تاریخ اسلام شاهد جنبش‌ها و حرکت‌های سیاسی فراوانی بوده است که منشاء دینی و اسلامی داشته‌اند.[12] که همه اینها به علاوة آیات و روایاتِ ناظر به نوع حاکمیت و رفتارهای حاکمان و امثال اینها جلوه‌هائی از نظام سیاسی اسلام است. در مورد بیان معیارهای کلّی مسائل سیاسی آیات و روایات فراوانی می‌توان یافت. از آن جمله می‌توان آیه 279 سوره مبارکه بقره را ذکر کرد که در مورد ظلم‌زدایی در جامعه می‌فرماید: (لاتظلمون و لاتظلمون) نه ستم کنید و نه تحت ستم قرار گیرید. و یا در آیه 90 سوره نساء پیروان صلح‌خواهی اسلام می‌فرماید: (ان اعتزلوکم فلم یقاتلوکم و القوا الیکم السلام فما جعل الله علیهم سبیلاًُ) پس اگر از شما کناره‌گیری کردند و با شما نجنگیدند و با شما طرح صلح افکندند، دیگر خدا برای شما راهی (برای تجاوز) بر آنان قرار نداده است. و از جمله روایات متعددی که در این زمینه وجود دارد می‌توان به نامه امیرالمؤمنین علیه السّلام به مالک اشتر که منشور حکومتی جامعی به شمار می‌آید، اشاره کرد. جهت مطالعه بیشتر: 1 . علامه طباطبایی، تفسیرالمیزان، ج4، انتشارات اسلامی، قم. 2 . جوادی آملی، عبدالله؛ انتظار بشر از دین، نشر اسراء، قم. 3 . جوادی آملی، عبدالله؛ شریعت در آینه معرفت، نشر اسراء، قم. 4 . جوادی آملی، عبدالله؛ نسبت دین و دنیا، نشر اسراء، قم. 5 . خسروپناه، عبدالحسین، گستره شریعت، نشر معارف، تهران. 6 . خسروپناه، عبدالحسین، انتظارات بشر از دین، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران. 7 . ربانی گلپایگانی، علی؛ جامعیت و کمال دین، کانون اندیشه جوان، تهران. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . عبدالله جواد آملی, انتظار بشر از دین, قم, مرکز نشر اسراء, 1380, ص36-35. [2] . سوره بقره, آیه 201. [3] . جواد آملی, عبدالله, انتظار بشر از دین, ص 38, نشر اسراء, قم1380. [4] . علامه مجلسی, بحارالانوار, ج69, ص 373, حدیث18, دارالاحیاء التراث العربی, بیروت, 1403 ه.ق . [5] . شیخ جمعه العروسی الحویزی, تفسیر نورالثقلین, ج13, ص7, حدیث 2, مؤسسه اسماعیلیان, قم. [6] . ر.ک: صدر، محمد باقر؛ اقتصادنا، ج1، مکتب علوم اسلامی، قم، 1417 ه.ق . [7] . خسروپناه، عبدالحسین؛ گستره شریعت، ص306 و 307، نشر معارف، تهران، 1382. [8] . مطهری، مرتضی، نظری به نظام اقتصادی اسلام، انتشارات صدرا، صص 16-17. [9] . همان‚ ص344. [10] . سوره آل عمران، آیه164. [11] . خسرو پناه، عبدالحسین؛ گستره شریعت، ص430، نشر معارف، تهران، 1382. [12] . خسروپناه‚ عبدالحسین؛ کلام جدید، ص231، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه، چاپ اول1379، قم.
عنوان سوال:

آیا اسلام, نظام تربیتی, سیاسی, اقتصادی و اجتماعی خاصی دارد؟


پاسخ:

یکی از راههای اثبات فراگیری و جامعیت دین اسلام, استفاده از بعضی ادله اثبات ضرورت نزول‌ وحی و بعثت انبیاء است به این صورت که
الف) آفریدگار انسان, خدای علیم و حکیم است که او را برای هدفی عالی رسیدن به کمال و سعادت ابدی آفریده است.
ب) انسان حقیقتی جاودانه است و باید در (صراط مستقیم) به سوی ابدیت حرکت کند، تا از این راه سعادت ابدی خود را تأمین کرده و به کمال برسد؛ و هر قدر در این راه مرتکب خطا شود به همان اندازه از سعادت ابدی محروم خواهد بود.
ج) چون انسان مخلوق خدای علیم و حکیم است, فقط خداوند به حقیقت انسان و ابعاد وجودی و نیازهای وی به طور دقیق واقف است و جز او, کسی از حقیقت انسان و نیازها و انتظارات واقعی او, آگاهی ندارد.
د) و لذا هیچ کس جز خداوند نمی‌تواند نیازهای او را برآورده سازد, و اگر هم بخواهد در این باره (تأمین نیازهای دنیوی و اخروی بشر) قدمی بردارد چون به همه ابعاد وجودی انسان آگاهی ندارد و از طرفی احتمال بروز خطا برایش وجود دارد موجبات محرومیت انسان از کمال و سقوط وی را فراهم می‌کند.
و این با عنایت و حکمت الهی سازگار نیست که انسان را برای کمال بیافریند ولی مسیر آن کمال در اختیار انسان قرار ندهد؛ از این رو پروردگار حکیم، برنامة هدایت انسان را تنظیم و آن را به‌ وسیلة رسولان خود ارسال می‌‌‌کند, تا بشر با پیمودن این راه و برنامه الهی, مصون از انحرافات و لغزش‌ها به سعادت حقیقی خویش نائل آید و به کمال نهایی که لقای الهی است برسد و از سعادت جاودانه بهره‌مند گردد.[1]
برهان مزبور که به اختصار بیان شد, روشن می‌کند که بین عمل انسان در زندگی دنیوی و سعادت ابدی او رابطه برقرار است و چون شئون زندگی انسان گسترده است, دین هم باید شئون مختلف داشته, و از برنامه گسترده برخوردار باشد و لازم است هر آنچه برای سعادت و کمال انسان ضروری است و جز از طریق وحی حاصل نمی‌شود و یا با سختی‌های فراوان حاصل می‌شود, از جانب خداوند متعال تأمین شود. و از آنجایی که وحی و نبوت انسان را به سعادت دنیا و آخرت نایل می‌سازد, مؤمن دین‌باور و دین‌شناس در مقام نیایش می‌گوید: ( ربّنا اتنا فی الدّنیا حسنة و فی الاخرة حسنة)[2] خدا در دنیا و آخرت به ما حسنات اعطا کن.
حسنات دنیا, همان نظام اقتصادی و مالی سالم, نظام سیاسی و اجتماعی صحیح, وجدان کاری و نظم, توسعه در معیشت, امانت, عدالت و مانند آن‌هاست و حسنات آخرت رضوان الهی و بهشت خواهد بود.[3]
و امام صادق علیه السّلام نیز در بیان حسنات دنیا و آخرت می‌فرماید:
(رضوان الله و الجنة فی الاخره و السعه فی المعیشة و حسن الخلق فی الدنیا)[4] حسنه آخرت رضوان خدا و بهشت است, و حسنة دنیا, توسعه در معیشت و اخلاق خوب است.
و در روایت دیگری آن امام می‌فرماید: حسنه دنیا توسعه در رزق و معیشت و حسن خلق است[5]
بنابراین با ارائه نمونه‌ای از برهان عقلی و روایات نقلی[6] استفاده می‌شود که دین با ارائة برنامه‌های متنوع، در صدد آن است که جامعه انسانی را وادارد تا زندگی خود را در دنیا به گونه‌ای نتظیم کند که دنیائی نیکو و آخرتی سعادتمند برای خود رقم زند چرا که ما بر این باوریم که دنیا و آخرت به هم پیوسته‌اند و نمی‌توان دنیا را بدون در نظر گرفتن موازین الهی سامان داد آنگاه انتظار آخرتی سعادتمند داشت.
اما به صورت مصداقی نسبت به هر کدام باید گفت:
در نظام اقتصادی اسلام اصول و پایه‌های اساسی و ساختمان نظری‌‌ آن، که حاوی احکام کلی و جزئی است، در قالب متون دینی و در گسترة فقه اسلامی ارائه شده است. یکی از ارائه دهندگان مکتب اقتصادی اسلام شهید محمد باقر صدر است که نظریات و اصول کلی را زیربنا، و سیستم قانونی و احکام اقتصادی را که که مبتنی بر اصول است رو بنا نامید و با مطالعه و بررسی احکام حقوقی اقتصادی، یعنی رو بنا به کشف زیربنا یا اصول کلی نظام اقتصادی همت گماشت.
مکتب اقتصادی اسلام اهداف خاصی را برای تحقق خود بیان کرده است که چگونگی اجرای این هدف، به مقتضیات زمان و مکان و اوضاع و شرایط جوامع مختلف بستگی دارد.[7] بدین معنا که اصول کلی اقتصاد اسلامی بیانگر محدودة فعالیت‌های اقتصادی هر مسلمان است. که تخطی از ‌آن باعث کسب حرام و بطلان معاملات می‌شود.
از آن جمله می‌توان سلسة مقررات اقتصادی دربارة مالکیت، مبادلات، معاملات، مالیات، ارث، هدایا، صدقات، وقف، مجازات‌های مالی و... را نام برد. از طرف دیگر اسلام محدودیت‌هایی به لحاظ اخلاقی نیز ارائه داده است و به مردم توصیه به رعایت امانت، عفت، عدالت، ایثار و منع تعدی به مال دیگران، خیانت، رشوه و...
اما ضوابط جزئی و موردی را به عهده عقل بشر قرار داده است تا براساس تجربیات کرده است بشری شکل گیرد و به شرط انطباق بر آن محدودیت‌های کلی اقتصادی و اخلاقی مورد تأیید اسلام خواهد بود.[8]
به عنوان نمونه‌ای از بیان آن اصول کلی می‌‌توان به آیه کریمه 29 سوره مبارکه نساء اشاره نمود:
(لاتأکلو اموالکم بینکم بالباطِلِ اِلّا ان تکون تجارة عن تراض منکم
اموال یکدیگر را به ناروا مخورید؛ مگر آن که داد و ستدی با جلب رضایت هر دو طرف از شما باشد.
نظام تربیتی
در مورد نظام تربیتی اسلام بایدگفت منظور از این نظام، کلیه اطلاعات و اندیشه‌هایی است که دین راجع به حقیقت انسان و ویژگی‌ها و ابعاد او و رابطه‌اش با خداوند و اموری مانند این‌ها ارائه می‌کند. فقط باید به این نکته توجه داشته باشیم که بدون شک علم و فلسفه در توسعه و بالندگی مبانی نظام تربیتی اسلام مؤثر است.[9] یکی از مهم‌ترین اهداف پیامبران تربیت و هدایت انسان‌ها بوده است و از فراز و نشیب‌های زندگی عبور دهند و به مقصود و مطلوب نهائی، که قرب به خداوند متعال است رهنمون سازند.
لَقَدْ مَنَّ الله علی المُؤمِنینَ اِذْ بَعَثَ فیهِمْ رسولاً مِنْ اَنفُسِهِم‌ْ یَتْلوُا عَلَیهم آیاتِهِ و یُزَکیهم و یُعَلِمُهُمُا الکتابَ و لحِکمْة[10]
ترجمه: به یقین خدا بر مؤمنان منت نهاد که رسولی از خودشان در میان آن برانگیخت، تا آیات خود را بر ایشان تلاوت کند و به پاکی تربیت‌شان کند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد.
مبانی و اهداف نظام تربیتی؛ به عنوان بخش‌های بنیادین آن نظام، به صورت گسترده‌تر و آشکارتری در متون دینی اسلام ظاهر می‌شوند، گرچه روش‌ها و راه‌کارهای تربیتی نیز به صورت قابل توجهی در آیات و روایات مشاهده می‌شود.
نظام اجتماعی
قرآن و سنت به مسائلی در حوزة فلسفه اجتماع و تاریخ پرداخته است؛ ولی این پرداختن، ما را از مطالعة علمی جامعه‌شناسی بی‌نیاز نمی‌کند. بدین معنا که عالمان علوم اجتماعی باید همواره با مطالعه میدانی، آماری و تجربی پدیده‌های اجتماعی در جامعة خود، آسیب‌های اجتماعی و روابط پدیده‌های اجتماعی را کشف کنند و در عین حال به جهت اینکه موضوع بحث جامعة دینی و جامعة مسلمین است، به ناچار باید از آموزه‌های دینی مدد گرفت.[11]
نظام سیاسی
ادغام دین و سیاست در اسلام، از زمان شخص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آغاز شد و با قوانین سیاسی و حقوقی جهت خاصی پیدا کرد. پس از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله از شهر مکه به مدینه، سیاست عملی ایشان به صورت حکومت دینی ظاهر شد و او رهبری سیاسی و در عین حال، دینی جامعة خویش را برعهده داشت.
تاریخ اسلام شاهد جنبش‌ها و حرکت‌های سیاسی فراوانی بوده است که منشاء دینی و اسلامی داشته‌اند.[12]
که همه اینها به علاوة آیات و روایاتِ ناظر به نوع حاکمیت و رفتارهای حاکمان و امثال اینها جلوه‌هائی از نظام سیاسی اسلام است.
در مورد بیان معیارهای کلّی مسائل سیاسی آیات و روایات فراوانی می‌توان یافت. از آن جمله می‌توان آیه 279 سوره مبارکه بقره را ذکر کرد که در مورد ظلم‌زدایی در جامعه می‌فرماید: (لاتظلمون و لاتظلمون) نه ستم کنید و نه تحت ستم قرار گیرید. و یا در آیه 90 سوره نساء پیروان صلح‌خواهی اسلام می‌فرماید:
(ان اعتزلوکم فلم یقاتلوکم و القوا الیکم السلام فما جعل الله علیهم سبیلاًُ)
پس اگر از شما کناره‌گیری کردند و با شما نجنگیدند و با شما طرح صلح افکندند، دیگر خدا برای شما راهی (برای تجاوز) بر آنان قرار نداده است.
و از جمله روایات متعددی که در این زمینه وجود دارد می‌توان به نامه امیرالمؤمنین علیه السّلام به مالک اشتر که منشور حکومتی جامعی به شمار می‌آید، اشاره کرد.
جهت مطالعه بیشتر:
1 . علامه طباطبایی، تفسیرالمیزان، ج4، انتشارات اسلامی، قم.
2 . جوادی آملی، عبدالله؛ انتظار بشر از دین، نشر اسراء، قم.
3 . جوادی آملی، عبدالله؛ شریعت در آینه معرفت، نشر اسراء، قم.
4 . جوادی آملی، عبدالله؛ نسبت دین و دنیا، نشر اسراء، قم.
5 . خسروپناه، عبدالحسین، گستره شریعت، نشر معارف، تهران.
6 . خسروپناه، عبدالحسین، انتظارات بشر از دین، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران.
7 . ربانی گلپایگانی، علی؛ جامعیت و کمال دین، کانون اندیشه جوان، تهران.

--------------------------------------------------------------------------------
[1] . عبدالله جواد آملی, انتظار بشر از دین, قم, مرکز نشر اسراء, 1380, ص36-35.
[2] . سوره بقره, آیه 201.
[3] . جواد آملی, عبدالله, انتظار بشر از دین, ص 38, نشر اسراء, قم1380.
[4] . علامه مجلسی, بحارالانوار, ج69, ص 373, حدیث18, دارالاحیاء التراث العربی, بیروت, 1403 ه.ق .
[5] . شیخ جمعه العروسی الحویزی, تفسیر نورالثقلین, ج13, ص7, حدیث 2, مؤسسه اسماعیلیان, قم.
[6] . ر.ک: صدر، محمد باقر؛ اقتصادنا، ج1، مکتب علوم اسلامی، قم، 1417 ه.ق .
[7] . خسروپناه، عبدالحسین؛ گستره شریعت، ص306 و 307، نشر معارف، تهران، 1382.
[8] . مطهری، مرتضی، نظری به نظام اقتصادی اسلام، انتشارات صدرا، صص 16-17.
[9] . همان‚ ص344.
[10] . سوره آل عمران، آیه164.
[11] . خسرو پناه، عبدالحسین؛ گستره شریعت، ص430، نشر معارف، تهران، 1382.
[12] . خسروپناه‚ عبدالحسین؛ کلام جدید، ص231، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه، چاپ اول1379، قم.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین