دروغ گفتن چه پیامدهایی دارد؟ توریه جایز است یا خیر؟
دروغ گفتن و برخلاف واقع حرف زدن از گناهان کبیره و بسیار زشت است و انسان را خوار، بی ارزش، خجالت زده، شرمسار، و در آخرت به عذاب و کیفر گرفتار می نماید. خداوند تبارک و تعالی می فرماید: (إِنَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ)؛[1]دروغ را کسانی می سازند که ایمان ندارند. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می فرماید: ایّاکم و الکذب فانّ الکذب یهدی الی الفجور، و الفجور یهدی الی النار[2]؛ از دروغ بپرهیزید؛ زیرا دروغ به بدکاری می کشاند، و بدکاری انسان را به جهنم می کشاند. امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز می فرماید: لا یجد العبد طعم الایمان حتّی یترک الکذب هزله و جدّه[3]؛ بنده مزه ی ایمان را نمی یابد تا وقتی که دروغ را (به طور کلّی) ترک کند، چه شوخی باشد، چه جدّی. علی بن الحسین(علیه السلام) می فرماید: اتقوا الکذب الصغیر منه و الکبیر فی کلّ جدّ و هزل فانّ الرجل اذا کذب فی الصغیر اجترء علی الکبیر[4]؛ از دروغ بپرهیزید چه کوچک، چه بزرگ، چه شوخی، چه جدّی؛ زیرا کسی که در موضوع کوچکی دروغ گفت بر گفتن دروغ بزرگ جرأت پیدا می کند. امام باقر(علیه السلام) می فرماید: ان الله عزّوجلّ جعل للشّر اقفالا و جعل مفاتیح تلک الاقفال الشراب و الکذب شرّ من الشّراب[5]؛ خدای عزّوجل برای بدی قفل هایی قرار داده است و کلید آنها شراب است و دروغ از شراب هم بدتر است. امام حسن عسکری(علیه السلام) می فرماید: جُعلت الخبائث کلّها فی بیت و جُعل مفتاحها الکذب[6]؛ همه ی پلیدی ها، گویا در یک اطاق نهاده شده است و کلید آن اطاق دروغ است. بدترین نوع دروغ، دروغ بستن به خدا و پیامبر است که روزه را نیز باطل می کند. ناگفته نماند که در چند مورد دروغ جایز است: 1 در مقام دفع مفسده و نزاع؛ 2 در مقام اصلاح ذات البین؛ 3 در جهاد با کفّار و دشمنان؛ 4 وعده دادن به زن و فرزند در گرفتن چیزی که توانایی آن را نداشته باشد، یا نفقه ی واجب نباشد؛ ولی اگر بتواند توریه کند که شرح آن را خواهیم گفت بهتر است و نباید تکراری باشد که بفهمند او دروغ می گوید و به وعده اش عمل نمی کند؛ هم چنین ناگفته نماند که بسیاری از تعارفات ما دروغ است؛ مثلاً این که می گوییم: بفرمایید خدمتتان باشیم، هرچه بگویی قبول دارم، نوکرم، کوچکم، یا اگر به غذا و شیرینی دعوت کنند، می گوییم میل ندارم. چقدر خوب است که انسان مؤمن هر چه می گوید از روی حقیقت باشد، و همیشه به آیات و اخباری که در مذمّت دروغ آمده توجه کنیم و عاقبت آن را تأمل کنیم، تا بعداً پشیمان و شرمسار نشویم و نگویند دروغ گو کم حافظه است. توریه جایز است یا خیر توریه عبارت است از کلامی که خلاف ظاهر را از آن اراده کنیم مثل آن که از کسی چیزی بخواهی و او بگوید ندارم؛ در حالی که منظورش این است که در جیب، یا در جای به خصوصی ندارم؛ یا بپرسند فلانی در منزل است، جواب بدهند این جا نیست؛ یعنی نزد من نیست، در فلان اطاق است. بعضی از علما فرموده اند توریه کذب است، چون ملاک در دروغ، فهم مخاطب است، نه گوینده؛ لکن به اندازه ی دروغ قبیح نیست. شیخ در مکاسب راجع به آن بحث کرده و ظاهراً نظرش جواز توریه است.[7] الیاس معدّل بر چند نفر از عامّه سلام کرد، از جهت بی احترامی جواب سلام او را ندادند، الیاس گفت: فکر می کنم چون شنیده اید من شیعه هستم جوابم را ندادید، به خدا سوگند هرکس یک نفر از ابوبکر و عمر و عثمان و علی را دشمن داشته باشد کافر است؛ آن جماعت خرسند شده، از او عذرخواهی نمودند.[8] پی نوشتها: [1]. سوره ی نحل، آیه ی 105. [2]. جامع السعادات، ج 2، ص 248. [3]. سفینه البحار، ج 7، ص 455، و جامع السعادات، ج 2، ص 249. [4]. جامع السعادات، ج 2، ص 249. [5]. همان. [6]. جامع السعادات، ج 2، ص 249. [7]. در حاشیه مکاسب، در ص 51، چاپ طاهر، بنده نوشته ام اگر در موقع اضطرار انسان بلد باشد که توریه کند جایز است و اگر اضطرار نباشد جایز نیست، چون در هر دروغی انسان عارف می تواند توریه کند. [8]. خزائن نراقی، ص 47. منبع: دروس اخلاق اسلامی، سید محمد علی جزایری (آل غفور)، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه
عنوان سوال:

دروغ گفتن چه پیامدهایی دارد؟ توریه جایز است یا خیر؟


پاسخ:

دروغ گفتن و برخلاف واقع حرف زدن از گناهان کبیره و بسیار زشت است و انسان را خوار، بی ارزش، خجالت زده، شرمسار، و در آخرت به عذاب و کیفر گرفتار می نماید. خداوند تبارک و تعالی می فرماید:
(إِنَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ)؛[1]دروغ را کسانی می سازند که ایمان ندارند.
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می فرماید:
ایّاکم و الکذب فانّ الکذب یهدی الی الفجور، و الفجور یهدی الی النار[2]؛ از دروغ بپرهیزید؛ زیرا دروغ به بدکاری می کشاند، و بدکاری انسان را به جهنم می کشاند.
امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز می فرماید:
لا یجد العبد طعم الایمان حتّی یترک الکذب هزله و جدّه[3]؛ بنده مزه ی ایمان را نمی یابد تا وقتی که دروغ را (به طور کلّی) ترک کند، چه شوخی باشد، چه جدّی.
علی بن الحسین(علیه السلام) می فرماید:
اتقوا الکذب الصغیر منه و الکبیر فی کلّ جدّ و هزل فانّ الرجل اذا کذب فی الصغیر اجترء علی الکبیر[4]؛ از دروغ بپرهیزید چه کوچک، چه بزرگ، چه شوخی، چه جدّی؛ زیرا کسی که در موضوع کوچکی دروغ گفت بر گفتن دروغ بزرگ جرأت پیدا می کند.
امام باقر(علیه السلام) می فرماید:
ان الله عزّوجلّ جعل للشّر اقفالا و جعل مفاتیح تلک الاقفال الشراب و الکذب شرّ من الشّراب[5]؛ خدای عزّوجل برای بدی قفل هایی قرار داده است و کلید آنها شراب است و دروغ از شراب هم بدتر است.
امام حسن عسکری(علیه السلام) می فرماید:
جُعلت الخبائث کلّها فی بیت و جُعل مفتاحها الکذب[6]؛ همه ی پلیدی ها، گویا در یک اطاق نهاده شده است و کلید آن اطاق دروغ است.
بدترین نوع دروغ، دروغ بستن به خدا و پیامبر است که روزه را نیز باطل می کند. ناگفته نماند که در چند مورد دروغ جایز است: 1 در مقام دفع مفسده و نزاع؛ 2 در مقام اصلاح ذات البین؛ 3 در جهاد با کفّار و دشمنان؛ 4 وعده دادن به زن و فرزند در گرفتن چیزی که توانایی آن را نداشته باشد، یا نفقه ی واجب نباشد؛ ولی اگر بتواند توریه کند که شرح آن را خواهیم گفت بهتر است و نباید تکراری باشد که بفهمند او دروغ می گوید و به وعده اش عمل نمی کند؛ هم چنین ناگفته نماند که بسیاری از تعارفات ما دروغ است؛ مثلاً این که می گوییم: بفرمایید خدمتتان باشیم، هرچه بگویی قبول دارم، نوکرم، کوچکم، یا اگر به غذا و شیرینی دعوت کنند، می گوییم میل ندارم. چقدر خوب است که انسان مؤمن هر چه می گوید از روی حقیقت باشد، و همیشه به آیات و اخباری که در مذمّت دروغ آمده توجه کنیم و عاقبت آن را تأمل کنیم، تا بعداً پشیمان و شرمسار نشویم و نگویند دروغ گو کم حافظه است.
توریه جایز است یا خیر
توریه عبارت است از کلامی که خلاف ظاهر را از آن اراده کنیم مثل آن که از کسی چیزی بخواهی و او بگوید ندارم؛ در حالی که منظورش این است که در جیب، یا در جای به خصوصی ندارم؛ یا بپرسند فلانی در منزل است، جواب بدهند این جا نیست؛ یعنی نزد من نیست، در فلان اطاق است. بعضی از علما فرموده اند توریه کذب است، چون ملاک در دروغ، فهم مخاطب است، نه گوینده؛ لکن به اندازه ی دروغ قبیح نیست. شیخ در مکاسب راجع به آن بحث کرده و ظاهراً نظرش جواز توریه است.[7] الیاس معدّل بر چند نفر از عامّه سلام کرد، از جهت بی احترامی جواب سلام او را ندادند، الیاس گفت: فکر می کنم چون شنیده اید من شیعه هستم جوابم را ندادید، به خدا سوگند هرکس یک نفر از ابوبکر و عمر و عثمان و علی را دشمن داشته باشد کافر است؛ آن جماعت خرسند شده، از او عذرخواهی نمودند.[8]
پی نوشتها:
[1]. سوره ی نحل، آیه ی 105.
[2]. جامع السعادات، ج 2، ص 248.
[3]. سفینه البحار، ج 7، ص 455، و جامع السعادات، ج 2، ص 249.
[4]. جامع السعادات، ج 2، ص 249.
[5]. همان.
[6]. جامع السعادات، ج 2، ص 249.
[7]. در حاشیه مکاسب، در ص 51، چاپ طاهر، بنده نوشته ام اگر در موقع اضطرار انسان بلد باشد که توریه کند جایز است و اگر اضطرار نباشد جایز نیست، چون در هر دروغی انسان عارف می تواند توریه کند.
[8]. خزائن نراقی، ص 47.
منبع: دروس اخلاق اسلامی، سید محمد علی جزایری (آل غفور)، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین