آیا تزکیه نفس را خانم ها هم می توانند انجام دهند و آیا بدون استاد این کار موفقیت آمیز هست و یا نه؟ آیا تزکیة نفس امکان پذیر است؟
پرسش دارای سه بخش امکان تزکیة‌ نفس، امکان خودسازی برای خانم ها و موفقیت آمیز بودن تزکیة بدون استاد می باشدامالازم است قبل از پاسخ تعریفی از تزکیة نفس و هدف از آن را بیان کنیم. تعریف: منظور از تزکیه یا خودسازی شکل دادن و جهت بخشیدن به فعالیت های حیاتی و تصحیح انگیزه ها و در نظر گرفتن مقصد نهایی و سوگیری فعالیت ها برای خداوند است[1] و به عبارتی روشن تر تزکیه یعنی پاکیزه نگه داشتن نفس برای رشد و سعادت ابدی. هدف: از عبارت های بالا دانسته شد که هدف از تزکیه نفس رسیدن به فوز و فلاح ابدی است. چنانچه حضرت حق در سورة شمس آیة 11 بعد از 11 قسم می فرماید: قد افلح من زکیها: به تحقیق هر کس[2] (مرد یا زن) که تزکیه کند رستگار شد. البته رستگاری و فلاح فقط دور شدن از عذاب الهی و یا رسیدن به بهشت موعود نیست بلکه فلاح و رستگاری واقعی رضایت حق تعالی از انسان و عبودیت کامل انسان در برابر خداوند است. امکان تزکیة نفس: امر خداوند به تزکیه: یکی از محکمترین دلایل امکان تزکیه امر خداوند و خطابات قرآنی است. در اینکه قدرت و توانایی انسان محدود است شکی نیست ولی هیچگاه خداوند به چیز محال و نشدنی و خارج از قدرت انسان امر نمی کند. آیة 11 سورة شمس هم این نکته را می رساند که تزکیة نفس چیز محال، نشدنی و غیر قابل دسترسی نیست چون اگر این طور بود قطعاً خداوند به آن امر نمی کرد. (قد افلح من زکیّها) یعنی این که هر کسی(چه زن وچه مرد) که بخواهد می تواند تزکیه کند و رستگار شود. فلاح و رستگار شدن که هدف نهایی و غرض از خلقت انسان است با تزکیه و خودسازی میسّر است و اگر قدرت بر تزکیه برای انسان وجود نداشت نقض غرض حاصل شده و رسیدن به هدف خلقت ابتر می ماند. وقوع تزکیه: بهترین دلیل برای امکان هر چیزی وقوع آن است پس بهترین دلیل برای امکان تزکیة‌نفس هم وقوع آن در موارد متعدد و بی شمار است. از صدر اسلام تاکنون زنان بسیاری بوده اند که موفق به تزکیه نفس گشته اند و گاه حتی به مقامات و آخرین درجات خودسازی و تزکیه نفس نائل آمده اند. می توان به آسیه همسر فرعون و یا بانو مجتهده امین اشاره کرد.[3] زنان نیز می توانند به تزکیة نفس بپردازند؟ الف) انسان از دو بخش روح و بدن تشکیل یافته است. خداوند در قرآن بدن را که فرع بوده و مادی، به طبیعت و خاک و گل نسبت می دهد و روح را که اصل بوده و مجرد به خودش نسبت می دهد و می فرماید: (قل الروح من امر ربی) (سورة اسراء، آیة 85). قهراً روح انسان که منسوب به خداست منزه از ذکوریت (مرد بودن) و انوثت (زن بودن) خواهد بود. حال با توجه به این مقدمه باید گفت که زن بودن و یا مرد بودن مربوط به پیکر است نه جان و روح ثانیاً تعلیم و تربیت و تزکیه از آن نفس است و ثالثاً نفس از غیر بدن است و بدن غیر از نفس و اصولاً آنکه در کلاس درس قرآن و مکتب پیامبران علیهم السّلام می نشیند بدن نیست، بلکه نفس و روح انسان است (که آن هم نه زن است و نه مرد) به همین خاطر در آیة 8 7 سورة شمس الهام گنه کاری و تقوا را به نفس نسبت داده که هر دو جنس مرد و زن به صورت یکسان از آن برخوردارند. ب) مادی نبودن رجوع الی الله: در آیة 6 سورة انشقاق می فرماید: (یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه) یعنی انسان (چه زن و چه مرد) سالک الی الله است نه بدن تا بگوییم سالکان دو صنف اند بعضی زن و بعضی مرد به تعبیر دیگر سالک الی الله روح است که نه مذکر و نه مونث است. قرآن در جائی دیگر وقتی سخن از رجوع الی الله می کند از نفس مطمئنه یاد می نماید.[4] چون اگر رجوع جسمی و مادی می بود محل رجوع و مرجع هم (ذات حق تعالی) معاذ الله باید یک امر مادی باشد. چرا که وقتی تن نزدیک می شود قرب مادی است و قرب مادی از آن شی مادی است اما ذات باری تعالی منزه از قرب و بعد مادی است. عبادتها و نماز ها که موجب قرب هر پرهیزگار است (الصلاة قربان کل تقی) می باشد معنوی بوده و قرب معنوی نه مذکر است و نه مونث. پس آنکه مقرب الی الله است نه مذکر است و نه مونث. ج) (من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مومن فلنحیینه حیاة طبیة):[5] قرآن کریم در این آیه به صراحت حجت را بر همگان تمام کرده و می فرماید هر کس که عمل صالحی انجام دهد خواه مرد باشد یا زن و در حالیکه مومن باشد زندگی خوش و پاکیزه ای بدو خواهیم داد. از آیه استفاده می شود که عمل صالح و ایمان رمز رسیدن به حیات طیبه می باشد و برای رسیدن به این هدف فرقی میان مرد و زن وجود ندارد. همچنین خداوند در آیة 95 سورة آل عمران می فرماید: (همانا من عمل هیچکس از زنان و مردان را ضایع نمی کنم. در این موارد قرآن کریم با صراحت از زن و مرد نام می برد تا افکار جاهلی پیش از اسلام را تخطئه کند زمانی که بین زن و مرد فرق گذاشته و عبادات و فضایل را برای مردها منحصر می داشتند لذا قرآن کریم هم با صراحت و هم با ظرافت می فرماید: آن که باید کامل شود نفس و روح است که مذکر و مونث ندارد. وجود استاد و نقش آن در موفقیت تزکیه: معمولاً همة سالکین الی الله وجود استادی کامل را در طی این طریق لازم می دانند و چنانچه از مرحوم آیة الله سید علی قاضی نقل شده که فرمودند: (اهم آن چه در این راه لازم است استاد خبیر و از هوا بیرون آمده و انسان کامل است، چنانچه کسی طالب راه و سلوک طریق خدا باشد و برای پیدا کردن استاد این راه نصف، عمر خود را در جستجو و تفحص بگذراند تا پیدا کند ارزش دارد. کسی که به استاد رسیده نصف راه را طی کرده است.)[6] استاد جوادی آملی در کتاب زن در آیینة جلال و جمال می فرمایند: از عارفی پرسیدند ابدال چند نفرند؟ گفت: چهل تن. گفتند: چرا نگفتید؟ چهل مرد. گفت: چون بین این بزرگان زنانی نیز وجود دارند. ثانیاً کسی که به مقام ابدال نایل می آید انسان است و انسان بودن اختصاص به زن و مرد ندارد. ابدال در اصطلاح به کسانی گفته می شود که تحت تدبیر شخص معینی نیستند. اینها راه را به تنهایی طی می کنند گر چه سخت است ولی رفتنی است و اگر به پیشرفت انسان تحت نظر مدیر و مدبر بیشتر است لکن به تنهایی هم می توان طی طریق کرد. (ره چنان رو که رهروان رفته اند.) حال با توجه به عبارت های بالا به نظر می رسد انسان در ابتداء امر باید خود شروع کند. بدین معنی که انسان که می تواند راه تزکیه را از انجام واجبات و پرهیز از محرمات شروع کرده[7] و به آنچه که می داند عمل کند بالطبع در این مورد کمتر به استاد نیاز است ولی در مراتب بالاتر خداوند دست انسان را در دست استادی کامل می گذارد و یا خود به گونه ای او را تربیت می کند چنانچه در مورد حضرت آیة الله شیخ جواد همدانی انصاری اتفاق افتاده. نماز در اول وقت، قرآن خواندن، مواظبت از چشم و گوش و زبان و دل و پرهیز از معاشرتهای غیر ضروری از نامحرم. در اوایل کار لازم و از ضروریات طی طریق است. در آخر به یک نکته اشاره می کنم و آن این است که: هیچگاه تزکیة نفس مغایر با وظایف و تکالیف فردی نیست. تزکیه ای مورد قبول است که در چارچوب شرع بوده و انسان را از انجام وظایف فرزندی، همسری و مادری باز ندارد چه اینکه انجام این وظایف نه تنها با تزکیه مغایر نیست بلکه انجام این وظایف با قصد قربت، خود از راه های میانبر برای تزکیه محسوب می شود. منبع برای مطالعه بیشتر زن در آیینة جلال و جمال، آیة الله جوادی آملی، نشر اسراء، چاپ سوم. قال رسول الله صلّی الله علیه و آله : (بتزکیة النفس یحصل الصفاء) (صفای باطن به وسیلة تزکیة نفس بدست می آید.) (میزان الحکمه، محمدی ری شهری، چاپ بیروت، ج 4، ص 1427) -------------------------------------------------------------------------------- [1] . به سوی خود سازی. مصباح یزدی، ناشر موسسه حضرت امام، چاپ اول، پاییز 1380، ص 21. [2] . در قواعد ادبیات عرب می خوانیم که من مخصوص مرد و زن است، پس در آیه به هر دو جنس اشاره دارد. (من زکیها). [3] . مرقد مطهر ایشان در قبرستان تخت فولاد اصفهان است که زائران زیادی به گرد آن جمع می شوند. [4] . سورة نحل، آیة 97. [5] . سورة فجر، آیة 27. [6] . کیمیای محبت، محمدی ری شهری، چاپ و انتشارات دارالحدیث، چاپ اول، 1378، ص 136. [7] . ترک محرمات و انجام واجبات از جمله دستورالعمل هایی است که همة عرفا و اساتید اخلاق بدون استثناء اولین گام رشد و تعالی شمرده اند.
عنوان سوال:

آیا تزکیه نفس را خانم ها هم می توانند انجام دهند و آیا بدون استاد این کار موفقیت آمیز هست و یا نه؟ آیا تزکیة نفس امکان پذیر است؟


پاسخ:

پرسش دارای سه بخش امکان تزکیة‌ نفس، امکان خودسازی برای خانم ها و موفقیت آمیز بودن تزکیة بدون استاد می باشدامالازم است قبل از پاسخ تعریفی از تزکیة نفس و هدف از آن را بیان کنیم.
تعریف:
منظور از تزکیه یا خودسازی شکل دادن و جهت بخشیدن به فعالیت های حیاتی و تصحیح انگیزه ها و در نظر گرفتن مقصد نهایی و سوگیری فعالیت ها برای خداوند است[1] و به عبارتی روشن تر تزکیه یعنی پاکیزه نگه داشتن نفس برای رشد و سعادت ابدی.
هدف:
از عبارت های بالا دانسته شد که هدف از تزکیه نفس رسیدن به فوز و فلاح ابدی است. چنانچه حضرت حق در سورة شمس آیة 11 بعد از 11 قسم می فرماید: قد افلح من زکیها: به تحقیق هر کس[2] (مرد یا زن) که تزکیه کند رستگار شد. البته رستگاری و فلاح فقط دور شدن از عذاب الهی و یا رسیدن به بهشت موعود نیست بلکه فلاح و رستگاری واقعی رضایت حق تعالی از انسان و عبودیت کامل انسان در برابر خداوند است.
امکان تزکیة نفس:
امر خداوند به تزکیه: یکی از محکمترین دلایل امکان تزکیه امر خداوند و خطابات قرآنی است. در اینکه قدرت و توانایی انسان محدود است شکی نیست ولی هیچگاه خداوند به چیز محال و نشدنی و خارج از قدرت انسان امر نمی کند. آیة 11 سورة شمس هم این نکته را می رساند که تزکیة نفس چیز محال، نشدنی و غیر قابل دسترسی نیست چون اگر این طور بود قطعاً خداوند به آن امر نمی کرد. (قد افلح من زکیّها) یعنی این که هر کسی(چه زن وچه مرد) که بخواهد می تواند تزکیه کند و رستگار شود. فلاح و رستگار شدن که هدف نهایی و غرض از خلقت انسان است با تزکیه و خودسازی میسّر است و اگر قدرت بر تزکیه برای انسان وجود نداشت نقض غرض حاصل شده و رسیدن به هدف خلقت ابتر می ماند.
وقوع تزکیه: بهترین دلیل برای امکان هر چیزی وقوع آن است پس بهترین دلیل برای امکان تزکیة‌نفس هم وقوع آن در موارد متعدد و بی شمار است. از صدر اسلام تاکنون زنان بسیاری بوده اند که موفق به تزکیه نفس گشته اند و گاه حتی به مقامات و آخرین درجات خودسازی و تزکیه نفس نائل آمده اند. می توان به آسیه همسر فرعون و یا بانو مجتهده امین اشاره کرد.[3]
زنان نیز می توانند به تزکیة نفس بپردازند؟ الف) انسان از دو بخش روح و بدن تشکیل یافته است. خداوند در قرآن بدن را که فرع بوده و مادی، به طبیعت و خاک و گل نسبت می دهد و روح را که اصل بوده و مجرد به خودش نسبت می دهد و می فرماید: (قل الروح من امر ربی) (سورة اسراء، آیة 85). قهراً روح انسان که منسوب به خداست منزه از ذکوریت (مرد بودن) و انوثت (زن بودن) خواهد بود. حال با توجه به این مقدمه باید گفت که زن بودن و یا مرد بودن مربوط به پیکر است نه جان و روح ثانیاً تعلیم و تربیت و تزکیه از آن نفس است و ثالثاً نفس از غیر بدن است و بدن غیر از نفس و اصولاً آنکه در کلاس درس قرآن و مکتب پیامبران علیهم السّلام می نشیند بدن نیست، بلکه نفس و روح انسان است (که آن هم نه زن است و نه مرد) به همین خاطر در آیة 8 7 سورة شمس الهام گنه کاری و تقوا را به نفس نسبت داده که هر دو جنس مرد و زن به صورت یکسان از آن برخوردارند.
ب) مادی نبودن رجوع الی الله: در آیة 6 سورة انشقاق می فرماید: (یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه) یعنی انسان (چه زن و چه مرد) سالک الی الله است نه بدن تا بگوییم سالکان دو صنف اند بعضی زن و بعضی مرد به تعبیر دیگر سالک الی الله روح است که نه مذکر و نه مونث است. قرآن در جائی دیگر وقتی سخن از رجوع الی الله می کند از نفس مطمئنه یاد می نماید.[4] چون اگر رجوع جسمی و مادی می بود محل رجوع و مرجع هم (ذات حق تعالی) معاذ الله باید یک امر مادی باشد. چرا که وقتی تن نزدیک می شود قرب مادی است و قرب مادی از آن شی مادی است اما ذات باری تعالی منزه از قرب و بعد مادی است. عبادتها و نماز ها که موجب قرب هر پرهیزگار است (الصلاة قربان کل تقی) می باشد معنوی بوده و قرب معنوی نه مذکر است و نه مونث. پس آنکه مقرب الی الله است نه مذکر است و نه مونث.
ج) (من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مومن فلنحیینه حیاة طبیة):[5] قرآن کریم در این آیه به صراحت حجت را بر همگان تمام کرده و می فرماید هر کس که عمل صالحی انجام دهد خواه مرد باشد یا زن و در حالیکه مومن باشد زندگی خوش و پاکیزه ای بدو خواهیم داد. از آیه استفاده می شود که عمل صالح و ایمان رمز رسیدن به حیات طیبه می باشد و برای رسیدن به این هدف فرقی میان مرد و زن وجود ندارد. همچنین خداوند در آیة 95 سورة آل عمران می فرماید: (همانا من عمل هیچکس از زنان و مردان را ضایع نمی کنم. در این موارد قرآن کریم با صراحت از زن و مرد نام می برد تا افکار جاهلی پیش از اسلام را تخطئه کند زمانی که بین زن و مرد فرق گذاشته و عبادات و فضایل را برای مردها منحصر می داشتند لذا قرآن کریم هم با صراحت و هم با ظرافت می فرماید: آن که باید کامل شود نفس و روح است که مذکر و مونث ندارد.
وجود استاد و نقش آن در موفقیت تزکیه:
معمولاً همة سالکین الی الله وجود استادی کامل را در طی این طریق لازم می دانند و چنانچه از مرحوم آیة الله سید علی قاضی نقل شده که فرمودند: (اهم آن چه در این راه لازم است استاد خبیر و از هوا بیرون آمده و انسان کامل است، چنانچه کسی طالب راه و سلوک طریق خدا باشد و برای پیدا کردن استاد این راه نصف، عمر خود را در جستجو و تفحص بگذراند تا پیدا کند ارزش دارد. کسی که به استاد رسیده نصف راه را طی کرده است.)[6] استاد جوادی آملی در کتاب زن در آیینة جلال و جمال می فرمایند: از عارفی پرسیدند ابدال چند نفرند؟ گفت: چهل تن. گفتند: چرا نگفتید؟ چهل مرد. گفت: چون بین این بزرگان زنانی نیز وجود دارند. ثانیاً کسی که به مقام ابدال نایل می آید انسان است و انسان بودن اختصاص به زن و مرد ندارد. ابدال در اصطلاح به کسانی گفته می شود که تحت تدبیر شخص معینی نیستند. اینها راه را به تنهایی طی می کنند گر چه سخت است ولی رفتنی است و اگر به پیشرفت انسان تحت نظر مدیر و مدبر بیشتر است لکن به تنهایی هم می توان طی طریق کرد. (ره چنان رو که رهروان رفته اند.)
حال با توجه به عبارت های بالا به نظر می رسد انسان در ابتداء امر باید خود شروع کند. بدین معنی که انسان که می تواند راه تزکیه را از انجام واجبات و پرهیز از محرمات شروع کرده[7] و به آنچه که می داند عمل کند بالطبع در این مورد کمتر به استاد نیاز است ولی در مراتب بالاتر خداوند دست انسان را در دست استادی کامل می گذارد و یا خود به گونه ای او را تربیت می کند چنانچه در مورد حضرت آیة الله شیخ جواد همدانی انصاری اتفاق افتاده. نماز در اول وقت، قرآن خواندن، مواظبت از چشم و گوش و زبان و دل و پرهیز از معاشرتهای غیر ضروری از نامحرم. در اوایل کار لازم و از ضروریات طی طریق است.
در آخر به یک نکته اشاره می کنم و آن این است که:
هیچگاه تزکیة نفس مغایر با وظایف و تکالیف فردی نیست. تزکیه ای مورد قبول است که در چارچوب شرع بوده و انسان را از انجام وظایف فرزندی، همسری و مادری باز ندارد چه اینکه انجام این وظایف نه تنها با تزکیه مغایر نیست بلکه انجام این وظایف با قصد قربت، خود از راه های میانبر برای تزکیه محسوب می شود.
منبع برای مطالعه بیشتر
زن در آیینة جلال و جمال، آیة الله جوادی آملی، نشر اسراء، چاپ سوم.
قال رسول الله صلّی الله علیه و آله :
(بتزکیة النفس یحصل الصفاء)
(صفای باطن به وسیلة تزکیة نفس بدست می آید.)
(میزان الحکمه، محمدی ری شهری، چاپ بیروت، ج 4، ص 1427)
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . به سوی خود سازی. مصباح یزدی، ناشر موسسه حضرت امام، چاپ اول، پاییز 1380، ص 21.
[2] . در قواعد ادبیات عرب می خوانیم که من مخصوص مرد و زن است، پس در آیه به هر دو جنس اشاره دارد. (من زکیها).
[3] . مرقد مطهر ایشان در قبرستان تخت فولاد اصفهان است که زائران زیادی به گرد آن جمع می شوند.
[4] . سورة نحل، آیة 97.
[5] . سورة فجر، آیة 27.
[6] . کیمیای محبت، محمدی ری شهری، چاپ و انتشارات دارالحدیث، چاپ اول، 1378، ص 136.
[7] . ترک محرمات و انجام واجبات از جمله دستورالعمل هایی است که همة عرفا و اساتید اخلاق بدون استثناء اولین گام رشد و تعالی شمرده اند.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین