با سلام و احترام اولین مرحله برای تزکیه نفس، رهانیدن خود از اسارتها، تعلقها و حجابهاست. منظور از حجاب چیست؟ آیا فرد عادی می تواند بدون استاد و از طریق پرسش و پاسخ، تزکیه نفس داشته باشد؟ در صورتی که جواب خیر است پس فرد چگونه خود را تزکیه نفس کند؟ باتشکر سلام بر شما کلمه "حجاب" در لغت به پوششی گویند که مانع و حایل بین بیننده و آنچه می خواهد ببیند است، از این رو هر آنچه مانع چشم از دیدن باشد، حجاب نامیده می شود. [1] مرحوم سید علیخان کبیر نیز فرموده است: حجاب و جمع آن حجب به معنای پوشش بوده و اصل آن جسمی است که مانع بین دو جسم دیگر باشد و در غیر معنای جسم نیز به کار رفته است؛ مثلاً گاهی گفته می شود: ناتوانی حجابی است بین انسان و رسیدن به مقصود، یا معصیت حجاب بین عبد و پروردگارش می باشد… و حقیقت حجاب بین انسان و خدا این است که انسانِ سالک، مقامات و درجاتی دارد که هرکدام قبل از رسیدن به خدای متعال حجاب او هستند، و از آن جا که مقامات انسان بی نهایت است، مراتب حجاب ها نیز بی نهایت است. [2] اقسام و انواع حجاب ها: حجاب دارای انواع و اقسام متعددی است، ولی در این جا به دو قسم ظلمانی و نورانی آن اشاره می کنیم: 1- حجاب های ظلمانی: در حدیث معروفی آمده است: "إنّ لله سبعین ألف حجاب من نور و ظلمة"؛ [3] خدای متعال هفتاد هزار حجاب از نور و ظلمت دارد. به مقتضای این حدیث شریف عرفای بزرگ به بحث از حجاب های نورانی و ظلمانی پرداخته تا پس از معرفی و شناخت این حجاب ها، به خرق و کنار زدن آنها اقدام نمایند. چون از نظر عرفا کلمه هزار کنایه از کلی است، گویا که هر کلی هزار مصداق جزئی دارد و یک روز کلی نزد خداوند، هزار سال جزئی دنیوی نزد ما است. بنابراین، اگر هفتاد حجاب نورانی و ظلمانی به عنوان حجاب های کلی ذکر شود، در واقع مصداق حدیث فوق بیان شده است. حجاب های ظلمانی مصداق "الظلم ظلمات یوم القیامة" بوده که همان طور که کثرت حجاب از وحدت است و عوالم ظلمانی حجاب از عالم نور و قدس است، این حجاب ها نیز انسان را محدود به مادیات و محسوسات نموده و از توجه به ملکوت عالم غافل می سازند. 2- حجاب های نورانی: واژه حجاب نورانی که در تعبیرات عرفانی مشاهده می شود، عبارت است از هر مرحله از مراحل سیر و سلوک روحانی که توقف سالک در آن، مانع از صعود به مراحل بالا باشد؛ [4] در واقع هر نوع توجه استقلالی به عوامل رشد و تکامل معنوی، حجاب نورانی نامیده می شود. بدیهی است که اطلاق حجب نورانی بر ائمه به این معنا دارای بار منفی است؛ و نمی توان گفت ائمه (ع) در طریق الی الله هم حجب نورانی اند و هم موجب صعود می شوند، بلکه در این صورت موجب صعود نخواهند بود و تنها حجب نورانی اند. اما باید توجه داشت که در روایات بر اسما و صفات الاهی یا وجود پیامبر (ص) حجاب نورانی اطلاق شده است [5] و قاعدتا نباید معنای منفی گفته شده، مد نظر این گونه روایات باشد بلکه منظور این است که آنها آیاتی هستند که حق را نشان می دهند و سبب مشی و پیشرفت هستند: "کلما اضاءلهم مشوا فیه واذا اظلم علیهم قاموا" [6] ، اما به هرحال تجلی و ظهور نور مطلق الاهی به دلیل شدت و قوت بدون گذر از حجاب ها امکان ندارد، و علاوه موجودات نیز به دلیل ضعف و ناتوانی بدون واسطه یا واسطه ها توان درک نور مطلق را ندارند، و از این روست که باید از کانال وجودی اسماء و صفات، پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) او را نظاره کرد و از همین جهت است که می توان بر آنها حجاب را اطلاق کرد بدون اینکه معنای منفی یاد شده در اینجا لحاظ شود. در هر صورت آنچه برای ما مهم است آن است که بدانیم حجاب های نورانی گرچه خداوند را نشان می دهند و هرچه نورشان بیشتر باشد دیدنی را بهتر نشان می دهند، اما خدا را من وراء الحجاب نشان می دهند و هیچ گاه معاینه و بدون پرده حق را نمی توان ملاقات نمود؛ زیرا او عروس همیشه پرده نشین غیب است و هیچ چشم دلی محرم دیدار او نیست. او چنان سبحان و مقدس است که هیچ عقل و دلی آن طهارت و پاکی را ندارد که معاینه جمال و جلال آن قامت رعنا کند. اما درباره استاد در سیرو سلوک باید گفت که: هدف نهایی عرفان، کسب معرفت برای اصلاح نفس و تزکیه روح است. روشن است که وجود استاد و بهره مند شدن از راهنمایی های او کمک مؤثری به سالک می کند. راهنمایی های او در روند تهذیب نفس بسیار مؤثر و مفید است؛ اما نبود آن، مانع سیر و سلوک و اقدام برای تهذیب نیست. گرچه بسیاری از ارباب سیر و سلوک و علما و دانشمندانی که در این راه گام برداشته و تعلیمات قرآن و سنت را راهنمای خویش قرار داده (نه کسانی که راه و روش از خود اختراع کرده و بدعت گذار باشند)، عقیده دارند که رهروان کمال و فضیلت و تقوا و اخلاق و قرب الی الله باید زیر نظر استاد مسیر را طی کنند، ولی این بدان معنا نیست که با نبود استاد خصوصی اخلاق، قرب الی الله که هدف اصلی و نهایی سیر و سلوک است، امکان حصول نداشته باشد. چه بسیارند کسانی که با استفاده از آیات قرآن که بهترین و رساترین موعظههای اخلاق را در بردارد و نیز روایات اسلامی و کلمات بزرگان در کتابهای اخلاق و التزام عملی به آنها، این راه را پیموده و به مقامات والایی رسیده اند. اگر انسان با خلوص نیت، عزم راسخ داشته باشد که خود را به گونه ای تربیت کند که خدا خواسته و پیامبر - صلی الله وعلیه وآله - به آن دعوت کرده است، یعنی بخواهد انسان الهی شود، در این راه تلاش و کوشش نماید و به وظیفه اسلامی خود عمل کند، مسلّماً به نتیجه که قرب الی الله است، میرسد. چنانچه در این راه نیاز به استاد باشد، خدا استادی را به او می رساند. /208/ پی نوشت ها: [1] مجمع البحرین، ج 2، ص 34 . [2] ریاض السالکین، ج 2، ص 29، ذیل شرح دعای سوم، تلخیص الریاض أو تحفة الطالبین، ج 1، ص 142. [3] بحارالانوار، ج 55، ص 45. [4] عابدی، احمد، دو ماهنامه آینه پژوهش، شماره 79، حجاب های نورانی و ظلمانی از دیدگاه امام خمینی،ز 48 – 59. [5](بحارالانوار، ج18، ص427). [6] بقره، 20.
با سلام و احترام
اولین مرحله برای تزکیه نفس، رهانیدن خود از اسارتها، تعلقها و حجابهاست.
منظور از حجاب چیست؟
آیا فرد عادی می تواند بدون استاد و از طریق پرسش و پاسخ، تزکیه نفس داشته باشد؟
در صورتی که جواب خیر است پس فرد چگونه خود را تزکیه نفس کند؟
باتشکر
سلام بر شما
کلمه "حجاب" در لغت به پوششی گویند که مانع و حایل بین بیننده و آنچه می خواهد ببیند است، از این رو هر آنچه مانع چشم از دیدن باشد، حجاب نامیده می شود. [1]
مرحوم سید علیخان کبیر نیز فرموده است: حجاب و جمع آن حجب به معنای پوشش بوده و اصل آن جسمی است که مانع بین دو جسم دیگر باشد و در غیر معنای جسم نیز به کار رفته است؛ مثلاً گاهی گفته می شود: ناتوانی حجابی است بین انسان و رسیدن به مقصود، یا معصیت حجاب بین عبد و پروردگارش می باشد… و حقیقت حجاب بین انسان و خدا این است که انسانِ سالک، مقامات و درجاتی دارد که هرکدام قبل از رسیدن به خدای متعال حجاب او هستند، و از آن جا که مقامات انسان بی نهایت است، مراتب حجاب ها نیز بی نهایت است. [2]
اقسام و انواع حجاب ها:
حجاب دارای انواع و اقسام متعددی است، ولی در این جا به دو قسم ظلمانی و نورانی آن اشاره می کنیم:
1- حجاب های ظلمانی:
در حدیث معروفی آمده است: "إنّ لله سبعین ألف حجاب من نور و ظلمة"؛ [3] خدای متعال هفتاد هزار حجاب از نور و ظلمت دارد. به مقتضای این حدیث شریف عرفای بزرگ به بحث از حجاب های نورانی و ظلمانی پرداخته تا پس از معرفی و شناخت این حجاب ها، به خرق و کنار زدن آنها اقدام نمایند.
چون از نظر عرفا کلمه هزار کنایه از کلی است، گویا که هر کلی هزار مصداق جزئی دارد و یک روز کلی نزد خداوند، هزار سال جزئی دنیوی نزد ما است. بنابراین، اگر هفتاد حجاب نورانی و ظلمانی به عنوان حجاب های کلی ذکر شود، در واقع مصداق حدیث فوق بیان شده است.
حجاب های ظلمانی مصداق "الظلم ظلمات یوم القیامة" بوده که همان طور که کثرت حجاب از وحدت است و عوالم ظلمانی حجاب از عالم نور و قدس است، این حجاب ها نیز انسان را محدود به مادیات و محسوسات نموده و از توجه به ملکوت عالم غافل می سازند.
2- حجاب های نورانی:
واژه حجاب نورانی که در تعبیرات عرفانی مشاهده می شود، عبارت است از هر مرحله از مراحل سیر و سلوک روحانی که توقف سالک در آن، مانع از صعود به مراحل بالا باشد؛ [4] در واقع هر نوع توجه استقلالی به عوامل رشد و تکامل معنوی، حجاب نورانی نامیده می شود. بدیهی است که اطلاق حجب نورانی بر ائمه به این معنا دارای بار منفی است؛ و نمی توان گفت ائمه (ع) در طریق الی الله هم حجب نورانی اند و هم موجب صعود می شوند، بلکه در این صورت موجب صعود نخواهند بود و تنها حجب نورانی اند.
اما باید توجه داشت که در روایات بر اسما و صفات الاهی یا وجود پیامبر (ص) حجاب نورانی اطلاق شده است [5] و قاعدتا نباید معنای منفی گفته شده، مد نظر این گونه روایات باشد بلکه منظور این است که آنها آیاتی هستند که حق را نشان می دهند و سبب مشی و پیشرفت هستند: "کلما اضاءلهم مشوا فیه واذا اظلم علیهم قاموا" [6] ، اما به هرحال تجلی و ظهور نور مطلق الاهی به دلیل شدت و قوت بدون گذر از حجاب ها امکان ندارد، و علاوه موجودات نیز به دلیل ضعف و ناتوانی بدون واسطه یا واسطه ها توان درک نور مطلق را ندارند، و از این روست که باید از کانال وجودی اسماء و صفات، پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) او را نظاره کرد و از همین جهت است که می توان بر آنها حجاب را اطلاق کرد بدون اینکه معنای منفی یاد شده در اینجا لحاظ شود.
در هر صورت آنچه برای ما مهم است آن است که بدانیم حجاب های نورانی گرچه خداوند را نشان می دهند و هرچه نورشان بیشتر باشد دیدنی را بهتر نشان می دهند، اما خدا را من وراء الحجاب نشان می دهند و هیچ گاه معاینه و بدون پرده حق را نمی توان ملاقات نمود؛ زیرا او عروس همیشه پرده نشین غیب است و هیچ چشم دلی محرم دیدار او نیست. او چنان سبحان و مقدس است که هیچ عقل و دلی آن طهارت و پاکی را ندارد که معاینه جمال و جلال آن قامت رعنا کند.
اما درباره استاد در سیرو سلوک باید گفت که:
هدف نهایی عرفان، کسب معرفت برای اصلاح نفس و تزکیه روح است. روشن است که وجود استاد و بهره مند شدن از راهنمایی های او کمک مؤثری به سالک می کند. راهنمایی های او در روند تهذیب نفس بسیار مؤثر و مفید است؛ اما نبود آن، مانع سیر و سلوک و اقدام برای تهذیب نیست. گرچه بسیاری از ارباب سیر و سلوک و علما و دانشمندانی که در این راه گام برداشته و تعلیمات قرآن و سنت را راهنمای خویش قرار داده (نه کسانی که راه و روش از خود اختراع کرده و بدعت گذار باشند)، عقیده دارند که رهروان کمال و فضیلت و تقوا و اخلاق و قرب الی الله باید زیر نظر استاد مسیر را طی کنند، ولی این بدان معنا نیست که با نبود استاد خصوصی اخلاق، قرب الی الله که هدف اصلی و نهایی سیر و سلوک است، امکان حصول نداشته باشد. چه بسیارند کسانی که با استفاده از آیات قرآن که بهترین و رساترین موعظههای اخلاق را در بردارد و نیز روایات اسلامی و کلمات بزرگان در کتابهای اخلاق و التزام عملی به آنها، این راه را پیموده و به مقامات والایی رسیده اند.
اگر انسان با خلوص نیت، عزم راسخ داشته باشد که خود را به گونه ای تربیت کند که خدا خواسته و پیامبر - صلی الله وعلیه وآله - به آن دعوت کرده است، یعنی بخواهد انسان الهی شود، در این راه تلاش و کوشش نماید و به وظیفه اسلامی خود عمل کند، مسلّماً به نتیجه که قرب الی الله است، میرسد. چنانچه در این راه نیاز به استاد باشد، خدا استادی را به او می رساند.
/208/
پی نوشت ها:
[1] مجمع البحرین، ج 2، ص 34 .
[2] ریاض السالکین، ج 2، ص 29، ذیل شرح دعای سوم، تلخیص الریاض أو تحفة الطالبین، ج 1، ص 142.
[3] بحارالانوار، ج 55، ص 45.
[4] عابدی، احمد، دو ماهنامه آینه پژوهش، شماره 79، حجاب های نورانی و ظلمانی از دیدگاه امام خمینی،ز 48 – 59.
[5](بحارالانوار، ج18، ص427).
[6] بقره، 20.
- [سایر] آیا تزکیه نفس را خانم ها هم می توانند انجام دهند و آیا بدون استاد این کار موفقیت آمیز هست و یا نه؟ آیا تزکیة نفس امکان پذیر است؟
- [سایر] کتابهای مناسب اخلاقی و تزکیه نفس چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] با توجه به این که خداوند در سوره (شمس) یازده قسم برای تزکیه نفس خورده است، آیا تزکیه و تهذیب نفس را واجب می دانید؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] با توجه به اینکه خداوند در سوره شمس یازده قسم برای تزکیه نفس خورده است، عده ای تزکیه وتهذیب نفس را واجب نمی دانند، آیا صحیح است؟
- [سایر] برای خودسازی و تزکیۀ نفس از کجا باید شروع کرد؟
- [سایر] برای خودسازی و تزکیه نفس از کجا باید شروع کرد؟
- [سایر] وجود استاد در مسیر تزکیه و خود¬سازی تا چه حد ضرورری است؟
- [سایر] وجود استاد در مسیر تزکیه و خودسازی تا چه حد ضرورری است؟
- [آیت الله مظاهری] به نام خدا سلام علماء بزرگوار همه شان استاد اخلاق داشتند و برای انک ماهم استاد مشاور در اخلاق و دگر مراحل زندگی داشته باشیم چه کار کنیم؟
- [سایر] نقش استاد اخلاق در تربیت چیست؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . خواندن سوره توحید به یک نفس مکروه است.
- [آیت الله مظاهری] خواندن سوره توحید به یک نفس مکروه است.
- [آیت الله نوری همدانی] خواندن سوره قل هو الله به یک نفس مکروه است .
- [آیت الله سیستانی] دستور سربریدن حیوان آن است که چهار مجری را بطور کامل ببرند : 1 مجرای نفس (حلقوم) . 2 مجرای خوردن (مری) . 3 و 4 دو رگ کلفتی که در دو طرف مری و حلقوم میباشد . و بنابر احتیاط واجب شکافتن آنها ، یا بریدن حلقوم به تنهائی کافی نیست . و بریدن این چهار چیز واقع نمیشود مگر اینکه از زیر مهرهای که حلقوم و مری از آنها جدا میشوند ، ببرند .
- [آیت الله مظاهری] اشخاصی که به تنگی نفس مبتلا میباشند و به دستور پزشک هنگام تنگی شدید نفس توسّط وسیلهای که حاوی مواد اکسیژنی است از راه دهان اکسیژن به ریه خودشان میرسانند روزه آنها صحیح است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] محجور محجور کسیست که نمیتواند در مال خود به تنهایی تصرف کند.
- [آیت الله علوی گرگانی] خواندن سوره )قل هو ا& احد( به یک نفس مکروه است.
- [آیت الله وحید خراسانی] خواندن سوره قل هو الله احد به یک نفس مکروه است
- [آیت الله خوئی] خواندن سوره" قل هو الله احد" به یک نفس مکروه است.
- [آیت الله سیستانی] خواندن سوره (قل هو اللّه احد) به یک نفَس مکروه است .