هنگامی که در حرکتهای آگاهانه و رفتارهای انسانی خود دقت میکنیم در مییابیم که دو دسته از عوامل در آنها نقش اساسی ایفا میکنند: 1. عوامل شناختی: عواملی که موجب میشود انسان مطلبی را بفهمد و بپذیرد اما شناخت تنها کافی نیست تا ما را به حرکت در آورد. 2. عوامل درونی: عواملی هستند که شاید تأثیر آنها در رفتار ما بیشتر از شناخت باشد. احساسات، تمایلات و غرایز عواملی هستند که میل به حرکت را در انسان به وجود میآورند، عشق به انجام کار را ایجاد میکنند. تا این عوامل نباشد کار انجام نمیگیرد و اگر انسان به یقین بداند که مثلاً فلان ماده غذایی برای بدن او مفید است اما تا اشتها نداشته باشد به سراغ خوردن آن غذا نمیرود، هرچند شخص بداند فلان حرکت خوب است تا انگیزه برای انجام آن حرکت نداشته باشد حرکتی انجام نمیدهد. مشکل کجاست؟ انسانی که نسبت به یک حرکت اعم از عبادی، اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و ... کوتاهی و سهلانگاری میکند، قبل از اقدام به ارشاد و هدایت او باید علت را ریشه یابی کرد همان طور که پزشک قبل از نسخه نوشتن به بررسی علائم، علل و زمینههای بروز آن بیماری میپردازد. مشکل شناختی کسی که نسبت به نماز سهل انگاری میکند باید بررسی کرد که آیا او از ناحیه شناخت دچار ضعف است یا نه؟ چقدر نسبت به نماز آگاهی دارد؟ آیا از نکات ذیل در رابطه با نماز آگاهی دارد: 1. اهمیت و جایگاه والای نماز در دین: نماز اولین سؤال در قیامت است که اگر پذیرفته نشود کارهای دیگر نیز پذیرفته نمیشوند.[1] 2. آثار و برکات نماز: نماز، اهرم استعانت در غمها و مشکلات است، خداوند میفرماید: (از صبر و نماز در مشکلات کمک بگیرید.)[2] 3. آثار کم توجهی به نماز: کوتاهی عمر، کمی روزی (مادی و معنوی)، کم ارزشی اعمال نیک، مرگ ذلتبار، از بین رفتن چهره معنوی، عدم استجابت دعا، ابتلا به بیماری سختی که شخص با گرسنگی و تشنگی از دنیا میرود، عذاب سخت در قبر، سختگیری مأمورین حساب در قیامت، تنگی و تاریکی قبر، نزدیک شدن شیطان به او.[3] 4. آثار ترک نماز: هر که از روی عمد و توجه نماز را رها کند، از اسلام خارج شده و کافر است.[4] 5. فلسفه عبادت و نماز: چرا باید عبادت کنیم؟ چرا باید به صورت نماز عبادت کنیم؟ اگر مشکل در این قسمت باشد میتوان با جلسات صمیمانه، شرکت در مجالس سخنرانی، تشویق به مطالعه کتب، شنیدن نوارهای سخنرانی، معاشرت با اهل علم و تقوا، این مسأله را تقویت نمود. مشکل درونی ممکن است کسی به همه مطالب فوق بلکه بیشتر آنها آگاهی داشته باشد اما چنان که گفتیم شناخت تنها برای او کافی نیست و مشکلات درونی و روانی ذیل گریبانگیر او باشد: 1. غفلت و غرور 2. ضعف اراده 3. عدم تمرین دهی و تربیت دینی از طرف خانواده 4. داشتن الگوهای زنده و محبوب بینماز 5. عقده گشایی و مخالفت با دیگران در اثر سختگیریهای بیجا و یا شکستن عزت نفس و غرور و یا تحقیر در مقابل دیگران مثلاً پدر او سختگیر بوده و او را با ضرب وشتم به نماز وا میداشته است، اوهم به خاطر مخالفت با پدر که نسبت به نماز حساس بوده، نماز را کنار گذاشته است. 6. خجالت و حیای نابجا به خاطر تمسخر دیگران. موانع 1. گناه: غرق شدن در گناهان و مفاسد، حال عبادت و ذکر را از انسان میگیرد. 2. دوستان ناباب و فاسد: گاهی دوستان بینماز، انسان را از نماز خواندن باز میدارند و او نیز برای همرنگی با آنان یا ضعف اراده و ... از آنان تبعیت میکند. 3. خستگی طاقت فرسای ناشی از کار زیاد. مناسبترین شیوه برخورد برخورد انسان با شخص بیتفاوت به نماز با توجه به علل متعدد، متفاوت خواهد بود. پیداکردن مناسبترین و مؤثرترین شیوه برخورد هنگامی میسر خواهد بود که علت را شناسایی کرده باشیم، از آنجا که مشخصات شخص سهل انگار به نماز و علل آن برای ما مجهول است، ارائه راه مناسب غیر ممکن است، که ارتباط و سؤال مکرر شما به همراه معرفی شرایط سنی و خانوادگی و ... شخص مورد نظر این امر را ممکن نموده و ما را در ارائه مؤثرترین شیوه برخورد یاری مینماید. اصول کلی در برخورد 1. اصل تدریجی بودن تربیت دینی: نباید انتظار داشت تا شخص سریع متحول شود؛ پس باید با صبر و حوصله کار را ادامه داد. 2. اصل محبت: رفتار، گفتار و حتی نگاه انسان باید محب آمیز باشد تا در دل او نفوذ کند. 3. اصل احترام: در خیرخواهی و نصیحت باید مراقب بود لحن آمرانه نداشته باشیم. 4. اصل تواضع: خود برتر بینی نداشته باشیم، او مطمئن شود به خاطر عشق به او میخواهید او را به نماز مقید سازید. 5. اصل آماده سازی و ایجاد زمینه: از تذکر بیجا، انتقاد صریح و زیاد در مقابل دیگران پرهیز کنیم. 6. اصل ملایمت و مدارا همراه با قاطعیت: توصیهها و تذکرها نباید تند و خشن باشد بلکه با زبان نرم، شیرین و زیباترین الفاظ منتها با قاطعیت باشد. 7. اصل معرفی الگوهای خوب و بد و حذف الگوهای بد (با افراد و خانوادههایی که به نماز مقید هستند معاشرت کنید.). 8. اصل تقویت صفات مثبت و تکریم شخصیت فرد مقابل. 9. اصل تعادل در انذار و تبشیر: انسان باید به موقع از بشارتها (بهشت، قرب الهی و ... ) و انذارها (عذاب خدا، دوری از رحمت او و ...) استفاده کند. 10. اصل تداوم و تکرار: ارشاد و هدایت باید با یک برنامه منظم و منسجم و کارشناسی شده باشد. 12. اصل استفاده از دو نیروی عقل و احساس و عواطف (به عنوان مثال میتوانید از کرامات علماء و عرفایی مثل مرحوم نخودکی اصفهانی با مطالعه آن از کتاب نشان از بینشانها و ... او را تشویق کنید). 13. اصل مخاطب شناسی: برنامه تربیتی باید متناسب با سن و جنس و سطح تحصیلات و ... باشد. 14. اصل توکل به خدا: مؤثر واقعی خداست. خداوند متعال میفرمایند: (چنین نیست که هرکس را بخواهی بتوانی هدایت کنی لکن خدا هرکه را بخواهد هدایت میکند و او به حال آنان که قابل هدایتند آگاهتر است.)[5] منابع جهت مطالعه بیشتر 1. هزار و یک نکته درباره نماز، حسین دیلمی، انتشارات پارسایان قم؛ 2. قرآن و تبلیغ، محسن قرائتی، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن؛ 3. امر به معروف و نهی از منکر، محسن قرائتی. حضرت علی علیه السلام فرمودند: (بالمواعظ تَنْجَلی الغَفْلَةُ؛ با موعظهها و پندها غفلت زایل میگردد.) غررالحکم و دررالکلم، 4191، شرح جمال الدین محمد خوانساری، تألیف آمدی، انتشارات دانشگاه تهران، ج3، ص200 -------------------------------------------------------------------------------- [1] . نهج الفصاحه، جمله 979، مترجم و فراهم آورنده: ابوالقاسم پاینده، انتشارات جاویدان. [2] . بقره، آیه 45. [3] . آثار کم توجهی به نماز، مرکز مشاوره حوزه علمیه قم. [4] . نهج الفصاحه، جمله 1098، مترجم و فرآهم آورنده: ابوالقاسم پاینده، انتشارات جاویدان. [5] . قصص، آیه 56.
هنگامی که در حرکتهای آگاهانه و رفتارهای انسانی خود دقت میکنیم در مییابیم که دو دسته از عوامل در آنها نقش اساسی ایفا میکنند:
1. عوامل شناختی: عواملی که موجب میشود انسان مطلبی را بفهمد و بپذیرد اما شناخت تنها کافی نیست تا ما را به حرکت در آورد.
2. عوامل درونی: عواملی هستند که شاید تأثیر آنها در رفتار ما بیشتر از شناخت باشد.
احساسات، تمایلات و غرایز عواملی هستند که میل به حرکت را در انسان به وجود میآورند، عشق به انجام کار را ایجاد میکنند. تا این عوامل نباشد کار انجام نمیگیرد و اگر انسان به یقین بداند که مثلاً فلان ماده غذایی برای بدن او مفید است اما تا اشتها نداشته باشد به سراغ خوردن آن غذا نمیرود، هرچند شخص بداند فلان حرکت خوب است تا انگیزه برای انجام آن حرکت نداشته باشد حرکتی انجام نمیدهد.
مشکل کجاست؟
انسانی که نسبت به یک حرکت اعم از عبادی، اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و ... کوتاهی و سهلانگاری میکند، قبل از اقدام به ارشاد و هدایت او باید علت را ریشه یابی کرد همان طور که پزشک قبل از نسخه نوشتن به بررسی علائم، علل و زمینههای بروز آن بیماری میپردازد.
مشکل شناختی
کسی که نسبت به نماز سهل انگاری میکند باید بررسی کرد که آیا او از ناحیه شناخت دچار ضعف است یا نه؟ چقدر نسبت به نماز آگاهی دارد؟ آیا از نکات ذیل در رابطه با نماز آگاهی دارد:
1. اهمیت و جایگاه والای نماز در دین: نماز اولین سؤال در قیامت است که اگر پذیرفته نشود کارهای دیگر نیز پذیرفته نمیشوند.[1]
2. آثار و برکات نماز: نماز، اهرم استعانت در غمها و مشکلات است، خداوند میفرماید: (از صبر و نماز در مشکلات کمک بگیرید.)[2]
3. آثار کم توجهی به نماز: کوتاهی عمر، کمی روزی (مادی و معنوی)، کم ارزشی اعمال نیک، مرگ ذلتبار، از بین رفتن چهره معنوی، عدم استجابت دعا، ابتلا به بیماری سختی که شخص با گرسنگی و تشنگی از دنیا میرود، عذاب سخت در قبر، سختگیری مأمورین حساب در قیامت، تنگی و تاریکی قبر، نزدیک شدن شیطان به او.[3]
4. آثار ترک نماز: هر که از روی عمد و توجه نماز را رها کند، از اسلام خارج شده و کافر است.[4]
5. فلسفه عبادت و نماز: چرا باید عبادت کنیم؟ چرا باید به صورت نماز عبادت کنیم؟
اگر مشکل در این قسمت باشد میتوان با جلسات صمیمانه، شرکت در مجالس سخنرانی، تشویق به مطالعه کتب، شنیدن نوارهای سخنرانی، معاشرت با اهل علم و تقوا، این مسأله را تقویت نمود.
مشکل درونی
ممکن است کسی به همه مطالب فوق بلکه بیشتر آنها آگاهی داشته باشد اما چنان که گفتیم شناخت تنها برای او کافی نیست و مشکلات درونی و روانی ذیل گریبانگیر او باشد:
1. غفلت و غرور
2. ضعف اراده
3. عدم تمرین دهی و تربیت دینی از طرف خانواده
4. داشتن الگوهای زنده و محبوب بینماز
5. عقده گشایی و مخالفت با دیگران در اثر سختگیریهای بیجا و یا شکستن عزت نفس و غرور و یا تحقیر در مقابل دیگران مثلاً پدر او سختگیر بوده و او را با ضرب وشتم به نماز وا میداشته است، اوهم به خاطر مخالفت با پدر که نسبت به نماز حساس بوده، نماز را کنار گذاشته است.
6. خجالت و حیای نابجا به خاطر تمسخر دیگران.
موانع
1. گناه: غرق شدن در گناهان و مفاسد، حال عبادت و ذکر را از انسان میگیرد.
2. دوستان ناباب و فاسد: گاهی دوستان بینماز، انسان را از نماز خواندن باز میدارند و او نیز برای همرنگی با آنان یا ضعف اراده و ... از آنان تبعیت میکند.
3. خستگی طاقت فرسای ناشی از کار زیاد.
مناسبترین شیوه برخورد
برخورد انسان با شخص بیتفاوت به نماز با توجه به علل متعدد، متفاوت خواهد بود. پیداکردن مناسبترین و مؤثرترین شیوه برخورد هنگامی میسر خواهد بود که علت را شناسایی کرده باشیم، از آنجا که مشخصات شخص سهل انگار به نماز و علل آن برای ما مجهول است، ارائه راه مناسب غیر ممکن است، که ارتباط و سؤال مکرر شما به همراه معرفی شرایط سنی و خانوادگی و ... شخص مورد نظر این امر را ممکن نموده و ما را در ارائه مؤثرترین شیوه برخورد یاری مینماید.
اصول کلی در برخورد
1. اصل تدریجی بودن تربیت دینی: نباید انتظار داشت تا شخص سریع متحول شود؛ پس باید با صبر و حوصله کار را ادامه داد.
2. اصل محبت: رفتار، گفتار و حتی نگاه انسان باید محب آمیز باشد تا در دل او نفوذ کند.
3. اصل احترام: در خیرخواهی و نصیحت باید مراقب بود لحن آمرانه نداشته باشیم.
4. اصل تواضع: خود برتر بینی نداشته باشیم، او مطمئن شود به خاطر عشق به او میخواهید او را به نماز مقید سازید.
5. اصل آماده سازی و ایجاد زمینه: از تذکر بیجا، انتقاد صریح و زیاد در مقابل دیگران پرهیز کنیم.
6. اصل ملایمت و مدارا همراه با قاطعیت: توصیهها و تذکرها نباید تند و خشن باشد بلکه با زبان نرم، شیرین و زیباترین الفاظ منتها با قاطعیت باشد.
7. اصل معرفی الگوهای خوب و بد و حذف الگوهای بد (با افراد و خانوادههایی که به نماز مقید هستند معاشرت کنید.).
8. اصل تقویت صفات مثبت و تکریم شخصیت فرد مقابل.
9. اصل تعادل در انذار و تبشیر: انسان باید به موقع از بشارتها (بهشت، قرب الهی و ... ) و انذارها (عذاب خدا، دوری از رحمت او و ...) استفاده کند.
10. اصل تداوم و تکرار: ارشاد و هدایت باید با یک برنامه منظم و منسجم و کارشناسی شده باشد.
12. اصل استفاده از دو نیروی عقل و احساس و عواطف (به عنوان مثال میتوانید از کرامات علماء و عرفایی مثل مرحوم نخودکی اصفهانی با مطالعه آن از کتاب نشان از بینشانها و ... او را تشویق کنید).
13. اصل مخاطب شناسی: برنامه تربیتی باید متناسب با سن و جنس و سطح تحصیلات و ... باشد.
14. اصل توکل به خدا: مؤثر واقعی خداست. خداوند متعال میفرمایند: (چنین نیست که هرکس را بخواهی بتوانی هدایت کنی لکن خدا هرکه را بخواهد هدایت میکند و او به حال آنان که قابل هدایتند آگاهتر است.)[5]
منابع جهت مطالعه بیشتر
1. هزار و یک نکته درباره نماز، حسین دیلمی، انتشارات پارسایان قم؛
2. قرآن و تبلیغ، محسن قرائتی، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن؛
3. امر به معروف و نهی از منکر، محسن قرائتی.
حضرت علی علیه السلام فرمودند:
(بالمواعظ تَنْجَلی الغَفْلَةُ؛
با موعظهها و پندها غفلت زایل میگردد.)
غررالحکم و دررالکلم، 4191، شرح جمال الدین محمد خوانساری، تألیف آمدی،
انتشارات دانشگاه تهران، ج3، ص200
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . نهج الفصاحه، جمله 979، مترجم و فراهم آورنده: ابوالقاسم پاینده، انتشارات جاویدان.
[2] . بقره، آیه 45.
[3] . آثار کم توجهی به نماز، مرکز مشاوره حوزه علمیه قم.
[4] . نهج الفصاحه، جمله 1098، مترجم و فرآهم آورنده: ابوالقاسم پاینده، انتشارات جاویدان.
[5] . قصص، آیه 56.
- [آیت الله مکارم شیرازی] چنانچه طبیب به سبب سهل انگاری ضرری به بیمار بزند ضامن است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] سهل انگاری طبیب در عمل جرّاحی موجب آسیب وارد شدن به بیمار گشته بفرمایید: الف) آیا طبیب ضامن پرداخت دیه است؟ ب) اگر به واسطه سهل انگاری در عمل جراحی قلب، نیاز به عمل جراحی و درمان بعدی برای بیمار پیدا شود آیا طبیب سهل انگار باید هزینه آنها را بپردازد یا همان دیه کافی می باشد؟ ج) اگر سهل انگاری طبیب منجر به فوت بیمار شود، قتل چگونه قتلی خواهد بود؟
- [آیت الله سبحانی] آیا قضای نمازهای پدری که به جهت سهل انگاری قرائت نماز را غلط می خوانده، به عهده پسر بزرگتر می باشد یا خیر؟
- [سایر] اگر در قسمتهایی از دین سهل انگاری کنیم مصداق یومن ببعض و یکفر ببعض هستیم ؟
- [آیت الله بهجت] تکیه دادن به شی ء در حال قیام از روی سهل انگاری چه حکمی دارد؟
- [آیت الله سبحانی] آیا قضای نمازهای پدر که به جهت سهل انگاری غلط می خوانده، به عهده ی پسر بزرگتر است؟
- [سایر] پسر و دختری دارم که با هم ناسازگاری می کنند و همچنین در زمینه نماز سهل انگاری می کنند لطفا راهنمایی کنید.
- [آیت الله بهجت] اگر زن عمدا سقط جنین نکند، ولی سهل انگاری کند، مثلاً از بلندی بپرد ، آیا باید دیه بدهد؟
- [آیت الله سبحانی] اگر به جهت سهل انگاری نگهبان، انبار مصالح و نظیر آن به سرقت رود، مسئول جبران خسارات وارده چه کسی است؟
- [آیت الله سبحانی] اگر تیرانداز به طرف حیوانی تیراندازی کند، لکن به دلیل سهل انگاری متوجه نباشد و تیر به یک انسان اصابت کند، قتل از چه نوعی می باشد؟
- [آیت الله سیستانی] هرگاه در شهر خودش مستحقی نباشد میتواند خمس را به شهر دیگر ببرد ، بلکه اگر در شهر خودش مستحق باشد نیز میتواند به شهر دیگر ببرد در صورتی که سهل انگاری در پرداخت خمس نباشد ، و در هر صورت اگر تلف شود هر چند در نگهداری آن کوتاهی نکرده باشد ضامن است ، ونمیتواند مخارج بردن آن را از خمس بردارد .
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که با سرمایه شرکت معامله می کند اگر ادعا کند سرمایه بدون سهل انگاری و زیاده روی تلف شده و طرف مقابل ادعا کند خیانت کرده ولی دلیلی برای اثبات گفتار خود نداشته باشد، چنانچه معامله کننده نزد حاکم شرع قسم بخورد باید حرف او را قبول کرد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر اطمینان داشته باشد که حمد و سوره و اذکار واجب نماز را به صورت صحیح می خواند و بعد متوجه شود که غلط بوده نمازهایی را که خوانده صحیح است و قضا ندارد هرچند احتیاط مستحب آن است که قضا کند. اما اگر احتمال غلط بودن حمد و سوره و سایر اذکار واجب نماز را می داده و سهل انگاری کرده و نماز خوانده و بعد متوجه شده که غلط بوده نمی تواند به نمازهایی که خوانده اکتفا کند. و اگر به جهت لهجه خاصی که دارد نتواند نماز خود را به صورت عربی صحیح بخواند به همان مقدار که قدرت دارد بخواند و صحیح است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه طبیب به هنگام جراحی بیمار یا ختنه کردن کودک بر اثر سهل انگاری ضرری به بیمار یا کودک برساند، یا سبب مرگ او گردد ضامن است و همچنین اگر خطا کند و سبب زیانی شود، ولی اگر کوتاهی نکرده و مرتکب خطا نشده است، بلکه بر اثر عوامل دیگری، بیمار معیوب گردد یا بمیرد ضامن نیست به شرط این که در مورد کودک با اجازه ولی اقدام کرده باشد.
- [آیت الله مظاهری] افرادی که در ادارات دولتی یا مؤسسات کار میکنند و معمول است که مقداری از حقوق آنان را پسانداز میکنند که هنگام بازنشستگی بتدریج به آنان بدهند پس از بازنشستگی هر مقدار را که در هر سال به آنان بدهند جزو درآمد آن سال محسوب است و لازم نیست خمس آن را فوراً بدهند.
- [آیت الله اردبیلی] برای یاد دادن واجبات یا مستحبات نماز میتوان مزد گرفت.
- [آیت الله اردبیلی] اگر کسی نباشد که بتواند ایستاده نماز میّت را بخواند، میتوان نشسته بر او نماز خواند.
- [آیت الله بروجردی] نماز خواندن در جایی که تار و مانند آن استعمال میکنند، باطل است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] ماندن در مجالس لهو و لعب که در آن آوازهخوانی میکنند یا تار و مانند آن استعمال میکنند، حرام و نماز خواندن در آنجا بنا بر احتیاط مستحب باطل است.
- [آیت الله اردبیلی] نماز شب دفن را در هر موقع از شب اوّل قبر میتوان خواند، ولی بهتر است در اوّل شب بعد از نماز عشاء خوانده شود.