اینکه توانسته اید مشکل خود را بیابید و به فکر درمان آن باشید بسیار جای خوشوقتی است. زیرا شناخت درد نیمی از درمان است. آن گاه خطر بسیار بزرگ است که آدمی به دردی مبتلا باشد ولی از آن غافل باشد و خود را کاملًا سالم بپندارد. حال آنگونه که از نامه شما برمی آید شما در گفتار خود گاهی مبالغه کرده و موضوع را غیر از آنچه که هست نشان می دهید. این نحوه رفتار ریشه هایی در درون شما دارد ممکن است بنا به گفته روان شناس ناشی از کم دیدن خود باشد و ممکن است نیز علل دیگری در کار باشد که پرداختن به آن از این مجال خارج است. ولی یک چیز مسلم است و آن اینکه این رفتار رفتار مناسبی نیست و باید علاج شود. حال باید دید راه درمان چیست؟ قدم اول: باور کردن این حقیقت است که شما قادر خواهید بود با این خصلت مبارزه کرده و آن را مهار کنید. بزرگترین خطر در راه رشد و کمال آدمی یاس و ناامیدی است. چرا شما باید از اصلاح خود مایوس باشید؟ آیا خداوند راه های توبه و بازگشتن را بسته است چرا فکر می کنید قابل اصلاح نیستید. اگر قابل اصلاح نبودید که به فکر اصلاح نمی افتادید. بنابراین ((لاتیاسوا من روح الله از روح الهی و آنچه که مایه زنده شدن است مایوس نباشید)). پس در گام اول باید بدانید که نه خداوند از شما روی گردانده است و نه اینکه خود ناتوان از اصلاحید. چه شرایطی برای بازگشت بهتر از شرایط شماست. آیا جوانی بهترین دوران برای خودسازی و روی آوردن به خداوند نیست؟ آیا خداوند توبه جوان را نمی پذیرد؟ سعی کنید موهومات را از ذهن خود برانید. خواستن توانستن است زکوشش به هر چیز خواهی رسید. شیطان را از خود برانید که او آدمی را از رحمت پروردگار و قدم گذاردن در مسیر کمال مایوس می سازد. قدم دوم: اینکه بدانید دروغ و خلاف واقع گفتن چه آثار شومی بر شخصیت انسان و نیز در ذهن افراد دیگر دارد از یکسو گناهی بزرگ است که اصرار بر آن چه بسا آدمی را برای همیشه از رحمت خداوند دور سازد و از سوی دیگر منزلت و شخصیت آدمی را در نزد دیگران پایین می آورد. در این مورد مطالعه کتابهای اخلاقی مانند: ((معراج السعاد)) و ((گامهای عملی در اخلاق)) را مطالعه کنید. قدم سوم: برنامه ریزی برای کنترل زبان است. شما یک برنامه سه ماهه به صورت هفتگی برای کنترل زبان طراحی کنید. یعنی در 12 برگ روزهای هفته را نوشته و در مقابل آن جایی برای علامت زدن و یا نوشتن بگذارید. هر شب قبل از خوابیدن برنامه را در برابر خود قرار دهید و تعداد دفعاتی که احیاناً برخلاف تصمیم خود حرفی خارج از ضوابط زده اید یادداشت کنید. همین برنامه را در طول هفته ادامه دهید و هر شب سعی کنید پیشرفت خود را در برنامه کنترل کنید و در پایان هفته نیز نتیجه کلی را ملاحظه نمایید. اگر پیشرفت کرده و تعداد دفعات پایین آمده است به سجده رفته و خدا را شکر کنید ولی اگر نتیجه مطلوب نبود در مرحله اول با تنبیه سبک خود را مجازات کنید: مثلًا اگر روزی دیدید که تعداد دفعات تخلف فزونی یافته است روز بعد خود را از سخن گفتن برای چند ساعت محروم کنید و اگر تخلف تکرار شد روزه بگیرید. می دانیم که با عمل به این برنامه حتماً در کنترل خود موفق خواهید بود ان شاالله.
اینکه توانسته اید مشکل خود را بیابید و به فکر درمان آن باشید بسیار جای خوشوقتی است. زیرا شناخت درد نیمی از درمان است. آن گاه خطر بسیار بزرگ است که آدمی به دردی مبتلا باشد ولی از آن غافل باشد و خود را کاملًا سالم بپندارد. حال آنگونه که از نامه شما برمی آید شما در گفتار خود گاهی مبالغه کرده و موضوع را غیر از آنچه که هست نشان می دهید. این نحوه رفتار ریشه هایی در درون شما دارد ممکن است بنا به گفته روان شناس ناشی از کم دیدن خود باشد و ممکن است نیز علل دیگری در کار باشد که پرداختن به آن از این مجال خارج است. ولی یک چیز مسلم است و آن اینکه این رفتار رفتار مناسبی نیست و باید علاج شود. حال باید دید راه درمان چیست؟ قدم اول: باور کردن این حقیقت است که شما قادر خواهید بود با این خصلت مبارزه کرده و آن را مهار کنید. بزرگترین خطر در راه رشد و کمال آدمی یاس و ناامیدی است. چرا شما باید از اصلاح خود مایوس باشید؟ آیا خداوند راه های توبه و بازگشتن را بسته است چرا فکر می کنید قابل اصلاح نیستید. اگر قابل اصلاح نبودید که به فکر اصلاح نمی افتادید. بنابراین ((لاتیاسوا من روح الله از روح الهی و آنچه که مایه زنده شدن است مایوس نباشید)).
پس در گام اول باید بدانید که نه خداوند از شما روی گردانده است و نه اینکه خود ناتوان از اصلاحید. چه شرایطی برای بازگشت بهتر از شرایط شماست. آیا جوانی بهترین دوران برای خودسازی و روی آوردن به خداوند نیست؟ آیا خداوند توبه جوان را نمی پذیرد؟ سعی کنید موهومات را از ذهن خود برانید. خواستن توانستن است زکوشش به هر چیز خواهی رسید. شیطان را از خود برانید که او آدمی را از رحمت پروردگار و قدم گذاردن در مسیر کمال مایوس می سازد. قدم دوم: اینکه بدانید دروغ و خلاف واقع گفتن چه آثار شومی بر شخصیت انسان و نیز در ذهن افراد دیگر دارد از یکسو گناهی بزرگ است که اصرار بر آن چه بسا آدمی را برای همیشه از رحمت خداوند دور سازد و از سوی دیگر منزلت و شخصیت آدمی را در نزد دیگران پایین می آورد. در این مورد مطالعه کتابهای اخلاقی مانند: ((معراج السعاد)) و ((گامهای عملی در اخلاق)) را مطالعه کنید. قدم سوم: برنامه ریزی برای کنترل زبان است. شما یک برنامه سه ماهه به صورت هفتگی برای کنترل زبان طراحی کنید. یعنی در 12 برگ روزهای هفته را نوشته و در مقابل آن جایی برای علامت زدن و یا نوشتن بگذارید. هر شب قبل از خوابیدن برنامه را در برابر خود قرار دهید و تعداد دفعاتی که احیاناً برخلاف تصمیم خود حرفی خارج از ضوابط زده اید یادداشت کنید. همین برنامه را در طول هفته ادامه دهید و هر شب سعی کنید پیشرفت خود را در برنامه کنترل کنید و در پایان هفته نیز نتیجه کلی را ملاحظه نمایید. اگر پیشرفت کرده و تعداد دفعات پایین آمده است به سجده رفته و خدا را شکر کنید ولی اگر نتیجه مطلوب نبود در مرحله اول با تنبیه سبک خود را مجازات کنید: مثلًا اگر روزی دیدید که تعداد دفعات تخلف فزونی یافته است روز بعد خود را از سخن گفتن برای چند ساعت محروم کنید و اگر تخلف تکرار شد روزه بگیرید. می دانیم که با عمل به این برنامه حتماً در کنترل خود موفق خواهید بود ان شاالله.
- [سایر] راه اصلاح زبان و ترک دروغ گویی چیست؟
- [سایر] چه عاملی سبب ترک دروغ گفتن می گردد؟
- [سایر] در مورد یکی از گناه زبان که دروغ است، توضیح دهید؟
- [سایر] چرا باید دروغ کوچک و به شوخی را هم ترک کرد؟
- [سایر] آیاازدواج یک دختر ترک زبان بایک پسرعرب ایرانی عیب است که والدین ما مانع می شوند؟مگرماهمه بنده خدا نیستیم؟
- [سایر] دیدگاه عربی: فرمایش محمد (ص) به علی (ع): ای علی! در سه جا دروغ نیکوست: میدان جنگ، وعده به زنان و اصلاح بین مردم، (وسایل الشیعه، ج12، ص 252). سؤال :آیا حدیث ذکر شده درست است یا خیر؟ و آیا با مطلب زیر منافات دارد؟ دیدگاه پارسی داریوش هخامنشی: اهورامزدا دروغ را از سرزمین و مردم من به دور نگه دارد. کوروش بزرگ: مرد پارسی دروغ نگوید حتی به هنگام مرگ در جنگ.
- [آیت الله مکارم شیرازی] امام راحل(قدس سره) می فرمودند: (گاه می توان برای حفظ نظام، برخی از واجبات را نیز ترک کرد.) آیا این موضوع در خبر هم صادق است؟ آیا خبرنگار نیز می تواند برای حفظ نظام به دروغ متوسّل شود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] امام راحل(قدس سره) می فرمودند: (گاه می توان برای حفظ نظام، برخی از واجبات را نیز ترک کرد.) آیا این موضوع در خبر هم صادق است؟ آیا خبرنگار نیز می تواند برای حفظ نظام به دروغ متوسّل شود؟
- [آیت الله بهجت] در برخی مزاح ها، برخی از اقوام و طوایف مثل ترک ها، عرب ها و... مورد استهزا قرار می گیرند، چنین مزاح هایی عناوینی هم چون: غیبت، دروغ، استهزاء حرام یا... پیدا می کند؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا خرید و فروش و تولید خمیر اصلاح که کاربرد اصلی آن برای اصلاح ریش است ولی گاهی برای اصلاح غیر از آن هم بکار می رود، جایز است؟
- [آیت الله بهجت] تراشیدن و ازاله موی صورت جایز نیست، چه تمام ریش یا قسمتی از آن باشد، و تراشیدن زیر گلو و روی گونهها در حد اصلاح مانعی ندارد، و ماشین کردنی که مثل تراشیدن باشد باید ترک شود.
- [آیت الله مظاهری] در امر به معروف و نهی از منکر ارتکاب معصیت مثل فحش و دروغ و اهانت جایز نیست مگر آنکه آن معروف یا منکر اهم از آن معصیت باشد نظیر ترک نماز و تجاوز به عرض یا ناموس کسی.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که برای اثبات مطلبی قسم می خورند اگر حرف آنها راست باشد قسم خوردن مکروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان کبیره است، ولی اگر مجبور شود که برای نجات خود یا مسلمانان دیگری از شر ظالمی قسم دروغ بخورد اشکال ندارد، بلکه گاه واجب می شود و این نوع قسم خوردن که برای اثبات مطلبی است غیر از قسمی است که در مسائل پیش گفته شد که برای انجام کار یا ترک کاری بود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که برای اثبات مطلبی قسم می خورند اگر حرف آنها راست باشد قسم خوردن مکروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان کبیره است، ولی اگر مجبور شود که برای نجات خود یا مسلمانان دیگری از شر ظالمی قسم دروغ بخورد اشکال ندارد، بلکه گاه واجب می شود و این نوع قسم خوردن که برای اثبات مطلبی است غیر از قسمی است که در مسائل پیش گفته شد که برای انجام کار یا ترک کاری بود.
- [آیت الله مظاهری] دروغ گفتن مرد به زنش و یا دروغ گفتن زن به شوهر جایز نیست، مگر ضرورتی باشد که آن ضرورت موجب جواز دروغ شود، نظیر اینکه اگر دروغ نگوید نزاع خانوادگی بهوجود میآید که در این صورت، به اندازه ضرورت و جلوگیری از آن نزاع و مفسده، دروغ جایز است.
- [آیت الله بهجت] اگر حفظ امانت متوقف بر آن باشد که دروغ بگوید، پس اگر میتواند، باید توریه کند، و اگر نمیتواند، واجب است دروغ بگوید تا امانت حفظ شود و اگر دروغ نگفت و امانت محفوظ نماند ضامن است، بلکه اگر قسم دروغ لازم شد، واجب است قسم بخورد، وگرنه ضامن است.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر اعراضنمودن وترک معاشرت با گناهکار موجب تخفیف معصیت میشود یا احتمال تخفیف دادهشود، واجب است اعراض شود; هرچند بداند که گناهکار معصیت را بطور کلی ترک نخواهد کرد. واین امر در صورتیاست که با مراتب دیگر نتواند از معصیت جلوگیری کند. مرتبه دوم امر به معروف ونهیاز منکر را با زبان انجام دهد; پس با احتمال تأثیر ووجود دیگر شرایط واجب است گنهکار را از انجام گناه نهی کند، وبه کسی که واجب را ترک کرده به انجام آن دستور دهد.
- [آیت الله بهجت] اگر انسان بدون اینکه تصمیم قلبی بر انجام یا ترک کاری داشته باشد قسم بخورد، مثلاً در مکالمات روزمره بگوید: (به خدا چنین شد یا چنین نشد)، اینگونه قسم موجب کفاره نیست، ولی اگر راست باشد مکروه است، و اگر دروغ باشد گناه است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر گناهکار جز به جمع ما بین مرتبه اوّل و دوم از انکار، ترک معصیت نکند، جمع واجب است؛ به این نحو که هم از او اعراض کند و ترک معاشرت نماید و با چهره عبوس با او برخورد کند و هم او را با زبان امر به معروف و نهی از منکر کند. * مرتبه سوم: توّسل به زور و جبر؛ پس اگر بداند یا اطمینان داشته باشد که کسی جز با اِعمال زور و جبر ترک منکر نمیکند یا واجب را بجا نمیآورد، این کار واجب است، لکن باید از مقدار لازم تجاوز نکند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر روزهدار با گفتن یا با نوشتن یا با اشاره و مانند آنها به خدا و پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و جانشینان آن حضرت علیهمالسلام عمدا نسبت دروغ بدهد، اگرچه فورا بگوید: (دروغ گفتم) یا توبه کند، روزه او بنابر احتیاط واجب باطل است و اگر دروغ بستن به حضرت زهرا علیهاالسلام و سایر پیامبران و جانشینان آنان علیهمالسلام موجب دروغ بستن به خدا یا پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم یا جانشینان آن حضرت علیهمالسلام گردد نیز همین حکم را دارند.