اگر فلسفه امامت و ضرورت وجود راهنمایان بشری که از درجات بالای کمال علمی و عصمت برخوردارند به خوبی روشن باشد، ادامة این امر مهم، یعنی هدایت انسان در زمان غیبت کبری توسط افرادی برگزیده با ویژگیهای خاص نیز ضروری مینماید. توضیح مطلب اینکه: بعد از ختم نبوت پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) رابطه انسان با ملکوت از طریق وحی قطع شد. در حالی که جمعیت انسانها رو به افزایش و قهراً مسایل جدیدی در حوزة اندیشه و عمل به وجود می آمد. و از طرفی به تناسب زمان و مکان، باید مصادیق آیات و روایات روشن شود، تا مردم از نعمت بزرگ قرآن و سنت نبوی(صلی الله علیه وآله) محروم نگردند. در زمان حضور هر کدام از ائمه معصومین(علیها السلام) و تفسیر و توضیح متون دینی توسط آن بزرگواران، مشکلی وجود نداشت. اما در زمان غیبت حضرت ولی عصر( عجلالله تعالی فرجه الشریف )، که مردم از نعمت بهرهمندی از منابع علم ناب محروم بودند و با گذشت زمان و فاصله گرفتن از صدر اسلام و هجوم بیوقفه شیاطین فکری از یک سو و پیشرفتهای صنعتی و گرایش به تجملات در زندگی از سوی دیگر، نیاز به راهنمایانی وارسته و شاگردانی که در مکتب وحی زانو زده و به تناسب ظرفیت وجودی خود از چشمه علم و معرفت دین نوشیدهاند، همچنان باقی و روز به روز شدیدتر میشود. و قرار گرفتن بشریت در مسیر نادرست و دور شدن از راه صحیح در درازمدت، مورد پیشبینی حضرات معصومین(علیها السلام)از جمله امام عصر عجلالله تعالی فرجه الشریف بوده و به این خاطر راهنماییهای لازم را به مردم نمودهاند که به صورت روایات و احادیث به دست ما رسیده است. از جمله در تحفالعقول حدیثی از امام حسین(علیه السلام) در این مورد نقل شده که حضرت فرمودند: (مجاری الامور بیدالعلمأ بالله الامنأ علی حلاله و حرامه جریان کارها باید به دست افرادی باشد که عالم به خداوند و امین بر حلال و حرام اویند.) قهراً این افراد متخصص در دین الهی هستند که پاسدار حفظ احکام (حلال و حرام) می باشند. و یا در پاسخ سؤالاتی که اسحقبن یعقوب در طی نامهای از محضر شریف امام عصر ارواحنا فداه نموده آن حضرت فرمودند: (واماالحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی راوة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجةالله(عج) در رویدادهای آینده به راویان و متخصصان حدیث ما رجوع کنید که آنها از طرف من برای شما حجت می باشند و من حجت خدا هستم.) و مراد از (حوادث واقعه) تنها احکام شرعی نمیتواند باشد بلکه معنای وسیعتری دارد که شامل مسایل و مشکلات اجتماعی نیز می شود. زیرا تعبیر به (حوادث واقعه) در مورد احکام شرعی باید به علمای دین مراجعه کنند و نیازی به سؤال نبوده است. این دو نمونه، از روایات فراوان در این زمینه می باشد. از این روایات روشن میشود که لزوم رهبری جامعه خصوصاً در زمان غیبت کبری، مورد عنایت معصومین بوده است و مسألهای با این اهمیت هرگز نمی توانسته مورد غفلت قرار گیرد. و به خصوص از ناحیه دین جامعی نظیر اسلام که در تمام مسایل از جزئیترین آنها تا مسایل کلّی توجه نموده، و برای هر یک حکمی بیان نموده است. مسایلی از قبیل طهارت و نحوه تطهیر، بحث مربوط به دیات، نماز، روزه، حج، خمس، و.... حال آیا عقل سلیم می پذیرد که تشکیل حکومت که سبب اجرای بهتر و کاملتر دستورات دینی و تکامل مردم می شود، را مورد عنایت قرار نداده باشد و یا در مورد شرایط رئیس حکومت، سخنی به میان نیاورده باشد؟ لذا حضرت ولی عصر ارواحنا فداه در زمان غیبت کبری، نواب خود را به طور عموم و با ذکر صفات و ویژگی معرفیکردهاند و از مجموع روایات متعدد در این زمینه، شرایط حاکم دینی (ولایت فقیه) بدست می آید که عبارتند از: تخصص و فقاهت در دین، تقوای الهی، دارا بودن بینش سیاسی و مدیریت و شجاعت. برای مطالعه بیشتر در مورد مبحث ولایت فقیه می توانید به کتابهای زیر مراجعه نمایید: 1 حکومت اسلامی امام خمینی 2 پرسش و پاسخ پیرامون ولایت فقیه (سه جلد)، آیتالله مصباح یزدی 3 ولایت فقیه آیت الله جوادی آملی 4 وحی و رهبری آیت الله جوادی آملی 5 ولایت فقیه حجةالاسلام هادوی تهرانی 6 نگاهی گذار به ولایت فقیه محمد مهدی نادری قمی پی نوشت: 1 . اکمال الدین، ج 1 ص 483. منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
ادله اثبات ولایت فقیه را بیان فرمائید. و آیا روایتی از امام زمان علیه السلام در این زمینه وجود دارد؟
اگر فلسفه امامت و ضرورت وجود راهنمایان بشری که از درجات بالای کمال علمی و عصمت برخوردارند به خوبی روشن باشد، ادامة این امر مهم، یعنی هدایت انسان در زمان غیبت کبری توسط افرادی برگزیده با ویژگیهای خاص نیز ضروری مینماید.
توضیح مطلب اینکه: بعد از ختم نبوت پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) رابطه انسان با ملکوت از طریق وحی قطع شد. در حالی که جمعیت انسانها رو به افزایش و قهراً مسایل جدیدی در حوزة اندیشه و عمل به وجود می آمد. و از طرفی به تناسب زمان و مکان، باید مصادیق آیات و روایات روشن شود، تا مردم از نعمت بزرگ قرآن و سنت نبوی(صلی الله علیه وآله) محروم نگردند.
در زمان حضور هر کدام از ائمه معصومین(علیها السلام) و تفسیر و توضیح متون دینی توسط آن بزرگواران، مشکلی وجود نداشت. اما در زمان غیبت حضرت ولی عصر( عجلالله تعالی فرجه الشریف )، که مردم از نعمت بهرهمندی از منابع علم ناب محروم بودند و با گذشت زمان و فاصله گرفتن از صدر اسلام و هجوم بیوقفه شیاطین فکری از یک سو و پیشرفتهای صنعتی و گرایش به تجملات در زندگی از سوی دیگر، نیاز به راهنمایانی وارسته و شاگردانی که در مکتب وحی زانو زده و به تناسب ظرفیت وجودی خود از چشمه علم و معرفت دین نوشیدهاند، همچنان باقی و روز به روز شدیدتر میشود. و قرار گرفتن بشریت در مسیر نادرست و دور شدن از راه صحیح در درازمدت، مورد پیشبینی حضرات معصومین(علیها السلام)از جمله امام عصر عجلالله تعالی فرجه الشریف بوده و به این خاطر راهنماییهای لازم را به مردم نمودهاند که به صورت روایات و احادیث به دست ما رسیده است. از جمله در تحفالعقول حدیثی از امام حسین(علیه السلام) در این مورد نقل شده که حضرت فرمودند: (مجاری الامور بیدالعلمأ بالله الامنأ علی حلاله و حرامه جریان کارها باید به دست افرادی باشد که عالم به خداوند و امین بر حلال و حرام اویند.) قهراً این افراد متخصص در دین الهی هستند که پاسدار حفظ احکام (حلال و حرام) می باشند.
و یا در پاسخ سؤالاتی که اسحقبن یعقوب در طی نامهای از محضر شریف امام عصر ارواحنا فداه نموده آن حضرت فرمودند: (واماالحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی راوة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجةالله(عج) در رویدادهای آینده به راویان و متخصصان حدیث ما رجوع کنید که آنها از طرف من برای شما حجت می باشند و من حجت خدا هستم.)
و مراد از (حوادث واقعه) تنها احکام شرعی نمیتواند باشد بلکه معنای وسیعتری دارد که شامل مسایل و مشکلات اجتماعی نیز می شود. زیرا تعبیر به (حوادث واقعه) در مورد احکام شرعی باید به علمای دین مراجعه کنند و نیازی به سؤال نبوده است.
این دو نمونه، از روایات فراوان در این زمینه می باشد. از این روایات روشن میشود که لزوم رهبری جامعه خصوصاً در زمان غیبت کبری، مورد عنایت معصومین بوده است و مسألهای با این اهمیت هرگز نمی توانسته مورد غفلت قرار گیرد. و به خصوص از ناحیه دین جامعی نظیر اسلام که در تمام مسایل از جزئیترین آنها تا مسایل کلّی توجه نموده، و برای هر یک حکمی بیان نموده است. مسایلی از قبیل طهارت و نحوه تطهیر، بحث مربوط به دیات، نماز، روزه، حج، خمس، و.... حال آیا عقل سلیم می پذیرد که تشکیل حکومت که سبب اجرای بهتر و کاملتر دستورات دینی و تکامل مردم می شود، را مورد عنایت قرار نداده باشد و یا در مورد شرایط رئیس حکومت، سخنی به میان نیاورده باشد؟
لذا حضرت ولی عصر ارواحنا فداه در زمان غیبت کبری، نواب خود را به طور عموم و با ذکر صفات و ویژگی معرفیکردهاند و از مجموع روایات متعدد در این زمینه، شرایط حاکم دینی (ولایت فقیه) بدست می آید که عبارتند از: تخصص و فقاهت در دین، تقوای الهی، دارا بودن بینش سیاسی و مدیریت و شجاعت. برای مطالعه بیشتر در مورد مبحث ولایت فقیه می توانید به کتابهای زیر مراجعه نمایید: 1 حکومت اسلامی امام خمینی 2 پرسش و پاسخ پیرامون ولایت فقیه (سه جلد)، آیتالله مصباح یزدی 3 ولایت فقیه آیت الله جوادی آملی 4 وحی و رهبری آیت الله جوادی آملی 5 ولایت فقیه حجةالاسلام هادوی تهرانی 6 نگاهی گذار به ولایت فقیه محمد مهدی نادری قمی
پی نوشت:
1 . اکمال الدین، ج 1 ص 483.
منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
- [سایر] آیا ادله عقلی، وجود امام زمان معینی را اثبات می کند؟
- [سایر] لقب صاحب الزمان را اثبات کنید.
- [سایر] آیا امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ملزم به پیروی از ولی فقیه می باشد؟
- [سایر] یکی دیگر ازشبهاتی که بسیار مهم است مسئله ولایت فقیه است چراوقتی امام زمان وجود دارد ولایت فقیه پابرجاست اصلا ولایت فقیه چگونه به وجود آمده؟
- [سایر] چرا به حضرت مهدی علیه السلام، صاحب الزمان می گویند؟
- [سایر] چگونه می توان دیدار صالحان با امام مهدی علیه السلام را اثبات نمود؟
- [سایر] آیا حضرت مهدی علیه السلام برای اثبات امامتشان در کودکی اقدامی انجام دادهاند؟
- [سایر] چرا در قرآن، اشاره صریحی به ولایت حضرت مهدی علیه السلام نشده است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] دیده می شود که بعضی از متدیّنین به هنگام شنیدن نام مبارک حضرت مهدی امام عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به احترام آن حضرت دست بر سر می گذارند، آیا این مطلب در روایتی وارد شده است؟
- [سایر] چگونه عمر طولانی امام زمان علیه السلام اثبات می شود؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله بهجت] بعید نیست مستحب بودن اقرار به ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلام در اذان مستحبی، در صورتی که به نیت مطلوب بودن گفته شود، به عبارات مختلفی که در (نهایه) و (فقیه) و (احتجاج) نقل شده است که (اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّه) و یا (عَلِیٌ اَمیرُ المُؤمِنین) و یا به عبارت (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّه) باشد، و اما اقرار به ولایت اگرچه در غیر اذان باشد خوب است، پس احتیاج به دلیل مخصوص ندارد؛ و کاملترین عبارتی که در اینجا گفته میشود آن است که اقرار به خلیفه بودن یا وصی بودن حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام و ائمه طاهرین علیهمالسلام در آن باشد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] أَشْهَدُ أَنَّ عَلیّاً وَلِیُّ اللَّه) جزء اذان و اقامه نیست؛ البته ولایت امیر المؤمنین و ائمه معصومین علیهمالسلام از ارکان ایمان است و اسلام بدون آن ظاهری بیش نیست و قالبی از معنی تهیست و خوب است که پس از (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، به قصد تیمن و تبرّک، شهادت به ولایت و امامت بلافصل حضرت امیر المؤمنین و سایر معصومین علیهمالسلام به گونهای که عرفاً از اجزاء اذان و اقامه به حساب نیاید؛ ذکر گردد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .