برای پاسخ به این پرسش باید در 4 محور بحث کنیم. 1. ویژگی و خصوصیت قطعنامه 598. 2. اهداف شورای امنیت از صدور قطعنامه 598. 3. عوامل و زمینههای پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران. 4. اثرات و پیامدهای پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران. ویژگی و خصوصیت قطعنامه 598 در طول جنگ تحمیلی از سوی شورای امنیت 9 قطعنامه و 10 بیانیه صادر شده بود، لکن اهمیت و ویژگی منحصر به فرد قطعنامه 598 در این است که اوّلاً: قطعنامه 598 تحت عنوان (منازعه بین ایران و عراق) صادر شده است، برخلاف قطعنامههای قبلی که تنها اعلان (وضعیت ما بین ایران و عراق) است. ثانیاً: در قطعنامههای قبلی مسأله تعیین متجاوز و عقبنشینی براساس قرارداد 1975 مطرح نشده بود، در حالی که این دو امر که نقش تعیینکنندهای در پذیرش قطعنامه توسط ایران داشت. ثالثاً: این قطعنامه مفصلترین قطعنامه و از نظر حجم و دقیق ترین از نظر عبادت، نیت به قطعنامه های پیشین بوده و نه تنها توصیه نامة صرف بلکه حالت آمرانه بودن آن غالب و قوی بوده و برخاسته از اعتماد شورای امنیت و نگرانی عمیق آن به ادامة جنگ بین ایران و عراق بوده است.[1] اهداف شورای امنیت از صدور قطعنامه 598 الف: اعادة حیثیت سازمان ملل متحد به عنوان نهاد حافظ صلح بینالمللی، زیرا شورای امنیت با صدور قطعنامهای بیحاصل عدم توانائی خود را در اذهان جهان تقویت میکرد، لذا به منظور نمایش قدرت و نشان دادن توانایی و صلاحیت خود در حل مناقشات حاضر شد، تسلیم خواست به حق جمهوری اسلامی ایران شود و امتیاز شناسایی آغازگر جنگ را به او بدهد. ب: جلوگیری از سقوط صدام، حامیان بینالمللی صدام به خوبی دریافتند که ایران با تصمیمات تهاجمی خود در جنگ ممکن است، رژیم عراق را به سقوط بکشاند، لذا به این نتیجه رسیدند که ایجاد حرکت سیاسی تازه در منطقه ضروری است تا نقش عملیات رزمندگان ایران را در ایجاد تحولات سیاسی منطقه بیاثر سازد. ج: تقویت روحیه حامیان رژیم عراق به منظور جلب حمایت بیشتر آنها نسبت به صدام و تشدید روند کمکهای تسلیحاتی و سیاسی آنها و حفظ وجهه منطقهای جنگ ایران و عراق.[2] عوامل و زمینههای پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران 1. فشارها و تمهیدات بینالمللی علیه ایران: رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل پس از نطق رئیس جمهور ایران در مجمع عمومی گفت: (من از این فرصت استفاده میکنم و از ایشان میخواهم که صریحاً و بدون ابهام اعلام دارد که ایران قطعنامة مصوب شورای امنیت را که خواستار برقراری آتشبس در جنگ شده است قبول دارد یا نه؟ اگر پاسخ مثبت باشد این یک گام خوشایند و یک پیشرفت عمده محسوب میشود و در صورت منفی بودن پاسخ ایران شورای امنیت راهی جزء اعمالِ مجازات علیه ایران و وادار کردن این کشور به قبول آتشبس پیش رو ندارد)[3] به دنبال این تهدیدات بود که حمله به هواپیمای مسافربری ایرباس صورت گرفت و 290 نفر از هموطنان ما جان خود را در آن حادثه از دست دادند. آیتالله هاشمی رفسنجانی درباره شرایط و عللی که باعث پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران شد، اظهار داشتند: اخیراً استکبار جهانی با تمام توان و مجدانه تصمیم گرفته بود که از پیروزی سریع ما ممانعت به عمل آورد و پافشاری ما در این مقطعِ خاص ممکن بود وارد آمدن خسارات عمدهای به مردم ما و عراق را به دنبال داشته باشد نمونة آن قساوت عجیب آمریکائیها در خلیج فارس و سرنگونی هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران و قساوت فوقالعاده صدام در داخل عراق بود که با بمباران شیمیائی هزاران روستا مردم کشور را آواره و متواری کرد و آنان را قتل عام نمود. استفاده گسترده از گازهای شیمیائی در جبههها توسط صدام نیز یکی از دلایل بود و ملاحظه میشد که استکبار جهانی به صدام اجازة ارتکاب جنایات بزرگی را داده و امکانات بیسابقه و غیر قابل باوری را در اختیار او گذاشته بود مجموعه این شرایط و ادلة دیگر نشان میداد که مصلحت منطقه و دو ملت ایران و عراق این است که قطعنامه پذیرفته شود)[4] این تهدیدات و فشارهای بینالمللی به صورتهای مختلف اعمال میشد: 1. محاصره اقتصادی غرب و بویژه آمریکا بر ایران. 2. استراتژی حمایت مستقیم از صدام تحت پوشش حفظ صلح و امنیت بینالمللی در خلیج فارس. 3. تبلیغات منفی علیه ایران و معرفی صدام به عنوان چهرة صلح طلب در محافل بینالمللی، این جنگ روانی و تبلیغات هدفدار در کنار حضور بیسابقه ناوگانهای آمریکائی و متحدانش در خلیج فارس شرایط پیچیدهای را به وجود آورد که ایران مظلوم و قربانی تجاوز، جنگ طلب معرفی شود و به همین بهانه رژیم عراق بدون نگرانی از تهدید بینالمللی حجم حملات شیمیائی و بمبهای شیمیای و میکروبی را چند برابر کرده بود. حجم انهدام بمبهای شیمیایی و میکروبی توسط کارشناسان سازمان ملل پس از تجاوز عراق به کویت عمق فاجعه را به خوبی نشان میدهد. 2. وضعیت نامطلوب اقتصادی ایران و فشارهای داخلی اقتصادی تحریم اقتصادی غرب و کاهش شدید قیمت نفت و کاهش درآمد ارزی ایران در مقاطع پایانی جنگ نیز در پذیرش قطعنامه توسط ایران بیتأثیر نبود، هرچند عامل عمده تهدیدات و فشارهای سیاسی و اقتصادی بینالمللی علیه ایران بود، بنابراین با توجّه به شرایط مذکور راهی برای ایران جزء قبول قطعنامه 598 باقی نمانده بود. اثرات و پیامدهای پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران از جهت سیاسی و در بعد بینالمللی قابل توجّه بود. (متأسفانه تبلیغات جهانی ما را جنگ افروز و جنگطلب معرفی کرده و صدام و حزب بعث متجاوز که تمامی قوانین را نقض کرده ولی چون یک شعار مشخص دارد، یعنی قطعنامه را پذیرفته و حاضر به قضاوت بینالملل است به صورتی عوام فریبانه صلحطلب معرفی شده است با این کار یعنی قبول قطعنامه 598 ما نشان دادیم که در این زمینه انعطافپذیر هستیم، ما هرگز قطعنامه را رد نکرده بودیم بلکه شرطی (تعیین متجاوز) روی آن گذاشتیم.[5] (تا امروز آنها این بهانه را مطرح میکردند که ایران جنگطلب است و صلح را نمیپذیرد، ولی به دنبال پذیرش قطعنامه از سوی ایران در همین گامهای اول به دنیا ثابت شد که جنگطلب اصلی کیست؟)[6] تا زمانی که دشمن در جبهههای نظامی به ما حمله میکرد وظیفة ما دفاع نظامی بود و هنگامی که پس از صدور قطعنامه 598 استراتژی ضربه را از جبهه نظامی به جبهة سیاسی کشاند ما هم لازم بود متناسب با این جبهه شیوة دفاعی اتخاذ میکردیم به همین خاطر امام راحل (ره) فرمود: (که من معتقد به همان شیوة دفاع و مواضع اعلام شده تا چند روز قبل بودم و اکنون به دلیل حوادث پیش آمده... با قبول قطعنامه موافقت میکنم).[7] اگرچه امام راحل (ره) با قبول قطعنامه موقعیت نظام جمهوری اسلامی را در شرایط ایجاد شده حفظ کرد و دشمن را از اشغال حتی یک وجب خاک ایران که در تاریخ جنگها بیسابقه است، پس از هشت سال مبارزه نا امید کرد، لکن این تصمیم به منزلة پایان مبارزه نبوده است بلکه تغییر استراتژی و اتخاذ شیوة جدیدی از مبارزه در جبهة سیاسی بوده است. بطوری که در این زمینه فرمودند: (قبول قطعنامه از طرف جمهوری اسلامی ایران به معنای حلّ مسأله جنگ نیست با اعلام این تصمیم حربههای تبلیغات جهانخواران علیه ما کُند شده است).[8] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. بررسی حقوقی سیاسی تجاوز رژیم عراق به جمهوری اسلامی ایران، نوشته اسماعیل منصوری لاریجانی. 2. انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و نظام بینالملل، تدوین دفتر بررسیهای سیاسی. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . روزنامه جمهوری اسلامی، 21/9/1374. [2] . روزنامة جمهوری اسلامی، 21/9/1374. [3] . روزنامة رسالت، 31/6/66. [4] . روزنامه جمهوری اسلامی، 2/4/1367. [5] . هاشمی رفسنجانی، علی اکبر، روزنامه جمهوری اسلامی، 21/9/1374. [6] . روزنامه اطلاعات، 20/5/1367. [7] . روزنامه اطلاعات، 30/4/1367. [8] . اسماعیل منصوری لاریجانی، بررسی حقوقی سیاسی تجاوز رژیم عراق به جمهوری اسلامی ایران، ص 161.
برای پاسخ به این پرسش باید در 4 محور بحث کنیم. 1. ویژگی و خصوصیت قطعنامه 598. 2. اهداف شورای امنیت از صدور قطعنامه 598. 3. عوامل و زمینههای پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران. 4. اثرات و پیامدهای پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران.
ویژگی و خصوصیت قطعنامه 598
در طول جنگ تحمیلی از سوی شورای امنیت 9 قطعنامه و 10 بیانیه صادر شده بود، لکن اهمیت و ویژگی منحصر به فرد قطعنامه 598 در این است که اوّلاً: قطعنامه 598 تحت عنوان (منازعه بین ایران و عراق) صادر شده است، برخلاف قطعنامههای قبلی که تنها اعلان (وضعیت ما بین ایران و عراق) است. ثانیاً: در قطعنامههای قبلی مسأله تعیین متجاوز و عقبنشینی براساس قرارداد 1975 مطرح نشده بود، در حالی که این دو امر که نقش تعیینکنندهای در پذیرش قطعنامه توسط ایران داشت. ثالثاً: این قطعنامه مفصلترین قطعنامه و از نظر حجم و دقیق ترین از نظر عبادت، نیت به قطعنامه های پیشین بوده و نه تنها توصیه نامة صرف بلکه حالت آمرانه بودن آن غالب و قوی بوده و برخاسته از اعتماد شورای امنیت و نگرانی عمیق آن به ادامة جنگ بین ایران و عراق بوده است.[1]
اهداف شورای امنیت از صدور قطعنامه 598
الف: اعادة حیثیت سازمان ملل متحد به عنوان نهاد حافظ صلح بینالمللی، زیرا شورای امنیت با صدور قطعنامهای بیحاصل عدم توانائی خود را در اذهان جهان تقویت میکرد، لذا به منظور نمایش قدرت و نشان دادن توانایی و صلاحیت خود در حل مناقشات حاضر شد، تسلیم خواست به حق جمهوری اسلامی ایران شود و امتیاز شناسایی آغازگر جنگ را به او بدهد.
ب: جلوگیری از سقوط صدام، حامیان بینالمللی صدام به خوبی دریافتند که ایران با تصمیمات تهاجمی خود در جنگ ممکن است، رژیم عراق را به سقوط بکشاند، لذا به این نتیجه رسیدند که ایجاد حرکت سیاسی تازه در منطقه ضروری است تا نقش عملیات رزمندگان ایران را در ایجاد تحولات سیاسی منطقه بیاثر سازد.
ج: تقویت روحیه حامیان رژیم عراق به منظور جلب حمایت بیشتر آنها نسبت به صدام و تشدید روند کمکهای تسلیحاتی و سیاسی آنها و حفظ وجهه منطقهای جنگ ایران و عراق.[2]
عوامل و زمینههای پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران
1. فشارها و تمهیدات بینالمللی علیه ایران: رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل پس از نطق رئیس جمهور ایران در مجمع عمومی گفت: (من از این فرصت استفاده میکنم و از ایشان میخواهم که صریحاً و بدون ابهام اعلام دارد که ایران قطعنامة مصوب شورای امنیت را که خواستار برقراری آتشبس در جنگ شده است قبول دارد یا نه؟ اگر پاسخ مثبت باشد این یک گام خوشایند و یک پیشرفت عمده محسوب میشود و در صورت منفی بودن پاسخ ایران شورای امنیت راهی جزء اعمالِ مجازات علیه ایران و وادار کردن این کشور به قبول آتشبس پیش رو ندارد)[3] به دنبال این تهدیدات بود که حمله به هواپیمای مسافربری ایرباس صورت گرفت و 290 نفر از هموطنان ما جان خود را در آن حادثه از دست دادند.
آیتالله هاشمی رفسنجانی درباره شرایط و عللی که باعث پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران شد، اظهار داشتند: اخیراً استکبار جهانی با تمام توان و مجدانه تصمیم گرفته بود که از پیروزی سریع ما ممانعت به عمل آورد و پافشاری ما در این مقطعِ خاص ممکن بود وارد آمدن خسارات عمدهای به مردم ما و عراق را به دنبال داشته باشد نمونة آن قساوت عجیب آمریکائیها در خلیج فارس و سرنگونی هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران و قساوت فوقالعاده صدام در داخل عراق بود که با بمباران شیمیائی هزاران روستا مردم کشور را آواره و متواری کرد و آنان را قتل عام نمود. استفاده گسترده از گازهای شیمیائی در جبههها توسط صدام نیز یکی از دلایل بود و ملاحظه میشد که استکبار جهانی به صدام اجازة ارتکاب جنایات بزرگی را داده و امکانات بیسابقه و غیر قابل باوری را در اختیار او گذاشته بود مجموعه این شرایط و ادلة دیگر نشان میداد که مصلحت منطقه و دو ملت ایران و عراق این است که قطعنامه پذیرفته شود)[4]
این تهدیدات و فشارهای بینالمللی به صورتهای مختلف اعمال میشد:
1. محاصره اقتصادی غرب و بویژه آمریکا بر ایران. 2. استراتژی حمایت مستقیم از صدام تحت پوشش حفظ صلح و امنیت بینالمللی در خلیج فارس. 3. تبلیغات منفی علیه ایران و معرفی صدام به عنوان چهرة صلح طلب در محافل بینالمللی، این جنگ روانی و تبلیغات هدفدار در کنار حضور بیسابقه ناوگانهای آمریکائی و متحدانش در خلیج فارس شرایط پیچیدهای را به وجود آورد که ایران مظلوم و قربانی تجاوز، جنگ طلب معرفی شود و به همین بهانه رژیم عراق بدون نگرانی از تهدید بینالمللی حجم حملات شیمیائی و بمبهای شیمیای و میکروبی را چند برابر کرده بود. حجم انهدام بمبهای شیمیایی و میکروبی توسط کارشناسان سازمان ملل پس از تجاوز عراق به کویت عمق فاجعه را به خوبی نشان میدهد.
2. وضعیت نامطلوب اقتصادی ایران و فشارهای داخلی اقتصادی
تحریم اقتصادی غرب و کاهش شدید قیمت نفت و کاهش درآمد ارزی ایران در مقاطع پایانی جنگ نیز در پذیرش قطعنامه توسط ایران بیتأثیر نبود، هرچند عامل عمده تهدیدات و فشارهای سیاسی و اقتصادی بینالمللی علیه ایران بود، بنابراین با توجّه به شرایط مذکور راهی برای ایران جزء قبول قطعنامه 598 باقی نمانده بود.
اثرات و پیامدهای پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران از جهت سیاسی و در بعد بینالمللی قابل توجّه بود.
(متأسفانه تبلیغات جهانی ما را جنگ افروز و جنگطلب معرفی کرده و صدام و حزب بعث متجاوز که تمامی قوانین را نقض کرده ولی چون یک شعار مشخص دارد، یعنی قطعنامه را پذیرفته و حاضر به قضاوت بینالملل است به صورتی عوام فریبانه صلحطلب معرفی شده است با این کار یعنی قبول قطعنامه 598 ما نشان دادیم که در این زمینه انعطافپذیر هستیم، ما هرگز قطعنامه را رد نکرده بودیم بلکه شرطی (تعیین متجاوز) روی آن گذاشتیم.[5] (تا امروز آنها این بهانه را مطرح میکردند که ایران جنگطلب است و صلح را نمیپذیرد، ولی به دنبال پذیرش قطعنامه از سوی ایران در همین گامهای اول به دنیا ثابت شد که جنگطلب اصلی کیست؟)[6] تا زمانی که دشمن در جبهههای نظامی به ما حمله میکرد وظیفة ما دفاع نظامی بود و هنگامی که پس از صدور قطعنامه 598 استراتژی ضربه را از جبهه نظامی به جبهة سیاسی کشاند ما هم لازم بود متناسب با این جبهه شیوة دفاعی اتخاذ میکردیم به همین خاطر امام راحل (ره) فرمود: (که من معتقد به همان شیوة دفاع و مواضع اعلام شده تا چند روز قبل بودم و اکنون به دلیل حوادث پیش آمده... با قبول قطعنامه موافقت میکنم).[7]
اگرچه امام راحل (ره) با قبول قطعنامه موقعیت نظام جمهوری اسلامی را در شرایط ایجاد شده حفظ کرد و دشمن را از اشغال حتی یک وجب خاک ایران که در تاریخ جنگها بیسابقه است، پس از هشت سال مبارزه نا امید کرد، لکن این تصمیم به منزلة پایان مبارزه نبوده است بلکه تغییر استراتژی و اتخاذ شیوة جدیدی از مبارزه در جبهة سیاسی بوده است. بطوری که در این زمینه فرمودند: (قبول قطعنامه از طرف جمهوری اسلامی ایران به معنای حلّ مسأله جنگ نیست با اعلام این تصمیم حربههای تبلیغات جهانخواران علیه ما کُند شده است).[8]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. بررسی حقوقی سیاسی تجاوز رژیم عراق به جمهوری اسلامی ایران، نوشته اسماعیل منصوری لاریجانی.
2. انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و نظام بینالملل، تدوین دفتر بررسیهای سیاسی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . روزنامه جمهوری اسلامی، 21/9/1374.
[2] . روزنامة جمهوری اسلامی، 21/9/1374.
[3] . روزنامة رسالت، 31/6/66.
[4] . روزنامه جمهوری اسلامی، 2/4/1367.
[5] . هاشمی رفسنجانی، علی اکبر، روزنامه جمهوری اسلامی، 21/9/1374.
[6] . روزنامه اطلاعات، 20/5/1367.
[7] . روزنامه اطلاعات، 30/4/1367.
[8] . اسماعیل منصوری لاریجانی، بررسی حقوقی سیاسی تجاوز رژیم عراق به جمهوری اسلامی ایران، ص 161.
- [سایر] اهداف قطعنامه 598 و واقعیات مربوط به آن چه بود؟
- [سایر] آیا پذیرش قطعنامه 598 خیانت بود؟ و عده ای سر امام خمینی در ماجرای پذیرش قطع نامه کلاه گذاشتند؟ علت تعبیر به جام زهر از سوی امام؟
- [سایر] چرا جنگ این گونه و با پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل تمام شد؟
- [سایر] آیا فشارهای اقتصادی بر دولت و مردم در پذیرش قطعنامه 598 نقشی نداشتهاند؟
- [سایر] چرا جنگ این گونه و با پذیرش قطعنامه ی 598 تمام شد؟
- [سایر] طبق نظر صریح حضرت امام (ره) شرایط بعد از قطعنامه چیست؟
- [سایر] آیا پذیرش قطعنامه به معنای دست کشیدن از مقاومت بود؟ آیا پذیرش قطعنامهی 598 توسط حضرت امام (رحمت الله علیه) به معنای تجدید نظر در شعار (نه شرقی، نه غربی) و کوتاه آمدن از تقابل با نظام بینالملل، که پیش از این با آن چالش داشت، بود؟
- [سایر] چرا امام پذیرش قطعنامه 598 را نوشیدن جام زهر تشبیه کردند؟ مگر چه مسائل پشت پرده ای بین دولت و حاکمیت و ارتش و سپاه بود؟ چرا می گویند جنگ بایستی زودتر و در سال 61 به پایان می رسید؟
- [سایر] دلایل عدم پذیرش آتش بس از سوی حضرت امام(ره) در سال دوم جنگ چه بود؟
- [سایر] امام(ره) هنگام قبول قطعنامه از جام زهر سخن به میان می آورند ؟
- [آیت الله نوری همدانی] احتیاط واجب آن است که امام جمعه در خطبة حمد الهی ودرود بر پیغمبر واَئِمَّه (عَلَیْهِمُ الْسَّلامُ ) را به زبان عربی ایراد نماید ، گر چه او ومُسْتَمِعین او عرب نباشند امّا می تواند در مقام وَعْظ وتوصیه به تقوی به زبا ن دیگری تَکَلُّمْ نماید . و احتیاط مستحبّ آن است که موعظه وآنچه را به مصالح مسلمین مربوط می شود به زبان مستمعین ادا نماید، واگر مستمعین مختلفند آنها را به زبان های مختلف تکرار کند ، گرچه در صورتی که مأمومین بیش از حدّ نصاب –4 نفر – باشند به زبان حدّ نصاب –4 نفر – اکتفا نماید ، ولی احتیاط در آن که آنها را به زبان خدشان موعظه کند .
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خمس را باید دو قسمت کرد: یک قسمت آن سهم مبارک امام(علیه السلام)است و نیم دیگر سهم سادات. سهم سادات را باید بنابر احتیاط واجب به مجتهد داد، یا با اجازه¬ی مجتهدی که از او تقلید می¬کند سادات فقیر یا یتیم نیازمند، یا ساداتی که در سفر وامانده اند و نیازمند هستند، بدهد (هرچند در محلّ خود فقیر نباشند) ولی سهم امام(علیه السلام) را در زمان ما باید به مجتهد عادل که از او تقلید می¬کند یا نماینده او تحویل داد، تا در مصارفی که مورد رضای امام(علیه السلام) است از مصالح مسلمین و مخصوصاً اداره حوزه های علمیّه و مانند آن مصرف کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] احتیاط واجب آن است که امام جمعه در خطبه حمد الهی و درود بر پیغمبر و ائمه علیهم السلام را به زبان عربی ایراد نماید، گر چه او و مستمعین او عرب نباشند اما می تواند در مقام وعظ و توصیه به تقوی به زبان دیگری تکلم نماید. و احتیاط مستحب آن است که موعظه و آنچه را به مصالح مسلمین مربوط می شود به زبان مستمعین ادا نماید، اگر مستمعین مختلفند آنها را به زبانهای مختلف تکرار کند. گر چه در صورتی که مأمومین بیش از حد نصاب (4 نفر) باشند می تواند به زبان حد نصاب (4 نفر) اکتفا نماید، ولی احتیاط مستحب آن است که آنها را به زبان خودشان موعظه کند.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدا&7 مشرّف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت ابی عبدالله علیه السلام مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند ان امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست
- [آیت الله نوری همدانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی ازامامان مثلاً به زیارت حضرتِ اَبا عَبْدِاللهِ (علیه السّلام ) مشرف شود ، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست واگر به واسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر نذر کند که به زیارت یکی از ائمه:، مثلاً به زیارت حضرت ابا عبدالله علیه السلام مشرف شود، چنان چه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت ابی عبداللّه (ع) مشرف شود؛ چنانچه به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند؛ چیزی بر او واجب نیست.