عدالت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: از آنجایی که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که بر اساس مبانی اسلام شکل گرفته بدیهی است که در زمینة عدالت نیز مقرّراتی داشته باشد. لذا در اصول متعددی به اجرای حق و عدالت اشاره شده است برای مثال اصل اول، حکومت ایران را بر پایة حق و عدل قرآنی اعلام میکند و در اصل دوم نیز ضمن اشاره به اعتقاد به عدالت خداوند در خلقت و قانونگذاری هرگونه ستمگری و ستمکشی و سلطهگری و سلطهپذیری را نفی میکند. در بند اول از اصل سوم آمده است که این پایهها در تمام قوانین و سیاستهای جمهوری اسلامی در ابعاد داخلی و بینالمللی تأثیر میگذارد. علاوه براین چون عدالت بارزترین صفت اخلاقی است، جزء تکلیف دولت در توسعه آن محسوب میشود. نیز در اصل 19 در حقوق ملّت میگوید: (مردم ایران از هرقوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود). و در اصل 20 ادامه میدهد: (همة افراد ملّت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همة حقوق انسانی، سیاسی، اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند). و همین طور این مطلب و موضوع در سایر قوانین و بخشنامه ها و آیین نامه های نظام جمهوری اسلامی لحاظ شده است لذا از جهت مبانی و تئوریک مانعی در رسیدن حقوق به ذی حقشان وجود ندارد. اجرای عدالت یکی از دلایل برپایی حکومت اسلامی: امام خمینی(ره)، در این رابطه میفرمایند: (مهمترین وظیفة انبیاء علیهم السلام برقرار ساختن یک نظام عادلانه اجتماعی از طریق اجرای قوانین و احکام است... هدف بعثتها بطورکلی این است که مردمان براساس روابط اجتماعی عادلانه نظم و ترتیب پیدا کرده ... این با تشکیل حکومت امکانپذیر است، خواه نبی خود موفق به تشکیل حکومت شود مانند رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم و خواه پیروانش پس از وی توفیق تشکیل حکومت و برقراری نظام عادلانه اجتماعی را پیدا کنند.)[1] موانع تحقق عدالت از دیدگاه علی علیه السّلام الف) تبعیض: انسان در اثر انحصارطلبی و حق ویژه قائل شدن برای خود و آنچه به خود وابسته است به مرزبندی بین اشخاص و اشیاء میپردازد و در میان آنها تفاوت مینهد و تبعیض قائل میشود و بدینسان قویترین مانع اجرای عدالت شکل میگیرد و به همین دلیل مراعات انصاف، بین خود و دیگران و رعایت حقوق آنان از مؤکدترین تذکرات اخلاق ائمه علیهم السلام در روابط اجتماعی است. حضرت علی علیه السّلام در تحلیل مفهوم تبعیض میفرماید: وقتی خواستهها علاقهمندیهای والی گوناگون و متفاوت باشد او را از بسیاری عدالت، باز دارد.)[2]، زیرا وقتی انسان با مقیاسهای خود به ارزیابی دیگران میپردازد بسیاری از بایستهها را نمیبیند و یا ضرورتی در مراعات آنها نمیبیند. ب) سودجویی؛ حضرت علی علیه السّلام در کلامی جامع به ابعاد این مسئله پرداخته و در نامهاش به مالک اشتر مینویسد: نیکی به بازرگانان و صنعتگران را به خود یادآوری کن و به دیگران نیز نیکی به آنها را سفارش کن... زیرا که آنان ما منفعت و زمینهسازان آسایش مردمند و با این همه بدان که در جمع آنان بسیاری تنگ نظر و طمعکار و احتکارگر و انحصارطلبند. و این شیوههای مضر به مردم و عیب حکومت است، پس از احتکار و سودجویی جلوگیری کن، تا خرید و فروش آسان و طریق متعارف به خود گیرد و با ترازوی عدالت پیش رود و با نرخهای رایجی که نه ضرر به فروشنده و نه خریدار باشد صورت پذیرد.)[3] ج: امتیازطلبی: مانع دیگری که بر سر راه اجرای عدالت وجود دارد، امتیازجویی خواص و حواشی قدرت است. حضرت امیر علیه السّلام با شناخت دقیق این مانع عدالت سوز در منشور حکومتی خود مینویسد. برای والی، نزدیکان و خلوتنشینانی است که خوی برتری جویی و استثمار دارند و در معاملات با مردم کم انصافند، ریشة آنان را بر بریدن اسباب آن برآور و به هیچ یک از آنان قطعهزمینی واگذار مکن و مبادا در تو طمع کنند با بستن پیمانهایی که به دیگران زیان رسانند و بار بر دوش دیگران نهند، که گوارایی و رفاه برای آنان باشد و عیب آن به نام تو رقم خورد.)[4] د) ضعف نفس: از دیگر موانع اجرای عدالت، ضعف نفس و سستی اراده خودباختگی است. حضرت امیر در فرازی پیامد بیرغبتی به جهاد با دشمن ستمگر را چنین ترسیم میفرماید: هر کسی مبارزه با ستم را واگذارد و از آن روی برتابد خداوند جامة خواری بر او بپوشاند... و حق از او روی گردان شود و به خواری محکوم و از انصاف محروم گردد.)[5] و شهید مطهری عدم اجرای عدالت را ناشی از عدم شایستگی مسؤولین برای اجرای عدالت و بد تفسیر شدن عدالت میداند و میفرماید: یک قانون خوب و عالی در درجة اول باید خوب تفسیر شود و در درجة دوّم باید خوب اجرا و تنفیذ گردد.[6] علامه جعفری در این رابطه مینویسد: تمام ناتوانیهای بشر معلول یک خطای نابخشودنی است که عبارت از مقدم داشتن (میخواهم) بر عدالت است.[7] و امّا این بحث که چرا در نظام جمهوری اسلامی ایران بیعدالتی وجود دارد اسباب و علّتهای متعددی در این زمینه دخالت دارند که موجبات بیعدالتی را فراهم ساختهاند که از آن جمله میتوان به موارد ذیل اشاره داشت. 1. نبودن شناخت کافی از عدالت و بد تفسیر شدن عدالت: به طوری که هر شخصی عدالت را منافع خویش تفسیر میکند. به عنوان مثال اگر در دادگاه محکوم شود، این را نشانة بیعدالتی و اگر پیروز شود آن را نشانة عدالت میداند. و این در واقع به آشنا نبودن به قوانین و مقررات برمیگردد. 2. ممکن است عملی در ظاهر مصداق بیعدالتی به شمار آید؛ ولی در واقع مصلحت مهمتری را در پیش داشته باشد که ما از آن بیاطلاعیم. 3. وجود مسئولینی که توانایی اجرای عدالت را ندارند، و نبودن دستگاههای نظارت کننده قوی که توان اجرای عدالت را داشته باشند. 4. در برخی موارد عدالت فدای مصالح و منافع سیاسی و حزبی میشود. 5. امتیازجویی خواص و حواشی قدرت که میتواند عدّهای را از رسیدن به حقوق خویش محروم سازد. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. مرتضی مطهری، عدل الهی، تهران، صدرا، 1358. 2. عدالت در اندیشة سیاسی امام علی علیه السّلام انقلاب اسلامی در اندیشه و عمل، مجموعة مقالات، سازمان تبلیغات اسلامی، بهمن 75 ص 67 45. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . امام خمینی(ره)، صحیفة نور، تهران، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1361، ج9، ص 42. [2] . نهجالبلاغه، نامة 59، ترجمة سید جعفر شهیدی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ هفتم، 1374، ص 344. [3] . همان، نامه 53، فراز 95، ص 335. [4] . همان نامه، 53، فراز ص 338. [5] . همان خطبة 27، ص 27. [6] . مطهری، مرتضی، بیست گفتار [7] . جعفری، محمدتقی، ترجمه و شرح نهجالبلاغه، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ اول، 1372، ج 24، ص 13، با تلخیص و تصرف.
چرا در حکومت اسلامی که داعیه دار عدالت و حمایت از مظلومان است، حقوق افراد تضییع می گردد؟
عدالت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:
از آنجایی که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که بر اساس مبانی اسلام شکل گرفته بدیهی است که در زمینة عدالت نیز مقرّراتی داشته باشد. لذا در اصول متعددی به اجرای حق و عدالت اشاره شده است برای مثال اصل اول، حکومت ایران را بر پایة حق و عدل قرآنی اعلام میکند و در اصل دوم نیز ضمن اشاره به اعتقاد به عدالت خداوند در خلقت و قانونگذاری هرگونه ستمگری و ستمکشی و سلطهگری و سلطهپذیری را نفی میکند. در بند اول از اصل سوم آمده است که این پایهها در تمام قوانین و سیاستهای جمهوری اسلامی در ابعاد داخلی و بینالمللی تأثیر میگذارد. علاوه براین چون عدالت بارزترین صفت اخلاقی است، جزء تکلیف دولت در توسعه آن محسوب میشود.
نیز در اصل 19 در حقوق ملّت میگوید: (مردم ایران از هرقوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود). و در اصل 20 ادامه میدهد: (همة افراد ملّت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همة حقوق انسانی، سیاسی، اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند).
و همین طور این مطلب و موضوع در سایر قوانین و بخشنامه ها و آیین نامه های نظام جمهوری اسلامی لحاظ شده است لذا از جهت مبانی و تئوریک مانعی در رسیدن حقوق به ذی حقشان وجود ندارد.
اجرای عدالت یکی از دلایل برپایی حکومت اسلامی:
امام خمینی(ره)، در این رابطه میفرمایند: (مهمترین وظیفة انبیاء علیهم السلام برقرار ساختن یک نظام عادلانه اجتماعی از طریق اجرای قوانین و احکام است... هدف بعثتها بطورکلی این است که مردمان براساس روابط اجتماعی عادلانه نظم و ترتیب پیدا کرده ... این با تشکیل حکومت امکانپذیر است، خواه نبی خود موفق به تشکیل حکومت شود مانند رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم و خواه پیروانش پس از وی توفیق تشکیل حکومت و برقراری نظام عادلانه اجتماعی را پیدا کنند.)[1]
موانع تحقق عدالت از دیدگاه علی علیه السّلام
الف) تبعیض: انسان در اثر انحصارطلبی و حق ویژه قائل شدن برای خود و آنچه به خود وابسته است به مرزبندی بین اشخاص و اشیاء میپردازد و در میان آنها تفاوت مینهد و تبعیض قائل میشود و بدینسان قویترین مانع اجرای عدالت شکل میگیرد و به همین دلیل مراعات انصاف، بین خود و دیگران و رعایت حقوق آنان از مؤکدترین تذکرات اخلاق ائمه علیهم السلام در روابط اجتماعی است. حضرت علی علیه السّلام در تحلیل مفهوم تبعیض میفرماید: وقتی خواستهها علاقهمندیهای والی گوناگون و متفاوت باشد او را از بسیاری عدالت، باز دارد.)[2]، زیرا وقتی انسان با مقیاسهای خود به ارزیابی دیگران میپردازد بسیاری از بایستهها را نمیبیند و یا ضرورتی در مراعات آنها نمیبیند.
ب) سودجویی؛ حضرت علی علیه السّلام در کلامی جامع به ابعاد این مسئله پرداخته و در نامهاش به مالک اشتر مینویسد: نیکی به بازرگانان و صنعتگران را به خود یادآوری کن و به دیگران نیز نیکی به آنها را سفارش کن... زیرا که آنان ما منفعت و زمینهسازان آسایش مردمند و با این همه بدان که در جمع آنان بسیاری تنگ نظر و طمعکار و احتکارگر و انحصارطلبند. و این شیوههای مضر به مردم و عیب حکومت است، پس از احتکار و سودجویی جلوگیری کن، تا خرید و فروش آسان و طریق متعارف به خود گیرد و با ترازوی عدالت پیش رود و با نرخهای رایجی که نه ضرر به فروشنده و نه خریدار باشد صورت پذیرد.)[3]
ج: امتیازطلبی: مانع دیگری که بر سر راه اجرای عدالت وجود دارد، امتیازجویی خواص و حواشی قدرت است. حضرت امیر علیه السّلام با شناخت دقیق این مانع عدالت سوز در منشور حکومتی خود مینویسد. برای والی، نزدیکان و خلوتنشینانی است که خوی برتری جویی و استثمار دارند و در معاملات با مردم کم انصافند، ریشة آنان را بر بریدن اسباب آن برآور و به هیچ یک از آنان قطعهزمینی واگذار مکن و مبادا در تو طمع کنند با بستن پیمانهایی که به دیگران زیان رسانند و بار بر دوش دیگران نهند، که گوارایی و رفاه برای آنان باشد و عیب آن به نام تو رقم خورد.)[4]
د) ضعف نفس: از دیگر موانع اجرای عدالت، ضعف نفس و سستی اراده خودباختگی است. حضرت امیر در فرازی پیامد بیرغبتی به جهاد با دشمن ستمگر را چنین ترسیم میفرماید: هر کسی مبارزه با ستم را واگذارد و از آن روی برتابد خداوند جامة خواری بر او بپوشاند... و حق از او روی گردان شود و به خواری محکوم و از انصاف محروم گردد.)[5]
و شهید مطهری عدم اجرای عدالت را ناشی از عدم شایستگی مسؤولین برای اجرای عدالت و بد تفسیر شدن عدالت میداند و میفرماید: یک قانون خوب و عالی در درجة اول باید خوب تفسیر شود و در درجة دوّم باید خوب اجرا و تنفیذ گردد.[6]
علامه جعفری در این رابطه مینویسد: تمام ناتوانیهای بشر معلول یک خطای نابخشودنی است که عبارت از مقدم داشتن (میخواهم) بر عدالت است.[7] و امّا این بحث که چرا در نظام جمهوری اسلامی ایران بیعدالتی وجود دارد اسباب و علّتهای متعددی در این زمینه دخالت دارند که موجبات بیعدالتی را فراهم ساختهاند که از آن جمله میتوان به موارد ذیل اشاره داشت.
1. نبودن شناخت کافی از عدالت و بد تفسیر شدن عدالت: به طوری که هر شخصی عدالت را منافع خویش تفسیر میکند. به عنوان مثال اگر در دادگاه محکوم شود، این را نشانة بیعدالتی و اگر پیروز شود آن را نشانة عدالت میداند. و این در واقع به آشنا نبودن به قوانین و مقررات برمیگردد.
2. ممکن است عملی در ظاهر مصداق بیعدالتی به شمار آید؛ ولی در واقع مصلحت مهمتری را در پیش داشته باشد که ما از آن بیاطلاعیم.
3. وجود مسئولینی که توانایی اجرای عدالت را ندارند، و نبودن دستگاههای نظارت کننده قوی که توان اجرای عدالت را داشته باشند.
4. در برخی موارد عدالت فدای مصالح و منافع سیاسی و حزبی میشود.
5. امتیازجویی خواص و حواشی قدرت که میتواند عدّهای را از رسیدن به حقوق خویش محروم سازد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مرتضی مطهری، عدل الهی، تهران، صدرا، 1358.
2. عدالت در اندیشة سیاسی امام علی علیه السّلام انقلاب اسلامی در اندیشه و عمل، مجموعة مقالات، سازمان تبلیغات اسلامی، بهمن 75 ص 67 45.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . امام خمینی(ره)، صحیفة نور، تهران، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1361، ج9، ص 42.
[2] . نهجالبلاغه، نامة 59، ترجمة سید جعفر شهیدی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ هفتم، 1374، ص 344.
[3] . همان، نامه 53، فراز 95، ص 335.
[4] . همان نامه، 53، فراز ص 338.
[5] . همان خطبة 27، ص 27.
[6] . مطهری، مرتضی، بیست گفتار
[7] . جعفری، محمدتقی، ترجمه و شرح نهجالبلاغه، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ اول، 1372، ج 24، ص 13، با تلخیص و تصرف.
- [سایر] خیلی از کشورهای جهان، داعیة حکومت اسلامی دارند، دلیل اینکه جمهوری اسلامی ایران به حق نزدیکتر است چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا در حقوق اسلامی اصل بر عدالت هر شاهدی است که به محکمه قضا می آید؟ به تعبیر دیگر، آیا اثبات عدالت شاهد لازم است؟
- [سایر] از منظر رهبر معظم انقلاب آیا امام صادق علیهالسلام درصدد مبارزه سیاسی بودو داعیه تشکیل حکومت اسلامی داشت؟
- [سایر] خیلی از کشورهای جهان، داعیه حکومت اسلامی دارند، شما به چه دلیل می گویید که جمهوری اسلامی ایران به حق نزدیکتر است ؟
- [سایر] خیلی از کشورهای جهان، داعیة حکومت اسلامی دارند، شما به چه دلیل می گویید که جمهوری اسلامی ایران به حق نزدیکتر است ؟
- [سایر] عدالت اجتماعی در حکومت علوی چیست؟
- [سایر] عدالت اجتماعی در حکومت علوی چگونه است؟
- [آیت الله بهجت] راه تشخیص عدالت امام جمعه چیست؟ و اگر افراد معتمد او را عادل نمی دانند، تکلیف چیست؟
- [سایر] آیا دزدی از افراد کافر در کشورهای غیر اسلامی (بدون حکومت اسلامی) در هنگام جنگ و یا زمان دیگر جایز است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، کدام مرجع تقلید چنین نظری دارد؟
- [سایر] مفهوم عدالت اجتماعی و میزان ارزش و اهمیت آن در حکومت علوی چیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] .اثبات سیادت افراد یا به وسیله شهادت دو مرد عادل است؛ یا به این است که در شهر خو د مشهور و معروف به سیادت باشد , بنابراین هر کس ادعا کند که سیّد است، کافی نیست. حکم سادات واجب النفقه
- [آیت الله اردبیلی] معاشرت و روابط بین مسلمانان باید بر اساس برادری و رعایت حقوق و حیثیّت و نوامیس یکدیگر تنظیم گردد؛ پس اموری از قبیل عدالت، احسان، صداقت، احترام، حسن ظن، فداکاری، ادای امانت، حفظ اسرار یکدیگر، اصلاح ذاتالبین، مشورت با یکدیگر و تعاون در اعمال خیر، در معاشرت با یکدیگر باید رعایت شوند، بخصوص اگر طرف معاشرت، پدر و مادر و بستگان، بزرگان دین و دانش، معلّمان و استادان، زنان و خردسالان و افراد محروم و مستضعف و سالخورده و یا مصیبتدیدگان باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] بدست آوردن فتوی مجتهد سه راه دارد: اوّل: شنیدن از خود مجتهد. دوّم: شنیدن از دو نفر عادل که فتوای مجتهد را نقل می کنند، و اکتفا به خبر دادن یک نفر عادل اشکال داردمگر آنکه از قول او علم یا اطمینان حاصل شود. سوّم: دیدن فتوا در رساله مجتهد در صورتی که انسان بدرستی آن رساله اطمینان داشته باشد یعنی بداند که تمام رساله را خود مجتهد و یا افراد مورد وثوق وی ملاحظه نموده اند.
- [آیت الله اردبیلی] انفال یکی از مهمترین منابع مالی و اقتصادی حکومت اسلامی است و حفظ آن از هر گونه تجاوز و آفت و زیان طبیعی و غیر طبیعی، وظیفه همه مردم بخصوص حکومتها میباشد؛ بنابراین برای استفاده افراد از آن و یا فروش آن توسّط حکومتها به دیگران مخصوصا به اجانب باید کاملاً مصلحت عموم مردم ملاحظه گردد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] پاک شدن چیز نجس به چند راه ثابت میشود: اول: آن که انسان خود یقین یا اطمینان کند یا طوری باشد که نوع مردم یقین یا اطمینان به پاک شدن پیدا میکنند و در جایی که نوع مردم اطمینان به طهارت نمیکنند اگر انسان برخلاف متعارف اطمینان کند، کفایت نمیکند و شخص وسواسی که برخلاف معمول افراد، در آب کشیدن چیز نجس به زودی اطمینان پیدا نمیکند لازم نیست خودش اطمینان کند؛ بلکه اگر معمول افراد اطمینان کنند کافی است. دوم: دو مرد عادل خبر دهند؛ و بنا بر احتیاط واجب یک نفر عادل کفایت نمیکند. سوم: آن که کسی که چیز نجس در اختیار اوست بگوید آن چیز پاک شده. چهارم: مسلمانی چیز نجس را آب کشیده باشد اگر چه معلوم نباشد درست آب کشیده یا نه.
- [آیت الله اردبیلی] در صورت تحقق دولت عدل اسلامیِ جامع الشرایط، احیای زمین موات مشروط به اجازه حکومت است هرچند اجازه به طور عام باشد پس قبل از اجازه حکومت کسی حقّ تصرّف در زمینهای موات را ندارد و تنها افراد و گروههایی که به آنان اجازه داده شده میتوانند کارهای مقدّماتی را از قبیل دیوار کشی، تسطیح و خاکبرداری شروع کنند، ولی به مجرّد به ثبت رساندن زمین بدون احیای آن، حقّی برای ثبت دهنده ثابت نمیشود و ثبت دهنده حقّ ندارد آن را بفروشد یا وقف نماید و یا معاملات دیگری بر روی آن انجام دهد.
- [آیت الله اردبیلی] ولایت و سرپرستی (کودک نابالغ) و (دیوانه) و (شخص سفیه) به ترتیب بر عهده افراد زیر میباشد: اوّل: پدر و جدّ پدری؛ ولی مادر و جدّ مادری یا برادر و یا خواهر کودک یا دیوانه و یا سفیه، ولایتی بر او ندارند، مگر آن که حاکم شرع آنها را ولیّ قرار دهد. دوم: با نبودن پدر و جدّ پدری، کسی که از طرف آنان به عنوان (وصی) پس از مرگ عهدهدار سرپرستی آنان شده است. سوم: با نبودن دسته اوّل و دوم، حاکم شرع یا کسی که از طرف او به عنوان (قیّم) منصوب خواهد شد. چهارم: با نبودن حاکم شرع و نماینده او، افراد مؤمن و عادل و خبیر.
- [آیت الله اردبیلی] جهاد بر دو نوع است: (ابتدایی) و (دفاعی). (جهاد ابتدایی) آن است که مسلمانان به منظور دعوت کفّار و مشرکین به اسلام و عدالت و یا جلوگیری از نقض پیمان اهل ذمّه یا طغیان باغیان (شورشیان مسلح) بر امام واجبالطّاعه مسلمین، نیروی نظامی به مناطق آنان گسیل دارند. در حقیقت هدف از جهاد ابتدایی کشور گشایی نیست، بلکه دفاع از حقوق فطری انسانهایی است که توسّط قدرتهای کفر و شرک و طغیان از خدا پرستی و توحید، عدالت و شنیدن و پذیرش آزادانه احکام خداوند محروم شدهاند. (جهاد دفاعی) زمانی است که دشمن به مرز و بوم مسلمانان هجوم آورد و قصد تسلّط سیاسی یا فرهنگی و اقتصادی نسبت به آنان داشته باشد و ممکن است جهاد در برابر باغیان در زمانی که به حمله مسلحانه دست زدهاند نیز جهاد دفاعی محسوب گردد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نجاست هر چیز از سه راه ثابت می شود: اوّل: خود انسان یقین کند چیزی نجس است، و اگر گمان داشته باشد چیزی نجس است لازم نیست از آن اجتناب نماید، مگر آن که به واسطه گمان، اطمینانی که مردم عادی آن را علم به حساب می آورند حاصل شود، که در این صورت اجتناب لازم است. بنابراین غذا خوردن در قهوه خانه و مهمانخانه هایی که افراد لاابالی و کسانی که پاکی و نجسی را مراعات نمی کنند، در آنها غذا می خورند، اگر انسان یقین نداشته باشد غذایی را که برای او آورده اند نجس است اشکال ندارد. دوّم: کسی که چیزی در اختیار او است بگوید آن چیز نجس است، مثلاً همسر انسان یا نوکر یا کلفت بگوید ظرف یا چیز دیگری که در اختیار او است نجس می باشد. سوّم: دو مرد عادل بگویند چیزی نجس است، و اگر یک نفر عادل بگوید چیزی نجس است، اجتناب از آن بنابر احتیاط لازم است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] تقلید به معنای پیروی کردن از دیگری در عقیده یا عمل است و در احکام دینی از کسی باید تقلید کرد که دارای این شرایط باشد: 1 - مرد باشد. 2 - بالغ باشد. 3 - عاقل باشد. 4 - شیعه دوازده امامی باشد. 5 - حلالزاده باشد. 6 - عادل باشد، یعنی از گناهان کبیره، مانند: دروغ، غیبت، تهمت، آدمکشی، رباخواری، ترک نماز و ترک روزه …، از روی ملکه اجتناب کند و مراد از ملکه؛ حالت نفسانیست که انسان را به ترک گناه وادار میکند، گناه صغیره نیز با اصرار بر آن، گناه کبیره محسوب میگردد و نشانه عدالت این است که در ظاهر شخص خوبی باشد؛ یعنی اگر از اهل محل یا همسایگان او یا کسانی که با او معاشرت دارند حال او را بپرسند، بگویند: ما خلاف شرعی از او سراغ نداریم. 7 - مجتهد باشد. 8 - اعلم باشد و این در صورتیست که احتمال اختلاف بین مجتهدین را در مسائل مورد ابتلا بدهد. مجتهد اعلم کسیست که از تمام مجتهدهای زمان خود حکم خدا را بهتر بفهمد و برتری این مجتهد از سایر مجتهدین باید به گونهای باشد که متعارف افراد اهل فضل بتوانند آن را تشخیص دهند و اگر هیچ یک از مجتهدین چنین برتری روشنی نداشته باشند از هر یک از مجتهدین طراز اوّل میتوان تقلید نمود. 9 - موثّق باشد، یعنی اشتباهش از متعارف بیشتر نباشد و کسی که حریص به دنیا باشد غالبا موثّق نیست، زیرا حبّ شدید به دنیا باعث اشتباه زیاد در تشخیص میگردد. 10 - زنده باشد (با تفصیلی که در مسأله دهم خواهد آمد).