از منظر رهبر معظم انقلاب آیا امام صادق علیه‌السلام درصدد مبارزه سیاسی بودو داعیه تشکیل حکومت اسلامی داشت؟
از منظر رهبر معظم انقلاب آیا امام صادق علیه‌السلام درصدد مبارزه سیاسی بودو داعیه تشکیل حکومت اسلامی داشت؟ اولین درس امام صادق علیه‌السلام برای ما منتسبین به آن بزرگوار باید استمرار جهاد و مبارزه‌ی خستگی‌ناپذیر باشد و همان استمرار مبارزه بود که شعله‌ی مقدس فکر آن حضرت را تا امروز در دنیا نگه داشت. 1367/3/20 بخشی از سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:مبارزه‌ی امام صادق یک مبارزه‌ی پنهانی بود. البته درباره‌ی مبارزات این بزرگوار اگر بخواهیم حرف بزنیم و مدارک و اسنادی را که در کتابها موجود است بیان کنیم، ساعتهای متمادی وقت می‌خواهد، من هم می‌خواهم چند دقیقه بیشتر صحبت نکنم. بنابراین فقط اشاره می‌کنم. اولا امام صادق تفکر انقلابی اسلامی را که پادشاهان اموی حاضر به تحمل آن نبودند در میان مسلمانها رایج کرد. به طوری که در سراسر جهان اسلام امام خودش در مدینه بود، در حجاز، در عراق، در خراسان، در سیستان، در یمن، در مصر، در تمام آفاق وسیع اسلامی کسانی بودند که معتقد به امامت امام صادق بودند و علاقمند به آن حضرت بودند و اسلام را از دیدگاه امام صادق می‌شناختند و بس. اما امام صادق به این اکتفا نمی‌کرد. در میان این هزاران هزار انسانی که به او معتقد بودند و علاقمند بودند یک جمع کوچکی را، که یک تشکیلات پنهانی و مخفی را تشکیل می‌دادند به وجود آورده بود، جمع شیعیان مخلص و فداکار. آنهایی را که اسرار امام صادق دست آنهاست، آنهایی که اگر پادشاهان و امرای بنی‌امیه آنها را می‌شناختند، با بدترین وضعی به شهادت می‌رساندند و در میان یاران امام صادق کسانی هستند که با همین وضع، با شدت، در زیر شکنجه جان سپردند بدون این‌که حاضر باشند کلمه‌ای از اسرار امام صادق را بیان کنند. اینها آن جمع شیعیان خاص بودند، اصحاب نزدیک. البته این جمع از زمان امیرالمؤمنین علیه‌الصلاةوالسلام سابقه دارد؛ از بعد از شهادت امیرالمؤمنین و از هنگام صلح امام حسن با معاویه من نشانه‌های این جمع متشکل را که دور ائمه را می‌گرفتند و کارهای دشوار و حساس را انجام می‌دادند دیده‌ام تا زمان حسین‌بن‌علی علیه‌السلام و بعد در زمان امام سجاد و بعد زمان امام باقر اما گسترش این جمع در زمان امام صادق بود. البته امام صادق در رابطه‌ی با این جمع با کمال تقیه رفتار می‌کرد. دائما به آنها سفارش می‌کرد که اسرار او را برملا نکنند، افشا نکنند، حرفها را نزنند. بعضی خیال می‌کنند اسرار امام صادق که مثلا به معلی‌بن‌خنیس یا دیگران، می‌گوید آنها را نگویید، اینها اسرار الهی است. اسرار الهی را امام صادق چرا مخفی کند. اسرار الهی، احکام فقه، معارف گوناگون را امام صادق برملا می‌کرد، پخش می‌کرد، همه جا می‌گفت، اما یک چیزهایی هم بودند که آنها را نباید کسی بداند، آنها همان چیزهایی بودند که در دل شیعیان امام صادق، شیعیان نزدیک، این امید را به وجود آورده بود که امام صادق قائمی است که قیام خواهد کرد و حکومت علوی را و حکومت آل محمد را برقرار خواهد ساخت و امام صادق در این مبارزه‌ی طولانی، توفیقات زیادی داشت. 1362/05/14 بعضی خیال می‌کنند که امام صادق به سیاست کاری نداشت، علیه دستگاه فعالیتی نمی‌کرد، در صدد ایجاد حکومت الهی و علوی نبود، این خطاست؛ که متأسفانه مشاهده می‌شود که، با این‌که این قضیه بارها گفته شده و اهل فضل و اهل فن، باید دنبال کنند و بروند مدارک را ببینند به نکات توجه کنند و البته این کار هم انجام می‌گیرد به وسیله‌ی عده‌ی زیادی از صاحبان ذوق سلیم؛ اما باز گوشه و کنار کسانی پیدا می‌شوند که در نوشته‌ها و گفته‌های خودشان، توجه به این نکته نمی‌کنند که امام صادق علیه‌الصلاةوالسلام، ماهیت مبارزه‌اش یک ماهیت سیاسی بود، کار فرهنگی او هم کار سیاسی بود، وقتی امام صادق می‌گوید من امامم، امام یعنی چه؟ امام یعنی حاکم جامعه، امام یعنی رئیس جامعه، یعنی من همان کسی هستم که این خلیفه‌ی غاصب بی دین، جای مرا گرفته. خب این حرف آیا یک حرف سیاسی است یا یک حرف فرهنگی است؟ 1368/03/12
عنوان سوال:

از منظر رهبر معظم انقلاب آیا امام صادق علیه‌السلام درصدد مبارزه سیاسی بودو داعیه تشکیل حکومت اسلامی داشت؟


پاسخ:

از منظر رهبر معظم انقلاب آیا امام صادق علیه‌السلام درصدد مبارزه سیاسی بودو داعیه تشکیل حکومت اسلامی داشت؟

اولین درس امام صادق علیه‌السلام برای ما منتسبین به آن بزرگوار باید استمرار جهاد و مبارزه‌ی خستگی‌ناپذیر باشد و همان استمرار مبارزه بود که شعله‌ی مقدس فکر آن حضرت را تا امروز در دنیا نگه داشت. 1367/3/20
بخشی از سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:مبارزه‌ی امام صادق یک مبارزه‌ی پنهانی بود. البته درباره‌ی مبارزات این بزرگوار اگر بخواهیم حرف بزنیم و مدارک و اسنادی را که در کتابها موجود است بیان کنیم، ساعتهای متمادی وقت می‌خواهد، من هم می‌خواهم چند دقیقه بیشتر صحبت نکنم. بنابراین فقط اشاره می‌کنم.
اولا امام صادق تفکر انقلابی اسلامی را که پادشاهان اموی حاضر به تحمل آن نبودند در میان مسلمانها رایج کرد. به طوری که در سراسر جهان اسلام امام خودش در مدینه بود، در حجاز، در عراق، در خراسان، در سیستان، در یمن، در مصر، در تمام آفاق وسیع اسلامی کسانی بودند که معتقد به امامت امام صادق بودند و علاقمند به آن حضرت بودند و اسلام را از دیدگاه امام صادق می‌شناختند و بس. اما امام صادق به این اکتفا نمی‌کرد.
در میان این هزاران هزار انسانی که به او معتقد بودند و علاقمند بودند یک جمع کوچکی را، که یک تشکیلات پنهانی و مخفی را تشکیل می‌دادند به وجود آورده بود، جمع شیعیان مخلص و فداکار. آنهایی را که اسرار امام صادق دست آنهاست، آنهایی که اگر پادشاهان و امرای بنی‌امیه آنها را می‌شناختند، با بدترین وضعی به شهادت می‌رساندند و در میان یاران امام صادق کسانی هستند که با همین وضع، با شدت، در زیر شکنجه جان سپردند بدون این‌که حاضر باشند کلمه‌ای از اسرار امام صادق را بیان کنند. اینها آن جمع شیعیان خاص بودند، اصحاب نزدیک.
البته این جمع از زمان امیرالمؤمنین علیه‌الصلاةوالسلام سابقه دارد؛ از بعد از شهادت امیرالمؤمنین و از هنگام صلح امام حسن با معاویه من نشانه‌های این جمع متشکل را که دور ائمه را می‌گرفتند و کارهای دشوار و حساس را انجام می‌دادند دیده‌ام تا زمان حسین‌بن‌علی علیه‌السلام و بعد در زمان امام سجاد و بعد زمان امام باقر اما گسترش این جمع در زمان امام صادق بود.
البته امام صادق در رابطه‌ی با این جمع با کمال تقیه رفتار می‌کرد. دائما به آنها سفارش می‌کرد که اسرار او را برملا نکنند، افشا نکنند، حرفها را نزنند. بعضی خیال می‌کنند اسرار امام صادق که مثلا به معلی‌بن‌خنیس یا دیگران، می‌گوید آنها را نگویید، اینها اسرار الهی است. اسرار الهی را امام صادق چرا مخفی کند. اسرار الهی، احکام فقه، معارف گوناگون را امام صادق برملا می‌کرد، پخش می‌کرد، همه جا می‌گفت، اما یک چیزهایی هم بودند که آنها را نباید کسی بداند، آنها همان چیزهایی بودند که در دل شیعیان امام صادق، شیعیان نزدیک، این امید را به وجود آورده بود که امام صادق قائمی است که قیام خواهد کرد و حکومت علوی را و حکومت آل محمد را برقرار خواهد ساخت و امام صادق در این مبارزه‌ی طولانی، توفیقات زیادی داشت.
1362/05/14

بعضی خیال می‌کنند که امام صادق به سیاست کاری نداشت، علیه دستگاه فعالیتی نمی‌کرد، در صدد ایجاد حکومت الهی و علوی نبود، این خطاست؛ که متأسفانه مشاهده می‌شود که، با این‌که این قضیه بارها گفته شده و اهل فضل و اهل فن، باید دنبال کنند و بروند مدارک را ببینند به نکات توجه کنند و البته این کار هم انجام می‌گیرد به وسیله‌ی عده‌ی زیادی از صاحبان ذوق سلیم؛ اما باز گوشه و کنار کسانی پیدا می‌شوند که در نوشته‌ها و گفته‌های خودشان، توجه به این نکته نمی‌کنند که امام صادق علیه‌الصلاةوالسلام، ماهیت مبارزه‌اش یک ماهیت سیاسی بود، کار فرهنگی او هم کار سیاسی بود، وقتی امام صادق می‌گوید من امامم، امام یعنی چه؟ امام یعنی حاکم جامعه، امام یعنی رئیس جامعه، یعنی من همان کسی هستم که این خلیفه‌ی غاصب بی دین، جای مرا گرفته. خب این حرف آیا یک حرف سیاسی است یا یک حرف فرهنگی است؟
1368/03/12





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین