مقدمه بر اساس اعتقاد دینی، حاکمیت حق انحصاری خداوند متعال است و حکومت بر جهان و انسانها مختص به ذات احدیت میباشد (ان الحکم الا الله) و (له ملک السموات و الارض) اما بدلیل اینکه حاکمیت مستقیم و به واسطة خداوند بر جهان و انسان امکانپذیر نمیباشد، در واقع آنچه در عالم بیرون اتفاق میافتد، حاکمیت الهی به معنای حاکمیت قوانین و احکام الهی است که برخاسته از ربوبیت تشریعی خداوند میباشد. و تنفیذ ارادة تشریعی الهی از طریق اصل خلافت الهی در زمین محقق میشود. انسان خلیفة خدا در زمین است و از آفرینش بشر تاکنون این امر، محور حاکمیت الهی بوده است. ناگفته پیداست که تمام افراد بشر صلاحیت چنین مقامی را ندارند و از سویی التزام به انحصار این مقام در جمعی محدود، مثلاً انبیاء عظام الهی، تا حدی موجب نقض غرض خواهد بود، لذا راه حل معقول و منطقی این است که در تمام زمانها و دورانها، در میان جوامع بشری، به ویژه دینی، گروهی با داشتن ویژگیهای خلیفه الهی حاکمیت، وجود دارند که از ادای این رسالت هم برمیآیند. بر این اساس، انبیا الهی به عنوان شایستهترین خلفای الهی در زمین، حاکمیت تفویضی را از سوی خداوند متعال در راستای تطبیق و اجرای شریعت بر عهده داشتند. اما پس از این که جامعه بشری، به ویژه مسلمانان از نعمت حیات فیزیکی رسول مکرم اسلام _ صلّی الله علیه و آله _ محروم شدند، بنا به دلایلی، در باب جانشینی آن حضرت اختلافی پدید آمد و در اثر آن دو نظریه امامت و خلافت مطرح گردید که طبعاً هر کدام مبانی، منابع، ویژگیها و شاخصههای خاص به خود را دارد. بر اساس اعتقاد شیعی، خلافت از شئون امامت است و امام یا همان متصدی منصب امامت، منصوب خداوند متعال و برخوردار از گوهر گران بهای عصمت و مصونیت از خطا و انحراف است. به عبارت دیگر، امامت ادامه نبوت است؛ زیرا تبلیغ آن از سوی رسول الله _ صلّی الله علیه و آله _ اکمال دین و اتمام نعمت خوانده شده است. از این رو نزدیکترین حکومت به حق، حکومت رسول اکرم _ صلّی الله علیه و آله _ میباشد و پس از آن، حکومتی به حق نزدیکتر است که ضمن دارا بودن شاخصهها و ویژگیهای حکومت نبوی _ صلّی الله علیه و آله _ ، ادامه و دنباله آن به شمار آید. در عصر حاضر که به اعتقاد شیعیان دوران غیبت امام معصوم علیه السلام نامیده میشود، بدلیل محرومیت از فیض حضور مستقیم و بی واسطه امام معصوم علیه السّلام و ضرورت تشکیل حکومت اسلامی و اقامه عدل و بسط معنویت و فراهم نمودن زمینه رشد و تعالی انسانها، حکومتی بحق نزدیکتر است که از سوی امام معصوم علیه السلام که خود جانشین و قائم مقام رسول خدا در تمام امور است، مورد تأیید واقع شود. بنابراین، حکومتهای اسلامی موجود در عصر حاضر را میتوان به قرار ذیل دستهبندی کرد: 1. حکومتی که تمام ارکان آن بر اساس دین شکل گرفته باشد. چنین حکومتی نه تنها قوانین و مقررات آن برگرفته از احکام دین است بلکه مجریان آن نیز، یا به اذن عام یا به اذن خاص، از طرف خداوند منصوب میباشند. 2. حکومتی که در آن احکام دینی رعایت شود، یعنی چنین حکومتی فقط در دایرة تدوین و اجرای قوانین به شریعت و احکام دین متکی است، اما مجریان و مسئولان آن از پشتوانه انتصاب الهی بهره ندارند. 3. حکومتی که بر جامعه دینداران فرمانروایی دارد. در این گونه حکومتها نه قوانین شریعت رعایت میشود و نه زمامداران آن از سوی خداوند متعال مأذونند. بلکه صرفاً به دلیل متدین بودن مردم تحت حاکمیت، مسامحتاً حکومت هم دینی خوانده میشود. واضح است که از میان این سه دسته از حکومت دینی، دستة اول نوع مطلوب و ایدهآل است و میتوان گفت حکومت انبیاء عظام الهی، امیرالمؤمنین علیه السلام و در زمان غیبت، حکومت فقهاء جامع الشرایط که از طرف امام معصوم علیه السلام مورد تأیید قرار میگیرند و پشتوانه انتصاب الهی را، ولو با چند واسطه و غیر مستقیم، به همراه دارند، در دستة اول جای میگیرد.[1] در نتیجه، بر اساس مشروعیت الهی حکومت و بنابر معتقدات کلامی شیعیان، در زمان حاضر حکومتی که از مصادیق دستة اول باشد، از حق و صواب نزدیک تر است لذا، نظام جمهوری اسلامی ایران به دلیل دارا بودن ویژگیهای عمده دستة اول؛ یعنی انتصاب حاکم به اذن عام الهی و تدوین قوانین و مقررات بر محور شریعت اسلامی، به حق نزدیکتر است و به نظر میرسد در میان کشورهای اسلامی که داعیه دینی و اسلامی بودن دارند، سایرین کمتر این ویژگیها را دارند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. حقوق و سیاست، محمد تقی مصباح یزدی. 2. ولایت فقیه، عبدالله جوادی آملی. 3. ولایت فقیه، حضرت امام خمینی (ره). -------------------------------------------------------------------------------- [1] . مصباح یزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، قم، انتشارات مؤسسة امام خمینی، 1378، ج 1، ص 45 47.
خیلی از کشورهای جهان، داعیة حکومت اسلامی دارند، دلیل اینکه جمهوری اسلامی ایران به حق نزدیکتر است چیست؟
مقدمه
بر اساس اعتقاد دینی، حاکمیت حق انحصاری خداوند متعال است و حکومت بر جهان و انسانها مختص به ذات احدیت میباشد (ان الحکم الا الله) و (له ملک السموات و الارض) اما بدلیل اینکه حاکمیت مستقیم و به واسطة خداوند بر جهان و انسان امکانپذیر نمیباشد، در واقع آنچه در عالم بیرون اتفاق میافتد، حاکمیت الهی به معنای حاکمیت قوانین و احکام الهی است که برخاسته از ربوبیت تشریعی خداوند میباشد. و تنفیذ ارادة تشریعی الهی از طریق اصل خلافت الهی در زمین محقق میشود.
انسان خلیفة خدا در زمین است و از آفرینش بشر تاکنون این امر، محور حاکمیت الهی بوده است. ناگفته پیداست که تمام افراد بشر صلاحیت چنین مقامی را ندارند و از سویی التزام به انحصار این مقام در جمعی محدود، مثلاً انبیاء عظام الهی، تا حدی موجب نقض غرض خواهد بود، لذا راه حل معقول و منطقی این است که در تمام زمانها و دورانها، در میان جوامع بشری، به ویژه دینی، گروهی با داشتن ویژگیهای خلیفه الهی حاکمیت، وجود دارند که از ادای این رسالت هم برمیآیند.
بر این اساس، انبیا الهی به عنوان شایستهترین خلفای الهی در زمین، حاکمیت تفویضی را از سوی خداوند متعال در راستای تطبیق و اجرای شریعت بر عهده داشتند. اما پس از این که جامعه بشری، به ویژه مسلمانان از نعمت حیات فیزیکی رسول مکرم اسلام _ صلّی الله علیه و آله _ محروم شدند، بنا به دلایلی، در باب جانشینی آن حضرت اختلافی پدید آمد و در اثر آن دو نظریه امامت و خلافت مطرح گردید که طبعاً هر کدام مبانی، منابع، ویژگیها و شاخصههای خاص به خود را دارد.
بر اساس اعتقاد شیعی، خلافت از شئون امامت است و امام یا همان متصدی منصب امامت، منصوب خداوند متعال و برخوردار از گوهر گران بهای عصمت و مصونیت از خطا و انحراف است. به عبارت دیگر، امامت ادامه نبوت است؛ زیرا تبلیغ آن از سوی رسول الله _ صلّی الله علیه و آله _ اکمال دین و اتمام نعمت خوانده شده است. از این رو نزدیکترین حکومت به حق، حکومت رسول اکرم _ صلّی الله علیه و آله _ میباشد و پس از آن، حکومتی به حق نزدیکتر است که ضمن دارا بودن شاخصهها و ویژگیهای حکومت نبوی _ صلّی الله علیه و آله _ ، ادامه و دنباله آن به شمار آید.
در عصر حاضر که به اعتقاد شیعیان دوران غیبت امام معصوم علیه السلام نامیده میشود، بدلیل محرومیت از فیض حضور مستقیم و بی واسطه امام معصوم علیه السّلام و ضرورت تشکیل حکومت اسلامی و اقامه عدل و بسط معنویت و فراهم نمودن زمینه رشد و تعالی انسانها، حکومتی بحق نزدیکتر است که از سوی امام معصوم علیه السلام که خود جانشین و قائم مقام رسول خدا در تمام امور است، مورد تأیید واقع شود.
بنابراین، حکومتهای اسلامی موجود در عصر حاضر را میتوان به قرار ذیل دستهبندی کرد:
1. حکومتی که تمام ارکان آن بر اساس دین شکل گرفته باشد. چنین حکومتی نه تنها قوانین و مقررات آن برگرفته از احکام دین است بلکه مجریان آن نیز، یا به اذن عام یا به اذن خاص، از طرف خداوند منصوب میباشند.
2. حکومتی که در آن احکام دینی رعایت شود، یعنی چنین حکومتی فقط در دایرة تدوین و اجرای قوانین به شریعت و احکام دین متکی است، اما مجریان و مسئولان آن از پشتوانه انتصاب الهی بهره ندارند.
3. حکومتی که بر جامعه دینداران فرمانروایی دارد. در این گونه حکومتها نه قوانین شریعت رعایت میشود و نه زمامداران آن از سوی خداوند متعال مأذونند. بلکه صرفاً به دلیل متدین بودن مردم تحت حاکمیت، مسامحتاً حکومت هم دینی خوانده میشود.
واضح است که از میان این سه دسته از حکومت دینی، دستة اول نوع مطلوب و ایدهآل است و میتوان گفت حکومت انبیاء عظام الهی، امیرالمؤمنین علیه السلام و در زمان غیبت، حکومت فقهاء جامع الشرایط که از طرف امام معصوم علیه السلام مورد تأیید قرار میگیرند و پشتوانه انتصاب الهی را، ولو با چند واسطه و غیر مستقیم، به همراه دارند، در دستة اول جای میگیرد.[1]
در نتیجه، بر اساس مشروعیت الهی حکومت و بنابر معتقدات کلامی شیعیان، در زمان حاضر حکومتی که از مصادیق دستة اول باشد، از حق و صواب نزدیک تر است لذا، نظام جمهوری اسلامی ایران به دلیل دارا بودن ویژگیهای عمده دستة اول؛ یعنی انتصاب حاکم به اذن عام الهی و تدوین قوانین و مقررات بر محور شریعت اسلامی، به حق نزدیکتر است و به نظر میرسد در میان کشورهای اسلامی که داعیه دینی و اسلامی بودن دارند، سایرین کمتر این ویژگیها را دارند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. حقوق و سیاست، محمد تقی مصباح یزدی.
2. ولایت فقیه، عبدالله جوادی آملی.
3. ولایت فقیه، حضرت امام خمینی (ره).
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مصباح یزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، قم، انتشارات مؤسسة امام خمینی، 1378، ج 1، ص 45 47.
- [سایر] خیلی از کشورهای جهان، داعیه حکومت اسلامی دارند، شما به چه دلیل می گویید که جمهوری اسلامی ایران به حق نزدیکتر است ؟
- [سایر] خیلی از کشورهای جهان، داعیة حکومت اسلامی دارند، شما به چه دلیل می گویید که جمهوری اسلامی ایران به حق نزدیکتر است ؟
- [سایر] حکومت فعلی ایران- جمهوری اسلامی- چه برتری هایی نسبت به حکومت شاه دارد؟
- [سایر] چرا حکومت حضرت علی(ع) بسیار کوتاه بود در حالی که حکومت جمهوری اسلامی ایران دوام بسیاری داشته است؟
- [سایر] چرا در ایران که دارای حکومت جمهوری اسلامی است فساد پنهانی وجود دارد؟
- [سایر] قانون حکومت جمهوری اسلامی ایران دربارة متعه چیست؟ آیا ثبت آن از لحاظ قانون لازم است؟
- [سایر] تفاوت حکومت جمهوری اسلامی ایران با استبداد پهلوی چیست؟ آیا استبداد شرعی داریم؟
- [سایر] آیا شروع جنگ علیه انقلاب اسلامی , مسأله صدور انقلاب و دخالت ایران در امور داخلی کشورهای اسلامی و ارسال نیرو و تسلیحات برای براندازی حکومت های آنها بود؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا غیر از سکنه کشور جمهوری اسلامی ایران (اعم از مسلمان و کافر)، افراد ساکن کشورهای دیگر و بخصوص کفّار آنها، ملزم به احکام اسلامی میباشند یا خیر؟
- [سایر] از منظر رهبر معظم انقلاب آیا امام صادق علیهالسلام درصدد مبارزه سیاسی بودو داعیه تشکیل حکومت اسلامی داشت؟
- [آیت الله مظاهری] ربا گرفتن از بانکهای کشورهای غیر اسلامی اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] معادن گرچه در ملک شخصی کسی پیدا شود ملک حکومت اسلامی است و در صورت ممانعت حکومت اسلامی، کسی حقّ تصرّف در آنها را ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر شک داشته باشد که لباسی از حیوان حرامگوشت است یا حلالگوشت، احتیاط مستحب آن است که با آن نماز نخواند و فرقی نیست که آن لباس در کشورهای اسلامی تهیه شده باشد یا در کشورهای غیر اسلامی.
- [آیت الله مکارم شیرازی] 49 دفاع از کشورهای اسلامی واجب است و منحصر به کشوری نیست که انسان در آن زندگی می کند بلکه همه مسلمین دنیا در برابر هجوم اجانب به کشورهای اسلامی یا مقدسات مسلمین باید مدافع یکدیگر باشند.
- [آیت الله مظاهری] زمینهایی که در اصل آباد بوده مانند جنگلها و نیزارها ملک حکومت اسلامی است و هر کس در آن تصرّف و اصلاح نماید مالک میشود مگر آنکه حکومت اسلامی منع نماید.
- [آیت الله مظاهری] علفها و بوتههای بیابان و ماهیهای دریاها و رودخانهها و پرندگان هوا و حیوانات صحرا و مانند اینها ملک حکومت اسلامی است ولی اگر کسی آنها را تصرّف کند مالک میشود مگر اینکه حکومت اسلامی جلوگیری نماید.
- [آیت الله مظاهری] آنچه که در زمینهای موات باشد مانند بوته و درخت و سنگ و معدن و غیره، مانند خود زمین ملک حکومت اسلامی است ولی اگر کسی در آنها تصرّف کند مالک میشود مگر آنکه حکومت اسلامی ممانعت نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر حکومت اسلامی معدنی را استخراج کند خمس به آن تعلق نمی گیرد.
- [آیت الله سبحانی] اگر حکومت اسلامی معدنی را استخراج کند، خمس به آن تعلق نمی گیرد. 3 گنج
- [آیت الله مظاهری] در صورت تشکیل حکومت اسلامی قاضی باید از طرف حاکم وقت منصوب باشد و اگر منصوب نباشد نباید قضاوت نماید.