با توجه به توقع مردم از حکومت دینی، چگونه با این اشکالات و خطاهای مسئولین، مردم به حکومت دینی امیدوار باشند؟
تردیدی نیست که نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان نخستین حکومت مشروع دینی است که در عصر غیبت معصوم علیه السّلام بر پا گردیده است. سابقه ایجاد حکومت دینی چه در عصر حضور معصوم و چه در عصر غیبت چندان دراز نیست و هر دو نیز با مشکلات و دشمنی های فراوانی از سوی دنیا پرستان و جاه طلبان مواجه بوده اند. به جز دوره کوتاه حاکمیت سیاسی معصوم، حکومت های مختلفی تحت عنوان حکومت دینی در دنیای اسلام بوجود آمدند که همگی فاقد مشروعیت لازم در این زمینه بودند.[1] مراد ما از (حکومت دینی): اولاً: حکومت اسلامی است. زیرا اسلام به عنوان کامل ترین، جامع ترین و آخرین ادیان آسمانی بر بشریت نازل گردید و با ظهور اسلام دوره حاکمیت سایر ادیان الهی به پایان رسید. ثانیاً: حکومت اسلامی در عصر حضور حکومتی است که شخص معصوم در رأس آن قرار گرفته باشد و در عصر غیبت نیز حکومتی است که به دست فقیه جامع الشرایط رهبری تشکیل و اداره گردد. چنین حکومتی با توجه به جامعیت و جاودانگی دین اسلام به خودی خود برترین حکومت هاست و در صورت استقرار کامل قادر است تا به بهره گیری از براهین عقلی در کنار براهین نقلی و منابع وحیانی فارغ از هر گونه عیب و نقصی پاسخ گوی نیازهای روز جوامع بشری باشد. حال با توجه به مطالب فوق برای پاسخ به این پرسش که چگونه می توانیم در کنار مشکلات موجود و خطاهای مسئولان مردم را به حکومت دینی امیدوار سازیم می توان بر دو نکته تأکید داشت: 1. تعریف و تبیین مفهوم حقیقی حکومت دینی: نخستین اقدام، ارایه تعریفی صحیح از حکومت دینی است. بدیهی است چنان چه مردم حکومت دینی را درست بشناسند آن را برترین حکومت ها خواهند یافت و به صرف مشاهده برخی اشکالات یا نواقص از سوی مسئولان در نظام های تحت عنوان دینی، دیگر آن را به حساب اصل حکومت دینی نخواهند گذاشت. زیرا حکومت دینی به مفهوم واقعی همان حکومت الهی است و چنین حکومتی فی نفسه دارای هیچ نقص و ایرادی نیست و هیچ مشکلی که این حکومت قادر به حل آن نباشد، وجود ندارد در این حکومت، حاکم کسی است که واجد شرایط تعریف شده و صلاحیت های معین در نصوص دینی است. چنین فردی از سوی خداوند به این سمت منصوب می گردد و با اقبال و رضایت مردمی حکومت را در دست می گیرد. چنانچه مردم حکومت دینی را درست بشناسند دیگر آن را با حکومت هزار ساله پاپ ها و حاکمیت کلیسای کاتولیک که تحت نام (حکومت دینی) ریاست بلامنازع خود را بر مردم تحمیل می کردند و چیزی جز جهل و تاریکی و اختناق از خود به یادگار نگذاشتند و با حکومت های نامشروع در جهان اسلام همچون حکومت خلفای اموی، عباسی، عثمانی و ... که خود را به ناحق خلیفه و جانشین رسول خدا ‌ صلّی الله علیه و آله و یا حتی (خلیفة الله) معرفی می کردند و زمام ایمان و امور مسلمانان را عهده دار بودند، یکی نخواهند دانست. به فرموده حضرت علی علیه السّلام گاهی دین اسیر دست اشرار و فاسدان است و کسانی که در پی امیال نفسانی و دنیوی هستند از عنوان دین سوء استفاده می کنند.[2] قهراً چنین حکومت های نامشروعی که به نام دین توسط گروهی فاسد و نااهل اداره می شود، حکومت دینی به مفهوم واقعی نیست. همچنین وجود پاره ای از اشکالات و اشتباهات شخصی برخی مسئولان در زمان حاکمیت یک حاکم مشروع نیز ربطی به اصل حکومت دینی ندارد بلکه ناشی از عدم رعایت دقیق اصول و احکام دینی است. دین مجموعه ای از عقاید، اخلاق، حقوق و احکام مربوط به نیازهای بشری را در خود داراست، اما بهره گیری بهینه از مجموعه آن احکام و قواعد و اجرای کامل و صحیح آن در جامعه نیازمند گذشت زمان است. دین و حکومت دینی به خودی خود گوهری بی همتا است که جامعه بشری باید به تدریج در اکتساب آن بکوشد. 2. توجه به دستاوردهای نظام اسلامی در کنار مشکلات و موانع موجود:‌ به طور کلی یکی از دلایل بروز یأس و ناامیدی در انسان برزگ نمایی ضعف ها و مشکلات و غفلت از نکات قوّت و کارهای مثبت انجام شده است. انسانی را تصور کنیم که در حال حرکت در مسیری صعب العبور و یا فتح قله ای است. حال اگر وی هیچ توجهی به مسیر پیموده شده نداشته باشد چه بسا سختی راه و موانع پیش روی، او را از رسیدن هدف و فتح قلّه نا امید سازد. در حالی که اگر به راه پیموده و موانع پشت سرنهاده توجه کند به پیمودن ادامة‌ مسیر امیدوار خواهد شد. در نظام اسلامی نیز چنانچه ما به ارزیابی اقدامات مثبت انجام شده در کنار مشکلات و موانع موجود بپردازیم، به طور حتم حرکتی رو به جلو در پناه حکومت دینی استنباط و به ادامه دادن مسیر امیدوار خواهیم شد. تردیدی نیست که هم اینک در نظام جمهوری اسلامی ایران مشکلات و کمبودهای فراوانی به چشم می خورد که خود ناشی از عوامل داخلی و خارجی متعددی است. اما چنانچه وضعیت فعلی را پس از 25 سال از پیروزی انقلاب نسبت به گذشته مقایسه کنیم و به ارزیابی اقدامات مثبت نظام و برخورد با مشکلات و موانع موجود بپردازیم متوجه خواهیم شد که نظام اسلامی توانسته است به مرور بر مشکلات فراوانی فایق آمده و در جهت کمال و رفع نواقص گام های مؤثری بردارد. تشریح دستاوردهای انقلاب اسلامی در جهات مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی اعم از داخلی یا خارجی در ایجاد امید و دلگرمی به نظام راه گشاست. توجه به این دستاوردها علیرغم وجود موانع فراوان نظیر دشمنی های فراوان علیه حکومت اسلامی و سرمایه گذاری های هنگفت قدرت های استکباری برای مقابله با جمهوری اسلامی، تحریم های اقتصادی، تحمیل جنگ، ترور، خشونت و ... در کنار رشد جمعیت، افزایش انتظارات مردم و ... می تواند میزان کارآمدی، توانمندی و برتری حکومت دینی را بر سایر نظام ها به اثبات رسانده و مردم را نسبت به آن امیدوار سازد. همچنین چنانچه ما به تأثیرات عمیق انقلاب اسلامی در سطح منطقه و جهان توجه کنیم و به نقش جمهوری اسلامی در بیداری و آزادی ملت ها و حرکت آنان به سمت کمال و پیشرفت و رهایی از یوغ بندگی استعمار پی ببریم، بیشتر قدر و منزلت حکومت دینی را درک خواهیم کرد. به اذعان دوست و دشمن نظام اسلامی موجب سرافرازی، عزّت و افتخار ایران در سراسر جهان و سربلندی امت مسلمان در برابر استکبار جهانی گردید، در کالبد مسلمانان و مستضعفان جهان روحی تازه دمید. اتحاد و حرکت های گسترده مظلومان تحت ستم دنیا را موجب گردید و آنان را نسبت به پیروزی خود در برابر ظالمان و سلطه جویان جهان امیدوار ساخت. به گسترش جنبش های رهایی بخش اسلامی در فلسطین، لبنان، الجزایر، تونس، مصر، سودان، چچن، بوسنی و حتی بسیاری از مناطق اروپای غربی و آمریکای لاتین دامن زد و لذا استکبار جهانی پس از استقرار نظام اسلامی در ایران دچار وحشت و اضطراب گردید و با تمام توان به مقابله با آن برخاست. اما هر بار از رسیدن به اهداف شوم خود ناکام مانده و ضعف و ناتوانی اش در مقابله با نظام اسلامی به اثبات رسیده است. این همه خود گویای بخشی از توفیقاتی است که در پناه حکومت دینی بدست آمده است و قطعاً توجه مردم به آنها می تواند به امیدواری آنان نسبت به حکومت دینی بیانجامد. نکته دیگری که باید بدان توجه داشته باشیم این است که ما هنوز در ابتدای راه هستیم و در مسیر اسلامی شدن گام بر داشه ایم و کسی ادعا نمی کند که کشور ما یک کشور کاملا اسلامی است. در این باره حضرت امام(ره) فرمودند: اینجانب هیچگاه نگفته و نمی گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل می شود و اشخاص از روی جهالت و عقده و بی انضباطی بر خلاف مقررات اسلام عمل نمی کنند، لکن عرض می کنیم که قوه مقننه و قضائیه و اجرائیه با زحمات جان فرسا کوشش در اسلامی کردن این کشور می کنند و ملت ده ها میلیون نیز طرفدار و مددکار آنان هستند[3] مقام معظم رهبری نیز فرمودند: ما هنوز تا یک جامعه کاملا اسلامی که نیک بختی دنیا و آخرت مردم را به طور کامل تأمین کند و تباهی و کجروی و ظلم و انحطاط را ریشه کن سازد فاصله زیادی داریم، این فاصله باید با همت مردم و تلاش مسئولان حل شود در این مورد مسئولیت علما، و آگاهان و نویسندگان و گویندگان رسانه های عمومی بسی مهم و خطیر است.[4] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی و چرایی و چگونگی رخداد آن، معاونت امور اساتید، 1377، ص 168- 162. 2. علی ذو علم، انقلاب و ارزش ها، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1379. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . به جز دین اسلام در ادیان دیگر نظیر مسیحیت نیز سالیانی متمادی حکومت هایی با عنوان حکومت دینی بر بشریت حکم رانده اند. به اعتقاد ما هیچ کدام از اینها حکومت دینی به مفهوم واقعی نبوده و مشروعیتی در این ارتباط نداشته اند. [2] . نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 53، ص 1010، بند 42. [3]. وصیت نامه الهی، سیاسی امام خمینی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1376، ص22. [4] . حدیث ولایت، ج4، ص252و253.
عنوان سوال:

با توجه به توقع مردم از حکومت دینی، چگونه با این اشکالات و خطاهای مسئولین، مردم به حکومت دینی امیدوار باشند؟


پاسخ:

تردیدی نیست که نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان نخستین حکومت مشروع دینی است که در عصر غیبت معصوم علیه السّلام بر پا گردیده است. سابقه ایجاد حکومت دینی چه در عصر حضور معصوم و چه در عصر غیبت چندان دراز نیست و هر دو نیز با مشکلات و دشمنی های فراوانی از سوی دنیا پرستان و جاه طلبان مواجه بوده اند.
به جز دوره کوتاه حاکمیت سیاسی معصوم، حکومت های مختلفی تحت عنوان حکومت دینی در دنیای اسلام بوجود آمدند که همگی فاقد مشروعیت لازم در این زمینه بودند.[1]
مراد ما از (حکومت دینی):
اولاً: حکومت اسلامی است. زیرا اسلام به عنوان کامل ترین، جامع ترین و آخرین ادیان آسمانی بر بشریت نازل گردید و با ظهور اسلام دوره حاکمیت سایر ادیان الهی به پایان رسید.
ثانیاً: حکومت اسلامی در عصر حضور حکومتی است که شخص معصوم در رأس آن قرار گرفته باشد و در عصر غیبت نیز حکومتی است که به دست فقیه جامع الشرایط رهبری تشکیل و اداره گردد.
چنین حکومتی با توجه به جامعیت و جاودانگی دین اسلام به خودی خود برترین حکومت هاست و در صورت استقرار کامل قادر است تا به بهره گیری از براهین عقلی در کنار براهین نقلی و منابع وحیانی فارغ از هر گونه عیب و نقصی پاسخ گوی نیازهای روز جوامع بشری باشد.
حال با توجه به مطالب فوق برای پاسخ به این پرسش که چگونه می توانیم در کنار مشکلات موجود و خطاهای مسئولان مردم را به حکومت دینی امیدوار سازیم می توان بر دو نکته تأکید داشت:
1. تعریف و تبیین مفهوم حقیقی حکومت دینی:
نخستین اقدام، ارایه تعریفی صحیح از حکومت دینی است. بدیهی است چنان چه مردم حکومت دینی را درست بشناسند آن را برترین حکومت ها خواهند یافت و به صرف مشاهده برخی اشکالات یا نواقص از سوی مسئولان در نظام های تحت عنوان دینی، دیگر آن را به حساب اصل حکومت دینی نخواهند گذاشت. زیرا حکومت دینی به مفهوم واقعی همان حکومت الهی است و چنین حکومتی فی نفسه دارای هیچ نقص و ایرادی نیست و هیچ مشکلی که این حکومت قادر به حل آن نباشد، وجود ندارد در این حکومت، حاکم کسی است که واجد شرایط تعریف شده و صلاحیت های معین در نصوص دینی است. چنین فردی از سوی خداوند به این سمت منصوب می گردد و با اقبال و رضایت مردمی حکومت را در دست می گیرد.
چنانچه مردم حکومت دینی را درست بشناسند دیگر آن را با حکومت هزار ساله پاپ ها و حاکمیت کلیسای کاتولیک که تحت نام (حکومت دینی) ریاست بلامنازع خود را بر مردم تحمیل می کردند و چیزی جز جهل و تاریکی و اختناق از خود به یادگار نگذاشتند و با حکومت های نامشروع در جهان اسلام همچون حکومت خلفای اموی، عباسی، عثمانی و ... که خود را به ناحق خلیفه و جانشین رسول خدا ‌ صلّی الله علیه و آله و یا حتی (خلیفة الله) معرفی می کردند و زمام ایمان و امور مسلمانان را عهده دار بودند، یکی نخواهند دانست. به فرموده حضرت علی علیه السّلام گاهی دین اسیر دست اشرار و فاسدان است و کسانی که در پی امیال نفسانی و دنیوی هستند از عنوان دین سوء استفاده می کنند.[2]
قهراً چنین حکومت های نامشروعی که به نام دین توسط گروهی فاسد و نااهل اداره می شود، حکومت دینی به مفهوم واقعی نیست. همچنین وجود پاره ای از اشکالات و اشتباهات شخصی برخی مسئولان در زمان حاکمیت یک حاکم مشروع نیز ربطی به اصل حکومت دینی ندارد بلکه ناشی از عدم رعایت دقیق اصول و احکام دینی است.
دین مجموعه ای از عقاید، اخلاق، حقوق و احکام مربوط به نیازهای بشری را در خود داراست، اما بهره گیری بهینه از مجموعه آن احکام و قواعد و اجرای کامل و صحیح آن در جامعه نیازمند گذشت زمان است. دین و حکومت دینی به خودی خود گوهری بی همتا است که جامعه بشری باید به تدریج در اکتساب آن بکوشد.
2. توجه به دستاوردهای نظام اسلامی در کنار مشکلات و موانع موجود:‌
به طور کلی یکی از دلایل بروز یأس و ناامیدی در انسان برزگ نمایی ضعف ها و مشکلات و غفلت از نکات قوّت و کارهای مثبت انجام شده است. انسانی را تصور کنیم که در حال حرکت در مسیری صعب العبور و یا فتح قله ای است. حال اگر وی هیچ توجهی به مسیر پیموده شده نداشته باشد چه بسا سختی راه و موانع پیش روی، او را از رسیدن هدف و فتح قلّه نا امید سازد. در حالی که اگر به راه پیموده و موانع پشت سرنهاده توجه کند به پیمودن ادامة‌ مسیر امیدوار خواهد شد. در نظام اسلامی نیز چنانچه ما به ارزیابی اقدامات مثبت انجام شده در کنار مشکلات و موانع موجود بپردازیم، به طور حتم حرکتی رو به جلو در پناه حکومت دینی استنباط و به ادامه دادن مسیر امیدوار خواهیم شد. تردیدی نیست که هم اینک در نظام جمهوری اسلامی ایران مشکلات و کمبودهای فراوانی به چشم می خورد که خود ناشی از عوامل داخلی و خارجی متعددی است. اما چنانچه وضعیت فعلی را پس از 25 سال از پیروزی انقلاب نسبت به گذشته مقایسه کنیم و به ارزیابی اقدامات مثبت نظام و برخورد با مشکلات و موانع موجود بپردازیم متوجه خواهیم شد که نظام اسلامی توانسته است به مرور بر مشکلات فراوانی فایق آمده و در جهت کمال و رفع نواقص گام های مؤثری بردارد.
تشریح دستاوردهای انقلاب اسلامی در جهات مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی اعم از داخلی یا خارجی در ایجاد امید و دلگرمی به نظام راه گشاست. توجه به این دستاوردها علیرغم وجود موانع فراوان نظیر دشمنی های فراوان علیه حکومت اسلامی و سرمایه گذاری های هنگفت قدرت های استکباری برای مقابله با جمهوری اسلامی، تحریم های اقتصادی، تحمیل جنگ، ترور، خشونت و ... در کنار رشد جمعیت، افزایش انتظارات مردم و ... می تواند میزان کارآمدی، توانمندی و برتری حکومت دینی را بر سایر نظام ها به اثبات رسانده و مردم را نسبت به آن امیدوار سازد. همچنین چنانچه ما به تأثیرات عمیق انقلاب اسلامی در سطح منطقه و جهان توجه کنیم و به نقش جمهوری اسلامی در بیداری و آزادی ملت ها و حرکت آنان به سمت کمال و پیشرفت و رهایی از یوغ بندگی استعمار پی ببریم، بیشتر قدر و منزلت حکومت دینی را درک خواهیم کرد. به اذعان دوست و دشمن نظام اسلامی موجب سرافرازی، عزّت و افتخار ایران در سراسر جهان و سربلندی امت مسلمان در برابر استکبار جهانی گردید، در کالبد مسلمانان و مستضعفان جهان روحی تازه دمید. اتحاد و حرکت های گسترده مظلومان تحت ستم دنیا را موجب گردید و آنان را نسبت به پیروزی خود در برابر ظالمان و سلطه جویان جهان امیدوار ساخت.
به گسترش جنبش های رهایی بخش اسلامی در فلسطین، لبنان، الجزایر، تونس، مصر، سودان، چچن، بوسنی و حتی بسیاری از مناطق اروپای غربی و آمریکای لاتین دامن زد و لذا استکبار جهانی پس از استقرار نظام اسلامی در ایران دچار وحشت و اضطراب گردید و با تمام توان به مقابله با آن برخاست. اما هر بار از رسیدن به اهداف شوم خود ناکام مانده و ضعف و ناتوانی اش در مقابله با نظام اسلامی به اثبات رسیده است. این همه خود گویای بخشی از توفیقاتی است که در پناه حکومت دینی بدست آمده است و قطعاً توجه مردم به آنها می تواند به امیدواری آنان نسبت به حکومت دینی بیانجامد.
نکته دیگری که باید بدان توجه داشته باشیم این است که ما هنوز در ابتدای راه هستیم و در مسیر اسلامی شدن گام بر داشه ایم و کسی ادعا نمی کند که کشور ما یک کشور کاملا اسلامی است.
در این باره حضرت امام(ره) فرمودند: اینجانب هیچگاه نگفته و نمی گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل می شود و اشخاص از روی جهالت و عقده و بی انضباطی بر خلاف مقررات اسلام عمل نمی کنند، لکن عرض می کنیم که قوه مقننه و قضائیه و اجرائیه با زحمات جان فرسا کوشش در اسلامی کردن این کشور می کنند و ملت ده ها میلیون نیز طرفدار و مددکار آنان هستند[3] مقام معظم رهبری نیز فرمودند: ما هنوز تا یک جامعه کاملا اسلامی که نیک بختی دنیا و آخرت مردم را به طور کامل تأمین کند و تباهی و کجروی و ظلم و انحطاط را ریشه کن سازد فاصله زیادی داریم، این فاصله باید با همت مردم و تلاش مسئولان حل شود در این مورد مسئولیت علما، و آگاهان و نویسندگان و گویندگان رسانه های عمومی بسی مهم و خطیر است.[4]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی و چرایی و چگونگی رخداد آن، معاونت امور اساتید، 1377، ص 168- 162.
2. علی ذو علم، انقلاب و ارزش ها، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1379.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . به جز دین اسلام در ادیان دیگر نظیر مسیحیت نیز سالیانی متمادی حکومت هایی با عنوان حکومت دینی بر بشریت حکم رانده اند. به اعتقاد ما هیچ کدام از اینها حکومت دینی به مفهوم واقعی نبوده و مشروعیتی در این ارتباط نداشته اند.
[2] . نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 53، ص 1010، بند 42.
[3]. وصیت نامه الهی، سیاسی امام خمینی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1376، ص22.
[4] . حدیث ولایت، ج4، ص252و253.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین