آنچه مسلم است جمع حدیث رسما، از قرن دوم هجری شروع شده به این شرح که: عمر بن عبد العزیز به این فکر افتاد حدیث را جمع کند.در موطأ نقل می کند که به ابوبکر بن محمد حزمی نوشت حدیث را جمع کن که می ترسم علم علماء نابود شود (1) .سیوطی این سخن را در تنویر الحوالک از موطأ و نیز از تاریخ اصفهان (ابو نعیم اصفهانی) نقل می کند. منتهی ابو نعیم، این سان می نویسد: کتب عمر بن عبد العزیز الی الافاق: انظروا حدیث رسول الله فاجمعوه. این شخص قاضی مدینه در زمان سلیمان بن عبد الملک و عمر بن عبد العزیز بوده و چون خلافت عمر از سال 99 تا سال 101 ه است، قهرا ضبط احادیث در آغاز قرن دوم هجری خواهد بود از ابن عبد البر نقل شده: هنگامی که عمر بن عبد العزیز درگذشت ابوبکر نامبرده کتبی در حدیث نگاشته بود. (تنویر الحوالک سیوطی ص 5) ولی از این مجموعه اثری نیست و ممکن است به واسطه کوتاهی دوران خلافت عمر بن عبد العزیز (دو سال و 5 ماه) اینکار به آخر نرسیده باشد. ذهبی در حوادث سال 143 می گوید: در این سال بود که در مکه و مدینه علماء شروع به تدوین حدیث نمودند. بعضی (2) نوشته اند اول کسی که به امر ابن عبد العزیز جمع احادیث نمود، ابن شهاب زهری (محمد بن مسلم) عالم حجاز و شام بوده است؛ ابو نعیم می نویسد: عمر بن عبد العزیز به تمام نقاط دستور کتابت و ضبط احادیث را صادر نمود (3) . این کار که قبلا توسط مکتب حضرت باقر (ع) (57 104) و به دستور آن جناب در میان شاگردان امام متداول شده بود، با بخشنامه خلیفه تعمیم یافت و در حوزه های درس حدیث کم کم نوشتن و کتابت مرسوم گردید و جمعی از پیشوایان علمی آن عصر خود بجمع و تدوین حدیث پرداختند و در نتیجه در بلاد اسلامی بآن دانش معروف شدند از این جماعت: ابن جریج متوفی 150 هجری در مکه محمد بن اسحق متوفی 151 هجری در مدینة السلام (بغداد) مالک بن انس متوفی 169 هجری در مدینه یا 179 (تقریب التهذیب) سعید بن ابی عروبه (4) متوفی 156 هجری در بصره. حماد بن سلمه (ابو سلمه) متوفی 176 هجری در بصره. ربیع بن صبیح (5) متوفی 160 هجری در بصره. سعید بن ابی عوانه متوفی 156 هجری در بصره. سفیان ثوری متوفی 161 هجری در کوفه. اوزاعی متوفی 156 هجری در شام. معمر متوفی 175 هجری در یمن. ابن مبارک متوفی 181 هجری در خراسان. لیث بن سعد متوفی 175 هجری در مصر. زیاد البکائی متوفی 183 هجری در کوفه. ابن عیاش متوفی 193 هجری در کوفه. سفیان بن عیینه متوفی 198 هجری در مکه. و هشیم در واسط و جریر بن عبد الحمید در ری، اشتهار داشتند. (6) گرچه سال وفات ابن جریج از دیگران پیشتر است ولی به تصریح ابن حجر (در شرح صحیح بخاری) ربیع بن صبیح اقدم جامعین حدیث است. ابو طالب مکی در قوت القلوب گوید این مؤلفات پس از سالهای 120 یا 130 ق نوشته شده است. ذهبی در حوادث سال 143 ق نوشته: در این زمان علمای اسلامی شروع به تدوین حدیث و فقه و تفسیر نمودند. بعضی گفته اند اقدام این کتب، کتاب ابن جریج در آثار و تفاسیر است و سپس کتاب معمر بن راشد صنعانی است که در آن سنن را مبوبا آورده و از آن پس موطأ مالک . جمع دیگری نیز بحدیث اشتغال داشتند که وفاتشان از سال دویست هجری متأخر است. از این جمله اند: الامام الشافعی متوفی 204 در مصر؛ واحدی 207ق در بغداد؛ ابن نافع صنعانی 211ق در یمن؛ عبد الله بن عبد الحکیم 214 ق در مصر؛ عبد الله بن مسلمه 221ق در بصره؛ کاتب واقدی 230 ق در بغداد؛ یحیی بن معین 233 ق در مدینه. پی نوشت ها: 1 انظر ما کان من حدیث رسول الله (ص) او سنته فاکتبه فانی خفت دروس العلم و ذهاب العلماء نیز در موطأ باب اکتتاب العلم (ص 330 چاپ المجلس الاعلی للشؤن الاسلامیه قاهره (ارشاد الساری فی شرح صحیح البخاری ص 6 ج 1.طبقات ابن سعد 2/134، تنویر الحوالک سیوطی ص 6 و ابو نعیم اصفهانی در تاریخ اصفهان و ابن عبد البر مالکی بنقل سیوطی از آن دو) . 2 ابن حجر در فتح الباری فی شرح صحیح البخاری. 3 ارشاد الساری. 4 مکنی به (ابی النظر العدوی) . 5 علامه قاسمی (در قواعد التحدیث ص 70) از قول ابن حجر نقل کرده که ربیع بن صبیح اول کسی است که حدیث را جمع کرد.ولی چنانکه می بینیم فوت ابن جریج و محمد بن اسحق و اوزاعی و سعید بن ابی عروبه از وی پیشتر است. 6 تنویر الحوالک ص 5 منبع: علم الحدیث؛ کاظم مدیر شانه چی / ص: 29
آنچه مسلم است جمع حدیث رسما، از قرن دوم هجری شروع شده به این شرح که:
عمر بن عبد العزیز به این فکر افتاد حدیث را جمع کند.در موطأ نقل می کند که به ابوبکر بن محمد حزمی نوشت حدیث را جمع کن که می ترسم علم علماء نابود شود (1) .سیوطی این سخن را در تنویر الحوالک از موطأ و نیز از تاریخ اصفهان (ابو نعیم اصفهانی) نقل می کند. منتهی ابو نعیم، این سان می نویسد: کتب عمر بن عبد العزیز الی الافاق: انظروا حدیث رسول الله فاجمعوه. این شخص قاضی مدینه در زمان سلیمان بن عبد الملک و عمر بن عبد العزیز بوده و چون خلافت عمر از سال 99 تا سال 101 ه است، قهرا ضبط احادیث در آغاز قرن دوم هجری خواهد بود از ابن عبد البر نقل شده: هنگامی که عمر بن عبد العزیز درگذشت ابوبکر نامبرده کتبی در حدیث نگاشته بود. (تنویر الحوالک سیوطی ص 5)
ولی از این مجموعه اثری نیست و ممکن است به واسطه کوتاهی دوران خلافت عمر بن عبد العزیز (دو سال و 5 ماه) اینکار به آخر نرسیده باشد. ذهبی در حوادث سال 143 می گوید: در این سال بود که در مکه و مدینه علماء شروع به تدوین حدیث نمودند.
بعضی (2) نوشته اند اول کسی که به امر ابن عبد العزیز جمع احادیث نمود، ابن شهاب زهری (محمد بن مسلم) عالم حجاز و شام بوده است؛ ابو نعیم می نویسد: عمر بن عبد العزیز به تمام نقاط دستور کتابت و ضبط احادیث را صادر نمود (3) .
این کار که قبلا توسط مکتب حضرت باقر (ع) (57 104) و به دستور آن جناب در میان شاگردان امام متداول شده بود، با بخشنامه خلیفه تعمیم یافت و در حوزه های درس حدیث کم کم نوشتن و کتابت مرسوم گردید و جمعی از پیشوایان علمی آن عصر خود بجمع و تدوین حدیث پرداختند و در نتیجه در بلاد اسلامی بآن دانش معروف شدند از این جماعت:
ابن جریج متوفی 150 هجری در مکه
محمد بن اسحق متوفی 151 هجری در مدینة السلام (بغداد)
مالک بن انس متوفی 169 هجری در مدینه یا 179 (تقریب التهذیب) سعید بن ابی عروبه (4) متوفی 156 هجری در بصره.
حماد بن سلمه (ابو سلمه) متوفی 176 هجری در بصره.
ربیع بن صبیح (5) متوفی 160 هجری در بصره.
سعید بن ابی عوانه متوفی 156 هجری در بصره.
سفیان ثوری متوفی 161 هجری در کوفه.
اوزاعی متوفی 156 هجری در شام.
معمر متوفی 175 هجری در یمن.
ابن مبارک متوفی 181 هجری در خراسان.
لیث بن سعد متوفی 175 هجری در مصر.
زیاد البکائی متوفی 183 هجری در کوفه.
ابن عیاش متوفی 193 هجری در کوفه.
سفیان بن عیینه متوفی 198 هجری در مکه.
و هشیم در واسط و جریر بن عبد الحمید در ری، اشتهار داشتند. (6) گرچه سال وفات ابن جریج از دیگران پیشتر است ولی به تصریح ابن حجر (در شرح صحیح بخاری) ربیع بن صبیح اقدم جامعین حدیث است. ابو طالب مکی در قوت القلوب گوید این مؤلفات پس از سالهای 120 یا 130 ق نوشته شده است.
ذهبی در حوادث سال 143 ق نوشته: در این زمان علمای اسلامی شروع به تدوین حدیث و فقه و تفسیر نمودند. بعضی گفته اند اقدام این کتب، کتاب ابن جریج در آثار و تفاسیر است و سپس کتاب معمر بن راشد صنعانی است که در آن سنن را مبوبا آورده و از آن پس موطأ مالک .
جمع دیگری نیز بحدیث اشتغال داشتند که وفاتشان از سال دویست هجری متأخر است. از این جمله اند: الامام الشافعی متوفی 204 در مصر؛ واحدی 207ق در بغداد؛ ابن نافع صنعانی 211ق در یمن؛ عبد الله بن عبد الحکیم 214 ق در مصر؛ عبد الله بن مسلمه 221ق در بصره؛ کاتب واقدی 230 ق در بغداد؛ یحیی بن معین 233 ق در مدینه.
پی نوشت ها:
1 انظر ما کان من حدیث رسول الله (ص) او سنته فاکتبه فانی خفت دروس العلم و ذهاب العلماء نیز در موطأ باب اکتتاب العلم (ص 330 چاپ المجلس الاعلی للشؤن الاسلامیه قاهره (ارشاد الساری فی شرح صحیح البخاری ص 6 ج 1.طبقات ابن سعد 2/134، تنویر الحوالک سیوطی ص 6 و ابو نعیم اصفهانی در تاریخ اصفهان و ابن عبد البر مالکی بنقل سیوطی از آن دو) .
2 ابن حجر در فتح الباری فی شرح صحیح البخاری.
3 ارشاد الساری.
4 مکنی به (ابی النظر العدوی) .
5 علامه قاسمی (در قواعد التحدیث ص 70) از قول ابن حجر نقل کرده که ربیع بن صبیح اول کسی است که حدیث را جمع کرد.ولی چنانکه می بینیم فوت ابن جریج و محمد بن اسحق و اوزاعی و سعید بن ابی عروبه از وی پیشتر است.
6 تنویر الحوالک ص 5
منبع: علم الحدیث؛ کاظم مدیر شانه چی / ص: 29
- [سایر] آیا در حال حاضر احکام و قوانین صدر اسلام کاربرد و کارآیی صدر اسلام را داراست یا خیر؟
- [سایر] شبهه: در زمان حاضر، احکام و قوانین صدر اسلام کاربرد و کارآیی صدر اسلام را ندارد.
- [سایر] نقش زنان مسلمان درجنگهای صدر اسلام چه بوده است؟
- [سایر] آیا فتوحات صدر اسلام مورد تائید اسلام است؟
- [سایر] معروفترین و معتبرترین کتب حدیث شیعه که توسط نویسندگان ایرانی جمع آوری شده است کدامند؟
- [سایر] معروفترین ومعتبرترین کتب حدیث سنی، که توسط نویسندگان ایرانی جمع آوری شده است کدامند؟
- [سایر] چرا مردم در صدر اسلام که در جمع قرآن این قدر اهتمام داشتند حادثه غدیر خم را فراموش کردند و نسبت به حضرت زهرا آن جسارت ها را روا داشتند.
- [سایر] اسامی و تعداد قاریان صدر اسلام را بنویسید؟
- [سایر] شبهه: در زمان حاضر، احکام و قوانین اسلام کاربرد و کارآیی صدر اسلام را ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] بسمه تعالی پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) از زنان صدر اسلام چگونه بیعت گرفتند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] حاکم شرع می تواند مأموری برای جمع آوری زکات تعیین کند تا بعد از جدا کردن گندم و جو از کاه، یا خشک شدن خرما و انگور، زکات را جمع آوری کند و اگر از پرداختن زکات که حق محرومان است خودداری نمایند می تواند به زور از آنها بگیرد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] روابط تجاری و سیاسی با بعض دول که آلت دست دول بزرگ جائر هستند از قبیل دولت اسرائیل، جایز نیست. و بر مسلمانان لازم است که به هر نحو ممکن با این نحو روابط مخالفت کنند، و بازرگانانی که با اسرائیل و عمال اسرائیل روابط تجاری دارند، خائن به اسلام و مسلمانان و کمک کار به هدم احکام اسلام هستند، و بر مسلمانان لازم است با این خیانت کاران چه دولت و چه تجار قطع رابطه کنند، و آنها را ملزم به قطع رابطه با این نحو دولت ها کنند.
- [آیت الله نوری همدانی] روابط تجاری و سیاسی با بعضی دوَل که آلت دست دوَل بزرگ جائر هستند از قبیل دولت اسرائیل ، جائز نیست ، و بر مسلمانان لازم است که به هر نحو ممکن با این نحو روابط مخالفت کنند ، و بازرگانانی که با اسرائیل و عمّال اسرائیل روابط تجاری دارند ، خائن به اسلام و مسلمانان و کمک کار به هدم احکام اسلام هستند ، و بر مسلمانان لازم است با این خیانت کاران چه دولتها و چه تجّار قطع رابطه کنند ، و آنها را ملزم کنند به توب و ترک روابط با این نحو دولتها .
- [امام خمینی] روابط تجاری و سیاسی با بعض دول که آلت دست دول بزرگ جائر هستند از قبیل دولت اسرائیل، جایز نیست، و بر مسلمانان لازم است که به هر نحو ممکن است با این نحو روابط مخالفت کنند، و بازرگانانی که با اسرائیل و عمال اسرائیل روابط تجاری دارند، خائن به اسلام و مسلمانان و کمک کار به هدم احکام هستند، و بر مسلمانان لازم است با این خیانتکاران چه دولتها و چه تجار قطع رابطه کنند، و آنها را ملزم کنند به توبه و ترک روابط با این نحو دولتها. مسائل دفاع از جان و عرض در کتاب (تحریر الوسیله) است به آنجا رجوع شود.
- [آیت الله اردبیلی] روابط تجاری و سیاسی با دولتهایی که در حال جنگ با اسلام و مسلمانان هستند، در صورتی که موجب تقویت آنان گردد، جایز نیست و بر مسلمانان لازم است که به هر نحو ممکن است، با این نحو روابط مخالفت کنند و بازرگانانی که با آنان و عمّال آنان روابط تجاری دارند، خائن به اسلام و مسلمانان و معاون و شریک در نابودی احکام هستند و بر مسلمانان لازم است با این خیانتکاران چه دولتها و چه تجّار قطع رابطه کنند و آنها را ملزم به توبه و ترک روابط با این گونه دولتها کنند.
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که از طرف حاکم شرع مأمور جمع آوری زکوه است؛ موقع خرمن که گندم و جو را از از کاه جدا می کنند و بعد از خشک شدن خرما و انگور ، می تواند زکوه را مطالبه کند و اگر مالک ندهد و چیزی که زکوه آن واجب شده ، از بین برود باید عوض آن را بدهد .
- [آیت الله جوادی آملی] .عنبری که از دریا به دست می آید، چهار حالت دارد : یا به واسطه غوّ اصی است ; یا به وسیله آلات و ادوات استخراج می شود; یا از روی آب جمع آوری می شود; یا امواج دریا آن را به ساحل می آورد و از ساحل جمعآوری میشود. عنبر به دست آمده در هر چهار صورت, خمس دارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کسی که از طرف مجتهد جامع الشرائط مأمور جمع آوری زکات است موقع خرمن که گندم و جو را از کاه جدا می کنند و بعد از کشمش شدن انگور و تمر شدن رطب می تواند زکات را مطالبه کند. و اگر مالک ندهد و چیزی که زکات آن واجب شده، از بین برود باید عوض آن را بدهد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که از طرف حاکم شرع مامور جمع آوری زکاه است؛ موقع خرمن که گندم و جو را از کاه جدا می کنند و بعد از خشک شدن خرما و انگور می تواند زکاه را مطالبه کند و اگر مالک ندهد و چیزی که زکاه آن واجب شده؛ از بین برود؛ باید عوض آن را بدهد.
- [امام خمینی] کسی که از طرف حاکم شرع مامور جمع آوری زکات است موقع خرمن که گندم و جو را از کاه جدا می کنند و بعد از خشک شدن خرما و انگور می تواند زکات را مطالبه کند و اگر مالک ندهد و چیزی که زکات آن واجب شده از بین برود باید عوض آن را بدهد.