اهل بیت، اصطلاحی قرآنی، حدیثی و کلامی، به معنای خانواده ی پیامبر گرامی اسلام (ص) است. این اصطلاح در این معنا تنها یک بار در قرآن کریم در آیه ی تطهیر؛ یعنی آیه ی 33 سوره ی احزاب به کار رفته است. (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا)؛ همانا خدا می خواهد آلودگی را از شما خاندان پیامبر بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند. ریشه ی لغوی "اهل" به معنای انس و قرابت است[1] و "بیت" هم به معنای محل سکونت و جای بیتوته است.[2] اصل اهل البیت در لغت به معنای خویشان فرد است که با او قرابت و خویشاوندی داشته باشند،[3] ولی به طور مطلق در معنای وسیع تری که شامل تمامی افرادی که در نسب، دین، مسکن، شهر و وطن با فردی شریک باشند استعمال شده است.[4] اما اهل اصطلاح، از متکلمان، محدثان و مفسران قرآن مجید، اصطلاح "اهل البیت" را که در قرآن مجید به کار رفته، به مفهوم خاص به کار برده اند؛ زیرا اعتقاد دارند که در این مورد از پیامبر (ص) و امامان بزرگوار شیعه روایات زیادی وارد شده، لذا این جمله ی قرآنی تفسیر خاصی دارد. در این که این تفسیر خاص شامل چه کسانی می شود میان مفسران، محدثان و متکلمان اختلاف نظر وجود دارد: 1. برخی از مفسران اهل سنت اعتقاد دارند که به قرینه ی جمله های قبل و بعد که درباره ی همسران پیامبر اسلام (ص) است، این آیه تنها شامل همسران پیامبر (ص) می شود. اینان در تأیید این نظر، به روایتی از ابن عباس که عکرمه، مقاتل، ابن جبیر و ابن سائب آن را نقل کرده اند، استناد جسته اند و می نویسند: عکرمه در بازار فریاد می زد که اهل بیت پیامبر (ص) فقط همسران او هستند و من با هر کس که منکر این است مباهله می کنم.[5] برخی از مفسران اهل سنت و همه ی مفسران شیعه این نظر را مورد نقد قرار داده و گفته اند: اگر منظور از اهل بیت در این آیه همسران پیامبر (ص) بود، مناسب بود که مانند عبارات قبل و بعد که خطاب به آنان به صورت جمع مؤنث است، در این آیه هم خداوند می فرمود: (انما یرید الله لیذهب عنکن الرجس اهل البیت و یطهرکن تطهیراً)، در حالی که چنین نیست و خطاب در این آیه به صورت جمع مذکر (عنکم و یطهرکم) است و این نشان می دهد که گفتار این گروه درست نیست. اما استناد آنان به روایت نیز مورد تردید قرار گرفته است. از جمله ابوحیان غرناطی – که خود از اهل سنت است – نوشته که انتساب روایت به ابن عباس درست نیست. ابن کثیر نیز گفته است که اگر منظور از این روایت، آن باشد که شأن نزول از آیه تطهیر، زنان پیامبرند این سخن صحیح است، اما اگر منظور این است که مراد و مصداق آیه زنان پیامبر (ص) باشند و نه دیگران این سخن صحت ندارد، زیرا روایات فراوانی این نظر را رد می کند.[6] البته همان طور که اشاره کردیم سخن ابن کثیر در این که: (شأن نزول آیه ی تطهیر زنان پیامبرند)، هم صحیح نیست چون، اولاً: مخالف سیاق آیات است و ثانیاً مخالف روایاتی است که خودش اذعان نموده است. 2. گروه دیگری از مفسران اهل سنت، معتقدند که منظور از اهل بیت در آیه همسران پیامبر (ص) و نیز علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) هستند.[7] گفتنی است که طرفداران این نظریه برای تأیید دیدگاه خود، به هیچ روایتی استناد نکرده اند. 3. بعضی از مفسران می گویند: ظاهراً آیه عام است و شامل همه ی خاندان پیامبر (ص) می گردد و اعم است از همسران و فرزندشان، نزدیکان و حتی غلامان و کنیزان پیامبر (ص) ثعلبی می گوید: همه ی بنی هاشم یا مؤمنان بنی هاشم را نیز در بر می گیرد.[8] این نظریه نیز مبتنی بر هیچ روایتی نیست. 4. گروهی از مفسران اشاره کردند که شاید اهل بیت کسانی باشند که صدقه بر آنان حرام است. این نظر بر حدیثی از زید بن ارقم مبتنی است که از او پرسیدند: اهل بیت پیامبر (ص) چه کسانی هستند و آیا زنان پیامبر (ص) نیز جزو آنان به شمار می روند؟ زید گفت: زنان نیز جزو اهل بیت اند، اما اهل بیت پیامبر (ص) کسانی هستند که صدقه بر آنان حرام است؛ یعنی آل علی (ع)، آل عقیل، آل جعفر و آل عباس.[9] به گفته ی ابوالفتوح رازی، این نظر، قولی شاذ و نادر است و مستندی ندارد.[10] 5. همه ی مفسران شیعه و بسیاری از مفسران اهل سنت - به استناد شواهد و قراین و روایات فراوانی از پیامبر اکرم (ص) حضرت علی، امام حسن، امام حسین، امام سجاد و دیگر امامان (ع) و نیز ام سلمه، عایشه، ابوسعید خدری، ابن عباس و دیگر اصحاب – اعتقاد راسخ دارند که آیه ی تطهیر در شأن اصحاب کساء – حضرت محمد (ص)، علی ، فاطمه، حسن و حسین (ع) – نازل شده است و منظور از اهل بیت آنان هستند. تنها پرسشی که به ذهن می آید، این است که چگونه در میان بحث از وظایف همسران پیامبر (ص) مطلبی گفته شده است که شامل همسران پیامبر نیست. در پاسخ به این پرسش جواب هایی وجود دارد: از جمله آن که طبرسی می گوید: این تنها مورد نیست که در قرآن آیاتی در کنار هم قرار دارند که از موضوعات مختلفی سخن می گویند؛ قرآن آکنده از این گونه موارد است. هم چنین در کلام فصحای عرب و اشعار آنان نیز نمونه های فراوانی از این دست دیده می شود.[11] علامه طباطبائی (ره)؛ پاسخ دیگری بر این افزوده، و نوشته است: هیچ دلیلی در دست نیست که عبارت (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً)، همراه این آیات نازل شده باشد، بلکه از روایات به خوبی استفاده می شود که این بخش جداگانه نازل گردیده، و به امر پیامبر (ص) یا هنگام گردآوری آیات قرآن پس از رحلت آن حضرت در کنار این آیات قرار داده شده است.[12] و در تفسیر نمونه چنین آمده است: پاسخ سومی که می توان از سؤال داد این است که قرآن می خواهد به همسران پیامبر (ص) بگوید: شما در میان خانواده ای قرار دارید که گروهی از آنان معصوم اند، کسی که در زیر سایه ی درخت عصمت و در کانون معصومان قرار گرفته، سزاوار است که بیش از دیگران مراقب خود باشد و فراموش نکند که انتساب او به خانواده ای که پنج معصوم پاک در آن است، مسئولیت های سنگینی برای او ایجاد می کند، و خدا و خلق خدا انتظارات فراوانی از او دارند.[13] اما روایاتی که در مورد شأن نزول و مراد از آیه ی تطهیر نقل شده، بسیار زیاد است و به چند دسته تقسیم می شوند: الف- روایاتی که به صراحت شأن نزول و مراد از آیه ی تطهیر و اصطلاح اهل بیت را پنج تن آل عبا دانسته اند.[14] ب- روایات تائید کننده ی حدیث کساء: روایاتی از ابوسعید خدری و انس بن مالک، ابن عباس، ابوالحمراء و ابوبرزه وارد شده است که پس از ماجرای کساء و نزول آیه ی تطهیر، پیامبر گرامی اسلام مدت یک ماه، یا 40 روز، یا 6 تا 9 ماه، به طور مداوم هنگام نماز صبح، یا در وقت نمازهای پنج گانه به در خانه ی علی و فاطمه (ع) می رفت و می فرمود: (السلام علیکم اهل البیت و رحمة الله و برکاته، الصلاة یرحمکم الله)، سپس آیه تطهیر را قرائت می کرد.[15] در شرح احقاق الحق،[16] بیش از 70 منبع معروف اهل سنت در این باره گردآوری شده، و منابع شیعی در این زمینه بیش از این است.[17] پس این مطلب از نظر روایات قطعی است که منظور از اهل بیت در آیه ی شریفه ی (احزاب،33) پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) می باشند. اما این که چرا لفظ اهل بیت در روایات بر بقیه امامان؛ یعنی از امام علی بن الحسین (ع) تا امام زمان (عج) نیز اطلاق شده است، در پاسخ باید گفت: فلسفه ی تأکید و اصرار قرآن مجید بر اعلان موقعیت ممتاز اهل بیت این بوده است که مردم در مسیر حرکت کمالی و پیمودن راه هدایت از آنها پیروی کنند؛ چون هدف اصلی قرآن هدایت انسان هاست. (الم * ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین).[18] و کسی که در آیات قرآن کریم مقداری دقت کند به وضوح می تواند صحت این استنباط را تصدیق کند و چون امامان شیعه مقتدی و هادی امت بودند، از این جهت عنوان اهل البیت بر آنها تطبیق شده است. از این روی پیامبر اکرم (ص) که در واقع مفسر و مبین قرآن کریم است، وقتی می خواهند مقام مرجعیت دینی و امامت و پیشوایی بعد از خودشان را بیان نمایند، از همین واژه ی اهل بیت استفاده می نمایند. مثلا می فرماید: (انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی ابداً، فانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض).[19] من در میان شما دو گوهر گرانبها باقی می گذارم، یکی کتاب خداوند و دیگری عترت و اهل بیت من که اگر به این دو تمسک نمایید و بپیوندید هرگز گمراه نخواهید شد و این دو از هم جدا نمی شوند، تا در قیامت بر من در حوض کوثر وارد شوند. یا این که در حدیث سفینه فرمودند: (انما مثل اهل بیتی فیکم کسفینة نوح من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق).[20] همانا مثل اهل بیتم در میان شما مانند کشتی نوح است که هر کس سوارش شود، نجات یابد و هر کس از آن تخلف کند غرق می گردد. پی نوشتها: [1] مصباح المنیر، فیومی، ص 28. [2] همان، ص 68. [3] همان. [4] مفردات راغب، اصفهانی، ص 29. [5] طبری، جامع البیان، ج 22، ص 7 ؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم ، ج 6، ص 365. [6] تفسیر ابن کثیر، ج 5، ص 452 – 453. [7] فخرالدین، تفسیر کبیر، ج 25، ص 209؛ بیضاوی، انوار التنزیل، ج 4، ص 163؛ ابوحیان، البحر المحیط ج 7، ص 232. [8] قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج 14،183؛ آلوسی، روح المعانی، 22،14. [9] ابوحیان، البحر المحیط، ج 7، ص 231 – 232. [10] ابو الفتوح الرازی، روض الجنان و روح الجنان، ج15، ص421. [11] مجمع البیان، ج 7، ص560. [12] المیزان، ج 16، ص 312. [13] تفسیر نمونه، ج 17، ص 295. [14] طبری، ج 22، ص 6-7، قرطبی، ج 14، ص 183؛ حاکم، ج 2، ص 416، 3146؛ بخاری، التاریخ، ج 1، (2)، ص،69 – 70 ؛ ترمذی، السنن، ج 5، ص 663. [15] طبری، ج 22، ص 5-6؛ بخاری، الکنی، ص 25-26، احمد بن حنبل، مسند، ج 3، ص 259؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ج 2، ص 11-15؛ سیوطی، الدر المنثور، ج 6، ص 606-607. [16] مرعشی، ج 2، ص 502–547، ج 9، ص 2-91. [17] در بخش هایی از این مقاله، کتاب شناخت نامه اهل بیت به قلم علی رفیعی علامرودشتی ، ص 301 - 308، مورد استفاده قرار گرفته است، برای آگاهی بیشتر به همان کتاب مراجعه شود. [18] بقره،1 و2. [19] صحیح ترمذی، ج 2، ص 380؛ احمد بن حنبل، مسند، ج 3، ص 17. [20] حاکم، مستدرک الصحیحین، ج 2، ص 432؛ فیروزآبادی، فضائل الخمسة، ج 2، ص 65. منبع: http://farsi.islamquest.net
اهل بیت، اصطلاحی قرآنی، حدیثی و کلامی، به معنای خانواده ی پیامبر گرامی اسلام (ص) است. این اصطلاح در این معنا تنها یک بار در قرآن کریم در آیه ی تطهیر؛ یعنی آیه ی 33 سوره ی احزاب به کار رفته است. (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا)؛ همانا خدا می خواهد آلودگی را از شما خاندان پیامبر بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.
ریشه ی لغوی "اهل" به معنای انس و قرابت است[1] و "بیت" هم به معنای محل سکونت و جای بیتوته است.[2] اصل اهل البیت در لغت به معنای خویشان فرد است که با او قرابت و خویشاوندی داشته باشند،[3] ولی به طور مطلق در معنای وسیع تری که شامل تمامی افرادی که در نسب، دین، مسکن، شهر و وطن با فردی شریک باشند استعمال شده است.[4]
اما اهل اصطلاح، از متکلمان، محدثان و مفسران قرآن مجید، اصطلاح "اهل البیت" را که در قرآن مجید به کار رفته، به مفهوم خاص به کار برده اند؛ زیرا اعتقاد دارند که در این مورد از پیامبر (ص) و امامان بزرگوار شیعه روایات زیادی وارد شده، لذا این جمله ی قرآنی تفسیر خاصی دارد.
در این که این تفسیر خاص شامل چه کسانی می شود میان مفسران، محدثان و متکلمان اختلاف نظر وجود دارد:
1. برخی از مفسران اهل سنت اعتقاد دارند که به قرینه ی جمله های قبل و بعد که درباره ی همسران پیامبر اسلام (ص) است، این آیه تنها شامل همسران پیامبر (ص) می شود. اینان در تأیید این نظر، به روایتی از ابن عباس که عکرمه، مقاتل، ابن جبیر و ابن سائب آن را نقل کرده اند، استناد جسته اند و می نویسند: عکرمه در بازار فریاد می زد که اهل بیت پیامبر (ص) فقط همسران او هستند و من با هر کس که منکر این است مباهله می کنم.[5]
برخی از مفسران اهل سنت و همه ی مفسران شیعه این نظر را مورد نقد قرار داده و گفته اند: اگر منظور از اهل بیت در این آیه همسران پیامبر (ص) بود، مناسب بود که مانند عبارات قبل و بعد که خطاب به آنان به صورت جمع مؤنث است، در این آیه هم خداوند می فرمود: (انما یرید الله لیذهب عنکن الرجس اهل البیت و یطهرکن تطهیراً)، در حالی که چنین نیست و خطاب در این آیه به صورت جمع مذکر (عنکم و یطهرکم) است و این نشان می دهد که گفتار این گروه درست نیست.
اما استناد آنان به روایت نیز مورد تردید قرار گرفته است. از جمله ابوحیان غرناطی – که خود از اهل سنت است – نوشته که انتساب روایت به ابن عباس درست نیست. ابن کثیر نیز گفته است که اگر منظور از این روایت، آن باشد که شأن نزول از آیه تطهیر، زنان پیامبرند این سخن صحیح است، اما اگر منظور این است که مراد و مصداق آیه زنان پیامبر (ص) باشند و نه دیگران این سخن صحت ندارد، زیرا روایات فراوانی این نظر را رد می کند.[6]
البته همان طور که اشاره کردیم سخن ابن کثیر در این که: (شأن نزول آیه ی تطهیر زنان پیامبرند)، هم صحیح نیست چون، اولاً: مخالف سیاق آیات است و ثانیاً مخالف روایاتی است که خودش اذعان نموده است.
2. گروه دیگری از مفسران اهل سنت، معتقدند که منظور از اهل بیت در آیه همسران پیامبر (ص) و نیز علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) هستند.[7] گفتنی است که طرفداران این نظریه برای تأیید دیدگاه خود، به هیچ روایتی استناد نکرده اند.
3. بعضی از مفسران می گویند: ظاهراً آیه عام است و شامل همه ی خاندان پیامبر (ص) می گردد و اعم است از همسران و فرزندشان، نزدیکان و حتی غلامان و کنیزان پیامبر (ص) ثعلبی می گوید: همه ی بنی هاشم یا مؤمنان بنی هاشم را نیز در بر می گیرد.[8] این نظریه نیز مبتنی بر هیچ روایتی نیست.
4. گروهی از مفسران اشاره کردند که شاید اهل بیت کسانی باشند که صدقه بر آنان حرام است. این نظر بر حدیثی از زید بن ارقم مبتنی است که از او پرسیدند: اهل بیت پیامبر (ص) چه کسانی هستند و آیا زنان پیامبر (ص) نیز جزو آنان به شمار می روند؟ زید گفت: زنان نیز جزو اهل بیت اند، اما اهل بیت پیامبر (ص) کسانی هستند که صدقه بر آنان حرام است؛ یعنی آل علی (ع)، آل عقیل، آل جعفر و آل عباس.[9] به گفته ی ابوالفتوح رازی، این نظر، قولی شاذ و نادر است و مستندی ندارد.[10]
5. همه ی مفسران شیعه و بسیاری از مفسران اهل سنت - به استناد شواهد و قراین و روایات فراوانی از پیامبر اکرم (ص) حضرت علی، امام حسن، امام حسین، امام سجاد و دیگر امامان (ع) و نیز ام سلمه، عایشه، ابوسعید خدری، ابن عباس و دیگر اصحاب – اعتقاد راسخ دارند که آیه ی تطهیر در شأن اصحاب کساء – حضرت محمد (ص)، علی ، فاطمه، حسن و حسین (ع) – نازل شده است و منظور از اهل بیت آنان هستند.
تنها پرسشی که به ذهن می آید، این است که چگونه در میان بحث از وظایف همسران پیامبر (ص) مطلبی گفته شده است که شامل همسران پیامبر نیست.
در پاسخ به این پرسش جواب هایی وجود دارد: از جمله آن که طبرسی می گوید: این تنها مورد نیست که در قرآن آیاتی در کنار هم قرار دارند که از موضوعات مختلفی سخن می گویند؛ قرآن آکنده از این گونه موارد است. هم چنین در کلام فصحای عرب و اشعار آنان نیز نمونه های فراوانی از این دست دیده می شود.[11]
علامه طباطبائی (ره)؛ پاسخ دیگری بر این افزوده، و نوشته است: هیچ دلیلی در دست نیست که عبارت (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً)، همراه این آیات نازل شده باشد، بلکه از روایات به خوبی استفاده می شود که این بخش جداگانه نازل گردیده، و به امر پیامبر (ص) یا هنگام گردآوری آیات قرآن پس از رحلت آن حضرت در کنار این آیات قرار داده شده است.[12]
و در تفسیر نمونه چنین آمده است: پاسخ سومی که می توان از سؤال داد این است که قرآن می خواهد به همسران پیامبر (ص) بگوید: شما در میان خانواده ای قرار دارید که گروهی از آنان معصوم اند، کسی که در زیر سایه ی درخت عصمت و در کانون معصومان قرار گرفته، سزاوار است که بیش از دیگران مراقب خود باشد و فراموش نکند که انتساب او به خانواده ای که پنج معصوم پاک در آن است، مسئولیت های سنگینی برای او ایجاد می کند، و خدا و خلق خدا انتظارات فراوانی از او دارند.[13]
اما روایاتی که در مورد شأن نزول و مراد از آیه ی تطهیر نقل شده، بسیار زیاد است و به چند دسته تقسیم می شوند:
الف- روایاتی که به صراحت شأن نزول و مراد از آیه ی تطهیر و اصطلاح اهل بیت را پنج تن آل عبا دانسته اند.[14]
ب- روایات تائید کننده ی حدیث کساء: روایاتی از ابوسعید خدری و انس بن مالک، ابن عباس، ابوالحمراء و ابوبرزه وارد شده است که پس از ماجرای کساء و نزول آیه ی تطهیر، پیامبر گرامی اسلام مدت یک ماه، یا 40 روز، یا 6 تا 9 ماه، به طور مداوم هنگام نماز صبح، یا در وقت نمازهای پنج گانه به در خانه ی علی و فاطمه (ع) می رفت و می فرمود: (السلام علیکم اهل البیت و رحمة الله و برکاته، الصلاة یرحمکم الله)، سپس آیه تطهیر را قرائت می کرد.[15]
در شرح احقاق الحق،[16] بیش از 70 منبع معروف اهل سنت در این باره گردآوری شده، و منابع شیعی در این زمینه بیش از این است.[17]
پس این مطلب از نظر روایات قطعی است که منظور از اهل بیت در آیه ی شریفه ی (احزاب،33) پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) می باشند. اما این که چرا لفظ اهل بیت در روایات بر بقیه امامان؛ یعنی از امام علی بن الحسین (ع) تا امام زمان (عج) نیز اطلاق شده است، در پاسخ باید گفت:
فلسفه ی تأکید و اصرار قرآن مجید بر اعلان موقعیت ممتاز اهل بیت این بوده است که مردم در مسیر حرکت کمالی و پیمودن راه هدایت از آنها پیروی کنند؛ چون هدف اصلی قرآن هدایت انسان هاست. (الم * ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین).[18] و کسی که در آیات قرآن کریم مقداری دقت کند به وضوح می تواند صحت این استنباط را تصدیق کند و چون امامان شیعه مقتدی و هادی امت بودند، از این جهت عنوان اهل البیت بر آنها تطبیق شده است. از این روی پیامبر اکرم (ص) که در واقع مفسر و مبین قرآن کریم است، وقتی می خواهند مقام مرجعیت دینی و امامت و پیشوایی بعد از خودشان را بیان نمایند، از همین واژه ی اهل بیت استفاده می نمایند. مثلا می فرماید:
(انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی ابداً، فانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض).[19] من در میان شما دو گوهر گرانبها باقی می گذارم، یکی کتاب خداوند و دیگری عترت و اهل بیت من که اگر به این دو تمسک نمایید و بپیوندید هرگز گمراه نخواهید شد و این دو از هم جدا نمی شوند، تا در قیامت بر من در حوض کوثر وارد شوند.
یا این که در حدیث سفینه فرمودند: (انما مثل اهل بیتی فیکم کسفینة نوح من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق).[20] همانا مثل اهل بیتم در میان شما مانند کشتی نوح است که هر کس سوارش شود، نجات یابد و هر کس از آن تخلف کند غرق می گردد.
پی نوشتها:
[1] مصباح المنیر، فیومی، ص 28.
[2] همان، ص 68.
[3] همان.
[4] مفردات راغب، اصفهانی، ص 29.
[5] طبری، جامع البیان، ج 22، ص 7 ؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم ، ج 6، ص 365.
[6] تفسیر ابن کثیر، ج 5، ص 452 – 453.
[7] فخرالدین، تفسیر کبیر، ج 25، ص 209؛ بیضاوی، انوار التنزیل، ج 4، ص 163؛ ابوحیان، البحر المحیط ج 7، ص 232.
[8] قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج 14،183؛ آلوسی، روح المعانی، 22،14.
[9] ابوحیان، البحر المحیط، ج 7، ص 231 – 232.
[10] ابو الفتوح الرازی، روض الجنان و روح الجنان، ج15، ص421.
[11] مجمع البیان، ج 7، ص560.
[12] المیزان، ج 16، ص 312.
[13] تفسیر نمونه، ج 17، ص 295.
[14] طبری، ج 22، ص 6-7، قرطبی، ج 14، ص 183؛ حاکم، ج 2، ص 416، 3146؛ بخاری، التاریخ، ج 1، (2)، ص،69 – 70 ؛ ترمذی، السنن، ج 5، ص 663.
[15] طبری، ج 22، ص 5-6؛ بخاری، الکنی، ص 25-26، احمد بن حنبل، مسند، ج 3، ص 259؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ج 2، ص 11-15؛ سیوطی، الدر المنثور، ج 6، ص 606-607.
[16] مرعشی، ج 2، ص 502–547، ج 9، ص 2-91.
[17] در بخش هایی از این مقاله، کتاب شناخت نامه اهل بیت به قلم علی رفیعی علامرودشتی ، ص 301 - 308، مورد استفاده قرار گرفته است، برای آگاهی بیشتر به همان کتاب مراجعه شود.
[18] بقره،1 و2.
[19] صحیح ترمذی، ج 2، ص 380؛ احمد بن حنبل، مسند، ج 3، ص 17.
[20] حاکم، مستدرک الصحیحین، ج 2، ص 432؛ فیروزآبادی، فضائل الخمسة، ج 2، ص 65.
منبع: http://farsi.islamquest.net
- [سایر] چرا اهل بیت (علیهم السلام) را فقط به چند نفر اختصاص می دهید؟
- [سایر] چرا اهل بیت(ع) را فقط به چند نفر اختصاص میدهید؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ذاکر اهل بیت می تواند برای ذکر فضائل و مصائب اهل بیت(علیهم السلام)اجرت طی کند؟
- [سایر] مأموریت اهل البیت (علیهم السلام) چیست؟
- [سایر] شرایط محبت اهل بیت علیهم السلام چیست؟
- [سایر] روز چندم حادثه عاشورا آب برای اهل بیت (علیهم السلام) بسته شد؟ آیا در شب عاشورا اهل بیت (علیهم السلام) غسل انجام داده بودند؟
- [سایر] روز چندم عاشورا آب برای اهل بیت(علیهم السلام) بسته شد؟ آیا در شب عاشورا اهل بیت(علیهم السلام) غسل انجام داده بودند؟
- [سایر] جایگاه قرآن کریم و عترت علیهم السلام در مذهب تشیع چیست؟
- [آیت الله خامنه ای] پوشیدن لباس مشکی در عزای اهل بیت (علیهم السلام)
- [سایر] اهل بیت چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله وحید خراسانی] دراشامیدن اب چند چیز مستحب است اول اب رابه طور مکیدن بیاشامد دوم در روز ایستاده اب بیاشامد سوم پیش از اشامیدن اب بسم الله وبعداز ان الحمدالله بگوید چهارم به سه نفس اب بیاشامد پنجم از روی میل اب بیاشامد ششم بعداز اشامیدن اب حضرت ابی عبدالله علیه السلام و اهل بیت ایشان را یاد کند و قاتلان ان حضرت را لعنت نماید
- [آیت الله بروجردی] در آشامیدن آب چند چیز مستحب است:اوّل:آب را به طور مکیدن بیاشامد.دوم:در روز ایستاده آب بخورد.سوم:پیش از آشامیدن آب (بسم الله) و بعد از آن (الحمد لله) بگوید.چهارم:به سه نفس آب بیاشامد.پنجم:از روی میل آب بیاشامد.ششم:بعد از آشامیدن آب حضرت ابا عبدالله (- ع) و اهل بیت ایشان را یاد کند و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله اردبیلی] چند چیز در لباس نمازگزار مکروه است که از آن جملهاند: پوشیدن لباس سیاه مگر برای عزای اهل بیت علیهمالسلام و همچنین لباس چرک و تنگ و لباس شرابخوار و لباس کسی که از نجاست پرهیز نمیکند و پوشیدن لباسی که نقش صورت دارد و نیز باز بودن دکمههای لباس و به دست کردن انگشتری که نقش صورت دارد.
- [آیت الله اردبیلی] در آشامیدن آب چند چیز مستحب است: اوّل:آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوم:در روز ایستاده آب بخورد.سوم:پیش از آشامیدن آب (بسم اللّه) و بعد از آن (الحمداللّه) بگوید.چهارم: به سه نفس آب بیاشامد. پنجم:از روی میل آب بیاشامد.ششم:بعد از آشامیدن آب حضرت ابا عبداللّه علیهالسلام و اهل بیت و یاران ایشان را یاد کند و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . در آشامیدن آب، چند چیز مستحب است: اول آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوم در روز، ایستاده آب بخورد. سوم پیش از آشامیدن آب (بِسْمِ الله) و بعد از آن (اَلْحَمْدُ لله) بگوید. چهارم به سه نفس آب بیاشامد. پنجم از روی میل آب بیاشامد. ششم بعد از آشامیدن آب، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و اهل بیت بزرگوارش را یاد کند، و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله مظاهری] شش کار در آشامیدن آب مستحب است: اوّل: آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوّم: در روز ایستاده آب بخورد. سوّم: پیش از آشامیدن آب بسم اللَّه و بعد از آن الحمدللَّه بگوید. چهارم: به سه نفس آب بیاشامد. پنجم: از روی میل آب بیاشامد. ششم: بعد از آشامیدن آب حضرت ابا عبداللَّهعلیه السلام و اهلبیت ایشان را یاد کند و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] در آشامیدن آب چند چیز مستحّب است : اوّل : آب را بطور مکیدن بیاشامد . دوّم : در روز ایستاده آب بخورد . سوّم : پیش از آشامیدن آب بِسْمِ اللهِ و بعد از آن اَلْحَمْدُ لِلهِ بگوید . چهارم : به سه نفس آب بیاشامد . پنجم : بعد از آشامیدن آب حضرت اَبا عَبْدِ اَللهِ ( علیه السّلام ) و اهل بیت ایشان را یاد کند و قاتلان آن حضرت را لعن نماید . مکروهات آب آشامیدن
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در آشامیدن آب چند چیز مستحب است: اوّل: آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوّم: در روز ایستاده آب بخورد.سوّم: پیش از آشامیدن آب بسم الله و بعد از آن الحمد لله بگوید. چهارم: به سه نفس آب بیاشامد. پنجم: از روی میل آب بیاشامد. ششم: بعد از آشامیدن آب حضرت ابا عبدالله (علیه السلام) و اهل بیت ایشان را یاد کند و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید. مکروهات آب آشامیدن
- [امام خمینی] در آشامیدن آب چند چیز مستحب است: اول: آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوم: در روز ایستاده آب بخورد. سوم: بیش از آشامیدن آب "بسم الله" و بعد از آن "الحمد لله" بگوید. چهارم: به سه نفس آب بیاشامد. پنجم: از روی میل آب بیاشامد. ششم: بعد از آشامیدن آب حضرت ابا عبد الله علیه السلام و اهل بیت ایشان را یاد کند و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.